◾️حوادث روزهاي اول ماه صفر ◾️
🎤استاد مهدي طيب
⏱ مدت: ١٠ دقيقه
🗓تاريخ: ١٨ بهمن ٨٦
#ماه_صفر #شام #امام_سجاد #حضرت_رقیه
🔊 فايل صوتي:
http://ahlevela.ir/mp3-sort/mabahese-sire-va-tarikh/06%20ashnaii-ba-shakhsiiat-va-zendegani-emam-hosein-alaihessalam/66%20havadese%20rozhaie%20aval%20v%20sevome%20mahe%20safar.mp3
✍🏼 فايل نوشتاري:
http://ahlevela.ir/pdf/file%20neveshtari%20sokhanan/sire%20va%20tarikh/zendegi%20emam%20hosein%20a/havadese%20ruz%20haye%20aval%20v%20sevom%20mahe%20safar.pdf
🟥 آیا امام حسین علیهالسّلام از آغاز میدانستند به شهادت میرسند (بخش نوزدهم)
یکی دیگر از کسانی که تلاش کرد امام حسین علیهالسّلام را از مبارزه علیه دستگاه حکومت اموی منصرف کند، عبداللهبنعمر پسر همان عمر، خلیفهی دوم بود. او هم جزو کسانی بود که با یزید بیعت نکرد.
ماجرای عبداللهبنعمر هم از آن ماجراهای عجیب و غریب است. او با ابوبکر و عمر و عثمان بیعت کرد؛ ولی وقتی علیّبنابیطالب علیهالسّلام به خلافت رسیدند، با آن حضرت بیعت نکرد؛ تا آخرین روز عُمرِ امیرالمؤمنین علیهالسّلام هم با ایشان بیعت نکرد.
وقتی امیرالمومنین علیهالسّلام به شهادت رسیدند و بعد از چند ماه معاویه توانست حکومت را قبضه کند، عبداللهبنعمر با معاویه بیعت کرد. بعد از مرگ معاویه، عبداللهبنعمر با یزید بیعت نکرد. این در صورت ظاهر خیلی عجیب بود؛ چرا که با پدر بیعت کرده بود، امّا با پسرش یزید، بیعت نکرد.
در واقع مأموریّت و نقشهای داشت. هدف و مأموریّت او از بیعت نکردن این بود که امام حسین علیهالسّلام را از نهضت و قیامش منصرف کند؛ بگوید من هم بیعت نکردم؛ منتها الان بیایید اینطور رفتار کنیم و این کار را کنیم؛ حالا بیاییم با حکومت بسازیم؛ درگیر نشویم؛ اگر بیعت هم کنیم ایرادی ندارد. یعنی خودش را همجبهی امام حسین علیهالسّلام نشان دهد و امام حسین علیهالسّلام را به پذیرش رسمیّت حکومت یزید راضی کند. چنین نقشهای داشت؛ ولی بعد از اینکه از امام حسین علیهالسّلام جواب منفی گرفت، به مدینه برگشت و در مدینه یک نامه به یزید نوشت و از حکومت او اعلام حمایت کرد.
جالب این است که بعد از واقعهی عاشورا، وقتی اسرا به مدینه برگشتند و خبر فجایعی را که در کربلا اتّفاق افتاده بود نقل کردند، مردم مدینه علیه حکومت یزید برآشفتند. در این موقعیّت، عبداللهبنعمر فامیلها و همقبیلهایهای خودش را جمع میکند و برایشان سخنرانی میکند و آنها را بهشدّت از برآشفتن علیه یزید نهی میکند؛ اینکه پیمانشکنی با خلیفه چقدر گناه دارد و غضب خدا را پیش میآورد و شما که با یزید بیعت کردهاید، نکند به فکر شکستن پیمانتان با یزید بیفتید و بخواهید پیمانتان را بهخاطر واقعهی کربلا بشکنید! امّا بعدها که یزید به دَرَک واصل میشود، معاویةبنیزید، در همان روزهای آغاز حکومتش بالای منبر رفت و گفت حق با امیرالمؤمنین علیهالسّلام بود؛ خدا جدّم معاویه را لعنت کند که حقّ او را غصب کرد. حق با امام حسین علیهالسّلام بود؛ خدا پدرم یزید را لعنت کند که امام حسین علیهالسّلام را به شهادت رساند. بعد هم گفت که من همینجا استعفا میدهم و حق با علیّبنالحسین علیهالسّلام است. امّا او در فاصلهی کمی از این ماجرا مُرد و به احتمال بسیار قوی خود بنیامیّه بهخاطر این ضربهای که به حکومت زد، به او سم دادند و او را کشتند.
