eitaa logo
عرفان ناب
546 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
88 ویدیو
3 فایل
📡 http://www.ahlevela.com ديگر كانال ما: 👈 http://ble.ir/ahlevelaa ارتباط با ما: 👈 @adminsm 🌐 اينستاگرام:👈http://instagram.com/ahlevela 🔵 کانال ما در آپارات: 👈 https://www.aparat.com/ahle_vela/Ahlevela
مشاهده در ایتا
دانلود
▪️🔹امام جواد علیه السلام فرمودند: «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» اینکه انسان به خدا اطمینان و اعتماد کند سخن بسیار بزرگی است؛ چون ما گاهی اوقات در زندگی هایمان به مقامات بشری بیشتر از خدا اعتماد می کنیم. اینکه رئیس فلان دستگاه بگوید خیالت جمع باشد من کارت را انجام می دهم؛ فلان ثروتمند بگوید خیالت از آن بدهی راحت باشد، خودم بدهیت را می پردازم بیشتر خیال ما را راحت می کند تا آنکه خدا می گوید: «اَ لَيْسَ اللهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» آیا خداوند نمی تواند نیاز بنده اش را برآورده کند؟ تواناییش کم است؟ 🔹 می تواند، خداوند می گوید من عهده دار رزقت هستم «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ اِلاّ عَلَى اللهِ رِزْقُها» هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه منِ خدا عهده دار رزقش شده ام. من خودم متضمّن رزق هستم. ⁉️ این قدر که قول رئیس اداره و ثروتمند توانست خیال ما را راحت کند و دغدغه ی خاطر و ناراحتی خیال را از ما بگیرد، آیا واقعاً حرف های خدا توانسته در ما اطمینان ایجاد کند؟ 🔹 «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ» اطمینان به خدا قیمت هر چیز قیمتی یی را برای انسان تأمین می کند. بهای دست یافتن به هر چیز قیمتی و بزرگ، اعتماد به خداست؛ اینکه فرد به خدا اعتماد داشته باشد. 🔹صبح که در مغازه اش می رود، نگران این نباشد که مشتری می آید یا نمی آید؟ قیمت بالا می رود یا پایین می آید! مطمئن باشد که خدا رزق او را از پیش مقدّر کرده و با تقلاّی او، سر سوزنی رزقش زیاد نمی شود و با انفاق و احسان سر سوزنی از رزقش کم نمی شود. همانی است که هست؛ یک سر سوزن کم و زیاد نمی‌شود؛ انسان این اعتماد را به رزّاقیّت خداوند بکند. 🔹 این اعتماد را بکند که خداوند فرمود: «كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ» منِ خدا این حق را بر خودم واجب کردم، خودم عهده دار شدم که مؤمن را کنم و نگذارم زمین بخورد. اگر انسان به خدا کند، دغدغه ی خاطرها می رود، آرامِ آرام می شود؛ نه اینکه تحرّکش گرفته شود؛ نه، در عین آرامش تحرّک دارد. 🔹 خدا حاج آقای دولابی را رحمت کند مثال قشنگی می زدند؛ می فرمودند دل مؤمن مانند کسی است که در کشتی روی صندلی راحتی نشسته و لَم داده و کشتی امواج را در دل اقیانوس ها می شکافد و با سرعت پیش می رود. راحت راحت است، یک ذرّه هیجان، غصّه، و در دلش نیست، راحت لم داده، چرا؟ چون متّکایش خداست و به خدا توکّل کرده است. 🔹 که جایی کم نمی آورد، ضعیف نیست، خوابش نمی برد که بگوییم خوابش برد و یادش رفت که مثلاً مواظب من بنده باشد و گرگ ها آمدند و مرا خوردند «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ» ⁉️ برای چه من باشم؟ خدا نه فقیر، نه ضعیف، نه بخیل و نه جاهل است و نه خوابش می برد برای ناراحت شدنم چه توجیهی پیدا کنم؟ چه توجیهی برای دغدغه ی خاطر و مشوّش بودن می توان پیدا کرد؟ ⬅️ لذا دل مؤمن مثل همان مسافر در کشتی لم داده؛ امّا بدنش مثل کشتی است که امواج را در دل دریای متلاطم دنیا می شکافد و پیش می رود؛ یعنی بدنش پر از تحرّک، جنب و جوش و انرژی است؛ امّا دلش آرام است. ✔️ «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» و اعتماد به خدا نردبانی به سوی هر نقطه ی بلند تعالی است؛ یعنی اگر کسی می خواهد به علوّ، و مقامات بلند معنوی و انسانی برسد راهش ثقه ی به خداست. استاد مهدی طیب @ahlevela علیه السلام
