eitaa logo
احمد وحیدی
21.7هزار دنبال‌کننده
561 عکس
217 ویدیو
19 فایل
. احمد وحیدی هستم🧔🏻 با بیش از ده سال سابقه آموزش حضوری قراره ایــن موارد رو بصورت تخصصی بهت آموزش بدم😉 . آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 صداسازی🗣 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی،اینجام 👇 (آیدی پاسخگویی) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
نوڪر براے آنڪه دلَش را جَــلا ڪند یا آنڪه فڪر سینہ‌ےِ پُرمبتــلا ڪند باید بلافاصلہ بعدِ بیدار باش صبــــح با یڪ سلام روبه سوے ڪربلا ڪند ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌ صبحتون حسینی💚🌤 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
لطف شما رسیده به ما از قدیم ها عمریست می وزم پیِ تو با نسیم ها پر می کشد به خلوت من یاد روی تو وقت ،،سحر،، به بال و پر یاکریم ها روزی خور تواند گدایان و شاه ها حتی نشسته اند به خوانت کریم ها حوّا و سیب وسوسه، آدم ، گناه، عشق باید پناه برد به او از رجیم ها غرق گناه هستم و دلخوش به رحمتت یعنی امید هست به لطف رحیم ها بی تو سیاهپوش شده شهر داغدار دستت چو نیست بر سر و روی یتیم ها 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
چهارمین روزِ عطا، ورد لبم "یا زینب" منصبم نوکری و تاب و تبم "یا زینب" چه شود قسمت من، اذن شهادت باشد...! همه ی دلخوشیِ، روز و شبم "یا زینب" 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 مردی برای خود خانه ای ساخت واز خانه قول گرفت که تا وقتی زنده است به او وفادار باشد و بر سرش خراب نشود و قبل از هر اتفاقی وی را آگاه کند مدتی گذشت .. ترکی در دیوار ایجاد شد مرد فوراً با گچ ترک راپوشاند بعد ازمدتی در جایی دیگر از دیوار ترکی ایجاد شد وباز هم مرد با گچ ترک را پوشاند و این اتفاق چندین بار تکرارشدو روزی ناگهان خانه فرو ریخت. مرد باسرزنش قولی که گرفته بود را یاد آ وری کرد خانه پاسخ داد: هر بار خواستم هشدار بدهم وتو را آگاه کنم دهانم را  گچ گرفتی و مرا ساکت کردی این هم عاقبت نشنیدن هشدارها! برای آدم عاقل،اشارتی کافیست! 👉 🍃 🌺🍃 ✅️کانال ترحیم خوانی🥀🖤 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
با هر سلام صبح به آقای بی کفن انگار روبروی حرم ایستاده ایم داریم با حسین حسین پیر میشویم خوشحال از این جوانی از دست داده ایم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
صاحب نفسا وقت سحر ياد زما کن در بين قنوتت من آلوده دعا کن در هم بخر اين باربهم ريخته ام را کمتر گل زيباى خود از خار جدا کن کشکول گداى سر راه تو گرفتم که گاه کريمانه نگاهى به گدا کن از دست گنهکارى خود خسته شدم من اين مرغک پر بسته ز هر دام رها کن دل مرده ام اى يارمسيحا نفس من هوئى بکش و حاجت اين خسته روا کن آخر بشود دورى تو قاتل جانم با يک نظرى درد نفس گير دوا کن جامانده ام از قافله ى سرخ شهيدان راهى دل ما را به مسير شهدا کن اى زائر شش گوشه بيا يک سحرى را ما را ز کرم در به در کرببلا کن 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
اگر بناست در آخر مرا بسوزانی چه بهتر است در اوج دعا بسوزانی همان زمان که برایت قنوت میگیرم میان محفل ذکر و ثنا بسوزانی اگر بناست دل آخر اسیر شعله شود دگر ز آتش عشقت چرا بسوزانی قسم به وجه کریمانه ات ز تو دور است گدای بزم مناجات را بسوزانی تو مهربانتر از آنی بعید میدانم میان آتش قهرت مرا بسوزانی برای فاطمه بد میشود اگر من را به پیش دشمن خیرالنسا بسوزانی مبر تو آبرویم را به نزد اربابم نمیشود که مرا بیصدا بسوزانی به دوزخم نبری حاضرم وجودم را به یاد خیمه گه کربلا بسوزانی میان آتش خیمه زنی اسیر شده خدا ز شدت سیلی سه ساله پیر شده 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
لطفی کن وغمگساریم کن یارب ازفتنه نگاهداریم کن یارب شیطان نگذاردم که عصیان نکنم درترک گناه یاریم کن یارب 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
