eitaa logo
احمد ایرانی نسب
811 دنبال‌کننده
167 عکس
47 ویدیو
2 فایل
کانال اشعار احمد ایرانی نسب @ahmadiraninasab این کانال توسط ادمین اداره می‌شود. ارتباط با ادمین @noroz_ad ارتباط با شاعر @ahmad_iraninasab
مشاهده در ایتا
دانلود
کارگاه هوای شعر ساری چهارشنبه ۳ خرداد ۱۴۰۲ حضور برای علاقمندان به ادبیات آزاد است🌱 سالن کنفرانس اداره کل ارشاد اسلامی مازندران 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
36.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کسی که خواسته ایمان‌مان سقوط کند پِی چه بود؟ که ایران‌مان سقوط کند چقدر خواسته غم را به چهره بنشاند که شادی از لب خندان‌مان سقوط کند چنانچه سر ببُرد دل نمی‌بُریم از عشق اگرچه سر به گریبان‌مان سقوط کند به سربریده ترین نخل هایمان سوگند گمان مبر تنِ بی جان‌مان سقوط کند اگر شهید شویم ایستاده می‌میریم مباد پرچمِ دستان‌مان سقوط کند اگرچه سوخت و گاهی به نیزه ها هم رفت خدا نخواست که قرآن‌مان سقوط کند به بید فتنه بفهمان ظهور نزدیک است دمی که با دَم طوفان‌مان سقوط کند بگو که آرزویش را به گور خواهد برد کسی که خواسته ایران‌مان سقوط کند 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
کارگاه هوای شعر ساری چهارشنبه ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۲ با حضور حمید رمی مسئول کارگاه نوحه خوشدل حضور برای علاقمندان به ادبیات آزاد است🌱 سالن کنفرانس اداره کل ارشاد اسلامی مازندران 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی شهادت امام صادق علیه السلام ویژه برنامه‌ی مازرونی شو 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
کارگاه هوای شعر ساری چهارشنبه ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ حضور برای علاقمندان به ادبیات آزاد است🌱 سالن کنفرانس اداره کل ارشاد اسلامی مازندران 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
43.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
محبت همکلاسی های کارگاه هوای شعر🌱 همکلاسی هایی که خودشان برای من معلم مهربانی و معرفت و اخلاق هستند🙏 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
آموزش شعر ترم بهار و تابستان کارگاه هوای شعر آموزش و نقد شعر بداهه سرایی شعرخوانی میزبان و مدرس: احمد ایرانی نسب چهارشنبه ها ساعت ۱۷ تا ۱۹ ساری، میدان امام خمینی(ره)، سالن کنفرانس اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان مازندران حضور برای علاقمندان به ادبیات آزاد است 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
دومین کنگره‌ی استانی شعر ویژه 💠 موضوع: اشعار در مدح امیرالمؤمنین علی علیه السلام پیرامون سنت جشن ۱۰ روزه عید غدیر در دیار علویان، استان مازندران 💠 شرایط ارسال: ◾محدودیتی در تعداد اشعار ارسالی برای شاعران وجود ندارد. ◾گزیده‌ی آثار ارسالی در قالب مجموعه ای به صورت کتاب چاپ و منتشر خواهد شد 💠 شیوه ارسال آثار: ◾ارسال متن شعر با مشخصات فردی،کد ملی، شهر محل سکونت و شماره تماس به شماره همراه ۰۹۱۱۹۵۵۰۹۵۴ در پیام رسان های ایتا و تلگرام 💠 تقویم اجرایی: ◾اعلام فراخوان: ۲۳ فروردین ۱۴۰۲ (مصادف با شب قدر) ◾آخرین مهلت ارسال آثار: ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ (مصادف با ولادت امام رضا علیه السلام) ◾اختتامیه و اعلام نفرات برگزیده: تیرماه ۱۴۰۲ (مصادف با ایام دهه غدیر) 💠 جوایز: ◾کمک هزینه‌ی سفر به مشهد مقدس به همراه تندیس دهه غدیر برای ۱۴ شاعر برگزیده‌ ◾حضور شاعران برگزیده برای دریافت جوائز در اختتامیه الزامی می‌باشد. 