🖌#یادداشت_روز
🔹نیجر؛ آیینه آفریقا
#سعدالله_زارعی
تحولاتی که 4 مرداد/ 26 ژوئیه در «جمهوری نیجر» روی داد و «کودتا» خوانده شد، در دنباله تحولات عدهای از کشورهای آفریقایی بود. فارغ از اینکه رهبر جدید - حسومی مسعودو - و رهبر سابق - محمد بازوم - چه خصوصیاتی داشتهاند و از سوی چه کشور یا کشورهایی حمایت میشده و میشوند، حرکت ضدفرانسوی و ضدغربی نظامیان و تودههای مردمی که از برکناری محمد بازوم حمایت کردند، اهمیت ویژه دارد. بر این اساس بسیاری از ناظران، تحولات نیجر که پیش از این در کشورهای آفریقایی مالی، بورکینافاسو، گینه کوناکری و آفریقای مرکزی روی داده بود را اخراج غرب و بهخصوص فرانسه از آفریقا تعبیر کردند. این روند که بیارتباط با تغییر قدرت در عرصه بینالملل نیست، نشان میدهد فضای جهان هر روز بر دولتهای غربی دارای سابقه استعمارگری تنگتر میشود. در این خصوص گفتنی است:
تظاهرات آفریقاییها یا آفریقاییتبارها علیه اروپا و به طور خاص علیه فرانسه به یک پدیده تبدیل شده است. آفریقاییتبارها در همین هفتههای اخیر علیه سیاستهای دولت فرانسه در پاریس، مارسی و... به میدان آمدند و بعضی جریانات اجتماعی فرانسه را هم جذب کردند. در همان حال در «نیجر» شاهد تظاهرات چندصدهزار نفره به خصوص در «ینامی» پایتخت بودیم. این تظاهرات که غربیها از آن با عنوان حمایت از کودتاگران پوشش دادند، در واقع ضدفرانسه و علیه سالها استیلای آن بر این مردم بود. این تظاهرات و تظاهرات پاریس یک منطق داشتند و در آن یک جریان سیاسی را در سطح بینالمللی هدف گرفته بودند.
آفریقا یک قاره بزرگ با منابع متنوع و از نظر فرهنگی بسیار غنی است و در چرخش نظام جهانی از غرب به شرق میتواند تأثیر زیادی داشته باشد. نهضتهای مردمی علیه فرانسه، ایتالیا، بلژیک، انگلیس، آلمان و... در آفریقا در واقع غرب و نقشآفرینی غرب در نظام آینده جهانی نشانه گرفته است. خود این که آفریقا در بحبوحه شکلگیری نظام جهانی جدید، تضعیفکننده نقشآفرینی اروپا در نظامآینده باشد، یک نقش ویژه و اثرگذار است. قارهای که در مقدمه شکلگیری نظام جهانی ایفاگر نقش اساسی است، در زمان شکل یافتن نمیتواند و نباید در حاشیه و تحتالشعاع قرار بگیرد....
ادامه مطلب👇
https://kayhan.ir/fa/news/270508
https://eitaa.com/ahlghalam
🔰 انتخابات؛ صحنه کارنامه، نه ادعا
👤 #سعدالله_زارعی
🔸فلسفه انتخابات قوه مجریه در کشورها و از جمله در کشور ما، فقط ادامه روند اجرائی نیست، بلکه جبران کاستیها، رخنهها و پر کردن حفرههای اقتصادی و فرهنگی (و هر آنچه در مسئولیت قوه مجریه میباشد) نیز هست. انتخابات باید با پر کردن این خلأها، مسیر حرکت به سمت جلو را هموار نماید و این در حالی است که کشور ـ همانطور که در نام امسال آمده ـ به «جهش» نیاز دارد.
🔸ملت ایران در این شرایط خاص بینالمللی باید دولتی متناسب با تحولات کلان بینالملل که خود انقلاب اسلامی مهمترین نقش در وقوع این تحولات داشته است، سر کار بیاورد.
🔸در این کشاکش بینالمللی، مردم ایران باید ضمن حضور فعال در صحنه انتخابات و شکل دادن به «عدد افتخارآمیز»، فردی را بر سر کار بیاورند که در سابقه و جبین او استفاده کامل از استعدادهای طبیعی و انسانی کشور دیده شود. صحنه انتخابات ریاستجمهوری، صحنه ادعا نیست، صحنه «کارنامه» است.
🔸انتخابات در جمهوری اسلامی باید با شأن این جمهوری و شأن مردمی که این جمهوری را پدید آوردهاند، متناسب باشد. حضرت امام خمینی قدس سره الشریف در مورد مجلس برآمده از آراء ملت نکات بسیار ارزشمندی فرمودهاند که البته در مورد کاندیداهای انتخابات ریاستجمهوری و شخص رئیسجمهور منتخب هم کاملاً صدق میکند.
🔸افرادی که به جای ارائه تصویری از برنامههایی که برای پیشرفت کشور تدارک دیدهاند، صحنه انتخابات را به آوردگاهی غیراخلاقی تبدیل میکنند و از طریق بدگویی، تهمت زدن، لجنپراکنی کردن، سعی در جلب توجه دارند، به آبروی ملی لطمه میزنند و در تراز ریاست جمهوری اسلامی ایران نیستند.
#یادداشت_روز
https://kayhan.ir/001DJs
https://eitaa.com/ahlghalam
🔰 حقیقت و مجاز حمله احتمالی رژیم صهیونیستی به حزبالله
👤 #سعدالله_زارعی
🔸رژیم غاصب اسرائیل از اینکه ناگزیر به ترک غزه و پایان دادن به جنگی شود که هیچ نتیجهای برای آن نداشته است، بشدت وحشت دارد و به همین جهت به طرح موضوعاتی روی آورده که در حکم انداختن تیر در تاریکی است، ادعای حل مسئله بین آمریکا و رژیم درباره روند، نتایج و افق جنگ یکی از این موارد است و تهدید حزبالله لبنان به پاسخ قوی به واقعه «مجدل شمس» هم یکی از این تیرها به حساب میآید. اما مردان جنگ میدانند که وقتی پای عمل به میان آید این میدان است که حرف میزند و تیر انداختن شکل واقعی به خود میگیرد.
