eitaa logo
احمد اولیایی
526 دنبال‌کننده
205 عکس
53 ویدیو
8 فایل
دانش آموخته حوزه علمیه و دکتری فرهنگ و ارتباطات عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی می‌نویسم از خودم... و درباره سه گانه «جامعه، فرهنگ و عدالت»؛ شاید و إن شاء الله تلاشی باشد در جهت کاستن فاصله نظر و عمل ارتباط با بنده: @Ahmadolyaei
مشاهده در ایتا
دانلود
تلنگر؛ بیگانگی اجتماعی-سیاسی ✍️ احمد اولیایی لِوین استاد علوم سیاسی دانشگاه بوستون بیگانگی اجتماعی-سیاسی را زمانی می داند که فرد احساس می کند کنش ها و اعمالش هیچ گونه تأثیری در روند وضعیت اجتماعی-سیاسی ندارد. احساسی که این روزها بسیاری از مردم و نخبگان را در بر گرفته است. احساس بیگانگی نه لزوما به معنای بی تفاوتی نسبت به وضع موجود بلکه به معنای نوعی ناامیدی در تأثیر است. زمانی که نخبگان وضعیت را فقط حاصل عملکرد برخی از مجریان می دانند و مردم نیز فقط به امرار معاش روزانه فکر می کنند. احساس انزوای نظری منشأ این بیگانگی نخبگانی است. زمانی که اندیشمند جامعه کتاب های فراوان خوانده و برای بسیاری از مسائل کشور راه حل نظری دارد اما نه مسیری برای ارائه آن ها و نه مجریانی برای اجرای آن ها یافت می شود. این وضعیت را اوضاع نابسامان اقتصادی تشدید می کند. هنگامی که امرار معاش حتی برای همان اندیشمند نیز به اولویت اول تبدیل می شود دیگر احساس بیگانگی اجتماعی به اوج خود می رسد. حال، در این بین فضا برای مجریانِ فاقدِ نظریه کاملا باز و هموار است. این حالت زمانی به بحران رسیده است که این احساس بیگانگی به قول لوین به احساس بی معنایی مبدل شود. معانی بلند و والا دیگر اصالتی ندارند و اساسا فرقی نمی کند چه اتفاقی می افتد. این احساس بی معنایی به مردم القا می کند که دیگر حضور در انتخابات، وام سود دار گرفتن، گران فروشی و ... معنای خاصی ندارد بلکه یک روند طبیعی در جامعه است که باید بگذرد. نه قرار است مطلوبیتِ معناییِ خاصی اتفاق بیفتد و نه اصلا اتفاق بدی در این بی معنایی خواهد افتاد. و این لحظه، لحظه گریستن است. لحظه ای که نخبگان جامعه و مردم احساس بیگانگی و بی معنایی کنند. تاریخ نگارش: 1399/9/15 @Ahmad_olyaei
یادداشتی به مناسبت 19 آذر؛ سالروز تأسیس شورای عالی انقلاب فرهنگی ✍️ احمد اولیایی 👈 خواندن بیشتر (https://b2n.ir/228879) 🌐 خبرگزاری مهر @Ahmad_olyaei
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
یادداشت؛ عدالت فرهنگی و سهام عدالت ✍️احمد اولیایی https://www.afkarnews.com/fa/tiny/news-985580 @Ahmad_olyaei
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
قطعا با و عدم همکاری های در ایجاد و همچنین عدم امکان احتمالا به این زودی ها امن تر نخواهد شد دو راه حل فعلا در دسترس است و در عین حال موثر؛ یک. تربیت فرزند در فضای تربیتی اهل بیت علیهم السلام. ارتباط مستمر فرزند با و او را درون یک اتمسفر امن قرار می دهد دو. بالا بردن سن دسترسی فرزند به تلفن همراه و تبلت تا حد امکان https://www.instagram.com/p/CI2aXtsHvEU/?igshid=w3cd8gpo1n6d
