eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
78.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
8.6هزار ویدیو
15 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
AHANGMAZANI.mp3
3.91M
فارسی استاد ایرج حبیبی دختر بابلی😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
AHANGMAZANI (1).mp3
3.82M
منصوراسحاقی ودانیال محمدی🎤 جان دلخواه برو معصومه بالا محلی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
🌸داستان عشق کودکانه🌸 قسمت ششم اولین روزی که برای درس به خانه ی رعنا رفتم روز قشنگی نبود روزی که ب
🌸داستان عشق کودکانه🌸 قسمت هفتم اون شب خاله مینا شام مفصلی درست کرد و گفت خیلی دوست داشتم امشب خونواده ت هم میومدن اینجا اما نگفتمشون ترسیدم تو خونه ی ما معذب باشن نتونن چیزی بخورن گفتم نه خاله پدر و مادرم اصلا افاده ای نیستن رعنا کنار من نشسته بود و من هر از گاهی نگاهش میکردم وقتی برگشتم خونه تا لحظه لحظه ی حضور در خونه ی رعنا رو مرور کردم خودم هم از افکارم خسته شدم منو چه به این فکرها من باید الان تنها دغدغه ام داشتن یک توپ چهل تیکه و چندتا دوست پایه بود اون شب فکر کردم چی میشه اگه درس بخونم و به جاهای بالا برسم و رعنارو به آرزوهاش برسونم در خیالات خودم رعنا را کوچکتر کردم تا دستم به آرزوهایم برسد تدریس رعنا خانم ادامه داشت و من روز به روز بیشتر به رعنا و خاله مینا و اون خونه ی قدیمی اما با صفا عادت میکردم حتی گاهی دلم برای اشاره های آرام پدر رعنا هم تنگ میشد وضع اقتصادی ما آنچنان هم خوب نبود ولی پدرم با رعنا صحبت کرد که اگه حوصله داره به من تو درس عربی و قرآن کمک کنه و رعنا با کمال میل قبول کرد .عید قرار شد بریم شهرمون و من غصه ام گرفته بود که حدود ۲۰ روز رعنارا نمی بینم هنگام برگشتن از شهرمون سبد زیبایی از گل برای رعنا بافتم یادمه تا برسیم سبد گل بخاطر خشک شدن از هم وارفته بود اما وقتی با شرمساری سبد گل را به رعنا نشان دادم و گفتم که اینو برای تو بافتم ولی حیف که خراب شد چنان ذوقی با دیدن سبد کرد که حتی خودمم باورم شد این سبد گل بهترین سبدگل دنیاست تا مدتها بالای تاقچه درست کنار لباسهای رعنا قرار داشت با اینکه رنگ و رویش را از دست داده بود اما رعنا همچنان میگفت این سبد بهترین هدیه ی زندگیش هست باز کلاس هایم شروع شد و دیدن رعنا و گوش کردن به حرف هایش که بسته به حالش تغییر میکرد یک روز از فواید شاد بودن میگفت یک روز از آرزوهاش حرف میزد یک روز غصه دار بود و به زبان ترکی برایم آهنگهای غمگین میخوند و گاهی از من میخواست به زبان شمالی برایش بخونم میگفت ۵-۶:ساله بود که یکبار سفری به شمال داشتند و دریا هم رفتند اما الان هیچی ازون سفرها یادش نیست می گفت دریا را دوست دارم مخصوصا غروبش را اما دیگه فکر نکنم دریا را ببینم یکبار از من پرسید تو دوست داری چه میوه ای باشی من بدون فکر کردن گفتم گردو گفت من دوست داشتم انار باشم گفتم چرا انار؟ گفت نمیدونم شاید بخاطر اینکه با اینکه درخت انار زیاد قشنگ نیست ولی گلهاش خیلی قشنگه اصلا ولش کن نمیدونم چرا تا حالا به دلیلش فکر نکردم روزها گذشت تا اینکه روز معلم رسید و مادرم به اصرار من کادوی قشنگی برای رعنا گرفت یک گل رز شیشه ای که بسیار زیبا تزیین شده بود و قیمت بالایی هم داشت و باز اصرار کردم که خودم کادو را به رعنا بدهم اون شب خودم هدیه ی رعنا را با کاغذ کادو بسته بندی کردم و گوشه ی کاغذ طلایی اش با خطی بچگانه نوشتم دوستت دارم رعنا جان وقتی کادو را به رعنا دادم سریع باز کرد و تا گل شیشه ای رو دید اخمهاش رفت تو هم و سکوت کرد ..