eitaa logo
عرفان ناب
548 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
89 ویدیو
3 فایل
📡 http://www.ahlevela.com ديگر كانال ما: 👈 http://ble.ir/ahlevelaa ارتباط با ما: 👈 @adminsm 🌐 اينستاگرام:👈http://instagram.com/ahlevela 🔵 کانال ما در آپارات: 👈 https://www.aparat.com/ahle_vela/Ahlevela
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🟨 اهمیّت نمـــاز 💫درک حقیقت نماز، فقط برای انسان کاملِ به معنای مطلق کلمه دسترسی ‌پذیر است. چرا‌که نماز در بین عبادات، به منزله‌ی انسان کامل در بین خلق و در جهان آفرینش است. بنابراین کسی که به مرتبه‌ی کمال مطلق انسانی رسیده ‌است؛ به حقیقتِ تمام صلوة راه پیدا می‌کند و شاید به یک تعبیر بتوان گفت اصلاً حقیقتِ صلوة، همان حقیقت انسان کامل به معنای مطلق کلمه است. لذا امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمود: «اَنَا صَلوٰةُ الْمُؤمِنین» نماز مؤمنین من هستم. 💫حدیث دیگری از پیغمبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله نقل شده که حضرت به امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمودند: «یا عَلِیُّ، اَنَا الصَّوْمُ وَ اَنتَ الصَّلوٰةُ» منِ رسولالله روزه‌ام و تویِ امیرالمؤمنین نمازی. در حدیث معرفتِ به نورانیّت که در جلسه آن را با هم خوانده‌ایم و در کتاب «مصباح الهدی» نیز از آن ذکر شده و در پایان کتاب هم متن حدیث به طور کامل با ترجمه‌اش آمده؛ امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمودند: صلوٰة منم و هر کس ولایت مرا پذیرا شود؛ نماز را اقامه کرده است. 💫بنابراین حقیقت نماز، حقیقت انسان کامل و ولیّ اعظم خداست و همان‌طور که شناخت ولیّ اعظم خدا در دسترس عموم خلق نیست؛ شناخت حقیقت نماز نیز از دسترس عموم خلق خارج است. پیغمبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله به امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمودند: یا علی، خدا را نشناخت، مگر من و تو؛ و مرا نشناخت، مگر خدا و تو؛ و تو را نشناخت، مگر خدا و من. بنابراین راه دستیابی به معرفت کامل ولیّ اعظمِ خدا مسدود و دسترسی‌ناپذیر است؛ قلّه‌ای فراتر از دسترس اندیشه‌ی بشر است. 💫همان‌طور که حضرت در خطبه‌ی شقشقیّه فرمود: «لا يَرْقىٰ‏ اِلَيَّ‏ الطَّيْرُ» هیچ شاهباز تیز‌پروازی به قلّه‌ی وجود من راه ندارد؛ هیچ اندیشه‌ی بلندی به درک حقیقت منِ امیرالمؤمنین راه ندارد. حال اگر نماز و امیرالمؤمنین یک حقیقت هستند؛ پس همان‌طور که کسی جز خودِ امیرالمؤمنین و خدای امیرالمؤمنین و رسول خاتم، به معرفت تمام و کاملِ حقیقت امیرالمؤمنین راه ندارد؛ به معرفت نماز هم کسی جز خود آن بزرگواران راه ندارد. 💫بنابراین آنچه در طول تاریخ در مورد اسرار و آداب و احکام نماز گفته شده؛ همه سخن‌هایی در حدّ فهم گوینده بوده‌است. این فهم یا ناشی از شهود باطنی، یا ناشی از تلاش عقلی، یا برگرفته‌ از آیات و احادیث بوده است. امّا آنچه گفته شده، حتّی در عمیق‌ترین و لطیف‌ترین شکل‌هایش، فقط در محدوده‌ی ادراک گوینده‌ی آن سخنان است و حقیقت و قلّه‌ی نماز چیزی فراتر از آن است. در عین حال تأکید می‌کنم همه‌ی ما باید راجع به این عبادت عظیم بیاندیشیم؛ مطالعه کنیم و در فهم و درک این عبادت عمیق شویم؛ چون نماز اعظمِ عبادات است؛ هیچ عبادتی در بین عبادات به عظمت نماز نیست. ادامه دارد… 🎤 استاد مهدی طیّب| ╔═✿══🌹══✿═╗ 🔗 @ahlevela ╚═✿══🌹══✿═╝ فایل صوتی 👇👇