🔸واقعه روز شنبه گذشته در باشگاهی در مجدل شمس در جولان اشغالی و کشته شدن ۱۲ شهروند سوریالاصل و زخمی شدن حدود ۲۰ نفر دیگر از آنان به هیچ وجه تناسبی با تبلیغاتی که دستگاه امنیتی و عملیات روانی رژیم راه انداخته ندارد؛
🔻اولاً رژیم میداند که سیاست حزبالله در طول این نزدیک به ده ماهی که برای حمایت از زنان و کودکان و بیماران و تودههای مردم و سازمانهای مقاومت غزه به میدان آمده است، هیچگاه حمله به غیرنظامیها نبوده است و آنقدر در این مورد خویشتنداری کرده که خود اسرائیلیها گمان کردهاند، عدم حمله به عناصر مدنی، خط قرمز مقاومت لبنان میباشد.
🔻ثانیاً حزبالله وقتی تاکنون به عناصر مدنی در سرزمینهای شمالی فلسطین حمله نکرده، چگونه میتواند به شهروندان سوریالاصل جولان اشغالی حمله کند؟
🔻ثالثاً با فرض اینکه رژیم غاصب، این شهروندان را شهروند خود میداند، مگر اولینبار است که اسرائیل در جریان جنگ غزه تلفات میدهد؟
🔻رابعاً قانون جنگ میگوید وقتی با حملهای مواجه شدی میتوانی در همان اندازه پاسخ دهی. پس این همه سر و صدا و بحث نمیتواند در واکنش به یک واقعه باشد.
🔸حزبالله لبنان اولین واحد منطقهای بود که پس از شروع جنگ غزه و بمباران این منطقه توسط هواپیماهای نظامی اسرائیل، در حمایت از غزه، بدون درنگ وارد میدان شد و رسماً اعلام کرد تا زمانی که دشمن صهیونیستی، جنگ غزه را متوقف نکند، به حملات خود ادامه میدهد. حزبالله هم تا امروز بر این پیمان باقی مانده و برای آن هم هزینههای سنگین انسانی و مالی پرداخته است.
🔸به نظر میآید رژیم با برجستهسازی تهدید حزبالله، درصدد سرپوش گذاشتن بر شکست در غزه است. شاخ و شانه کشیدنهای نتانیاهو در حین سفر به آمریکا از این افلاس و دستهای خالی خبر میدهد. چرا که همه میدانند مدتی است سرنوشت نتانیاهو و دولت او برای مقامات حزب دموکرات و مقامات حزب رقیب آن، موضوعیت خود را از دست داده است.
#یادداشت_روزکیهان
https://eitaa.com/ahlghalam
🔰 توقف جنایت ابتکار جدید میخواهد
👤 #سعدالله_زارعی
🔸حمله ارتش رژیم صهیونیستی به یک مدرسه در شهر غزه و به شهادت رساندن بیش از صد نفر از کودکان که دیروز اتفاق افتاد، بسیار تلخ و تکاندهنده است اما به دلیل «تکراری بودن»، آنطور که باید مورد توجه قرار نگرفته است.
🔸رژیم غاصب در برابر جنایات عظیمی که انجام میدهد و در بسیاری از موارد بیسابقه است، باید «هزینه نقد» متناسب بپردازد تا از تکرار جنایات اجتناب کند. در این خصوص گفتنیهایی وجود دارد:
🔻رژیم صهیونیستی در این دوره ده ماهه بیش از چهل هزار نفر از مردم عادی که عمدتاً زنان، کودکان، سالخوردگان و بیماران بودهاند را به شهادت رسانده و نزدیک به یکصد هزار نفر از آنان را مجروح کرده و نزدیک به دو میلیون یعنی حدود ۸۰ درصد از ساکنان غزه را آواره و بیش از ۷۰ درصد منازل را غیرقابل سکونت کرده است. علاوهبر آن در این مدت تمام ۳۵ بیمارستان باریکه غزه را بین ۶۰ تا ۱۰۰ درصد تخریب نموده و کاملاً پیداست درصدد غیرقابل سکونت کردن غزه است و متأسفانه این اقدامات با همه تندی در میان کشورهای اسلامی واکنش متناسب نداشته و برای متوقف کردن آنها، اقدامات متناسب صورت نمیگیرد و حال آنکه کشورهای اسلامی میتوانند اعلام کنند تهدید نیروهای مدنی و مراکز اجتماعی در غزه با واکنش متقابل مواجه میشود و نشانههایی از این تقابل را بروز دهند.
🔻اما واقعیت این است که در جنایات بسیار دردناکی از نوع آنچه دیروز رخ داد، فقط رژیم غاصب و حامیان آن در غرب مسئول نیستند، بلکه کشورهای اسلامی هم مسئولیت ویژه دارند، چرا که اگر جهان اسلام به وقایع قبلی واکنش درخور نشان داده بود و هزینهای متناسب با سطح جنایات رژیم جنایتکار علیه فلسطینیها متوجه آن میکرد، حوادث به مراتب شدیدتر بعدی به وقوع نمیپیوست.
🔻واقعبینی حکم میکند سرنوشت فلسطین و تحولات آن به دولتهایی که خود در «جبهه غرب» قرار دارند، واگذار نشود. در اینجا انتظارات از یکسو متوجه ملتهای مسلمان و از سوی دیگر متوجه آن دسته از کشورهای اسلامی است که عمدتاً تحت عنوان «جبهه مقاومت» شناخته میشوند.
🔸همین سه هفته پیش، علیرغم آنکه هیئت فلسطینی حداکثر امتیازات را برای تحقق آتشبس داده و حتی از بعضی خطوط قرمز خود مثل «دائمی بودن آتشبس» چشم پوشید، رژیم غاصب زیر بار آتشبس نرفت و نتانیاهو در سخنرانی خود در کنگره وعده داد که میتواند ورق را برگرداند. پس از آن سلسله ترورهای اخیر علیه رهبران مقاومت به راه افتاد. بنابراین واضح است که بحث آتشبس صرفاً برای منفعل کردن ایران و حزبالله و رها کردنگریبان رژیم از دستان پرقدرت مقاومت مطرح شده است.
https://eitaa.com/ahlghalam
🔰 «دفاع مقدس» پیوسته در غرب آسیا
👤 #سعدالله_زارعی
🔸اینک در سالگرد دفاع مقدس قرار داریم و همزمان با آن در حال نزدیک شدن به یکسالگی جنگ غزه هم هستیم. این دو رخداد از نظر ماهیت، محتوا و نتیجه شباهتهای زیادی به یکدیگر دارند و میتوان گفت دفاع جانانه فلسطینیها، لبنانیها، عراقیها، سوریها و یمنیها از سرزمین و ساکنان قهرمان غزه، در امتداد دفاع جانانه هشت سال این ملت از خاک ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی است.
