eitaa logo
امتداد حکمت
184 دنبال‌کننده
228 عکس
33 ویدیو
0 فایل
آدرس کانال استاد در ایتا: http://eitaa.com/ahmad_farhani آدرس کانال استاد در بله: ble.im/join/YWY5ODE4OT آدرس کانال استاد در تلگرام: https://t.me/ahmad_farhani ارتباط با ادمین کانال: @nasr_2022
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸 : حقیقت چیست؟ آیا مرگ همان عدم حیات نیست؟ امام باقر(ع): حیات و ممات دو مخلوق از مخلوقات خدایند، معنی این جمله امام چیست؟ ✍ درخواست : «خواهشمندم فردی که به این سوالات پاسخ می دهد با حکمت متعالیه و اندیشمندان این مکتب آشنایی داشته باشد. بنده به دنبال پاسخ ساده نمی گردم. به دنبال سخن تازه ام. هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود»
🔸 : مرگ در نظر منکران برزخ و معاد، یعنی عدم حیات، امّا در نظر معتقدان به برزخ و معاد، مرگ یعنی حالتی که در آن حالت، انسان از حیات مادّی ترقّی می کند به حیات برتر برزخی. پس مرگ آن حقیقتی است که انسان را به درجه برتر حیات می رساند. ✍ وجود دارد اما نه به‌عنوان پایان همه چیز بلکه به‌عنوان شروع حیات و زندگی؛ تنها استحاله ای شکلی صورت می‌گیرد نه معنایی و محتوایی، مرگ اگر عدم بود نیازمند فرآیند حیات نبود، نیازمند خلقت نبود؛ بلکه هر مخلوقی پس از حیات می‌رفت تا نابود شود، 🌸لذا خدا می فرماید «الَّذِی خَلَقَ الْمَوْتَ وَالْحَیَاةَ ... » (ملک آیه 2) او خود را کسی معرفی می‌فرماید که ابتدا خالق مرگ است و بعد حیات. مرگ خلق شدنی است، یعنی باید فرایندهایی طی شود(حرکت جوهری) تا پیدا شود. خلق مرگ از زیباترین مخلوقات الهی است که حیات را در خود نهفته دارد. ✍وقتی عزرائیل(ع) کسی را اماته می کند، از نسبت فعل او با فرد میّت (ترقّی کرده به برزخ) مفهومی انتزاع می شود به نام موت یا مرگ، لذا موت، است؛ و وجود رابط، قائم است به طرفین ربط
🔸برای فهم بهتر مطلب باید مبحث و مستقل رو بیان کنیم، این بحث از آن دست مسائلی است که برای طرح دقیق آن بایستی بسیاری از مقوله های فلسفی را به کار گرفت. از جمله علم و ادراک, علم حصولی و حضوری, تصور و تصدیق, معقولات ثانیه فلسفی, وجود وماهیت, علت و معلول و… که در این مجال نمی گنجد 🌸موضوع یاد شده از نقش کلیدی در حل و فصل بسیاری از دشواریهای و معضلات فلسفی است که پی نبردن به اهمیت و جایگاه آن در میان مقوله های فلسفی سبب گردیده که بسیاری از رمزها و سخنان و مقوله های پیچیده فلسفی در فلسفه های تجربه گرای همچنان ناگشوده باقی بماند مثل همین مسئله مرگ ✍طرح نظریه وجود رابط و مستقل از دستاوردهای حکمت متعالیه و از نوآوری‌های «ملاصدرا» است که در مکتب به بلوغ رسید