جالب اینجاست که بعد از اینکه عبدالملک مروان به حکومت میرسد، عبدالملک، حجّاجبنیوسف را به مدینه میفرستد. حال ببینید چقدر عبرتآموز است! این عبداللهبنعمری که با امیرالمؤمنین علیهالسّلام بیعت نکرد، شبانه به کاخ حجّاجبنیوسف میآید و میگوید من آمدم با شما بیعت کنم. او میگوید آقا این چه وضعش است؟ خوب میگذاشتی صبح میآمدی! عبدالله میگوید: نه! من از پیغمبر خدا صلّیاللهعلیهوآله شنیدم که میفرمود: مَنْ ماتَ وَ لَمْ يَعْرِفْ اِمامَ زَمانِهِ ماتَ مَيْتَةً جاهِلِيَّةً: هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد و با او بیعت نکند، به مرگ جاهلیّت مرده است. من میترسم امشب بمیرم؛ فردای قیامت چگونه جواب خدا و پیغمبر خدا را بدهم؟! من آمدهام تا با شما بیعت کنم. حجّاجبنیوسف همانطور که دراز کشیده بود پایش را از زیر لحاف بیرون میدهد و میگوید فعلاً حال ندارم دستم را بدهم ببوسی؛ پای مرا ببوس! او هم کفِ پای حجّاجبنیوسف را میبوسد و با او بیعت میکند! ببینید کسی که به امیرالمؤمنین علیهالسّلام سر نمیسپارد و به امام حسین علیهالسّلام یاری نمیرساند، چه ذلّتی گریبان او را میگیرد!
#شهادت_امام_حسين عليه السّلام
⁉️ #پرسش: امام حسین علیهالسّلام که به مقدّرات الهی راضی بودند، چرا در کربلا بر سر اجساد شهدا میگریستند؟
✔️ #پاسخ : در کتاب شراب طهور، در مبحث رضا، بحثی تحت عنوان اظهار عواطف و رضا داریم. آنجا نوشتهام که تعارضی بین راضی بودن به مقدّرات الهی و ظهور عواطف انسانی وجود ندارد.
🔺 ظهور عواطف انسانی یک ویژگی مثبت است؛ یک کمال است. انسان بیعاطفه و بیاحساس انسان خوبی نیست. لذا بارها هم پیش آمد؛ خود ائمّه و پیغمبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم فرمودند: «مَنْ لا يَرْحَمْ لا يُرْحَم» کسی که در او رحم و عاطفه نیست، مورد رحمت خدا هم واقع نمیشود.
🔺 مثلاً، وقتی پسر پیغمبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم، ابراهیم که پسر ماریهی قبطیه بود، از دنیا رفت، پیغمبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم گریستند؛ یا مثلاً، وقتی نوهی ایشان از دنیا رفت، پیغمبر صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم گریستند. بعضی افراد که نمیدانستند، اعتراض میکردند که شما که گفتید خدا هر کار کند، ما باید راضی باشیم؛ حضرت فرمودند من راضی ام. دلم میسوزد؛ چشمم اشک میریزد؛ امّا آنچه خلاف رضایت خداست نمیگویم. یعنی در یک انسان این دو با هم قابل جمع است.
◀️ وجود مقدّس امام معصوم باعاطفهترین موجود جهان آفرینش است؛ لذا اقتضای آن عواطف همین اشک و اندوه است؛ امّا این به هیچ وجه به این معنا نیست که نسبت به آنچه هست، ناراضی است.
