eitaa logo
کانال شهید احمد حاجیوند الیاسی و شهید مهدی نظری نظری
574 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
174 ویدیو
2 فایل
🌷 #شهید_احمد_حاجیوند_الیاسی🌷 ولادت:1369/10/26 شهادت:1394/11/12 🌷 #شهید_مهدی_نظری🌷 ولادت:1364/1/1 شهادت:1395/3/20 شهادت دو شهید:سوریه،حلب زیرنظر قرارگاه فرهنگی مسجد قرآن وعترت(ع) استان خوزستان ، شهرستان اندیمشک
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❤️ کاش تعجیلی شود یک جمعه بین جمعه ها یک ملاقات خصوصی جمکران،وقت دعا گوشه ای خلوت نگاه بی قرار می شود یعنی؟ من و تصویرچشمان شما 💚اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج💚 @ahmadelyasi1369
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷بسم الله الرحمن الرحیم🌷 🌷۶ چیزآرام بخش است: 🌷۱.ذکرخدا،نماز،قرآن الابذکرالله تطمئن القلوب...۲۸ رعد 🌷۲. همسر لتسکنو آلیها....۲۱ روم 🌷۳.شب وجعل الیل سکنا....۹۶ انعام 🌷۴. خواب وجعلنا نومکم سباتا...۹ نبأ 🌷۵. تشویق و جایزه صل علیهم آن صلاتک سکن لهم...۱۰۳ توبه 🌷۶.خانه جعل لکم من بیوتکم سکنا...۸۰ نحل 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 @ahmadelyasi1369
پـــــــیـــــــامـــــبــــــر اکــــــــرم صـَـــلـــَّی الله عـَــلـَـــیــــه وآلــــــه و سَــــلّـَـــم هرجمعه غسل كن ، حتّى اگرلازم شود براى تهيّه آب آن خوراک روزانه ات را بفروشی... وبرای غسل خرج کنی ، زیرا هیچ امرمستحبی بالاتر از غسل جمعه نیست. @ahmadelyasi1369
🌸صبح تون ‌معطربه ‌عطرصلوات برمحمد وآل محمد(ص) 💜اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 💚محَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد ❤️وعَجِّل‌فَرَجَهُــم @ahmadelyasi1369
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بچه ها اگر شهر سقوط کرد دوباره آن را پس می گیریم💪🏻 مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند💖 ✨( شهید محمد جهان آرا)✨ @ahmadelyasi1369
💢مقام معظم رهبری: امام عزیز ما هر چه گفت شد و هر چه هم تا به حال تحقق نیافته، محقق می‌شود. 🔺۱۰ پیش‌بینی بزرگ امام خمینی(ره) محقق شده‌ و ان‌شاءالله بزودی ۴ پیش‌بینی بعدی هم اتفاق محقق خواهد شد. @ahmadelyasi1369
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ویدیوی کامل حضور رهبر انقلاب در خانه سردار شهید سلیمانی که برای اولین بار منتشر می‌شود @ahmadelyasi1369
نماز اول وقت و رضا شاه 👌 (🌹پيشنهاد ميكنم بخونيد ، خيلى زيباست🌹) بربالین دوست بیماری عیادت رفته بودیم پیرمرد شیک وکراوات زده ای هم آنجاحضور داشت چند دقیقه. بعداز ورودما اذان مغرب گفتند آقای پیرکراواتی،باشنیدن اذان ،درب کیف چرم گرانقیمتش را بازکرد وسجاده اش را درآورد و زودتر از سایرین مشغول خواندن نمازشد.!! برای من جالب بود که یک پیرمردشیک وصورت تراشیده کراواتی اینطورمقیدبه نماز اول وقت باشد بعد ازاینکه همه نمازشان راخواندند من ازاو دلیل نمازخواندن اول وقتش راپرسیدم؟ و اوهم قضیه نماز ومرحوم شیخ و رضاشاه را برایم تعریف کرد... درجوانی مدتی ازطرف سردار سپه(رضاشاه) مسئول اجرای طرح تونل کندوان درجاده چالوس بودم ازطرفی پسرم مبتلا به سرطان خون شده بود و دکترهای فرنگ هم جوابش کرده بودند و خلاصه هرلحظه منتظرمرگ بچه ام بودم.!! روزی خانمم گفت که برای شفای بچه، مشهد برویم و دست به دامن امام رضا(ع) بشویم... آنموقع من این حرفها را قبول نداشتم اما چون مادربچه خیلی مضطرب و دل شکسته بود قبول کردم... رسیدیم مشهدو بچه را بغل کردم و رفتیم وارد صحن حرم که شدیم خانمم خیلی آه و ناله وگریه میکرد... گفت برویم داخل که من امتناع کردم گفتم همینجا خوبه بچه را گرفت وگریه کنان داخل ضریح آقارفت پیرمردی توجه ام رابه خودش جلب کردکه رو زمین نشسته بود وسفره کوچکی که مقداری انجیر ونبات خرد شده درآن دیده میشد مقابلش پهن بود و مردم صف ایستاده بودند وهرکسی مشکلش را به پیرمرد میگفت و او چند انجیر یا مقداری نبات درون دستش میگذاشت و طرف خوشحال و خندان تشکرمیکرد ومیرفت.! به خودگفتم ماعجب مردم احمق وساده ای داریم پیرمرد چطورهمه رادل خوش كرده آنهم با انجیر و تکه ای نبات..!! حواسم ازخانم و پسرم پرت شده بود و تماشاگر این صحنه بودم که پيرمرد نگاهی به من انداخت و پرسید: حاضری باهم شرطی بگذاریم؟ گفتم:چه شرطی وبرای چی؟ شیخ گفت :قول بده در ازاء سلامتی و شفای پسرت یکسال نمازهای یومیه راسروقت اذان بخوانی.! متعجب شدم که او قضيه مرا ازکجا میدانست!؟ كمی فکرکردم دیدم اگرراست بگوید ارزشش را دارد... خلاصه گفتم :باشه قبوله و بااینکه تا آنزمان نماز نخوانده بودم واصلا قبول نداشتم گفتم:باشه.! همینکه گفتم قبوله آقا، دیدم سروصدای مردم بلند شد ودر ازدحام جمعیت یکدفعه دیدم پسرم از لابلای جمعیت بیرون دوید ومردم هم بدنبالش چون شفاء گرفته وخوب شده بود.!! منهم‌کانال‌ارتباط‌باخدا ازآن موقع طبق قول وقرارم بامرحوم "حسنعلی نخودکی" نمازم را دقیق و سروقت میخوانم.! اما روزی محل اجرای تونل کندوان مشغول کار بودیم که گفتندسردارسپه جهت بازدید درراهه و ترس واضطراب عجیبی همه جارا گرفت چرا که شوخی نبود رضاشاه خیلی جدی وقاطع برخورد میکرد.! درحال تماشای حرکت کاروان شاه بودیم که اذان ظهرشد مردد بودم بروم نمازم را بخوانم یا صبرکنم بعداز بازدیدشاه نمازم را بخوانم چون به خودم قول داده بودم وبه آن پایبند بودم اول وضو گرفتم وایستادم به نماز.. رکعت سوم نمازم سایه رضاشاه را کنارم دیدم و خیلی ترسیده بودم..!! اگرعصبانی میشدیاعمل منو توهین تلقی میکرد کارم تمام بود... نمازم که تمام شد بلندشدم دیدم درست پشت سرم ایستاده، لذا عذرخواهی کردم وگفتم : قربان درخدمتگذاری حاضرم شرمنده ام اگروقت شما تلف شد و... رضاشاه هم پرسید :مهندس همیشه نماز اول وقت میخوانی!؟ گفتم : قربان ازوقتی پسرم شفا گرفت نماز میخوانم چون درحرم امام رضا(ع)شرط کردم رضاشاه نگاهی به همراهانش کرد وبا چوب تعلیمی محکم به یکی زد وگفت: مردیکه پدرسوخته،کسیکه بچه مریضشو امام رضا شفابده، ونماز اول وقت بخوانه دزد و عوضی نمیشه.! اونیکه دزده تو پدرسوخته هستی نه این مرد.! بعدها متوجه شدم،آن شخص زیرآب منو زده بود و رضاشاه آمده بود همانجا کارم را یکسره کند اما نمازخواندن من، نظرش راعوض کرده بود و جانم را خریده بود.!! ازآن تاریخ دیگرهرجا که باشم اول وقت نمازم را میخوانم و به روح مرحوم"حسنعلی نخودکی" فاتحه و درود میفرستم... ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ (خاطره مهندس گرایلی سازنده تونل کندوان) به اندازه ارادت به (ع) منتشر کنید. التماس دعا🙏💔❤ @ahmadelyasi1369
عــــکـــس کـــمـــتـــر دیـــده شــــــده شهید سپهبد حاج‌قاسم سلیمانی 🌷 در کنار سرداران 🌷 شهید مهدی باکری 🌷 شهید احمد کاظمی 🌷 شهید مهدی زین‌الدین @ahmadelyasi1369
پـــــــــایـــــــــــان فـــــــعــــــاّلــــیـــــت شـــبــــتـــــون آرام و ســــــرشـــــار از مـــــعــــــنـــــــویـــــت @ahmadelyasi1369
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یادِ تو؛ابر بهاریست! ڪہ بر چشمانم مےبارد... و هر قطره اش... قلبم را پر از شڪوفہ مےڪند! آرے با تو...از قلب پاییزےام؛ نغمہ ےِ بهار مےآید! وقتے بیایے...فصلِ دنیا؛ همیشہ بهار مےشود! سلام؛زیباترین بهار! @ahmadelyasi1369
تو تصمیم بگیر حركټ کن دوستش بِدار می بینی تـــــــــمامِ برڪٺ هاۍ جهان اسٺ که از تار و پودش برایت سراریز می شود امتحانش کن... چــــــــ🎀ـــادر رامےگویم __________________@ahmadelyasi1369
