eitaa logo
احمد اولیایی
526 دنبال‌کننده
205 عکس
53 ویدیو
8 فایل
دانش آموخته حوزه علمیه و دکتری فرهنگ و ارتباطات عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی می‌نویسم از خودم... و درباره سه گانه «جامعه، فرهنگ و عدالت»؛ شاید و إن شاء الله تلاشی باشد در جهت کاستن فاصله نظر و عمل ارتباط با بنده: @Ahmadolyaei
مشاهده در ایتا
دانلود
در موضوع عدالت جنسیتی «...یک زن اگر نگاهش به زنانگی از جنس نگاه فعال باشد، خودش را عامل بسط عدالت جنسیتی می‌داند. ولی اگر نگاهش منفعل باشد، دائماً به ادراک زنانگی شکل گرفته در جامعه‌ی خودش کمک می‌کند و عامل بسط عدالت جنسیتی را افراد دیگری می‌داند...» مشروح در لینک؛ 🌐 https://b2n.ir/q60979 @ahmad_olyaei
✅"جلسه ای صرفا برای شنیدن" موضوع دهه هشتادی ها یا نسل z یا زومرها اکنون موضوع محافل علمی و سیاستگذاری ست. ما هم به نوبه خودمان جلسه ای صمیمی برگزار کردیم با هشت دهه هشتادی ... جلسه ای صرفا و صرفا برای شنیدن. در پارک و به صرف شام... گفتیم در کنار تصمیمات انتزاعی و برگزاری نشست های علمی و ... اساسا برویم و ببینیم این نسل چه می گویند؟!!! ◀️انعکاس تمام گفتگوها در یک پست مقدور نیست اما به طور خلاصه آورده هایی از این گفتگوی صمیمی عرض می کنم؛ 1- اصل برگزاری و دعوت از این دوستان بسیار برایشان لذت بخش بود گویی به ایشان اهمیت داده شده. 2- پدران این دوستان بعضا زنگ زدند و تشکر کردند. 3- عدم درک شدن، عدم شنیده شدن، عدم دیده شدن، نداشتن آینده، نداشتن امید و ... تقریبا در بسیاری از آن ها ادعای مشترک بود. 4- فهم ما این بود که؛ _هویت مستقری ندارند یا ضعیف است. _آزادی عمل بسیار می خواهند. _سهمی از حضور در تصمیم گیری های کلان می خواهند. _عدم نظارت را بیشتر می پسندند. ⬅️اما نسلی پر تحرک، پر ایده، فهیم، دارای انرژی، دارای مهارت (آی تی- زبان- هنر و ...) هستند که اگر سهیم شوند می توانند مشارکت فعالی داشته باشند. پ.ن: در این جلسه من در کنار دکتر حبیب الله بابایی، دکتر سید محمدکاظمی و دکتر رسول نوروزی شنونده بودیم. گاهی ورود هایی با سوال یا نکته داشتیم تا فضا گرم شود. https://eitaa.com/ahmad_olyaei
✍️ احمد اولیایی 🔸کتاب از دریچه عدالت فرهنگی ◀️به مناسبت 24 آبان روز کتاب و کتابخوانی «ایرانی ها کتاب نمی خوانند»... این، گزاره ای ست که دائما می‌شنویم. اما به دلایل و عوامل آن خیلی توجه نمی شود. شاید بهترین عینک برای کشف واقعیت دنیای کتاب در ایران امروز عینک عدالت فرهنگی باشد. عدالت فرهنگی در مورد توزیع خیرات و مواهب فرهنگی صحبت می کند. 🔹کتاب به عنوان یکی از مهم ترین کالاهای فرهنگی برآمده از کنش فرهنگی نویسنده (ایده، هنر، تفکر، اندیشه) پیامی را برای خواننده تولید می کند و خواننده که در ظاهر مصرف کننده این کالای فرهنگی ست در واقع با دریافت پیام آن کتاب، پیام را در قالب رفتار، تجدید فکر، احیای اندیشه و ... بازتولید می کند. این چرخه آنقدر مهم است که نمی توان آن را نادیده گرفت. حال، آیا در مقوله کتاب، عدالت فرهنگی برقرار است؟ 🔶عامل (agent) بسط عدالت هم حاکمیت است و هم مردم. سهم حاکمیت عمدتا در فقره کتاب، ساختاری ست. ایجاد فرایند عادلانه تولید، افزایش تولید (طبق معیار اتحادیه بين المللي انجمن‌هاي کتابداري بايد به ازاي هر باسواد حداقل يک و نيم جلد کتاب در کتابخانه‌هاي عمومي وجود داشته باشد)، ممیزی عادلانه، توزیع عادلانه کاغذ، پایین آوردن قیمت تولید کتاب، افزایش کتابخانه های عمومی کشور(مطابق سند چشم‌انداز اعضاي کتاب‌خانه‌هاي عمومي ايران بايد تا سال ۱۴۰۴ به ۲۰ ميليون نفر برسد. برای رسیدن به چنین موقعیتی لازم است استفاده کنندگان از کتابخانه‌هاي عمومي تقريبا ۲۰ برابر شوند) و ... از جمله اقدامات ساختاری لازم است. اما نکته ای در عدالت پژوهی وجود دارد که اینجا نیز باید بدان توجه کرد و آن معیار عدالت است. 🔹کتاب بر اساس چه معیاری توزیع شود؟ آیا تمام کتاب هایی که در کتابخانه های تهران ارایه می شود باید در کتابخانه های یکی از شهرستان های جنوب کشور هم ارایه شود؟ نیاز، حق، برابری، ایجاد فرصت های برابر همه از معیار های عدالت هستند. شاید اگر ما بر اساس نیاز های مردم یک منطقه، کتاب های مرتبط برای رفع آن نیاز را عرضه کنیم بنابر معیار نیاز به عدالت فرهنگی نزدیک تر شده باشیم. این یک بحث مختصر است برای نشان دادن این نکته که برابری عینی لزوما به معنای عدالت نیست. 🔸آنچه که مهم است کتاب فقط محتوای آن نیست که بگوییم با ebook یا مطالعه در فضای مجازی به اهداف کتابخوانی رسیده ایم. بلکه کتاب یک فرهنگ است. از دست گرفتن کتاب تا ورق زدن آن، از هدیه دادن کتاب تا مطالعه آن، همه یک فرهنگ است همانگونه که فست فود فقط یک غذا نیست بلکه یک فرهنگ است. @ahmad_olyaei
«حوزه و تلویزیون» 🔅دیروز ساعاتی با دوست خوبم «احسان مهدی» (عکس سمت راست پایین) مجری خوب کودک و دوبلور انیمیشن بودم. ◀️ هرچند فضای مجازی فراگیر شده اما تلویزیون همچنان پرمخاطب ترین رسانه دنیا و ایران است. حدود ۷۵ درصد مردم ایران تلویزیون تماشا می کنند و این آمار یعنی رسانه ای برای مردم با فرصت ها و البته تهدید های فراوان. 🔶بنظرم حوزه قدر این فرصت را نمی داند. اندیشه ورزی و تولید محتوا بدون امتداد رسانه ای ابتر است و تقریبا دفن می شود. تلویزیون می تواند بهترین ابزار این امتداد برای حوزه به عنوان نهاد دین باشد. 🔹چند سال پیش به عنوان سردبیر در برنامه کم نظیر «سرسفره خدا» حضور داشتم. کسانی که فرزند سه چهار ساله تا چهارده پانزده ساله دارند قطعا این برنامه را در سحرگاه ماه رمضان از شبکه پویا دیده اند. برنامه ای که پربیننده ترین برنامه سحرگاهی تلویزیون شد. حضور من به عنوان یک طلبه اساسا با دغدغه امتداد رسانه ای محتوای دینی بود که در حوزه و قم آموخته بودم. ✔️تا آنجا که مطلعم و ارتباط دارم همچنان تلویزیون مشتاق این حضورهاست. حوزه و به طور کل دغدغه مندان دینی باید حرکت کنند و با تلویزیون ارتباط بگیرند و به این رسانه پر مخاطب کمک کنند. پ.ن: ۱. عکس بالا نمایی از برنامه. ۲. عکس سمت چپ نشست خبری عوامل است که در سمت چپ من آقای حمیدرضا عطارد تهیه کننده دغدغه مند برنامه ایستاده. فکر کنم سال ۹۸. ۳. یک مصاحبه هم همان سال ها در مورد حضورم در این برنامه با خبرگزاری حوزه داشتم که در لینک زیر قابل دسترسی هست؛ https://hawzahnews.com/x6cvw @ahmad_olyaei
توفیق حضور در سه قسمت از برنامه پنجاه قسمتی «گام دوم» تولید شده در شبکه قم را داشتم. 🔸قسمت اول این برنامه که در باب عدالت اجتماعی بود، امروز چهارشنبه ۲۵آبان ماه ساعت ۱۴ از شبکه قم پخش شد. 🔸در این قسمت از رابطه عدالت با فساد و اهمیت ادراک عدالت گفتم. لینک تماشا؛ https://telewebion.com/episode/0x526c19b دو قسمت بعدی این برنامه سه شنبه پخش می شود. @ahmad_olyaei
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
"هو کردن هر کسی که حرف تازه ای می آورد یکی از بزرگترین خطاهاست" تقریبا عمده اندیشمندان، این روزها «گفتگو» را یکی از گمشده های عرصه علمی، اجتماعی و فرهنگی می دانند. گفتگو و آزاد اندیشی البته چنان وادی حساس و منعطفی ست که می تواند هم یک نظام اجتماعی قدرتمند بسازد و هم می تواند بعضا مورد سوء استفاده قرار گیرد. لذا لازم است باید ها و نبایدهای آن رعایت شود ✅صوت فوق بخشی از فرمایشات مقام معظم رهبری پیرامون این بحث است. https://eitaa.com/ahmad_olyaei
