eitaa logo
احکام به زبان ساده/ احکام‌یار
20.7هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.6هزار ویدیو
50 فایل
🧕پاسخ‌گوی بانوان: @M_fae21 🧔🏻پاسخ‌گوی آقایان: @hmmnaseh ✔️وسواس بانوان @F_Gh14 @YAHOSSIN313 🔴 ادمین تبلیغات @Mahjabin313 🌠استوری‌های احکام یار😍 @story_yar ✅ ختم و روزه استیجاری: @yasss313 احکام یار همه جا هست: http://Zil.ink/ahkam_yar
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺بسم الله الرحمن الرحیم🌺 🔰امام صادق(ع): هر کسی زیارت بخواند شب اول قبرش امام حسین علیه السلام به دیدار و او خواهد آمد. ✅پنجمین روز چله زیارت عاشورا 🔰به نیت: 🔹سلامتی آقا امام زمان و تعجیل در فرجش 🔸شفای همه مریضان 🔹ریشه کن شدن کرونا و همه بلایای آسمانی و زمینی 🔸برآورده شدن حاجات همه مسلمین جهان 🔹سلامتی رهبر و شادی روح امام (ره) و همه شهیدان والا مقام 🔸و هر نیتی که در دلهای مهربونتون هست @ahkam_yar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔 شبیه‌سازی واقعه کربلا با سیستم VR توسط دانشجویان اروپایی در استکهلم هیچ‌کس نمی‌تونه بیشتر از یک دقیقه تحمّل کنه💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌❌ شام غریبان (ع) یا ⁉️⁉️ 🌀 چرا دارید به جای عزاداری ، انجام می دهید ⁉️ 🔰چرا چنین کاری را برای امام سجاد (ع) در غروب روز نمی کنید ⁉️ 👈 مگر (عج) شاه است که از لفظ تاج گذاری برای ایشان استفاده می کنید ⁉️⁉️ 🎤 با پاسخ استاد‌احسان‌عبادی از اساتید مهدویت ❌❌ جریان حجتیه و شیرازی به شدت مخالف جشن‌بیعت هستند ، این کلیپ پاسخی به ادعاهای پوچ آنهاست 👌نشر‌حداکثری ⬅️ احکام به زبان خیلی ساده / عضو شوید ·—————··𑁍··—————· https://eitaa.com/joinchat/1924136962Cb1c8fdf901 ·—————··𑁍··—————·
🏴 ▪️نقل شده است که علامه امینی فرمودند: شب و روز و ، برای سلامتی امام زمان عج‌الله‌تعالی صدقه دهید، چون قلب حضرت، اندوهناک جد غریب‌شان، حضرت سیدالشهداء است. ▪️▪️▪️
ماهِ منیر تمام سال مادر و پدر زینب یا برادرهایش همراهم بودند. هر اتاقی، هر بخشی که می‌رفتم یکی‌شان با من می‌آمد. هم من قلبم به او آرام می‌گرفت و هم او بر قلب من. ارادتم به یکی از آن‌ها بیشتر بود. انگار باورم شده بود وقتی حتی اسمش را بر سینه داشته باشم قوی می‌شوم؛ قوی‌تر از همیشه. حس می‌کردم پشت و پناهی دارم که می‌توانم هر سنگی را از پیش پای مردم بردارم و همّتم مضاعف می‌شد برای خدمت. روزی که تنها با نام آن بزرگوار، توانستم زن جوانی را که تمام شب برای پسر هفت‌ماهه‌اش اشک ریخت آرام کنم و امیدوار، با خودم گفتم: «اگر خودش بود چی می‌شد؟ خوش به حال کسایی که همه کس‌شون، او بوده؛ اویی که در مقابل یه گردان آدم کم نمی‌آورده. کافی بوده کسی نگاه چپ به عزیزانش بکنه تا با او طرف باشه.» یک‌جورایی حسودی‌ام شد به آن‌هایی که نسبتی با او داشتند؛ به برادر و خواهرهایش، خواهرزاده‌هایش، برادرزاده‌هایش؛ حتی به پدرش. این فکر که از ذهنم گذشت؛ مثل این بود که کسی ضربه‌ای پشت زانوهایم زده باشد. سست شدم و اگر دستم را به تخت نگرفته بودم روی زمین ولو می‌شدم. به جوان خیره شده بودم و حرف‌هایش را می‌شنیدم؛ ولی فکرم جای دیگر بود. دستم را گذاشتم بر دایره سبزرنگی که نام مبارکش روی آن حک شده بود. در ظاهر با یک سنجاق به مقنعه‌ام وصل شده بود؛ اما در واقع متّصل به قلبم بود. اشک بدون اذن جاری شد. یاد زمانی افتادم که خواهرش خبر رفتنش را شنید و شکست و نشسته نمازخواندنش از همان زمان شروع شد. برادری که پشت و پناهش بود، همه کسش بود. نه فقط برای او، برای کلّ خانواده، اصلاً برای قوم بنی‌هاشم، او قمرشان بود. ماه منیرشان بود. دلشان به او قرص بود. تا برادر بود، عمو بود، ... می‌دانستند هیچ کس جرئت تعرّض ندارد؛ اما امان از زمانی که نبود. گرگ بود که میان خانواده افتاده بود. یکی عربده می‌کشید، یکی چادر، دیگری گوشواره... امان از دل زینب به وقت ظهر عاشورا😭