😉 به نقل از یکی از : خیلی با ادب ومهربون بود ادمو با حرف زدنش جذب خود میکرد درس خون وزیرک بود..... باهم ارتباط داشتیم موقع امتحان ها بود چند روزی دانشگاه نیومده بودم وخبری هم از نبود نه پیامی نه زنگی ومنم که پیام یازنگ میزدم میگفت خاموشه... سرجلسه امتحان هم نیومده بود باخودم گفتم خدایا چرا از خبری نیست.... بعد امتحان ها برگه های امتحان ولیست حضور غیاب رو برام اوردن دیدم رو غیبت زده خیلی نگران شدم فردا صبح اومدم دانشگاه از رفقا دوستان اشنایان واساتید سراغشو گرفتم که گفتن برا دفاع از حرم عازم سوریه شده برا مقابله با داعش و.... داشتم دق میکردم فقط یه چیزی بر لبم اومد که با خودم میگفتم احمد احمد احمد..... @ahmadelyasi1369
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۵۱.عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می رسید. ۵۲.احدی از محضر او ناامید نبود و می فرمود"برسانید به من حاجت کسی را که نمی تواند حاجتش را به من برساند" ۵۳.هرگاه کسی از او حاجتی می خواست اگر مقدور بود روا می فرمود وگرنه با سخنی خوش و با وعده ای نیکو او را راضی می کرد. ۵۴.هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آن که برای معصیت باشد. ۵۵.پیران را بسیار اکرام می کرد و با کودکان بسیار مهربان بود. ۵۶.غریبان را خیلی مراعات می کرد. ۵۷.با نیکی به شروران،دل آنان را به دست می آورد ومجذوب خود می کرد. ۵۸.همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بر دل داشت. ۵۹.چون شاد می شد چشم‌ها را بر هم می‌گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی کرد. ۶۰.اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی‌شد. ..... @ahmadelyasi1369
بـــــصــــــیــــــرت و روشــــــنــــــگـــــری پــیــش گــویــی عــجــیــب شــهــیــد انــدرزگــو وحید یامین پور در سال 1391 در وب‌سایت شخصی خود نوشت: در حال ساخت یک سری مستند سیاسی هستیم. تا به حال ۱۶ قسمت تولید شده؛ دیروز رفتیم خانه ی شهید سیدعلی اندرزگو برای مصاحبه با همسرش. اندرزگو از آن شخصیتهای پیچیده ای بوده که خیلی ها جذبش شده اند. مصاحبه ی عجیبی شد. وسط مصاحبه چند بار گریه کردیم. همسر شهید خودش یک شهید زنده است. فکرش را بکنید، تا چند ماه بعد از شهادت همسرش در زندان اوین تحت شکنجه ی ساواک بوده، آنهم در ۲۵ سالگی! مصاحبه که تمام شد به تیم تصویربرداری اشاره کردم که دوربین ها را خاموش نکنند، من وارد گفتگوی غیر رسمی شدم تا نگفته ها را بشنوم و چیزهایی شنیدم که برایم خیلی عجیب بود. یکی از خاطرات همسر شهید که خیلی عجیب بود ازاین قرار است : هــمــســر شــهــیــد : "چند ماه قبل از شهادتش در خانه نشسته بودیم. سید علی یک ذغال گداخته را از روی قلیان برداشت و کف دستش گرفت. من شگفت زده پرسیدم سید دستت نمی سوزد؟ سید لبخندی زد و گفت: «این که هیچ، بدن من به آتش جهنم هم حرام است. بعد سید علی گفت بزودی پهلوی می رود و انقلاب پیروز خواهد شد. دو سال بعد از پیروزی شخصی رئیس جمهور خواهد شد که نامش «سید علی» است. از آنروز به بعد منتظر ظهور حضرت ولی عصر عج باشید.» بعد گفت دینداری در آن دوران مثل نگه داشتن این ذغال گداخته در دست است. همسر شهید گفت من پرسیدم: سیدعلی! منظورتان این است که خودتان رئیس جمهور می شوید؟ سید پاسخ داد خیر، من آن روز نیستم." بعد ذغال را آرام برگرداند و روی قلیان گذاشت. @ahmadelyasi1369
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‌‌ ⚘آنقدر مشتاق دیدار توایم که فقط با یاد تو سر می کنیم می نشینیم در کلاس درس عشق نام زیبای تو از بر می کنیم @ahmadelyasi1369
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
﷽❣️ ❣️﷽ سپیده ، نور توست و آفتاب، تشعشعی کوچک از نگاهت و آسمان جلوه ی صبرت و باران ،زلال کرامتت و بهار ، نسیمی از کویت ... و من هر صبح که سلامت می کنم عطر تمامی خوبی ها ، تمامی روشنی ها و تمامی امیدها در وجودم می پیچد ... ⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّل‌ݪِوَلیِّڪَ‌الفَرَجـ‌⚘ @ahmadelyasi1369
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا