#خاکریز_خاطرات😉
#چادرم_رو_برندار😡
صاحب خانه اش گفته بود:(طیبه که به خانه ی ما آمد،ما سرمان برهنه بود، بی حجاب بودیم😕. این قدر پند و نصیحت کرد و از قرآن و دعا گفت که ما یه تار مویمان را نگذاشتیم پیدا شود.😃👏)
ساواک که گرفته بودش و دست بند زده بود به دست هاش 😞، گفته بود :(من را بکـــشــید ولی چــــــادرم را بر ندارید.)👏👏❤️
شهیده طیبه واعظی دهنوی🌺
منبع: کفش های جامانده در ساحل،ص۷۸-۹۳.
❤️ @ahmadelyasi1369
#خاکریز_خاطرات😉
#چادرم_رو_برندار😡
صاحب خانه اش گفته بود:(طیبه که به خانه ی ما آمد،ما سرمان برهنه بود، بی حجاب بودیم😕. این قدر پند و نصیحت کرد و از قرآن و دعا گفت که ما یه تار مویمان را نگذاشتیم پیدا شود.😃👏)
ساواک که گرفته بودش و دست بند زده بود به دست هاش 😞، گفته بود :(من را بکـــشــید ولی چــــــادرم را بر ندارید.)👏👏❤️
شهیده طیبه واعظی دهنوی🌺
منبع: کفش های جامانده در ساحل،ص۷۸-۹۳.
❤️ @ahmadelyasi1369