📌 انجمن علمی مطالعات اجتماعی حوزه با همکاری دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام برگزار می کند: ✅ وبینار علمی «دستاوردهای فرهنگی اجتماعی واقعه 9 دی» 🔹 حسن عضو انجمن مطالعات اجتماعی حوزه و هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام 🔹 احمد عضو انجمن مطالعات اجتماعی حوزه، پژوهشگر و مدرس دانشگاه 🔸دبیر علمی: رضا لطفی 🗓 سه شنبه 9 دی ماه سال 99، ساعت 18 🌐 درگاه ورود به وبینار: https://ac.ismc.ir/anjomanhawzah/ 🔸انجمن علمی مطالعات اجتماعی حوزه 🆔 @motaleate_ejtemai
پدیده سردار سلیمانی؛ آغاز دوباره برای فرهنگ ✍️ احمد اولیایی 📡 خبرگزاری مهر لینک یادداشت: https://b2n.ir/530858 جامعه آن قدر موجود پیچیده‌ای شده است که تفکیک‌ها و تقسیم‌های معروفی که ذیل جامعه شناسی مانند خرده نظام‌های اقتصادی، فرهنگی و سیاسی وجود دارد، نمی‌تواند پاسخی درخور به پرسش‌های پیرامون اتفاقات، پدیده‌ها و به طور کل آنچه در جامعه رخ می‌دهد، ارائه نماید. در این بین تحلیل‌های فرهنگی به غایت دشوارتر است چرا که همچنان تعاریف و دیدگاه‌ها در مورد فرهنگ کامل نیست. همین تشویش در فرهنگ شناسی، تحلیل‌های فرهنگی را به امری دشوار بدل کرده است. هنگامی که پدیده‌ای خاص محور مطالعه قرار نگیرد، فرهنگ شناسان و جامعه شناسان یک سری اصول کلی را در مطالعات و تحلیل‌های خود لحاظ کرده و اعلام رأی می‌کنند اما زمانی که پدیده‌های مهم در جامعه شکل می‌گیرد که کنش‌های عام و خاص متفاوتی را در مسیر عادی جامعه تولید می‌کند، دیگر نمی‌توان از اصول کلی تبعیت کرد. پدیده ترور و سپس تشییع سردار قاسم سلیمانی فرمانده سپاه قدس ایران در دی ماه سال ۹۸ یکی از همان پدیده‌هایی است که مسیر تحلیل فرهنگی را تغییر می‌دهد. زمان این اتفاق زمانی است که بسیاری معتقدند اعتماد عمومی به حاکمیت و مقبولیت عام نظام دچار افول شده است. انسجام اجتماعی کاهش و گسست نسلی در میان نسل‌های معتقد به انقلاب قابل مشاهده است. و حتی برخی می‌گویند دینداری نیز با چالش جدی مواجه شده است. ناگهان ترور فرمانده ای کاریزماتیک، قدرتمند و معنوی به مهم‌ترین خبر جامعه تبدیل می‌شود. در همه گفتگوها و گفتمان‌ها صحبت از این اتفاق است. اختلافات سیاسی و گلایه‌های اقتصادی در پشت سر این حادثه قرار می‌گیرد. این تشییع به طور کل تحلیل‌ها را دگرگون می‌سازد؛ تحلیل‌هایی که تاکنون فرهنگ امروز کشور را مملو از مشکلات و سرخوردگی‌ها می‌دانست. حضور همه مردم با سلیقه‌ها و افکار متفاوت مؤلفه تأثیرگذار غیر منتظره‌ای در تحلیل فرهنگی پدیده تشییع سردار است. «بازگشت فرهنگی» که در تشییع سه روزه رخ می‌دهد، همان اثری است که فرهنگ شناسان نمی‌توانند آن را تحلیل کنند مگر اینکه روش تحلیل خویش را تغییر دهند. بهترین راه برای جلوگیری از «غافلگیری تحلیلی» در این رخدادها توجه به ماهیت فرهنگ است. در پدیده‌هایی مانند تشییع عظیم سردار سلیمانی یا پیاده روی اربعین قسمتی از فرهنگ تبلور پیدا می‌کند که گویی از منشأ دیگر می‌جوشد. از عاملیت انسان‌ها، تکنولوژی، تغییرات جهانی یا مانند اینها بر نمی‌آید بلکه اشاره به قسمتی از فرهنگ دارد که در وجود آدمی نهادینه شده و متصل به منشأ فرهنگی لایتغیر ثابتی است که در بزنگاه‌ها بروز دارد. این معرفت مشترک حتی اگر کمرنگ شود، محو نمی‌شود. همین‌جاست که باید بگوییم انسان هیچگاه در نقطه صفر فرهنگی نایستاده است. بلکه انسان با یک فرهنگ درونی که اشاره به یک ذات و اصل خدایی دارد در پدیده‌ها کنشگری می‌کند. پدیده‌هایی مانند سردار سلیمانی به فرهنگ شناس می‌آموزد که تحلیل خود را مبتنی بر برساختگی صرف فرهنگ قرار ندهد. این پدیده‌ها به مثابه دستگاه انتقالِ لایه‌های باطنی و ذاتی و به ودیعه نهاده شده فرهنگ، از جایگاه پنهان به لایه‌های رویی و نهان فرهنگ عمل می‌کند. اینجاست که دیگر به راحتی نمی‌توان از معضلات فرهنگی صحبت کرد چراکه فرهنگ عمومی که در بستر پدیده مذکور پالایش می‌شود، آغاز دوباره برای فرهنگ است. @Ahmad_olyaei
گزارش وضعیت دینداری ایرانیان-1397.pdf
4.14M
اختلاف لایه دینداری اعتقادی و لایه دینداری کنشی و رفتاری موضوع اصلی است که باید بدان پرداخته شود. یعنی شکاف نظر و عمل. عمده ی نظرسنجی های دینداری نشان می دهد که اعتقاد (لایه درونی فرهنگ) عموما امتیاز بالایی دارد اما کنش (لایه بیرونی فرهنگ) امتیاز پایین تری می گیرد. فارغ از نتیجه گیری ها و تحلیل هایی که می توان از این اختلاف و شکاف بدست آورد، مهم ترین نکته این است که گاهی ممکن است لایه بیرونی از لایه درونی تأثیر نپذیرد. لذا می بینیم افراد زیادی که نماز نمی خوانند اما به خدا معتقدند. حتی به معاد و عذاب هم معتقدند. نکته قابل استفاده این است که در مواجهه با افرادی که کنش دینی ندارند باید مراقب بود که به لایه درونی و اعتقادی آن ها شک نکنیم چرا که ممکن است این شکاف نظر و عمل و لایه های درونی و بیرونی فرهنگی حاصل عوامل غیر معرفتی مانند رسانه، شرایط اقتصادی، شرای محیطی، گروه همسالان، گروه های مرجع و ... باشد. @Ahmad_olyaei
⁉️ شبکه خانگی کدام «خیر فرهنگی» را «توزیع» می کند؟! ✍️احمد اولیایی شبکه خانگی دیگر نامی آشنا در میان همه خانواده ها است و با توسعه تکنولوژی های ارتباطی و گوشی های تلفن هوشمند و اینترنت همراه، دیگر کمتر کسی است که به فیلم ها و سریال های شبکه خانگی دسترسی نداشته باشد. «دسترسی»، کلمه ای که اگر معادل عدالت گذاشته شود، می تواند لذت بسط عدالت فرهنگی را در توسعه شبکه خانگی برای ما به همراه آورد اما آیا عدالت، فقط «دسترسی» است؟!!! آیا همین دسترسی ما را با مسئولیت های دیگر مواجه نمی کند؟!!! شبکه خانگی از ابتدا با این توجیه که بینندگان اندک و عمدتا از طبقات اجتماعی-اقتصادی خاص دارد، مرز های سانسور و آزادی رسانه ای را کمی بازتر گرفته بود. شاید این توجیه در ابتدا قابل پذیرش بود اما اکنون، با پرداخت مبلغ نسبتا ارزان و یا تماشای این سریال ها در وب سایت های رایگان و حتی دیدن عمده آن ها در اینستاگرام، دیگر نمی توان گفت که عموم مردم این سریال ها را نمی بینند. «گیسو»، «دراکولا»، «سیاوش»، «زخم کاری»، «ملکه گدایان»، «مردم معمولی»، «می خواهم زنده بمانم» سریال های این روزهای دو شبکه خانگی اصلی کشور هستند. سریال هایی که بسیاری از خانواده ها (به معنای واقعی خانواده) نمی توانند در کنار یکدیگر این سریال ها را ببینند. عشق های مثلثی، روابط آزاد، شوخی های جنسی، کلمات رکیک، قتل، خونریزی، ترس و ... در اکثر این سریال ها دیده می شود. پیشتر در مورد آسیب شناسی این دست سریال ها و شبکه خانگی حرف های زیادی زده شده است اما