💠 حاج محمد اسماعيل دولابي در اشارهی اجمالی به سرگذشت #سیر_عرفانی خویش چنین میفرمود:
« در ایام جوانی همراه پدرم به #نجف اشرف مشرّف شده بودم. در آن زمان به شدّت تشنهی علوم و معارف دینی بودم و با تمام وجود خواستار این بودم که در نجف بمانم و در حوزه تحصیل کنم، ولی پدرم که مسن بود و جز من پسر دیگری نداشت که بتواند در کارها به او کمک کند، با ماندنم در نجف موافق نبود.
✨در حرم امیرالمؤمنین علیه السّلام به حضرت التماس میکردم ترتیبی دهند که در نجف بمانم و درس بخوانم و آنقدر سینهام را به ضریح حضرت فشار میدادم و میمالیدم که موهایش کنده و تمام سینهام زخم شده بود. حالم به گونهای بود که احتمال نمیدادم بهایران برگردم. به خودم میگفتم یا در نجف میمانم و مشغول تحصیل میشوم یا اگر مجبور به بازگشت شوم، همینجا جان میدهم و میمیرم.
⭕️با علمای نجف هم که مشکلم را در میان گذاشتم تا مجوّزی برای ماندن در نجف از آنها بگیرم، به من گفتند که وظیفهی تو این است که #رضایت_پدرت را تأمین کنی و برای کمک به او به ایران بازگردی. در نتیجه نه التماسهایم به حضرت امیر کاری از پیش برد و نه متوسّل شدنم به علما مرا به خواستهام رساند.
✅ تا اینکه با همان حال ملتهب همراه پدرم به #کربلا مشرّف شدیم. در حرم حضرت اباعبدالله علیه السّلام در بالاسر ضریح حضرت همه چیز حل شد و هر چه را میخواستم، به من عنایت کردند؛ به طوری که هنگام مراجعت حتّی جلوتر از پدرم و بدون هرگونه ناراحتی به راه افتادم و به ایران بازگشتم.
در ایران اوّلین کسانی که برای دیدن من به عنوان زائر عتبات، به منزل ما آمدند، دو نفر آقا سیّد بودند. آنها را به اتاق راهنمایی کردم و خودم برای آوردن وسایل پذیرایی رفتم. وقتی داشتم به اتاق برمیگشتم، جلوی در اتاق پردهها کنار رفت و حالت مکاشفهای به من دست داد و در حالی که سفره دستم بود، حدود بیست دقیقه در جای خود ثابت ماندم.
✨دیدم بالای سر ضریح #امام_حسین علیه السّلام هستم و به من حالی کردند که آنچه را میخواستی، از حالا به بعد تحویل بگیر. آن دو آقا سیّد هم با یکدیگر صحبت میکردند و میگفتند او در حال خلسه است. از همانجا شروع شد؛ آن اتاق شد بالای سر ضریح حضرت و تا سی سال عزاخانهی اباعبدالله علیه السّلام بود و اشخاصی که به آنجا میآمدند، بی آن که لازم باشد کسی ذکر مصیبت بکند، میگریستند. در اثر عنایات حضرت اباعبدالله علیه السّلام کار به گونهای بود که خیلی از بزرگان مثل مرحوم حاج ملاّ آقاجان زنجانی، مرحوم آیتالله شیخ محمّدتقی بافقی و مرحوم آیتالله شاهآبادی، بدون اینکه من به دنبال آنها بروم و از آنها التماس و درخواست کنم، با علاقهی خودشان به آنجا میآمدند. بعد از آن مکاشفه به ترتیب به چهار نفر برخوردم که مرا دست به دست به یکدیگر تحویل دادند....
↩️به هر تقدیر، همهی عنایاتی که به من شد، از برکات #امام_حسین علیه السّلام بود. از راه سایر ائمّه هم میتوان به مقصد رسید، ولی راه امام حسین علیه السّلام خیلی سریع انسان را به نتیجه میرساند. چون کشتی امام حسین علیه السّلام در آسمانهای غیب خیلی سریع راه میرود. هر کس در سیر معنوی خود حرکتش را از آن حضرت آغاز کند، خیلی زود به مقصد میرسد.»
