eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
401 دنبال‌کننده
12.7هزار عکس
5.5هزار ویدیو
493 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی کدپستی3739115659 شناسه ملی 14013514594 حساب حقوقی درآمد وجاری مسجد 5892107047156958 💳 IR050150000003101103064788
مشاهده در ایتا
دانلود
💠نگذارید این انقلاب بدست نااهلان و نامحرمان بیفتد. من در میان شما باشم و یا نباشم به همه شما وصیت و سفارش می کنم که نگذارید بدست نا و نامحرمان بیفتداکیداً به ملت عزیز ایران سفارش می کنم که هشیار و مراقب باشید. 📚صحیفه نور ، جلد ۲۰ ، صفحه ۲۴۰ 👥 @sahifeh_noor
🎉 پیام‌رسان پاکِ ایتا بدون سوءِاستفاده از جاذبه‌های شیطانی، فقط در کافه‌بازار از مرز ۹ میلیون نصب فعال عبور کرد… 🔺این عدد، بدون احتساب نصب مستقیم از سایت، نصب انحصاری از مایکت و دیگر نرم‌افزارها و بدون محاسبه کاربران نسخه‌های آیفون، وب، اپل، لینوکس و ویندوز این نرم‌افزار ایرانی‌ست. #⃣ جبههٔ اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
شهید مالکوم ایکس: 🔴 فقط یک احمق به دشمنش اجازه می‌دهد تا بچه هایش را تعلیم دهد... 🔺با رها کردن فرزندان‌تان در اینستاگرام، تربیت آن‌ها را به دست بی‌تربیت‌ترین انسان‌های جهان ندهید… #⃣ جبههٔ اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
🔰 کمپین نصب پیام‌رسان‌های داخلی! 🔸الحمدلله بعد از گذشت چند روز، مسئولان متوجه شدند که این آشوب‌ها صرفاً از طریق رسانه‌های معاند در بستر شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های صهیونیستی مثل 🇺🇸اینستاگرام و 🇺🇸واتس‌اپ راهبری میشه و محدودیت‌هایی برای این شبکه‌ها ایجاد کردند؛ 🔸الآن بهترین فرصت برای جذب کاربران این شبکه‌ها به سمت شبکه‌های اجتماعی و پیام‌رسان‌های داخلی مثل ایتا است؛ بنابراین لطفاً فرصت را از دست ندهید و لینک نصب پیام‌رسان‌های داخلی را برای دوستانتان پیامک کنید و این کمپین را گسترش دهید. ✍🏻 🆔 eitaa.com/joinchat/1414070429Cebcbe863c5 #⃣ جبههٔ اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
با امضاء این پویش، شما هم از مسئولین کشور بخواهید: 🔴 فیلتر اینستاگرام دائمی شود… 🔺جهت امضاء کلیک کنید👇 👉 farsnews.ir/my/c/164703 #⃣ جبههٔ اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
با امضاء این پویش، شما هم از مسئولین کشور بخواهید: 🔴 فیلتر اینستاگرام دائمی شود… 🔺جهت امضاء کلیک کنید👇 👉 farsnews.ir/my/c/164703 #⃣ جبههٔ اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
با امضاء این پویش، شما هم از مسئولین کشور بخواهید: 🔴 فیلتر اینستاگرام دائمی شود… 🔺جهت امضاء کلیک کنید👇 👉 farsnews.ir/my/c/164703 #⃣ جبههٔ اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
🔴 بمباران‌های مجازی و اول راه… 🔹وقتی افکار مردم توسط پلتفرم‌های آمریکایی مهندسی می‌شود و وقتی مردم ۲۴ ساعت شبانه روز با محتوای غیراخلاقی، ضددینی، دروغ، شایعه و تخریب، بمباران می‌شوند، نتیجه این است که امروز می‌بینیم. 🔸برداشتن روسری تازه اول راه است. تا دشمن کل کشور را اشغال نکرده، خواص انقلابی و مسئولین به خود بیایند و با قاطعیت هم به موضوع فضای مجازی و هم به موضوع حجاب ورود پیدا کنند. ▫️حفظ نظام اسلامی و ارکان آن بالاترین مصلحت است و هیچ مصلحتی بالاتر از آن نیست. #⃣ جبههٔ اسلامی در فضای مجازی
✊🏻 @jebheh
9.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 مستجاب‌الدعوه بود؟! ⁉️ دفاع از در سیره عمروعاص ‼️ عوام فریبی به سبک معاویه! 💢 نتیجه سوء استفاده از جامعه! ⁉️ چگونه نفرین عجیب معاویه در حق مالک اشتر استجابت شد؟!! ♨️ خطری که جامعه امروز ما را تهدید می‌کند... __________________ 🔹برشی از سخنرانی به مناسبت ۹دی، روز 💠 اندیشکده راهبردی سعداء 🇮🇷@Sobhesadegh_ir
