فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹پیکر سرگرد شهید ارتش حسین سامی مقام پس از ۴۴ سال تفحص شد
@kayhan_online
آفتابِ بر نی(۲)
▪️راه درست همیشه روشن است. به شرطی که انسان نشانه های راه را بشناسد و رهرو راه راست باشد.
نسل سوم سرگردان بودند. نمی دانستند حسین(ع) راست میگوید یا یزید !؟ هر دو دم از اسلام و قرآن میزدند، اما تکلیفشان را محمد(ص) روشن کرده بود. با اینکه نسل سوم هیچ وقت او را ندیده بودند،اما بارها گفته او را شنیده بودند: حسین از من
است و من از حسین!
و این نشانه راه بود.
▪️حسین(ع)که در کربلا توقف کرد عبیدالله هر روز نیرو میفرستاد. فرماندهی همه شان با عمر بن سعد بود. آن روز که علی(ع) فریاد زد: هرچه می خواهید از من بپرسید پیش از اینکه از میان شما بروم. به خدا سوگند به راههای آسمانها آشناترم تا راههای زمین! سعد ابی وقاص، پدر عمر سعد گفت : اگر راست میگویی، بگو موهای سر من چند تاست؟ علی(ع) گفت: خبر دیگری به تو میدهم! تو پسری در خانه داری که روزی پسر من حسین را خواهد کشت!
▪️عمر بن سعد آمده بود با او مذاکره کند. حسین(ع) فرمود: میدانم چرا با من میجنگی! همهاش به خاطر حکومت ری است! ولی اگر مرا هم بکشی گندم ری را نمیتوانی بخوری! عمر سعد خندید و گفت: حالا گندم نبود به جو هم راضی هستیم! حسین(ع) را کشت، اما خواب ری را هم ندید چه برسد حکومتش را!
▪️عاشورا. کربلا. جنگ با یک تیر شروع شد، با یک تیر هم تمام شد. تیر اول را عمر سعد زد و گفت: لشکر شاهد باشید و شهادت بدهید پیش عبیدالله که اولین تیر را من زدم. تیر آخر را هم وقتی زدند که دیدند نمیشود با حسین جنگید. تیر زهرآلود که خورد به قلبش جنگ تمام شد!
▪️سه بار برای لشکر عمر سعد سخنرانی کرد. از اسب می آمد پایین، میرفت بالای شتر تا همه ببینندش. عمر سعد دفعه آخر گفت: دستهایتان را بزنید به دهانتان و هلهله کنید تا صدای حسین(ع) را نشنوید! ترسید حرفهای حسین(ع) اثر کند در دل لشگریانش!
▪️سوار شتر شد. رفت و برگشت. لباس پیامبر را پوشید. عمامه او را گذاشت سرش. دوباره رفت، شاید کسی از آنها به خود بیاید. چند نفر اگر از چندین هزار نفر جدا میشدند باز هم حسین(ع) کشته میشد. اگر این کارها را میکرد فقط به خاطر آنهایی بود که غفلت آورده بودشان مقابل پسر پیامبر(ص). شاید از خواب غفلت بیدار شده و از هلاکت ابدی نجات یابند. او پسر پیامبری بود که غصه ایمان نیاوردن مشرکان را می خورد، به گونه ای که نزدیک بود روح از بدنش جدا شود! پسر رحمه للعالمین! ۱۴۰۲/۵/۳
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
«بسم الله الرحمن الرحیم»
محسن ۱۹ ساله و محمد ۱۷ ساله که هر دو به دلیل ازدواج فامیلی با معلولیت ذهنی و جسمی به دنیا آمده اند، به یمن وجود مادری فداکار و خداشناس است که زندگی می کنند!
مادر با وجود آنکه از حقوق طبیعی خود چشم پوشیده و آسایش خود را فدای فرزندانش نموده ولی در عین حال از اینکه فرزندانش همانند یتیم ، از لذت حضور پدر محرومند غمی سنگین بر دل دارد.
نمیدانم پدر بچهها چگونه توانسته وجدان خود را راضی کند که به جای ماندن در کنار چنین همسر فداکاری و همکاری در نگهداری اطفال بیگناه ، آنها را ترک کرده و زندگی مستقلی برای خود تشکیل داده و سراغی هم از آنها نمی گیرد تا رنج آنها را مضاعف کند!
و اکنون این مادر خداشناس با وجود فقر و تنگدستی ، ناگزیر است خلأ وجود پدر را نیز پر کند تا فرزندانش کمتر رنج بی پدری را حس کنند.
اطرافیان وی بارها به او توصیه کرده اند که بچه ها را به مراکز بهزیستی تحویل بدهد ولی وجدان او نمی پذیرد که با چنین کاری فرزندان محروم از پدر را به فراق مادر نیز مبتلا کند!
این مادر گرفتار، جهت هزینه های درمان ، معیشت و کرایهٔ منزل نیازمند مساعدت است.
درباره این خانواده تحقیق کاملی انجام گرفته و اوضاع اسفبار زندگی آنها مورد تایید است.
عزیزانی که مایل به کمک هستند در پی وی اطلاع دهند.
ضمناً آدرس، شماره تماس و اطلاعات کامل این خانواده در صورت نیاز تقدیم می گردد.
فضای مجازی، میدان مین آبرو !
مقدمه
امروزه با گسترش روزافزون استفاده از فضای مجازی، شاهد انتشار محتوای توهینآمیز، افترا، تهمت، تخریب، تمسخر، غیبت و بدگویی نسبت به برخی افراد و گروهها و بردن آبروی آنها هستیم. این پدیده نه تنها به لحاظ اخلاقی و انسانی ناپسند است، بلکه از نظر شرعی و قانونی نیز مردود شمرده میشود.