📘 مصباح الهدي / تأليف استاد مهدي طيب
#مصباح_الهدي #حاج_محمد_اسماعيل_دولابي
📡 سایت اهلولاء | تلگرام | اینستاگرام | ایتا | بله
╔═✿══🌹══✿═╗
🔗 @ahlevela
╚═✿══🌹══✿═╝
🕊در روز سوم شعبان وقتی ملائکه فوجفوج برای تبریک میلاد اباعبدالله علیهالسّلام به محضر رسولالله صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم میآمدند، #فطرس متوجّه شد. گفت: چه خبر شده است که این همه ملک از آسمان نازل میشود؟ ملائکه خبر میلاد دومین فرزند دخت پیامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم را به فطرس دادند.
🕊 فطرس اجازه خواست که همراه آنها برود و با شرمساری از معصیتی که کرده بود و از درگاه الهی رانده شده بود، خدمت رسولالله صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم رسید. پيامبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم به او گفتند: اگر میخواهی بخشیده شوی و بال و پرت دوباره به تو عطا شود و به جوار الهی پر کشی، برو این بال و پر سوختهات را به گهواره و قنداقهی اباعبدالله بکش!
🕊فطرس بال و پر سوختهاش را به قنداقهی اباعبدالله علیهالسّلام زد و دوباره همان بال و پر نخستین به او عطا شد. شادمان شد و از رسولالله صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم تشکر کرد و گفت: در قبال این لطفی که از جانب اباعبدالله علیهالسّلام به من شد، من متعهّد میشوم که تا قیامت هرکس، از هرجای عالم به اباعبدالله سلام دهد، من پیام سلام او را به محضر حضرت برسانم.
🕊 ما هم بال و پرهایمان سوخته؛ غفلت، معصیت، شهوت، نفسانیت، هوسها و ... بال و پر روح ما را که خانهاش عرش الهی است، سوزانده و در این عالم خاک، به تبعید محکوم شدهایم. ان شاء الله روز سوم شعبان ما هم برویم کنار گهوارهی اباعبدالله علیهالسّلام. كشتی امام حسین علیهالسّلام، وسیعترین کشتی است؛ برای امثال منِ آلوده و اسیر نفس هم جا هست.
◀️ کشتی اباعبدالله علیهالسّلام، نه علم میخواهد، نه هیچ چیز دیگر. دیدید چه کسانی سوار کشتی شدند؟! زهیری که عثمانی مذهب بود! حرّی که فرماندهی لشکر ابنمرجانه بود! ٣٥ نفر شب عاشورا از لشکر عمر سعد ملحق شدند و جزء شهدای کربلا شدند. لذا ما هم روز سوم ماه شعبان برویم کنار گهوارهی اباعبدالله علیهالسّلام.
🎤 در محضر استاد مهدی طیّب
╔═✿══🌹══✿═╗
🔗 @ahlevela
╚═✿══🌹══✿═╝
#امام_حسین علیهالسّلام
39.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #كليپ: آيتـــی از لُطفـــ
(ماجراي شنيدني مرد شامي و امام حسين عليه السلام)
⏳ مدت: ٤ دقيقه و ٣٧ ثانيه
#امام_حسین علیهالسّلام
╔═✿══🌹══✿═╗
🔗 @ahlevels
╚═✿══🌹══✿═╝
🚩خروج اباعبداللهالحسین علیه السلام از مکّه بهسمت کوفه
🗓 در روز هشتم ماه ذیالحجّهی سال شصتم هجریقمری ماجرای حرکت اباعبداللهالحسین علیه السلام از مکّه بهسمت کوفه و نهایتاً بهسمت کربلا ثبت شده است.
🚩حضرت اباعبدالله علیه السلام روز هشتم ماه ذیالحجّه که #یوم_الترویه (1) و روزی است که حجّاج آب برمیداشتند، در یومالتّرویه، یعنی درست در شرایطی که همهی مردم بهسمت منا و عرفات میروند، اباعبداللهالحسین علیه السلام راه را جدا کردند و بهسمت کوفه حرکت کردند.
⭕️اين هم یک اقدام کاملاً دقیق و حساب شده بود. کاری کاملاً چشمگیر بود؛ چون اگر حضرت چند روز قبل از آن حرکت میکردند، کسی احساس نمیکرد؛ امّا آن روز در ذهن همه این پرسش پیش آمد که چه شده پسر پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله مناسک را رها کرده است؛ بهجای اینکه همراه حاجیان بیاید و مراسم حج را انجام دهد؛ به جای دیگری سفر میکند؟ این یک حرکت بسیار دقیق بود برای اینکه ذهنها را برای پیجویی علّت این قضیه حسّاس کند.