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست باد مویم را پریشان میکند مانند آن_ _پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا مطمئنم تا نباشد قلب زهرا شاد نیست مادری بر خاکهای صحن ، گندم ریخته پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن" بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست می نویسم آرزویم را به روی خاکها خانه ات آباد، ای که خانه ات آباد نیست‌... 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
سرها به روی نیزه و عمامه ها در خون جان‌‌ها شود پامال فتنه، جامه ها در خون حتی علی اصغر، حبیب ابن مظاهر ها گهواره در آتش، وصیت‌نامه ها در خون یک روز دعوتنامه و یک روز امان نامه هم نامه ها در خون و هم برنامه ها در خون تاریخ شیعه، صفحه صفحه‌ با شهادت بود محراب و منبر شاهد و علامه ها در خون شیعه اگر سردار باشد باز سرباز است حتی سرش بر دار باشد باز سرباز است چون قطره‌ی اشکی که از چشمِ تر افتادیم بر پای داغ غربت تو با سر افتادیم ما لحظه‌ی پرواز تو تا عرش را دیدیم تا بی هوا زد، باز یاد مادر افتادیم تو روضه‌خوان بودی، زبان روضه‌خوان اشک است پس اهل غم هستیم اگر با غم در افتادیم ما سال‌ها با روضه هایت گریه می‌کردیم ای روضه‌خوان برخیز، پای منبر افتادیم آری بخوان غم‌ های مولای غریبت را یکبار دیگر ناله‌ی یابن الشبیب‌ات را صفحه به صفحه روضه‌ی فرزند زهرا را... قطره به قطره اشک نه، امواج دریا را نوکر سرش بر زانوی مولاست، اما حیف با بوریا باید مرتب کرد مولا را نوکر کفن دارد ولی در کربلا چیدند روی عبا جسم علیِ ارباً اربا را مقتل در آتش سوخت آن روزی که زینب دید سرهای روی نیزه و تن های تنها را ای پیکر غلتیده بین خون خداحافظ ای نوکر غلتیده بین خون خداحافظ کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا👇 https://eitaa.com/ahmadiraninasab کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام👇 https://t.me/ahmadiraninasab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شعرخوانی مدح امیرالمؤمنین علی علیه السلام ویژه برنامه‌ی شبهای قدر، برنامه‌ی بهار در بهار 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
پ.ن شاعری شعر عربی خوند حضرت آقا نظرات و نقد خودشون رو با زبان عربی و لحن شیرینی بیان کردن(تقریبا یه طوری که به اون شاعر بر نخوره) اون شاعر لبنانی هم دست و پا شکسته و نامفهوم با زبان فارسی از آقا تشکر کرد! آقا فرمودند: فارسی صحبت کردن ایشون مثل عربی صحبت کردنِ منه خنده‌ی حضار🤣🤣 جلسه تموم شد و آقا رفت من منتظر انگشتری بودم که قرار بود توسط حاج آقا مسعود بهم برسه، پشت پدر تشریف بردن، یکی از محافظین اومد گفت آقای ایرانی نسب؟ گفتم جانم گفت این تقدیم شما، حاج آقا دادن برسونم به دست شما❤