🔸نوع جنگ، نحوه آغاز آن، مقدمات آغاز هر کدام، دلیل وقوع جنگ، روند جنگ، صفبندیهای دو سوی جنگ، قوانین و قواعد جنگ، خطوط قرمزی که از یک طرف رعایت و از طرف دیگر زیر پا گذاشته میشوند، فاصله کمیت و کیفیت ابزارهای به کار گرفته شده از سوی دو طرف جنگ، نحوه جنگیدن، پشتوانههای مردمی طرفی که مورد تهاجم واقع شده است، نحوه مواجهه نهادهای قدرت بینالمللی با دو سوی ماجرای جنگ، نتایج درازمدت راهبردی جنگ، خصوصیات اخلاقی فرماندهان و مدیران دو سوی میدان و مسائل دیگر، این شباهتها را بیان میکنند.
🔸به میزان اعتمادی که دوران دفاع مقدس در عناصر جبهه مقاومت ایجاد کرده، رژیم غاصب صهیونیستی و حامیان آن را در وضعیت نگرانی قرار داده است. وقتی آنان نتوانند به معادله تسلیحاتی - مالی دل ببندند و به تجربه دریافته باشند که عوامل تعیینکننده دیگری وجود دارند که در کنترل و سلطه آنان نیست، نگران میشوند.
🔸امروز سطح دفاعی رژیم اسرائیل از سطح تهاجمی آن گسترش بیشتری دارد و این در قواعد جنگی به معنای آن است که مخاطرات آن بیش از فرصتهای آن میباشد.
#یادداشت_روز
https://kayhan.ir/001F4U
https://eitaa.com/ahlghalam
🔰 غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸به نظر این نگارنده آنچه در حد فاصل هفتم تا هجدهم آذر ماه جاری در سوریه مشاهده کردیم، بهزعم طراحان بخش اولیه اتفاقی است که برای کل منطقه و فراتر از آن تدارک دیده شده است. البته موفقیت هدفگذاری اتفاقی که طراحی شده بحث دیگری است و تجربه طولانی ما پاسخ این موضوع را میدهد. اگر ما به اسناد و اظهارات مقامات طی این حدود ۳۰ سال نگاه بیندازیم متوجه میشویم اسناد و مقامات دستگاههای مختلف آمریکا، بقاء ابرقدرتی این کشور را در سیطره و سلطه یکپارچه و یا تا حد زیادی یکپارچه بر غرب آسیا ـ به قول آنها خاورمیانه ـ میدانند. خاورمیانه برای آمریکا رمز بقاء این کشور در قامت یک ابرقدرت است و هیچ معاوضه و بدلی هم ندارد. این در حالی است که در خاورمیانه کنونی، سلطه آمریکا تا حد زیادی از بین رفته است و روند تحولات از شیب تند انزوای آمریکا خبر میدهد. در همین ماههای اخیر شاهد بودیم که با اندک حرکت استقلالطلبانهای که صورت گرفت، ابقاء نظامیان آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی در دستکم پنجکشور آفریقایی مورد تجدیدنظر قرار گرفت و روند خروج نظامی غربیها از این کشورها شروع شد. خب در غرب آسیا ظرفیت مخالفت با ادامه حضور نظامیان آمریکایی و انگلیسی خیلی قویتر از ظرفیت آفریقا میباشد.
🔸بحث از لزوم شکل دادن به «خاورمیانه جدید» یا «خاورمیانه بزرگ» که دستکم از سال ۱۳۷۳ شروع شد و در سال ۱۳۷۹ در قالب یک طرح جامع روی میز دولت آمریکا قرار گرفت و اندکی پس از آن با خلق حادثه نمادین یازده سپتامبر، جنگهای افغانستان و عراق و پس از آن چندین جنگ دیگر و حوادث بسیار تروریستی در سطح منطقه و فراتر از آن راه افتاد، هدفگذاری آمریکا از تحولات در غرب آسیا را روشن مینماید.
🔸بمباران همزمان تواناییهای سوریه از سوی آمریکا و رژیم صهیونیستی پس از اسقاط نظام سیاسی این کشور کاملاً بیانگر آن است که اغراض این دو رژیم متجاوز فراتر از اسقاط یک دولت در یکی از کشورهای غرب آسیا میباشد. آنچه در طرح آمریکا دیده شده، باز مهندسی غرب آسیا بر محور اقتداربخشی به رژیم شکستخورده اسرائیل است. دولت آمریکا در حالی که وانمود میکرد با کشتار وسیع مردم مظلوم غزه مخالف است، مسیر انتقال وسیع بمبهای قوی به رژیم متجاوز را بیوقفه ادامه داد و یا در حالی که وانمود میکرد در تدارک آتشبس در جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان است، چشم خود را بر ادامه جنایات اسرائیل در لبنان و نقض مکرر آتشبس بست و نیز در حالی که وانمود میکرد با اقدامات تروریستی در سوریه مخالف است، در برابر تهاجم تروریستهای تحریرالشام و در برابر حمله وسیع رژیم غاصب به سوریه پس از تغییر دولت در دمشق هیچ موضع مخالفی نگرفت و حتی بلافاصله پس از سقوط دمشق اعلام کرد در حال بررسی خارج کردن «تحریرالشام» از لیست گروههای تروریستی است. بنابراین کاملاً واضح است که از نظر آمریکا صرفاً تغییر دولتها کفایت نمیکند بلکه به تضعیف مطلق کشورها از دو حیث اقتصادی و نظامی چشم دوخته است به گونهای که رژیم غاصب صهیونیستی بتواند به آسانی سیاستهای توسعهطلبانه خود را پیش ببرد.