🔸امروز پنج شنبه ۲۶ آبان جلسه بسیار خوبی برگزار شد؛ نشست تخصصی «چیستی و نحوه وجود فرهنگ: نگرش نوین به فلسفهٔ فرهنگ» به همت پژوهشکده فرهنگ و تمدن توحیدی با همکاری پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی(پژوهشکده مطالعات تمدنی و اجتماعی و مرکز همکاریهای علمی و بین‌الملل) و دانشگاه باقرالعلوم(ع) (گروه فرهنگی تمدنی). 🔷فرهنگ همیشه مهم ترین ساحت حیات جمعی در میان ساحات دیگر بوده است چرا که انسان در فرهنگ انسان می شود یا از انسانیت فاصله می گیرد. وضعیت فرهنگی این روزها نیز حاکی از اهمیت این موضوع است. اما برای سیاستگذاری و برنامه ریزی فرهنگی لازم است نکات غامض و پیچیده فرهنگ حل شود. 🔹تلاش استاد سید یدالله یزدان پناه در تألیف کتاب چیستی و نحوه وجود فرهنگ باعث شد ایشان و دو استاد گرانقدر دیگر یعنی استاد حمید پارسانیا و علی اکبر رشاد گرد هم آیند و در باب فرهنگ و این کتاب گفتگو کنند. ⬅️سالن هشتاد نفره دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام تقریبا پر بود. قرارگرفتن این سه استاد در کنار هم برای بسیاری جذاب بود. فارغ از تمام بحث های علمی طرح شده که اکنون فرصت بیانش نیست، دو چیز خیلی زیبا بود؛ یکی گفتگو و دیگری تواضع. گفتگوی سه استاد حوزه با یکدیگر که به خوبی پیش رفت و حس خوبی به حضار داد. و تواضع هر سه که آن هم برای ما آموزنده بود. @ahmad_olyaei
. روزها بی تو سخت جان‌کاه‌اند سهم دل‌های ما پریشانی است شک ندارم در این مصیبت‌ها چشم‌های تو نیز بارانی است ای علمدار رهبرم برگرد بی‌قراریم قهرمان عزیز دیده‌ای آتش دل ما را در غم و داغ آرمان عزیز کاش بودی و با صدای رسا وعدۀ انتقام می‌دادی دل ما را به وعده‌ای صادق باز هم التیام می‌دادی ✍️ هدیه به روح ملکوتی و بلندپرواز حاج‌قاسم سلیمانی صلوات @ahmad_olyaei
چه باید کرد؟َ! 🔸جامعه، امروز روزهای خاصی را می گذارند. این روز ها با تمام اغتشاشات، ناآرامی ها، خشونت ها و حتی بالاتر از اینها یعنی جنگ قبلاً هم در ایران عزیز تکرار شده و به لطف خداوند، هدایت امام و رهبری و سرمایه اجتماعی مردم پشت سر گذاشته شده است. اما این روزها فقط شاهد اغتشاش نیستیم بلکه اعتراضاتی هم وجود دارد. اعتراضاتی که ممکن است بعضی از آن ها وارد و قابل تأمل باشد. هیچ کس نمی تواند این اغتشاشات افسار گسیخته که این روزها با خون مردم و حتی خردسالان آمیخته شده و موج سواران در کمین، دیگر به صورت عریان سوار بر این ناآرامی ها شده، هم بر آن می دمند و هم ماهی خود را صید می کنند، را محکوم نکند اما هیچ کس هم نمی تواند بعضی کاستی ها را کتمان کند. بنظر می رسد اگر این اعتراضات رنگ و بوی اغتشاش نمی گرفت و در آرامش برگزار می شد احتمال افزایش معترضین هم وجود داشت اما حال که دیگر تبدیل به جولان تجزیه طلبان و داعش صفتان شده است، معترضین به کاستی های کشور که عاقلانه و صادقانه و دلسوزانه اعتراضاتی دارند، صف خود را جدا کرده اند و ترجیح می دهند زمانی در باب ایران صحبت کنند که به نفع دشمن و این اغتشاش تمام نشود. ◀️با ترسیم صحنه فوق، وظیفه چیست؟ آیا باید نسبت به هر دو ساکت بود و اقدامی نکرد؟ همه می دانیم که نهاد ها و بخش های امنیتی و نظامی مثل همیشه در صف اول مشغول آرام کردن اوضاع هستند و البته این حق است و باید ادامه داشته باشد اما بخش دیگر چه کند؟ در یک یادداشت و مقال نمی توان راه حل کامل و همه جانبه ارائه داد چراکه چالش ها و پیچیدگی های حکمرانی و جامعه داری مردان اندیشه ورز در همه حوزه ها و مجریان قوی در همه عرصه ها را می طلبد اما شاید بتوان یک یا دو راه حل برای کمک به حل مسأله در بحران ارائه داد. 🔷من این دو پیشنهاد را با شما به اشتراک می گذارم، ممکن است ایراد داشته باشد و ممکن است کمکی باشد به قدر وسع این قلم؛ 1- سریعا چند نفر از اغتشاشگران اصلی را که بنا بر قانون محارب هستند اعدام کنید. این می تواند بخش عمده ای از اغتشاشگران را سرجای خود بنشاند. این کار ناظر به آن بخش اغتشاشات است. حدود دوماه از اغتشاشات می گذرد و هیچ اجرای حکمی دیده نمی شود! لذا می‌بینیم که هشتگ پایان مماشات گسترش یافته است. 2- سریعا چند نفر از مسئولانی که در مسئولیت های مهم حضور داشته و دارند و بخشی از کاستی های موجود حاصل فعل یا ترک فعل آن هاست به دادگاه آورده و بررسی علنی کنید. این کار نیز ناظر به بخش اعتراضات است. آیا عملکرد هیچ مسئولی در وضعیت ارز، گرانی اجاره و مسکن، تورم، بورس و به طور کل کاستی ها تاثیر نداشته است؟! آیا امتداد این تأثیر، منجر به نارضایتی ها نشده است؟! 🔸هردو پیشنهاد متوجه قوه قضائیه است. قوه قضائیه می تواند با عملکرد سریع و دو جانبه (ناظر به اغتشاشگران با اعدام و ناظر به اعتراضات حقه با تشکیل پرونده چند مسئول) اوضاع ایران امروز را متفاوت کرده و بخش عمده ای از اعتماد به حاکمیت، امید به حل مسائل و ناامید کردن دشمن را احیا کند. گاهی سریع، دیر می شود... @ahmad_olyaei
