eitaa logo
احمد رهبری ۴۷۰
146 دنبال‌کننده
283 عکس
424 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 مستحبات https://eitaa.com/AhmadRahbari470 🔴 روز 🔻 ۱. غسل: روایت کرده اند از سلام الله علیه در باره انواع غسل‏ که مستحب است غسل عيد (فطر- قربان‏) 🔻 ۲. نماز عيد است به همان نحو كه در عيد فطر(اعمال روز اول ماه شوال) ذكر شد. 🔻 ۳. خواندن دعاي ندبه است 🔻 ۴. دعاي چهل و ششم صحيفه سجادیه 🔻 ۵. دعاي چهل و هشتم صحيفه سجادیه 🔻 ۶.زیارت امام حسین سلام الله علیه 🔻 ۷. خواندن تكبيرات است عقب ده نماز كه اوّلش نماز ظهر روز عيد است و آخرش نماز صبح روز دوازدهم و تكبيرات موافق روايت صحيح در كافي اين است: اللَّهُ‏اَكْبَرُاللَّهُ اَكْبَرُ، لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ وَاللَّهُ اَكْبَرُ،اللَّهُ اَكْبَرُاللَّهُ اَكْبَرُ وللَّهِ الْحَمْدُ، اللَّهُ اَكْبَرُ عَلي ما هَدانا اَللَّهُ، اَكْبَرُ عَلي ما رَزَقَنا مِنْ بَهيمَةِ الْأَنْعامِ، وَالْحَمْدُللَّهِ عَلي ما اَبْلانا. خدا بزرگتر از توصيف است معبودي جز خدا نيست و خدا بزرگتر است و ستايش خاص خدا است‏خدا بزرگتر است بر آنچه ما را راهنمائي كرد خدا بزرگتر است بر آنچه روزي ما كرد از چهارپايان انعام (شتر و گاو و گوسفند) و ستايش خاص خدا است براي آنكه آزمود ما را 🔻 ۸. آداب خروج از منزل برای رفتن به نماز چون مهيّا شدي براي رفتن به نماز عيد دعاي سلام الله علیه که روايت شده در روز جمعه و دو عيد فطر و قربان قبل از خروج از منزل بخواند: اَللّهُمَّ مَنْ تَهَيَّأَ في هذَا الْيَوْمِ اَوْ تَعَبَّأَ، اَوْ اَعَدَّ وَاسْتَعَدَّ لِوِفادَةٍ اِلي مَخْلُوقٍ، رَجآءَ رِفْدِهِ وَنَوافِلِهِ وَفَواضِلِهِ وَعَطاياهُ، فَاِنَّ اِلَيْكَ يا سَيِّدي تَهْيِئَتي وَتَعْبِئَتي، وَاِعْدادي وَاسْتِعْدادي رَجآءَ رِفْدِكَ وَجَوائِزِكَ، وَنَوافِلِكَ وَفَواضِلِكَ، وَفَضآئِلِكَ وَعَطاياكَ، وَقَدْ غَدَوْتُ اِلي عيدٍ مِنْ اَعْيادِ اُمَّةِ نَبيِّكَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَعَلي الِهِ، وَلَمْ اَفِدْ اِلَيْكَ الْيَوْمَ بِعَمَلٍ صالِحٍ اَثِقُ بِهِ قَدَّمْتُهُ، وَلا تَوَجَّهْتُ بِمَخْلُوقٍ اَمَّلْتُهُ، وَلكِنْ اَتَيْتُكَ خاضِعاً مُقِرّاً بِذُنُوبي، وَاِسآئَتي اِلي نَفْسي، فَيا عَظيمُ يا عَظيمُ يا عَظيمُ، اِغْفِرْ لِي الْعَظيمَ مِنْ ذُنُوبي، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ الْعِظامَ اِلاَّ اَنْتَ، يا لا اِلهَ اِلاَّ اَنْتَ، يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ. خدايا هر كه آماده شده در اين روز يا مهيا و مستعد و مجهز گشته براي ورود به يكي از مخلوقاتتبه اميد جايزه و صله و بهره هاو عطاهاي او ولي اي آقاي من تنها بسوي تو است آمادگي وتهيه و استعداد و تجهيز من به اميد جايزه و صله ها و بهره ها و بخششها و فضلهاو عطاهاي تو و