⭕️ اینکه معمولاً مدّاحها و هیئتیها می گویند حضرت قصد حج را به عمرهی مفرده تبدیل کردند؛ حرف دقیقی نیست. حضرت اباعبدالله علیه السلام از روز اوّل که وارد مکّه شدند، به قصد عمرهی مفرده آمدند و قصد حج نداشتند؛ لذا عمرهیشان را که انجام دادند، رفتن به عرفات، مشعر و منا برآن حضرت واجب نبود.
↩️ حضرت در روز #هشتم_ماه_ذی_الحجه ی سال شصتم هجریقمری از مکّه بیرون آمدند و سفری را آغاز کردند؛ که به کربلا و واقعهی عظیم عاشورا منجر شد.
🎤 در محضر استاد مهدی طیب
@ahlevela
--------------------------------
📝 1. "ترویة" یعنی آب برداشتن. حجّاج در این روز در مکّه آب بر می داشتند و همراه می بردند که شب عرفه را در منا بمانند؛ روز عرفه به عرفات و در پی آن به مشعر و منا بروند. برای این سفر آب همراه می بردند.
#ماه_ذي_الحجه
#امام_حسین علیه السلام
💠 خوشا به حال کسانی که روز عرفه به آستان اباعبدالله الحسین علیه السلام مشرّفند.
🔹 از برجستهترین مراقبههای روز عرفه، زیارت اباعبدالله الحسین علیه السلام است. کسانی که به صورت ظاهر این توفیق را ندارند؛ خوب است قلبها را از دور روانهی حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام کنند و زائر آن بزرگوار باشند.
🔹با توجّه به روایتی که از امام علیه السلام نقل شده است (1) که امید است زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی رضی الله عنه در سرزمین ری همپایهی زیارت اباعبدالله الحسین علیه السلام مورد عنایت پروردگار و توجّه اهل بیت علیهم السلام واقع شود؛
🔹 اگر میتوانید، روز عرفه لااقل به حرم سیّد الکریم علیه السلام مشرّف شوید و در داخل حرم، چشمانتان را ببندید و تصوّر کنید که در حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام هستید؛ اوّل به حضرت اباعبدالله علیه السلام سلام دهید و آن حضرت را زیارت کنید؛ بعد حضرت عبدالعظیم را زیارت کنید.
◀️ این را همیشه به یاد داشته باشید؛ نه تنها برای روز عرفه، هر وقت به زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السلام رفتید، چنین کنید. انشاءالله روز عرفه هم موفّق شوید به حرم سیّد الکریم رضی الله عنه بروید و زیارت مخصوصهی امام حسین علیه السلام در روز عرفه را آنجا بخوانید.
🔹 امید است همان حال و هوای حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام را احساس کنید و عنایاتی که اگر موفّق بودید به صورت ظاهر به کربلای معلّیٰ مشرّف شوید، نصیبتان میشد؛ ان شاء الله در حرم حضرت عبدالعظیم علیه السلام هم خدای متعال عنایت میفرماید.
🎤 در محضر استاد مهدی طیب
📘 1. مجلسی، بحار، ج 99، ص 268.
#ماه_ذي_الحجه
#روز_عرفه
#امام_حسین علیه السلام
🔴 1️⃣ روز اوّل ماه محرّم: ملاقات حرّ با اباعبداللهالحسین عليه السلام.
🗓روز اوّل محرّم سال شصت و یک هجری قمری، آغاز محرّم حسینی است و بهلحاظ نهضت عاشورا روز ویژهای است.
🎪 در این روز قافلهی اباعبداللهالحسین عليه السلام در مسیر حرکت بهسوی #کوفه، بین راه با سپاه حرّبنیزیدریاحی مواجه میشود. حرّ از طرف ابنزیاد مأموریت داشت جلوی راه امام را سد کند. آن صحنه هم صحنهی فوقالعاده عجیبی است.
◀️حضرت اباعبدالله عليه السلام به همراهان خود دستور داده بودند آب کافی بردارید. هنگامیکه با سپاه حرّ روبرو شدند؛ با اینکه سپاه دشمن بود، امّا چون آن سپاه تشنه بود، حضرت اباعبدالله عليه السلام به یارانشان دستور دادند به خودشان و هم به اسب هایشان آب بدهید.