🔹قبل از اشتراکگذاری، فکر کنیم!
همه ما در قبال انتشار چنین محتوایی مسئول هستیم و باید از به اشتراک گذاشتن آن خودداری کنیم و نسبت به انتشار آن از سوی دیگران واکنش نشان دهیم. به یاد داشته باشیم که:
آبروی افراد حرمت دارد: طرح اتهامات بدون مدرک و مستند معتبر، به سادگی آبروی افراد را خدشهدار میکند و جبران آن چه بسا غیرممکن یا بسیار دشوار می باشد.
بازیچه دست افراد و گروهها نشویم: گاهی برخی افراد و گروهها برای تخریب رقبای سیاسی خود از تهمت، تخریب و افشاگری استفاده میکنند. ما نباید با بازنشر این مطالب، در این بازی کثیف آنها شریک شویم.
پاسخگوی اعمال خود خواهیم بود: روزی باید در پیشگاه خداوند متعال پاسخگوی همه گفتهها و اعمال و کردار ریز و درشت خود باشیم:
وَلَا تَقْفُ مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ إِنَّ السَّمْعَ وَالْبَصَرَ وَالْفُؤَادَ كُلُّ أُولَٰئِكَ كَانَ عَنْهُ مَسْئُولًا؛
و از چیزی که به آن علم نداری [بلکه برگرفته از شنیدهها، سطحینگریها، بدگمانی هاست] پیروی مکن؛ زیرا گوش و چشم و دل [که ابزار علم و شناخت واقعیاند] مورد بازخواستاند.
(اسراء: 36)
حتی تک تک کلمات ما ثبت و ضبط میشود: مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ؛سخنی بر زبان نیاورد جز آنکه همان دم فرشتهای مراقب و آماده است.(ق/۱۸)
هیچ کلمهای از زبان ما به هدر نمیرود و در روز قیامت مورد حسابرسی قرار خواهد گرفت.
🔹آخرت خود را به حراج نگذاریم !
مراقب باشیم که دین و آخرت خود را فدای دنیای دیگران نکنیم. رسول خدا(ص) فرمودند: شَرُّالنّاسِ مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیاهُ، وَ شَرٌّ مِنْ ذلِک مَنْ باعَ آخِرَتَهُ بِدُنْیا غَیرِهِ؛
"بدترین افراد کسی است که آخرت خود را به دنیایش بفروشد و بدتر از او آن کسی خواهد بود که آخرت خود را برای دنیای دیگری بفروشد."(بحار الأنوار: 77/46/3)
🔹راهکارها:
قبل از به اشتراک گذاشتن هر مطلبی، صحت و سقم آن را به دقت بررسی کنیم.
از انتشار محتوایی که به دیگران توهین میکند یا آبروی آنها را خدشهدار میکند خودداری کنیم.
به جای بازنشر مطالب تفرقهافکن و مغرضانه، به دنبال نشر محتوای مثبت و سازنده باشیم.
با افراد و گروههایی که به دیگران توهین میکنند و آبروی آنها را خدشهدار میکنند، برخورد کنیم و آنها را از این کار منع کنیم.
با رعایت این نکات، میتوانیم به فضای مجازی سالمتر و اخلاقیتر کمک کنیم. ۱۴۰۳/۴/۲۸
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عباس دست ندارد!
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ظلم به اقلیتها در جمهوری اسلامی!
📣 اینکه قرار است در دولت دکتر پزشکیان #اقلیتهای_دینی نمره بیشتری برای گرفتن پست داشته باشند بهواسطه ظلمهای جمهوری اسلامی به اقلیتها است.
🔻 نمونههایی از #ظلم_به_اقلیتها_در_ایران را در این فیلم ببینید.
🔹برشی از سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی
🇮🇷تحلیل سیاسی و جنگ نرم
✍@tahlile_siasi
✍@tahlile_siasi
🔅 پای درس بزرگان
* شهرت بیجا
مانع رشد معنوی انسان
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبر انقلاب : من هر چه فکر میکنم خواص مقصرند...گاهی یک حرکت بجا می تواند تاریخ را نجات بدهد....
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
50.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#محمد_خوش_آمدی😭
🎬داستان زندگی کربلایی #محمد_اکبری
( اهل طبس)که با نگاه خاص سیدالشهدا توبه کرد و سوار بر کشتی نجات اباعبدالله شد.
🔻شبکه جهانی ولایت
🔻ویژه برنامه فطرس/شب تاسوعا
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
آخرالزّمان از یمن آغاز میشود. از شلیک اولین موشکها
دکتر علی حائری شیرازی فرزند مرحوم آیت الله حائری شیرازی در کانال تلگرامی خود، مطلب مهمی از پدرشان نقل کردهاند:
پدر داشت روزهای پایانی را میگذراند.
دکترها برایش اصطلاحِ «سِپسیس عفونی» را بکار میبردند.
«سپسیس» یک بیماری خطرناک و مرگبار است که بر اثر واکنش شدید سیستم ایمنی بدن در برابر عفونت شدید ایجاد می شود.
«سپسیس شدید» منجر به «شوک سپتیک» میشود. این شوک، فشار خون پدر را کمتر از ۷ کرده بود.
بوسيله دارویی که دائم و بهتدریج به بدن تزریق میشد، سعی در جلوگيری از اُفت شدید فشار داشتند.
این حالات، پدر را در خوابی عمیق و متفاوت فرو میبرد؛ حالتی اغماء گونه ...
از شب، نوبت حضور من بالای سرشان است. حالتی رفت و برگشت دارند.
بیهوش و هوشیار در نیمههای شب نگاهی به من کردند.( و گفتند:)
"علی بیا !"
بعد بلافاصله گفتند:
"از یمن چه خبر؟!"
