.
حدود ۱۳ سال است که رهبر انقلاب مسئله اقتصاد و تولید را دغدغه اول کشور میدانند. حال آنکه حرکت عناصر فکری و فرهنگی ما در دانشگاه و حوزه و بخشهای فرهنگی مردمی و دولتی اصلا ارتباطی با این جهت گیری ندارد. دلیل این را میتوان در جدا انگاشتن عرصههای مختلف زندگی اجتماعی از هم دانست. اینکه تصور درستی از اثرگذاری این حوزهها بر روی یکدیگر نداریم. مثلا با تصور افزایش تولید، کار فرهنگی میکنیم حال آنکه اگر به ابعادی که رهبر انقلاب برای مسئله روشن میکنند فکر کنیم، افزایش تولید خود کار فرهنگی است. در اینجا کار فرهنگی به توصیه کردن و نصیحت کردن و در نهایت به دعوت مدام دیگران به کاری تقلیل پیدا میکند. هر روز روی میآوریم به تشویق و تنبیه یا تحذیر در حالی که رهبر انقلاب میگویند: "فرهنگ مثل هواست" بی رنگ و بی بو ولی دربرگیرنده. هوا تمام فضای اطراف ما را دربرگرفته و در عین ناپیدایی پیداست و اثر بخش.
اینکه بدنه فکری و فرهنگی کشور ذهنشان این عرصهها را از هم جدا میداند ریشهی آن در نداشتن علوم انسانی است. تاثیر علوم انسانی و خلاء نبود آن جایی مشخص میشود که با واژهای به نام دانش بنیان در نسبت با تولید یا اقتصاد چگونه برخورد کنیم و تعریف ارائه کنیم.
اینجا معلوم میشود که بر روی این مسائل فکر نکردهایم و امروز دستمان پر نیست. به همین دلیل حضرت آقا در دیدار با خبرگان میگویند قدرت ملی امری مرکب از "علم و فناوری" و "تفکر و اندیشه ورزی و آزاد فکری" است.
یعنی راه حل فرهنگ و اقتصاد و هنر و صنعت را رهبر انقلاب در مسئله تولید و به تعبیری ساختن میدانند. امروز اگر ما فلسفه نداریم دلیلش چیست؟ چون امروز را درنیافتهایم و اصلا نمیدانیم از فلسفه چه کار میآید. منظورم این نیست که موضوع فلسفه را تولید بگذاریم یا موضوع ادبیات و جامعه شناسی را اقتصاد و تولید دانش بنیان بگذاریم و با روش و منطق این علوم سرفصلهایی تعریف کنیم که موضوع را به انتزاع بکشاند و فاصله نظر و عمل و زیاد کند. کاری که در محافل انقلابی ما رایج است که تا رهبری افقی را نشان میدهند سریع آن را تبدیل به کلید واژهای میکنیم و سرازیر در فیلم و داستان و مقاله و..... و از آن محصول میگیریم و خروجی و آمار میدهیم که مثلا فلان قدر رمان در حوزه جمعیت نوشتهایم و خیالمان آسوده میشود که خدا را شکر، داریم برای افزایش جمعیت کار میکنیم که البته در این وضعیت نه ادبیات ما رشد میکند و نه مسائل ما حل میشود. همه این تلاشها مغتنم است ولی درباره ثمر بخشی و اثر آن نمیتوان اظهار نظر دقیقی کرد.
ما هنوز راه تبدیل مشکلات به مسائل را نیاموختهایم. از همین رو مدام درباره مشکلات سخن میگوییم و وقت عمل که میرسد جسارت اقدام نداریم.
این نداشتن جسارت عمل برای حل مشکل از نبود تفکر در ما نشات میگیرد. تفکر عزم اقدام و حرکت و عمل را در ما به وجود میاورد. تفکر است که ما را به وقت عمل میرساند و آینده را برای ما میاورد و به ما کمک میکند تا صورت بندی دقیقی از مسائلمان به دست آوریم. اینکه آن مسئله چیست و ما در چه موقع و مقامی از آن ایستادهایم و چه امکانی پیش رو داریم.
#تفکر_و_اقتصاد
#مدرسه_سیاست
@ahlolbasar
.
آنچه که #شهید_بهشتی در سرچشمه و با تاسیس حزب جمهوری در پی آن بود، موقعیتی است با چشم اندازی برای درک سیاست دینی، تا مسئولیت در جمهوری اسلامی معنا شود. مسئولیتی برای پاسداشت آزادی. آزادی از بندهایی که حاصل اشتباه سیاست دینی با سیاستهای رایج جهانی است، که در بیاعتمادی به مردم ریشه دارد و خود را قیم مردم میداند.
امروز وقت آن است که در تجدید عهد با شهید بهشتی و یارانش فریاد آزادی سردهیم.
فریادی که نااهلان از ما ربودند و آنرا به شعاری مبدل ساختند برای آزادی قوم و قبیله خود...
و این آزادی را با تهمت انحصار طلبی به انقلاب به بند کشیدند.
#مدرسه_سیاست
#سرچمشه
#نهضت_بازخوانی_انقلاب_اسلامی
@ahlolbasar