eitaa logo
خامس اهل کساء
203 دنبال‌کننده
106 عکس
88 ویدیو
3 فایل
نشر احادیث آل الله علیهم صلوات الله ارائه معارف حسینی در ماه محرم عبدالحسین الحسینی @Kashani128
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🩸سوارشدن بر روی شتران لاغر و بی‌جهاز، چه بلایی بر سر انسان می‌آورد؟! بالاتّفاق، در تمامی منابع و مقاتل آمده است که اهل و عیال سیدالشهداء علیه‌السلام را از کوفه تا شام، بر شتران بی‌جهاز و لاغراندام، سوار کردند و با وضعی که زبان، توان گفتن آن‌ را ندارد، آن مخدّرات بی‌پناه را تا به شام بُردند. 🔖 اما برای آنکه ذرّه‌ای از عظمت این مصیبت (سوارشدن و طیّ‌مسیر بر روی شتر لاغر و بی‌جهاز) دانسته شود، به جاست که به این «گزارش تاریخی» در مورد سوارکردن جناب «ابوذر» بر روی شتر بی‌جهاز و لاغراندام‌، اشاره‌ای کرده باشیم: 📜 ... معاويه دستور داد ابوذر را حبس کنند و خطر باقى ماندن او را در شام به عثمان خبر داد، عثمان دستور داد او را بر مرکب خشن و بدون جهاز، سوار کنند و شب و روز برانند تا سخت شکنجه ببيند و همين گونه کردند، 🗒 حَتَّی قَدِمَ بِهِ اَلْمَدِینَةَ وَ قَدْ سَقَطَ لَحْمُ فَخِذَیْهِ مِنَ الْجَهْدِ. ▪️هنگامى که ابوذر به مدينه رسيد، پاهایش کاملاً مجروح و خشک شده بود. 📚شرح نهج‌البلاغه،ابن ابی الحدید، ج۸ ص۲۵۸ 🖇 برای همین، وقتی که در شام «منهال»، امام سجاد علیه‌السّلام دید، حال آن حضرت را اینگونه نقل کرد: 📋 رِجلاهُ كأنّهُما قَصبَتان، و الدّمُ يَسيلُ مِن ساقَيه، و الصُّفرةُ قد ازْدادَت علَيه، ▪️دو پاى مباركش مانند دو چوبه نِىْ خشک شده بود و خون از هر دو ساق مباركش جاری و زردی، در چهره مبارکش نمایان بود! 📚انوارالنعمانیه ج۳ ص۲۵۲ 📚معالی السبطین ج۲ ص۱۶۸ ✍ هر چند در مسیر سرت ازدحام بود اما درست مثل همیشه امام بود بی تو سوار ناقه‌ی عریان شدم حسین من که به روی چشم علمدار، جامْ بود یادم نمی رود سر بالا نشین تو بازیچه‌ی نگاه اهالی شام بود در حرف های مرد و زن پشت بام ها چیزی اگر نبود فقط احترام بود با دستِ سنگ، صورت تو خط خطی شده از بس که آفتاب تو نزدیک بام بود @Maghaatel
هدایت شده از حدیث آنلاین
🏴 ثواب گریه بر مصائب حضرت عقیله بنی هاشم زینب کبری سلام الله علیها ▪️هنگام ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها، جبرئيل از جانب خداوند متعال بر حضرت پيامبر خدا محمد مصطفی صلّى الله عليه و آله نازل شد و عرض كرد: «يا رسول الله، اسم اين دختر را زينب بگذار». آنگاه جبرئيل گريست. ▪️حضرت رسول خدا محمد مصطفی صلّى اله عليه و آله پرسيد: سبب اين گريه چيست؟ عرض كرد: همانا اين دختر از آغاز زندگانى تا پايان روزگار در اين سراى ناپايدار با رنج و درد و بلا خواهد زيست. گاهى به درد مصيبت شما يا رسول الله صلی الله علیه واله مبتلا مى شود، و گاهى در ماتم مادرش علیها السلام و گاهى در مصيبت پدر علیه السلام و گاهى به درد فراق برادرش حسن مجتبى عليه السّلام دچار خواهد شد. از همه بالاتر به مصائب كربلا و نوائب دشت نينوا گرفتار مى شود چنانكه مويش سفيد و قامتش خميده خواهد گرديد. ▪️اين خبر را اهل بيت عليهم السّلام شنيدند و اندوهناک و گريان شدند. حضرت پيامبر خدا محمد مصطفی صلّى الله عليه و آله صورت بر صورت حضرت زينب کبری سلام الله عليها نهاد و گريست. ▪️حضرت صديقه طاهره فاطمةالزهرا سلام الله عليها فرمودند : يا ابتا، اين گريه براى چيست؟ خداوند ديده هاى تو را نگرياند. فرمود: اى فاطمه علیها السلام، بعد از من و تو اين دختر دچار بلاها و مصائبى مى شود. ▪️حضرت صديقه طاهره فاطمة الزهرا سلام الله عليها فرمودند : چه ثواب دارد آن كسى كه بر دخترم زينب کبری سلام الله عليها گريه كند؟ آن حضرت فرمود: «اى پاره تنم و اى نور چشمم، ثواب كسى كه بر او و بر مصائب او گريه كند مانند ثواب كسى است كه بر برادرش حسين علیه السلام گريه كند». سپس نام آن حضرت را «زينب» نهاد. 📚 ریاحین الشریعه ج۳ ص۳۸
معجزات امام سجاد علیه السلام «زهری گوید: خدمت امام زین العابدین (علیه‌السّلام) بودم که یکی از اصحابش نزد آن حضرت آمد و امام به او فرمود‌ای مرد چه وضعی داری؟ عرض‌کرد: یا ابن رسول الله من امروز چهارصد اشرفی قرض دارم و نانخور زیادی دارم و چیزی ندارم برای آنها ببرم. امام به شدت گریه کرد. عرض‌کردم: چرا گریه می‌کنی؟ فرمود: آیا گریه برای غیر مصیبت و بلاهاست؟ (گریه برای مصائب و محنتهای بزرگ است). گفتند: این چنین است. فرمود: چه محنت و مصیبت بر مؤمن آزاد از این سخت‌تر که برادر خود را محتاج بیند و نتواند به او کمک کند و او را فقیر بیند و نتواند علاج آن بکند. زهری گوید: مجلس بهم خورد و یکی از مخالفان که بر امام طعن می‌زد و می گفت: از اینها تعجب است که یک بار ادعا می‌کنند آسمان و زمین و هر چیزی فرمانبر آنها است و خدا هر خواست آن‌ها را اجابت کند و بار دیگر، نسبت به اصلاح حال خواص خودشان، اعتراف به درماندگی می‌کنند. این خبر به آن مرد گرفتار رسید و آمد نزد امام و عرض کرد: یابن رسول الله از فلانی به من خبر رسیده که چنین و چنان گفته و این گفته او از گرفتاری خودم بر من سخت‌تر است. امام فرمود: خدا اجازه رفع گرفتاریت را داده است. ‌ای فلانه (خطاب به یکی از کنیزها)، افطاری و سحری مرا بیاور. دو قرص نان آورد. امام به آن مرد فرمود: اینها را بگیر که جز آنها چیزی نداریم. خدا به وسیله آنها از تو رفع گرفتاری کند و مال بسیاری به تو می‌رساند. آن مرد آن دو قرص نان را گرفت و به بازار رفت و نمی‌دانست چه کند. در‌اندیشه قرض سنگین و بدی وضع عیالش بود و شیطان به او وسوسه می‌کرد که این‌ دو قرص نان چطور حوائجت را برطرف می‌کند؟ به ماهی فروشی رسید که ماهی او خشک شده بود. به او گفت: این ماهی تو خشک است، این قرص نان من هم خشک است، میل داری این ماهی خشک شده‌ات را به این قرص نان خشک من بدهی؟ گفت: آری. ماهی را به او داد و قرص نان او را گرفت. باز به مرد نمک فروشی که نمک او را نمی‌خریدند برخورد کرد و به او گفت: این نمکت را که از تو نمی‌خرند من می‌دهی و در مقابل، این قرص نان را بگیری؟ گفت: آری. نمک را از او گرفت و با ماهی آورد و با خود گفت این ماهی را با آن نمک اصلاح می‌کنم. چون شکم ماهی را شکافت دو لؤلؤ فاخر در آن یافت و خدا را حمد گفت. در این میان که خوشحال بود، در خانه او را زدند. آمد ببیند پشت در خانه چه کسی است. دید صاحب ماهی و نمک هر دو آمدند و هر کدام می‌گویند‌: ای بنده خدا ما و عیال ما هر چه کوشش کردیم دندان ما به این قرص نان تو کار نکرد (نتوانستم نان را بخوریم) و گمان کردیم که تو از بدحالی و فقر این نان را می‌خوری و آن را به تو برگرداندیم و آنچه هم به تو دادیم بر تو حلال کردیم آن دو قرص نان را گرفت. چون آن دو نفر برگشتند، باز در خانه او را زدند که فرستاده امام بود. وارد شد و گفت: امام می‌فرماید خدا به تو گشایش داد، طعام ما را باز ده که جز ما کسی آن را نخورد. آن مرد آن دو لؤلؤ را به بهای بسیاری فروخت و قرضش را ادا کرد و وضع زندگیش خوب شد. یکی از مخالفین گفت: ببین تفاوت تا کجا است؛ در عین حالی که علی بن الحسین (علیه‌السّلام) توانا برفع فقر خود نیست، او را به این ثروت بسیار رسانید و این چگونه می‌شود و چگونه کسی که از رفع فقر خود ناتوانست‌ به این ثروت بی نهایت تواناست. امام فرمود: قریش هم به پیغمبر همین اعتراض را داشتند و می‌گفتند: کسی که نمی‌تواند از مکه تا مدینه را جز در دوازده روز برود (چنان که به هنگام هجرت او نیز چنین بود)، چگونه در یک شب از مکه به بیت المقدس می‌رود و برمی‌گردد. سپس علی بن الحسین (علیه‌السّلام) فرمود: اینها غافلند از کار خدا و دوستان خدا. به مقام‌های بلند نمی‌توان رسید مگر با تسلیم در مقابل خدا و ترک اظهار نظر و رضا به آنچه او صلاح می‌داند. دوستان خدا صبر می‌کنند بر گرفتاری‌ها و ناراحتی‌ها بطوری که دیگران چنین صبری ندارند و خداوند در مقابل این شکیبائی آنها را به تمام آرزوهایشان می‌رساند. با وجود این، آنها جز خواسته خدا را نمی‌خواهند.» امالی: ص۵۳۷. https://eitaa.com/ahlekesa_ir
همین نه من به‌فراق تو مبتلا شدم و بس به هر که می‌نگرم هست مبتلایِ فراقت! @ahlekesa_ir
☑️امام حسین علیه‌السلام: وَ اللّهِ مَا خَلَقَ اللّهُ شَيْئاً إِلا وَ قَدْ اَمَرَهُ بِالطّاعَةِ لَنَا بخدا قسم خداوند هيچ موجودى را نيافريد، مگر آن‏ كه او را به امر كرد 📚بحارالانوار ج۴۴ص۱۸۱ @ahlekesa_ir
خامس اهل کساء
☑️امام حسین علیه‌السلام: وَ اللّهِ مَا خَلَقَ اللّهُ شَيْئاً إِلا وَ قَدْ اَمَرَهُ بِالطّاعَةِ لَنَ
آه آه که آن تیر سه‌شعبه و نیزه و شمشیر و عمود و سنگ و چوب و عصا ...همه به فرمانش بودند و آن جناب برای نجات امت، شهادت خود و اولاد خویش را اختیار فرمود😭😭😭😭 @ahlekesa_ir
گفتند به طعنه: که بمیرید ازاین داغ ما هم زِ خدا خواسته گفتیم: الهی! 🖤 @ahlekesa_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
گداے تو از هرڪسے ڪه پا بخورد تورا ڪه داشتہ باشد غمِ چہ را بخورد تمام دغدغہ‌اش حسرٺ همین جملہ‌سٺ خداڪند ڪه مسیرم بہ بخورد اللهم ارزقنا حرم حسین جان ....😭 @ahlekesa_ir