🔸در پرونده سوریه، آمریکا ابتدا بر منابع اقتصادی آن در شرق این کشور مسلط و مانع برخورداری دولت از داراییهای خود شد به گونهای که دچار فقر مطلق شود و قادر به اداره نیروهای نظامی خود هم نباشد و سپس با اعمال تحریمهای شدید تزار یا قیصر، مجاری تنفسی دولت و مردم سوریه را بست. دولت سوریه به دلیل ضعف مالی، قادر به تأمین توانایی و روحیه ارتش نشد و این در حالی بود که در یک سال گذشته، کمک مالی دولت آمریکا به رژیم غاصب از ۴۰ میلیارد دلار فراتر رفت و علاوهبر آن نزدیک به ۱۲۰ هزار تن انواع سلاحها و بمبها را در اختیار رژیم قرار داد. بر این اساس حتی پس از سقوط دمشق، تهاجم سنگین زمینی و هوائی رژیم صهیونیستی علیه سوریه ادامه یافت و شدت گرفت. با این وجود بسیار سادهلوحانه است اگر تحولات اخیر سوریه را صرفاً از منظر هجوم یک گروه مسلح داخلی و یا صرفاً از منظر سیاستهای تجاوزکارانه همسایه شمالی آن تجزیه و تحلیل کنیم. امروز سیاستهای همسایه شمالی سوریه و گروه وابسته به آن، نوعی عملگی در طرحی است که اگر مجال پیدا کند، در انتهای آن و در افق جایی برای جولان آنها نیز در سوریه باقی نمیماند.
🔸اما البته آنچه در عمل در سوریه و در بقیه منطقه اتفاق خواهد افتاد، کامیابی آمریکا، اسرائیل و تروریستها و دولتهایی که سادهلوحانه در این روند ایفای نقش کردهاند نخواهد بود. مردم سوریه در طول ۵۰ ـ ۶۰ سال گذشته بیش از هر ملت دیگری در غرب آسیا، در برابر آمریکا، رژیم اسرائیل و دولتهایی در اطراف خود و گروههای تروریستی قرار داشتهاند. زمین سوریه در همه این دهها سال، زمین مقاومت بوده است.
🔻ادامه دارد...
👇👇👇
🔰 غلبه بر «مقاومت» ممکن نیست؛ چرا؟ (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸مردم سوریه رشیدتر از آن هستند که عمق توطئهای که این روزها علیه سرزمینشان جریان دارد را متوجه نشوند و قدرتمندتر از آن هستند که از پس خنثیسازی این توطئه برنیایند. مقاومت در منطقه یک «طرح سیاسی» نیست که با توافق دو یا چند دولت و یا چند حزب سیاسی پدید آمده باشد. مقاومت مقتدرانه، حاجت عمومی مردم این منطقه در برابر طمعورزیهای آمریکا و رژیم غاصب است و این چیزی نیست که با سقوط یک دولت دچار دگردیسی و کاستی شود. در سوریه، اگر بار مقاومت تا امروز عمدتاً بر دوش یک دولت یا یک حزب بوده، امروز بر دوش کل ملت سوریه و همه اجزاء آن قرار گرفته و این چیزی نیست که قابل اسقاط باشد.
🔸نکته مهم این است که آمریکا و رژیم صهیونیستی با اقداماتی که در یک سال اخیر علیه سه کشور عربی و اسلامی ـ فلسطین، لبنان و سوریه ـ به اجرا گذاشته و «نقض حاکمیت» کردند، بیش از گذشته خود را در برابر جهان اسلام قرار دادهاند. آنان در حالی که سودای تسلط بر این منطقه دارند و میخواهند قدرت سابق خود را احیا کنند، در همان حال علیه سه کشور و سه ملت دست به جنگ، کشتار و تجاوز زدهاند! این یک تناقض آشکار است. خود این تجاوزات و کشتارها و نقض حاکمیتها، آنان را از بازیابی قدرت نامشروع خود بازمیدارد. هیچ دولت عربی هر چند خائن باشد، به دلیل عصبانیت عمومی ملتها از این تجاوزات، جرأت همکاری علنی از قبیل عادیسازی با اسرائیل را نخواهد داشت. در واقع آنچه این روزها در غزه، لبنان و سوریه مشاهده میکنیم، خود برهان قاطعی بر حقانیت مقاومت و روایی آن است. به همین دلیل است که جامعه سنی، جامعه دروز و جامعه مسیحی لبنان هم در کنار جامعه شیعه، در مقابل تضعیف حزبالله ایستادند و هیچ تحمیل جدیدی بر حزبالله را نپذیرفتند. کما اینکه جوامع اسلامی و عربی منطقه به طور یکپارچه در مقابل طرح تغییر وضعیت سیاسی ـ امنیتی غزه ایستادهاند.
🔸اکثر ملتها و دولتهای منطقه به خوبی میدانند، مقاومت سرمایه آنان در برابر نقض حاکمیت ملیشان در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل است. اگر آمریکاییها و صهیونیستها براساس تعلیمات ضداسلامیشان گمان میکنند مانور قدرت آنان علیه سوریه، لبنان و فلسطین سبب تسلیم ملتها و دولتها در منطقه میشود، حتماً دچار خطا هستند. نگاهی به مواضع ضدآمریکایی و ضداسرائیلی ماههای اخیر ملتها و دولتهای عربی، علیرغم آن که با حماس، حزبالله و دولت اسد اختلاف داشتهاند، به خوبی وضع منطقه را نشان میدهد. مقاومت نه تنها بخشی از هویتجداییناپذیر منطقه است بلکه در رأس نیازهایی است که ملتها و دولتها به آن توجه دارند. تحرکات دشمنان اسلام و دشمنان اعراب، مقاومت را به حاشیه نمیبرد، خودشان را بیش از پیش منزوی و منفور میگرداند.
https://eitaa.com/ahlghalam
🔰 خوابی سادهلوحانه یا برخوردی مزدورانه؟! (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸ادبیات دیروز و امروز مقامات ارشد آمریکا درخصوص ایران، بهطور کلی مبتنی بر یکی از این دو گزاره بوده است؛ «نظام سیاسی ایران باید برچیده شود» و «جمهوری اسلامی باید مهار گردد». از آن طرف ادبیات دیروز و امروز جمهوری اسلامی ایران درخصوص آمریکا، بهطور کلی مبتنی بر این دو گزاره بوده است؛ «آمریکا باید از دخالت در امور منطقه ـ غرب آسیا ـ دست بردارد» و «آمریکا نباید در امور داخلی ایران دخالت کند.» در واقع دو گزاره آمریکا در مواجهه با ایران دو گزاره ایجابی هستند یعنی اتفاقاتی باید علیه ایران رخ دهد و دو گزاره ایران در مواجهه با آمریکا، دو گزاره سلبی هستند یعنی آمریکا در مواجهه با ایران و منطقه باید از اقداماتی دست بکشد.