شاعران همسفره‌ی افطار کریمانه‌ی حضرت آقا بودند. افطاری با طعم شادی، اشک، شوق... کنار حاج آقا مسعود خامنه ای نشستم، توضیحاتی پیرامون ( مجمع شاعران اهل بیت مازندران) و فعالیت های شعری استان ارائه دادم، از کنگره و شهدای مدافع امنیت گفتم، و البته کتاب که مجموع اشعار شاعران مازندران و برخی شاعران ملی در اوج فتنه‌ی اخیر توسط بنده گردآوری و چاپ شده بود رو تقدیم آقا کردم. گفتم انگشتر آقا رو به عنوان هدیه میخواستم با مهربانی و لبخند گفت خودتون بگین بهتون میدن، گفتم نه شما زحمتش رو بکشید. گفت چشم خودم حتما بهتون میرسونم. جلسه‌ی شعرخوانی رسما شروع شد طبق معمول همون شاعران همیشگی😐😎 پ.ن مجری با طنازی از شاعری دعوت کرد که کمتر خدمت حضرت آقا میرسه. آقای غلامعلی حداد عادل خنده‌ی حضار🤣🤣 پ.ن بعد از هر شاعر، استاد امیری اسفندقه پرانتزی باز میکردن و غزل‌هایی از شاعران میخوندن آقا فرمودند: یکی از گرفتاری های این جلسه حافظه‌ی خوب آقای اسفندقه ست خنده‌ی حضار🤣🤣
قصه از آنجا شروع شد... سه شنبه ۲ اسفند ۱۴۰۱ ، دو ساعت قبل از آغاز مراسم اختتاميه دومین کنگره ملی شعر یه تماس و دعوت برای دیدار شاعران با در نیمه‌ی ماه مبارک رمضان! خبر خوشی بود که لابه‌لای خستگی برگزاری کنگره بهم انرژی مضاعفی داد... شرایط دوباره در حال شکل گیری موج جدیدی اعلام شده، با نظر پزشکان دیدار صمیمی و چهره به چهره‌ی شاعران با در حیاط بیت برگزار نمیشه. اما آقا کمی زودتر از اذان به حسینیه تشریف آوردن... سه شاعر از لبنان اشعار حماسی و محبت آمیزی تقدیم به رهبری کردن، آقای شیرین سخن ما فرموند: جلسه عربی شد همزمان با خنده‌ی حضار بلند شدند و اشعار ترکی خوندند بعد از شعرخوانی خارج از برنامه‌ی چند شاعر، نمازی شیرین به امامت آقا برگزار شد.
اگر در سرنوشتت نیست تا "ام البنین" باشی فقط زهرای تو کافیست "ام المؤمنین" باشی شده دامان تو شأن نزول سوره ی کوثر خدا میخواست بانوجان، تو زهرا آفرین باشی زنی بالاتر از حوّا ، زنی همسایه ی مریم یقینا آمدی همکُفو ختم المرسلین باشی تو قبل از هر زنی اسلام آوردی و پس باید برای خاتمِ "پیغمبرِ خاتم" نگین باشی فقط میخواستی از دوش پیغمبر عبایش را که در آغوش مهر رحمة للعالمین باشی همیشه نیمه ی ماه خدا از عرش میایی برای تک تک جامانده ها حبل المتین باشی 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
هر شب قنوت او مسیر کهکشان می شد یک راه نوری از زمین تا آسمان می شد آری خدیجه هم مطهر هم معطر بود پس آب در دستش گلاب و زعفران می شد تا "یا رسول الله" از لبهاش برمی‌خاست آقای او، سر تا به پای خویش، جان می شد او تا قیامت سربلند از ابتلائات است حتی اگر صدبار دیگر امتحان می شد من مطمئن هستم اگر عمرش به دنیا بود مادربزرگی بی نهایت مهربان می شد خواندند ام‌المؤمنین او را، ولی ای کاش این ذکر نورانی، فرازی از اذان می شد یا مصحفی از عرش نازل می‌شد و در آن هر آیه اش مدح عیان او بیان می شد او سوره‌ ی مهر است و قلبش آیه ی نور است هر شب قنوت او مسیر کهکشان می شد 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