☀️ امام جواد علیه السلام فرمودند: «الْقَصْدُ اِلَى‏ اللهِ‏ [تَعالَى]‏ بِالْقُلُوبِ‏ اَبْلَغُ مِنْ اِتْعابِ الْجَوارِحِ بِالْاَعْمالِ» این نکته ی بسیار ظریفی است. فرمودند؛ اینکه انسان با دل قصد خدا کند؛ دلش متوجّه خدا و طالب خدا باشد؛ این توجّه و قصد و طلبِ خدا و در پی خدا بودن با دل، رساتر از به زحمت و تعب انداختنِ جوارح و بدن خویشتن با انجام اعمال است. از این فرمایش دو نکته می توان دریافت کرد؛ 1⃣ یکی اینکه بسیاری از راه های بلند تعالی را با نیّت خالص و قصد قلبی می‌شود طی کرد. کارهای خوب متنوّع هستند و در زمان واحد انسان نمی تواند بیش از یکی از آن کارها را انجام دهد؛ امّا می توان با نیّت، شریک همه ی کارهای خیری شد که در آنِ واحد در عالم انجام می شود. مثلاً شما الان در مجلس ذکر اهل بیت نشسته اید، این کار خیر و ثوابی است؛ امّا در همین زمان، بسیاری از کارهای خیر دیگر نیز در عالم انجام می شود که ما مشغولش نیستیم؛ یک عدّه طواف کعبه می کنند؛ یک عدّه حرم اهل بیت علیهم السلام را زیارت می کنند؛ یک عدّه به فقرا می رسند؛ یک عدّه دستی به سر ایتام می کشند؛ یک عدّه علوم و معارف اهل بیت را ترویج می کنند که ما در آنِ واحد نمی توانیم همه را انجام دهیم؛ ولی با نیّت می شود شریک همه ی آنها شد و با نیّت سریع تر از بدن می شود راه خدا را پیش رفت و به مقصد نزدیک شد. فرمود: «الْقَصْدُ اِلَى‏ اللهِ‏ [تَعالَى]‏ بِالْقُلُوبِ‏ اَبْلَغُ مِنْ اِتْعابِ الْجَوارِحِ بِالْاَعْمالِ» یعنی قصد کردن به سوی خدا با دل ها رساتر، توانمند تر، قوی تر و مؤثّرتر از به تَعَب و زحمت انداختن بدن با انجام اعمال است. البتّه این بدان معنا نیست که عملی انجام ندهیم؛ امّا یک عمل را انجام می دهیم و در هزاران عملِ انجام نداده با نیّت و قصد سهیم می شویم. الان که شما در این مجلس نشسته اید، کارهای خیر دیگری که اشاره کردم را انجام نمی دهید؛ امّا اگر دلتان به کاری که آنها انجام می دهند خشنود و راضی باشد و آرزومند باشید که ای کاش می شد من هم همین الان آن کارها را انجام دهم و این قصد در قلب شما باشد، در همه ی آن کارهای خیر شریک خواهید بود. «الرَّاضِي‏ بِفِعْلِ‏ قَوْمٍ‏ كَالدَّاخِلِ‏ فِيهِ‏ مَعَهُمْ‏» کسی که به عمل قومی راضی و خشنود باشد، مثل کسی است که در آن کار همراه آنهاست و آن کارها را انجام می دهد. این یک نکته. 2⃣ نکته ی دوم اینکه بیش از اینکه به افزایش حجم عمل خودمان تمرکز کنیم، به خالص کردن نیّت مان بپردازیم. به جای اینکه تعداد رکعات نمازی را که می خوانیم زیاد کنیم، سعی کنیم معرفت، محبّت، اخلاص و حضور قلب را در نماز بیشتر کنیم. اثرگزاری این کار بیشتر از اثرگذاری افزایش حجم اعمال است. البتّه نمی خواهم کسی را به کم عمل کردن تشویق کنم. امیدواریم که خدا توفیق دهد که هم دل ها، دل های خالص و عارف و عاشق و متوجّه به خدا باشد و هم پیکرها، پیکرهای فعّالی در مسیر طاعت و بندگی خداوند باشد؛ ✔️ امّا اگر بخواهیم مقایسه کنیم، آنچه مؤثّرتر است جنبه ی روحی و قلبی قضیه است. استاد مهدی طیب - 85/09/30 @ahlevela
▪️🔹امام جواد علیه السلام فرمودند: «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» اینکه انسان به خدا اطمینان و اعتماد کند سخن بسیار بزرگی است؛ چون ما گاهی اوقات در زندگی هایمان به مقامات بشری بیشتر از خدا اعتماد می کنیم. اینکه رئیس فلان دستگاه بگوید خیالت جمع باشد من کارت را انجام می دهم؛ فلان ثروتمند بگوید خیالت از آن بدهی راحت باشد، خودم بدهیت را می پردازم بیشتر خیال ما را راحت می کند تا آنکه خدا می گوید: «اَ لَيْسَ اللهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» آیا خداوند نمی تواند نیاز بنده اش را برآورده کند؟ تواناییش کم است؟ 🔹 می تواند، خداوند می گوید من عهده دار رزقت هستم «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ اِلاّ عَلَى اللهِ رِزْقُها» هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه منِ خدا عهده دار رزقش شده ام. من خودم متضمّن رزق هستم. ⁉️ این قدر که قول رئیس اداره و ثروتمند توانست خیال ما را راحت کند و دغدغه ی خاطر و ناراحتی خیال را از ما بگیرد، آیا واقعاً حرف های خدا توانسته در ما اطمینان ایجاد کند؟ 🔹 «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ» اطمینان به خدا قیمت هر چیز قیمتی یی را برای انسان تأمین می کند. بهای دست یافتن به هر چیز قیمتی و بزرگ، اعتماد به خداست؛ اینکه فرد به خدا اعتماد داشته باشد. 🔹صبح که در مغازه اش می رود، نگران این نباشد که مشتری می آید یا نمی آید؟ قیمت بالا می رود یا پایین می آید! مطمئن باشد که خدا رزق او را از پیش مقدّر کرده و با تقلاّی او، سر سوزنی رزقش زیاد نمی شود و با انفاق و احسان سر سوزنی از رزقش کم نمی شود. همانی است که هست؛ یک سر سوزن کم و زیاد نمی‌شود؛ انسان این اعتماد را به رزّاقیّت خداوند بکند. 