eitaa logo
رسانه اجتماعی مسجد و محله
379 دنبال‌کننده
12.2هزار عکس
5.1هزار ویدیو
486 فایل
رسانه اجتماعی و کانال رسمی مسجد حضرت زینب سلام الله علیها قم، شهرک شهید زین الدین، خیابان شهید پائیزان انتهای خ دکتر حسابی
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از  امام زادگان عشق
مراجعه دسته عزای محله مسجد حضرت زینب علیها السلام طبق سنوات هرساله در شام عریبان به درب منزل والدین معزز شهیدان حسینقلی و مرادعلی علایی جهت عرض تسلیت و گرامیداشت یاد و خاطره شهدای محله ۱۰ محرم ۱۳۹۸
هدایت شده از  امام زادگان عشق
حرکت دسته عزای مسجد حضرت زینب علیها السلام بعد از منزل شهیدان علایی به سمت کوه خضر نبی علیه السلام جهت بیعت و میثاق دوباره با شهدای گمنام ۱۰ محرم ۱۳۹۸
🚩 همه زمان ها عاشورا و همه زمین ها کربلاست و در هر زمانی باید ولی خدا را یاری کرد... ✅ همصدا با حزب الله لبنان و سید حسن نصرالله، همه ما عزاداران حسینی خطاب به مولایمان امام خامنه ای فریاد میزنیم: #ای_پسر_حسین #تو_را_تنها_نمیگذاریم ....
هدایت شده از سَـربـٰازِ آقـٰـا
🌾🍁🍀🍁🌾🌾🌾⁦🍁🍀🍁🌾 با سلام دوره مجدد عادی به فعال(ویژه کسانی که به هردلیلی نتوانستندتابستان شرکت نمایند) این دوره ازتاریخ25\6\98 الی27\6\98 برگزارمیگردد. 25شهریورصبح وعصر +ناهار 26شهریورفقط صبح 27شهریورمیدان تیر برای ثبت نام به پایگاه عقیله بنی هاشم ( س) مراجعه کنید مکان برگزاری دوره زنبیل آباد،بلوار فردوسی، کوچه 10 مسجد حضرت ابالفضل علیه السلام
🌷جانم می‌رود🌷 قسمت سی‌و هفتم ✍ فاطمه امیری شهاب کلافه دستی داخل موهایش کشید با دیدن پدرش به سمتش رفت مهیا سفره یکبارمصرف را پهن کرد و غذا ها را چید خودش نمی دانست چرا یکدفعه ای اینطوری رسمی صحبت کرد از شهاب خیلی ناراحت بود آن لحظه که زن عمویش او را به رگبار گرفته بود چیزی نگفته بود الان آمده بود عذرخواهی ڪند اما دیر شده بود سر سفره حرفی زده نشد همه از اتفاق ظهر ناراحت بودند مریم برای اینکه جو را عوض ڪند گفت ـــ مهیا زهرا اسماتونو بنویسم دیگه برا راهیان نور زهرا ـــ آره من هستم مریم که سکوت مهیا را دید پرسید ــــ مهیا تو چی ?? ـــ معلوم نیست خبرت می کنم چند روز از آن روز می گذشت در این چند روز اتفاقات جدیدی برای مهیا افتاد اتفاقاتی که او احساس می کرد آرامش را به زندگیش باز گردانده اما روزی این چیز ها برایش کابوس بودند بعد آن روز مهیا چند باری به خانه شان آمده بود و ساعاتی را کنار هم می گذراندن امروز کلاس داشت نازی از شمال برگشته بود و قرار گذاشته بودند بعد کلاس همدیگر را در آلاچیق دانشگاه ببینند مهیا با دیدن دخترا برایشان دست تکان داد به سمتشان رفت لبخندی زد و با صدای بلندی سلام کرد ــــ به به سلام دخیا اما با دیدن قیافه ی عصبی نازی صحبتی نکرد ــــ چی شده به زهرا اشاره کرد ـــ تو چرا قیافت این شکلیه ـــ م من چیزیم نیست فقط نازی با عصبانیتـــ نه زهرا تو چیزی نگو من بزار بگم مهیا خانم تو این چند روزو کجا بودی چیکار می کردی اها حسنات جمع می کردی این ... به زهرا اشاره کرد و ادامه داد ــــ این ساده ی نفهمو هم دنبال خودت ڪشوندی که چه مهیا نگاهی به زهرا که از توهینی که نازی به او کرده بود ناراحت سرش را پایین انداخته بود انداخت ــــ درست صحبت کن نازی ـــ جمع کن برا من آدم شده "درست صحبت کن " مغنعه اش را با تمسخر جلو آورد ــــ برا من مغنعه میاره جلو دستش را جلو اورد تا مغنعه مهیارا عقب بکشد که مهیا دستش را کنار زد ــــ چیکار میکنی نازی تموم کن این مسخره بازیارو نازی خنده ی عصبی کرد ـــــ ببین کی از مسخره بازی حرف میزنه دو روز میری خونه حاج مهدوی چیکار. چیه هوا برت داشته برا پسرش بگیرنت آخه بدبخت توی خرابو کی میاد بگیره با سیلی ڪه روی صورت نازی نشست نگذاشت ڪه صحبت هایش را ادامه بدهد همه با تعجب به مهیا نگاه می کردند مهیا که از عصبانیت می لرزید انگشتش را به علامت تهدید جلوی صودت نازی تکان داد ــــ یه بار دیگه دهنتو باز کردی این چرت و پرتارو گفتی به جای سیلی یه چیز بدتری میبینی فهمیدی کیفش را برداشت و به طرف خروجی رفت نازی دستی بر روی گونش کشید و فریاد زد ادامه دارد ... ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
سلام در ادامه مراسم سوگواری ایام شهادت سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام، رکن خانواده و جوانان قرارگاه مسجد برگزار میکند؛ "شاخصهای خانواده عاشورایی" سخنران: حجه‌الاسلام ربیعی از امشب چهارشنبه به مدت ۳شب/ پس از نماز عشا مسجد حضرت زینب علیهاالسلام/شهرک شهید زین الدین
هدایت شده از  امام زادگان عشق
یاز دهم محرم روز تجلیل از اسرا و مفقودین است . گرامی میداریم یاد و خاطره شهدای انقلاب . بویژه شهدای محله زینبیه مسجد حضرت زینب علیها السلام بخصوص شهدای جاوید الاثر محله . ⚘نثار ارواح طیبه شهداء . امام شهداء و اموات صلوات ⚘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطعا درک عمق مصیبت وداع امام حسین علیه السلام با اهل بیتش برای ما ممکن نیست اما با دیدن این فیلم شاید ذره ای از این داغ را بتوانیم بفهمیم. لحظه وداع شهید مدافع حرم با دخترش یا ابا_عبد_الله عصر عاشورا بر اطفال تو چه گذشت؟ عصر عاشورا بابا اول ما رو ببر مدینه .....