متعجب نگاه میکنم
"با موشک کجا را زده؟"
گویی نظارهگر واقعهای بوده که من از آن بیخبرم. میگویم:
"خواب دیدید؛ ما الآن در بیمارستان نمازی هستیم"
رویش را برمیگرداند.
"نه، خواب نبود!
یمن را دریاب.
اخبار یمن را پیگیر باش.
آخرالزمان از یمن آغاز میشود. از شلیک اولین موشکها!"
بعد سکوتی طولانی میکند. دوباره میگوید:
"علی بیا!"
اشاره میکند که
"سرت را جلو بیار"
سرم را میچسبانم به دهانش. باصدای بیجوهرهای میگوید:
"ان شاء الله تو ظهور را درک میکنی!"
مو به تنم سیخ میشود. میگویم: "ان شاء الله"
و در دل، همۀ این فضا را حمل بر حال اغماگونه او میکنم و عبور میکنم ...
تا اینروزها که اولین موشکها با جسارتی وصفناشدنی از یمن به سمت تمام منافع اسرائیل و آمریکا شلیک میشود ...
و تنگهای که لقب مهمترین آبراهۀ جهان را یدک میکشد برای همه کشتیهای اسرائیل و آمریکا ناایمن شده.
یمن یک تنه دارد صفآرایی و آبروداری میکند.
باز صدای پدر را میشنوم: "یمن را دریاب ...!"
و امروز یمن توسط پهپادهایش تلاویو را هدف گرفت و انشاءالله ادامه خواهد داد تا محو اسرائیل و آمریکا و دیگر شیاطین جهان که خودمقدمات ظهورند.
#شمارش_معکوس_ظهور
#لبیک_یا_خامنه_ای
#محرم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#با_ولایت_تا_شهادت
کانال سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از اینستاگرام فاصله بگیرید، همه چیز رو متلاشی میکنه…
چرا دهه هشتادی ها از زندگی خود لذت نمی برند!
⛔️من در خانهام اینستاگرام را حرام اعلام کردهام…
🎬 #بیداری_مدیا برای بیداری وجدانها👇
@Bidari_Media
🔸🔹🔸🔹🔸🔹
ارزش زیارت امام حسین(ع) همراه با زحمت
مرحوم آخوند ملا عبدالحمید قزوینی گوید: در طول مدت مجاورتم در کربلا زیارت مخصوص امام حسین(ع) را همیشه انجام می دادم. مگر آن ایام که تصمیم گرفتم چهل شب در مسجد سهله بیتوته کنم. همه آنها را پیاده و غالبا از بیراهه میرفتم، و معمولا در ایوان اطاقهای صحن مطهر و یا در خود صحن یا توابع آن ساکن می شدم؛ چون پولی نداشتم و قادر به پرداخت کرایه منزل نبودم.
اتفاقا روزی به قصد کربلا بیرون رفتم، چون به بلندی وادیالسلام رسیدم، جمعی از اعیان و اشراف را دیدم که برای بدرقه آقازادهای بیرون آمدهاند. او را با کمال احترام سوار کجاوه کردند، و دعای سفر در گوش او خواندند و قدری با او همراه شدند، و او با نوکر و لوازم سفر روانه گردید.
وقتی این صحنه را دیدم و خواری و نداری خود را مشاهده کردم، غمگین و شرمسار شدم، و تصمیم گرفتم دیگر اینگونه با ذلت و خواری به زیارت نروم. چون برگشتم بر همان تصمیم بودم. تا آنکه وقت زیارت مخصوص امام حسین(ع) رسید. چند نفر از طلاب از من خواستند با آنها به زیارت بروم. من قبول نکردم و گفتم: کرایه مسافرخانه ندارم و پیاده هم نمیروم.
گفتند: تو که همیشه پیاده میرفتی! گفتم: دیگر نمیروم. گفتند: این دفعه که ما قصد پیاده رفتن داریم بیا که ما از راه باز نمانیم، بعد از ان خود میدانی.
بعد از اصرار، توشه راه خریدند و روانه شدیم.
فردای آن روز، روز زیارت بود. صبح بیرون رفتیم تا ظهر در کاروانسرای "شور" بخوابیم و در شب به کربلا برسیم. کاروانسرا مخروبه بود و هوا هم گرم و کسی نبود، به علاوه در آنجا ترس از دزدان و راهزنان هم بود.
پس از خوردن نهار خوابیدیم. من از همراهان زودتر بیدار شدم و آفتابه برداشته برای وضو رفتم. در اثنای وضو که مشغول مسح پا بودم ( در عالم مکاشفه) شخصی را دیدم در لباس اعراب، پیاده از در کاروانسرا داخل گردید، و با سرعت به نزد من آمد. گمان کردم دزد است، لکن نترسیدم چون چیزی با خود نداشتم.
نزدیک آمد و متوجه من شد و گفت: ملا عبدالحمید قزوینی تو هستی؟ چون بدون سابقه آشنایی نام مرا برد تعجب کردم و گفتم: آری منم. گفت: تویی که گفتی من با این ذلت و خواری دیگر به کربلا نمیروم؟ گفتم: آری، گفت: اینک آماده شو که مولای تو حضرت ابوالفضل و آقای تو حضرت علی بن الحسین (علیهماالسلام) به استقبال تو آمدهاند، که قدر خود را بدانی و به خاطر زرق و برق بیاعتبار دنیا افسرده و اندوهگین نشوی.