🔹 این اعتماد را بکند که خداوند فرمود: «كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ» منِ خدا این حق را بر خودم واجب کردم، خودم عهده دار شدم که مؤمن را کنم و نگذارم زمین بخورد. اگر انسان به خدا کند، دغدغه ی خاطرها می رود، آرامِ آرام می شود؛ نه اینکه تحرّکش گرفته شود؛ نه، در عین آرامش تحرّک دارد. 🔹 خدا حاج آقای دولابی را رحمت کند مثال قشنگی می زدند؛ می فرمودند دل مؤمن مانند کسی است که در کشتی روی صندلی راحتی نشسته و لَم داده و کشتی امواج را در دل اقیانوس ها می شکافد و با سرعت پیش می رود. راحت راحت است، یک ذرّه هیجان، غصّه، و در دلش نیست، راحت لم داده، چرا؟ چون متّکایش خداست و به خدا توکّل کرده است. 🔹 که جایی کم نمی آورد، ضعیف نیست، خوابش نمی برد که بگوییم خوابش برد و یادش رفت که مثلاً مواظب من بنده باشد و گرگ ها آمدند و مرا خوردند «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ» ⁉️ برای چه من باشم؟ خدا نه فقیر، نه ضعیف، نه بخیل و نه جاهل است و نه خوابش می برد برای ناراحت شدنم چه توجیهی پیدا کنم؟ چه توجیهی برای دغدغه ی خاطر و مشوّش بودن می توان پیدا کرد؟ ⬅️ لذا دل مؤمن مثل همان مسافر در کشتی لم داده؛ امّا بدنش مثل کشتی است که امواج را در دل دریای متلاطم دنیا می شکافد و پیش می رود؛ یعنی بدنش پر از تحرّک، جنب و جوش و انرژی است؛ امّا دلش آرام است. ✔️ «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» و اعتماد به خدا نردبانی به سوی هر نقطه ی بلند تعالی است؛ یعنی اگر کسی می خواهد به علوّ، و مقامات بلند معنوی و انسانی برسد راهش ثقه ی به خداست. استاد مهدی طیب 🆔 @ahlevela علیه السلام
🍀 در حدیثی منسوب به امام جواد علیه السلام است که حضرت فرمودند: «لا تَكُنْ وَلِيّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِيَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ» دوست خدا در علانیه، آشکار و ظاهر و دشمن خدا در خفا، سرّ و باطن نباش. ↩️ نکته ی بسیار مهمّی است که انسان ظاهر و باطنش، هماهنگ باشد. قبلاً هم در این مورد صحبت کردیم که به معنای یکی کردن یا یکی شدن است. خدا را که نمی خواهیم یکی کنیم؛ خدا یکی هست. توحید یعنی به وحدت رسیدن خودِ عبد؛ یعنی از چندگانگی در آمدن و یک دست شدن او؛ یعنی اینکه ظاهر و باطنش یکی شود. اگر مؤمن به این رسید، سخنش با عملش یکی شد، ادّعایش با رفتارش یکی شد؛ اگر به این یگانگی رسید به راستی موحّد است. ↩️ این جمله ی منسوب به علیه السلام به همین نکته اشاره می کند که نکند ما در ظاهر قیافه ی دوستان خدا را داشته باشیم؛ مثل دوستان خدا لباس بپوشیم؛ مثل دوستان خدا سخن بگوییم؛ مثل دوستان خدا رفتار کنیم؛ امّا در باطن و خفا، دشمن خدای متعال باشیم. این دوگانگی عمق است و امیدواریم خدای متعال ما را به یک دستی ایمانی و مقام توحید نائل کند و از این تعارض و دوگانگی نجات دهد و جز با عنایات خدا و با دستگیری اهل بیت علیهم السلام این مقام، دست یافتنی نیست. ↩️ اینکه انسان همه چیزش یکی شود، قلّه ی بسیار بلندی است؛ اندیشه هایش، آرزوهایش، رفتارهایش، افکارش، گفتارش، خلقیاتش و روحیاتش همه یک دست شود. این مقام خیلی بلندی است و باید عنایت خود جواد الائمه علیه السلام نصیب حال دوستانشان شود که به آنچه فرمودند، بتوانیم نائل شویم؛ ان شاءالله. ↩️ ما بخواهیم و طلب کنیم، عطا از آن طرف است. همه ی کمالات و مقامات، همه از آن طرف عطا می شود؛ نتیجه ی تقلاّ و تلاش عبد نیست؛ همه عطای الهی است؛ منتهی لازم است که خواستی در درون ما ایجاد شود. خدای متعال و اولیای خدا به اختیاری که در خلقت به عبد عطا شده متعرّض نمی شوند؛ یعنی به جبر، فشار، زور و علی رغم خواسته ی عبد، آن کمال را به او نمی دهند. همین که خواست و طلب ایجاد شد؛ تمنّا و تقاضا ایجاد شد، بلافاصله عطا صورت می گیرد. ↩️ امیدواریم خدای متعال ما را طالب، خواهان و خواستار راستین قرار بدهد و این عنایت را از دست پر سخاوت علیه السلام در حقِّ ما بفرماید که در علانیه و سِرّ دوست خدا باشیم؛ یعنی همان طور که رفتارهای ظاهری مان شبیه رفتارهای دوستان خداست، خصوصیت های باطنی مان هم، همان گونه شود و در وجود خودمان به وحدت برسیم؛ با اولیای خدا به برسیم. ↩️ در زیارتنامه های مختلفی که از معصومین رسیده، این خواست هست. «وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» اینکه