🔸آمریکاییها دنبال موضوعاتی علیه ایران هستند که واقعاً ارتباطی با آنها ندارد در حالی که ایران مطالباتی از آمریکا مطرح میکند که به آن ربط دارد. پس مشخص است که ایران در مورد آنچه دنبال میکند در جایگاه مستحکم حقوقی قرار دارد و آمریکا نمیتواند به خواستههای خود علیه ایران، وجاهت حقوقی بدهد. آمریکا از ایران میخواهد برنامه هستهای خود را که بر صلحآمیز بودن آن از سوی مجامع تخصصی حقوقی تأکید شده است، متوقف کند و یا تحت رژیمهای سخت بازرسی قرار دهد. این موضوع ارتباطی به آمریکا ندارد و حقوقی را برای آن ایجاد نمیکند. آمریکا از ایران میخواهد قدرت نظامی خود را محدود کند و به سمت تولید سلاحهای راهبردی نظیر موشکهای بالستیک نرود، این موضوع هم هیچ ارتباطی به آمریکا نداشته و حقی برای آن در مقابل ایران ایجاد نمیکند. آمریکا از ایران میخواهد به ارتباط راهبردی ـ نفوذ ـ در منطقه پایان دهد و در درون مرزهای خود محدود باشد. این موضوع هم هیچ ارتباطی با آمریکا ندارد و حقی برای آن به وجود نمیآورد و قس علیهذا در مورد مسایل داخلی ایران.
🔸ایران از آمریکا میخواهد از مداخله در منطقه غرب آسیا خودداری کند. این موضوع واقعاً به ایران ربط دارد چرا که از یک سو ایران بخشی از این منطقه است و از سوی دیگر مداخلات آمریکا در منطقه از یک طرف بر مبنای برهم زدن و تضعیف روابط طبیعی ایران استوار میباشد و از طرف دیگر بر مبنای تحکیم سلطه رژیم متجاوز صهیونی بر منطقه قرار دارد که با امنیت ایران هم در تضاد میباشد. پس پیگیری سیاست مداخله در منطقه از سوی آمریکا، ایران را ذیحق میکند که با آن مخالفت نماید. ایران از آمریکا میخواهد از مداخله در امور کشور دست بردارد. این حق طبیعی هر کشور است که چنین مطالبهای داشته باشد. مداخلات آمریکا چنین حقی را برای ایران ایجاد میکند که بر مبنای قطع مداخلات آن در امور خود، سیاستهای اجرائی خویش را تنظیم نماید.
🔸از ابتدای انقلاب اسلامی و شروع مناقشات میان آمریکا و ایران، یک عدهای در ایران بدون توجه به واقعیت مطالبات ایران از آمریکا و واقعیت مطالبات آمریکا از ایران، وانمود میکنند ایران باید از طریق حل و فصل مسایل با آمریکا به خصومت جاری میان دو کشور پایان دهد و این در حالی است که در طول
46 سال گذشته، هیچ دولتی در آمریکا بر مبنای حل و فصل خصومات با ایران به صحنه نیامده است و بلکه همه دولتها بر مبنای به کرسی نشاندن مطالبات راهبردی خود که هیچ وجاهت حقوقی ندارد به ایران فشار وارد کرده و بهطور پیاپی به آن خسارت زدهاند. در چنین فضائی، ایران اگر بخواهد بهطور واقعی به فصل خصومت با دولت آمریکا برسد باید به مطالبات غیرقانونی و ظالمانه آمریکا تمکین کند یعنی از هر آنچه از نظر آمریکا ممنوع است، دست بکشد و این در حالی است که همانطور که ذکر شد، جناحهایی ـ از دو حزب ـ در آمریکا حتی پا را از مطالباتی که ذکر شد فراتر گذاشته و برچیده شدن نظام جمهوری اسلامی را مدنظر دارند که البته گفتهاند شتر در خواب بیند پنبهدانه!
🔸براساس یک محاسبه ساده ریاضی کاملاً واضح است که ایران نمیتواند به هوای فصل خصومت به سمت کشوری برود که به فصل خصومت نمیاندیشد. از نظر آمریکا جرم اول ایران، تأسیس نظام مستقل جمهوری اسلامی است. بعد پای موضوعات دیگری از قدرت ایران به میان میآید که منبعث از برپایی این نظام دینی میباشد. بله ایران میتواند مثل چندین مورد سابق ـ از جمله در موضوع هستهای با دولت آمریکا وارد مذاکره شود اما اولاً حسب تجربه مکرر نباید توقع دستاورد داشته باشد و ثانیاً نباید گمان کند که هر توافق، آن را یک گام به سمت فصل خصومت با آمریکا نزدیک میکند. وقتی آمریکاییها در گذشته، علیرغم عمل ایران به سهم خود در توافقات، اساس توافق را زیر سؤال برده و آن را نقض کردهاند، در آینده هم همین کار را میکنند پس در چنین فضائی مذاکره با آمریکا نه تنها بر باددهنده فرصتهای کشور است بلکه به وجودآورنده فضای مطالبات جدید آمریکا علیه ایران خواهد بود.