بامداد كردم در عيدي از عيدهاي امت پيامبرت محمد كه درودهاي تو بر او و برآلش باد و البته ورود من بسوي تو نه به اميد كردار شايسته‏اياست كه بدان اطمينان داشته و پيشكش آورده باشم و نه اينست كه به مخلوقي رو كرده و آرزومندش باشم بلكه با حال خضوع به درگاه تو آمده و معترف به گناه و بدي خود بر نفس خويشتنم پس اي خداي بزرگ . . . بيامرز بزرگ گناهانم را زيرا نيامرزد گناهان بزرگ را جز تو اي كه معبودي جز تو نيست اي مهربانترين مهربان 📚 گزیده کافی، ح ۶۸۱ 📚کافی، ج ۲، ص ۵۱۷ 📚اقبال الاعمال، ج ۱، ص ۲۸۰ https://eitaa.com/AhmadRahbari470
عید قربان است یـا عیـد عنایـات خداست؟ عید عشق و عیـد ایثار و مناجات و دعاست ذات حق با میهمـانانش گرفتـه جشن عیـد مرکـز ایـن جشـن نورانـی بیابـان منـاست هر کجا رو آوریم و هـر طرف چشم افکنیم خیمـه ی حجـاج بیـت‌الله پیش چشـم ماست نـور از هر خیمـه می‌تابـد بـه بـام آسمـان خیمه‌ها بیت‌الله و اشک و مناجات و دعاست حاجیـان دارنـد بـر سـر شـوق ذبح گوسفند قصد هر یک کشتن دیو هوس، گرگ هواست ای خوش آن حاجی که در آن سرزمین کرده وقوف خوش‌تر آن حاجی که جای او در آغوش خداست جان من قربان آن حاجی کـه زیـر خیمه‌ها چشم او گریان به یـاد خیمه‌های کربلاست پیش‌تر از دید چشمم خیمه می‌آید به چشم ای منا پاسخ بده، پس خیمه ی مهدی کجاست؟ حاجیان در هر نفس دارند از هم این سؤال پس کدامین خیمه‌گاه مهدی موعود ماست این صدای گریه ی مهدی است می‌آید به گوش؛ یا صـدای ناله ی «‌العفـو» ختم‌الانبیـاست؟ نالـه ی جانسـوز «یــااللهِ» ختـم‌المـرسلین یا صـدای گریـه ی شوق علی مرتضـاست؟ یا امـام مجتبی صـورت نهـاده بـر زمین؛ یـا نـوای آسمـان‌سـوز قتیل نینـواست؟ یک طرف آمـاده ابـراهیم، بـر ذبـح پسـر یک طرف تسلیم، اسماعیل از بهـر فداست جان من قربـان آن حاجی که قربانگاه او گاه نهـر علقمـه، گـه در کنـار قتلگاست جان من قربان آن حاجی که ذبح حجّ او طفل شیـر و نوجوان و پیرمرد پارساست حاجیان سر می‌تراشند و عـزیز فـاطمه در منای دوست می‌بینم سرش از تن جداست جان من قربان آن حاجی که در صحرای خون هـم قتیـل‌الاشقیـا و هـم ذبیـحٌ بالقفـاست جان من قربان آن حاجی که بعد از بذل جان سر به نوک نـی، تنش پامـال سمّ اسب هاست جان من قربان آن حاجی که در این حجّ خون مـروه ی او قتلگـاه او، صفـا تـشت طـلاست گریه کن «میثم» بر آن حاجی که اجر حجّ او گاه سنگ و گه سنان، گه تیغ، گه تیرِ جفاست https://eitaa.com/AhmadRahbari470
عید سعید قربان، زَاعیاد مسلمین است دل های ما در این روز، شاد از سرور دین است خیل خلیلیان را، این موهبت مبارک محبوس گشته ابلیس، مأیوس در کمین است از بارگاه ایزد، قوچ بهشتی آمد گُل بر منا بپاشید، جبریل در زمین است والعادیاتِ ضبحاً، فالموریات قَدحا آن یار بت شکن را، الطاف حق معین است پیغام عید اَضحی، بر پیروان طاها با جان و دل اطاعت، از ربّ العالمین است تصویر آن منا را، بر کربلا کشیدند چون وعده با خلیل و، قربانی از حسین است آداب حجّ اکبر، با کربلا قبول است آن کعبه قدس دوّم، این کعبه بی قرین است https://eitaa.com/AhmadRahbari470