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸همه می دانیم فضای مجازی به خصوص در این ایام، چه با ما کرده است. شاید اگر آینده پژوهی فناوری های سایبری و سنجش پیامدهای آن ها در دستور کار ما بود، کمی وضع بهتر بود. 🔹تجربه نشان داده است که جامعه علمی، به‌خصوص دینی و به‌خصوص حوزوی در برخورد با مانند متاورس، در مرحله اول وارد انکار می‌شوند. در مرحله دوم، وارد امتناع می‌شوند؛ یعنی می‌گویند به سمت این‌‌ها نروید. در مرحله سوم، وارد همکاری می شوند. 🔸متاورس (metaverse) ممکن است فعلا یک رؤیا یا یک ایده باشد اما اگر تحقق یابد، قطعا اوضاع طور دیگری خواهد شد. ◀️این فایل، صوت ارائه ام در نشستی با موضوع متاورس البته در سال گذشته است. خلاصه متن آن هم در این لینک قابل دسترس است؛ https://b2n.ir/q82375 @ahmad_olyaei
به بهانه جام‌جهانی 🔸ورزش شویی (Sportswashing) یک اصطلاح سیاسی_ورزشی ست. این اصطلاح که معنای نفی دارد به معنای سوء استفاده از ورزش برای کسب شهرت، سرپوش گذاشتن بر رسوایی های سیاسی یا فساد و ... از طریق میزبانی یک رویداد ورزشی، کمک مالی به تیمها یا مشارکت ورزشی می باشد. اما شاید بتوان فارغ از جعل این واژه برای این معنای منفی، آن را برای یک هدف مثبت مجددا جعل کرد. ◀️با این فرض، ورزش شویی می تواند استفاده از ورزش برای حل مسأله اجتماعی تلقی شود. 🔹این روزها ایران شاهد دو اتفاق است؛ یکی اغتشاشاتی است که بنظر می رسد وحدت مردم، آرامش ملی و لذت را دچار خدشه کرده و دیگری جام جهانی قطر. 🔶بسیاری از اندیشمندان مانند بریتبرس و هریس (Breitbarth & Harris) معتقدند فوتبال می تواند عاملی در ارتقای ارزشهای اجتماعی و کاهش تنش های اجتماعی باشد. فوتبال همان زبان مشترک است که فهم مشترک نیز به همراه دارد و جام جهانی اکنون به عنوان بزرگترین و مهم ترین رویداد فوتبالی جهان که شاهد صدها فوتبالیست و دست اندرکار و میلیون ها هوادار است این اشتراک زبانی و فهمی را را به اوج رسانده. هوادار که هم فوتبال بدان نیاز دارد و هم جامعه. 🔹از طرف دیگر بازی های ایران با دو دشمن سیاسی خود یعنی آمریکا و انگلیس بسیار حیثیتی و دارای چاشنی هیجان است. هیجانی که اگر مدیریت شود حتی در صورت باخت هم وحدت آفرین است چرا که جنس فوتبال و مقوله هوادار این قابلیت را دارد که ایرانی ها را در یک مسابقه در کنار یکدیگر قرار دهد. ورزش شویی عامدانه اما برعکس یعنی با رویکرد مثبت، درینجا می تواند بهره برداری حداکثری برای حفظ انسجام اجتماعی باشد. 🔸البته من فوتبال را به عنوان ورزش قهرمانی محصول دولت مدرن می دانم اما پیش از خروج از دولت مدرن ، نمیتوان آن را حذف کرد مانند رسانه و فضای مجازی. پس باید حداکثر بهره را برد. @ahmad_olyaei
نمونه ای از کار خوب و زیبا نسبت به آنچه در یادداشت بالا ذکر شد. استفاده از رویداد بازی های ایران برای انسجام اجتماعی @ahmad_olyaei
این صحنه مرا یاد عملکرد رسانه های انگلیسی و واکنش های ما می اندازد. آنها خبر فیک (در اینجا شوت بی هدف) می فرستند و ما به بجای بر خورد با آن خبر، با هم برخورد می کنیم. @ahmad_olyaei