اکنون هدف، بررسی این وضعیت از پنجره عدالت فرهنگی است. عدالت فرهنگی به دنبال بسط عدالت در عرصه فرهنگ است و پرسش اصلی آن بررسی ماهیت خیرات و مواهب فرهنگی است که قرار است در جامعه توزیع شود. بخش عمده ای از این توزیع در اختیار رسانه هاست. از رسانه ملی گرفته تا VOD هایی که از آن ها صحبت شد. دامن زدن به دعواهای مربوط به سانسور و اختلافات میان وزارت ارشاد و ساترا و اینکه آیا باید در یک سریال مشروبات را نشان دهند یا خیر، از مصادیق بارز تقلیل موضوع است. پیش از همه این سوال ها و دعواها، باید تکلیف این مسأله روشن شود که ساختار رسانه ای ما در تمام ابعادش و ذیل همه ابزارها اساسا به دنبال توزیع چیست؟ اگر در عدالت اقتصادی صحبت از توزیع ثروت و در عدالت اقتصادی صحبت از توزیع قدرت می شود، در عدالت فرهنگی که رسانه بار بزرگی از آن را بر دوش دارد، صحبت از توزیع چه «خیر»ی است؟!!! فرهنگ عرصه تبلور ایده ها، خلاقیت ها، طرز تفکر ها، و در نهایت کنش های فرهنگی است. هرچند بخشی از این مقوله های فرهنگی از مسیر محیط و وراثت ساخته می شود اما قسمت عمده ای از آن ها توسط رسانه ها نهادینه خواهد شد. ساختار رسانه ای جامعه و در ذیل آن ها شبکه خانگی اساسا به دنبال ساختن چه نوع و چه کیفیتی از این مقوله هاست؟ این پرسش اصلی، دقیقا می تواند راهبرد اصلی رسانه ای ما ذیل عدالت رسانه ای و عدالت فرهنگی را روشن کند. یکی از بهترین راه های نادیده انگاشتن این پرسش اصلی، تقلیل موضوع و تنزل مشکلات محتوای رسانه ای به سطح سانسور و .... است. این دست نگرانی ها البته لازم و به عنوان راهکارهای موضعی و موقت قابل تأمل است اما مادامی که از «خیر فرهنگی» که نهاد رسانه به دنبال «توزیع» آن است، صحبت نشود آش همان آش است و کاسه همان کاسه...! 1400/5/10 @Ahmad_olyaei
✔️ راز درخشش محمدحسین هو الباقی هرچند ماه ها بود او را ندیده بودم اما خبر ناگوار رفتنش عید قربان را برایم به نوعی عزا کرد. حس و حال هیچ کاری نبود جز پرسه زدن در شبکه‌های اجتماعی و دیدن اخبار و اظهار نظر ها و پیام های مرتبط با خبر فوت محمد حسین. در این بین چیزی که بیش از همه فکرم را به خود مشغول کرد این سوال بود که "چه شد که فوت محمد حسین اینقدر بازتاب داشت؟!" علمایی مانند آیت الله اعرافی و آیت الله علیدوست و اساتیدی مانند استاد واعظی و استاد خسروپناه و دیگر بزرگان برایش پیام تسلیت فرستادند. در گفتگوها واضح بود که قلب بسیاری از دوستداران و شاگردانش عمیقا متأثر است. خبرگزاری ها خبر را پوشش دادند، دوستانش برایش پادکست تولید کردند و افراد بسیاری در مدح و ستایشش یادداشت نوشتند... این‌ها تعجّب من را بیشتر بر می انگیخت زمانی که هر چه فکر می کردم می دیدم او یک طلبه دانشگاه رفته ی معمولی اما قطعاً فاضل و پرتلاش و خوش فکر بود که مانند این افراد در جامعه و جبهه انقلاب ما بسیارند اما چه می‌شود که این مقدار بازتاب و دیده شدن پس از فوت مرحوم فرج نژاد ایجاد می‌شود؟! در این یکی دو روز که از فوت آن مرحوم می‌گذرد دائماً به سوال فوق فکر می‌کردم. مجاورت و معاصرت ما با آن مرحوم باعث شده بود که همیشه او را به مانند خودم یک فرد عادی در نظر بگیرم و وقتی این عکس العمل ها پس از فوت او را