💬#روایت_شما 🔻بخشی از روایت حسین آقای زارع از شرکت کنندگان در اردوی مثل خمینی 🆔 @hossein_zare110 🔰جلسه با دکتر علیرضا زاکانی شهردار تهران در مقبره شهید بهشتی و ۷۲ تن و شهید رجایی و با هنر: 🔹دکتر از جبهه گفت از رفقای شهیدش از خاطرات طنز و شیرین دفاع مقدس با بیان مخصوص همیشگی باحال خودش از ایثار گفت و چسبوند به مسئولیت های سیاسی 🔸از پای کار ولایت بودن، اینکه دوره های مختلف میاد و میره، ولی باید پای‌کار ولی‌ بود. سر قضیه پذیرش قطعنامه ۵۹۸ توسط امام، خیلی ها چپ کردن، تو تاریخ انقلاب از این قضایا زیاد پیش اومده... هنر اینه که تو این شرایط پای امام و ولی‌فقیه بمونی هنر اینه... 🔻یه سری پرسش و پاسخ هم شد که مجال نوشتن نیست پ.ن: شب سه شنبه ۱۴۰۳/۰۵/۱۶، بهشت زهرا به کانال مثل خمینی بپیوندید👇 🆔 @ahd_ba_khomeini

#روایت_شما ماشین برای رفتن به یاسوج جور شد. حرکت کردیم، ولی هنوز تو هوای دوره بودم. چقدر زود تموم شد.. دلم برای دوره تنگ می‌شود.. دلم برای گعده های علمی تنگ می‌شود.. دلم برای هیئت تنگ مشود... دلم برای نماهنگ یه بغل خاطره دارم از حرم، تنگ می‌شود... دلم برای صفا و صمیمت کادر و بچه ها تنگ می‌شود دلم برای صبحگاه تنگ می‌شود... آقا.! صبحونه آمادست.! آقایونی که بالا هستن بیان پایین.!! کلاس ها دیر میشه.. گل پسر تو اون بالا چکار میکنی...؟ صحبت های نورانی آیت الله صدیقی رو تو ذهنم مرور میکنم اولین بار بود ایشون رو میدیدم، صاحب نفس بود.! تأثیر کلام بسیار بالایی داشتن. حرفاشون رنگ و بوی امام زمان رو میداد کاش می شد زود به زود ایشون رو زیارت میکردم دیروقت رسیدم خونه از خستگی زود خوابم برد. صبح که بیدار شدم یه حس غریبی بهم دست داد. در میان خانواده، در شهر خودم انگار غریب بودم. حس عجیبی بود..! فکر کنم دلم بهانه دوره رو گرفته. چقدر زود دلتنگ شدم.!! 💔 ولی چه می‌توان کرد به جز مرور خاطرات..💔 منتظرم دوباره پوستر ثبت نام مثل خمینی رو ببینم.حالا تبلیغ مثل خمینی رو وظیفه خودم من اردو های زیاد و مختلفی رفتم ولی این دوره فرق می کرد. این دوره یه چیز دیگه ای بود.. با همین حس حال از رخت خواب بلند شدم. آماده میشم برم پیش دوستای طلبه ام از دوره ی مثل خمینی براشون بگم... به کانال مثل خمینی بپیوندید👇 🆔 @ahd_ba_khomeini