شبه بحران و پدیده انسان-رسانه ✍️ احمد اولیایی ◀️ با شنیدن خبر ترور پرزیدنت کندی، از هر شش نفر، پنج نفر کارهای روزانه خود را برای دیدن تلویزیون زمین گذاشتند. مراسم تشییع او 81 درصد از مخاطبان تلویزیون را به خود اختصاص داد. 79 درصد خانواده های امریکایی سخنرانی عصر جرج بوش در ژآنویه 1991 و در زمان حمله هوایی بغداد را تماشا کردند. در هفته اول جنگ دوم اعراب و اسرائیل (1973) 68 درصد در تمام طول روز به رادیو گوش می دادند و حتی 55 درصد همراه با تلویزیون به رادیو گوش می دادند. این ها بخشی از علاقمندی مخاطبان برای شنیدن و دیدن اخبار در بحران است. 🔸گربر (Graber) بحران را رویدادهای بشری یا طبیعی که جان و مال یا آرامش ذهنی تعداد زیادی از مردم را با تهدید جدی روبرو می کند، تعریف کرده است. البته او شبه بحران را جدا می کند. شبه بحران آن چیزی است که رسانه ها و به تبع، مخاطب را به شدت درگیر می کند اما جامعه را بصورت واقعی تهدید نمی کند. 🔹من تصور می کنم اکنون ما با یک شبه بحران در ایران امروز مواجهیم. واقعیت جامعه همانطور که رهبری در دیدار مردم اصفهان فرمودند پیشروی ایران است اما برآمد رسانه (فضای رسانه ای) چیز دیگری ست جامعه ی بازنمایی شده ی متفاوتی را به تصویر می کشد. نشان داده جامعه غیر واقعی فارغ از تمام آسیب هایش ما را با یک جنگ اعصاب (war nerves) مواجه می کند. پدیده ای که در حین بحران ها روی می دهد و در آن افراد به دلیل بارش زیاد اطلاعات، مضطرب و پریشان می شوند. اساسا در این مرحله، حضور رسانه ای چه در قالب کنشگر و چه در قالب مصرف کننده کم کم جایگزین فعالیت واقعی در جامعه می شود. در این صورت به قول لازارسفلد و مرتون، افراد ممکن است مرتکب اشتباه «مساوی دانستن آگاهی صرف از مشکلات روز با انجام کاری برای حل آن» شوند. 🔸از طرف دیگر به واسطه توسعه فضای مجازی با مقوله به نام انسان-رسانه مواجهیم. انسان هایی که با یک گوشی هوشمند در دست ساعت ها نه در فقط در مقام مصرف کنند بلکه با نوشتن، تویئت کردن، پست گذاشتن، صوت گذاشتن و مهم تر از همه با بازنشر دادن در مقام تولید کننده عمل می کنند. این ها انسان- رسانه هایی هستند که به رسانه بودن خودشان التفات ندارند اما عملا رسانه شده اند. بزرگ ترین اثر این عدم التفات، سلب مسئولیت اجتماعی رسانه است. توجه به این نکته در شبه بحران ها می تواند برای ما بسیار راهگشا باشد. @ahmad_olyaei
بحثی در باره «گفتگو» این کتاب، دغدغه و زحمت دکتر بابایی نسبت به مسأله گفتگو‌ ستودنی ست. توفیق شد بخش کوچکی از کتاب که درباب گفتگوی عادلانه بود را حقیر کمک کنم. @Habibollah_Babai @ahmad_olyaei
خلاصه ای از آنچه در نشست «نسل زد (z) و سیاستگذاری فرهنگی» بیان شد. نسل زد (z) ✍ احمد اولیایی 🔸نسل زد یا زومرها - متولدین 1995 تا 2010 میلادی یا حدود ۱۳۷۵ شمسی که امروز ن 25 سال دارند - را شهروند دیجیتال می‌نامند. این نسل با صفحه نمایش زندگی کرده و برای هر فعالیتی از بستر آی‌تی استفاده می‌کند. این شهروندان دیجیتال، به دلیل سن خاص خود کنشگران چند سال آینده کشور خواهند بود. ◀️ارتباطات این نسل، کاملاً مجازی است. طرفدار خلاقیت و روزآمدی هستند و اصلاً با رکود و تکراری شدن کنار نمی‌آیند. تقریباً قانون و عرف خاصی را نمی‌پذیرند. برای مثال ممکن است گاهی روزها بخوابند و گاهی هم شب‌ها. نسل ضد، به‌شدت نیاز دارد که باور بشود؛ باور نشدن هم از سوی خانواده و هم از سوی مسئولین کشور، یکی از دلایل فریاد بلند این نسل است. این نسل به دنبال آزادی است و هیچ‌گونه ملاحظه‌ای را نمی‌پذیرد. به‌راحتی همه افراد را نقد می‌کند و حتی با این که دیگریِ خود را مورد بی‌احترامی قرار دهد، مشکلی ندارد. این بچه‌ها به‌شدت به دنبال رقابت هستند و چون زیست این نسل در مصرف رسانه‌ای بالایی شکل‌گرفته است، ویژگی‌های خاصی که برشمرده شد را در آنها می‌بینیم. 🔹در سیاست‌گذاری فرهنگی نباید صورت‌مسئله را پاک کرد. باید برخی از آداب آنها و آنچه استفاده می کنند را پذیرفت، الله نه به معنی قبول کردن بلکهه به معنی آنچه بالاخره اتفاق افتاده است. به عنوان مثال، ما باید مک‌دونالد را نه با نگاه یک مقوله تغذیه‌ای بلکه با به مثابه فرهنگ بپذیریم. مک‌دونالد برای این نسل یک فرهنگ موجود است. نوجوانان و جوانان ما به این سبک از تغذیه - که مختصات آن فست‌فودی و سرعت در خوردن در کنار خیابان است - علاقه دارند و اکنون این مدل از تغذیه در کشور ما رواج دارد. پس اساساً مک‌دونالدی شدن دیگر چیز عجیبی نیست. یا مسئله سیگارکشیدن قط ربط به توتون و تنباکو و امر تدخین نداردبلکه این یک فرهنگ بزرگ‌شدن است و احساس برتری داشتن را برای فردی که استعمال دخانیات دارد، به دنبال می‌آورد. مثال دیگر بحث دیر خوابیدن است؛ در جوامع سنتی با غروب خورشید، روز به اتمام می‌رسید اما در جوامع مدرن زمانی که شارژ گوشی به اتمام می‌رسد، روز هم تمام می‌شود. شب و استراحت شبانه برای این نسل اهمیتی ندارد چون زیست او از اساس مبنای متفاوتی دارد. 