eitaa logo
❤آهنگ مازنی❤
81.6هزار دنبال‌کننده
2هزار عکس
7.4هزار ویدیو
14 فایل
🌷مدیر تبلیغات @seyyedzs کانال تبلیغات👇🌷 http://eitaa.com/joinchat/2125725703C6cd4a9af27
مشاهده در ایتا
دانلود
ادامه ی قسمت بیستم داستان🌸گم شده در تاریکی🌸 و گفتن فقط چون ما احتمالا باید بریم اروپا هرچه سریعتر مقدمات ازدواج رو فراهم کنیم و مراسم عقد بمونه برای برگشتنمون فاطمه هم با ذوق و شوق قبول کرد و گفت انشاالله دو سه روز بعد من و رضاجان میایم برای خرید و صحبت در مورد مهریه و شیربها مادر فرزانه گفت ما اصلا به مهریه و شیربها اهمیت نمیدیم مهم اینه که این دوتا جوون همدیگه رو بخوان موقع برگشتن سارا صدایی از زیر پله شنید ولی وقتی به مادر فرزانه گفتن گفت احتمالا گربه ی مادرجونه چون صاحابش نیست بیقراری میکنه منم از گربه بدم میاد ولی به فرزانه میگم غذاشو بده صبح فردا سارا به بهانه ی خرید جزوه ی کنکور از بهزیستی اومد بیرون و مستقیما رفت پیش خونه ی فرزانه و از یکی از همسایه ها در مورد فرزانه و خانواده اش پرس و جو کرد اما گفتن کسی به این اسم نمیشناسن و احتمالا اون مستاجر جدیدی ها هستن سارا وقتی مطمئن شد که خونه ی فرزانه استیجاری هست به یاد حرف پدر فرزانه افتاد که میگفت خونه ی زیرپله خونه ی قدیمیشون هست و مادرش به یاد ایام قدیم رفته بود اونجا در صورتی که گفته بود پدرش حدود بیست سال پیش فوت کرده اما با حرفایی که همسایه شون زد بهشون شک کرد و این خبر رو به فاطمه داد اما فاطمه باورش نشد و گفت تو اشتباه میکنی چون رضا رفت تحقیق سر کوچه شون از هرکسی پرسید ازشون تعریف کردن بعد با خنده گفت قرار بود خواهرشوهر بازی در نیاری ولی الان داری هووو بازی در میاری حسادت نکن خودم برات یه شوهر پیدا میکنم از رضامون بهتر اصلا چرا راه دور بریم همون مهندس جواد ظاهرا خیلی آدم با کلاسیه که کوچکترین سفر کاریش اروپا و آمریکاست سارا اما هرچه بیشتر تحقیق کرد زوایای تاریک بیشتری از زندگی فرزانه پیدا کرد اما بخاطر حرفی که فاطمه بهش زد به فاطمه چیزی نگفت و پیش خودش گفت شایدم همسایه ها شون از سر حسادت این حرفارو میزنن ادامه دارد... نویسنده: سید ذکریا ساداتی http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_6012848871737134747.mp3
7.84M
ابوالفضل محمدپور🎤 کوه به کوه بوردمه نامه بشتمه 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
5_6127499128168514613.mp3
3.03M
کسی که روی تو دیده ست حالِ من داند که هر که دل به تو پرداخت، صبر نتواند مگر تو روی بپوشی وگرنه ممکن نیست که آدمی که تو بیند، نظر بپوشاند هر آفریده که چشمش بر آن جمال افتاد دلش ببخشد و بر جانت آفرین خوانَد چه روزها به شب آورد جانِ منتظرم به بوی آن که شبی با تو روز گرداند به چند حیله شبی در فراق روز کنم و گر نبینمت آن روز هم به شب ماند به دست رحمتم از خاکِ آستان بردار که گر بیفکنی ام، کس به هیچ نستاند چه حاجتست به شمشیرِ قتل عاشق را حدیث دوست بگویش که جان برافشاند پیام اهل دل‌ است این خبر که سعدی داد نه هر که گوش کند معنی سخن داند انتخاب شعر:Arghavan 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5778189618373468742.mp3
4.53M
سنتی شبانگاهی علیرضا قربانی🎤 مرا ببخش 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁کانال آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5999166072299721567.mp3
4.34M
محسن شربتی🎤 لالایی شبونه 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یا فاطمه من عقده ی دل وا نکردم 😔 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهربانی و نوعدوستی را در این کلیپ ببینید و لذت ببرید 😍 خانواده این گوزن تو باتلاق گیر افتادن اونم اینجوری اومده تو جاده از آدما کمک میخواد🥺 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرد باید جیگرو اینجورے برات ڪباب ڪنه☺️ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌✾࿐༅🍃🌸🍃༅࿐✾ پنجشنبه🌞 🖼 ۱۰ ملاره ماه ۱۵۳۵   تبری ۹ آذر  ۱۴۰۲ شمسی ۳۰ نوامبر  ۲۰۲۳میلادی ۱۶ جمادی الاول ۱۴۴۵قمری http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🍀🍁کانال آهنگ مازنی🍁🍀 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5999166072299721577.mp3
8.95M
فارسی عرفان طهماسبی🎤 چه کنم 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طرز تهیه لوبیا کباب سنتی گیلان 🥰🍖. مواد لازم : نیم‌کیلو لوبیای تازه. دو‌عدد پیاز متوسط دو‌عدد گوجه یک عدد سیب زمینی یک‌قاشق رب گوجه نمک‌و‌ فلفل و‌ زردچوبه گوشت کبابی به اندازه دلخواه چاشنی این غذا : گلپر و سماق و آب نارنج و‌روغن زیتون است. مدت زمان پخت یک ساعت و نیم. نوش جان 😋 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎶روزی که باهم‌شیمی مامدرسه تره یاده اون روزی که وارش وارسه 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_5999289827487388015.mp3
14.43M
قدرت آقامولایی🎤 🎶بانوبانو جانااا 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حشره ای که برای استتار خودش را به شکل شاخه ی خشکیده در می آورد😳😍 🎶 http://eitaa.com/joinchat/4133748740Cd94d26b1b4 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸 بزرگترین کانال مازندرانی در ایتا
4_6001417872113406394.mp3
8.54M
بهنام حسن زاده🎤 روزی که با هم شیمی ما مدرسه AHANGMAZANI❤️ 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
طنز فی البداهه ی حضرت آقا: آقای حدادی شما نیاز به پرش نداری دیگه😍😂😂 AHANGMAZANI❤️ 🌸🍁آهنگ مازنی🍁🌸
❤آهنگ مازنی❤
به نام خداوند بخشنده روح و جان خداوند روزی ده و مهربان سخنرانی آقا این تبلیغات تو کانال برامون داس
