eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
81.6هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
7.4هزار ویدیو
14 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کبوترکوه دوه پر بزوئه دشت بمیرم غم و غصه ونه دل غصه ی مشت بمیرم کبوتر بوته که من کوه نشومه بمیرم چون که همدم نارمه من خو نشومه بمیرم دلبرغمیره نکن هی ننیش برمه نکن مه دلِّ پاره نکن بمیرم بمیرم 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5875092773585039674.mp3
3.23M
ترانه سرا وحید حیدری بهنام حسن زاده 🎤 دلبر غمیره نکن غمیره :بغض داشتن و غصه خوردن پنهانی 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
سلام و عرض ادب خدمت حضار محترم سخنرانی امروز هرچه فکر کردم سخنرانی قابل عرضی به ذهنم نرسید و ازونو
سلام و عرض ارادت خالصانه آقاااااااا شنیدی میگن شل ورگ روزی به راهه؟😁(یعنی خدا می رسونه) از غروب دیروز بفکر سخنرانی امروز بودم و برای سخنرانی امروز نمیدونستم چی بنویسم که ساعت ۱۲/۵شب و بقول باکلاسها 00:30 دقیقه ی بامداد یکی زنگ خونه رو زد و محکم هم میزد به دروازه و ول کن هم نبود من سراسر وجودمو ترس فرا گرفت ولی ازونجایی که شجاع هستم بلند شدم و گفتم خانم اصلا نترس احتمالا آقای ارتباطات کارشو کرد و برام مامور فرستاد من که رفتم ولی به بچه هام بگو پدرتون تا آخرین نفس شجاعانه حرفش را زد و شجاعانه هم رفت بالای دارررر گفت تره دق دکفه مردی اینا چیه میگی تو در کل دوران کانال داری فقط یکبار به آقای ارتباطات گفتی اینترنت ضعیفه اونم اینقدر شکلک خنده و خجالت فرستادی 🙈😄😊 که بنظرم خوشش هم اومد ادای گلادیاتورا رو در نیار واسه من برو ببین کیه گفتم تو برو بذار من لحظه ی آخر بچه هامو سیر ببینم گفت گج بئی ایشاللا جان بچه ها که یکیشون خونه ی خودشه این یکی هم که ور دلت نشسته په بور در ره باز هاکن با ترس آمیخته به شجاعت صوری!😄 در رو باز کردم دیدم وااااای ببین کی اومده!!!!! شما چی حدس میزنین؟ واقعا مامور بود ؟خیر همسایه بود؟ خیر اشتباهی در زدن ؟ نه بابا باجناقم بود آره به همین سوی ال سی دی گوشی گفتم بع به ببه به به تو و چه عجب اینطرفا راه گم کردی 😂 گفت هیچی مهمونی بودیم داشتیم می رفتیم گفتم یک سری به باجناق عزیزم بزنم گفتم خبر میدادی لااقل گاوی ،گوسفندی نوشابه ای برات میگرفتم گفت نه مهمونی بودم تکمیلم فقط یه چایی بده بریم گفتم نصف شو چایی نخور قندت میزنه بالا دیدم خانمم دنیای لاک و لوه رو از خونه آورد بیرون گفتم خانم نصف شب خنه درکری راه انداختی گفت : البته اصلا هیچی نگفت اصلا منو نمی دید حتی باجناق عزیزمو ندید مستقیم رفت پیش خواهرش و گفت خواهر نمکدون و آبکش و گلدون خواستی برات گرفتم گفتم حالا دستت درد نکنه ولی این اتنده گتی ساری دله لاک فروشی نداره گفت داره ولی گرونه گفتم همین کنار فروشگاه شما پوشاک ناصر تو بازار راهبند خودم لاک فروشی دیدم گفت اون که دوستمونه کنار مغازه مون از ما پول نمیگیره روم نمیشه گفتم چتی من یه کاپشن ازت خریدم هی منتظر بودی کارت بکشم و تا قرون آخرم کشیدی گفت دینت بگردد(یعنی ته دین درده) تخفیف ندادم؟ گفتم چراااا ولی کلی میگم گفت چون درصد زیادی روش نمیکشم جای تخفیف کمه ولی بازم چشم یه باجناق سخنران بیشتر نداریم که😊 گفتم پس یادت باشه که خونه ی مردم بسم الله و خونه ی خودم استغفرالله 😜 نباشی یکبار تو از ما پول نگیر گفت تو بیا ساری لباس جدید آوردم فیت خودت تخفیف اساسی هم برات کنار گذاشتم ولی رایگان که نمیشه یه تل چایی دادی همه ش وقتی اومدن نمیدونستم کی اومد ولی وقتی رفتن دقیقا متوجه شدم چه کسی رفت آرامش به کوچه ی مان برگشت 😜 ارادتمند شما دوستان و همراهان گل🌸 سید
4_5989877840449906492.mp3
2.86M