⭕️ حتّی یکی از سپاهیان حرّ که جزء جنایتکاران واقعهی عاشورا هم هست، نقل میکند آن روز من بهقدری حالم ناجور بود که حتّی توان و قوّت این را که خودم از دهانهی مشک #آب بنوشم، نداشتم. خود اباعبدالله عليه السلام دهانهی مشک را به دهان من گذاشتند و به من آب دادند. دیدیم روز عاشورا آنها جواب این کار را چطور دادند!
❗️ماجراي ملاقات حرّ و اباعبدالله عليه السلام، ممانعتی که او از حرکت اباعبدالله عليه السلام به عمل آورد و تازیانهی بیدارییی که حضرت اباعبدالله عليه السلام به او زدند و ادبی که او به خرج داد، قابل تأمّل است.
✅ حرّ در رویارویی با قافلهی اباعبداللهالحسین عليه السلام دوبار در برابر حضرت #ادب ورزید.
یکبار وقتی حضرت فرمودند: مادرت به عزایت بنشیند؛ عرض کرد: یا اباعبدالله ع! اگر نبود که شما فرزند دختر پیغمبر صلي الله عليه و آله هستید، هرکه بودید من جواب شما را میدادم؛ امّا من جرأت نمیکنم به شما چیزی بگویم. هم این ادبی که ورزید. هم ظهرهنگام که حضرت اباعبدالله عليه السلام میخواستند با یاران خودشان نماز بخوانند، حرّ به سربازان خود گفت: بیایید به اباعبدالله عليه السلام اقتدا کنید.
◀️ پاسخ این دو ادبی که ورزید، توفیقی بود که #روز_عاشورا برای توبه پیدا کرد و مقام بلندی بود که در عالم هستی با جانبازی در راه اباعبداللهالحسین عليه السلام پيدا کرد.
🎤استاد مهدي طيب - ٩ آبان ٩٢
#سيره_و_تاريخ #امام_حسین #محرم #حر
🏴 @ahlevela
🔴روز دوم محرّم أباعبدالله الحسین علیه السلام و اهل بیتشان وارد سرزمین #کربلا شدند؛ دشت کربلا بین روستایی به نام کربلا و منطقه اي به نام نواویس است.
📜از جانب إبن زیاد پیکی برای أباعبدالله علیه السلام آمد و نامه اي را آورد. إبن زیاد در آن نامه خبر داده بود ای حسین! یزید به من دستور داده است که حتّی' غذا نخورم؛ آب نخورم، پیش از آنکه یا تو را بکشم؛ یا تو را مجبور کنم که با یزید بیعت کنی. حضرت نویسنده نامه را نفرین کردند و وقتی پیک گفت پاسخ نامه چیست؟ فرمودند این نامه جواب ندارد.
🎤استاد مهدي طيب
#ماه_محرم #امام_حسین
41.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #كليپ وقایع روز دوم محرم (۲)
🔴 امام حسين عليه السلام برای اصحاب سخنرانی کردند و فرمودند:
اَلنّاسُ عَبِيدُ الدُّنْيا: مردم بندهی دنیا هستند.
وَ الدِّينُ لَعِقٌ عَلَىٰ اَلْسِنَتِهِمْ: و دین مثل آبی است که در دهانشان میگردانند. آب دهانشان است؛ «لَعِق» است.
يَحُوطُونَهُ ما دَرَّتْ بِهِ مَعايِشُهُمْ: تا وقتیکه این آب، شیرین و لذّتبخش است، آن را در دهانشان میگردانند!
فَاِذا مُحِّصُوا بِالْبَلاءِ قَلَّ الدَّيّانُونَ: امّا بهمحض اینکه با #بلا محک میخورند و آزموده میشوند و به بلا مبتلا میگردند؛ بهمحض اینکه میبینند دینداری مقارن با تحمّل بلایا و سختیهاست؛ دیندارها بسیار
اندک میشوند.
#امام_حسین #حدیث
من خس بی سروپایم که به سیل افتادم
او که می رفت مرا هم به دل دریا برد
۞ حاج محمد اسماعیل دولابی: امام حسین علیه السّلام مجرا و نهری بین خدا و خلق است. هر کس محاذی او شود، او را به بالا میبرد. وقتی با #امام_حسین علیه السّلام کارت اصلاح شد، عبادتت هم تمام شد، دنیا هم تمام شد و به جای اصلی خودت رفتهای.