🔺 لذا طبق آنچه در مقاتل نقل شده است، وقتی تیر آمد و گلوی علی اصغر علیهالسّلام را برید «فَذُبِحَ الطِّفل مِنَ الأُذُنِ إلَى الأُذُن وَ مِنَ الوَرِیدِ إلیَ الوَرِید»، و خون گلوی حضرت علی اصغر علیهالسّلام جاری شد، امام حسین علیهالسّلام دستشان را زیر خون گرفتند و آن را به آسمان پاشیدند. در روایات داریم که ملائکه همهی آنها را گرفتند و یک قطره از خون حضرت علی اصغر علیهالسّلام به زمین نریخت. بعد به خدا عرض کردند: «حَمّل عَلَیَّ اَنَّهُ بِعَینِ الله» یا «حَمّل عَلَیَّ ما نَزَلَ بِی اَنَّهُ بِعَینِ الله».
🔺آنچه بر من نازل شد، این اتّفاقی که برای من افتاد، تحمّلش برای من آسان است؛ چرا که در برابر دیدهی خدا این اتّفاق افتاد.
◀️ این دو، یعنی جمع بین #رضا و عواطف، یکی از کمالات انسان است. همانطور که انسانی که به مقدّرات الهی راضی نیست، یک انسان کامل نیست؛ انسانی هم که عواطف ندارد، انسان کامل نیست. امام معصوم که انسان کامل است، هر دوی آنها را در اوج خود دارد.
🎤 در محضر استاد مهدی طیّب
#امام_حسين علیهالسّلام
#سیره_و_تاریخ
#پرسش_و_پاسخ
⁉️ ايا تشكيك در مورد وجود نازنين حضرت رقيه سلام الله عليها صحيح است؟!
◾️ ◾️ ماجراي خرابه شام و رحلت حضرت رقيه سلام الله عليها
⏱ مدت : ١٩ دقيقه
🎤استاد مهدي طيب
#حضرت_رقیه #سوم_صفر #شام
🟥 آیا امام حسین علیهالسّلام از آغاز میدانستند به شهادت میرسند (بخش بیستم)
عبداللهبنعمر در بَدو ورود امام حسین علیهالسّلام به مکّه، نزد حضرت آمد و کوشید حضرت را از مبارزه علیه دستگاه حکومت منصرف کند. حضرت در پاسخ فرمودند: يا اَبا عَبْدِ الرَّحْمٰنِ اَ ما عَلِمْتَ اَنَّ مِنْ هَوانِ الدُّنْيا عَلَى اللّٰهِ اَنَّ رَأْسَ يَحْيَى بْنِ زَكَرِيّا اُهْدِیَ اِلىٰ بَغِیٍّ مِنْ بَغايا بَنِی اِسْرائِيلَ اَ ما تَعْلَمُ اَنَّ بَنِی اِسْرائِيلَ كانُوا يَقْتُلُونَ ما بَيْنَ طُلُوعِ الْفَجْرِ اِلىٰ طُلُوعِ الشَّمْسِ سَبْعِينَ نَبِيّاً ثُمَّ يَجْلِسُونَ فِی اَسْواقِهِمْ يَبِيعُونَ وَ يَشْتَرُونَ كَأَنْ لَمْ يَصْنَعُوا شَيْئاً فَلَمْ يُعَجِّلِ اللّٰهُ عَلَيْهِمْ بَلْ اَمْهَلَهُمْ وَ اَخَذَهُمْ بَعْدَ ذٰلِكَ اَخْذَ عَزِيزٍ ذِی انْتِقامٍ اتَّقِ اللّٰهَ يا اَبا عَبْدِ الرَّحْمٰنِ وَ لا تَدَعَنَّ نُصْرَتِی: ای اباعبدالرحمان (کُنیهی او بوده) آیا نمیدانی یکی از نشانههای بارز پستی دنیا، این است که سر یحیی پسر زکریّا، پیغمبر خدا را بریدند و به یکی از زنان زناکار بنیاسرائيل هدیه دادند؟ آیا نمیدانی که بنیاسرائیل بین طلوع فجر و طلوع شمس، هفتاد پیغمبر را سر میبریدند و میکشتند (ببینید چه فاصلهی کوتاهی! حدود یک یا یکونیم ساعت!) و بعد که آفتاب میزد، به بازارها میآمدند، در مغازههایشان مینشستند و میخریدند و میفروختند؛ مثل اینکه اصلاً هیچ کاری نکردهاند. خدا با وجود اینهمه جنایتی که بنیاسرائیل کردند، در عقوبت آنها شتاب نکرد. به آنها مهلت داد تا هرچه در باطنشان هست بیرون بریزند. ولی بعد خدا بهشدّت از آنها انتقام کشید. بعد فرمودند ای عبداللهبنعمر! از خدا بترس و از حمایت من دست برندار و حمایت مرا رها نکن.