برد کشتی آنجا که خواهد خدای وگر جامه بر تن دَرَد ناخدای سخنرانی طنز همیشه فکر میکردم اینایی که طنزپردازند تا اراده کنن مطلب طنزی بنویسن قلم میگیرن دستشون و لتاری مینویسن اما بعدها متوجه شدم طنز هم مثل طبع شعر باید زمان و مکان مناسبش پیش بیاد بگذریم الغرض سخنرانی امروزم در مورد آشپزی و پختن نوعی شامی شبیه کتلت اما متفاوت با آن و شبیه شامی بابلیه اما آسمون تا زمین باهاش فرق داره خالاصه شو بگم به گوش خانمم نرسه گشت و گشت و گشت ازین پیجهایی که آشپزی یاد میدن دستور پخت یه نوع غذا رو گرفت و اصل شام گِدِر گفت مردی جان 😍 گفتم یا پلم کتی جانِ آقا وه باز پول میخواد گفتم عزیزه کجا بریم گفت بریم خرید گفتم ولی من فقط شیرموز دوس دارماااا😝 گفت مس نواش بریم برای شام خرید کنیم گفتم همین سوریه ی فعلی اخم کرد و متوجه شدم شوخی بردار نیست سوییچ رخش ۹۰ خسته رو گرفتم تک استارت روشن شد البته بچه ها برای ورزش یک کم رخشو هل دادن رفتیم بازاررر آهاهاهاها همه جا تخته گفتم خانم ساعت ۸ نصف شبه الان فقط دسر فروشی بازه گفت بیصتا بواش بیصدا شدم و گفت اول برو یک کیلو آرد بخر گفتم چشم بعد خودش رفت دو دسته جعفری بخره چون من فرق بین جعفری و تره رو نمیتونم تشخیص بدم از بس به هم شبیهن😁 خالاصه گفت برو بکینگ پودر بگیر گفتم پکینگ پورد اَی چی شیه ماشینو پکینگی(دنده عقب) بردم دم فروشگاه گفتم حالا فقط پودر بخر بعد گفت برو پنیرپیتزا بخر دخترم یواشکی به من گفت یه آمبولانس هم سفارش بده چون معلوم نیست میخواد چی دربیاد خالاصه گفت سریع بریم خونه گفتم عجله چرا صبر کن یه آبمیوه بخوریم گفت بوربابا سیب زمینی رو گازه شعله ی گاز هم بالا گفتم پس یه دویست گرم گوشت بگیریم گفت چرا گفتم سیب زمینی زغال شد میشه باهاش کباب درست کرد گفت نه بابا هنوز نسوخته مطمئنم گفتم ترافیک بخوریم چی گفت نمیخوریم البته شانسی شانسی به ترافیک نخوردیم هرچند ۹ شب هیشکی جز ما و دو سه تا دنبال دَکِت دیگه تو خیابون نبود رسیدیم خونه از بس آبکش و لاگ و لوه دور خودش جمع کرد یاد بازار مسگرها افتادم سیب زمینی را له کرد جعفری را ریز ریز ریز کرد و گفت اینارو هم بزنید من برم آرد بیارم آردارو ریخت تو مخلوط سیب زمینی و جعفری که چشمت روز بد نبینه سیب زمینی بجای اینکه خودشو بگیره شتال آورد هی میگفت اع چرا اینجوری شد اع چرا وا رفت بعد از دقایقی تفکر و تدقیق شدن در اعمال گذشته متوجه شد پلاستیک آرد تو ماشینه و اینی که ریخته تو مخلوط سیب زمینی و جعفری پودر قنده 😂 خانم شد برج زهرمارو چون خودکرده را تدبیر نیست و به ما نمیتونست گیر بده گفت الهی صدف تره سرطام بیره الهی صدف پشت گل نَمِجی الهی صدف ته خَوِر مسه بیه گفتم خانم اول اینکه صدف کیه دوم اینکه خَوِر صدف چرا برای تو میاد تو کیش میشی مگه؟ آقا اینو من نگفتم و شیطان نابینا گفت دنبال بهانه هم بود گفت به من میگی کیشمیش😡 گفتم نه خانم خلط مبحث نفرمایید من عرض کردم شما کیش میشی یعنی کی اش می شوی گفت من اَشَم یا ته کفتال..‌‌‌‌‌‌...... سریع ساکت شد و گفت نل اَی مه دهون باز بوه گفتم برای اینکه دعوا نشه سفارش بدم غذا بیارن گفت اَره خله پول داری غذای بیرون هم بخر برو اون ترک تر چایی که باره نون هست پودر قند هم هست شیندار میخوریم گفتم شیندارم شد شام گفت ببا ره بَدی گفتم چقد من شیندار چایی دوس دارم😊😍 ارادتمند همگی شما -سید