📘مصباح الهدی ص ۳۰۲
#زهیر_بن_قین #حر_بن_یزید_ریاحی #وهب
#موت #دنیا #عبادت #شهید #طاعت #عبادت #یقین #دنیا
🔴 روز چهارم ماه محرم:
📢 ابن زیاد در مسجد جامع کوفه همهٔ مردم #کوفه را جمع کرد و سخنرانی مفصلّی کرد و کلی از یزید بن معاویه تعریف کرد که چقدر خوب است! چقدر امنیّت در حکومتش حاکم کرده! چقدر سخاوتمند و چقدر اهل بذل و بخشش است! واينکه مواجب مردم را دوبرابر و بعد از این هم بیشتر خواهد کرد.
💰و بعد هم دستور داد که مأمورانش بین مردم پول پخش کنند و در چنین شرایطی گفت كه حسین عليهالسلام عليه این یزید که مثل پدرش #معاويه شخصیّت بسیار جلیلالقدر و خوبی است قیام و خروج کرده است! و ما باید جلوی او را بگیریم و به جنگ او برویم.
💰این مردم نابخردِ سست ایمانِ دین به دنیا فروش، با همین پولها و با همین سخنرانیها و با تهدیدهایي که ابن زیاد کرد که شما میدانيد که بنی امیه با دشمنانش چه ميكند! بنابراین به مصلحت شما این است که به جنگ #حسین بياييد. در همان مجلس جمعیت زیادی بسیج شدند.
🚩شمر قدم جلو گذاشت. چهار هزار نفر برای جنگ با امام حسین (ع) به شمر پیوستند.
🚩رکاب کلبی آمد جلو، دو هزار نفر هم از مردم کوفه به او ملحق شدند.
🚩حصین بن نمیر آمد جلو چهار هزار نفر هم به او پیوستند.
🎪 بنابراین فی المجلس ده هزارلشکر در همان لحظه برای جنگ با اباعبدالله الحسین بسیج شدند!
🚩علاوه بر عمر سعد که با چهار هزار نفر قبلاً به کربلا رفته بودند.
⭕️ ابن زیاد سراغ شبث بن ربعی فرستاد. ابن زیاد خیلی زیرک و مکّار است.خیلی دنبال فرمانده هاي مقتدر نظامی نمی گشت؛ دنبال چهرههاي موجهی که عنوان دیانت، تدیّن و معنویت را داشتند، میگشت تا برای آبرو و برای توجیه جنایتش از انها استفاده کند.
↩️ لذا" عمر سعد" كه پدرش "سعدبن ابی وقّاص" بود و فرمانده خیلی سلحشوری بود را انتخاب نمود. اما پسر اصلاً اهل جنگ و کارزار نبود؛ اهل فرماندهی نبود؛ مشهور بود به اینکه آدم مقدس و خوبی است.
⭕️شبث بن ربعی هم همینطور بود. او هم موجه بود. به عنوان انسان متدین شناخته شده بود. ابن زیاد سراغ شبث بن ربعی فرستاد. شبث بن ربعی اول تظاهر کرد که مریض است. سپس ابن زیاد گفت ما از این شوخیها سرمان نمیشود! که دیگر شبث ترسید و آمد. او هم هزار نفر از هم قبیلههایش را برداشت و به آنها ملحق شد.
شبث بن ربعی جزو امضاء کنندگان دعوت نامه به امام حسین علیهالسلام بود، شخصیت عجیب و غریبی است! از جنایاتی که در #کربلا کرد و در بازگشت هم در #کوفه یک مسجد به شکرانه قتل امام حسین علیهالسلام ساخت.
🎤استاد مهدي طيب
#امام_حسین #ماه_محرم
🔴 روز پنجم ماه محرم:
🚩ابن زیاد، شبث بن ربعی را احضار کرد و شبث خودش رو فروخت و هزار نفر لشکر وسواره نظام هم فراهم کرد و آمد به سپاه عمر سعد ملحق شد.
