شهید احمد مشلب
#خاطرات_شہـید_احمد_مَشلَب
موضوع: بہترین دوســـت☺️
من و #احمـد همسایہ بودیم، روز بہ روز با هم بیشتر آشنا می شدیم تا اینڪہ در یڪے از مجالس عزاداری در ماه محـــرم ڪنار هم نشستہ بودیم و بعد از مــراسم با هم بحث هاے دینے داشتیم ڪہ خیلے لذت بخش بود. قدرت بیان #احمــد در مسائل دینے من را جذب او مے ڪرد و به مرور رابطہ ے ما بہ دوستے تبدیل شد.
سعے می ڪردم او را زیاد ملاقات کنم واز بس شیفتہ ی او بودم ، مثل سایہ دنبالش می ڪردم.
اهل محــل متوجہ عمق ارتباط ما شده بودند و ڪـسے ڪه رابطہ ی ما را نمی دانست گــمان می ڪرد، برداریـم.
پر از نشاط و فعالیت بود. عݪاوه بر اینڪہ باعث شــادے دوستان مے شد، موضوعاتے در جمع مطرح میڪرد ڪہ باعث مے شد آنہا فڪرد کرده و نظر خود را بیان ڪنند. او مے خواست غیر مستقیم جوانان را نسبت بہ مسائݪ مختلف آگاه ڪند.
وقتے با ماشین #احــمد برای تفریح بیرون ݥے رفتیم،اگــر سنگ در خیابان یا جــادہ افتاده بود، ماشین رانگہ مے داشت، پیاده می شد و سنگہا را ڪنار مے گذاشت. حتے سنگ های کوچک را هم بر مے داشت. یک بار گفتم: اینہـا ڪوچک هستند و بہ کسے لطمہ نمی زنند!
جواب داد: به دوچرخہ آسیب می زنند! #احـمد دلش نمے خواست هیچ وقت بہ کسی آسیبی برسد.
بســیار مقید بود ڪه رازش را برای دیگــران نگوید.
مرتب سفارش مے ڪرد ڪہ حرف هاے خصوصے خود را نباید برای ڪسے گفت چون عقیده داشت هیچ ڪس جز خداوند نمی تواند به انسان ڪمک کند. چون خدا نسبت بہ مشڪݪات هر ڪس، از خودش نیز داناتر است. جز خدا کسے نمی تواند برای مشڪݪات ما چاره بیندیشد یا راه حلے ارائہ دهد.
← پــ👣ـــایان →
نویسنده: گروه ڪاناݪ احمد مشلب
#ڪتاب_مݪاقــات_در_ملڪوت
#شہــید_احمد_مَشلَب
راوے: عݪے مرعی(دوست شہـید)
•|ڪپے با ذکر صلوات برای شہــید عزیزمون|•
╔ ✾" ❄️ "✾ ════╗
@AhmadMashlab2020
╚════ ✾" ❄️ " ✾
✦نام ادمین: #ســـرباز_وݪایــت