🔻ادامه دارد...
https://eitaa.com/ahlghalam
🔰 خوابی سادهلوحانه یا برخوردی مزدورانه؟! (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸در این میان بعضی از چهرههای سیاسی علیرغم آنکه از یکسو در ظاهر مطالبات آمریکا از ایران را نادرست میدانند و از سوی دیگر ظاهراً دولت آمریکا را غیرقابل اعتماد میخوانند، جمهوری اسلامی را به انجام مذاکره برای توافق جامع ـ در همه موضوعات ـ توصیه میکنند! درخواست ایران برای توافق جامع در واقع تن دادن به همه خواستههای غیرمشروع آمریکاست چرا که آنان همواره به دنبال کشاندن ایران به سمت توافق جامع با خود و نه توافق جامع میان طرفین بودهاند. آمریکا در این مواجهه خواستههای اعلام شده مشخصی از ایران دارد که برای فهم آنچه میخواهد به مذاکره و مکاتبه نیاز نیست. ما وقتی از لزوم مذاکره و توافق جامع حرف میزنیم در واقع برای عدول از نقاط قدرت و قوت خود اعلام آمادگی کردهایم و در این صورت مذاکرهای اتفاق نمیافتد بلکه قبول تحمیلهای آمریکا اتفاق میافتد.
🔸وقتی تجربه ما در مذاکره پیرامون یک سوژه و یا مذاکره پیرامون یک محور با شکست مواجه گردیده است چطور میتوانیم به موفقیت در تحصیل منافع خود در مذاکره پیرامون همه آنچه آمریکاییها از ما میخواهند چشم بدوزیم؟ بحث آمریکا با ما همین الان معلوم است؛ ساخت سلاحهای مؤثر را متوقف کنید، از حمایت ملتهایی که با دفاع از استقلال و حریت خود، مزاحم ما هستند، دست برداشته و آنها را وارد معادلات منطقهای خود نکنید. برنامه هستهای خود را در حد غیرصنعتی و صرفاً نمادین و آموزشی نگه داشته و به رژیمهای سخت بازرسی برای عدم عبور از این محدوده تن دهید و نُرمهای بینالمللی را بدون استثنا در اداره داخلی ایران به کار بگیرید که این به معنای قبول یک تحول اساسی در ماهیت مردمسالارانه و عزتمدارانه نظام سیاسی کشور است. توافق جامع دقیقاً به همین معانی است. بنابراین ما باید قبل از ورود به مذاکره جدید، در داخل تکلیف این موارد را مشخص کنیم. آن وقت پاسخ ما به این مطالبات آمریکا چه منفی باشد و چه مثبت باشد، ورود به مذاکره معنا و مفهوم ندارد. چرا که اگر پاسخ مثبت باشد، مذاکره درباره آنچه قبول کردهایم، بیمعنا میشود و اگر هم منفی باشد و در عین حال وارد مذاکره شویم، تجربه به ما میگوید آمریکا تمام ظرفیت و توان خود را بر تحمیل آنچه او میخواهد و ما نمیخواهیم پای کار میآورد، آنگاه ما مثل گذشته، در مذاکره یا به بنبست میرسیم و یا ناچار میشویم به توافقی تن دهیم که از حالا میدانیم از یکسو تضمینی برای اجرای تعهدات طرف آمریکایی آن وجود ندارد. و از سوی دیگر این توافق مبنای آغاز فشارهای تازه و افزودن بر حجم فشارها از سوی آن میشود.
🔸شرایط ایران، شرایط اضطراری هم نیست که بخواهیم برای رفع اضطرار به چیزهایی که با منافع و مصالح ملی ما در تضاد است، تن دهیم. شرایط بینالمللی و شرایط منطقهای هم نسبت به یک دهه قبل ـ زمان انجام توافق برجام ـ تغییرات اساسی کرده است. جهان در دو سوی یک نزاع اروپایی ـ جنگ اوکراین ـ ایستاده و شورای امنیت به دو بخش تقسیم شده و هر بخش در یک سوی ماجرا و روی در روی هم قرار گرفته است. روابط منطقهای تحت تأثیر جنگ خونین غزه تغییر کرده و تنش جدید ـ حتی اقتصادی و سیاسی ـ با ایران در منطقه جایگاه خود را از دست داده است. هر تنش جدید منافع همه کشورهای منطقه را تحت تأثیر جدی قرار میدهد. روابط اقتصادی و سیاسی درون منطقه که تا ده سال پیش در انحصار آمریکا و یکی ـ دو دولت اروپایی بود، دستخوش تغییر و مرتبط با شرق شده است. فضای مناسبات منطقهای ایران در شمال، جنوب، شرق و غرب کشور به نسبت دهه قبل بهبود پیدا کرده، حضور ایران در بلوکهای اقتصادی قدرتمند بینالمللی ـ شانگهای، بریکس و مشترکالمنافع ـ موقعیتهای جدید پایداری برای کشور ما رقم زده است. ایران از حیث اتکاء اقتصادی به داخل و ایجاد زیرساختهای اقتصادی و فنآوریهای نوین هم به نسبت ده سال پیش رشد زیادی کرده است.
🔻ادامه دارد...
https://eitaa.com/ahlghalam
🔰 خوابی سادهلوحانه یا برخوردی مزدورانه؟! (۳)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸یک نکته مهم دیگر این است که بحث مذاکره و توافق ایران با آمریکا در فضای دوقطبی کنونی جهانی که حاصل موضوعات مختلف از جمله جنگ اوکراین میباشد، باعث بدبینی یکی از دو جریان بینالمللی به ایران میشود که در آن فرصتهای مهمی دارد و این در حالی است که حسب تجربه تقلای ایران در باز کردن راه از مسیر آمریکا در وضعیت بنبست میباشد. بحث مذاکره با آمریکا که قطعاً به نتیجه نمیرسد، سبب میشود دولتهای قدرتمندی که جریان مقابل آمریکا را شکل دادهاند در مورد جدی بودن عزم ایران در همکاریهای دو و چندجانبه اقتصادی و... به تردید افتاده و وارد شراکتهای بزرگ با جمهوری اسلامی نشوند. بنابراین مذاکره با آمریکا یک بازی دو سر باخت برای ما و دو سر منفعت برای آمریکاست.