🔸علامه طباطبائی در تبیین ، می‌گوید موجود در یک تقسیم‌ بندی به دو قسم منقسم می‌شود: موجودى که وجودش «فى نفسه» است که این قسم را «وجود مستقلّ » گویند و موجودى که وجود آن فى غیره است یعنى در غیر خود می‌باشد وجودی که فانی در غیر است آن‌ را «وجود رابط» می‌نامند. 🌸از این‌جا ثابت می‌شود که موجود دو گونه است: موجودى که وجودش در خودش بوده و او، وجود مستقلّ است و موجودى که وجودش در غیر خودش است و این، می‌باشد. ✍علامه طباطبائی از تبیین این مطالب نکاتی را به عنوان نتیجه بیان می‌کنند که به یکی از آنها اشاره می‌کنیم: ظرفى که در آن ظرف متحقّق است، همان ظرفى است که طرفین(قضیّه یعنى موضوع و محمول) در آن وجود دارند خواه این ظرف، ظرف خارج باشد یا ظرف ذهن. 🔸سرّ این مطلب را باید در طبیعت «وجود رابط» جست‌وجو کرد؛ زیرا ، وجود خارج از وجود طرفین نیست، پس ظرف هریک از طرفین به عینه همان ظرف «وجود رابط» است. "ان فهمی قاصرا ان به مغزا کلام استاد"😭😭😭
🦋 عید است و دلم خانۀ ویرانه بیا این خانه تکاندیم ز بیگانه بیا 🦋 یک ماه تمام میهمانت بودیم یک روز به مهمانی این خانه بیا 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🌺 مبارک🌺
🔸 : خدا در قرآن گفته است که انسان را از خاک آفریده است. از طرفی در قرآن گفته شده خدا می کند. آیا خدا به خاک که عنصر مادی است برای خلق انسان نیاز نداشت؟ اگر توجیه می کنید که خاک را هم خودش آفریده، باز هم از مخلوق خود بی نیاز نبوده است. ✍از این بابت فرقی بین خالق بودن انسان و خدا وجود ندارد. انسان هم اگر چیزی را اختراع می کند مثلا اگر کامپیوتر می سازد از هارد دیسک، پیچ و مهره و … که خودش ساخته استفاده می کند با چه گواهی و دلیلی می توانید بگویید خدا می کند؟
🔸 : باید توجّه داشت که از سه زاویه و با سه تخصص می توان به خلقت خدا نگریست؛ با نگاه عارفانه (تخصص ) و یک بار با نگاه حکیمانه (تخصص ) و بار دیگر با نگاه عالمانه یا فلسفی (تخصص ) یک بار از زاویه ی بالا به پایین(تخصص نوع اول و دوم) و بار دیگر زاویه ی پایین به بالا (تخصص نوع سوم) 🌸انسان در ابتدای کار که هیچ اطّلاعی از حقیقت ندارد تنها همین عالم مادّه را می بیند، لذا همه چیز را از همین زاویه نگاه می نگرد. لذا خیال می کند که وقتی مثلاً دانه ای تبدیل به درخت می شود، حقیقتاً خاک است که تبدیل به درخت می شود ولی از نگاه بالا به پایین (نوع دوم) حقیقت چیز دیگری است. در این نگاه، این حقیقت جبروتی و ملکوتی درخت است که به تدریج خود را در عالم مادّه ظاهر می کند. اینکه خداوند متعال در بیان آفرینش آدم (ع) فرمود ما انسان را از خاک آفریدیم، از زاویه ی نگاه ما سخن گفته (تخصص نوع سوم). ✍با تخصص کلّ عالم خلقت چیزی نیست جز ظهور اراده ی خداوند متعال. یعنی یک حقیقت است که رقیق شده از بالا به پایین وقتی از بالا به پایین نگاه میکنیم شخصیتی مقابل هستی وجود ندارد توضیح این مطلب از راه فلسفه برای افراد غیر متخصّص در فلسفه کار بسیار دشواری است؛ 🌸امّا قیاسی که بین اختراعات انسانی و خلقت الهی نموده اید، قیاس مع الفارق است؛ چون از نظر فلسفی چیزی به نام کامپیوتر و ماشین و امثال آن وجود ندارد. هیچکدام از این اشیاء یک شیء نیستند بلکه مجموعه ای از اشیاء می باشند که کنار همدیگر قرار گرفته اند و بین آنها نیست. متأسفانه توضیح این مطلب فراتر از کلاس فلسفه و برای افراد غیر متخصّص دشوار است؛ ✍بیان حقیقت خلقت الهی بسیار دشوار است و اهل حقیقت می دانند که مثالی برای آن نیست خلقت آدم(ع) مستقیماً از خاک بود؛ یعنی مقداری خاک را با آب آمیختند و گل ساختند؛ و از آن گل، بدن آدم(ع) پدید آمد؛ و به اذن خدا شأنیت اتّصال با نفس را پیدا نمود که از این ربط بین آن بدن و آن نفس، تعبیر می شود به نفس آدم(ع). یعنی است. چون خود این ربط، امر وجودی است؛ 🔸(برای فهم بهتر این مطالب باید با مبانی حکمت متعالیه و آشنا باشیم)