چون این سخن را شنیدم مات و مبهوت شدم که او چه میگوید! ناگاه دو نفر سوار با شمایل و قیافه آن بزرگواران که شنیده و در کتب اخبار و مقاتل خوانده بودم دیدم، با وسایل و اسلحه جنگی دارند می آیند. حضرت ابوالفضل (ع) در جلو و علی اکبر(ع) از پشت سر، از در کاروانسرا داخل صحن گردیدند. چون این واقعه را دیدم، بیاختیار خود را از بالای صفه پایین انداختم، دویدم خود را به پای اسبهای ایشان انداختم، بوسیدم، و به دور اسبهای ایشان گردیدم، و زانو و رکاب و پایشان را میبوسیدم.
با خود گفتم: خوبست رُفقا را هم بیدار کنم تا به خدمت آن دو فرزند حیدر کرار (ع) برسند، پس با سرعت به نزد ایشان رفتم و یکی را با دست حرکت دادم و گفتم: ملا محمد جعفر برخیز که حضرت عباس و علی اکبر(علیهماالسلام) به استقبال آمدهاند. بیا به خدمت ایشان شرفیاب شو.
ملا محمد جعفر چون این سخن را شنید گفت: آخوند چه میگویی؟ شوخی میکنی! گفتم: نه والله! راست میگویم. بیا ببین هر دو تشریف دارند.
چون این حالت و اصرار را از من دید دانست که چیزی هست، برخاست، چون رفتیم کسی را ندیدیم، و از در کاروانسرا هم بیرون رفته، اطراف صحرا را که هموار بود و تا مسافت بسیار دور دیده میشد مشاهده کردیم،اثری یا غباری از آن پیاده و دو سوار ندیدیم. پس متأسف و متحیر برگشتیم.
از تصمیمی که قبلا برای نرفتن به زیارت گرفته بودم نادم و پشیمان شدم و توبه کردم و تصمیم گرفتم که هرگز زیارت آن امام مظلوم را ترک نکنم، اگر چه از نظر ظاهر با ذلت و زحمت فراوان باشد.
منبع: دارالسلام عراقی: ص ۴۴۸
سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
نقش دوستان در شکلگیری شخصیت افراد
در آموزه های اسلامی تاکید زیادی بر انتخاب دوست خوب و نقش دوستان در شکل گیری شخصیت انسان شده است.
از دیدگاه روانشناسی نیز، گروه دوستان نقش بسزایی در شکلگیری شخصیت افراد، به خصوص در دوران کودکی و نوجوانی ایفا میکنند. این تاثیر از طریق مکانیزمهای مختلفی از جمله یادگیری مشاهدهای، هنجارهای گروهی و فشار همسالان اعمال میشود.
🔹یادگیری مشاهدهای:
کودکان و نوجوانان با مشاهده و تقلید رفتار دوستان خود، بسیاری از رفتارها، ارزشها و باورها را میآموزند. به عنوان مثال، اگر کودکی در گروهی از دوستانی باشد که به طور مرتب دروغ میگویند، احتمال اینکه او نیز دروغگو شود، افزایش مییابد.
🔹الگوبرداری: نوجوانان اغلب از رفتار و ارزشهای دوستان و همسالان خود الگوبرداری میکنند. اگر با دوستان مثبتی معاشرت کنند، احتمال اینکه خودشان نیز رفتارهای مثبت داشته باشند بیشتر است. در مقابل، اگر با دوستان منفی معاشرت کنند، ممکن است در معرض خطر رفتارهای پرخطر مانند سوء مصرف مواد یا جرم قرار بگیرند.
🔹هنجارهای گروهی:
هر گروه اجتماعی دارای مجموعهای از هنجارها یا قواعد نانوشتهای است که رفتار اعضای آن گروه را تعیین میکند. افراد برای پذیرفته شدن در گروه، تمایل دارند که با این هنجارها مطابقت داشته باشند. به عنوان مثال، اگر در گروهی از دوستان، مرسوم باشد که نمرات تحصیلی با تقلب کردن بالا برده شود، ممکن است دانشآموزی که به طور معمول تقلب نمیکند، تحت فشار قرار بگیرد تا برای حفظ جایگاه خود در گروه، تقلب کند.
همچنین اگر در گروهی مثلا نماز خواندن، رعایت حجاب، پایبندی به حلال و حرام و مانند آنها مرسوم باشد، این که جوان و نوجوانان این گروه این مسائل را رعایت کنند زیاد است.
🔹فشار همسالان:
فشار همسالان به تمایلی اطلاق میشود که افراد برای مطابقت با رفتار و نظرات گروه خود احساس میکنند. این فشار میتواند هم مثبت و هم منفی باشد. فشار همسالان مثبت میتواند افراد را به انجام رفتارهای سازنده مانند تلاش برای پیشرفت تحصیلی، رعایت حقوق دیگران، درستکاری یا شرکت در فعالیتهای ورزشی تشویق کند.
با این حال، فشار همسالان منفی نیز میتواند افراد را به انجام رفتارهای مخرب مانند مصرف مواد مخدر، خشونت یا رفتارهای خطرناک و نادرست و ناهنجار سوق دهد.
🔹 نیاز تعلق به گروه: انسانها موجوداتی اجتماعی هستند و نیاز ذاتی به تعلق به گروه دارند. در دوران نوجوانی، این نیاز به شدت افزایش مییابد و گروه همسالان به منبع اصلی حس تعلق تبدیل میشود. نوجوانان در گروه همسالان خود احساس میکنند که پذیرفته شده و درک میشوند، که این امر به شکلگیری هویت و عزت نفس آنها کمک میکند.
احساس تعلق به گروه میتواند به افراد «اعتماد به نفس» و «احساس ارزشمندی» بدهد.
🔹حمایت اجتماعی: علاوه بر موارد فوق، «حمایت اجتماعی» نیز میتواند نقش مهمی در شکلگیری شخصیت افراد ایفا کند. دوستان میتوانند منبع مهمی از «حمایت عاطفی» باشند و به افراد کمک کنند تا با مشکلات خود کنار بیایند.