‍ 🟨 اهمیت نماز در آیینه احادیث تعابیر بلندی در عظمت نماز در احادیث از معصومین وارد شده که آنها را بارها در اینجا تکرار کرده‌ایم؛ منتهیٰ ما واژه‌ها را بر زبان می‌رانیم؛ راه یافتن به حقیقت این واژه‌ها آثار بسیار بلندی دارد. فرمودند: «اَلصَّلوٰةُ مِعرَاجُ الْمُؤمِنِ» همان‌طور که می‌دانید، پیغمبر حکم نماز را از سفر معراج برای مؤمنین به سوغات آوردند. نماز معراج مؤمن است؛ یعنی رسول الله راهی را که خود در سفر إسراء طی کردند؛ با نماز به روی همه گشودند و خدا می‌داند با نماز به کجا می‌توان راه یافت. آیا نماز همان بُراقی است که رسول الله در سفر معراج با او به لقاء خدا رفت؟ «ثُمَّ دَنا فَتَدَلّیٰ فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ اَو اَدنیٰ». «اَلصَّلوٰةُ مِعراجُ الْمُؤمِنِ» نماز معراج مؤمن است. «اَلصَّلوٰةُ قُربانُ کُلُّ تَقِیٍّ» نماز وسیله‌ی نیل هر انسان باتقوا به قرب حضرت حقّ است. در مورد هیچ عبادتی چنین تعابیر عظیمی نیست؛ نه حج، نه روزه، نه سایر عبادات. امام رضا علیهالسّلام فرمودند: «اَلصَّلوٰةُ طَلَبُ الْوِصالِ اِلَی اللهِ تَعالیٰ» نماز طلب وصال خدای متعال است. یعنی مصلّی و نمازگزار، سالکی است که درصدد راه یافتن به بساط قرب و نائل شدن به وصال حضرت حقّ است. «المُصَلِّی مُناجٍ رَبَّهُ» نمازگزار کسی است که با پروردگار خود نجوا می‌کند. نجوا یعنی سخن محرمانه‌ی درِ‌گوشی گفتن و عشق‌بازیِ محرمانه کردن با معشوق. نمازگزار با پروردگارش مناجات و نجوا می‌کند. اینها تعابیر بسیار عجیبی است که خدا می‌داند هر کدامشان چه اقیانوسی از معارف بلند توحیدی و حقایق عرفانی را به انسان عرضه می‌کند. ادامه دارد…. 🎤استاد مهدی طیّب|
‍ 🟨 اهتمام به نمـــاز اوّل وقت 💫وقتی راجع به نماز مطالعه می‌کنیم؛ می‌فهمیم که نماز چه حقیقت عظیمی است و چقدر بلند است و انسان نمازگزار در کجا به سر می‌برد؛ البتّه اگر نماز آن‌گونه که حقیقت نماز است به جا آورده‌شود؛ که مصلّی با تکبیرة‌الاحرام همه‌ی عوالم را پشت سر می‌گذارد. 💫شما در سیر و سلوک درصدد بر‌می‌آیید عالم مُلک را پشت سر بگذارید و به عالم ملکوت راه پیدا کنید؛ ملکوت را پشت سر بگذارید و به عالم جبروت راه پیدا کنید؛ عالم جبروت را هم پشت سر بگذارید و با یک پرواز بلند، به عالم لاهوت راه پیدا کنید و بتوانید مقامات فنا و توحید را طی کنید. 💫نمازگزار با تکبیرة‌الاحرام، مُلک و ملکوت و جبروت، هر سه را پشت سر می‌گذارد و وارد عالم لاهوت می‌شود؛ در محضر حقّ متعال به ادب به قیام می‌ایستد و مرتبه‌ی نخست توحید را که توحید افعالی است طی می‌کند. یعنی در مرتبه‌ای قرار می‌گیرد که دیگر در همه‌ی عالمِ هستی، فاعلی جز حضرت حق نمی‌بیند؛ نه خودش، نه دیگری. لذا اینجا نمازگزار خود خدای متعال است. خود خداست که حمد و  تسبیح و تهلیلِ خود را می‌گوید. 