🔸آنان که امروز ما را به توافق ـ و توافق جامع ـ با آمریکا فرامیخوانند نوعاً در دو دهه گذشته سردمدار مذاکره با آمریکا بوده و در این راه اختیارات کافی هم داشتهاند، آنان باید قبل از هر چیز پاسخ دهند که تا اینجای کار، از مذاکره و توافق با آمریکا چه بهره قابل قبولی به کشور رساندهاند؟ و آیا تلاشهای آنان به اندازه یک گام به رفع خصومت آمریکا علیه ایران منجر شده است؟ قطعاً پاسخ این سؤالات برای آنان از دیگران روشنتر است. اما چرا علیرغم آن بر آن تأکید میورزند؟ پاسخ این هم چندان دشوار نیست. اگر به مقالات فراوان آنان نظر بیندازیم میبینیم که اصولاً هیچ اعتقادی به اینکه ایران باید در جایگاه یک قدرت بینالمللی یا منطقهای بایستد ندارند. آنان براساس مقالاتشان هیچ اعتقادی به اینکه نباید زیر بار تحمیلهای آمریکا رفت، ندارند. آنان به اینکه مردم ایران حق دارند علیرغم آمریکا، نظامات مورد نظر خود را برای اداره کشور انتخاب کنند، اعتقادی ندارند. امام راحل عظیمالشأن چه زیبا فرمودند
«خداوند آنان را که خواب آمریکا میبینند، بیدار کند.»
#یادداشت_روز
https://eitaa.com/ahlghalam
🔰 راهحل، صدای واحد و ایستادن (۱)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸منطقه در یک وضعیت خاص تاریخی است. بسیاری از «تحولات آینده» به نحوه رقم خوردن تحولات فعلی منطقه وابسته است. غرب با محوریت دولت آمریکا یک بار دیگر و پس از بارها تجربه شکست، درصدد برآمده بر منطقه غلبه و موانع فعلی آن را حذف کند. اگر دشمن در این مرحله موفق شود ولو این موفقیت نسبی باشد، کار برای همه کشورهای منطقه و همه مسلمانان سخت و پرهزینه میشود.
🔸اما اگر کشورهای منطقه خطر مشترک فعلی را درست درک و بر اساس آن عمل کنند، یک مشکل کلیدی و پرپیامد را پشتسر گذاشته و روابط آنها با محیط خارجی منطقیتر میشود. رئیسجمهور جاهل و مغرور آمریکا در جریان دیدار اخیر پادشاه اردن با وی در پاسخ به سؤال خبرنگار که پرسیده بود به چه دلیل به موفقیت کوچاندن فلسطینیها اعتماد دارد؟ گفت «قدرت». بنابراین واضح است که خنثی کردن فتنهای که نه فقط علیه فلسطین بلکه علیه همه کشورهای منطقه طراحی شده است جز با نشان دادن قدرت ممکن نیست. کشورهای منطقه بر یک جغرافیای قدرتمند قرار دارند و میتوانند آمریکا را در این مواجهه به عقبنشینی وادار نمایند. همه باید بدانند ترامپ باید به جای خود بنشیند تا امکان اداره منطقه بر مبنای منافع مشترک اعضای آن وجود داشته باشد. از آنجا که ترامپ با شعار «آمریکا اول» به میدان آمده و رسیدن به این شعار را در دورهای کوتاه میسر پنداشته، سیاست «نزاع با همه» را در پیش گرفته و محیط پیرامونی این کشور یعنی آمریکای شمالی و آمریکای جنوبی را هم در این دایره قرار داده است، شکست دادن او آسانتر میباشد و لذا کشورهای منطقه نباید در مواجهه با گندهگوییهای ترامپ دچار رعب گردند و احساس ضعف نمایند.
🔸تهدیدات فعلی آمریکا و دنباله پلید آن در منطقه بیانگر آن است که هرگاه سنگری در برابر آمریکا و رژیم اسرائیل تضعیف شود - آنگونه که در سوریه پیش آمد - همه کشورهای منطقه اعم از اینکه بخشی از مقاومت باشند یا نباشند، در معرض تهدید قرار میگیرند. کمااینکه در زمانی که ارتش آمریکا عراق را به اشغال درآورد، جرج بوش رئیسجمهور وقت آمریکا گفت «این بازگشت ما به جنگهای صلیبی و پیروزی در آن بود». بنابراین در چنین فضائی فرقی میان ایران، عربستان سعودی، ترکیه و دیگر قطعات این منطقه نیست.
🔸منطقه با دور تازهای از فشار مواجهه میباشد. این فشار با علامت توسعه جنگ همراه است ولی آیا قرار است جنگهای تازهای رخ دهد؟ اگر بله، ابعاد آن چیست؟ و اگر نه قرار است چه اتفاقاتی با حربه جنگ در منطقه پیش آید؟
🔸اینک در آمریکا دولتی سر کار آمده که کار خود را با «تهدید همه» شروع کرده است؛ تا آنجا که به ایران مربوط میشود، صدور «یادداشت اجرائی» ترامپ میباشد که فهرستی از خواستهها و آرزوهای کهنه و شکستخورده را بازنویسی کرده است. طبق این یادداشت ایران باید فعالیت هستهای خود را در همین نقطه متوقف کند و اجازه دهد خود آمریکا بر آن نظارت داشته باشد و فعالیتهای نظامی و تولید سلاحهای متعارف خود را متوقف و محدود نماید و از گروهها و دولتهای مقاومت در منطقه که در دو - سه دهه گذشته، طرحهای استیلاطلبانه و اشغالگرانه آمریکا و اسرائیل را به چالش کشیدهاند، حمایت نکند و خواستههای دیگری که مجموعه آنها یعنی ایران از هرچه به قدرتمندی و توان پاسخ نه دادن آن به آمریکا منجر میشود، فاصله بگیرد. کشورهای منطقه و جهانیان و خود آمریکا میدانند ایران توان کافی برای نادیده گرفتن تهدیدات ترامپ دارد اما واقعیت این است که آمریکای ترامپ مجموعهای از اقدامات را در نظر دارد که کل منطقه را تهدید میکند و اگر منطقه در برابر فتنه ترامپ ضعف نشان دهد همه کشورهای منطقه از جمله ایران دچار خسارت میشوند.