می‌دیدم این تناقض را نمی توانستم حل کنم. نهایتاً پاسخ را در یک کلمه یافتم: "اخلاص" او طلبه فاضلی بود، مدرک دکتری داشت، تخصص رسانه داشت، اخلاق خوب داشت، کتاب نوشته بود، در چند نهاد انقلابی خدمت کرده بود، تدریس داشت، فعالیت‌های جهادی انجام داده بود اما هیچ کدام پاسخ سوال من نبودند. آن چیزی که به تمام اینها روح می‌داد چیزی نبود جز اخلاص. توجه دیگران به خبر فوت او و تشییع جنازه‌اش و نمازش در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها مرا به یاد تشییع جنازه شهید حججی انداخت. در آن زمان هم این سوال برایم ایجاد شده بود که چه چیزی از جوانی گمنام، حججی مشهور و ماندگار را ساخت. آنجا هم به چیزی جز اخلاص نرسیدم. حضور و همدردی جامعه برای محمد حسین در برابر آنچه خدا برای اخلاص وعده داده، قطره ای بیش نیست همانطورکه امام حسن عسكری علیه السلام فرمودند:"لو جُعلَتِ الدُّنیا كُلُّها لُقمَةً واحدةً وَ لَقّمتُها مَن یعبُدُ اللهَ خالصاً لَرأَیتُ أَنّی مٌقَصِّرٌ فی حَقِّهِ; اگر تمام دنیا (برایم) یک لقمه شود و آن را به خوردِ کسی بدهم که خدا را با اخلاص عبادت می‌کند باز در نظرم در حق او کوتاهی‌ کرده‌ام! (بحار، ج ٧٠، ص ٢٤٥)" بنظرم اخلاص عنصر گمشده بسیاری از فعالان عرصه علم و دانش و مبارزه و پاشنه آشیل مبارزان جبهه انقلاب است. اگر آن را تقویت کنیم اثر و ماندگاری تلاش ها صدچندان می شود. تلاش های روزانه، تدریس، تألیف، خدمت در نهادهای انقلابی و ... همه کنش هایی مکانیکی هستند که بدون اخلاص فاقد روح و تقدس و در نتیجه اثر معتنابه خواهند بود. ✍️ احمد اولیایی 1400/5/1 @Ahmad_olyaei
به بهانه علی لندی.... ✍️ احمد اولیایی در اوج گسترش سبک زندگی مدرن و تحیر دهه هفتادی ها و دهه هشتادی ها از گستره وسیع انتخاب ها، ناگهان علی لندی چُرت هزاران نوجوان هم نسل خودش را پاره می کند، و قلم تحلیلگران فرهنگی را متوقف می سازد. نوجوانانی که این روزها مسیر کلاس های فوق برنامه تا گیم نت ها و فاصله کافی شاپ ها تا گعده های شبانه را طی می کنند و میان انتخاب والدین یا سلبریتی ها به عنوان مرجع فکری مردّدند. و تحلیلگران فرهنگی اجتماعی که فرهنگ را در فضای ناامیدی تحلیل می کنند، و نوجوانان این جامعه را غرق شده در هجمه های فرهنگی مدرن و پست مدرن می دانند. هر دو گروه در مانند پدیده های «علی» غافلگیر شده اند و البته بیدار. چه می شود که علی لندی نه در یک فرایند فکری بلکه در لحظه، کاری را انجام می دهد بنظر ما خارق العاده می آید. حضور قهرمانانه، کنش معقولانه، شجاعت و ایثار، تفکر اجتماعی و خانواده محوری بجای فرد گرایی و مسئولیت پذیری غیر قابل وصف تعابیری ست که می توان به این کنش او منتسب کرد. این کنش نه یک فعل جوارحیِ صرف بلکه حاصل فرایند فرهنگی است. فرایندی که نه لزوما عیان اما زنده در درون او و جامعه همیشه در حرکت بوده است. این فرایند با خلقت آغاز شده و مبتنی بر بخش ذاتی فرهنگ استوار است. مادامی که قائل به بخش ذاتی فرهنگ باشیم باید عنصر «امید» را به تحلیل پدیده های فرهنگی بیافزاییم. علی لندی نماینده نسل نوجوانان امروز است که امیدان آینده جامعه اند و در بزنگاه های اجتماعی فرهنگی آن کار که قرار ست را، انجام خواهند داد.