اول عشق است ای جان! قل هوالله احد دف بزن، ساغر بچرخان، قل هوالله احد گفتم از عشق و زبانم شعله ور شد ناگهان آه از این مضمون سوزان! قل هوالله احد حضرت لیلی! بیا در صحنه و چرخی بزن یک غزل مجنون برقصان، قل هوالله احد ساغری آغوش وا کن، یک تبسم مِی بریز اندک اندک جمع مستان ... ، قل هوالله احد می کنم سجاده را رنگین به مِی، فتوا بده " زهد " من را مِی بنوشان، قل هوالله احد بر سرِ آنم به حکم عشق، رقص خون کنم با دلی عاشق، غزلخوان، قل هوالله احد در کمند زلف تو پیچید دل، یا للعجب ! دید صدها عید قربان، قل هوالله احد زیر شمشیر غمت، عشق است سر دادن به شوق دست افشان، پایکوبان، قل هوالله احد من شبی تاریک تاریکم، تبسم کن مرا جلوه کن ای ماه تابان! قل هوالله احد تشنه ی وصلم، الا یا ایهاالساقی! وصال اول عشق است ای جان! قل هوالله احد https://eitaa.com/AhmadRahbari470
عید قربان است ای یاران گل افشانی کنید در منای دل وقوف از حجِّ روحانی کنید تا نیفتاده است جان در پنجه ی گرگ هوا گوسفند نفس را گیرید و قربانی کنید سنگ ها از مشعرِ وصل الهی کرده جمع جنگ با شیطان و ترک فعل شیطانی کنید بانگ لبیک از درون آرید بیرون تا به تن حله ی احرام از انوار ربانی کنید در مسیر وجه ربّک پای جان بگذاشته گام اول در هوالهو خویش را فانی کنید پای تا سر ذکر حق گردیده در عین سکوت گفت و گو با ذات پاک حی سبحانی کنید از سر من، موی بتراشید و محو هو شوید تا همه لبریز از نور جمال او شوید شست و شو کن روح را در چشمه ی عین الیقین حله ی احرام پوش از شهپر روح الامین پاک کن آیینه را از زنگ تزویر و ریا تا شوی سر تا قدم آیینه ی حق الیقین گردن تسلیم اسماعیل را در زیر تیغ تیغ ابراهیم را بر حلق اسماعیل بین تیغ از الماس در دست پدر برنده تر ای عجب نازک تر از گل آن گلوی نازنین نه گلو بشکافت نه آن کارد حنجر را برید هم پسر گردید محزون هم پدر شد خشمگین پای تا سر شعله شد فریاد زد کای تیغ تیز از چه کُندی می کنی در امر رب العالمین تیغ گفتا کای سراپا گشته از محبوب پر تو به من گویی بِبُر اما خدا گوید نَبُر ناگهان آمد ندا از جانب رب جلیل مرحبا ای عزم تو اخلاص و صدقت را دلیل تا بماند نور ختم المرسلین در صلب تو فدیه آورده است بر فرزند پاکت جبرییل ما پذیرفتیم از تو ذبح فرزند تو را تو خلیلی تو خلیلی تو خلیلی تو خلیل ما تو را در بوته ی اخلاص کردیم امتحان ما تو را دادیم تا صبح جزا اجر جزیل هم تو بیرون آمدی از آزمایش رو سفید هم جلال و عزت تو کرد شیطان را ذلیل کشتن فرزند با دست پدر سخت است سخت چون جمال دوست دیدی این بلا آمد جمیل تا ز چشم ابر آید بارش رحمت فرود بر تو و بر هاجر و فرزند