🔹نقش والدین و مربیان:
در حالی که گروه دوستان میتوانند تاثیر قدرتمندی بر شکلگیری شخصیت افراد داشته باشند، نقش والدین و مربیان نیز نباید نادیده گرفته شود.
والدین و مربیان میتوانند با آموزش مهارتهای مقابله با فشار همسالان، تشویق به انتخاب دوستان مثبت و ایجاد محیطی گرم و حمایتی در خانه، به فرزندانشان کمک کنند تا در برابر فشارهای منفی گروه دوستان مقاومت کنند.
در نهایت، میتوان گفت که گروه دوستان یکی از عوامل مهمی است که در شکلگیری شخصیت افراد، به خصوص در دوران کودکی و نوجوانی، نقش دارد.
با درک این موضوع، والدین و مربیان میتوانند به فرزندانشان کمک کنند تا از تاثیرات مثبت گروه دوستان بهرهمند شوند و از تاثیرات منفی آن در امان بمانند. ۱۴۰۳/۵/۳
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
سایههای گناه
داریوش با چشمانی سرخ و نگاهی خالی به دیوار زندان خیره شده بود. یادآوری روزهای گذشته، او را به اعماق تاریکی میکشاند. زمانی جوانی پرشور و امیدوار بود که با هزاران آرزو به دانشگاه راه یافته بود. اما دانشگاه، به جای آنکه پلکان ترقی او باشد، به باتلاقی تبدیل شد که او را در خود فرو برد.
در میان انبوه دانشجویان، دخترانی با ظاهری آراسته و رفتاری آزادانه توجه داریوش را جلب کردند. او که در خانوادهای سنتی بزرگ شده بود، از این آزادی بیحد و حصر به هیجان آمده بود. به تدریج، ارتباطش با یکی از این دختران عمیقتر شد و به زودی دل به او بست. اما این رابطه، به جای آنکه او را به خوشبختی برساند، به تباهی کشاند.
وقتی فهمید که دختر مورد علاقهاش باردار است، دنیا بر سرش خراب شد. او که هنوز برای ازدواج آماده نبود و از آیندهای نامعلوم میترسید، در تلاشی بیهوده برای حل مشکل، دست به کاری زد که تا ابد پشیمانش کرد.
دختر اصرار داشت که هر چه زودتر باهم ازدواج کنند, اما داریوش امروز و فردا می کرد و می گفت اصلا آمادگی ندارد. سرانجام در غروب یک روز سرد پاییزی سر همین موضوع کارشان به درگیری و آبروریزی کشید. آن دو باهم گلاویز شدند. داریوش وقتى كه به خود آمد متوجه شد او را خفه كرده و دختر مُرده است!
پیام:
ماجرای داریوش، تراژدی جوانی است که تحت تأثیر عوامل مختلف از جمله روابط آزاد با دختران بدحجاب، از مسیر درست زندگی منحرف شده است. این داستان، زنگ خطری است برای کسانی که به مسائلی مانند هنجارشکنی، روابط محرم و نامحرم، بی حجابی و بدحجابی، روابط پیش از ازدواج و مسئولیتپذیری کمتر توجه میکنند.
نتیجهگیری:
مسئولیتپذیری فردی: هر فرد مسئول اعمال و انتخابهای خود است و باید عواقب آنها را بپذیرد.
نقش خانواده و جامعه: خانواده و جامعه هر دو در شکلگیری شخصیت و رفتار افراد نقش مهمی دارند.
اهمیت ارزشها و هنجارهای دینی: ارزشها و هنجارهای دینی، چارچوبی برای زندگی افراد فراهم میکنند و از بروز بسیاری از انحرافات جلوگیری میکنند.
دخالت عوامل چندگانه: در واقعیت، وقوع یک جرم نتیجهی عوامل متعدد و پیچیدهای است و نمیتوان آن را تنها به یک عامل خاص مانند بدحجابی نسبت داد. همان طور که نقش مهم آن را نیز نمی توان نادیده گرفت. ۱۴۰۳/۵/۴
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
راز یک تغییر
حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ غلامرضا فیروزیان نقل می کند:
تابستان سال ۱۳۲۳ در «ونک مستوفی» منبر میرفتم. امام جماعت آنجا سید بزرگوارى بود که الان با گذشت چندین دهه، نامش را فراموش کردهام. این سید بزرگوار بین گفتگوهایى که با هم داشتیم، تعریف کرد:
که یک روز صدای در منزل بلند شد، وقتی آمدم در را باز کردم، خانمى نیمهبرهنه و بیحجاب و آرایش کرده و دست و سینه باز را مقابل خود دیدم. خواستم درب را ببندم و به او بیاعتنائی کنم. فکر کردم همین که در خانه یک روحانی با این قیافه آمده، شاید معایب بیحجابی را نمیداند و شاید بتوانم نصیحتش کنم.
سرم را پایین انداخته و گفتم بفرمائید. داخل اتاق شده نشست و مسئلهای در مورد ارث از من سؤال کرد. من گفتم: خانم! من هم از شما میخواهم مسئلهای بپرسم، اگر جواب دادید من هم جواب میدهم. گفت: شما از من؟ گفتم بله. گفت بفرمائید؟
گفتم: شخصی در محلی مشغول غذا خوردن است. غذا هم بسیار خوشمزه و خوشبو است. گرسنهای از کنار او میگذرد، پایش از حرکت میایستد، جلوی او مینشیند، شاید تعارفش کند، ولی او اعتنا نمیکند.
شخص گرسنه تقاضای یک لقمه میکند، او میگوید: غذا متعلق به من است و نمیدهم. هر چه التماس میکند، او به خوردن ادامه میدهد. خانم، این چگونه آدمی است؟
گفت: آن شخص بیرحم، از شمر بدتر است.