⬅️ دوره کوتاه‌مدت آموزشی تمدن اسلامی و فرهنگ معاصر، توسط گروه مطالعات فرهنگی تمدنی دانشگاه باقرالعلوم علیه السلام (وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی) به‌صورت حضوری و مجازی برگزار می‌گردد. ⏰زمان برگزاری: ۹، ۱۰ و ۱۱ آذرماه ۱۴۰۰ مهلت ثبت نام: ۲۲ تا ۲۸ آبانماه ۱۴۰۰ هزینه ثبت نام و صدور گواهی ۵۰,۰۰۰ تومان شماره کارت جهت واریز هزینه: ۶۰۳۷۹۹۷۷۵۰۰۰۱۹۳۶ به نام صندوق رفاه دانشگاه باقرالعلوم(ع) جهت ارسال تصویر فیش واریزی از طریق لینک زیر اقدام فرمایید https://b2n.ir/q27957 ⬅️لینک ثبت نام: http://b2n.ir/u20157
📢 دانشگاه باقرالعلوم (ع) با همکاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی برگزار می‌کند: 📶 👨🏻‍💻 وبینار تخصصی اسلام‌شناسی به زبان انگلیسی با موضوع: عدالت فرهنگی؛ مؤلفه‌ای در تمدن اسلامی Cultural Justice; Component of New Islamic Civilization 🔰 با ارائه حجت الاسلام دکتر احمد اولیایی استاد دانشگاه باقرالعلوم (ع) 🔰 دبیر علمی: دکتر سید هادی ساجدی استادیار دانشگاه باقرالعلوم (ع) 📆 سه‌شنبه ٢۵ آبان ١۴٠٠ 🕰 ساعت ١٠:٣٠ تا ١٢ 📎 https://join.skype.com/b4uaRHikBXbY ✅ شرکت برای عموم اساتید و دانشجویان علاقه‌مند آزاد است. 🌏 اداره بین‌الملل دانشگاه باقرالعلوم (ع) @Ahmad_olyaei
🔸برنامه مدار اعتراض خروجی رسانه ای یک نشست است که این شبها از شبکه قرآن پخش می شود. قسمت دوم این برنامه با موضوع ادراک عدالت توسط دکتر اولیایی عضو هیات علمی گروه مطالعات عدالت اجتماعی ارائه شد. لینک برنامه در تلویبیون؛ https://telewebion.com/episode/0x29cc144 این برنامه هر شب حوالی ساعت ۲۲:۳۰ تا روز دوشنبه ۲۳ آبان ماه از شبکه قرآن با ارایه دیگر اساتید در موضوع اعتراض پخش می شود. @Ahmad_olyaei
سلسله نشست های علمی حکمرانی در قرآن ( صد و شصتمین نشست) عنوان: حکمرانی عادلانه در فرهنگ ارائه دهنده: حجت الاسلام دکتر احمد اولیایی لینک صوت جلسه؛ http://radio.isca.ac.ir/music/%d8%ad%da%a9%d9%85%d8%b1%d8%a7%d9%86%db%8c-%d8%af%d8%b1-%d9%82%d8%b1%d8%a2%d9%86-%da%a9%d8%b1%db%8c%d9%85-%d8%ac%d9%84%d8%b3%d9%87-160/ @Ahmad_olyaei
☑️درباره گزاره «حوزه برای اغتشاشات کاری نکرده است» 🔻اختصاصی | احمد اولیایی، عضو هیأت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی: 🔸حدود چهل و چند روزی است جامعه ایران درگیر حوادث و اغتشاشات است. تمام کسانی که قدر این نظام و انقلاب را می‌دانند و کاری از دستشان بر می‌آید در این روزها ولو به اندازه بازنشر یک تحلیل تبیینی در فضای مجازی کاری کرده‌اند. اما بعضا این گزاره را می شنویم که «حوزه در این روزها کاری نکرده است». 