🔘هم #سایه سالهای دور !
🖋عین السلطنه ۴ مرداد ۱۳۲۴ :
📜همسایهی شمیران من «حاجی #علینقی_کاشانی» در این ایام که #انحصار_پنبه بههم خورد ۵۰۰ هزار تومان منافع برد . [ باغ به این گرانی نخرد !؟ ] ؛ باز همسایهی دورتر من « #نمازی » سال قبل در دو معاملهی کتیرا و چای از هریک ششصد هزار تومان برد [ !!! ] تا امسال چقدر برده باشد خدا عالم است [ ! ]
📚منبع : کتاب روزنامه خاطرات عین السلطنه- ایرج افشار -جلد دوم صفحه 397
💡پدربزرگ #ظریف و پدربزرگ #سیامک_نمازی در سال های ۱۳۲۴ در شمیران همسایه بوده اند !
#مطالعات_تاریخ_معاصر_تلگرام
https://t.me/+Lrl453FuqmZjMzg0
#مطالعات_تاریخ_معاصر_ایتا
eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
#مطالعات_تاریخ_معاصر_بله
ble.ir/join/NzEwNTIwY2
🔷بخش اول ولمون کن بابا !!!
#ظریف
📚اگه حوصله خوندن دارید این متن رو با دقت بخونید.
🔴قبلش بگم به دنبال اثبات روابط خاص و یا انتساب فردی به فرقه و جریان خاص نیستم میخوام فقط یه بخشی از تاریخ رو که مطمئن هستم کمتر شنیدیم رو با هم مرور کنیم .
#نمازی
#میر_علینقی_کاشانی
🖋📜متن بخشی از کتاب خاطرات عین السلطنه، دومین فرزند شاهزاده عبدالصمد میرزا عزالدوله پسر محمد شاه قاجار؛ یعنی برادرزاده ناصرالدین شاه است.
فردی که سواد ادبی مناسب و زبان انگلیسی را به خوبی کسب کرد؛ و از یازده- دوازده سالگی (۱۲۹۹ ه ق) که پدرش (عزالدوله) حکمران همدان بود، آغاز به (روزنامه) نویسی (خاطرات روزانه) کرد و این کار را به طور منظم با پشتکاری مؤظفانه، جز چند فترت لابدی کوتاه مدت، تا آخر عمر ادامه داد.
مجموعه عظیم خاطرات به کوشش #استاد_ایرج_افشار گردآوری شده و مالامال از اطلاعات عصری است، دانستنیهایی که در کتب و مآخذ دیگر دیده نمیشود.
⭕معمای حاج میرزا #علینقی_کاشانی [ پدربزرگ #جواد ] و میر علینقی کاشانی ؛ هردو یک نفر ؟!
📰 عینالسلطنه نوشته ، حاج میرزا #علینقی_کاشانی در سالهای ۱۳۲۰-۱۳۲۴ در زمانی که ایران تحت اشغال ارتشهای متفقین بود از طریق بحران مالی زمان جنگ ثروتی انبوه به دست آورد ... عینالسلطنه در ۵ تیر ۱۳۲۴ حدود دو ماه قبل از پایان جنگ دوم جهانی مینویسد :
🖊باغ مرحوم نبیلالسلطنه ، که چهار هزار ذرع است جنب باغ من و رعیتی است عمارت مختصری دارد ، #حاجی_علینقی_کاشی به مبلغ یکصدوپنجاه هزار تومان خریداری و نزدیک چهارصد هزار تومان خرج بنای عمارت نموده هیچ بنایی را به این مفصلی و به این سرعت من ندیده بودم به اتمام برسد [ ! ] این کاشانی از دولتِ سرِ یک کارخانهی نخریسی در سمنان کارش به اینجا رسیده که ذرعی چهل تومان باغ تجریش بخرد .
در حالی که این باغ پسکوچه [ است ] و آب روان هم ندارد ... این قبیل تجّار تازه چرخ [ تازه به دوران رسیده ] زیاد شده [اند] و بیمحابا بدون تعمّق ملک میخرند ، عمارت میسازند و تا دهن باز کنی فلان باغ ، خانه ، ملک ، دکان فروشی است ، مثل ریگ پول میدهند .
🗂روزنامه خاطرات عینالسلطنه ، جلد ۱۰ ، صفحه ۸۰۶۷
🖊همسایهی شمیران من «حاجی #علینقی_کاشانی» در این ایام که #انحصار_پنبه به هم خورد پانصد هزار تومان منافع برد. [ باغ به این گرانی نخرد !؟ ] باز همسایهی دورتر من #نمازی، سال قبل در دو معاملهی کتیرا و چای از هریک ششصد هزار تومان برد، تا امسال چقدر برده باشد خدا عالم است، قمار هم بین اینها از زنانه و مردانه رواجی دارد که شبی پانزده و شانزده الی سی هزار تومان برد و باخت میشود . شبی یکهزار و دویست تومان به صاحبخانه و مجلس میدهند بساط را راه بیندازد توپ پانصد و هزار تومان میبندند . عبدالعلی خان [ خواجهنوری ] میگفت در کلوپ ایران شبی صد هزار تومان بردوباخت میشود .
