🌔 لیلة القدر از نقش آسمان در زندگی زمینیان سخن میگوید. اینکه شبی وجود دارد که زندگی انسانها در آن شب مقدّر میشود؛ تقدیر میشود که در زندگی انسان چه رخ دهد.
◀️ بنابراین لیلة_القدر درست نقطه مقابل آن تفکّری قرار گرفته است که میگوید همه چیز را خود بشر رقم میزند و خدایی در کار نیست؛ تقدیری در کار نیست.
🌔 لیلة القدر در عصر ما این پیام را دارد که اِی بشر، همه چیز در دست تو نیست. بدان که مقدّرات زمینیان در آسمان رقم میخورد. اَرزاق و آجال انسانها را در لیلة القدر معین میکنند و این آموزهی بسیار مهمّی است؛ حضور و نقش آسمان در زندگی زمینیان، توجّه بسیار بزرگی است که لیلة القدر به انسان امروز میدهد. بر خلاف آنچه شعارش بعد از رنسانس داده شد و امروز داریم نتایج آن و تجربهی تلخ زندگی چند سدهی بعد از آن را میبینیم؛ زندگی سرشار از قساوت و بیرحمی، سرشار از آلودگی و تباهی.
🎤 استاد مهدي طيب _جلسه ٢٧ مرداد ٩١
#ماه_مبارك_رمضان #لیلة_القدر #شب_قدر
@ahlevela
👌فايل صوتي: (مدت:٢٥ دقيقه) ↙️↙️↙️
💠▪بنا به آنچه روایت شده است؛ امیرالمومنین علیه السلام، #شب_نوزدهم در منزل یکی از دخترانشان، امّ کلثوم سلاماللهعلیها افطار میهمان بودند.
▪🔹امّ کلثوم سلاماللهعلیها برای پذیراییِ حضرت، ظرف شیری و اندکی نمک طعام قرار داده بود و امیرالمؤمنین علیهالسّلام به دخترشان فرمودند:
عزیز دل من❗تا به حال کِی سابقه داشته است پدرت بر سر سفرهیی بنشیند که دو نوع خورش بر سر آن باشد؟! هم شیر قرار دادهای؛ هم نمک طعام؟!
▪🔹 و وقتی امّ کلثوم خم شد که نمک طعام را بردارند؛ امیرالمؤمنین فرمودند: نه عزیزم، ظرف شیر را بردار؛ و امیرالمؤمنین علیهالسّلام آن شب را با نان جوین و اندکی نمک افطار کردند و تا سحرگاهان به راز و نیازِ با خدا مشغول بودند.
▪🔹 هر از چند گاهی از اتاق بیرون میآمدند؛ سر به سوی آسمان میکردند و میفرمودند: نه به من دروغ گفته شده است و نه من دروغ میگویم؛ هنگام عملی شدن وعدهای که به من داده شده، فرا رسیده است.
▪🔹 هنگامی که دختر حضرت متوجّه آن صحبتها و حال منقلب امیرالمؤمنین علیهالسّلام شد و دید امیرالمؤمنین خود را برای رفتن به مسجد آماده میکنند؛ ملتمسانه از حضرت خواست که امشب به مسجد نروید! بگذارید شخص دیگری برود؛ حسن بن علی، برادر بزرگوارم را میفرستیم؛ دیگری را میفرستیم نماز صبح بگذارد. امّا امیرالمؤمنین علیهالسّلام نپذیرفتند.
▪ بنا به آنچه نقل شده است، فرمودند:
🔺 «أيَّ يَوْمَيَّ مِنَ الْمَوْتِ أفِرُّ»؛ کدام یک از دو روز، منِ علی از مرگ فرار کنم؟
🔺 «أ يَوْمَ لَمْ يُقْدَرْ أمْ يَوْمَ قُدِرَ»؛ روزی که در آن مرگ من مقدّر نشده است یا روزی که مقدّر شده است؟
🔺«يَوْمَ ما قُدِّرَ لُمْ أخْشَى الرَّدَىٰ»؛ روزی که مرگ برای من مقدّر نیست، از چه بهراسم؟ ترسی وجود ندارد.
🔺 «وَ إذا قُدِّرَ لَمْ يُغْنِ الْحَذَرُ» (1) و زمانی که مرگِ منِ علی در آن مقدّر شده است، حذر کردن و گریز در آن فایدهای ندارد.
لذا پیشنهاد دختر دلبندشان را نپذیرفتند. خود را برای رفتن آماده کردند.