🔸اینک یک تهدید جدید بهطور مشترک علیه فلسطین از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل مطرح میباشد که نقطه کانونی آن کوچاندن فلسطینیهای غزه و کرانه باختری است که خود این با توجه به تبعات آن یک تهدید علیه منطقه عربی است. البته طرح کوچاندن فلسطینیهای مقاوم به دیوار میخورد و به سرانجام نمیرسد اما اگر دولتهای عربی در خود طرح این موضوع، منفعل باشند بحثهای جدیدی با هدف تثبیت رژیم صهیونیستی و سیطره آن بر شئون عربی پیش میآید و چهره منطقه را تغییر میدهد این موضوعی است که استقلال همگان را مخدوش میگرداند. الان یک سر تهدیدات مشترک فعلی آمریکا و رژیم اسرائیل، کشور سوریه است، بخشهای حساس و مهمی از این کشور اسلامی و عربی. اینک در معرض اشغال دائمی رژیم اسرائیل قرار گرفته است. ارتش اسرائیل سرگرم ساخت موقعیتهای دائمی در مناطق تازه اشغالشده «قنیطره» و حومه دمشق است. انهدام زیرساختهای نظامی سوریه که در جلو چشم کشورهای عربی و اسلامی صورت گرفته علامتی از تلاش جدی برای استیلای رژیم اسرائیل بر همه کشورهای عربی و اسلامی منطقه است.
🔻ادامه دارد...
👇👇👇
🔰 راهحل، صدای واحد و ایستادن (۲)
👤 #سعدالله_زارعی
🔸الان یک سر دیگر تهدیدات مشترک آمریکا و رژیم غاصب، کشور لبنان است. جدای از اینکه طی دو ماه گذشته بخشهای حساسی از مرز مشترک سوریه با لبنان به اشغال ارتش اسرائیل درآمده است، شاهد تلاش ارتش اسرائیل برای ابقا در مناطق مرتفع لبنان - در شمال منطقه خیام و مرجعیون - هستیم اگر با این اقدام برخورد نشود، دولت اسرائیل بر کشور و دولت لبنان سیطره دائمی پیدا میکند و از این طریق فشار بر حوزه عربی را افزایش میدهد.
🔸تهدیدات کنونی محدود به محور مقاومت نیست، مصر، اردن، عربستان و ترکیه هم از سوی آمریکا و رژیم اسرائیل تهدید حاکمیتی و سرزمینی شدهاند. دونالد ترامپ در دیدار با پادشاه اردن تأکید کرد مصر و اردن باید بخشهایی از سرزمینشان را بدهند تا منطقه به آرامش برسد. رئیسجمهور آمریکا اعتقاد دارد دولتهای مصر و اردن را میتواند مرعوب کند و موافقت آنها را بگیرد. در حالی که اگر این دو کشور عربی همسایه فلسطین زیر بار طرح واگذاری بخشی از سرزمین خود به طرح آمریکا بروند، وارد دالانی از بحرانهای داخلی از یکسو و امتیازدهی های پیدرپی از سوی دیگر میشوند. ترامپ بر خواسته خود اصرار دارد و به نظر نمیآید به راحتی رها کند در این میان همه چیز به مصریها و اردنیها بستگی دارد اگر بر موضع «نه» خود بمانند بدون آنکه با هزینه زیاد مواجه گردند، خطر طولانیمدت را پشتسر گذاشتهاند و اگر ضعف نشان دهند دچار مشکلات پیاپی میشوند. مصر و اردن در دوره اول ترامپ زیر بار طرح «معامله قرن» که دقیقاً همین مضمون داشت و ناظر به واگذاری بخشهایی از سرزمین این دو کشور بود، نرفتند و مشکلی هم برای آنان پیش نیامد.
🔸یک سر تهدیدات دولت جدید آمریکا و رژیم صهیونیستی هم کشور عربستان سعودی است. ترامپ اعلام کرد عربستان خیلی بزرگ است و میتواند بخشی از کشور خود را بدهد. کمااینکه دولت اسرائیل هم معتقد است عربستان در بازی با آمریکا و اسرائیل صداقت ندارد و به یک بازی خرابکن تبدیل شده است پس واضح است که نزدیکترین دولتها در منطقه به دولت آمریکا هم از فتنه کنونی برکنار نیستند.
🔸آمریکاییها در این مرحله صرفاً به مصاف جبهه مقاومت نیامدهاند به مصاف کل منطقه آمدهاند. واقعیت آشکار این است که در طول ۲۵ سال گذشته، آمریکا و رژیم اسرائیل بارها با جبهه مقاومت زورآزمایی کرده و هر بار به شکست رسیدهاند از جمله در جریان جنگ ۱۶ ماهه غزه - که شواهد از آغاز دوباره این جنگ طی روزهای آینده حکایت میکند - شکست خوردهاند. به نظر میآید آمریکا در تجزیه و تحلیل تحولات و با ارزیابی دقیق از تواناییهای خود و تواناییهای منطقه غرب آسیا به این نتیجه رسیده است که باید طرحی کلیتر را دنبال نماید و در دل آن مصاف تازهای با جبهه مقاومت شکل بدهد. مثل اینکه در یک منطقه عملیاتی یک قله وجود دارد که تسخیر آن ممکن نیست، راهحل دور زدن آن است. آمریکا در پوشش بحث «صلح مسلح» و «امنیت عمیق» درصدد درگیرسازی بخشهایی با بخشهایی دیگر در منطقه است. آمریکا با ترسیم جغرافیای جدید میخواهد چالشهای خود را از طریق تبدیل کل منطقه به منطقه چالش حل کند، فلسطینیها، سوریها، لبنانیها، اردنیها، مصریها، عربستانیها، ایرانیها و... همه باید درگیر چالشهای امنیتی و سیاسی بشوند، تا چالش منطقه با آمریکا رفع شود. راهبرد«آمریکا اول» ، برای ابرقدرتی آمریکا در دهههای آینده میباشد در حالی که دوران ابرقدرتی آن به پایان رسیده است. در بازیابی قدرت فروپاشیده آمریکا، چشم ترامپ به تسلط بر غرب آسیا دوخته شده است چرا که این منطقه در شکلگیری قدرت بینالملل، نقش کانونی دارد.
🔸راهحل منطقه در این وضعیت فتنهگون اولا؛ً «صدای واحد» بودن است. الان وضع آمریکا بهگونهای است که همین صدای واحد بودن، آن را به عقب میراند. ثانیا؛ً نشان دادن اقتدار از سوی جبهه مقاومت است که امروز هم این صدای واحد و هم این علامت اقتدار را مشاهده میکنیم. این باید با قدرت ادامه پیدا کند.
https://eitaa.com/ahlghalam