✍قرآن برای عقل و قلب خوش است و موسیقی برای قوّه ی خیال و حسّ
انسان گرایش به قرآن دارد و بشر گرایش به موسیقی
🔸در تعریف انسان گویند : «#حیّ_متألّه» و «حیوان فیلسوف» و در تعریف بشر گویند: «#حیوان_الناطق»
لذا انسان نوع نیست انواع است
✍ #نطق ناشی از خیال است نه عقل. بشر را سه مرتبه روح است؛روح جمادی، نباتی و حیوانی؛ چرا که نفس ناطقه از مراتب نفس حیوانی است.
🌸امّا انسان را چهار مرتبه روح است، یعنی #روح_الایمان را اضافه دارد؛ و آنکه روح الایمان دارد، گناه عمدی از او صادر نمی شود.
🔸امّا انبیاء و اوصیا را پنج مرتبه روح است، که #روح_القدس را افزون دارند؛ که به سبب آن عصمت از سهو و نسیان حاصل می شود.
🔸#پرسش: من اگه برم اون دنیا دوتا سوال رو حتما از خدا میپرسم:
🌸 ۱.چرا من تو یه خانواده ثروتمند به دنیا نیومدم؟خداییش ناشکر نیستم ولی وقتی میبینم بعضیا چجوری دارن تو زندگیشون زجر میکشن میگم باز من وضعم ازونا بهتره ولی خیلیا رم میبینم شرایطشون از من بهتره صرفا بخاطر خانواده ای که توش به دنیا اومدن خداوکیلی همیشه با خودم میگم چرا نشد که همین خونواده رو داشته باشم ولی تو رفاه بیشتری زندگی کنیم و تواین محله و منطقه چرت زندگی نکنیم خداییش هروقت زندگی اونا رو میبینم حسرت میخورم😢
🌸۲.چرا من ایرانی شدم؟ ای کاش مسلمون نبودم! ای کاش تو ایران به دنیا نیومده بودم! ببین این خارجی ها چه حالی می کنن! چقدر شاد و با نشاط هستن!؟ به خدا قسم من باایرانیا مشکلی ندارم و نمیگم بدن ولی از لحاظ فرهنگی و اخلاقی اصلا باهاتون سازگار نیستم من فقط فیلمهای خارجی و فوتبال خارجی و آهنگ خارجی رو دنبال میکنم واقعا نمیگم اونا خیلی ایده آل هستن یا خوبن ولی وقتی به سلیقه و رفتار خودم توجه میکنم میبینم اصلا باهاتون جور نیستم نه از فیلم نه از دین نه از آهنگ نه از فوتبال و نه از فرهنگتون خوشم نمیاد😢
✍و نمیدونم خدا چی فکر کرد منو ایرانی خلق کرد و این همیشه یه علامت سوال بزرگ تو ذهنم ایجاد کرده خدایا چرا منو اینجوری خلق کردی آخه چی میشد من آمریکایی یا کانادایی بودم این چه جور عدالتی هست؟ متاسفانه پولشم ندارم برم اونور وگرنه با کله قطعا میرفتم 😒
🔸 ریشه ی اساسی مشکل حضرت عالی، در کشف هدف خلقت انسان، در نوع نگاه شما بزرگوار به عالم هستی، نحوه ی تصوّرتان از خدا و خلق و نحوه ی نگرشتان به رابطه ی بین خدا و خلق می باشد؛ و با چنان نگاهی طبیعی است که چنین مشکل فکری پیش آید. لذا برای رسیدن به پاسخ پرسشتان لازم است مقداری درباره ی حقیقت وجودی عالم و انسان و رابطه ی بین خدا و خلق بحث شود تا حضرت عالی در فضایی دیگر به جستجوی هدف خلقت بگردید🤦♂
✍البته روشن است که رسیدن به چنین فضای فکری متعالی محتاج به کسب دانش فراوان است(آشنایی با مکتب اصالت_الوجود)
🌸با این تصوّر ابتدایی که شما از خدا و خلق دارید طبیعی است که شخص نتواند هدف درستی برای خلقت خویش دست و پا کند و شروع کند به بافتن توهّمات تا آنجا که خیال کند از عدم آمده و امکان عدم شدن دارد؛ و خدا لج کرده و او را این گونه خلق کرده
✍اعتراض بر موجودیت خویش، منشاء معرفتی ندارد بلکه ناشی از نوعی ضعف روانی است. فرد کم آورده، لذا اعتراض می کند. در واقع، فرد از عدم رشد خودش شاکی است. لذا اگر شخص خودش را در حال ترّقی ببیند، این گونه اعتراضها، از وجودش رخت بر می بندند.
🔸خود شما هم کم آورده اید، اگر احساس کم آوردن نداشتید، نیازی به اثبات خود نداشتید. شما در واقع دچار رکود معنوی شده اید؛ مانند سخره نوردی هستید که تا نیمه های سخره بالا رفته ولی دیگر راهی و جای دستی برای بالا رفتن نمی یابد. لذا احساس سرخوردگی دارد. نه توان بالا رفتن دارد نه روی پایین آمدن. در آن شرائط، ممکن است به زمین و زمان هم فحش بدهد.
🌸حاصل کلام اینکه صرف دانستن این ذره مطالب همگان را راضی و سیراب نمی کند بلکه تفصیل این حقیقت است که انسان را آرام می کند؛ و بیان تفصیل این حقیقت، در قالب نامه و سخنرانی و امثال این امور به درستی ممکن نیست و مجاری خاصّ خود را می طلبد؛ ولی گرفتن جواب هست که باعث رشد وجودی انسان شده و آدمی را به آن حقیقت متعالی متّصل می سازد.
