eitaa logo
عرفان ناب
548 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
89 ویدیو
3 فایل
📡 http://www.ahlevela.com ديگر كانال ما: 👈 http://ble.ir/ahlevelaa ارتباط با ما: 👈 @adminsm 🌐 اينستاگرام:👈http://instagram.com/ahlevela 🔵 کانال ما در آپارات: 👈 https://www.aparat.com/ahle_vela/Ahlevela
مشاهده در ایتا
دانلود
🍏💫 فاطمه‌ی‌زهرا(سلام‌الله‌علیها)، رازِ ناشناخته‌ی عالمِ وجود است؛ به‌تعبیر امام‌صادق(ع)، لَیْلَةُ‌الْقَدْرِ هستی‌ست ؛ همان‌طورکه لَیْلَةُ‌الْقَدْر، در بین شب‌های سال، گم است و ناشناخته است، قَدرِ فاطمه‌ی‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) هم در عالمِ‌خلقت، ناشناخته است؛ سرِّ بزرگِ خدای‌متعال است، در جهان‌خلقت. 🍏💫 این بانوی بزرگوار، با یک گوهر و جوهر بهشتی، در این عالم، تَکَوُّن پیدا کرد؛ روایات این بحث را به‌طور مشروح، باهم مرور کردیم، در نوبت‌های گذشته؛ دیدیم که پیامبرخاتم، که گرد عالمِ‌کثرت به‌دامان او ننشسته، و (سلام‌الله‌علیها)، این بانوی پرهیزکار و چهره‌ی بزرگ بانوان بهشت، وقتی‌که قرار می‌شود مجرای انتقال نورِ فاطمی به این عالم بشوند، علی‌رغم همه‌ی نُزهَت و پاکی و طهارتی که در همه‌ی مراتب وجودی دارند، امّا از جانب خدای‌متعال، مأمور می‌شوند که بکنند. 💫می‌دانیم، در سیروسلوک، سالِکانِ‌اِلَی‌الله، برای ‌این‌که نُزهَت و پاکیِ دریافت فیوضات بزرگ الهی را به‌دست بیاورند، به چلّه‌نشینی می‌پردازند؛ حالا، رسول‌خاتم، با همه‌ی آن عظمتِ شأن، و با همه‌ی آن طهارتِ روح، و خدیجه‌ی‌کبری، این بانوی پاک و این نخستین زنِ مؤمنه، این‌دو مأمور می‌شوند که یک چهلّه، به‌عبادت بپردازند؛ در منزل، و رسول‌خدا در غارِ حَرا؛ چهل شبانه‌روز، به‌عبادت و ذکر و توجّه به‌خدای‌متعال مشغول‌اند، تا بتوانند آمادگی انتقال نورِ (سلام‌الله‌علیها)، به‌این عالم را به‌دست بیاورند؛ و از همین‌جا می‌شود عظمتِ مقام و شأن فاطمه‌ی‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) را بویی از آن استشمام کرد! 🍏💫 و بعد از این ، که خدیجه با تنهانشینیِ خودش در خانه، پشتِ درِ بسته‌ی منزل، چهل‌روز عبادت و سلوک و تَهذیب داشت؛ و هم چهل‌روز به‌تفکّر و عبادت و تَجرید پرداخت؛ جبرائیل از جانب خدای‌متعال مأمور می‌شود که طعامی بهشتی از بهشت برای پیامبراکرم و خدیجه‌ی‌کبری، که هردو آن‌روز را روزه بودند، برای افطارشان بیاورد؛ برمی‌گردد به‌منزل، درِ منزل را می‌زند، و خدیجه بعد از این‌که متوجّه می‌شود رسول‌خدا هستند، در را به‌روی پیامبر می‌گشاید؛ و جبرئیل آن طعام‌بهشتی را برای افطار این‌دو بزرگوار، به‌محضرشان تقدیم می‌کند؛ این غذای بهشتی، مادّه‌ایست که نطفه‌ی (سلام‌الله‌علیها) از او مُنعَقِد شد. 