بعد از این ماجرا، محمّد حنفیّه از مدینه یک نامه به امام حسین علیهالسّلام مینویسد تا بلکه بتواند امام حسین علیهالسّلام را منصرف کند. امام حسین علیهالسّلام پاسخ آن نامه را میدهند. نامه خیلی کوتاه است و خطاب به محمّد حنفیّه و همهی بنیهاشم است که دور و بر محمّد حنفیّه هستند: بِسْمِ اللهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ؛ مِنَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِیٍّ اِلىٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ وَ مَنْ قِبَلَهُ مِنْ بَنِیهاشِمٍ؛ اَمّا بَعْدُ فَاِنَّ مَنْ لَحِقَ بِی اِسْتُشْهِدَ وَ مَنْ لَمْ يَلْحَقْ بِی لَمْ يُدْرِكِ الْفَتْحَ؛ وَ السَّلامُ: به نام خداوند بخشندهی بخشایشگر، از حسین فرزند علی، به محمّد فرزند علی (همان محمّد حنفیّه) و کسانی که از بنیهاشم همراه و اطراف او هستند. امّا بعد، هرکس به من ملحق شود، شهید خواهد شد. امّا بدانید هرکس هم تخلّف کند و به من ملحق نشود، فکر نکند پیروز میشود. فکر نکنید با ملحق نشدن به من به عزّتی دست پیدا میکنید.
این کسانی که میگویند امام حسین علیهالسّلام نمیدانستند شهید میشوند، این نامه در بدو ورود به مکّه است. امام حسین علیهالسّلام از اوایل ماه شعبان تا حدود هشتم ماه ذیالحجّه در مکّه میمانند. در همان بدو ورود به مکّه این نامه را مینویسند و میگویند هرکس به من ملحق شود شهید خواهد شد. پس حضرت میدانند که شهید میشوند.
در این سلسله نوشتار، به تحلیل دیدگاهی پرداختیم که معتقد است امام حسین علیهالسّلام زمانی که حرکت خود را آغاز کردند، از اینکه به شهادت خواهند رسید، آگاه نبودند؛ وگرنه کاری که کردند، به هلاکت انداختن خویش، و خلاف دستور قرآن کریم بود و ایشان را از عدالت ساقط میکرد. ما دلایل و شواهدی ارائه کردیم که نشان میدهد اوّلاً حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسّلام از شهادت خود آگاه بودند و ثانیاً، این آگاهی، ایشان را از عدالت ساقط نمیکند.
در ردّ دیدگاه مطرح شده، مطالب دیگری نیز داریم که بهعلّت پایان یافتن ایّام محرّم و صفر، مجال طرح آنها وجود ندارد. از علاقهمندان دعوت میکنیم لینک زیر را لمس و فایل صوتی را استماع بفرمایند.
#شهادت_امام_حسين عليه السّلام
🔊🔊 فایل صوتی آیا امام حسین علیهالسّلام از آغاز میدانستند به شهادت میرسند
🟨 طبقات يـــاران خاصّ امام عصرارواحنافداه (بخش هشـــتم)
✔️ همان طور که اشاره شد معنای سومی نیز برای ابدال گفته شده است بدین شرح که در درون انسان قدرتی نهفته است که با شکوفایی آن، انسان میتواند پیکرهایی مثالی همانند پیکر جسمانی خود ایجاد کند و آنها را به جاهای مختلف عالَم بفرستد و با آنها به بندگان نیازمند خداوند کمک کند. به این پیکرهای مثالی ابدال گفته میشود.