ما با اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت، در ظاهر و باطن جمع شویم؛ این است. در زیارت امین الله هم این خواسته را داریم ؛ می خواهیم که ما به مقام جمع برسیم؛ یعنی اندیشه هایمان با اندیشه ی امام، روحیاتمان با روحیات امام، خلقیاتمان با خلقیات امام، باطنمان با باطن امام، ظاهرمان با ظاهر امام، سخنمان با سخن امام، رفتارمان با رفتار امام جمع شود؛ از این دوگانگی بیرون بیاییم و به یگانگی با اهل بیت علیهم السلام برسیم. این آرزوی بسیار بزرگی است و امیدواریم با عنایات خدای متعال و با وساطت اهل بیت علیهم السلام عبد بتواند به این مقام برسد. امیدواریم خدای متعال به عظمت شخصیت جواد الائمه علیه السلام این عنایت را در حقِّ همه ی دوستان از جمله مایی که در این مجلس به یاد آن بزرگوار هستیم بفرماید. 🎤 استاد مهدی طیب - ۱۳ آبان ۸۹ @OstadMahdiTayyeb علیه السلام
◼️ 💫در حدیثی منسوب به امام جواد علیه السلام است که حضرت فرمودند: «لا تَكُنْ وَلِيّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِيَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ» دوست خدا در علانیه، آشکار و ظاهر و دشمن خدا در خفا، سرّ و باطن نباش. ↩️ نکته ی بسیار مهمّی است که انسان ظاهر و باطنش، هماهنگ باشد. قبلاً هم در این مورد صحبت کردیم که به معنای یکی کردن یا یکی شدن است. خدا را که نمی خواهیم یکی کنیم؛ خدا یکی هست. توحید یعنی به وحدت رسیدن خودِ عبد؛ یعنی از چندگانگی در آمدن و یک دست شدن او؛ یعنی اینکه ظاهر و باطنش یکی شود. اگر مؤمن به این رسید، سخنش با عملش یکی شد، ادّعایش با رفتارش یکی شد؛ اگر به این یگانگی رسید به راستی موحّد است. ↩️ این جمله ی منسوب به علیه السلام به همین نکته اشاره می کند که نکند ما در ظاهر قیافه ی دوستان خدا را داشته باشیم؛ مثل دوستان خدا لباس بپوشیم؛ مثل دوستان خدا سخن بگوییم؛ مثل دوستان خدا رفتار کنیم؛ امّا در باطن و خفا، دشمن خدای متعال باشیم. این دوگانگی عمق است و امیدواریم خدای متعال ما را به یک دستی ایمانی و مقام توحید نائل کند و از این تعارض و دوگانگی نجات دهد و جز با عنایات خدا و با دستگیری اهل بیت علیهم السلام این مقام، دست یافتنی نیست. ↩️ اینکه انسان همه چیزش یکی شود، قلّه ی بسیار بلندی است؛ اندیشه هایش، آرزوهایش، رفتارهایش، افکارش، گفتارش، خلقیاتش و روحیاتش همه یک دست شود. این مقام خیلی بلندی است و باید عنایت خود جواد الائمه علیه السلام نصیب حال دوستانشان شود که به آنچه فرمودند، بتوانیم نائل شویم؛ ان شاءالله. ↩️ ما بخواهیم و طلب کنیم، عطا از آن طرف است. همه ی کمالات و مقامات، همه از آن طرف عطا می شود؛ نتیجه ی تقلاّ و تلاش عبد نیست؛ همه عطای الهی است؛ منتهی لازم است که خواستی در درون ما ایجاد شود. خدای متعال و اولیای خدا به اختیاری که در خلقت به عبد عطا شده متعرّض نمی شوند؛ یعنی به جبر، فشار، زور و علی رغم خواسته ی عبد، آن کمال را به او نمی دهند. همین که خواست و طلب ایجاد شد؛ تمنّا و تقاضا ایجاد شد، بلافاصله عطا صورت می گیرد. ↩️ امیدواریم خدای متعال ما را طالب، خواهان و خواستار راستین قرار بدهد و این عنایت را از دست پر سخاوت علیه السلام در حقِّ ما بفرماید که در علانیه و سِرّ دوست خدا باشیم؛ یعنی همان طور که رفتارهای ظاهری مان شبیه رفتارهای دوستان خداست، خصوصیت های باطنی مان هم، همان گونه شود و در وجود خودمان به وحدت برسیم؛ با اولیای خدا به برسیم. ↩️ در زیارتنامه های مختلفی که از معصومین رسیده، این خواست هست. «وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» اینکه ما با اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت، در ظاهر و باطن جمع شویم؛ این است. در زیارت امین الله هم این خواسته را داریم ؛ می خواهیم که ما به مقام جمع برسیم؛ یعنی اندیشه هایمان با اندیشه ی امام، روحیاتمان با روحیات امام، خلقیاتمان با خلقیات امام، باطنمان با باطن امام، ظاهرمان با ظاهر امام، سخنمان با سخن امام، رفتارمان با رفتار امام جمع شود؛ از این دوگانگی بیرون بیاییم و به یگانگی با اهل بیت علیهم السلام برسیم. این آرزوی بسیار بزرگی است و امیدواریم با عنایات خدای متعال و با وساطت اهل بیت علیهم السلام عبد بتواند به این مقام برسد. امیدواریم خدای متعال به عظمت شخصیت جواد الائمه علیه السلام این عنایت را در حقِّ همه ی دوستان از جمله مایی که در این مجلس به یاد آن بزرگوار هستیم بفرماید. 🎤 استاد مهدی طیب - ۱۳ آبان ۸۹ @OstadMahdiTayyeb علیه السلام