🍏 💫 در روایاتِ بابِ معراج هم داریم که وقتی پیامبراکرم، در آن سفر آسمانی، به‌بهشت تشریف بردند، و بهشت با قُدوم رسول‌الله مزیّن و مشرّف شد، در ، جبرائیل که همراه رسول‌الله بود، سیبی به‌حضرت تقدیم کرد؛ و حضرت، آن سیب را میل کردند؛ بعدها، پیامبر، این دختر بزرگوار خودش را، (سلام‌الله‌علیها) را در آغوش می‌فشردند و بین دو سینه‌ی او را می‌بوئیدند و می‌بوسیدند؛ و وقتی بعضی از همسران حضرت، به‌تعجّب می‌پرسیدند که دیگر فاطمه سنّ‌اش بزرگ‌شده، واین‌کار شما یعنی چه؟! پیامبر می‌فرمود : من بوی آن سیبِ بهشتی را از سینه‌ی فاطمه استشمام می‌کنم، هروقت مشتاقِ بهشت می‌شوم، فاطمه را می‌بویم و می‌بوسم. لذا، اِنْسِیَةُ‌الْحَورا ، لقب دارد 🍏💫 (سلام‌الله‌علیها)؛ انسانی‌ست که اصلِ‌وجودی او، یک حوریّه‌ی بهشتی‌ست؛ معجونی‌ست از ظرفیّت‌های بشری و انسانی، و کمالات حوریانِ بهشتی، و لطافت و طهارت و نُزهَتِ وجود حوریانِ بهشتی. 🎤استاد مهدی طیب 📡 سایت | تلگرام | اینستاگرام |آپارات | ایتا | بله ╔═✿══🌹══✿═╗ 🔗 @ahlevela ╚═✿══🌹══✿═╝
💠 مروری دیگر بر آیات ۹ تا ۲۶ سورۀ کهف - بخش اوّل 🔵 تأویل و معنای باطنی کهف، ولایت است. 🔵 کسی که به قصد رسیدن به حقیقت توحید راه می‌افتد و از جنبه‌های ظاهری این عالم عبور می‌کند و از خدا برای رشد مدد می‌طلبد، باید به ولایت پناه بیاورد. از پناهگاه ولایت است که می‌توان به مقصد و هدف توحیدی نائل شد. 🔵 بینایی مال قلب، روح و جان است. چشم ابزار است. اولیای خدا چشمشان به خواب می‌رود، امّا روحشان بیدار و بیناست. 🔵 ایمان و هدایت دارای مراتبی است. عطای حق دریغ و محدودیتی ندارد، هرقدر ظرف وجودی انسان بزرگتر شود، بهره و نصیب او بیشتر می‌شود. 🔵 هدایت ابتدایی برای همۀ خلق است. گروهی که هدایت ابتدایی را پذیرا شدند و حقّ ایمان و هدایت را ادا کردند، هدایت متعالی و خاص را به‌عنوان پاداش از خدا دریافت می‌کنند. 🔵 کسی که برای خدا قیام کند، خدا به او قوّت قلب می‌دهد و او را مدد می‌کند. 🔵 غیرخدا را کاره‌ای ندانستن، یکتاپرست، یکّه‌بین و یکّه‌شناس بودن، نگاه بزرگی است. ┄┄┅┅┅❅💠❅┅┅┅┄┄ 🔹 فایل صوتی قطعه‌ای از سخنان استاد مهدی طیّب در جلسات هفتگی اهل ولاء - سه‌شنبه ۱۴۰۳/۰۹/۲۷ @ahlevela
🩵 نماز عارفان | حضور قلب در نماز 💠 نکته دیگر این که لزومی ندارد فرد به محض اینکه بر سر سجّاده می‌آید، نماز را شروع کند. اگر  برای نماز جماعت به مسجد می‌رود؛ کمی زودتر برود. چند دقیقه‌ای قبلش بنشیند. یا اگر می‌خواهد در خانه نماز بخواند؛ کمی زودتر از اذان وضو بگیرد. خیلی هم مستحبّ است. حتّی روایت داریم کسی که بعد از اذان وضو می‌گیرد، حرمت نماز را به جا نیاورده است. حتّی‌المقدور انسان قبل از اذان وضو بگیرد؛ چند دقیقه بنشیند. هم تلاطمات فعّالیت‌های قبلی‌اش به آرامش تبدیل شود و هم از آن سو فکر کند من به کجا آمده‌ام؟ با چه کسی قرار ملاقات دارم؟ با چه کسی می‌خواهم به گفتگو و نجوا مشغول شوم؟ کمی فکر کند. اینها کمک می‌کند برای اینکه آمادگی برای حضور قلب، بیشتر در او فراهم شود. 💠 چیز دیگری که می‌تواند در ایجاد حضور قلب کمک‌کار باشد؛ توجّه به معانی و اسرار و حقایقی است که هر یکاز اذکار نماز، آیاتی که در نماز تلاوت می‌شود و حرکاتی که انسان در نماز انجام می‌دهد؛ در‌بر‌دارد. 