ارسال شده از سروش+: 🌷جانم می‌رود🌷 قسمت سی‌و هشتم ✍ فاطمه امیری ــــ تاوان این ڪارتو میدی عوضی، خیلی بدم میدی مهیا بدون اینکه جوابش را بدهد از دانشگاه خارج شد از عصبانیت دستانش می لرزید و نمی توانست ڪنترلشان ڪند احتیاج به آرامش داشت گوشیش را از کیفش دراورد و شماره مریم را گرفت ـــ جانم مهیا ـــ مریم کجایی ـــ خونه چیزی شده چرا صدات اینطوریه ـــ دارم میام پیشت ـــ باشه گوشیش را در کیفش انداخت با صدای بوق ماشینی سرش را برگرداند مهران صولتی بود ــــ مهیا خانم مهیا خانم مهیا بی حوصله نگاهی به داخل ماشین انداخت ــــ بله ـــ بفرمایید برسونمتون ـــ خیلی ممنون خودم میرم به مسیرش ادامه داد ولی مهران پروتر از اونی بود که فکرش را می کرد ـــ مهیا خانم بفرمایید به عنوان یه همکلاسی می خوام برسونمتون بهم اعتماد کنید ـــ بحث اعتماد نیست ـــ پس چی؟ بفرمایید دیگه مهیا دیگه حوصله تعرف زیاد را نداشت هوا هم بارانی بود سوار ماشین شد ـــ کجا می رید؟ ـــ طالقانی برای چند دقیقه ماشین را سکوت فرا گرفت که مهران تحمل نکرد و سکوت را شکست ـــ یعنی اینقدر بد افتادید که تا الان جاش مونده؟ مهیا گنگ نگاهش کرد که مهران به پیشانی اش اشاره کرد مهیا دستی به پیشانی اش کشید ــــ آها.نه این واسه یه اتفاق دیگه است مهران سرش را تکان داد ــــ ببخشید من یکم کنجکاو شدم میشه سوالمو بپرسم؟ ـــ اگه بتونم جواب میدم با ابرو به زخم مهیا اشاره کرد ـــ برا کدوم اتفاق بود؟ مهیا جوابش را نداد ــــ جواب ندادید ــــ گفتم اگه بتونم جواب میدم نگاهش به سمت بیرون معطوف کرد گوشیش زنگ خورد بعد گشتن تو کیفش پیدایش کرد ـــ جانم مریم ــــ کجایی ـــ نزدیکم ــــ باشه منتظرم ــــ آقای صولتی همینجا پیاده میشم ــــ بزارید برسونمتون تا خونه ــــ نه همین جا پیاده میشم موقع پیاده شدن مهران مهیا را صدا کرد ادامه دارد ... ╰─┅═ঈ🌺🌺🌺🌺ঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹 هدیه ملکه انگلستان به صادق شیرازی 🔸 نتیجه گیری با شما خط را گم نکنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از اکبر ابدالی
🌀 کارگران هفت تپه 🔻 ماجرا به آنجا بر می گردد که سازمان خصوصی سازی با ریاست رئیس ستاد روحانی در آذربایجان شرقی، سهام شرکت نیشکر هفت تپه در آذرماه سال ۹۴ با قیمت ۲۱۹ میلیارد تومان -که تنها ۵ درصد ارزش واقعی این شرکت می باشد- و پرداخت تنها ۶ میلیارد تومان به دو جوان ۲۸ و ۳۲ ساله واگذار گردید تا به جای سامان گرفتن اوضاع کارخانه، تیره روزی های کارگران وضعیت بحرانی تری به خود گیرد. 🔻 وضعیت نامناسب کارخانه نیشکر هفت تپه باعث شد تا کارگران این کارخانه برای دریافت ماه ها حقوق عقب مانده خود دست به اعتراض و اعتصاب زنند که سرانجام این اعتراضات با حکم صادره همراه شده است! 🔻جالبه بدونیدکه شاکی پرونده کارگران مذکور دولت بوده واست!!!!!!!!!! ضمنا پوری حسینی به دلیل حراج اموال بیت المال بازداشت شده است. منبع: مشرق نیوز خطاب به کارگران: در انتخابات [مجلس] به کسانی رای بدهید که زودتر به حقوقتان برسید!!!! 🆔 @mashgh626