گفتم: گرسنه دو جور است، یکی گرسنه شکم و دیگری گرسنه شهوت.
جوان مجرد و گرسنه شهوت، خانم نیمهبرهنه و زیبایی را میبیند که همه نوع عطرها و آرایشهای مطبوع دارد. هر چه با او راه میرود، شاید خانم توجهی به او بکند و مقدارى روی خوش به او نشان بدهد، جوان به او اعتنا نمیکند.
جوان اظهار علاقه میکند، زن محل نمیگذارد، جوان خواهش میکند، زن میگوید: من نجیبم و حاضر نیستم با تو صحبت کنم. جوان التماس میکند، زن توجه نمیکند. این خانم چگونه آدمی است؟
خانم فکری کرد و از جا حرکت کرد و از خانه بیرون رفت.
فردا درب منزل صدا کرد، رفتم در را باز کردم، دیدم سرهنگی دم در ایستاده و اجازه ورود میخواهد. وقتی وارد اتاق شد و نشست، گفت: من شوهر همان خانم دیروزی هستم. وقتی که با او ازدواج کردم، چون خانوادهای مذهبی بودیم از او خواستم با حجاب باشد، گفت: بعد از ازدواج. ولی هر آنچه به او گفتم و خواهش کردم، تهدید کردم، زیر بار نرفت. ولی دیروز آمد و از من چادر و پوشش اسلامی خواست. نمیدانم شما دیروز به او چه گفتید. ماجرا را به او گفتم. او با خود عبایی آورده بود. به من داد و تشکر کرد و رفت.
پیام داستان
داستان "راز یک تغییر" که روایتی از یک ماجرای واقعی است، پیامهای چندلایه و آموزندهای را به مخاطب منتقل میکند.
پیامهای اصلی داستان عبارتند از:
اهمیت حجاب و عفاف: داستان به روشنی نشان میدهد که حجاب و عفاف نه تنها یک واجب و الزام دینی، بلکه یک عامل مهم در حفظ کرامت و ارزش زن است. تغییر نگرش زن در داستان پس از گفتگو با روحانی، نشان از تأثیر عمیق این ارزشها بر زندگی فردی و اجتماعی انسان دارد.
خطرات بیحجابی: داستان با نشان دادن عواقب بیحجابی برای زن و جامعه، اهمیت این موضوع را نشان می دهد. بیحجابی نه تنها باعث تحریک شهوت جنسی و ایجاد مشکلات اخلاقی میشود، بلکه میتواند به روابط خانوادگی نیز آسیب برساند.
تأثیر گفتگو و نصیحت: گفتگوی روحانی با زن بیحجاب و تأثیر آن بر تغییر نگرش او، نشان از اهمیت گفتگو و نصیحت دلسوزانه و حکیمانه در هدایت افراد به سوی ارزشهای انسانی و دینی دارد.
نقش روحانیت در جامعه: روحانیت در این داستان به عنوان راهنمایی دلسوز و آگاه معرفی میشود که با استفاده از حکمت و منطق، میتواند افراد را به سمت سعادت هدایت کند.۱۴۰۳/۵/۴
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داستان زیبا و شنیدنی کرَم و آقایی سیدالشهداء علیه السلام نسبت به غلام و خادم خویش و ادب خادم آن حضرت
سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
پدرخوانده میراژ
۲۴ فروند میراژ اف - ۱ عراقی در جریان جنگ آزادسازی کویت (جنگ اول خلیج فارس) به ایران گریختند. ایران هم این میراژها را به عنوان بخشی از خسارت جنگ تحمیلی به غنیمت گرفت و این جنگندهها را در نیروی هوایی ارتش بکار گرفتهاست.
این هواپیماها در حالی وارد ایران شدند که نه تنها هیچ کتاب راهنما و دفترچه فنی به همراه نداشتند، بلکه همه آنها فاقد جایگاههای حمل جنگافزار بودند. قطعات یدکی نیز برای این هواپیما موجود نبود و این در حالی بود که سطح فناوریهای میراژ اجازه نمیداد از آن صرف نظر شود؛ بنابراین با تصمیم منصور ستاری، فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران متخصصان ایرانی دست به کار شدند و برای عملیاتی کردن این هواپیما بدون مراجعه به کشور سازنده اقدام نمودند.
با راهاندازی و اورهال این هواپیماها، یک فروند هواپیمای میراژ اف۱ در تابستان ۱۳۷۲ در پایگاه همدان آماده پرواز شد. با توجه به اینکه جنگنده میراژ اف۱ هواپیمای سازمانی نیروی هوایی محسوب نمیشد و هیچ کتاب آموزشی، تجهیزات زمینی یا برخی ملزومات اساسی برای پرواز میراژ در دسترس نبود، باید خلبانی باتجربه، ریسک پرواز با این جنگنده ناآشنا را برعهده میگرفت.
در این میان سرهنگ بهروز نقدیبیک با اتکا به تجربیاتش از هواپیمای جنگنده-بمبافکن مکدانل داگلاس اف-۴ فانتوم ۲، داوطلب اولین پرواز با میراژ شد. سرهنگ خلبان بهروز نقدیبیک ۲۴ مهر ۱۳۷۲ نخستین پرواز با این جنگنده را در پایگاه هوایی نوژه در حضور فرمانده نیروی هوایی ارتش با موفقیت انجام داد که این اتفاق، سرآغاز به خدمتگیری این جنگنده در ناوگان عملیاتی نیروی هوایی ایران شد.
سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
امام راحل(ره): اگر همه عالم را بگردید، خسته تر از من نمی توانید پیدا کنید... لکن خدمت به اسلام و مسلمین از همه چیز مهم تر است...