🚩 روز ششم ماه محرم، لشکر عمرسعد بیست هزار نفر جمعیتش شد، بیست هزار نفرسواره نظام و ده هزار نفر پیاده نظام، لشکر عمر سعد جمعاً شدند سی هزار نفر! در برابر چند نفر؟
📜 بعد از اینکه اقتدار نظامی را به رخ کشید؛ابن زیاد برای عمر سعد نامه هايي نوشت؛ که ببین من دیگر جای بهانه را برای تو نگذاشتم؛ که بخواهي با حسین نجنگی. سی هزار لشکر در اختیارت در برابر هفتاد نفر قرار دادم. بنابراین باید بجنگی و تعلل نکني.
💢 بنا بر نقل برخی از تواریخ، امام حسین(ع) شبانه عمر سعد را به مذاکره در منطقه اي بین دو لشکر دعوت كردند. امام حسین(ع) با بیست همراه تشریف بردند و عمر سعد هم با بیست نفر آمد. منتهی وقتی که قرار شد خصوصی گفتگو شود هر دو هیجده نفر رو پس فرستادند. امام حسین(ع) حضرت علی اکبر و حضرت عباس (ع) را کنار خودشان را نگه داشتند و ان هیجده نفر دیگر را گفتند بروید. عمر سعد هم دو نفر را نگه داشت و هیجده نفر دیگر را پس فرستاد. یکی حفص كه پسر خود عمر سعد بود و دیگری یک غلام، این دو را نگه داشت، بقیه را گفت بروند.
💢مذاکرات شروع شد؛ حضرت به او توجه دادند که چه جنایت عظیمی را می خواهد مرتکب شود. عمر گفت من می ترسم، اگر این کار را نكنم ؛ابن زیاد خانه و زندگی ام را در کوفه ویران کند. حضرت فرمودند، من خانه اي به مراتب بهتر از آن برای تو خواهم ساخت. عمر گفت زن و بچه ام در تهدیدند. حضرت فرمودند زن و بچه هايت را هم ، من امانشان می دهم. پشت سر هم بهانه آورد و حضرت بهانه هارا گرفت.
اما عمر سعد خودش را به ملك ری فروخته بود. چون حکم فرماندهی را ابن زیاد برای عمر سعد نوشته بود و تهدید کرد؛ اگر حسین را نکشی و با حسین نجنگی، حکم را از تو پس می گيرم و نمی گذارم بروی. و این فرمانروایی ملک ری ، خیلی زیر دندان عمر سعد مزه کرد.
وقتی زیر بار نرفت؛ حضرت او را نفرین کردند و فرمودند، به زودی خدا تو را در رختخوابت خواهد کشت و امیدوارم خدای متعال در روز قیامت تو را به خاطر این جنایتی که خواهی کرد نبخشد؛ و به خدا سوگند امیدوارم که از گندم عراق هم جز اندکی نخوری گندم ری که هیچ. یعنی اصلاً چندی زنده نخواهی بود.
عمر سعد لعین برگشت به حضرت عرض کرد، که حالا گندم هم نخوردیم جو میخوریم. یعنی به حضرت جواب سربالا داد.
📜 خولی ان چهره جنایتکار صحنة کربلا، که دشمنی و کینة عجیبی نسبت به اهل بیت و ابا عبدالله عليه السلام داشت؛ از این جلسة مذاکرة عمر سعد با امام حسین(ع) مطلع شد. به ابن زیاد گفت، که چه نشسته اي! عمر سعد با حسین مماشات می كند؛ با هم جلسه شبانه می گذارند؛ صحبت میکنند؛ عمر سعد آدم اهل جنگ نیست؛فرماندهی لشکر رابه من بده، من می دانم چه کار کنم.
📜 نامه به ابن زیاد رسید. ابن زیاد در پاسخ به نامة خولی، به عمر سعد نامه اي نوشت. و در این نامه است؛ که گفت عمر سعد بین حسین و آب، مانع شود و اجازه ندهد که قطرهای آب ، دیگر حسين بتواند بدست آورد.
🚩که با رسیدن این نامة تهدید آمیز ابن زیاد،عمر سعد عَمربن حجاج رابا پانصد نفر سواره، مأمور حفاظت از شریعة فرات کرد و راه دسترسی به فرات را با این لشکر پانصد نفره بر امام حسین (ع) بست.
