eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
81.7هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
7.4هزار ویدیو
14 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
❤آهنگ مازنی❤
داستان 🌸ترس🌸 قسمت هفدهم خیلی خوشحال بودم روحیه م به کلی تغییر کرده بود عمه خانم گفت دوست داری بگ
داستان 🌸ترس🌸 قسمت هجدهم نمیدونستم چیکار کنم دایی الیاس اومد پیشم و گفت ببین دخترم حالتو درک میکنم می تونی برای عزیزانت گریه کنی اما مدیونی حتی یک لحظه فکر کنی بیکس و تنها شدی من و خانواده ام رو مثل خانواده ی خودت بدون من شاید آدم خوبی نبودم و در رفاقت با پدرت کوتاهی کردم اما اگه اجازه بدی میخوام جبران کنم اجازه دارم؟ گفتم من که جز شما کسی را ندارم هرچی بگین باید بگم چشم دایی الیاس گفت بهت قول میدم پشیمون نمیشی اول از همه با اینکه چهلم هردوشونو گرفته بودم اما دوست دارم یه مراسم بزرگ بگیرم و تو میزبانش باشی گفتم از دست من چی برمیاد دایی جان گفت عمه خانم خیلی ازت تعریف کرده و میگه تو کارت جدی و سختکوشی پس خودتو دست کم نگیر بعد به احمد گفت برو به شیخ علی بگو تو بلندگو اعلام کنه مجلس گرامیداشت این دو مرحوم هست به میزبانی فاطمه خانم امشب همه شام بیان تکیه احمد گفت ولی پدر الان نزدیک غروبه نمی رسیم دایی الیاس گفت می رسیم چونه نزن سریع برو بعد رو به همسایه ها گفت کمک کنید مراسم باشکوهتر برگزار بشه غصه ی هزینه شو نخورید فقط شکوه مجلس باید حفظ بشه همه دست به کار شدند و من گوشه ی خونه خرابه نشسته بودم عمه خانم و دایی الیاس اومدن پیش من دایی الیاس گفت اگه خونه رو درست نکردم فقط بخاطر این بود که میخواستم ببینی و باورت بشه بهت قول میدم دو ماهه خونه رو از نو بسازم اصلا نگران هیچی نباش گفتم دایی جان چجوری نگران نباشم وقتی بعد از دوماه بهوش اومدم و دیدم دارو ندارم رفت گفت با تقدیر کنار بیا هیچکس نتونسته تقدیر را شکست بده اما خیلیا تونستن تغییرش بدن تو هم یکی از همونایی و شکی به پشتکارت ندارم الان هم برو تکیه چون تو میزبان این مجلسی هرچی دوست داری گریه کن ولی به خودت آسیب نزن تو تنها یادگار خانواده ای هستی که من شب و روز مهمانشان بودم و نان و نمکشان را خوردم نان و نمک رو نمیشه قیمت گذاشت اما بدان که هرچی خرج کنم باز اونا از من طلبکارن اون شب مجلس چنان با شکوه و عظمت برگزار شد و اینقدر جمعیت اومدند که تا اون شب چنین مجلسی سابقه نداشت بعد از پایان مراسم رفتم گوشه ای از مسجد که اتفاقا تازه تمیزو آب و جاروش کرده بودند خواستم بخوابم دایی الیاس اومد و در حالی که گریه میکرد گفت ای فاطمه خانم خوب فحشی به من دادی دستت درد نکنه گفتم من غلط کنم بخوام به شما توهین کنم شما واقعا مثل پدری مهربان همه جوره هوامو داشتی گفت پس چرا اومدی اینجا گفتم همینجا میخوابم از متولی اجازه گرفتم تا جایی پیدا کنم همینجا بمونم گفت آفرین تو واقعا دختر همون پدری که وقتی ساعت یک شب یاالله میگفتم مادرت میگفت کیه با ذوق میگفت داداش الیاسه میدونستی پدرت حتی یک ریال هم مدیون من نیست می دونستم نیاز داره اما به هر دری زدم نتونستم کمکش کنم همیشه هم حرفش این بود که تا من هستم نیازی نیست ولی من رفتم خونواده م رو می سپارم دست تو پاشو بریم خونه مون گفتم دایی من اینجا راحتم روزها حتما مزاحمتون میشم دایی الیاس ناهید رو صدا زد و گفت دختر سریع برو لحاف رختخواب مارو بیار امشب کل خونواده اینجا می خوابیم دایی الیاس عصبانیتش همینجوری بود یعنی اگه به حرفش گوش نمیکردی سریع خودش به حرفت گوش میکرد یادمه حتی کوچیک که بودم هر وقت گریه میکردم میگفت گریه نکن اگه ادامه میدادم خودش اینقدر گریه میکرد تا بخندم یاد قدیم افتادم و گفتم چشم دایی جان شما هیچ فرقی با قدیمتون نکردید دستی به موهای سفیدش کشید و گفت جدی؟ یعنی هنوز همونجور خوشتیپم دو سه روز که گذشت و من کمی حالم بهتر شد یک بعدازظهر همه ی مارو جمع کرد و گفت از فردا شب محرمه هرکس هر حاجتی داره باید تو این ده شب بگیره یازدهم محرم ببینم کسی حاجت نگرفت خودم مثل خان های قدیم اونو میبندم به فلک بمن گفت تو رئیس هیات خانواده ی دایی الیاسی کم و کاستی باشه از چشم تو می بینم من هم که عاشق هیات های خانوادگی بودم مخصوصا خونه ی دایی الیاس که جمعیتشون زیاد بود و هرچی هم میخواستیم فراهم بود عمه خانم فراهم کردن پرچم و زنجیر و طبل و سنج و سربند و ....را به عهده گرفت و ناهید پذیرایی از عزاداران حسینی را داداش های احمد که کوچکتر بودن مسئول مراقبت از بچه های همسن و سالشون شدن و دایی الیاس هم هزینه هارا تقبل کرد احمد گفت پس من چیکار کنم واقعیتش نمیخواستم احمد را ببینم چون عزادار بودم و دیدن احمد خوشحالم میکرد و برام سخت بود ولی وقتی پرسید مجبور شدم جواب بدم گفتم شما مداحی رو بعهده بگیرین صداتونم که محشره درست همون شب اول محرم خواب دیدم مادرم در حالی که در کنار داداشم و پدرم ایستاده به پدرم میگه فاطمه رو ببین دخترمون چقدر قشنگ شده چقدر خوب شده دخترمون http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸 آهنگ مازنی🌸 👇👇
ادامه ی قسمت هجدهم داستان 🌸ترس🌸 پدرم برام دست تکون داد و گفت قدر دایی الیاس رو بدون و هرچی میگه گوش کن دخترم تو سالم و سرحال باشی ما اینجا شادیم داداشم خندید و گفت آرایش کردی ؟ گفتم نه گفت تو که اینقدر قشنگ نبودی حتما آرایش کردی ! گفتم الحسود لایسود گفت ابلهانی که از خود تعریف میکنند در کتابها به خود شیفته معروفند گفتم تو هم فقط همین یه جمله رو بلدی ؟ گفت اینجا باید میگفتی اع داداااااااش خندیدم و از صدای خنده ی خودم بیدار شدم مادر احمد اومد کنارمو گفت الهی همیشه بخندی و شاد باشی دخترم گفتم خواب داداشمو دیدم زن دایی بغلم کرد و گفت انشالله جاشون بهشته هر وقت دلت براشون تنگ شده براشون صلوات بفرست اونا به اشک من و تو احتیاج ندارند فاتحه و صلوات هم تو رو آروم میکنه هم روحشونو شاد پس هیچوقت اونارو از فاتحه و صلواتت محروم نکن گفتم چشم زندایی جان زن دایی گفت الهی فدای دخترم بشم که اینقدر خوبه زن دایی برای اولین بار بود که به من گفت دخترم و حس مادرانه شو با تمام وجود احساس کردم ادامه دارد...... نویسنده :سید ذکریا ساداتی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸آهنگ مازنی🌸
4_5888768529276079727.mp3
4.33M
استاد حیدری🎤 غریبم http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال آهنگ مازنی🖤
4_5888465892995502671.mp3
4.64M
استاد عبدالحسین مختاباد🎤 کتولی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال آهنگ مازنی🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آغاز سال جدید قمری با قرمز شدن نور بین الحرمین قمری http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال آهنگ مازنی🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منبع کلیپ های محرمی😍 بریم کربلا 🤲🙏🖤 https://eitaa.com/joinchat/1590886727Ce2271ddd96 لینک کانال دلبرانه❤️👆❤️ کانالی برای دلگویه های دونفره😍
4_5888465892995502701.mp3
6.32M
بند اول از ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی که در ۱۲ بند سروده شد باز این چه شورش است که در خلق عالم است باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین بی‌نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است این صبح تیره باز دمید از کجا کزو کار جهان و خلق جهان جمله در هم است گویا طلوع می‌کند از مغرب آفتاب کآشوب در تمامی ذرات عالم است گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که نامش محرم است در بارگاه قدس که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است جن و ملک بر آدمیان نوحه می‌کنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است خورشید آسمان و زمین نور مشرقین پرورده ی کنار رسول خدا حسین محتشم کاشانی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال آهنگ مازنی🖤
4_5989923139469984333.mp3
3.11M