💫از همان تکبیرة‌الاحرامی که گفتید و وارد نماز شدید؛ ببینید به کجا وارد شدید! تا آن هنگام که نمازگزار به رکوع می‌رود؛ در رکوع وارد مرحله‌ی توحید صفاتی می‌شود و دیگر هیچ صاحب صفتی جز حقّ متعال در عالم نمی‌بیند؛ و هنگامی که به سجده می‌رود؛ به مرحله‌ی فنای ذاتی نائل می‌شود و آنجا دیگر هیچ هستی‌ای جز هستی خدا نمی‌بیند و این حقیقت را درک می‌کند که: یکی هست و هیچ نیست جز او                         وَحدَهُ لا اِلهَ اِلاّ هُو 💫نماز حقیقتی به این عظمت است و خدای متعال این گوهر بزرگِ عالم هستی را به برکت رسول خاتم به این امّت عنایت کرده‌ است. در هیچ‌یک از ادیان گذشته، نمازی به این عظمت وجود نداشته‌ است. هیچ دینی نبوده که نماز نداشته باشد؛ امّا نمازی به این عظمت در هیچ دینی وجود نداشته ‌است. چه بسا انبیای گذشته حسرت چنین عبادتی را می‌خوردند. بنابراین نماز عطیّه‌ی بسیار بزرگی است و لذا در عمل به این عبادت هم باید اهتمام فوق‌العادهای داشت. 💫مقیّد بودن به نمازِ اوّل وقت نکته‌ای است که همه‌ی بزرگان سلوک بر آن تأکید داشته‌اند که حتّی اگر هنوز در نمازتان در منازل اوّلید و نمازتان هنوز کیفیّت بلندی ندارد؛ امّا به نماز اوّل وقت مقیّد باشید. پنج وعده نماز واجب را اوّل وقت بخوانید؛ نماز صبح را با گفته شدن اذان صبح به جا بیاورید؛ نمازهای دیگر را هم همینطور و مطمئن باشید اگر مصمّم بر طیّ این مسیر و انجام این دستور باشید؛ به حقایق نماز هم راه پیدا می‌کنید. 💫اگر نماز انسان را به اوج قلّه‌ی کمالات انسانی رهنمون می‌شود؛ شما با همین مقیّد شدن به نماز اوّل وقت، می‌توانید به مراتب بلندی که نماز انسان را بدان رهنمون می‌شود، راه پیدا کنید. نگویید در نماز ما که حضورِ قلب آن‌چنان، معرفت آن‌چنان، عشق آن‌چنان، تقوا و پاکی و طهارت آن‌چنان، نیست؛ خیر، همین نمازی که الآن می‌خوانید؛ هر جور است؛ مقیّد شوید به این که آن را اوّل وقت به جا بیاورید. 💫نگذارید اقامه‌ی نمازتان از اوّل وقت بگذرد. هر چه پیش آمد؛ هر کار ضروری که پیش آمد؛ نگذارید روی نماز اوّل وقت تأثیر بگذارد. لذا در احادیث فراوان داریم؛ امیرالمؤمنین علیه‌السّلام فرمودند، ائمه‌ی دیگر علیهم‌السّلام هم فرمودند همه‌ی اعمالت را تابع نمازت قرار بده. 💫نماز را باید اوّل وقت خواند و وقت‌های دیگر را به سایر کارها اختصاص داد. نه اینکه برای کارهای دیگر برنامه‌ریزی کنیم و هر وقت برنامه خالی شد؛ آن موقع به سراغ نماز برویم. امروز همه‌ به صورت جدّی به هم قول بدهیم که نگذاریم نمازمان از اوّل وقت به تأخیر بیفتد. این را مصمّم شویم. با خدای خودمان عهد ببندیم که اگر خدای ناکرده تا حالا هم گاهی اوقات بی‌توجّهی می‌کردیم؛ گاهی اوقات مشغولیّاتی برای خودمان فراهم می‌کردیم که نمی‌گذاشت اوّل وقت نماز بخوانیم؛ از امروز به بعد مصمّم باشیم که نمازمان از اوّل وقت به تأخیر نیفتد. آن‌وقت خواهید دید با همین نماز دست و پا‌شکسته‌ای که می‌خوانیم؛ خدای متعال چه آثار و برکات عظیمی به ما می‌دهد. لذا به خواندن نماز در اوّل وقت مقیّد باشیم. 🎤 استاد مهدی طیّب| ╔═✿══🌹══✿═╗ 🔗 @ahlevela ╚═✿══🌹══✿═╝