دلبندت درود ای خلیل الله اسماعیل تو از آن ماست تا قیامت زنده این سنت به صحرای مناست غم مخور گر زنده برگردید اسماعیل تو مقتل ذبح عظیم ما منای کربلاست فرق ها دارند با هم این ذبیح و آن ذبیح این سرش بر سینه ی تو، او سرش بر نیزه هاست حلق اسماعیل تو دارد خراش از خنجری حنجر او پاره پاره از دم تیغ جفاست جسم اسماعیل تو چون روح در آغوش تو پیکر مجروح او از سُمِّ اسبان توتیاست ذبح تو سیراب بود و مثل گل شاداب بود ذبح زهرا با لب عطشان سرش از تن جداست ای خلیل ما بود تا سیل اشکت در دو عین آب شو چون شمع سوزان گریه کن بهر حسین کیستی تو مروه و سعی و صفایی یا حسین بیت و رکن و مشعر و خیف و منایی یا حسین تو طوافی تو مطافی تو نمازی تو دعا تو ذبیحی تو ذبیحاً بالقفایی یا حسین آب زمزم تشنه ی لعل لب خشکیده ات تو هزاران خضر را آب بقایی یا حسین خون تو جاری است در رگ های احکام خدا بلکه خود خون خدا، خون خدایی یا حسین تو حسینی تو حسینِ کُلِّ خلق عالمی تو شهیدی تو شهید کربلایی یا حسین تو تمام مصحفی، آیات زخم پیکرت تو کتاب انبیا و اولیایی یا حسین آفتابا بر سر خلق دو عالم سایه ای نخل "میثم" از کتاب زخم هایت آیه ای https://eitaa.com/AhmadRahbari470
کویرِ خشک حجاز است و سرزمین مناست مقام اشک و مناجات و سوز و شور و دعاست به هــرکــه می نگـرم در لباس احرامش دلش به جانب کعبه است؛ رو به سوی خداست یکی بــه جانــب مسلخ بـــرای قربانــی یکــی روانــه بــه دنبــال یوســف زهـــراست یکی بهشت خـدا را بـه چشم خود دیده یکــی بــه یــاد جهنــم ز تـــابش گرمـــاست یکی بــه خیمــه نــدای الهــی العفوش یکی دو دیده‌‌اش از اشکِ شوق چون دریاست یکی بـه امـــر خداونـــد ســر تراشیــده یکی دو دستِ دعایش به سوی حق بالاست ســلام بــاد بــر آن مُحـــرِمِ خداجویـــی که روح بنـدگی از اشـک دیــده‌اش پیــداست ســلام بــاد بـــر آن کـــاروان صحــراگرد که لحظـه ‌لحظـه بـه دنبـال سیـدالشهداست ســلام بــاد بــه عبـاس و اکبـر و قاسم که حـج واجبِ شــان در زمیـن کــرب‌ و‌ بـلاست سـلام بـاد بـه اخـلاص و صـدق ابراهیم که بهـر ذبـح پسـر همچـو کــوه، پابرجــاست سـلام بـاد بـه ایثـار و عشـق اسمـاعیل که سر بـه دست پـدر داد و خـویش را آراست وجـود او همــه تسلیم محض پـا تـا سر که دست شست زِ جان و سر و خدا را خواست کشیــد تیـغ ولـی آن گلــو بریــده نشد فتــاده بـود بـه حیـرت کـه عیب کــار کجاست بـه تیـغ گفـت بِبـُـر! تیــغ گفت ابـراهیم! خـدات گفتـه نَبـُر! گـر بـرم خطاست خطاست خلیــل! یــا مرنــی و الجلیـــل ینهانـــی هوالعزیــز، همانــا کــه حکــم، حکم خداست چه امتحان عظیمی چه صدق و اخلاصی تــو از خـــدا و خداونــد از تــو نیــز رضـــاست بـه جـای ذبـح پسر ســر ز گوسفند بِبُر! که ایــن پســـر پــدر بهتریــن پیمبــر ماست مبــاد تیغ کشــی بــر گلــوی اسماعیل به هوش باش