پُر شده در سفره‌های پاک، نان شبهه‌ دار از عبادت، از خدا خالی ست جان شبهه دار بی گمان دست دعا هم از اجابت خالی است با نگاه شبهه دار و با زبان شبهه دار جانمازی از پر جبریل هم بی فایده ست تا نمازت را بخوانی در مکان شبهه دار دانه‌ی تسبیح حتی، دور باطل می زند ذکر، می‌گرید به حال ذاکران شبهه دار نَفْس چون گرگی‌ست، گرگی در لباس میش ها زخم‌ها خوردیم از‌ آن مهربان شبهه دار "يَا رَجَاءَ الْمُذْنِبِين" گفتیم و او مارا گرفت بین آغوش خودش دور از جهان شبهه دار مِی فروش شهر هرشب نان مستی می‌خورد رزق او را می‌دهد بین دکان شبهه دار تلخ بود و تلخ بود و تلخ، ای ساقی نریز چای شیرین را درون استکان شبهه دار 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
به روی دست آوردم دل غم پرور خود را صدف از سینه اش بیرون کشیده گوهر خود را دلم را ساده اندیشانه از پیکر در آوردم چنان اندیشه ای که اشعری انگشتر خود را من آن طفل پریشانم که در بازار تنهایی چنان سرگرم شد ، گم کرده حتی مادر خود را و روز حشر ، مانند مسلمانی که از غفلت به جمع انبیاء نشناخته پیغمبر خود را منم آن واعظی که سالها با نان دین خوردم شبیه موریانه پایه های منبر خود را به جای نافله با شعرهایم توبه میخوانم به اشک خویش میشویم تمام دفتر خود را سرم بر شانه ی مُهر است ، در آغوش سجاده و غسلِ اشکهایم میکنم پا تا سر خود را بر این سجاده ی تب دار از شرم پشیمانی میان سجده چون ققنوس سوزاندم پر خود را به این امید که جان می‌سپارم بین آغوشت کشاندم تا سحر این سجده های آخر خود را 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
بیانیه‌ی هیات داوران دومین کنگره‌ی ملی شعر مروارید عمان استان مازندران – اسفند ۱۴۰۱ بسم الله الرحمن الرحیم روی زمین گمنام و بین عرش مشهور ای تا خدا نزدیک و از غیر خدا دور جسم تو نور و چشم تو نورُعلی‌نور شور تو شیرین بود و چشم دیگران شور شیرینی آغوش مولا نوش جانت با یاری خداوند متعال و نگاه شهدای گرانقدرمان کنگره ملی شعر مروارید عمان در حالی دومین دوره‌ی خود را پشت سر می‌گذارد که با نگاهی به اشعار می‌توان به خوبی دریافت ضمیر پاک شاعران جوان، جویای مفاهیم عالی انقلابی بوده و هر جا که زمینه ای برای بروز این استعدادها فراهم شده است شاهد آثار زیبای جوانان در حوزه شعر شهدا و دفاع مقدس بوده‌ایم. شعر دفاع مقدس در تعلیم و ترویج فرهنگ شهدا و شکل‌گیری سَبک زندگی و آموزش ارزش ها نقش بی‌بدیلی دارد و از این رو ضرورت دارد که دستگاه‌های فرهنگی در برابر آن احساس مسئولیت داشته باشند. با لحاظ این مطلب هیات داوران در مسير انتخاب آثار برگزیده، از میان ۳۲۰ اثر که از ۱۷ استان کشور ارسال شد، اشعار ارسالی را پس از چند بار قرائت و بررسی بر مبنای مولفه‌ی فرهنگ ایثار و شهادت، تکریم مقام شهدای مدافع حرم، امنیت و دفاع مقدس، با تأکید بر حفظ بیان شاعرانه در آثار، امتيازدهی نمود، و در سه مرحله کار خود را پی گرفت. در مرحله نخست و پس از غربال‌گری، آثاری که از بایدهای اولیه برخوردار نبودند از دور رقابت خارج شدند و ۲۴۰ اثر به مرحله دوم راه یافت. در این مرحله نیز آثاری که از وزانت بیشتری بهرمند بودند به مرحله نهایی راه پیداکردند. در نهایت و در مرحله سوم، پس از همّت و دقّت داوران، ۱۲ اثر به عنوان آثار برگزیده و قابل تقدیر شناخته شدند که نام ایشان پیوست این بیانیه است. امیدواریم که زحمات دوستان برگزیده و همچنین همه شرکت‌کنندگان و نیز تلاش خدمتگزاران این کنگره، مرضیّ رضای حضرت صاحب‌الزمان ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ و شهدای گرانقدرمان