سنتی شبانگاهی نوحه ی قدیمی مرحوم موذن زاده ی اردبیلی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال آهنگ مازنی🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ چهار شنبه 🌞 🖼 ۲۶ نورزماه(عیدماه) ۱۵۳۴   تبری ۲۸ تیر     ۱۴۰۲ شمسی ۱۹ جولای    ۲۰۲۳میلادی ۱ محرم   ۱۴۴۵قمری 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍀کانال آهنگ مازنی🍀🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
@AHANGMAZANI (15).mp3
5.2M
محمود شریفی🎤 صبح http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال آهنگ مازنی🖤
4_5890717692809187956.mp3
5.76M
مجید حسینی🎤 ظهر عاشورا http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال آهنگ مازنی🖤
❤آهنگ مازنی❤
به نام خداوند روزی دهِ رهنمای سخنرانی بقول تهرانی ها جونم براتون بگه که آره کل آمل رو چگ زدیم (گشتی
بسم الله الرحمن الرحیم هست کلید درِ گنج ای حکیم سخنرانی من و گربه ها داشتیم تک مشاره(جروبحث) میکردیم که خانم اومد گفت بریم فکر کنم مرغ فروشی پولو جاگذاشتم گفتم ما که مرغ نخریدیم با اشاره به گربه ها گفت برای این عازابکوشتون آشغال مرغ گرفتم گفتم خانم کوتاه بیا من الان نزدیک به ۲۵۰ تومن بنزین و استهلاک ماشینم شد من اگه ۶ ساعت میرفتم هزار سنگر ۱۰ سرویس دربستی میرفتم سیصد چارصد تومن کاسب بودم گفت تره دق دکفه نیه که خله کار کنّی ته شه درسّی دمرو دکت دری کانال دله کا خنّه زن درو همسایه شدیم همه میگن ته مردی کار نکنّه منم الکی میگم حال نداره تره میگم بریماااا گفتم باشه چرا می زنی آقا رفتیم مرغ فروشی دم در وایسادم خانم رفت و برگشت دیدم ونه دست اتا کرک دره اتا غاز اندازه گفتم خانم پولو گرفتی خشالی بکرد گفت آره کنار ترازو بود بیچاره دست نزد به پول گفتم خانم ایشون الان سی ساله داره مرغ میفروشه امه دویست تمن ونه بامشی اتا روز خرج هسّه گفتم حالا چرا مرغ خریدی چقدر خریدی و برای کی خریدی گفت اصول دین می پرسی مرغ گرفتم شاید مهمون بیاد گفتم شاید نیاد چی گفت خودمان آدم نیستیم گفتم الحق که آدمهای ساده ای هم هستیم صبح تا غروب واسه دویست تومن کل شهر رو گشتیم الان دادیم مرغ خریدیم اونم با پول مردم دِ دسّی زد تو سرشو گفت آ مه جان دربوره آ تره دق دکفه گفتم منو چرا دق بیفتد گفت پول مردم بود گفتم ته سر ره بخره با ته زندگانی عروس خله قشنگ بیه آلزایمر هم بیته آقا ونه سر بیّه اتا گت گت دونه جای اندااااا ازین بشکه آبی ها😜 ظاهرا میخواست بگه مره طلاق هده بور اتّی بَوِر همون لحظه ما از کنار محضر داشتیم رد میشدیم سرعتمو کم کردم دیدم میم و ملحم شد نگاه عاشقانه ای کرد و گفت بریم آقا ته قسمت همین نخش زنا بیه گفتم پیش میاد ایرادی نداره😝 ارادتمند شما -سید
4_5832259245130649595.mp3
10.85M
بیژن مختاری🎤 بزن لله چی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال آهنگ مازنی🖤
4_5890717692809188020.mp3
15.46M
مداحی مازندرانی بیابون تا بیابون ناله دارمه برار زینب بمیره http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال آهنگ مازنی🖤
4_5969564122608570306.mp3
4.61M
سنتی عصرگاهی استاد رستگار🎤 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال 🖤 بزرگترین کانال آهنگ مازندرانی در ایتا👌
4_5782659519687433129.mp3
4.54M
بهنام حسن زاده🎤 نرگس بانو http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال آهنگ مازنی🖤
5_6188105175459168326.mp3
5.33M
زنده یاد ابوالحسن خوشرو🎤 دلبر جان من پلنگ خسته ی تو کمر موزر دوِن دل ره بزن او مره بی ته یِلاق او نَوِنه مره بی ته اِفتاب سو نَوِنه ته که دنی نخوامه زندگانی مره بی ته بهار بو نَوِنه 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال 🖤 بزرگترین کانال آهنگ مازندرانی در ایتا👌
38.46M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برشی از فیلم زیبای "روز واقعه" بهرام بیضایی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🖤کانال آهنگ مازنی🖤