💧وقتي كه راه بسته شد؛ عبدالله بن حصین که ظاهراً پسر همان حصین بن نمیر باشد؛ خطاب به امام حسین (ع) فریاد زد و گفت، حسین این آب فرات را میبینی ، که از زلالی همرنگ آسمان است ، آبی رنگ است؛به خدا قطرهای از این آب را نخواهی نوشید تا اینکه از تشنگی هلاک شوی و بمیری!
اباعبدالله الحسین(ع) در پاسخ او نفرینش کردند فرمودند: اللهّم القتُلهُ عطشا و لا تغفره أبدا (خدایا این عبدالله بن حصین را از عطش بکش و هرگز او را مورد مغفرت خودت قرار نده ). که بعد از ماجرای کربلا، این عبدالله بن حصین به بیماری استسقاء مبتلا شد. مدام مشک آب می خورد و می گفت، میسوزم و بالاخره هم از همین بیماری هلاک شد و به درک واصل شد."
استاد مهدي طيب
#سيره_و_تاريخ #امام_حسین #ماه_محرم
▪️ هفتمین روز ماه محرّم الحرام به دستور ابن زیاد که طیّ نامهای که برای عمرسعد فرستاد، به او ابلاغ شد، آب بر اهل خیامِ اباعبدالله الحسین علیه السلام بسته شود.
▪️ صحنهی عاشورا صحنهی عطش است. وادی کربلا وادی #عطش است و در این وادی هم قحط آب است؛ هم قحط محبّت؛ هم قحط عطوفت است؛ هم قحط فضیلت و انسانیّت. از آن سوی میدان #کربلا که نگاه کنی، بویی از اینها نیست. و این سوی میدان را که نگاه کنی؛ هم عطش #آب است؛ هم عطش عشق الهی است؛ هم عطش فضیلت و کمال؛
▪️ و اگر «کُلُّ یَومٍ عاشوراء وَ کُلُّ اَرضٍ کَربَلاء»؛ این ماجرای همیشهی تاریخ است. دو جبههای که در هر عصر و زمان رویاروی هم صف کشیدهاند؛ در یکی، فضای زندگی انسانها خالی از محبّت، انسانیت، فضیلت، محبّت و عطوفت است و در دیگری، انسان تشنهی عشق، محبّت، فضیلت و کمال است.
▪️کربلا نمادی از جریان مستمرّ همیشهی تاریخ و بالاترین سمبل و اسطوره است. لذا گر چه #عطش در کربلا یک جنبهی ظاهری هم دارد؛ که خدا میداند اگر کسی یک سر سوزن از جنبهی ظاهریاش را بتواند حس کند؛ نه اینکه فقط بشنود؛ چون ما فقط میشنویم؛ امّا اگر خدا پرده را کنار بزند؛ حتّیٰ یک ذرّه از عطشِ ظاهری کربلا را به انسان نشان دهد، قابل تحمّل نیست. تصوّر آن #عطش برای غالب انسانها قابل تحمّل نیست. امّا یک عطش باطنی هم هست؛ عطش معنوی، عطش عشق وصال به حضرت حق؛ که آن هم فوق تصوّر ما است. اگر میزبانان کربلا میهمانان #کربلا را از آب ظاهری محروم کردند؛
از آب هـم مضـایقـه کـردنـد کوفیـان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا
بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید
خـاتم ز قحـط آب سلیـمـان کربلا
▪️امّا عطش بزرگتری در جان اباعبدالله و اهل بیت و اصحاب باوفای آن حضرت بود؛ که عطش ظاهری در برابر آن رنگ میباخت. عطشی که جز با شهادت و لقاء و وصال حضرت حق، با هیچ آبی سیرابشدنی نبود. لذا امام حسین علیه السلام به فرزند رشیدشان فرمودند: تشنه ای؟ به میدان برو. امیدوارم بهزودی از دست جدّ بزرگوارت سیراب شوی. آن #عطش با آب این عالم سیرابشدنی نیست؛ جز با رسیدن به اقیانوس وصال، راهی برای فرو نشاندن آن وجود ندارد. و آنچه بین عبد عطشناک با آن اقیانوس بیکران حائل است؛ همین زندگی ظاهری است. این است که عاشق حضرت حق، تشنه و عاشق شهادت است. این یک جنبهی واقعهی عاشورا به تناسب روز هفتم بود.
🎤 در محضر استاد مهدی طیب
#امام_حسين علیه السلام #ماه_محرم