🟩 در حدیثی منسوب به امام جواد علیه السلام است که حضرت فرمودند: «لا تَكُنْ وَلِيّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِيَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ» دوست خدا در علانیه، آشکار و ظاهر و دشمن خدا در خفا، سرّ و باطن نباش. ↩️ نکته ی بسیار مهمّی است که انسان ظاهر و باطنش، هماهنگ باشد. قبلاً هم در این مورد صحبت کردیم که به معنای یکی کردن یا یکی شدن است. خدا را که نمی خواهیم یکی کنیم؛ خدا یکی هست. توحید یعنی به وحدت رسیدن خودِ عبد؛ یعنی از چندگانگی در آمدن و یک دست شدن او؛ یعنی اینکه ظاهر و باطنش یکی شود. اگر مؤمن به این رسید، سخنش با عملش یکی شد، ادّعایش با رفتارش یکی شد؛ اگر به این یگانگی رسید به راستی موحّد است. ↩️ این جمله ی منسوب به علیه السلام به همین نکته اشاره می کند که نکند ما در ظاهر قیافه ی دوستان خدا را داشته باشیم؛ مثل دوستان خدا لباس بپوشیم؛ مثل دوستان خدا سخن بگوییم؛ مثل دوستان خدا رفتار کنیم؛ امّا در باطن و خفا، دشمن خدای متعال باشیم. این دوگانگی عمق است و امیدواریم خدای متعال ما را به یک دستی ایمانی و مقام توحید نائل کند و از این تعارض و دوگانگی نجات دهد و جز با عنایات خدا و با دستگیری اهل بیت علیهم السلام این مقام، دست یافتنی نیست. ↩️ اینکه انسان همه چیزش یکی شود، قلّه ی بسیار بلندی است؛ اندیشه هایش، آرزوهایش، رفتارهایش، افکارش، گفتارش، خلقیاتش و روحیاتش همه یک دست شود. این مقام خیلی بلندی است و باید عنایت خود جواد الائمه علیه السلام نصیب حال دوستانشان شود که به آنچه فرمودند، بتوانیم نائل شویم؛ ان شاءالله. ↩️ ما بخواهیم و طلب کنیم، عطا از آن طرف است. همه ی کمالات و مقامات، همه از آن طرف عطا می شود؛ نتیجه ی تقلاّ و تلاش عبد نیست؛ همه عطای الهی است؛ منتهی لازم است که خواستی در درون ما ایجاد شود. خدای متعال و اولیای خدا به اختیاری که در خلقت به عبد عطا شده متعرّض نمی شوند؛ یعنی به جبر، فشار، زور و علی رغم خواسته ی عبد، آن کمال را به او نمی دهند. همین که خواست و طلب ایجاد شد؛ تمنّا و تقاضا ایجاد شد، بلافاصله عطا صورت می گیرد. ↩️ امیدواریم خدای متعال ما را طالب، خواهان و خواستار راستین قرار بدهد و این عنایت را از دست پر سخاوت علیه السلام در حقِّ ما بفرماید که در علانیه و سِرّ دوست خدا باشیم؛ یعنی همان طور که رفتارهای ظاهری مان شبیه رفتارهای دوستان خداست، خصوصیت های باطنی مان هم، همان گونه شود و در وجود خودمان به وحدت برسیم؛ با اولیای خدا به برسیم. ↩️ در زیارتنامه های مختلفی که از معصومین رسیده، این خواست هست. «وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» اینکه ما با اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت، در ظاهر و باطن جمع شویم؛ این است. در زیارت امین الله هم این خواسته را داریم ؛ می خواهیم که ما به مقام جمع برسیم؛ یعنی اندیشه هایمان با اندیشه ی امام، روحیاتمان با روحیات امام، خلقیاتمان با خلقیات امام، باطنمان با باطن امام، ظاهرمان با ظاهر امام، سخنمان با سخن امام، رفتارمان با رفتار امام جمع شود؛ از این دوگانگی بیرون بیاییم و به یگانگی با اهل بیت علیهم السلام برسیم. این آرزوی بسیار بزرگی است و امیدواریم با عنایات خدای متعال و با وساطت اهل بیت علیهم السلام عبد بتواند به این مقام برسد. امیدواریم خدای متعال به عظمت شخصیت جواد الائمه علیه السلام این عنایت را در حقِّ همه ی دوستان از جمله مایی که در این مجلس به یاد آن بزرگوار هستیم بفرماید. 🎤 استاد مهدی طیب - ۱۳ آبان ۸۹ ╔═✿══🌹══✿═╗ 🔗 @ahlevela ╚═✿══🌹══✿═╝ علیه السلام