‍ 🟨 اهتمام به نمـــاز اوّل وقت در مورد نماز اوّل وقت تعابیر مختلفی هست. نماز اوّل وقت، نمازی است که هم‌آهنگ و همراه با نماز حجّت و ولیّ اعظم خدا برگزار می‌شود و به برکت نماز حضرت، نماز انسان هم قبول می‌شود. همان‌طور که می‌دانید سوره‌ی حمد را که در نماز می‌خوانید، به صیغه‌ی جمع می‌گویید: «اِيّاكَ نَعْبُدُ وَ اِیّاكَ نَسْتَعين‏» در نماز اوّل وقت، در این جمع، امام زمان علیهالسّلام هم هستند. آیا دیده‌اید بعضی از کاسب‌ها جنس‌ها را در‌هم می‌فروشند؟ می‌گویند فلان جنس در‌هم است؛ این کارتُن را یک‌جا به این ‌قیمت می‌دهم. دیگر کسی حق ندارد جنس آن کارتن را سَوا کند. ما هم اگر در نمازمان بگوییم: در هم «اِیّاکَ نَعبُدُ»؛ و این‌گونه به خدا بفروشیم؛ آن‌وقت خدا عبادت امثال بنده‌ی روسیاهِ خطاکار را با عبادت اولیائش یک‌جا می‌خرد. گفتیم: «اِیّاکَ نَعبُدُ» خدایا ما ( نمازگزاران و از جمله، حجّت خدا ) داریم نمازمان را دسته‌جمعی می‌فروشیم؛ خدا هم دسته‌جمعی می‌خرد. آن موقع نماز همه‌ را پذیراست. عبادات همه مقبول درگاه حق واقع می‌شود. وقتی انسان نمازش را اوّل وقت انجام می‌دهد؛ این حُسن را دارد که همراه با امام زمان علیه‌السّلام می‌گوید: «اِیّاکَ نَعبُدُ». و خدا عبادت این نمازگزار را هم همراه با عبادت امام زمان علیه‌السّلام، عبادت اولیاء خدا، عارفان بالله، انسان‌های اهل معنا و اهل کمال می‌پذیرد. پس این قول جدّی را از همه‌ی عزیزان گرفتیم که إن‌شاء‌الله نگذاریم نمازمان از اوّل وقت به تأخیر بیفتد؛ خصوصاً نماز صبح که بعضی‌ها در فصل بهار کمی تنبلی می‌کنند و سختشان است از بستر برخیزند. إن‌شاء‌الله به صورت جدّی هر پنج نماز را با اهتمامی که به خرج می‌دهیم؛ اوّل وقت به جا بیاوریم. خود این اهتمام آثار زیادی دارد؛ خیلی از کمالاتی را که در نماز ضروری است؛ اوّل وقت به جا آوردن نماز، إن‌شاء‌الله آنها را به دنبال می‌آورد. 🎤 استاد مهدی طیّب| ╔═✿══🌹══✿═╗ 🔗 @ahlevela ╚═✿══🌹══✿═╝
‍ 🟨 نماز ظاهـــری دارد و باطنـــی 💫نماز مثل عالم خلقت است؛ مثل وجود انسان است؛ ظاهری دارد و باطنی. همان‌طور که انسان ظاهر و باطنی دارد و این دو لازم و ملزوم هم‌اند؛ ظاهر و باطن نماز هم لازم و ملزوم هم‌اند. بنابراین نباید از باطن نماز غافل بود. 💫گمان نکنیم نماز فقط اعمال ظاهری است و اذکار و قرائت و حرکات، همه‌ی نماز است! نه، این پیکره‌ی نماز است. پیکره به روحی نیاز دارد تا به یک موجود زنده تبدیل شود. روح نماز، باطن نماز است. نماز یک حقیقت ملکوتی و باطنی دارد که فردای قیامت ظاهر می‌شود. حتّی در احادیث داریم که وقتی کسی نماز اوّل وقت می‌خواند؛ حقیقت باطنی نماز، او را دعا می‌کند. می‌گوید: «حَفَظْتَنِی حَفَظَکَ اللهُ» وقتی نماز را آخر وقت می‌خواند، حقیقت باطنی نماز، نمازگزار را نفرین می‌کند؛ می‌گوید: «ضَیَّعتَنِی ضَیَّعَکَ اللهُ» مرا ضایع کردی؛ خدا تو را ضایع کند. پس نماز حقیقتی دارد. 