جواد نکایی🎤 صحرایی رقص 🎶🕺💃💃🕺😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_6014923456905221750.mp3
3.99M
علی ساروی🎤 دلبر ساروی 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5987626040636232424.mp3
3.54M
سنتی عصرگاهی امیرساروی🎤 دلِ تنگ 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
38.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برشی از سریال طنز پایتخت مننننن نقی معمولی هستم ولمون کن بابا کشتی مارو با این کشتی نقی دیوانه بیّه😂😂 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5843890424590110432.mp3
5M
احمد نیکزاد🎤 دلبر بی وفا بَوی 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5816757320884959716.mp3
11.57M
ریمیکس شاد گیلانی😍 🎶🕺💃💃🕺😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5843890424590110455.mp3
7.42M
فارسی فرزاد فرزین🎤 جواهر 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5843890424590110457.mp3
3.64M
بهنام حمزه ای🎤 آمبولانسی😜 🎶🕺💃💃🕺😍 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5843890424590110477.mp3
2.81M
ریمیکس فارسی سروش هامون🎤 آره دیدم که میگم 🎶🕺💃💃🕺 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
❤آهنگ مازنی❤
داستان 🌸ترس🌸 قسمت سوم اون شب وقتی احمد خیلی زود خداحافظی کرد که بره دایی الیاس دستشو محکم گرفت و گفت
داستان 🌸ترس🌸 قسمت چهارم از آن شب به بعد دستبد احمد شده بود همدم من و مثل دیوانه ها باهاش حرف میزدم میگفتم و می خندیدم و گاهی هم قهر میکردم مادرم چند بار منو در حال گفتگو با دستبند دید اما چیزی نمیگفت و فقط دعا میکرد که حالم خوب بشه فکر میکرد بازهم حالم خوب نیست و کمی هم می ترسید به من زیاد نزدیک بشه دایی الیاس وقتی می اومد خونه مون من از خوشحالی بال در میاوردم و براش پرپر میزدم اونقدر بهش محبت میکردم که وقتی مادرم گفت مردم میگن دخترم مریضه دایی الیاس گفت مردم غلط میکنن میگن ! دخترت از همه ی سالمهای اطرافم سالمتره دختر خودم نصف فاطمه خانم از دیدنم ذوق نمیکنه به حرف مردم اهمیت نده خواهرم اما روزی که برادرم به دلیل لجبازی با مادرم و شاید فرار از من رفت بندرعباس کارگری اوضاع خونه مون باز هم خرابتر از قبل شد دایی الیاس بخاطر اینکه بقول خودش دوتا زن تنها بودیم دیگه کمتر به ما سرمیزد همسایه ها باز از ما فاصله گرفتند و دیگر پدری نداشتم که به من روحیه بده و از بزرگی و تلاش حرف بزنه من هم هیچکاری بلد نبودم مدرسه را بخاطر حالم یکسال بود که رها کرده بودم ولی مادرم وقتی دید تنهاتر شدیم و دلش هم برایم می سوخت رفت با مدیر مدرسه صحبت کرد اما مدیر گفت خانواده ها مخالف حضور دخترت در مدرسه هستند اگه دوست داری درس بخونه بیرش مدرسه ی کم توانان ذهنی اون شب مادرم تا ساعت ها حتی یک کلمه هم حرف نزد آخرش به اصرار من و عاصی شدن خودش حرفهای مدیر را برای من تکرار کرد و پشت سر هم به مدیر بدوبیراه میگفت گفتم مادرجان مدیر که مقصر نیست مردم گفتند و مردم هم حق دارند کی حاضره دخترش با یک غشی هم کلاس بشه کی حاضره بچه ش با دختری که با دستبند حرف میزنه روی یک نیمکت بشینه حق دارند مادر من اون شب فقط اشک ریختم و با خدا حرف زدم حتی گله هم کردم که چرا مهر یکی رو تو دل یه دختر دیوونه انداخته که نه راه برگشت داره و نه امید وصال نه تنها وصل را مجال نبود که حتی دیدنش هم تقریبا محال بود اون شب با گریه خوابیدم اما نیمه های شب خواب بدی دیدم و در خواب جیغ کشیدم مادرم با اینکه ازین حالتم می ترسید اومد بغلم کرد و گفت چته دختر کی داره اذیتت میکنه بفرستش طرف من یه ظرف کوچیک مسی دستش بود که روش آیات قران حک شده بود ظرف را داد دستم و گفت به سر و صورتت بمال انشالله ازت دور میشن و