‍ ◼️ 💫در حدیثی منسوب به امام جواد علیه‌السّلام است که حضرت فرمودند: «لا تَكُنْ وَلِيّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِيَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ»: دوست خدا در علانیه، آشکار و ظاهر و دشمن خدا در خفا، سرّ و باطن نباش. ↩️ نکته‌ی بسیار مهمّی است که انسان ظاهر و باطنش، هماهنگ باشد. قبلاً هم در این مورد صحبت کردیم که به معنای یکی کردن یا یکی شدن است. خدا را که نمی‌خواهیم یکی کنیم؛ خدا یکی هست. توحید یعنی به وحدت رسیدن خودِ عبد؛ یعنی از چندگانگی در آمدن و یک دست شدن او؛ یعنی اینکه ظاهر و باطنش یکی شود. اگر مؤمن به این رسید، سخنش با عملش یکی شد، ادّعایش با رفتارش یکی شد؛ اگر به این یگانگی رسید به راستی موحّد است. ↩️ این جمله‌ی منسوب به علیه‌السّلام به همین نکته اشاره می‌کند که نکند ما در ظاهر قیافه‌ی دوستان خدا را داشته باشیم؛ مثل دوستان خدا لباس بپوشیم؛ مثل دوستان خدا سخن بگوییم؛ مثل دوستان خدا رفتار کنیم؛ امّا در باطن و خفا، دشمن خدای متعال باشیم. این دوگانگی عمق است و امیدواریم خدای متعال ما را به یک دستی ایمانی و مقام توحید نائل کند و از این تعارض و دوگانگی نجات دهد و جز با عنایات خدا و با دستگیری اهل‌بیت علیهم‌السّلام این مقام، دست یافتنی نیست. ↩️ اینکه انسان همه چیزش یکی شود، قلّه‌ی بسیار بلندی است؛ اندیشه‌هایش، آرزوهایش، رفتارهایش، افکارش، گفتارش، خلقیّاتش و روحیّاتش همه یک دست شود. این مقام خیلی بلندی است و باید عنایت خود جواد‌ الائمه علیه‌السّلام نصیب حال دوستانشان شود که به آنچه فرمودند، بتوانیم نائل شویم؛ ان شاءالله. ↩️ ما بخواهیم و طلب کنیم، عطا از آن طرف است. همه‌ی کمالات و مقامات، همه از آن طرف عطا می‌شود؛ نتیجه‌ی تقلاّ و تلاش عبد نیست؛ همه عطای الهی است؛ منتهی لازم است که خواستی در درون ما ایجاد شود. خدای متعال و اولیای خدا به اختیاری که در خلقت به عبد عطا شده متعرّض نمی‌شوند؛ یعنی به جبر، فشار، زور و علیرغم خواسته‌ی عبد، آن کمال را به او نمی‌دهند. همین که خواست و طلب ایجاد شد؛ تمنّا و تقاضا ایجاد شد، بلافاصله عطا صورت می‌گیرد. ↩️ امیدواریم خدای متعال ما را طالب، خواهان و خواستار راستین قرار بدهد و این عنایت را از دست پر سخاوت علیه‌السّلام در حقِّ ما بفرماید که در علانیه و سِرّ دوست خدا باشیم؛ یعنی همان‌طور که رفتارهای ظاهریمان شبیه رفتارهای دوستان خداست، خصوصیّت‌های باطنیمان هم، همان‌گونه شود و در وجود خودمان به وحدت برسیم؛ با اولیای خدا به برسیم. ↩️ در زیارتنامه‌های مختلفی که از معصومین رسیده، این خواست هست؛ «وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» اینکه ما با اهل‌بیت علیهم‌السّلام در دنیا و آخرت، در ظاهر و باطن جمع شویم؛ این است. در زیارت امین‌الله هم این خواسته را داریم ؛ می‌خواهیم که ما به مقام جمع برسیم؛ یعنی اندیشه‌هایمان با اندیشه‌ی امام، روحیّاتمان با روحیّات امام، خلقیّاتمان با خلقیّات امام، باطنمان با باطن امام، ظاهرمان با ظاهر امام، سخنمان با سخن امام، رفتارمان با رفتار امام جمع شود؛ از این دوگانگی بیرون بیاییم و به یگانگی با اهل‌بیت علیهم‌السّلام برسیم. این آرزوی بسیار بزرگی است و امیدواریم با عنایات خدای متعال و با وساطت اهل‌بیت علیهم‌السّلام عبد بتواند به این مقام برسد. امیدواریم خدای متعال به عظمت شخصیّت جواد الائمه علیه‌السّلام این عنایت را در حقِّ همه‌ی دوستان از جمله مایی که در این مجلس به یاد آن بزرگوار هستیم بفرماید. 🎤 استاد مهدی طیّب - ۱۳ آبان ۸۹ علیه‌السّلام
▪️🔹امام جواد علیه السلام فرمودند: «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» اینکه انسان به خدا اطمینان و اعتماد کند سخن بسیار بزرگی است؛ چون ما گاهی اوقات در زندگی هایمان به مقامات بشری بیشتر از خدا اعتماد می کنیم. اینکه رئیس فلان دستگاه بگوید خیالت جمع باشد من کارت را انجام می دهم؛ فلان ثروتمند بگوید خیالت از آن بدهی راحت باشد، خودم بدهیت را می پردازم بیشتر خیال ما را راحت می کند تا آنکه خدا می گوید: «اَ لَيْسَ اللهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» آیا خداوند نمی تواند نیاز بنده اش را برآورده کند؟ تواناییش کم است؟ 🔹 می تواند، خداوند می گوید من عهده دار رزقت هستم «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِی الْأَرْضِ اِلاّ عَلَى اللهِ رِزْقُها» هیچ جنبنده ای نیست مگر اینکه منِ خدا عهده دار رزقش شده ام. من خودم متضمّن رزق هستم. ⁉️ این قدر که قول رئیس اداره و ثروتمند توانست خیال ما را راحت کند و دغدغه ی خاطر و ناراحتی خیال را از ما بگیرد، آیا واقعاً حرف های خدا توانسته در ما اطمینان ایجاد کند؟ 🔹 «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ» اطمینان به خدا قیمت هر چیز قیمتی یی را برای انسان تأمین می کند. بهای دست یافتن به هر چیز قیمتی و بزرگ، اعتماد به خداست؛ اینکه فرد به خدا اعتماد داشته باشد. 