💫موقع جان دادن، نماز مجسّم می‌شود؛ و کنار محتضر قرار می‌گیرد. در عالم قبر نماز به صورت یک انسان بسیار خوش‌سیما، مصاحِب انسان مؤمنِ نمازگزار خواهد بود. این باطن نماز است. نماز فقط قرائت و اذکار و حرکات نیست. اینها پیکره‌ی نماز است. 💫البتّه روح وقتی می‌تواند حضور پیدا کند که جسمِ سالمی وجود داشته باشد. اگر جسم انسان بیمار شود؛ روح بدن را ترک می‌کند. همان‌طور روح نماز هم در نمازی حضور پیدا می‌کند که پیکره‌اش سالم باشد. بنابراین دقّت در انجام نماز، طبق موازین شرع و احکام فقهی، لازمه‌ی راه یافتن به باطن و ملکوت نماز است. 💫احکام نماز را خوب یاد بگیریم. دشوار که نیست. در رساله‌های عملیّه هست. خوشبختانه نرم‌افزارهای آموزش احکامِ بسیاری هم تولید شده و در دسترس است و جلساتی هم هست که در آن احکام شرعی را تدریس می‌کنند. احکام درست‌نماز‌خواندن را یاد بگیریم تا نمازمان صحیح و درست باشد. 💫بعد از درست بودن، بحث مقبول بودن نماز مطرح می‌شود که به باطن و ملکوت نماز مربوط است. همان‌طور که صحّت نماز مستلزم مراعات احکام ظاهری نماز است؛ راه یافتن به باطن نماز و مقبولیّت نماز هم مستلزم مراعات آداب باطنی نماز است و اگر کسی آداب باطنی را به جا نیاورد؛ نمازش نمازی بی‌روح است؛ پیکره‌ی مرده‌ای است که هیچ خاصیّت و سازندگی ندارد. و اگر خدای ناکرده نماز مقبول نشود؛ همه‌ی اعمال انسان هم مردود است و این خسارت بسیار عظیمی است. 💫اگر نماز روح نداشته باشد و حقیقت زنده نماز در پیکر نماز نباشد؛ نماز مقبول نیست. وقتی مقبول نبود؛ همه‌ی اعمال دیگر هم مقبول نیست. پس انسان باید اهتمام بورزد تا نمازش در بُعد باطنی زنده باشد و آداب باطنی نماز در آن مراعات شود؛ این نکته‌ی مهمّی است. 🎙استاد مهدی طیّب|
‍ 🟨 ‍ اصلِ روحِ حاکم بر نماز، مثل همه‌ی عبادات دیگر، اصل عبودیّت است. کسی به حقیقت نماز راه دارد که به حقیقت عبودیّت راه پیدا کند. 💫اگر «اَلصَّلوٰةُ مِعراجُ الْمُؤمِنِ» پیغمبر اکرم که سفر معراج را طی کردند؛ قرآن کریم راجع به این سفر فرمود: «سُبْحانَ الَّذِي اَسْرى‏ٰ بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَى الْمَسْجِدِ الاَقْصَىٰ‏» نفرمود: «اَسریٰ بِرَسُولِهِ». فرمود: منزّه است خدایی که شبانه عبد خود را به معراج برد. واژه‌ی «عَبدِهِ» خیلی عمیق است. نگفت عبدالله؛ نگفت عبد‌الرّحمن؛ نگفت عبد‌الکریم؛ نگفت عبد‌الرّحیم. هیچکدام از اینها را نگفت. گفت: «عَبدِهِ». «ه» مقامی بالاتر از مرتبه‌ی تعیّناتِ اسمائیِ حضرت حقّ است؛ این عبودیّت مطلق است. پس کسی به معراج راه دارد که «عبدِهِ» یا «عبدُهُ» شود؛ عبدِ « هُ » شود؛ به عبودیّت مطلق حضرت حق راه پیدا کند. او می‌تواند به معراج برود و «اَلصَّلوٰةُ مِعراجُ الْمُؤمِنِ» . 