🔷در کشور ما نهادهای سیاستگذار همچون شورای‌عالی انقلاب فرهنگی و... در حال تدوین و جهت‌دهی به کنش‌های فرهنگی بر اساس یک عقلانیت منطقی و دینی هستند. اما جوان دهه هشتادی، کنش منطقی ندارد؛ بلکه در یک نظام علّی برآمده از گروه همسالان خود، وارد جامعه می‌شود و ارزش‌های مورد تأکید نهادهای بالادستی برای او اهمیتی ندارد. بعد از حدود چهل سال از انقلاب اسلامی امروز در نقطه‌ای هستیم که کسی از آن اسناد تولید شده توسط نهادهای بالادستی تبعیت چندانی ندارد. علت هم این است که تصمیم‌گیران و سیاست‌گذاران، دیالکتیک منطقی در فهم این نسل ندارند. سیاست‌گذار از نسل دهه هشتادی عقب افتاده است. بچه های نسل زد، مهارت‌هایی مثل زبان، آی‌تی، سرعت بالا و ... را دارند و از همه مهم‌تر، این بچه‌ها دارای یک منِ فعال هستند. سیاست‌گذاری نسل قبل از بالا به پایین بود و سیاست‌پذیران هم چاره‌ای جز پذیرش نداشتند، چرا که تمام خوراک فکری آن‌ها توسط همین سیاست‌گذاران تأمین می‌شد؛ اما نسل جدید احساس نیازی نسبت به سیاست‌گذاران نمی‌کنند چرا که گروه مرجع او تغییر کرده و خودش با دوستان و هم‌نسل‌های خود، مسائل خود را بر طرف می‌کنند. 🔸ما برای شناخت تقاضاهای نسل زد، باید پیمایش‌های میدانی و ملی داشته باشیم. ما باید از ظرفیت‌های فقه اجتماعی در دیالکتیک بین سیاست‌گذار و نسل زد بهره ببریم. ◀️ضمن اینکه ما در یک جنگ شناختی نیز هستیم. در جنگ شناختی، فرایند ادراک دست‌کاری می‌شود. امروز ادراک این نسل از واقعیت جامعه فاصله گرفته است. نتیجه خراب‌شدن ادراک جامعه و فاصله‌گرفتن از واقعیت جامعه، شکاف شناختی است. عوامل معرفتی و غیرمعرفتی متعددی بر ادراک فرد اثرگذارند. فعلاً در مجموع می‌توان گفت که مسئله رسانه، نقش پررنگ تری در ساخت ادراک این نسل دارد. @ahmad_olyaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لزوما بد نیست... آنچه بد است به معنای صنعت بهره برداری و بهره کشی از سلبریتی به نفع دنیای مدرن است. آفرین به @ahmad_olyaei
سه قسمت از برنامه پنجاه قسمتی «گام دوم» تولید شده در شبکه قم به موضوع عدالت اجتماعی اختصاص داشت. 🔸قسمت دوم ازین سه قسمت، دیروز سه شنبه یک آذرماه ساعت ۲۱:۳۰ ز شبکه قم پخش شد. لینک تماشا از تلویبیون؛ https://telewebion.com/episode/0x527715a قسمت بعدی (آخر) سه شنبه هفته آینده پخش می شود. @ahmad_olyaei
فاضل ارجمند و دوست خوشفکر جناب حجت الاسلام و المسلمین مهدی زاده متناظر به این یادداشت حقیر «شبه بحران و پدیده انسان_رسانه» یادداشتی نگاشته اند که در ادامه میخوانیم.👇 از ایشان کمال تشکر را دارم. @ahmad_olyaei
✅یک پاورقی بر تحلیل وقایع اخیر در قالب «شبه بحران برآمده از بازنمایی رسانه ای» 🖌حسین مهدیزاده 1️⃣ از 2️⃣ 🔆برادر دانشمند، جناب آقای دکتر اولیائی در متنی که در کانالشان منتشر کردند، در توضیح بحران اخیر اجتماعی یکی از تحلیل های رایج را به زبانی روان و در عین حال علمی و دارای صورت‌بندی کامل ارائه کرده‌اند که خواندنش خالی از لطف نیست. 🔍در این یادداشت، ایشان بر آن هستند که بازنمایی رسانه‌ای، می‌تواند بحران تولید کند و امروز در حالی که رو به پیش است، اما در قالب رسانه دچار بحران است و این یعنی ما با نوعی طرف هستیم به این معنا که مخاطب بشدت درگیر است و اما جامعه بصورت واقعی تهدید نمی‌شود. 