قرار بگیرد. در پایان ضمن سپاس از همه‌ی شاعرانی که با ارسال آثارشان در روشن نگه داشتن ادبیات این مرز و بوم سهم بزرگی دارند با مطالعه و ارزیابی دقیق آثار در بخش ویژه‌ی کنگره (بخش شهید مصطفی نوروزی) ۳ اثر را برگزیده و ۲ اثر را شایسته‌ی تقدیر می داند. در بخش دوم کنگره (بخش شهدای مدافع حرم و دفاع مقدس، شهدای امنیت و شهدای شاهچراغ) ۷ اثر را حائز امتیاز لازم و برگزیده‌ی کنگره دانست. نفرات برگزیده بخش ویژه شهید مصطفی نوروزی به شرح ذیل میباشد: آقای محمدعلی رضاپور از ساری آقای مجتبی خرسندی از قم آقای وحید گلوی از مینودشت نفرات شایسته‌ی تقدیر در بخش ویژه: سرکار خانم مریم برزگر از همدان سرکار خانم زهرا شعبانی از استان خوزستان، شهر دهیجان نفرات برگزیده بخش شهدای مدافع حرم و دفاع مقدس، شهدای مدافع امنیت و شهدای شاهچراغ به شرح ذیل میباشد: آقای رضا نیکوکار از رشت سرکار خانم الهه بیات مختاری از مشهد آقای محمد خادم از اصفهان آقای ناصر دوستی از زنجان سرکار خانم عاطفه خرمی از قم آقای محسن کاویانی از قم آقای داوود رحیمی از اصفهان با احترام دبیر کنگره‌ی ملی شعر مروارید عمان احمد ایرانی نسب 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
اختتامیه‌ی دومین کنگره ملی شعر "مروارید عمان" بزرگداشت شهید مدافع امنیت "مصطفی نوروزی" با حضور؛ حجت‌الاسلام دکتر ناصر رفیعی همراه با شعرخوانی شاعران برگزیده از سراسر کشور سه‌شنبه دوم اسفند - ساعت ۱۸ ساری، حسینیه عاشقان کربلا چهارشنبه سوم اسفند - صبح ساعت ۹:۳۰ روایتگری شهدا در ملامجدالدین ساری چهارشنبه سوم اسفند - عصر ساعت ۱۵:۳۰ جلسه‌ی کارگاه هوای شعر با حضور شاعران مازندران و برگزیدگان کنگره‌ی ملی شعر "مروارید عمان" بیانیه‌ی هیات داوران فرداشب در حسینیه‌ عاشقان کربلا قرائت خواهد شد. حضور برای عموم علاقمندان به شعر آزاد است 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
قصیده‌ی حضرت اباالفضل علیه السلام نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر که بارور بشود نطق من از این باور منِ کویر چه گویم که مدح حضرت آب مقدس است چنان آیه‌ آیه‌ی کوثر به واژه واژه‌ی هر بیت میخورم سوگند شروع منقبت اوست انتهای هنر چنان به مدحت نامش قلم به وجد آمد که مست واژه‌ و احساس می‌شود دفتر علی چه گفت به ام البنین؟ که می‌روید به دشت دامن گلدار تو چهار پسر چه کهکشان قشنگی‌ شود به خانه‌ی نور سه تا ستاره‌ی پر نور در کنار قمر رسید قصه به آنجا که بعد چندین سال خدا به نخل ولایت دوباره داده ثمر زبان علم نجوم از قیاس در مانده‌ست گرفت حضرت خورشید، ماه را در بر بغل گرفت کسی را که برق چشمانش شد از خزانه‌ی الماس عرش زیباتر گرفت لحظه‌ای آیینه را مقابل خود صدف چگونه گرفته‌ست در بغل گوهر بنازمش که فقط طرح سیب لبخندش به کام عاطفه آورد طعم قند و شکر چه خنده ها که به روی پدر کند عباس چه بوسه ها که به بازوی او زند حیدر علی خودش که یدالله بود و عباسش به روی دست خداوند بوده انگشتر روا بود که ملائک به محضرش آیند چنانکه حضرت جبریل نزد پیغمبر که جبرئیل سراسیمه با وضو آمد و ریخت در پر قنداقه‌ی شریفش پر می‌آورند که خوشبو کنند جان‌ها را ملائک از ختن عرش یک جهان عنبر زمان بارش نقل و بلور و نور رسید که اوست از همه‌ی آسمانیان