سبک زندگی اهل بیت(ع)
https://eitaa.com/ahlebit110
مرز باریک
"فقط یه کم"، جملهای بود که بارها و بارها در ذهنم تکرار میشد. آن را از زبان دختری شنیده بودم که به ظاهر، همه معیارهای دینداری را رعایت میکرد. با لبخندی ملیح و صدایی آرام، میگفت: "من حجابم کامله، فقط یه کم از موهام بیرونه، نه آرایش میکنم، نه لاک میزنم، نه صندل میپوشم."
در آن لحظه، فکر کردم شاید او واقعا اعتقاد راسخ به حجاب دارد و این کمی بیحجابی هم نوعی سهل انگاری است. اما یک سال بعد، وقتی دوباره او را دیدم، تعجبم را نمیتوانستم پنهان کنم. لاکهای رنگارنگ بر ناخنهایش خودنمایی میکرد، آرایش ملایمی صورتش را پوشانده بود و باز هم، همان "یه کم" از موهایش زیر روسری پنهان شده بود!
آن روز فهمیدم که مرز بین حلال و حرام، بین تقوا و لغزش، بسیار باریکتر از آن است که فکر میکردم. آن "یه کم" که در ابتدا به نظر میرسید گناهی کوچک باشد، کم کم به یک عادت تبدیل شده بود و او را به سمت مرزهای نامحرم سوق میداد.
نتیجه:
داستان این دختر جوان، ما را به این فکر میاندازد که گناهان کوچک، اگر نادیده گرفته شوند، میتوانند به یک زنجیره طولانی از لغزشها و دومینوی گناه منجر شوند. همانطور که یک جرقه کوچک میتواند به یک آتشسوزی بزرگ تبدیل شود، یک گناه کوچک نیز میتواند به سقوط انسان منجر گردد.
امام رضا(ع) می فرماید: الصَّغائرُ مِنَ الذنوبِ طُرُقٌ إلى الكبائرِ و مَن لَم يَخَفِ اللَّهَ في القَليلِ لَم يَخَفْهُ في الكثيرِ؛ گناهان کوچک راهی به گناهان بزرگ است( به آن منجر می شود) و کسی که در انجام گناه کم از خدا نمی ترسد، در گناه زیاد هم نمی ترسد.(بحار الأنوار : ۷۳/۳۵۳/۵۵)
دین اسلام، به عنوان یک دین کامل، برای هر رفتاری مرز مشخصی تعیین کرده است. عبور از این مرزها، حتی به اندازه یک قدم کوچک، میتواند ما را از صراط مستقیم دور کند. بنابراین، باید همواره هوشیار و مراقب باشیم که در دام وسوسههای شیطانی نیفتیم.
این داستان همچنین نشان میدهد که تظاهر به دینداری، فایدهای ندارد. مهم این است که ایمان ما از درون باشد و اعمالمان با گفتارمان همخوانی داشته باشد. اگر ادعا میکنیم که به خدا و دین او ایمان داریم، باید در همه حال تلاش کنیم تا دستورات او را اجرا و از گناهان کوچک هم پرهیز کنیم. ۱۴۰۳/۵/۹
✍️ علی اسدی
@ali_asadi_zanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷
🎥 اعتراف یک قاتل در مترو!!!😳
🍃🌹🍃
🔸من هم توی قتل این شهید شریکم! اما دستگیرم نکردند!
#حمیدرضا_الداغی
🆔 https://eitaa.com/tabeen_hejab
📣 کشاندن نزاع لفظی به داخل و سرزنش دولت پزشکیان در ماجرای ترور شهید هنیه از کجا آب میخورد؟
🔺 منافقین به عنوان بازوی عملیات روانی صهیونیستها دست به کار شدند
🔹خبرگزاری تسنیم نوشت: همچون برهههای مختلف عملیات صهیونیستها علیه مقاومت، این بار هم منافقین به عنوان بازوی عملیات روانی صهیونیستها دست به کار شدهاند تا با انتشار شایعات و دروغها، به جای تمرکز محکومیتها علیه صهیونیستها، نزاعهای لفظی را به درون کشور بکشانند.
🔹بر این مبنا تعدادی از اکانتهای جعلی با ظاهر و پوشش انقلابی! از ساعاتی پیش و با اعلام خبر ترور شهید هنیه در تهران، دولت آقای پزشکیان را در این زمینه سرزنش میکنند و یا اینکه بیش از هرچیز تمرکز را به تشدید شایعات در داخل و انتقامجویی علیه نهادهای انقلابی اختصاص دادهاند.
🔹این ادعاها برای باورپذیری و نزاع بیشتر در پوشش اکانتهای ظاهراً انقلابی اما در واقع با عقبه نفاق مطرح میشود و به همین دلیل کاربران فضای مجازی و بویژه نیروهای انقلابی باید بیشتر مراقب این خطوط انحرافی باشند.
@mashreghnews_channel
بسم الله الرحمن الرحیم
از پشت دوربین دید در شب
دربارهٔ ترور اسماعیل هنیه و وظیفهٔ ما در این صبح کدر
✍🏼جهادتببین
۱
هفتهٔ پیش به ترامپ سوءقصد شد. کجا؟ در قلب آمریکایی که بالاترین بودجهٔ نظامی جهان را دارد. چطور؟ جلوی چشم صدها محافظ و اطلاعاتی و امنیتی. چه شد؟ هیچ. صدا از احدی درنیامد که امنیت آمریکا ضعیف است و رئیس جمهور سابق قماربازش میان حلقهٔ قویترین محافظینش ترور نافرجام را با تکتیرانداز تجربه میکند. مردک هم در هیبت ابرقهرمانی با گوش شکستهٔ کشتیگیروار، مشت پیروزی در هوا تکان داد که کوچکترین ضعفی در رسانهها مخابره نشود.