💠 از سوی دیگر توجّه کند که چقدر زشت است؛ من در محضر خدای متعال حاضر باشم؛ خدا حواسش به من باشد؛ حواس من جای دیگر باشد؟! یعنی به خود هشدار دهد و نهیب بزند که چقدر زشت است در محضر خدا ایستاده‌ای؛ خدا حواسش را به تو داده است و تو حواست جای دیگر است؟! خدا به تو رو کرده است؛ تو پشتت را به خدا کرده‌ای و رویت را به دنیا کرده‌ای؟! در محضر پروردگار؟! شما مقایسه کنید؛ یک مقام مملکتی، مثلاًرئیس جمهور یا رهبر شما را بخواهد یا وقت ملاقات دهد؛انسان چگونه به حضور او می‌رود؟ شش دانگ حواسش جمع است که چه می‌گوید و چه می‌شنود. آن وقت انسان در محضر فرمانروای عالم وجود بایستد و حواسش جای دیگر باشد و به چیز دیگری فکر کند؟! چقدر جای شرمندگی دارد! بنابراین به خودش هم نهیب بزند که مراقب خودت باش؛ بدان کجا هستی؛ با که حرف می‌زنی؛ چه کسی به تو توجّه کرده است. 💠 حدیث قدسی داریم که خدای متعال می‌فرماید اگر نمازگزار می‌دانست که موقعی که نماز می‌خواند؛ وقتی دارد سجده می‌کند؛ چه کسی به او توجّه کرده است؛ نمازش را تا قیامت تمام نمی‌کرد و سلام نمی‌داد؛ به خاطر ارزش و عظمتی که توجّه حق به عبد دارد. یک چشم زدن غافل از آن ماه نباشید شاید که نگاهی کند آگاه نباشید اینجا "شاید" نیست؛ حتماً خدا دارد نمازگزار را نگاه می‌‌کند. آنوقت تو نگاهت به جای دیگر است و رویت را از او برگردانده‌ای؟! به خود هشدار دهد. به خود توجّه دهد که می‌خواهی حواست را از پیش خدا پیش چه چیزیببری؟ آخر این چیزی که تو به آن فکر می‌کنی؛ ارزشش را دارد؟ دنیایی که ذهن تو را مشغول خود کرده است؛ مقامش، جاهش، مالش، شهرتش، شهوتش، یا هر چیز دیگری که دنیا دارد و حواس تو را به خود مشغول می‌کند؛ آخر چیست؟! به فناپذیری و بی‌ارزشی دنیا توجّه کند. به خطرات و مضارّ دنیا توجّه کند. 🎤استاد مهدی طیّب، ادامه دارد…
✅ مروری دیگر بر آيات ۹ تا ۲۶ سورۀ کهف - بخش دوم 🔵 اگر کسی راه بیفتد و وارد کهف ولایت شود، خدا سرپرستی او را عهده‌دار می‌شود و هرآنچه برای رشد، سلامتی، تعالی، تقرّب و بقای او لازم است، فراهم می‌کند. 🔵 سگ اصحاب کهف روزی چند پی نیکان گرفت و مردم شد حتی حیوانات و جمادات در مجاورت اولیای خدا نصیب می‌برند. شاهد آن، ستون حنّانه در مسجدالنّبی است. 🔵 اگر کسی موحّد واقعی باشد و جز خدا از کسی نترسد، خدا در قلب دشمنان او ترس می‌اندازد. 🔵 اصحاب کهف را خدا یک‌جا خرید. یک‌دل شدن، یگانه بودن، باهم و برای خدا راه افتادن باعث می‌شود خدا همه را یک‌جا بخرد. خدا خریداری است که انسان‌ها را دَرهم می‌خرد؛ به‌شرطی که دَرهم و یک‌دل بشوند. 🔵 سالک الی‌الله باید به لقمه‌ای که می‌خورد، خیلی دقّت کند‌. اعمال جَوانِحی (افکار، خلقیات و روحیات) و اعمال جَوارِحی (اقدامات و سخنان) همگی از رزق و لقمه‌ای که خورده می‌شود، ریشه می‌گیرند. 🔵 تقیّه و ظاهر غیرایمانی داشتن در تمام عمر درست نیست. 🔵 آشکار کردن ماجرای اصحاب کهف برای برطرف کردن تردیدها نسبت به قیامت و معاد است. باور به قیامت بیش از باور به توحید برای عموم مردم در جهت اِصلاح و صَلاح نافع است. 🔵 با کسانی که اهل پذیرش حقیقت نیستند و قصد لجاجت دارند، باید مِراء ظاهری کرد؛ یعنی در مقابل جمع مناظره کرد تا جمع بفهمد که این‌ها در مناظره شکست خورده‌اند. 🔵 می‌توان عزم انجام کاری را کرد، اما اذن انجام آن کار را باید خدا تکویناً بدهد تا عزم به عمل تبدیل شود. لذا باید با گفتن ان‌شاءالله، انجام هر عملی را به مشیّت الهی منوط کرد... 🎤 قطعه‌ای از سخنان استاد مهدی طیّب در جلسات هفتگی اهل ولاء - سه‌شنبه ۱۴۰۳/۰۹/۲۷