✍(برای پاسخ تفطیلی رجوع شود به کتاب جهانبینی توحیدی شهید مطهری)
ادامه دارد..........
🔸 #پرسش: بنده، عدم و نبودن در دنیا را ترجیح می دادم. وقتی که انسان در دنیا "و الانسان لفی خسر" است پس من عدم رو ترجیح میدم و برای چی باید توی دنیا زجر بکشم ….خدا چی می خواد از من … و چرا من رو ایجاد کرده؟ حرفم اینه: من، #عدم رو ترجیح میدم و آن وقت دیگه روز قیامت هم جهنم نمی رم
✍اگه هدف کمال و بهره مندی از نعمتها است، به موجودی که در عدم است و ایجاد نشده، کمال و پستی اصلا تعلق نمی گیره و نسبت به چیزی که ایجاد نشده و در عدم است، هیچ مسأله و مشکلی مترتب نمیشه و لذا من دوست داشتم در #عدم باشم، پس چرا خدا من رو خلق کرد؟
✍امان از توهّمات بشر!🤦♂ هیچ موجودی حقیقتاً طالب #عدم نیست، بلکه همگان از عدم می گریزند و ناله ها تماماً از عدم است. فقر، جهل، نقص عضو، غم و غصّه، کینه، حسد، رکود (عدم رشد)، درد و رنج و … ، همگی یا امر #عدمی هستند یا از امری عدمی حکایت می کنند.
🌸بسیاری از مردم خیال می کنند که رنج و بیماری و غم و عذاب و درد و نقص و امثال این امور، حقیقتاً #وجود دارند؛ غافل از آنکه اینها امور عدمی اند. سلامتی امر وجودی است و بیماری نبود سلامتی است. شادی امر وجودی است، و غم نبود شادی است. راحتی امر وجودی است و ناراحتی امر عدمی است. چشم داشتن امر وجودی است و کوری عدم چشم است.
🔸بدون شناخت صحیحی از نیستی و عدم، شناخت دقیقی از #موجودات پیدا نمیکنیم و اندیشیدن به درستی روی نمیدهد؛ بحث از نیستی تاریخچه بسیار طولانی دارد. در میان فلاسفه اسلامی، مبحث نیستی و عدم جایگاه ویژه ای داشته است و خیلی از فلاسفه و حکما و متکلمین نیز در پی نفی یا تایید آن بودن که در آخر #علامه_طباطبایی مشکل رو حل کردند. در میان فلاسفه غرب، نیستی جایگاه دیگری دارد. #هگل، نیستی را معادل وجود میداند و ....
✍بحث از نیستی یک بحث مفصل هست که باید سیر تدریس ش رو طی کرده که در این جا خلاصه ای آن رو ذکر می کنم در مکتب علامه ما دو تا نیستی داریم #ایجاب_عدولی (نه است) و #سلبه_تحصیلی (نیست) که مقصودمان از عدم و نیستی در اینجا ایجاب عدولی است که مراد ضعف وجودی است؛ که همان (نه است) هست. و یک نیستی دیگری داریم به نام سلبه تحصیلی که یک مفهومی تو خالی بیش نیست؛ سلبه تحصیلی وجود ذهنی عدم است که فقط در ذهن هست.......
🔸و بدان و آگاه باش که دنیا محلّ مسابقه است برای رسیدن به مراتب وجودی بالاتر
که همگان چه با جبر و چه با اختیار برای رسیدن به کمالات وجودی بالاتر می دوند؛ لکن برخی افراد، از روی ناآگاهی مسیر را در جهت عکس می دوند.امّا متأسفانه آنانکه پشت به #حضرت_وجود نموده، نیستی ها را وجود پنداشته و دنبال سراب می دوند، موقعی که به محضر وجود محض می رسند پشت به وجودند، چون تمام راه را عقب عقب طی نموده اند؛ پس آنکه پشت به وجود کرده، پشت به وجود و رو به شیطان و جهنّم به سوی خدا برده می شود و کارنامه ی خویش را از پشت دریافت می کند؛ چون پشت به حقیقت وجود ایستاده است
🌸حاصل سخن اینکه تمام مشکلات از عدم است و عجب از برخی انسانها که می خواهند از دست عدم به دامان عدم فرار کنند.اینها در حقیقت طالب عدم نیستند؛ بلکه طالب آنند که از این غمها و رنجها و نقصها رها شوند؛ و نمی دانند که عدم محض، #جهنّم است. اینها در حقیقت عدم محض را نمی جویند، بلکه فنای محض در ذات باری تعالی را خواستارند؛ و فنا را با عدم خلط نموده اند.
✍وقتی کسی می گوید: « من نمی خواستم به دنیا بیایم، چرا خدا مرا به دنیا آورد» در حقیقت #مقصودش این است: « من در مقام فناء، فانی فی الله بودم؛ آنگاه از آن مقام تنزّل نمودم به دنیا؛ و من نمی خواهم در این دنیا باشم و آن فناء فی الله را خواهانم». امّا بی سوادی شخص باعث شده که خیال کند، از عدم آمده و خواهان عدم است. آری ما از مقام فنا آمده ایم و خواهان همان نیز هستیم؛ و این همه انبیاء آمده اند تا راه بازگشت به آن مقام را نشانمان دهند.