۲
ترور سکهای دوروست. روی دردناک و حرصدرآورش، نفوذ است، سوءاستفاده از خلأها و ضعفها. روی دیگری هم اما دارد: ترس. وحشت از نبرد مستقیم. کسی که جگر رویارویی ندارد، از قفا و ناغافل میزند. پس تروریست قوی نیست، ترسوست و بیشرف. شرافت نبرد تنبهتن ندارد.
۳
یهود همیشه مثل موش فاضلاب، کارش را با نفوذ و کثافتکاری پیش برده. تاریخ بخوانید میبینید همیشه زیرزیرکی مشغول زدوبند و بزن دررو بوده. مهم است تصویر واقعی یهود را نه در آینهٔ رسانههای پروارشده با دلارهایش، که در تاریخ ببینیم. بدانیم با بزدلان طرفیم و در ذهن خودمان برایشان هیمنه نسازیم. هیمنه از آن خیبرشکنی بود که هرگز شمشیری بر گردهاش ننشست بس که رخبهرخ میجنگید و نمیگریخت…
۴
غزه باتلاق رژیم شده. همه میدانند رژیم تا خرتناق در خون شهدای غزه فرورفته و جنگ را باخته، درست همانطور که آمریکا در ویتنام و افغانستان و عراق بیآبرو شد. آسانترین راه گریز از این مهلکه، تغییر میدان است، تغییر طرف مقابل. رژیم دارد همهٔ زورش را میزند که پای ایران را به جنگ مستقیم باز کند. چطور؟ اینطور:
۵
هنیه، رحمت خدا بر او باد، در قطر اقامت داشت، قطری که رژیم کودک کش اسرائیل اشراف کامل و بینقص اطلاعاتی بر آن دارد. زدن هنیه در قطر هیچکاری نداشت، اما لزومی هم نداشت، چون او رئیس شاخهٔ سیاسی حماس بود و مرافعهٔ رژیم با شاخهٔ نظامی است. ترور هنیه در تهران، تقلای رژیم برای
۱-بیاعتبارکردن سازمانهای امنیتی ایران و
۲- کشاندن پای ایران به جنگ است.
۳_مانور قدرت
حالا ببینید چه کسانی در داخل، با خودتحقیری و ناله و یا خردهفرمایش بیتخصص به قوای نظامی، دارند درست در زمین خواستههای رژیم بازی میکنند!
۶
درحالیکه عدهای از هموطنان، با متلک به امنیتیها به خیال خودشان دارند اکت سیاسی میکنند، خبرگزاریها و شبکههای صهیونها، مرتب از مردمشان میخواهند چراغقوه و کنسرو بردارند و خودشان را به پناهگاهها برسانند! تفاوت چهرهٔ ایران در داخل و خارج از مرزهایش را میبینید؟ رژیم آسمان موشکبارانش را یادش نرفته.
رژیم بهتر از من و شما یادش هست در شرایطی که هیچیک از قدرتهای دنیا جرئت تو گفتن به او را نداشتند، موشکهای ساخت ایران چند صد کیلومتر را در دل شب طی کردند و گنبد آهنین اسرائیل را با وعدهٔ صادق به استهزا گرفتند.
پس او که باید بداند قوی است و توان مقابله و پاسخ دارد، ماییم که عدل همیشه در بزنگاهها یادمان میافتد خودتحقیری کنیم! با زخم زبان و متلکهایی که همه از سر بیسوادی و نابلدی و بیخبری است، قوای نظامی کشور را تضعیف کنیم. ما، همین ما که هر شب آسوده میخوابیم و حتی خبردار نمیشویم جوانان گمناممان چند عملیات تروریستی را در سکوت خنثی کردند. ما که وقتی فخریزاده و سیدرضیمان را میزنند باید به مدد سخنرانی دشمن و ویکیپدیا بفهمیم چه سرمایههای نظامی امنیتی علمی گرانمایهای داریم که بی که معطل تشکر و تحسین ما بمانند، کارشان را کردهاند و میکنند…
۷
در فتنهها و غبارها، چشممان باید به دهان کسی باشد که چشمش، دوربین دید در شب است. تاریکی را میشکافد و عرصه را روشن میبیند.
بزرگ قبیلهمان به رژیم منحوس گفته مهمان عزیز ما را به شهادت رساندید، در حریم ایران حادثهٔ تلخ و سختی را رقم زدید و ما وظیفهمان میدانیم خونخواه مهمانمان باشیم.
نه یک قدم جلوتر، نه یک قدم عقبتر از ولی. شانهبهشانهاش، به هر چه گفت، عمل میکنیم.
ما که تخصص نظامی نداریم، خردهفرمایش نمیکنیم، زمان مشخص نمیکنیم، فشار نمیآوریم، نابلدیمان را اهرم فشار روی شانهٔ بلدها و کارکشتههامان نمیکنیم. به جای همهٔ اینها دعایشان میکنیم و سلامتی و موفقیتشان را از خدا میخواهیم.
۸
نادانتر از نادان کسی است که این حادثهٔ تلخ را به تحلیف رئیس جمهور و شروع دولت او و اصلاحات مربوط بداند. پزشکیان با نطقش در مجلس ما را در جهان سربلند کرد. عزتمندانه و شرافتمندانه پشت کودکان مظلوم غزه ایستاد و هنیه را به برادری، مقتدرانه و صمیمانه در آغوش فشرد تا دنیا بداند جمهوری اسلامی پشت سرزمین زیتون ایستاده.
دشمن را گم نکنیم. جبههٔ خودی و غیرخودی را اشتباه نگیریم. شر مطلق این عالم، اسرائیل است که باید از صحنهٔ روزگار محو شود.
ان شاء لله