هدایت شده از  امام زادگان عشق
5⃣ آری! نه تنها برای فتنه‌گرانی که با بی‌ظرفیتی در برابر رأی مردم شورش کردند، پیامی قاطع داشت بلکه هشداری هم بود برای همه کسانی که در آینده بخواهند در برابر رأی مردم بایستند و از بدعت خطرناک تبعیت کنند. 6⃣ البته در کشور جریانات بی‌ظرفیتی داریم که همواره به غیر از راه قانونی و صحیح، دوست دارند از گزینه‌های غیرقانونی و فتنه‌گرانه علیه حاکمیت و آرای مردم، در آنجا که به نفعشان نباشد، استفاده کنند و بدیهی است این جریانات می‌کوشند قباحت فتنه را بپوشانند و خیانت فتنه‌گران را یا در حد همان رقابت قبل از توجیه کنند! 7⃣ آری! امروز اگر چه ١٠ سال از فتنه ۸۸ گذشته است اما "٩ دی" به عنوان نماد روزی که همه مردم در حمایت از قانون اساسی، مقدسات، منافع ملی و امنیت ملی و وحدت ملی ایستادند، در تاریخ ماندگار شد، و بزرگداشت این یوم الله باعث میشود تا هیچ شخص و جریانی، دیگر به فکر شورش در برابر آرای مردم و قانون اساسی نباشد. 8⃣ ۹ دی روزی است که شورش عظیم فتنه گران علیه جمهوریت و اسلامیت نظام شکست خورد و شکست فتنه ۸۸ همانند تشکیل و در همان راستا امری فرخنده و مبارک است که اگر بزرگ داشته نشود چه بسا زحماتی که برای کشیده شده است و آثار و برکات آن را به راحتی فراموش کنیم و به حفظ آن اهتمام لازم را نداشته باشیم. دی ماه -بصیرت-میثاق 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هدایت شده از 🇮🇷طلبه پیاده🇵🇸
✖️وصیت نامه بسیار عجیب یک شهید: 🔻به مردم بگویید امام زمان پشتوانه‌ی این است. ▫️بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقه‌ی کردستان عراق بودیم که به‌طرز غیرعادی جنازه‌ی شهیدی را پیدا کردیم. از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم. داخل کیف، وصیت‌نامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود. در وصیت‌نامه نوشته بود: ✍️ من سیدحسن بچه‌ی تهران و از لشکر حضرت رسول(ص) هستم... پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند. اهل بیت، شهدا را دعوت می‌کنند... پدر و مادر عزیزم! من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت می‌رسم. جنازه‌ام هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز در منطقه می‌ماند. بعد از این مدت، جنازه‌ی من پیدا می‌شود. و زمانی که جنازه‌ی من پیدا می‌شود، در بین شما نیست. این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما می‌گویم. 👈 به مردم دلداری بدهید. به آن‌ها روحیه بدهید و بگویید که (عج) پشتوانه‌ی این انقلاب است. بگویید که ما فردا شما را شفاعت می‌کنیم. بگویید که ما را فراموش نکنند. ▫️بعد از خواندن وصیت‌نامه درباره‌ی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم. دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و ٢۵ روز از آن گذشته است. 👤 راوی: 📚خاطرات ماندگار، ص ۱۹۲
هدایت شده از  امام زادگان عشق
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 رسيدگي به مردم ✔️راوی : جمعي از دوستان شهيد 🔸«بندگان من هستند پس محبوبترين افراد نزد من کساني هستند که نسبت به آنها مهربانتر و در رفع آنها بيشتر کنند. » عجيب بود! جمعيت زيادي در ابتداي خيابان شهيد سعيدي جمع شده بودند. 🔸با رفتيم جلو، پرسيدم: چي شده!؟ گفت: اين پسر عقب مانده ذهني است، هر روز اينجاست. سطل آب کثيف را از جوي بر ميدارد و به آدمهاي خوش تيپ و قيافه ميپاشد! مردم کم کم متفرق ميشدند. مردي با کت و شلوار توسط پسرك خيس شده بود. مرد گفت: نميدانم با اين آدم عقب مانده چه کنم. آن آقا هم رفت. ما مانديم و آن پسر! ابراهيم به پسرک گفت: چرا مردم رو خيس ميکني؟ پسرك خنديد و گفت: خوشم مياد. ابراهيم کمي فکر کرد و گفت: کسي به تو ميگه آب بپاشي؟ پسرك گفت: اونها پنج ريال به من ميدن و ميگن به کي آب بپاشم. بعد هم طرف ديگر خيابان را نشان داد. سه جوان هرزه و بيکار ميخنديدند. ابراهيم ميخواست به سمت آنهابرود، اما ايستاد.کمي فکر کرد و بعد گفت: پسر، خونه شما کجاست؟ 🔸پسر راه خانه شان را نشان داد. ابراهيم گفت: اگه ديگه مردم رو نکني، من روزي ده ريال بهت ميدم، باشه؟ قبول کرد. وقتي جلوي خانه آنها رسيديم، ابراهيم با مادر آن پسرک صحبت کرد. به اين ترتيب مشکلي را از سر راه مردم بر طرف نمود. ٭٭٭ 🔸در تربيت بدني مشغول بوديم. بعد از گرفتن حقوق و پايان ساعت اداري، پرسيد: آوردي؟ گفتم: آره چطور!؟ گفت: اگه کاري نداري بيا با هم بريم فروشگاه. تقريباً همه حقوقش را خريد کرد. از برنج و گوشت، تا صابون و... همه چيز خريد. انگار ليستي براي خريد به او داد ه بودند! بعد با هم رفتيم سمت مجيديه، وارد کوچه شديم. ابراهيم درب خانه اي را زد. 🔸پيرزني که درستي نداشت دم در آمد. ابراهيم همه وسائل را تحويل داد. يك صليب گردن بود. خيلي تعجب کردم! در راه برگشت گفتم: داش ابرام اين خانم بود؟! گفت: آره چطور مگه!؟ آمدم كنار خيابان. موتور را نگه داشتم و با عصبانيت گفتم: بابا، اين همه مسلمون هست، تو رفتي سراغ مسيحيا! 🔸همينطور كه پشت سر من نشسته بود گفت: مسلمونها رو کسي هست کمک کنه. تازه، کميته امداد هم راه افتاده، کمکشون ميکنه. اما اين بنده هاي خدا کسي رو ندارند.با ين کار، هم مشکلاتشان کم ميشه، هم دلشان به امام و گرم ميشه. ٭٭٭ 🔸26 سال از ابراهيم گذشت. مطالب جمع آوري و آماده چاپ شد. يكي از نمازگزاران مرا صدا كرد و گفت: براي مراسم يادمان آقا ابراهيم هر كاري داشته باشيد ما در خدمتيم. با تعجب گفتم: شما شهيد رو ميشناختيد!؟ ايشون رو ديده بوديد!؟ گفت: نه، من تا پارسال كه مراسم يادواره برگزار شد چيزي از شهيد هادي نميدونستم. اما آقا ابرام حق بزرگي گردن من داره! 🔸براي رفتن عجله داشتم، اما نزديكتر آمدم. باتعجب پرسيدم: چه حقي!؟ گفت: در مراسم پارسال جاسوئيچي عكس آقا ابراهيم را توزيع كرديد. من هم گرفتم و به ماشينم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت برميگشتيم. در راه جلوي يك مهمانپذير توقف كرديم. وقتي خواستيم سوار شويم باتعجب ديدم كه سوئيچ را داخل جا گذاشتم! درها قفل بود. به خانمم گفتم: يدكي رو داري؟ او هم گفت: نه،كيفم داخل ماشينه! 🔸خيلي شدم. هر كاري كردم در باز نشد. هوا خيلي سرد بود. با خودم گفتم شيشه بغل را بشكنم. اما هوا سرد بود و راه طولاني. يكدفعه چشمم به عكس آقا ابراهيم افتاد. انگار از روي جاسوئيچي به من نگاه ميكرد. من هم كمي نگاهش كردم و گفتم:آقا ابرام، من شنيدم تا زنده بودي مشكل مردم رو حل ميكردي. شهيد هم كه هميشه زنده است. بعد گفتم: خدايا به آبروي شهيد هادي مشكلم رو حل كن. 🔸تو همين حال يكدفعه دستم داخل جيب كُتم رفت. دسته كليد منزل را برداشتم! ناخواسته يكي از كليدها را داخل قفل دَر ماشين كردم. با يك تكان، قفل باز شد. با وارد ماشين شديم و از خدا تشكر كردم. بعد به عكس آقا ابراهيم خيره شدم وگفتم: ممنونم، انشاءالله جبران كنم. هنوز حركت نكرده بودم كه خانمم پرسيد: در ماشين با كدام كليد باز شد؟ 🔸با تعجب گفتم: راست ميگي، كدوم كليد بود!؟ پياده شدم و يكي يكي كليدها را امتحان كردم. چند بار هم امتحان كردم، اما هيچكدام از كليدها اصلاً وارد قفل نميشد!! همينطوركه ايستاده بودم نَفس عميقي كشيدم. گفتم: آقا ابرام ممنونم، تو بعد از شهادت هم دنبال حل مشكلات مردمي. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