سکوت و سکوت فکر کردم نوشته را دید و دنبال بهانه ای بودم که اگه پرسید چی بگم بعد از سکوت طولانی و کشنده گفت من از تو انتظار کادو خریدن نداشتم کاش خودت برای من نقاشی میکردی یا مثل همین سبد گل چیزی با دست خودت میساختی و من نفس راحتی کشیدم! اما دستی به سرم کشید و گفت می دونستی تو بهترین دوست منی ؟ می دونی چقدر از رازهای خودمو بهت گفتم تو شاگرد من نیستی همصحبت منی همنشین و همدل منی اینقدر گفت تا یادم بره که سر چی داشت دعوام میکرد بعد رز شیشه ای رو گذاشت کنار سبد خشک شده و گفت هردوش به یک اندازه برام ارزش دارند من اون لحظه خدا خدا میکردم کاغذ کادو رو بندازه تا باز اخمهاشو نبینم اما رعنا با حوصله کاغذکادو را صاف کرد و تا کرد و گذاشت زیر سبد گل شب تنها دغدغه ام این بود که رعنا اگه اون نوشته رو بخونه چه عکس العملی نشون میده روزها گذشت و کاغذ کادو را فراموش کردم و مطمئن شدم رعنا نوشته را نخواند و به امتحانات پایان سال نزدیک میشدیم من اما حال خوشی نداشتم ازینکه دیگه بهانه ای برای موندن پیش رعنا نداشتم غمگین بودم آخرین امتحانمو که دادم رعنا به بهانه ی اینکه ببینه امتحاناتو چیکار کردم و فارسی دستورم چطور بود از مادرم اجازه گرفت که برم خونه شون من هم از خدا خواسته رفتم خونه ی رعنا اما رعنای همیشگی نبود رعنا سکوت کرده بود و این سکوت منو عذاب میداد هیچوقت بعد از سکوت کشدار رعنا حرفهای قشنگی از او نشنیدم یکبار که فارسی ام را نوزده شدم یکبار بخاطر دعوا کردن تومدرسه و بار آخر هم بخاطر کادوی روز معلم اما امروز نمیدانستم چه میخواهد بگوید که سکوتش اینقدر طولانی شد تمام وجودم پر از اضطراب شد بحدی که حتی از تماشای چشمان زیبایش هم نتونستم ذوق کنم ادامه دارد .. http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
226296240 (6).mp3
4.31M
♭♫♪ عنوان آهنگ : Belalim (عزيزم) ♪♫♭ ماهسون🎤 Yine hasretli bir güne دوباره به یه روز پرحسرت Giriyorum hayalinle با خیالت وارد میشم Aklımdan çıkmıyorsun belalım از ذهنم بیرون نمیروی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
226296240 (2).mp3
3.86M
ابی ابراهیمی🎤 آی ربابه جان http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
17.37M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 حرف های دختر ژاپنی درباره ی چادری شدنش... 🔹 "امام رضا به من آفرین گفت"😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
AHANGMAZANI (2).mp3
9.75M
هی نکن گریه ، نکش آه ! دلم می شکند من به آسانی ِ یک کاه ، دلم می شکند ای پرستو ، به زمین گیری ِ این کوه نخند ! با همین خنده ی کوتاه ، دلم می شکند من به خود می نگرم : خسته و تنها و غریب با تو ، صد همدم و همراه ، ... دلم می شکند باز دیدار تو از دور ، ... از این قربانگاه ناگهان خاطره ... ناگاه ، دلم می شکند بی تو یک عمر ؟ ... به قرآن خدا سنگین است زیر این حادثه ، والله ! دلم می شکند فصل پرواز تو نزدیک تر از نزدیک است ماه من ! آخر ِ این ماه ، ... دلم می شکند... http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
AHANGMAZANI (4).mp3
5.28M
علیرضا قربانی نسیم سحر http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
️AHANGMAZANI_️.mp3
3.68M
نصرت ییلاقی کتولی و دشتی نجما http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