💫پس برای این که بتوان این سفر آسمانی را طی کرد؛ باید به حقیقت عبودیّت راه پیدا کرد. یعنی باید از انّیّت و انانیّت خود خالی شد؛ از خودبینی، خودخواهی، خودسری و خودرأیی تهی شد؛ و‌الاّ نماز از شخص پذیرفته نیست. خودبینی و خودرائی در مذهب رندان نیست کفر است در این مذهب، خودبینی وخودرایی 💫انسان خودبین و خودسر و خودرأی کافر است و نماز خواندن کافر چه فایده دارد؟! پس برای این که با نماز به معراج برویم؛ باید به عبودیّت برسیم و برای رسیدن به عبودیّت، باید از انّیت و انانیّت تهی شویم؛ از خودبینی و خودخواهی و خودرأیی و خودپسندی تهی شویم و نجات پیدا کنیم. و اگر کسی به حقیقت عبودیّت راه پیدا کرد؛ به حقیقت ربوبیّت راه پیدا می‌کند. 💫در حدیث منسوب به امام صادق علیه‌السّلام است که حضرت فرمودند: «اَلعُبُودِیَّةُ جَوهَرَةٌ کُنهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ» عبودیّت گوهری است که کُنهِ آن ربوبیّت و رسیدن به مقام خداگونگی و خلیفة‌اللّهی و تخلّق‌ باخلاق‌الله و اصتباغ بصبغة‌الله است؛ و رسیدن به مقام ولایت است. پس کسی می‌تواند به حقیقت ربوبیّت راه پیدا کند که به رقیقه‌ی عبودیّت راه پیدا کرده باشد و کسی به عبودیّت راه دارد که از خودخواهی و خودسری و خودرأیی خلاص شده و وجودش را از آن پاک کرده ؛ تا نماز، نماز شود. 💫 کسی به حقیقت نماز راه دارد که به حقیقت عبودیّت راه پیدا کند. اگر «اَلصَّلوٰةُ مِعراجُ الْمُؤمِنِ» پیغمبر اکرم که سفر معراج را طی کردند؛ قرآن کریم راجع به این سفر فرمود: «سُبْحانَ الَّذِي اَسْرى‏ٰ بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ اِلَى الْمَسْجِدِ الاَقْصَىٰ‏» نفرمود: «اَسریٰ بِرَسُولِهِ». فرمود: منزّه است خدایی که شبانه عبد خود را به معراج برد. واژه‌ی «عَبدِهِ» خیلی عمیق است. نگفت عبدالله؛ نگفت عبد‌الرّحمن؛ نگفت عبد‌الکریم؛ نگفت عبد‌الرّحیم. هیچکدام از اینها را نگفت. گفت: «عَبدِهِ». «ه» مقامی بالاتر از مرتبه‌ی تعیّناتِ اسمائیِ حضرت حقّ است؛ این عبودیّت مطلق است. 💫پس کسی به معراج راه دارد که «عبدِهِ» یا «عبدُهُ» شود؛ عبدِ « هُ » شود؛ به عبودیّت مطلق حضرت حق راه پیدا کند. او می‌تواند به معراج برود و «اَلصَّلوٰةُ مِعراجُ الْمُؤمِنِ» . پس برای این که بتوان این سفر آسمانی را طی کرد؛ باید به حقیقت عبودیّت راه پیدا کرد. یعنی باید از انّیّت و انانیّت خود خالی شد؛ از خودبینی، خودخواهی، خودسری و خودرأیی تهی شد؛ و‌الاّ نماز از شخص پذیرفته نیست. خودبینی و خودرائی در مذهب رندان نیست کفر است در این مذهب، خودبینی وخودرایی 💫انسان خودبین و خودسر و خودرأی کافر است و نماز خواندن کافر چه فایده دارد؟! پس برای این که با نماز به معراج برویم؛ باید به عبودیّت برسیم و برای رسیدن به عبودیّت، باید از انّیت و انانیّت تهی شویم؛ از خودبینی و خودخواهی و خودرأیی و خودپسندی تهی شویم و نجات پیدا کنیم. و اگر کسی به حقیقت عبودیّت راه پیدا کرد؛ به حقیقت ربوبیّت راه پیدا می‌کند. 💫 در حدیث منسوب به امام صادق علیه‌السّلام است که حضرت فرمودند: «اَلعُبُودِیَّةُ جَوهَرَةٌ کُنهُهَا الرُّبُوبِیَّةُ» عبودیّت گوهری است که کُنهِ آن ربوبیّت و رسیدن به مقام خداگونگی و خلیفة‌اللّهی و تخلّق‌ باخلاق‌الله و اصتباغ بصبغة‌الله است؛ و رسیدن به مقام ولایت است. 💫پس کسی می‌تواند به حقیقت ربوبیّت راه پیدا کند که به رقیقه‌ی عبودیّت راه پیدا کرده باشد و کسی به عبودیّت راه دارد که از خودخواهی و خودسری و خودرأیی خلاص شده و وجودش را از آن پاک کرده ؛ تا نماز، نماز شود. 🎙استاد مهدی طیب|