🔸من میخواهم اینجا این گزاره را رد کنم اما نه با ارائه آمار از کنش های حوزه در این ایام بلکه با توضیح مقوله «هویت حوزه»؛ وقتی ما در گزاره‌های مختلف از واژه «حوزه» در مقام فاعل یا مبتدا استفاده می‌کنیم و می‌گوییم «حوزه فلان کرد» یا «حوزه باید چنین کند» یا «حوزه نباید ...» و مانند اینها، دقیقا مقصود ما از حوزه چیست یا کیست‌؟! 🔸هویت حوزه یک هویت متکثر و لایه‌مند است. ولی فقیه، مراجع معظم، شورای عالی، جامعه مدرسین، مرکز مدیریت، اساتید، انجمن‌های علمی حوزه، نهادهای حوزوی، موسسات حوزوی، دانشگاه‌های حوزوی و نهایتا تک‌تک طلاب همه و همه حوزه‌اند، که اتفاقا این تکثر هویتی لزوما بد نیست بلکه پویایی حوزه را به همراه دارد. 🔸با این توضیح به طور کل استفاده از کلمه «حوزه» برای یک حکم کلی خوب یا بد صحیح نیست. بلکه در ارزیابی و نقد حوزه باید به لایه مورد نظر اشاره کرد تا بتوان آن گزاره را تصدیق یا رد نمود. 🔸از طرف دیگر تمام مسائل جامعه، طیفی و دارای طبقه‌بندی ست. بدین معنا که حل یک مسأله کلان به راهبری کلان نیاز دارد، به موضع‌گیری نیاز دارد، پاسخ تحلیلی نظری هم نیاز دارد، کنش رسانه‌ای هم نیاز داشته و حضور در کف جامعه را هم نیاز دارد. 🔸حال در باب گزاره اصلی یادداشت که «حوزه کاری نکرده است»؛ اتفاقا حوزه در عمده لایه هایش کارهای زیادی کرده است. از نقش تبیینی و هدایت ولایی ولی فقیه تا موضع‌گیری مراجع و اساتید. از کنش علمی اساتید حوزه و دانشگاه های حوزوی در قالب نشست و مصاحبه تا تهیه فهرست پیشنهاد‌های تقنینی و سیاستگذارانه برای مقامات از طرف نهادهای حوزوی. از تولید رسانه‌ای بخش‌های رسانه‌ای حوزوی تا طلاب رسانه‌ای و از حضور در راهپیمایی‌ها تا مبارزه میدانی که حتی شهادت را برای طلاب به همراه داشته است. اگر همتی باشد برای تهیه کامل اقدامات فوق با عنایت به لایه‌های هویتی حوزه، علاوه بر ابطال آن گزاره اتفاقا شاهد حوزه‌ای فعال خواهیم بود. 🔸اما علاوه بر عدم توجه به مقوله هویت حوزه، بنظر می‌رسد کندی در کنش یکی دیگر از دلایل پررنگ شدن آن گزاره است. مسایل جامعه در شرایط دنیای امروز بشدت سریع و متغیر هستند لذا باید با سرعت و هماهنگ عمل کرد. پیشنهاد من تشکیل «کمیته واکنش سریع» در ساختار مدیریت حوزه است. این کمیته در بزنگاه مسأله دقیقا همان زمان که از حالت پنهان به بحرانی تبدیل می‌شود تشکیل و برای لایه‌های مختلف هویتی حوزه وظایفی را پیشنهاد و هماهنگی را ایجاد می‌کند. اگر تمایلی بود می‌توان بعداً در مورد طرح مفصل این کمیته گفتگو‌ کرد. @Ahmad_olyaei