که در صلب این پسر زهراست درست اگــر نگــری در وجــود ایـن فرزند جمــال نـفس رســول خــدا علــی پیــداست گــذار خنجــر و دست ذبیح خــود بگشا کـه ذبــح اعظــم مــا ظهــر روز عاشــوراست ذبیح مــاست حسینــی که پیکر پاکش هـزار پـاره ز شمشیــر و تیــغ و تیـر جفـاست بدان خلیل که تنها ذبیح ماست حسین کـه پیکــرش بـه زمین، سـر به نیزه ی اعداست ذبیح ماست حسینی که جلوه‌گاه رُخَش تنـور و نیــزه و دِیـر و درخـت و تشت طلاست ذبیح ماست شهیدی که تا صف محشر تمـــام وسعت ملـک خــداش بــزم عـــزاست سلام خالق و خلقت به خون پاک حسین کـه زخـم نیـزه و خنجــر بـه پیکــرش زیباست هــزار مرتبــه شــد کشتــه روز عاشورا ز بس‌که زخم به زخمش رسید از چپ و راست گلوی تشنه، سرش را ز تــن جدا کردند که بهــر داغ لبش چشـم عالمــی دریــاست به جز اشک غمش دل کـجا شود آرام به غیــر تـربت پاکـش کــدام خـاک،شفاست؟ به یـاد دست علمـدارش آهِ ماست علم بـرای آن لـب خشکیـده چشـم مـا سقــاست به غیــر وجــه خــدا کـل مــن علیها فان یقین کنیــد همانـا حسیـن، وجــه خـــداست بـه یـاد خـون گلــوی حسیـن تــا صـف حشــر سرشک«میثم»اگر خون شود همیشه رواست https://eitaa.com/AhmadRahbari470
غصه‌ات هاجر شبیه غصه ی لیلا نشد عید قربانت شبیه روز عاشورا نشد تو خراشی بر گلوی نوجوانت دیده‌ای تار مویی از سرش برگو که کم شد یا نشد روی دامان تو سر بنهاده و آرام بود چون عزیز من سرش بر نیزه ی اعدا نشد گرچه با پای خودش راهی قربانگاه شد لیک سویت بازگشت و مادرش تنها نشد گرچه در گرمای مکه اندکی آزار دید پیکرش دیگر پراکنده در آن صحرا نشد جای اسماعیلِ تو ذبحی دگر آمد زِ حق  من دعا کردم ولیکن دیگری پیدا نشد در منا تکبیرگو جبریل با شادی رسید کربلا جز خنده ی دشمن نصیب ما نشد در منا خنجر به فرمان خدا گردید کُند از چه رو این ماجرا در کربلا اجرا نشد دلبر تو شادمان آمد به همراه پدر اکبرم از صدر زین افتاد و دیگر پا نشد پیکر فرزند من از بس که قطعه قطعه بود در حصیری جای دادند و تمامش جا نشد خواستم تا بوسه‌ای گیرم ز ماه روی او جای یک بوسه میان تیر دشمن‌ها نشد خواستم با یک نظر جانی دهد بر مادرش چشم زیبای علی دیگر به رویم وا نشد خواستم تا آخرین دفعه بگیرم در برش تیغ و تیر و نیزه را سازم جدا اما نشد تا نگاه من به عمق زخم پهلویش فتاد ذکر لب‌هایم به جز ای وای یا زهرا نشد https://eitaa.com/AhmadRahbari470
قدسیان باید پر جبریل قربانی کنند! آل ابراهیم، اسماعیل قربانی کنند او که می‌آید، ابابیل اندکی از خیل اوست مکّیان باید سپاه فیل قربانی کنند سیصد و چندی سوار از بازگشت از کوه طور سامری را در کنار نیل قربانی کنند سامری سهل است، باید در کنار رود نیل پیش پای قدس، اسرائیل قربانی کنند آل ابراهیم، مدیون حسین‌بن‌علی است چون که لازم نیست اسماعیل قربانی کنند https://eitaa.com/AhmadRahbari470