ادامه دارد....
🎤 در محضر استاد مهدی طیب 12 مرداد 91
@ahlevela
📗 شیخ صدوق، توحید، ص 375 .
#شب_نوزدهم
#امیرالمومنین علیه السلام
#سيره_و_تاريخ
#ماه_مبارك_رمضان
▪️🔹وقتی امیرالمومنین علیه السلام به صحن آمدند، مرغابیهایی که امّ کلثوم سلاماللهعلیها در خانه داشت، شروع به صیحه زدن کردند و ملتمسانه دامن قبای امیرالمؤمنین علیهالسّلام را گرفتند. گویا به امیرالمؤمنین علیهالسّلام التماس میکردند که علی جان، به مسجد نرو.
▪️🔹 وقتی امّ کلثوم سلاماللهعلیها آمد تا آنها را پراکنده کند؛ بنا به نقل، امیرالمؤمنین علیهالسّلام فرمودند:
🔺اینها صیحه زنندگانی هستند که بعد از آن گریههایی برپا خواهد شد و سفارش مرغابیها را به دخترشان کردند که خوب از آنها نگهداری کند. (1)
▪️🔹وقتی حضرت خواستند از درِ خانه بیرون بیایند، شال کمرشان به قلاّب در گرفت و باز شد. گویا در خانه هم به حضرت علی علیهالسّلام التماس میکرد که علی جان نرو!
▪️🔹 بنا به آنچه نقل شده است؛ امیرالمؤمنین علیهالسّلام در حالی که شال کمرش را محکم میکرد به خود خطاب میفرمود:
🔺«اُشْـدُدْ حَیازیمَکَ لِلْـمَوتِ، فَـاِنَّ الْمَـوْتَ لاقِیـکا » (2)؛
علی کمر خودت را برای مرگ محکم ببند که مرگ به ملاقات تو آمده است.
🎤 در محضر استاد مهدی طیب 12 مرداد 91
@ahlevela
📚 1. مجلسی، بحار، ج 42، ص 246
2. مجلسی، بحار، ج 42، ص 278
#شب_نوزدهم
#امیرالمومنین علیه السلام
#ماه_مبارک_رمضان
🏴 علي ان شير خدا شاه عرب /الفتی داشته با این دل شب
شب ز اسرار علی آگاه است /دل شب محرم سرّالله است
شب علی دید و به نزدیکی دید / گر چه او نیز به تاریکی دید
شب شنفتهست مناجات علی/ جوشش چشمهی عشق ازلی
شاه را دیده به نوشینی خواب/ روی بر سینهی دیوار خراب
قلعهبانی که به قصر افلاک/ سر دهد نالهی زندانی خاک
اشکباری که چو شمع بیدار/ میفشاند زر و میگرید زار
دردمندی که چو لب بگشاید/ در و دیوار به زنهار آید
کلماتی چو دُر آویزهی گوش/ مسجد کوفه هنوزش مدهوش
فجر تا سینهی آفاق شکافت/ چشم بیدار علی خفته نیافت
روزهداری که به مهر اسحار/ بشکند نان جوین در افطار
ناشناسی که به تاریکی شب/ می برد شام یتیمان عرب
پادشاهی که به شب برقعپوش/ می کشد بار گدایان بر دوش
تا نشد پردگی آن سرّ جلی/ نشد افشا که علی بود علی
شاهبازی که به بال و پر راز/ میکند در ابدیّت پرواز
شهسواری که به برق شمشیر/ در دل شب بشکافد دل شیر
عشقبازی که همآغوش خطر/ خُفت در خوابگه پیغمبر
آن دمِ صبحِ قیامتتأثیر/ حلقهی در شد از او دامنگیر
دست در دامن مولا زد در/ که علی بگذر و از ما مگذر
شال شه وا شد و دامن به گرو/ زینبش دست به دامن که مرو
شال میبست و ندایی مبهم/ که کمربند شهادت محکم
پیشوایی که ز شوق دیدار/ میکند قاتل خود را بیدار
ماه محراب عبودیّت حق/ سر به محراب عبادت منشق
میزند پس لب او کاسهی شیر/ میکند چشم اشارت به اسیر
چه اسیری که همان قاتل اوست/ تو خدایی مگر ای دشمندوست؟
در جهانی همه شور و همه شر/ ها علیٌ بشرٌ، کیف بشر
کفن از گریهی غسّال خجل/ پیرهن از رخ وصّال خجل
شبروان، مست ولای تو علی/ جان عالم به فدای تو علی
✍ استاد شهريار
☑️ @ahlevela
▪️🔺 امیرالمومنین علیه السلام در تاریکی شب، کوچه پس کوچههای کوفه را در پیش گرفتند. به مسجد وارد شدند. خفتگان را از خواب بیدار کردند. ابن ملجمِ ملعون با شمشیر زهرآگینی که زیر عبا داشت، در مسجد خوابیده بود. امیرالمؤمنین علیهالسّلام او را هم صدا کردند و فرمودند: به خدا سوگند، اگر بخواهم بگویم در زیر عبایت چه داری؛ میتوانم بگویم.