انور به صورت ملکوتش که کاشف الکرب است برادرانه همیشه حسین کرده نظر همیشه نزد برادر چنان ادب می‌کرد چنانکه که محضر مولای ما بُود قنبر همان که کوه ادب بوده است سر تا پا همان که کوه حیا بوده است پا تا سر همان که با نگهش کیمیاگری بلد است اگر ز روی محبت کند به خاک نظر کسی که گرد و غبار عبا و نعلینش گران تر است برای جهان ز قیمت زر فقط نبود اباالفضل صاحب شمشیر که بود حضرت علامه صاحب منبر به نور رحمت او ارمنی مسلمان است به دین معجزه اش نیست یک نفر کافر چنان کریم که لایمکن الفرار از مهر چنان رحیم که باران شود به هر آذر دلم خوش است که در کشتی نجات حسین به روز حشر اباالفضل می‌شود لنگر بنازم آن خم ابروش را که در صفین چگونه لرزه برانداخت بر تن اشتر قیام کرد و قیامت شده‌ست بسم الله که تیغ تیغ پسر بود و حکم حکم پدر چنان علی که چنان درب قلعه را انداخت نمانده است به دیوار قلعه هیچ اثر علی عذاب برای یهود آورده‌ست! خدا به جنگ یهود آمده‌ست یا که بشر؟ صدای اشهد ان لااله الا الله بلند می‌شود از سوی مردم خیبر پدر هرآنچه که باشد پسر همانگونه ست همیشه ارث پدرها رسد به دست پسر چنان حسن که جمل را ز فتنه خوابانید چنان حسین که در کربلا کند محشر رسید قصه به آنجا که در دل تاریخ امامزاده شود بر امام ها یاور چه لقمه‌های حرامی که چشم و گوش همه زمان خطبه‌ی ارباب کور بوده و کر دوباره قصه به آیات انشقاق رسید نشست تیر قضا بین چشم‌های قدر بعید نیست که زهرا به علقمه برسد همان که از نفس افتاد در حوالی در بعید نیست که او را صدا زند پسرم بعید نیست که او را صدا زند مادر نوشته‌اند سرش رفته بود و قولش نه گواه اوست لب تشنه‌ی علی اصغر بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد بلند مرتبه ماهی در آن سوی دیگر بگو که شمر چه کرده؟ چرا نفس تنگ است؟ نشسته بود بر آن سرزمین پهناور قسم به‌ صفحه‌ی سرخ تمام مقتل ها قسم به حرمت عباس و غیرت اکبر حسین سر دهد اما به فاطمه سوگند نمی‌رود ز سر دختران او معجر صدا زند رحم الله عمی العباس که بود کوه وفادار لحظه های خطر به صفحه صفحه‌ی تاریخ نام او پیداست از اولین نفس واژه ها الی آخر هزار سال گذشت و دخیل می‌بندند به سفره های اباالفضل مردم مضطر برای از نفس افتاده ها تنفس اوست به هر کویر ترک خورده اوست آب آور چه گویمش که کُمیتم همیشه می‌لنگد که اوست حضرت آب و ز قطره ام کمتر قسم به کاسه‌ی آبی که دست مادرهاست که نام اوست موثرتر از دعای سفر همیشه زندگی‌ام از امید لبریز است و پر شده‌ست جهانم ز عشق سرتاسر چرا که در سفر عشق بُعد منزل نیست رسیده ام به حریمش چنان نسیم سحر دلم به کرببلا رفت و برنخواهد گشت نوشته ام به مقامش دلاور و دلبر 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
مادربزرگم خانه‌ای از جنس باور داشت آجر به آجر در دلش سوغات قمصر داشت کنج حیاط کوچکش باغ بزرگی بود گلدان به گلدان شعرهای روح پرور داشت از بیت های بوستانش معرفت می‌ریخت بر شاخه‌‌ی سبز گلستانش کبوتر داشت بوی خوش گل‌های قالی بس که می‌پیچید چون بارگاهی بود که صحنی معطر داشت حتی به جای پرده، پرچم دلبری میکرد حتی به جای صندلی، آن خانه منبر داشت آن خانه‌ای که ابرها همسایه‌اش بودند از هر طرف رفتم به سمت آسمان در داشت از پنجره هم‌دست باران میشدم هر بار