🏳️ در ادامه نیز ایشان به وضعیت رسانه‌های جدید که همه را به صورت ناخودآگاه به تولیدکننده رسانه‌ای بدل کرده‌است اشاره می‌کنند و این «انسان_رسانه»‌های بی‌التفات را یک عامل جدی می‌دانند که چون از کارکرد جدید خود، آگاه نشده، لذا نسبت به جایگاهش نیز مسئولیت‌پذیر نیست. این متن یکی از شسته‌رفته‌ترین بازآرایی‌هایی بود که از این ایده در چند ماه اخیر خواندم. اما چند پاورقی: 1️⃣ آنچه با عنوان «فضای مجازی» به زندگی ما اضافه شده‌است، امروز دیگر با آنچه به عنوان «رسانه» می‌شناختیم قابل توضیح نیست. نه اینکه فضای مجازی دیگر یک «ابزار» ارتباط نیست، بلکه سخن ما این است که ماجرا یک پله پیچیده‌تر شده و جلوتر رفته‌: «فضای مجازی به فضای بدل شده است!» یعنی از به ارتقا یافته‌است! چیزی که اگر به عمق آن توجه کنیم، بسیار معنای شوکه‌کننده‌ای را به ذهن متبادر می‌کند! ما همهٔ تاریخ برای زندگی تنها یک فضا داشته ایم: «فضای کالبدی»؛ یعنی شهر یا روستا یا زندگی کوچ‌نشین و عشایری همه فضای زندگی ما بوده‌اند. هزاران سال است که ما در فضای کالبدی و فیزیکی زندگی می‌کنیم. زندگی کردن در فضا یعنی چه؟ یعنی همه آنچه را می‌خواهیم و به آنها تعلق و وابستگی داریم و می‌دانیم که چطور به آنها دست پیدا کنیم، به شکل در فضای فیزیکی زندگیمان جانمایی می‌کنیم.🚏 وقتی می‌خواهیم فضای خانه بسازیم، این کاربری‌ها را معمار برایمان در خانه جانمایی میکند. وقتی می‌خواهیم محله و شهر بسازیم شهرساز این کار را می‌کند. جالب است یکی از مکاتب اصلی شهرسازی، شهرسازی است. یعنی کاربری‌های شهری را در این دانش طبقه_بندی می کنند و به شهرساز می‌گویند باید در شهر به همه این کاربری‌ها بپردازی و آنها را تأمین کنی. حالا در آغاز دههٔ سوم قرن بیست و یکم، داریم به چشم خود می‌بینیم که این ابزارهای ارتباطی و اطلاعاتی سر جمع یک فضای جدید ایجاد کرده‌اند. یعنی بعضی از کاربری‌های زندگی اکنون در فضای مجازی محقق می‌شوند. این فضا هم گاهی یک به فضای حقیقی است، و گاهی یک واقعیت و فضا به فضای حقیقی است. اساسا سخن از انسان سایبورگ و هوش مصنوعی و متاورس و بلاک‌چین و... عناوینی از این دست می‌خواهند بگویند که به زودی شما در دو جهان زندگی خواهید کرد؛ به اضافه اینکه خیال پردازی سنگینی برای اینکه «آیا می‌شود بعضی از آدم‌ها کلا در فضای مجازی زندگی کنند و بدن حقیقی‌شان را رها کنند» یک دهه است که شروع شده! 2️⃣یک خصلتی در فضای مجازی هست که در شناخت وقایع اخیر می‌تواند مؤثر باشد: «جهان شبکه‌ای!» وقتی می خواهند جامعه را برای ما علوم انسانی خوانده‌ها توضیح دهند، می‌گویند: «جامعه مرکززدایی‌شده» که یعنی جامعه‌ای که قدرت‌های مرکزی، قدرت خود را به جامعه واگذار می‌کنند و قدرت، اجتماعی‌تر و مردمی‌تر می‌شود. الان خیلی از مسائل هستند که این‌طور شده‌اند: مثلا همین شبکه های اجتماعی، ابزار رسانه را کرده‌اند. همه شده اند. یا بلاک‌چین پول را کرده‌است، یعنی قدرت خلق پول از بانک‌های مرکزی که در اختیار دولت‌ها و است، به استخراج‌کننده‌های درون شبکه واگذار شده. یا پلتفرم‌ها، را از دولت‌ها گرفته‌اند و به فعالان کسب و کار در بازار سپرده‌اند. مثل که نه ماشین کرایه می‌دهد و نه کرایه می‌کند، بلکه تنظیم بازار ماشین کرایه‌ای را انجام می‌دهد و صدها برنامهٔ کاربردی دیگر که چنین کارهایی را انجام می‌دهند. @social_theory @ahmad_olyaei
✅یک پاورقی بر تحلیل وقایع اخیر در قالب «شبه بحران برآمده از بازنمایی رسانه ای» 🖌حسین مهدیزاده 2️⃣ از 2️⃣ 3️⃣خلاصه این‌که ما امروز یک ایران و یک ایران داریم. ما الان با دو هویت اجتماعی با اسم ایران طرف هستیم. در حالی که در ایران کالبدی، حاکم است، در ایران مجازی، همهٔ ایرانی‌های هم حاضر هستند و تولید محتوا می‌کنند و ارتباط دارند و با بقیهٔ ایرانی‌ها تعامل فرهنگی دارند. مضاف بر این‌که ایران کالبدی به صورت یک دولت-ملت است و با نظریات سازمانی اداره می‌شود و ایران مجازی یک جامعهٔ شبکه‌ای است که قطعاً با قواعد سازمانی و روابط حقوقی آن اداره نمی‌شود.