🔸سه تخصص و سه زاویه دید برای فهم بهتر هستی
🔸 : چرا انسان همنوع خود را میکشد و مستقیما جانش را با خفه کردن و سربریدن وضربه مستقیم میگیرد. در حالیکه در عالم حیوانات آنها معمولا هم جنس خود را نمیکشند،مثلا گاو ،گاو را و روباه روباه را نمیکشد. ولی چرا خداوند را این چنین آفریده که هم نوع خود را بکشد؟( )😔
🔸هیچ انسانی انسان دیگر را نمی کشد. بلکه برخی حیوانات هستند که برخی حیوانات دیگر یا برخی انسانها را می کشند. آدم کش، فقط قیافه اش قیافه ی است، خودش همان حیوان درنده است. برای همین بود که حضرت یعقوب(ع) به فرزندانش گفت: « می ترسم او را ببرید و گرگ او را بخورد.» منظورش از گرگ، خود همان برادران یوسف بودند. یعقوب(ع) با چشم بصیرت خود می دید که باطن فرزندانش گرگ است. 🌸در آخرت نیز اغلب انسانها به شکل حیوانات محشور می شوند، و تنها اهل بهشت هستند که صورت انسانی دارند. باطن برخی افراد، گرگ است، باطن برخی ها گوسفند است، باطن برخی خرس است و … . ✍ ، جامع تمام موجودات است و می تواند به صورت هر موجودی در آید. می تواند حیوان باشد، می تواند شیطان شود، می تواند فرشته شود، و می تواند انسان کامل شود.
🔸امّا مردن یک امر طبیعی و سرنوشت محتوم بشر است؛ و آنکه اجلش رسیده خواهد مرد و باقی همه بهانه است. و این عوامل مرگ چیزی نیستند جز ابزارهای الهی برای بشر و امتحان نیز چیزی نیست جز وسیله ی رشد و ترقّی. ✍پس چه جنگ باشد و چه نباشد انسانها خواهند مرد. جنگ و تصادفات رانندگی و بیماری و قتل و … صرفاً ظاهر قضیّه اند؛ چنین به نظر میرسد که مرگ افراد در گرو تصادف و گلوله و میکروب و کرونا و … است. حال آنکه اینها صرفاً ابزارند نه فاعل مرگ. فاعل مرگ جناب است که به اذن پروردگار عالمیان قبض نفوس می کند و موجودات را از دار فنا به دار بقا سوق می دهد.
⁉️ : دانشجوی سال آخر دانشگاه هستم. نزدیک به چند ماه است که به طور مستمر خواندن کتب دینی برای ارتقای سطح اعتقادی را شروع کرده‌ام مثل کتاب‌های شهیدمطهری و.... و اخیراً با مسائل غرب شناسی و علوم اسلامی و … آشنا شده‌ام. 🔸در ابتدای ورود به این مباحث، بسیار سرگشته و حیران بودم و قبول این نظرات برای‌ام سخت بود، تا این که کم کم زمان گذشت و دچار مشکل پیچیده‌تری شدم، و آن این که حالا وظیفه‌ام چیست؟ و من که ۴ سال علوم دانشگاهی خوانده‌ام، از این پس باید چه کنم؟ در چه راهی قدم بردارم که بهترین راه در مسیر استعدادهای خودم و در باشد. 🌸 از شما تقاضا می‌کنم به طور مشروح تا جایی که امکان دارد، زوایای این مسئله را برای من روشن کنید تا با دید بازتری دست به انتخاب بزنم. انتخابی که نقش در زندگی‌ام بازی می‌کند. ✍ نظام اسلامی ما، به چه نیروهایی بیشتر نیاز دارد؟ نیروی دانشگاهی یا نیروی حوزوی؟ کسب کدام یک بیشتری دارد؟