🔹صبح که در مغازه اش می رود، نگران این نباشد که مشتری می آید یا نمی آید؟ قیمت بالا می رود یا پایین می آید! مطمئن باشد که خدا رزق او را از پیش مقدّر کرده و با تقلاّی او، سر سوزنی رزقش زیاد نمی شود و با انفاق و احسان سر سوزنی از رزقش کم نمی شود. همانی است که هست؛ یک سر سوزن کم و زیاد نمی‌شود؛ انسان این اعتماد را به رزّاقیّت خداوند بکند. 🔹 این اعتماد را بکند که خداوند فرمود: «كانَ حَقًّا عَلَيْنا نَصْرُ الْمُؤْمِنينَ» منِ خدا این حق را بر خودم واجب کردم، خودم عهده دار شدم که مؤمن را کنم و نگذارم زمین بخورد. اگر انسان به خدا کند، دغدغه ی خاطرها می رود، آرامِ آرام می شود؛ نه اینکه تحرّکش گرفته شود؛ نه، در عین آرامش تحرّک دارد. 🔹 خدا حاج آقای دولابی را رحمت کند مثال قشنگی می زدند؛ می فرمودند دل مؤمن مانند کسی است که در کشتی روی صندلی راحتی نشسته و لَم داده و کشتی امواج را در دل اقیانوس ها می شکافد و با سرعت پیش می رود. راحت راحت است، یک ذرّه هیجان، غصّه، و در دلش نیست، راحت لم داده، چرا؟ چون متّکایش خداست و به خدا توکّل کرده است. 🔹 که جایی کم نمی آورد، ضعیف نیست، خوابش نمی برد که بگوییم خوابش برد و یادش رفت که مثلاً مواظب من بنده باشد و گرگ ها آمدند و مرا خوردند «لا تَأْخُذُهُ سِنَةٌ وَ لا نَوْمٌ» ⁉️ برای چه من باشم؟ خدا نه فقیر، نه ضعیف، نه بخیل و نه جاهل است و نه خوابش می برد برای ناراحت شدنم چه توجیهی پیدا کنم؟ چه توجیهی برای دغدغه ی خاطر و مشوّش بودن می توان پیدا کرد؟ ⬅️ لذا دل مؤمن مثل همان مسافر در کشتی لم داده؛ امّا بدنش مثل کشتی است که امواج را در دل دریای متلاطم دنیا می شکافد و پیش می رود؛ یعنی بدنش پر از تحرّک، جنب و جوش و انرژی است؛ امّا دلش آرام است. ✔️ «الثِّقَةُ بِاللَّهِ ثَمَنٌ لِكُلِ غالٍ وَ سُلَّمٌ اِلىٰ كُلِ عالٍ» و اعتماد به خدا نردبانی به سوی هر نقطه ی بلند تعالی است؛ یعنی اگر کسی می خواهد به علوّ، و مقامات بلند معنوی و انسانی برسد راهش ثقه ی به خداست. استاد مهدی طیب علیه السلام
🔆▪️ تحفه ایی از گنجینه ی معارف علیه السلام ▪️ حضرت فرمودند: «الْقَصْدُ اِلَى‏ اللهِ‏ [تَعالَى]‏ بِالْقُلُوبِ‏ اَبْلَغُ مِنْ اِتْعابِ الْجَوارِحِ بِالْاَعْمالِ» این نکته ی بسیار ظریفی است. فرمودند؛ اینکه انسان با دل قصد خدا کند؛ دلش متوجّه خدا و طالب خدا باشد؛ این توجّه و قصد و طلبِ خدا و در پی خدا بودن با دل، رساتر از به زحمت و تعب انداختنِ جوارح و بدن خویشتن با انجام اعمال است. از این فرمایش دو نکته می توان دریافت کرد؛ 1⃣ یکی اینکه بسیاری از راه های بلند تعالی را با نیّت خالص و قصد قلبی می‌شود طی کرد. کارهای خوب متنوّع هستند و در زمان واحد انسان نمی تواند بیش از یکی از آن کارها را انجام دهد؛ امّا می توان با نیّت، شریک همه ی کارهای خیری شد که در آنِ واحد در عالم انجام می شود. مثلاً شما الان در مجلس ذکر اهل بیت نشسته اید، این کار خیر و ثوابی است؛ امّا در همین زمان، بسیاری از کارهای خیر دیگر نیز در عالم انجام می شود که ما مشغولش نیستیم؛ یک عدّه طواف کعبه می کنند؛ یک عدّه حرم اهل بیت علیهم السلام را زیارت می کنند؛ یک عدّه به فقرا می رسند؛ یک عدّه دستی به سر ایتام می کشند؛ یک عدّه علوم و معارف اهل بیت را ترویج می کنند که ما در آنِ واحد نمی توانیم همه را انجام دهیم؛ ولی با نیّت می شود شریک همه ی آنها شد و با نیّت سریع تر از بدن می شود راه خدا را پیش رفت و به مقصد نزدیک شد. فرمود: «الْقَصْدُ اِلَى‏ اللهِ‏ [تَعالَى]‏ بِالْقُلُوبِ‏ اَبْلَغُ مِنْ اِتْعابِ الْجَوارِحِ بِالْاَعْمالِ» یعنی قصد کردن به سوی خدا با دل ها رساتر، توانمند تر، قوی تر و مؤثّرتر از به تَعَب و زحمت انداختن بدن با انجام اعمال است. البتّه این بدان معنا نیست که عملی انجام ندهیم؛ امّا یک عمل را انجام می دهیم و در هزاران عملِ انجام نداده با نیّت و قصد سهیم می شویم. الان که شما در این مجلس نشسته اید، کارهای خیر دیگری که اشاره کردم را انجام نمی دهید؛ امّا اگر دلتان به کاری که آنها انجام می دهند خشنود و راضی باشد و آرزومند باشید که ای کاش می شد من هم همین الان آن کارها را انجام دهم و این قصد در قلب شما باشد، در همه ی آن کارهای خیر شریک خواهید بود. «الرَّاضِي‏ بِفِعْلِ‏ قَوْمٍ‏ كَالدَّاخِلِ‏ فِيهِ‏ مَعَهُمْ‏» کسی که به عمل قومی راضی و خشنود باشد، مثل کسی است که در آن