🤳 این مسأله هم با بستن تلگرام و اینستاگرام حل‌شدنی نیست، چرا که در پلتفرم‌های داخلی نیز فضا از حالت شبکه خارج نخواهد شد، هرچند تضعیف شود، اما همچنان شبکه است. حالا شاید یکی از توضیحات درباره بحران اخیر این باشد که ایران مجازی که یک فضا و یک جامعه شبکه‌ای است، می‌کوشد برای تحمیل و تطبیق خود بر یک ایران کالبدی که در قالب دولت-ملت اداره می‌شود. به نوعی جنگ بین اکنون و آینده در جریان است و شاید هم غرب این زایمان را به سزارین تبدیل کرده باشد، اما به هر حال دیر یا زود این اتفاق می‌افتاد. حتی بسیاری از تنش‌های موجود نیز همان رؤیاها و مطلوبیت‌های جدید زندگی شبکه‌ای است، بر ضدّ این زندگیِ ساخته و پرداخته قرن بیستم که جمهوری اسلامیِ برآمده از با همراهی حداکثری مردم ایجادش کرده بود. لذا تعارض‌های امروز بیش از آن‌که ایدئولوژیک باشد، یک تعارض اجتماعی بین مطلوبیت‌ها و هنجارهای ذهنی نسل Z (که اولین نسل پرورش‌یافته در این فضاست)، با همه نسل‌های قبل است. لذا به گمانم این اتفاقات یک بحران کامل است نه ، بلکه یک است. به نظر می‌رسد به همین دلیل بوده که مثلاً در دانشگاه شریف (که به عنوان پدیدهٔ اغتشاشات اخیر شناخته شد)، دانشکدۀ کامپیوتر پیشگام است. یا نوجوانان و نسل Z نیروی این شورش‌ها را در کف خیابان تشکیل می‌دهند. به تبع نیز مطالبات زنانه، یک مطالبه و کمکی برای جریان اصلی است، اگرچه در وجههٔ بین‌المللی روی آن بیشتری شده است. در نهایت هم بدنهٔ آشوبگر و جدایی‌طلب به عنوان ابزار و برای حفظ حالت فوق‌العادهٔ اجتماعی، نقش ایفا می‌کنند. لذا به زعم این متن، مهمترین چالش امروز، است. 🚩 اما تفصیل این نکته بماند برای یادداشتی دیگر، که همه معتقدند برای ورود به جامعه شبکه‌ای، یکی از زنده‌ترین و آماده‌ترین جریان‌های جهان امروز است. مکتب اهلبیت از پایان عصر دولت-ملت‌ها هیچ‌گونه نگرانی ندارد و از عصر جوامع شبکه‌ای با خوش‌آمد استقبال می‌کند... @social_theory @ahmad_olyaei
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت نشست سیاستگذاری برای نسل z @ahmad_olyaei
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📣 درس‌گفتار عدالت اجتماعی (مروری بر نظریه های عدالت اجتماعی: پنج جلسه) 1⃣جلسه اول 🎤ارائه: احمد اولیایی ⏳تاریخ برگزاری دوره: تابستان۱۴۰۱ برگزار کننده: مرکز آموزش های آزاد دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام @ahmad_olyaei
جامعه شناسی شادی؛ از وسعت تا ثبات «به بهانه برد تیم ملی فوتبال» 🔸جامعه همیشه آبستن تقابل شادی اجتماعی و غم اجتماعی بوده و هست. این ایام، در ایران عزیز خیلی ها غمگین شدند؛ دلسوزان انقلاب و نظام، غمگین از اغتشاشات. معترضین منطقی، غمگین از کاستی های وضع موجود. بازماندگان شهدای امنیت و مردمی که توسط اغتشاشگران شهید شدند، غمگین از دست دادن عزیزانشان. ◀️این تقابل غم‌ و شادی ذیل کلان تقابل حق و باطل، هیچگاه تمامی ندارد اما می توان از شادی هایی که پیش می آید برای ارتقای شادی اجتماعی و پیروزی بر غم اجتماعی بهره برد. 🔹برد امروز تیم ملی فوتبال مقابل ولز در جام جهانی شادی عمومی و قدرتمندی را به جامعه ما تزریق کرد. پس از دو ماه این جامعه چقدر می تواند ازین شادی بهره گیرد. واضح است که بهره گیری از شادی این برد به معنی تقلیل مسایل و مشکلات اجتماعی نیست. گاهی بهانه شادی ها ممکن است بظاهر گذرا باشد اما این، وسعت شادی ست که تأثیر دارد.در همه قسم های غمگین که مثال زده شد، این شادی می تواند فراگیر و وسیع و دارای مصداق باشد. تکلیف اغتشاشگران که معلوم است؛ تا ابد الدهر باید در حسرت آسیب زدن به نظام و کشور بمانند اما بیایید درون کشور، این شادی های اجتماعی را آغازی دوباره تلقی کنیم و همه با هم ایران عزیز را در مسیر پیشرفت کامل تر و رفع کاستی ها یاری کنیم و البته این، اول از همه متوجه مسئولان است. 🔷 نگذارید این شادی های اجتماعی که همیشه ایرانیان در صحنه ها می آفرینند، وسعت و ثباتش کم شود‌. @ahmad_olyaei