🗂روزنامه خاطرات عینالسلطنه ، جلد ۱۰ ، صفحه ۸۰۷۳
فروشندهٔ باغ فوق به #حاج_علینقی_کاشانی ، که پسکوچه و بدون آبِ روان و با قیمتِ بالا بود، بهنحوی که عینالسلطنه را متحیّر کرد ، « میرزا ابراهیمخان نبیلالسلطنه » است که بعدها پسرش ، فضلالله نبیل رئیس دفتر #فرح_پهلوی شد و دخترش ، زهرا #نبیلالسلطنه و فرزندانش از #بهائیان سرشناس بودند .
این نوع معاملات مشکوک [خرید ملک به قیمتی بسیار بالاتر از قیمت متعارف] در زمان جنگ جهانی دوم ، و بحرانهای مالی که قوانین نظارتی شدید وجود دارد به معاملات صوری بهمنظور تبادل غیرقانونی پول [ #پولشویی ] شبیه است.
#علینقی_کاشانی بخش مهمی از ثروت پیشین خود را از طریق کارخانهٔ ریسمانریسی سمنان به دست آورد .
او احداث کارخانهٔ فوق را در سال ۱۳۰۵ در زمینی که #حاج_میرزا_آقا_فامیلی ، بزرگ طایفه فامیلی سنگسر و سمنان ، در اختیارش گذارد [ مجانی یا با قیمت نازل ] شروع کرد . کارخانه ریسمانریسی سمنان در شهریور ۱۳۱۰ با حضور #رضاشاه افتتاح شد احداث این کارخانه در سمنان به دلیل کشت وسیع پنبه در اراضی بین آرادان و #سرخه بود که در آن زمان مرغوبترین پنبه ایران بهشمار میرفت.
بخش مهمی از زارعین این اراضی از طوایف شبان #سنگسر بودند که از زمان صفویه بهتدریج به سُرخه و آرادان مهاجرت کردند و شیوهٔ زیست و معیشت خود را از دامداریِ کوچنده به زراعت و یکجانشینی تغییر دادند.
#مطالعات_تاریخ_معاصر_تلگرام
https://t.me/+Lrl453FuqmZjMzg0
#مطالعات_تاریخ_معاصر_ایتا
eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
#مطالعات_تاریخ_معاصر_بله
ble.ir/join/NzEwNTIwY2
🔷بخش دوم یاداشت ولمون کن بابا !!!
#ظریف
عینالسلطنه در همان یادداشت ۵ تیر ۱۳۲۴ افزوده است :
🖊 این آدم [ حاج #علینقی_کاشانی ] پنبه را از دولت [ انحصار بود ] به لطایفالحیل ارزان خرید و به هر قیمت دلش خواست فروخت.
سی و سه سال قبل در دوران احمدشاه قاجار #عینالسلطنه مینویسد :
🖊شش ساعت از دسته گذشته ، شاهآباد رسیدیم . اسبها رمق ندارند و خیلی آرام حرکت میکنند . باد میآمد و سرد بود ؛ عکس #عباس_افندی [ #عبدالبهاء، سومین شخصیت محوری #بهائیت ] در صدر اطاق آویخته بود از وقتی که « میر#علینقی_کاشانی» مدیر این راه بود تمام عملهجات را از #بابیها گرفته بود .
حالیه هم باز همانها هستند به این جهت است که عکس عباس افندی در اطاقها است .
🗂روزنامهٔ خاطرات عینالسلطنه ، جلد ۵ ، صفحه ۳۸۰۹
🗃🗄گمان میرود منظور از « میر #علینقی_کاشانی » فوقالذکر همان « #حاج_علینقی_کاشانی » است که در جوانی «میرزا علینقی» خوانده میشد با توجه به اسنادی که از تحرکات مالی برخی ثروتمندان بزرگ بعدی ایران در زمان جنگ جهانی دوم موجود است ، احتمالاً باید اسنادی باشد که بتوانداطلاعات دقیقتری از #علینقی_کاشانی و شرکایش و سازوکار مالی ایشان ، به دست دهد و یادداشتهای عینالسلطنه را مستند و کامل کند حاج علینقی کاشانی در سالهای پسین میکوشید مانند سایر ثروتمندان بزرگ از این قماش آنگونه که هم در ایران و هم در غرب مرسوم است برای خود وجاهت کسب کندبه این دلیل زمانی که به ثروت انبوه رسید کار خیر نیز میکرد و به علمای بزرگ وقت مانند آيتالله بروجردی وجوهاتی میداد . ورّاث مادی و معنویِ اینگونه ثروتمندان معمولاً فقط این بخش از شخصیت ایشان را برجسته میکنند و دربارهٔ منشاء و سازوکار #کسب_ثروت خاندان خود سکوت میکنند !
#مطالعات_تاریخ_معاصر_تلگرام
https://t.me/+Lrl453FuqmZjMzg0
#مطالعات_تاریخ_معاصر_ایتا
eitaa.com/AhmadSoltani_contemporary_histor
#مطالعات_تاریخ_معاصر_بله
ble.ir/join/NzEwNTIwY2