خودش پشت سر هم بسم الله میگفت اما من مشکلم چیز دیگری بود خواب دیده بودم احمد از خونه شون که اونوقتا ما میگفتیم دو مرتبی یا همون دوطبقه ی امروزی پرت شده بود پایین و نفس نمیکشید گفتم مادرجان من مریض نیستم دلتنگم مادرجان دلم داره پاره میشه بخدا کسی تو خواب اذیتم نمیکنه بخدا دیوانه نیستم مادرم که انگار منتظر بود حرف بزنم گفت من که بچه نیستم دیدم برای دایی الیاس داشتی پر پر میزدی چایی که ده دقیقه از دم کردنش نگذشته بود رو ریختی و براش چای تازه دم کردی بیسکوییتی که یکهفته دنبالش میگشتم و پیدا نکردم اون شب جلوی دایی الیاس دیدم گفت دخترم ما بهش گفتیم دایی الیاس و تقریبا محرم خانگی ماست اختلاف سنی شما به اندازه ی سن منه رسوای دو عالم میشیم ما از دست زنش نون و نمک خوردیم دخترم حتی فکر کردن بهش گناه نابخشودنیه دست بردار ازین بازی بچگانه ات گفتم چی میگی مادر گفت چیزایی که به چشم خودم دیدمو دارم میگم حواسم بهت بود که چه با ذوق نگاش میکردی برو خدارو شکر کن که دایی الیاس مرد پاکیه وگرنه هرکی جای اون بود تا حالا آبرومون رفته بود گفتم مادر تو حالت خوب نیستا دایی الیاس جای پدرمه این حرفا چیه من عاشق شدم مادرم خندید و گفت گل بود به سبزه آراسته شد اما خودش متوجه شد که با این حرفش قلبم شکست سریع گفت مردم حتما اینو میگن گفتم مردم اسمشون روشونه یعنی مردم گفت ببخشید دخترم ولی عاشق کی شدی خونه ی ما که پسری نمیاد و نمیره تو هم که بیرون نمیری مدرسه هم نمیری گفتم احمد پسرِ دایی الیاس مادرم هیچی نگفت کاش میخندید یا سرم داد میزد اما هیچی نگفت گفتم مادر یعنی برات مهم نیست که دخترت چه خریتی کرده روشو که برگردوند چشاش پر از اشک بود گفت چرا مهم نیست مادرجان حرف نزدم چون بغض داشتم نخواستم حالتو بدتر کنم می دونی من آرزوم بود پدرت اونقدر پولدار بشه که موتور بخره سوار ترک موتورش بشم بریم شهر دور بزنیم یا بریم کنار ساحل دریا قدم بزنیم گفتم خوب که چی گفت من این آرزوی کوچیکو دارم به گور میبرم اونوقت تو عاشق کسی شدی که حتی اگه از الان هم پولدار بشی بازم احتمال رسیدنت بهش نیست من دلم داره برات میترکه چرا آخه دختر قشنگم چرا به خودت ظلم کردی اینهمه پسر تو دنیان اونوقت تو رفتی عاشق کسی شدی که حتی میترسی به صورتش دست بزنی لک بشه اصلا با اون لباس شیک و پیکش چجوری رو گلیم پاره ی خونه مون بشینه http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸آهنگ مازنی🌸 👇👇
ادامه ی قسمت چهارم داستان🌸 ترس🌸 اینا از بشقاب ملامین که ما آرزومونه داشته باشیم بدشون میاد اونوقت تو میخای با استکان پلاستیکی بهش چای بدی با خنده ی تلخی ادامه داد دخترم کار بدی با دل خودت کردی فراموشش کن گفتم نمیتونم گفت دو سال دیگه اصلا نمیتونی نمیتونم الانت خیلی راحت تر از اصلا نمیتونم چند سال دیگه س تو رو با نذر و نیاز برگردوندم نمیخوام دوباره از دستت بدم مادرجان اون شب مادر حرفای قشنگی میزد اما پایان تمام جملاتش میگفت دخترم خودتو اسیر نکن عاشفی خودش درده عشق به کسی که رسیدن بهش محاله بدتر از درده و ......... گفتم لابد عاشقی کردن برای دختری که دیوونه هست درد بی درمونه گفت من نمیگم ولی........ بغضش ترکید و کنارم دراز کشید نمیدونم چه مدت داشت موهامو نوازش میکرد و منو می بوسید که خوابم برد اما قبل ازینکه خوابم ببره از خدا خواستم کاری کنه که بیدار نشم بیدار نشدن از خواب راحت تر از دیدن اشک مادرم بود آنهم در نبود برادرم که دلتنگش بودم و مادر دلتنگتر از من گفتم خدایا خودت به مادرم رحم کن ادامه دارد ....... http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸
4_5843890424590110486.mp3
1.99M
احمد نیکزاد🎤 عاشقی نکنین جانِ رفقون 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