✔️ نفسهای انسانهای کامل، از بدنشان منسلخ و جدا میشوند و به اشکال گوناگونی غیر از اشکال ظاهری در میآیند. این نفسها بعد از انتقال از دنیا به آخرت نیز با برطرف شدن مانع بدنی، با همان قوّهی انسلاخ، به شکلهای مختلف در میآیند و وارد عوالم ملکوتیّه میشوند. همچنین در عالَم خیال متّصل، اهل مکاشفه به صورتهای گوناگون پدیدار میگردند. به این نفوس بُدَلاء میگویند.
✔️ نفوس کامله بهجهت اتّصاف و اتّحادشان با روح اوّل و صادر نخستین، در ظاهر سرایت مىکنند؛ لذا همانگونه که در حالی که در این عالم ظاهرند، براى ورود به عالم غیب مانعى ندارند؛ اگر هم به عالم غیب بروند، براى ظهور در عالم ظاهر منعى ندارند. به حسب قوّهی جوهر نفس، این دخول و ظهور مراتبی دارد.
✔️ در فرق اوتاد و ابدال گفته شده است که : اَلْاَبْدٰالُ یَنْقَلِبُونَ مِنْ حٰالٍ اِلٰى حٰالٍ وَ یُبَدَّلُونَ مِنْ مَقٰامٍ اِلٰى مَقٰامٍ وَ الْاَوْتٰادُ بَلَغَ بِهِمُ النَّهٰایَةُ وَ تَثَبَّتْ اَرْکٰانُهُمْ؛ فَهُمُ الَّذِینَ بِهِمْ قِوٰامُ الْعٰالَمُ وَ هُمْ فِى مَقٰامِ التَّمْکِینِ:
ابدال از حالی به حال دیگری دگرگون میشوند و از مقامی به مقام دیگر تبدیل میگردند؛ و اوتاد به انتهای راه رسیدهاند و ارکان وجودشان ثبات یافته است. آنهایند که قوام عالم به ایشان است و در مقام تمکینند.
✔️ابدال در مرتبهی پس از اوتاد قرار دارند و آگاهانه و بهعمد گناهی از آنها سرنمیزند؛ ولی گاهی دچار غفلت میشوند که بلافاصله آن را با ذکر جبران میکنند.
يا أبتاه مَن الذي خضّبك بدمائك ؟
يا أبتاه مَن الذي قطع وريدك ؟
يا أبتاه مَن الذي أيتمني على صغر سنّي ؟
يا أبتاه مَن بقي بعدك نرجوه ؟
#حضرت_رقیه
🏴 @ahlevela
وارث علم لدنی مجتبی ست
مظهر اسماء حُسنای خداست
رابع آل عبا روح رسول
نور چشم مرتضی قلب بتول
نام او باشد حسن در آسمان
وصف او هرگز نیاید در بیان
سرّ مستور خدا در ممکنات
ظلّ ممدود است اندر کائنات
هر دو عالم روشن است از روی او
آیهی تمّت روی بازوی او
آنکه طاووس است در باغ جنان
نور ایزد در جمال او عیان
قول او صدق است و فعلاش عدل و داد
نور او نور خدا آرد به یاد
اسم اعظم شمع جمع انبیاء
منتهی الامال جمله اولیاء
گر گشاید لب شود فصلالخطاب
سینهاش گنجینه علمالکتاب
آنکه مدّاحش بود پروردگار
حُسن او اَحسن بُوَد در روزگار
مدح او شد نص قرآن مبین
مادح او ذات ربالعالمین
زینت عرش است و نور اولیاست
زائر قبرش شهید کربلاست
تیرباران شد تن جانِ جهان
هم ز تیر و هم زبان دوستان
شد دل و جان امام مهربان
روز و شب مجروح از زخمِ زبان
✍🏻 سروده آیت الله العظمی وحید خراسانی
#امام_مجتبی
┈┉┅━❀🏴❀━┅┉
@ahlevela
🟥 همۀ زمانها #عاشورا و همۀ زمینها کربلاست، و هر مؤمنی باید با اقتدا به اباعبدالله علیهالسّلام، در زمین و زمان خویش، نقشی حسینی ایفا کند؛ چه در زمین و زمان درون و چه زمین و زمان بیرون.
در کربلای درون، دشمن، لشکریان و قوای نفس و شیطانند و یاران و یاوران، هفتادودو خوی و خصلت شایستهای که در احادیث جنود عقل نامیده شدهاند.