◻️ طمأنینه ادب باطنی دوم نماز 💫همان‌طور که در نماز طمأنینه‌ی ظاهری لازم است و اگر شخص در نماز زیاد حرکت کند؛ نمازش باطل است و باید بر بدن نمازگزار آرامشی حاکم باشد تا نمازش صحیح باشد؛ طمأنینه‌ی باطنی هم داریم؛ یعنی رسیدن به آرامش باطنی؛ یک روح آرام داشتن. 💫راه دستیابی به آرامش باطنی ذکر خداست «اَلا بِذِكْرِ اللهِ تَطْمَئِنُّ‏ الْقُلُوبُ‏» رسیدن به مقام اطمینان، مستلزم یاد فراوان خداست که فرمود: «اُذْكُرُوا اللهَ ذِكْراً كَثِيراً» اذکر کثیر اطمینان باطنی را در پی می‌آورد. انسان با تلقینِ ذکر به قلب خود، به آرامش باطنی راه پیدا می‌کند. 💫در مبحث ذکر گفتیم که اوّل انسان با زبان به طفل دلش تلقین می‌کند؛ وقتی طفل دل زبان گشود؛ دیگر طفل دل است که زبانِ ظاهر را به گفتن وامی‌دارد. اوّل شما با زبان ظاهری ذکری را تکرار کردید؛ به قلبتان تلقین کردید؛ تا قلب متذکّر شد. منتهیٰ وقتی قلب ذاکر شد؛ از آن پس قلب است که زبان را به حرکت می‌آورد. امام صادق علیه‌السّلام فرمودند: «فَاجعَلْ قَلْبَکَ قِبلَةً لِلِسانِکَ» قلب خود را قبله‌ی زبانت قرار ده. یعنی حالا دیگر زبان به دنبال و به تَبَعِ قلب، ذاکر می‌شود. 💫ذکری که بر زبان جاری می‌شود؛ به تَبَعِ ذکری است که در قلب حضور دارد. خوب اگر به اینجا رسید؛ اطمینان و طمأنینه و ثبات در توحید حاصل می‌شود؛ و‌الاّ اگر این نباشد، بسیار خطرناک است. اگر چیزی به جان و قلب انسان ننشسته باشد؛ یک امر عارضی خواهد بود و خطرِ از دست رفتن آن بسیار زیاد است. گاهی اوقات در شرایط ترس و هول و هراس، خیلی از چیزهایی که انسان بلد است از خاطرش می‌رود؛ حتّی نام دوست یا فرزند خود را فراموش می‌کند. رفیقی که من سال‌ها صدایش کرده‌ام؛ فرزندی که اصلاً خودم نامش را گذاشته‌ام؛ سال‌هاست هزاران هزار بار صدایش زده‌ام؛ امّا ترس که آمد، نامش فراموش می‌شود. حال چه ترسی بزرگ‌تر از هولِ مرگ و جان دادن؟ ترس حشرِ در صحرای محشر و فَزَعِ اکبر؟! چه ترسی بزرگ‌تر از اینها؟! 💫لذا اگر اعتقادات انسان به دلش ننشسته باشد؛ در دل تثبیت نشده باشد؛ این خطر هست که انسان در موقع جان دادن، عقائدش را فراموش کند. اصلاً خدا ازیادش برود. پیغمبر اکرم از یادش برود. ولو این که وقتی در دنیاست؛ سال‌های سال به وحدانیّت خدا، به رسالت پیغمبر صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم و به ولایت ائمّه علیهم‌السّلام شهادت دهد؛ ولی هول و ترس جان دادن سبب می‌شود همه فراموش شود. 💫بنابراین باید به مقام اطمینان و طمأنینه رسید. راهش هم همان است که عرض شد. انسان حقائقی را که عقل پذیرفته، با تلقینِ مکرّر به دل، وارد قلبش نماید تا به یقین و باور قلبی تبدیل شود. آن‌وقت ماندگار، با‌ثبات و همیشگی شود. 🎤 استاد مهدی طیّب، ╔═✿══🌹══✿═╗ 🔗 @ahlevela ╚═✿══🌹══✿═╝