کار همراه آنهاست و آن کارها را انجام می دهد. این یک نکته. 2⃣ نکته ی دوم اینکه بیش از اینکه به افزایش حجم عمل خودمان تمرکز کنیم، به خالص کردن نیّت مان بپردازیم. به جای اینکه تعداد رکعات نمازی را که می خوانیم زیاد کنیم، سعی کنیم معرفت، محبّت، اخلاص و حضور قلب را در نماز بیشتر کنیم. اثرگزاری این کار بیشتر از اثرگذاری افزایش حجم اعمال است. البتّه نمی خواهم کسی را به کم عمل کردن تشویق کنم. امیدواریم که خدا توفیق دهد که هم دل ها، دل های خالص و عارف و عاشق و متوجّه به خدا باشد و هم پیکرها، پیکرهای فعّالی در مسیر طاعت و بندگی خداوند باشد؛ ✔️ امّا اگر بخواهیم مقایسه کنیم، آنچه مؤثّرتر است جنبه ی روحی و قلبی قضیه است. علیه‌السّلام استاد مهدی طیب @ahlevela
💬 در حدیثی منسوب به امام جواد علیه السلام است که حضرت فرمودند: «لا تَكُنْ وَلِيّاً لِلَّهِ فِی الْعَلَانِيَةِ عَدُوّاً لَهُ فِی السِّرِّ» دوست خدا در علانیه، آشکار و ظاهر و دشمن خدا در خفا، سرّ و باطن نباش. ↩️ نکته ی بسیار مهمّی است که انسان ظاهر و باطنش، هماهنگ باشد. قبلاً هم در این مورد صحبت کردیم که به معنای یکی کردن یا یکی شدن است. خدا را که نمی خواهیم یکی کنیم؛ خدا یکی هست. توحید یعنی به وحدت رسیدن خودِ عبد؛ یعنی از چندگانگی در آمدن و یک دست شدن او؛ یعنی اینکه ظاهر و باطنش یکی شود. اگر مؤمن به این رسید، سخنش با عملش یکی شد، ادّعایش با رفتارش یکی شد؛ اگر به این یگانگی رسید به راستی موحّد است. ↩️ این جمله ی منسوب به علیه السلام به همین نکته اشاره می کند که نکند ما در ظاهر قیافه ی دوستان خدا را داشته باشیم؛ مثل دوستان خدا لباس بپوشیم؛ مثل دوستان خدا سخن بگوییم؛ مثل دوستان خدا رفتار کنیم؛ امّا در باطن و خفا، دشمن خدای متعال باشیم. این دوگانگی عمق است و امیدواریم خدای متعال ما را به یک دستی ایمانی و مقام توحید نائل کند و از این تعارض و دوگانگی نجات دهد و جز با عنایات خدا و با دستگیری اهل بیت علیهم السلام این مقام، دست یافتنی نیست. ↩️ اینکه انسان همه چیزش یکی شود، قلّه ی بسیار بلندی است؛ اندیشه هایش، آرزوهایش، رفتارهایش، افکارش، گفتارش، خلقیاتش و روحیاتش همه یک دست شود. این مقام خیلی بلندی است و باید عنایت خود جواد الائمه علیه السلام نصیب حال دوستانشان شود که به آنچه فرمودند، بتوانیم نائل شویم؛ ان شاءالله. ↩️ ما بخواهیم و طلب کنیم، عطا از آن طرف است. همه ی کمالات و مقامات، همه از آن طرف عطا می شود؛ نتیجه ی تقلاّ و تلاش عبد نیست؛ همه عطای الهی است؛ منتهی لازم است که خواستی در درون ما ایجاد شود. خدای متعال و اولیای خدا به اختیاری که در خلقت به عبد عطا شده متعرّض نمی شوند؛ یعنی به جبر، فشار، زور و علی رغم خواسته ی عبد، آن کمال را به او نمی دهند. همین که خواست و طلب ایجاد شد؛ تمنّا و تقاضا ایجاد شد، بلافاصله عطا صورت می گیرد. ↩️ امیدواریم خدای متعال ما را طالب، خواهان و خواستار راستین قرار بدهد و این عنایت را از دست پر سخاوت علیه السلام در حقِّ ما بفرماید که در علانیه و سِرّ دوست خدا باشیم؛ یعنی همان طور که رفتارهای ظاهری مان شبیه رفتارهای دوستان خداست، خصوصیت های باطنی مان هم، همان گونه شود و در وجود خودمان به وحدت برسیم؛ با اولیای خدا به برسیم. ↩️ در زیارتنامه های مختلفی که از معصومین رسیده، این خواست هست. «وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَهُمْ فِي الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ» اینکه ما با اهل بیت علیهم السلام در دنیا و آخرت، در ظاهر و باطن جمع شویم؛ این است. در زیارت امین الله هم این خواسته را داریم ؛ می خواهیم که ما به مقام جمع برسیم؛ یعنی اندیشه هایمان با اندیشه ی امام، روحیاتمان با روحیات امام، خلقیاتمان با خلقیات امام، باطنمان با باطن امام، ظاهرمان با ظاهر امام، سخنمان با سخن امام، رفتارمان با رفتار امام جمع شود؛ از این دوگانگی بیرون بیاییم و به یگانگی با اهل بیت علیهم السلام برسیم. این آرزوی بسیار بزرگی است و امیدواریم با عنایات خدای متعال و با وساطت اهل بیت علیهم السلام عبد بتواند به این مقام برسد. امیدواریم خدای متعال به عظمت شخصیت جواد الائمه علیه السلام این عنایت را در حقِّ همه ی دوستان از جمله مایی که در این مجلس به یاد آن بزرگوار هستیم بفرماید. 🎤 استاد مهدی طیب ╔═✿══🌹══✿═╗ 🔗 @ahlevela ╚═✿══🌹══✿═╝ علیه السلام