🟧 تحلیل دعا | دعای اولیاء  قرآن لذّت اولیای الهی از گفتگوی با پروردگار را در پاسخ طولانی حضرت موسیٰ علیه‌السّلام به خداوند آشکار می‌کند؛ آنگاه که خداوند از ایشان می‌پرسد: ما تِلْکَ بِیَمِینِکَ یا موسی ٰ: موسی این چیست در دست توست؟ حضرت موسیٰ علیه‌السّلام به‌جای اینکه در یک کلمه بگویند عصا، این‌گونه پاسخ می‌دهند: هیَ عَصایَ اَتَوَکَّؤُا عَلَیْها وَ اَهُشُّ بِها عَلیٰ غَنَمِی وَ لِیَ فِیها مَآرِبُ اُخْریٰ: این عصای من است که بر آن تکیه می‌کنم و با آن برای گوسفندانم برگ درخت می‌ریزم و برای کارهای دیگری هم به آن نیاز دارم. چرا جواب را این‌همه طولانی می‌کند؟ چون از گفتگوی با معشوق ازلی لذّت می‌برد و حال که بهانه‌ای برای گفتگو با معشوق به‌دست آورده، سخن را ادامه می‌دهد و طولانی می‌کند. اولیاء خدا از سخن گفتن با خدا لذّت می‌برند و هرچیز را بهانه‌ی گفتگو قرار می‌دهند. البتّه بلندتر از این هم وجود دارد. ابتدای راه عاشقی، عبد از گفتگوی با خداوند لذّت می‌برد و دعا را طولانی می‌کند و تکرار می‌کند. به هر بهانه‌ای با او سخن می‌گوید: خدایا این را بده؛ آن را بده، هرچه به نفع من است بده؛ هرچه خودت دوست داری بده؛ ... ؛ تا اینکه کار به جایی می‌رسد که خدا عاشق این عبد می‌شود و دیگر اوست که از شنیدن سخن بنده‌اش لذّت می‌برد. در حدیث آمده است: اِنَّ الْعَبْدَ الْوَلِیَّ ِللهِ یَدْعُوا اللهَ فِی اْلاَمرِ؛ یَنُوبُهُ فَیُقالُ لِلْمَلَکِ الْمُوَکِّلِ بِهِ اِقضِ لِعَبْدِی حاجَتَهُ وَ لا تُعَجِّلها فَاِنّی اَشتَهِی اَنْ اَسْمَعَ نِداءَهُ وَ صَوْتَهُ: بنده‌ای از اولیای الهی در امری خدا را می‌خواند؛ خداوند به او توجّه می‌کند؛ پس به فرشته‌ی موکّل بر آن امر می‌فرماید: حاجت بنده‌ام را برآور ولی شتاب مکن؛ زیرا من مشتاق شنیدن ندا و صدای اویم. خدا عاشق این بنده است و به ملائکه می‌گوید: فعلاً به او ندهید؛ دوست دارم صدایش را بشنوم؛ بگذارید درخواستش را ادامه دهد. درمقابل، فرد دیگری است که خدا او را دوست ندارد و تا می‌گوید خدایا بده، خدا امر می‌کند: زود به او بدهید و ساکتش کنید؛ نمی‌خواهم صدایش را بشنوم. بنابراین اوّلین نکته در پاسخ سؤال مورد بحث این است که خواسته‌های مشخّص و جنبه‌های دنیوی و مادّی که در دعاهای ائمّه علیهم‌السّلام وجود دارد، بهانه‌ای برای گفتگو با خداست؛ اصل خواسته‌ها مطلوب ایشان نیست. ادامه دارد… ✍️ استاد مهدی طیّب، ، ص ١٢٠ تا ١٢٢
‍ ✅حاج محمّد اسماعیل دولابی: حضرت عیسی علیه‌السّلام فرمود: لَن یَلِجَ مَلَکُوتَ السَّمواتِ مَن لَم یُولَد مَرَّتَینِ کسی که دوبار متولّد نشده است هرگز به ملکوت آسمان‎ها داخل نمی‎شود؛ یک تولّد از رحم مادر و یک تولّد از رحم طبیعت. ✨پیامبر ما صلّی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلّم هم فرمود: مُوتُوا قَبلَ اَن تَمُوتُوا قبل از اینکه با فرا رسیدن فوت، اضطراراً به موت نائل شوید، به اختیار خود تن به موت بدهید. ↩️ هر دو سخن اشاره به یک حقیقت است. 📔مصباح‌الهدی ص٩٤