از لحاظ اقتصاد بنگاهی، حساسیت و قضاوت خودروسازان به رشد جهشی صنعت قطعهسازی کاملا قابل درک بود چرا که هر صنعتی تلاش دارد تا حتی در نظام مشارکتی نیز کفه ترازوی چانهزنی و قدرت تصمیم گیری را به نفع خود سنگین ساخته و اراده خود را بر پیمانکاران و متحدان تولیدیاش تحمیل سازد. وقتی این تفکر در عقد قراردادهای استخدامی نیروی کار رایج است، در اعقاد قراردادهای پیمانکاری نیز موجه و پذیرفتنی است و از این منظر، انتقادی بر عملکرد خودروسازان، یا نوع نگرش آنان وارد نیست و این قطعه سازان بودند که باید به عنوان پایگاههای مستقل، شایستگی خود را برای ایفای نقش اساسیتر در عرصه تولید به اثبات میرساندند.
اما مرز تمایز ساپکو با سایر بنگاههای اقتصادی صنعت خودرو نیز درست در همین نقطه است و گر چه ساپکو میتوانست با رویکردی اقتصادی و بازاری روابط خود با زنجیره تامین ادامه داده و از منظر یک مشتری بالقوه، الزامات یک رابطه پایدار با تامین کننده را شرط بندی کند، اما ترجیح داد که منافع را در درازمدت در نظر گرفته و آن را در سطح ملی توسعه دهد.
به این دلیل بود که آنچه از دید خودروساز، تهدیدی برای منافع درازمدتش احساس میشد. از نگاه ساپکو یک فرصت طلایی برای برهم زدن نظام تحمیلی تقسم کار جهانی بود و آنچه خودروساز را از افزایش قدرت و استقلال قطعه ساز میترساند، موجب امید و اطمینان ساپکو میشد. و این حلقه واسطهای در صنعت خودرو در حالی انرژی، سرمایه و تجربه علمی و فنی خود را در زنجیره قطعه سازان هزینه می کرد هیچ چشمداشتی به بازنشست آن در حسابهای مالی ساپکو نداشت و به گونهای این شبکه را تربیت و تقویت میکرد که در نهایت خود را نه وامدار ایرانخودرو، بلکه وامدار صنعت خودرو بدانند و با تبدیل شدن به مزیت صنعتی کشور و حضور در عرصه رقابت جهانی، زحمات مدیریت زنجیره تامین را در سطح کلانتر پاسخ گفته و جبران نمایند.
هرچه صنعت قطعه سازی بیشتر به تکامل تکنولوژیکی میرسید و قابلیتهای تولیدی و فنی مهندسی اش بهبود مییافت و رفتارها و قدرت چانهزنیاش در مناسبات تجاری به رقبای بینالمللی نزدیکتر میشد و جاذبه بیشتری برای جلب سرمایههای خارجی و ایجاد اتحادهای بینالمللی فراهم میگشت، ساپکو بیشتر خود را به چشماندازهای صنعتی و آرمانهای سالهای نخستین ظهورش نزدیکتر می یافت.
شاید همین گرایش عاطفی ساپکو به زنجیره تامین، بیش از شرکت مادر، سبب شد تا ماهیت این شرکت از نظر خودروسازی زیر سوال رود و این دغدغه پدید آید که این سازمان بیش از آنکه حافظ منافع خودروساز باشد، مدعی بهبود پایههای صنعت خودرو است و بیشتر از اهمیت که به هزینه تمام شده در مرحله مونتاژ میدهد به رشد و بلوغ قطعه سازی میاندیشد.
#راه_ساپکو
#محمدرضا_مودودی
#اهل_کتاب بمانیم