بال خیالم تا بلندای فلک پر داشت قطعا ملائک استجابت را می‌آوردند وقتی قنوت ناودان ها عطر کوثر داشت مادربزرگ دائم الذکرم سحر تا شام هر روز ختم چارقل را با سماور داشت همسایه ها حاجت روای خانه اش بودند روزی که نذر سفره‌ی موسی بن جعفر(ع) داشت صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس می‌زد قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت می‌گفت آن مردی که دنیایی اسیرش بود سجاده‌ای در کنج زندانی محقر داشت با اشک‌هایش پایه های عرش میلرزید در سجده‌ی نیمه شب خود صبح محشر داشت با یک اشاره خیر و شر را جابجا می‌کرد آنقدر که بدکاره‌ دست از کار خود برداشت هرگز نباید سر به خاک حجره بگذارد مردی که خاک مقدم او قیمت زر داشت زنجیرها حتی دخیل دست او بودند باب الحوائج با همه، لطفی برابر داشت مادربزرگم گریه کرد و شانه اش لرزید بغضی شکست و استکان از غم ترک برداشت مولای مظلوم و غریب شیعیان در بند ای کاش سلمان داشت و ای کاش قنبر داشت آن روزه‌داری که طعام سفره اش غم بود آن روضه‌داری که همیشه ذکر مادر داشت بر شانه‌ی شب پیکر خورشید را بردند تقدیر روی شانه‌هایش در و گوهر داشت پای گریز روضه خوان تا کربلا می‌رفت می‌گفت صد رحمت که مولا پیکرش سر داشت از بوریا و نعل تازه زود رد می‌شد از بس که در دل غیرت آل پیمبر داشت صفحه به صفحه روضه خوان غم را نفس می‌زد قطره به قطره چشم ها، آیینه ای تر داشت گفتم که آن خانه چنان صحنی معطر بود باید بگویم چون حرم صحنی مطهر داشت 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
کسی که خواسته ایمان‌مان سقوط کند پِی چه بود؟ که ایران‌مان سقوط کند چقدر خواسته غم را به چهره بنشاند که شادی از لب خندان‌مان سقوط کند چنانچه سر ببُرد دل نمی‌بُریم از عشق اگرچه سر به گریبان‌مان سقوط کند به سربریده ترین نخل هایمان سوگند گمان مبر تنِ بی جان‌مان سقوط کند اگر شهید شویم ایستاده می‌میریم مباد پرچمِ دستان‌مان سقوط کند اگرچه سوخت و گاهی به نیزه ها هم رفت خدا نخواست که قرآن‌مان سقوط کند به بید فتنه بفهمان ظهور نزدیک است دمی که با دَم طوفان‌مان سقوط کند بگو که آرزویش را به گور خواهد برد کسی که خواسته ایران‌مان سقوط کند 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab
برادر جان، ببین در خون و آتش مام میهن را تفاوتهای بغض دوستان و بغض دشمن را جهان بازیچه‌ی لبخند و تزویر است، باور کن که گاهی پنبه راحت می‌بُرد حلقوم آهن را بپرس از دختران مرده، تاریخ جهالت را تپش‌ها در سکوت گورها، هنگام مردن را بپرس "آزادی زن در نگاه غرب" یعنی چه؟ نخواهی یافت در انبارهای کاه، سوزن را مپندارند ایران برکه‌ی آب گل آلودی ست! که اقیانوس آرام است طوفان‌های دشمن را مگو بید است، بلکه سَروی از جنس شهیدان است درختی که به زانو در می‌آرد هر تبرزن را جگرسوز است اما سخت‌تر از کوه خواهد کرد غم سهراب اگر از پا نیندازد تهمتن را برای عزت ایران و این خاک غرورانگیز بیا تا واژه های "ما" بگیرد جای هر "من" را برای عزت "جمهوری اسلامی ایران" سزاوار است فروردین کنی هر سال بهمن را 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در ایتا 💠 https://eitaa.com/ahmadiraninasab 💠 کانال اشعار احمد ایرانی نسب در تلگرام 💠 https://t.me/ahmadiraninasab