▪️🔺 بعد حضرت اذان صبح را فرمودند و به نماز ایستادند و هنگامی که امیرالمؤمنین علیهالسّلام سر به سجده نهادند، ابن ملجم شمشیر آخته را بلند کرد و هنگامی که امیرالمؤمنین علیهالسّلام سر بلند میکردند؛ شمشیر را بر فرق حضرت فرود آورد. فرق حضرت شکافت؛ شمشیر ابن ملجم درست در محلّی خورد که سالها قبل در یکی از جنگها مِرهَب با یک ضربت به فرق حضرت، شکافتگییی در آن ایجاد کرده بود. فرق حضرت تا پایینِ پیشانی ایشان شکافت. خون از فرق مبارک امیرالمؤمنین علیهالسّلام فوّاره زد. محراب مسجدِ کوفه غرق خون شد و امیرالمؤمنین علیهالسّلام در حالی که با دست به امام مجتبیٰ علیهالسّلام اشاره میکردند که جلو بیا و نماز را ادامه بده؛ خاکهای محراب را روی محلّ فوران خون قرار میدادند که از فوران خون جلوگیری کند و این آیهی قرآن را تلاوت میفرمودند:
🔺«مِنْها خَلَقْناكُمْ وَفِيها نُعِيدُكُمْ وَمِنْها نُخْرِجُكُمْ تارَةً اُخْرىٰ » شما را از خاک آفریدیم؛ دوباره شما را به خاک برمیگردانیم و بار دیگر شما را از خاک برمیانگیزیم.
🔺و فرمودند: «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ» به خدای کعبه، منِ علی فائز شدم.
✅ امیرالمؤمنین علیهالسّلام به محبوب خود رسیدند. از حجاب اشتغالِ به امور عالم کثرت نجات پیدا کردند و همآغوشِ با معشوق ازلی ندای «فُزْتُ وَ رَبِّ الْکَعْبَةِ» سر دادند. همزمان ندایی از آسمان برخاست؛ جبرئیل ندا داد و خبر شهادت امیرالمؤمنین علیهالسّلام را به همهی عالم اعلام کرد.
🎤 در محضر استاد مهدی طیب 12 مرداد 91
@ahlevela
#شب_نوزدهم
#امیرالمومنین علیه السلام
#سیره_و_تاریخ
#ماه_مبارك_رمضان
🔚
🌙💢 ◾ راز تقارن لیالی قدر با شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام (قسمت اول)
🔹 امشب، هم شب شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام است و هم لیلة القدر است؛ یکی از سه شبی است که به لیلة القدر بودن محتمل است.
🔹لیلة القدر، لیلهی پی بردن به قدر خویشتن و نیل به قدر انسانی است. لیلة القدر، لیلةُ عَلِیٍّ علیه السلام است. و این تقارن چقدر عظیم و عجیب است.
◀ چون اندازه و قدّ انسانیّت، یعنی قدّ و قدرِ امیرالمؤمنین علیه السلام.
✅ امیرالمؤمنین علیه السلام شاخص و معیارِ قدر و کمال انسانی است. ابعادِ کمال انسانی و تمامیّت عظمت انسانی را در وجود مقدّس امیرالمؤمنین علیه السلام میشود مشاهده کرد.
🔹علی علیه السلام میزان الانسان است؛ میزان الکمال است و چقدر دنیای ما به لیلة القدری که لیلهی امیرالمؤمنین علیه السلام است؛ و به شناخت آن حضرت محتاج است.
🔹 لیلة القدر لیلهی انسان کامل است. لیلة القدر، لیلهی حجّت خداست.
ادامه دارد ....
🎤 در محضر استاد مهدی طیب 19 مرداد 91
#ماه_مبارك_رمضان #لیلة_القدر#امیرالمومنین علیه السلام
@OstadMahdiTayyeb