با غلام رو سیاه، ای یار خوبی می کنی با نمک نشناس ها هر بار خوبی می کنی با بدی و بی وفایی ها تو می سازی فقط این بدی را می کنی انکار، خوبی می کنی من گرفتار دل بیمارم و حالم بد است تو پرستاری و با بیمار خوبی می کنی روز و شب با اینکه من، ای مهربانِ من، تو را می دهم با هر گناه آزار، خوبی می کنی بنده ات را آب کردی اینقَدَر خوبی نکن می شوم گستاخ تر، هر بار خوبی می کنی کوچه گردم، می کنم بازارتان را گرم تر بین مردم می زنم هی جار ...، خوبی می کنی آمدم امشب به من حال مناجاتی دهی من شنیدم با دل بیدار خوبی می کنی من شنیدم صبح محشر از میان خلق، با گریه کن های در و دیوار، خوبی می کنی صبح محشر با همه گریه کنان روضه ی رفتن زینب سرِ بازار ... ، خوبی می کنی 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
همیشه گدایی که آقا ندارد سر سفره ی هیج کس، جا ندارد بدون تعارف زدن سفره خوب است کرم خانه اصلاً بفرما ندارد تقلّا مکن تا مچم را بگیری گنهکار که بوق و کرنا ندارد بیا پیش مردم مگو که چه کردم خجالت کشیدن تماشا ندارد تو ناراحتی که به تو پشت کردم بیا خوب بزن، اینکه دعوا ندارد همین جا بزن آخرت را رها کن برای تو اینجا و آنجا ندارد مکش بر رخ، من بِبر آتشت را برای کسی که علی را ندارد .... ....سر سفره ی رحمت تو خدایا کسی جا ندارد که زهرا ندارد بگو  روزی ام کربلا نیست اینکه نیازی به امروز  و فردا ندارد 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
به امید آمده ام خانه خرابم نکنی  همه کردند جوابم تو جوابم نکنی  بار ها آمدم و باز مرا بخشیدی  با کلام برو این بار خطابم نکنی  همه هستی ام این قطره ی اشک است خدا  وای اگر رحم بر این چشم پرآبم نکنی  به ثوابی که ندارم چه امید ی بندم  آب چون نیست طلبکار سرابم نکنی  به گمان همه من بنده ی خوبی هستم  پیش چشم همه عاری ز نقابم نکنی  آبرویم همه این است شدم عبد حسین(ع)  وای اگر نوکر این خانه حسابم نکنی  من که یک عمر شدم نوکر شش ماهه ی او  جلوی حرمله ای کاش عتابم نکنی  گر قرارست بسوزم بزن آتش اما  جلوی قاتل ارباب عذابم نکنی  👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🤲 یا رب مکن اندر صف محشر خجلم من کرده گناه و پیش خود منفعلم اندر دو جهان ببخش و رحمی بنما چون غیر تو امّید نباشد به دلم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
غافل شدن از مرگ وقیامت هنری نیست رسوایی در  روز قیامت به چه قیمت دلبسته دنیا شدم و ماحصلم سوخت رفت از کف من فیض شهادت به چه قیمت درمانده ام از معرفت حق که مرا هم با کوه گناه کرده دعوت به چه قیمت مقصود علی باشد و فردوس بهانه است بی روی علی دیدن جنت به چه قیمت 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 مردی وارد کاروانسرایی شد تا کمی استراحت کند پس کفش هایش را زیر سرش گذاشت و خوابید. طولی نکشید که دو نفر وارد آنجا شدند. اولی گفت: طلاها را بگذاريم پشت آن جعبه... دومی گفت: نه، آن مرد ممکن است بیدار باشد و وقتی ما برویم او طلاها را بردارد . گفتند: پس ، امتحانش کنیم کفش هایش را از زیر سرش برمی داریم، اگه بیدار باشد با این کار معلوم می شود. مرد که حرف های آنها را شنیده بود، خودش را  بخواب زد. دو مرد دیگر هم، کفش ها را از زیر سر مرد برداشتند و اما مرد به طمع بدست آوردن طلاها هیچ واکنشی نشان نداد. گفتند:" پس واقعا خواب آست ! طلاها رو همینجا بگذاریم‌ ..." بعد از رفتن آن دو، مرد بلند شد تا طلاهایی را که آن دو مرد پنهان کرده بودند ، بردارد اما هر چه گشت هیچ اثری از طلا نیافت ، پس متوجه شد که تمام  این حرف ها برای این بوده است که در عین بیداری کفشهاش را بدزدند!! نتیجه یادمان باشد در زندگی هیچ وقت خودمان را به خواب نزنیم که متضرر خواهیم شد ... 👉 🍃 🌺🍃 ✅️کانال ترحیم خوانی🥀🖤 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🌷 لطفی بنما که خاک گردم دامن بتکان که تا گردم دلتنگ توام من را به ببر گردم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آمدم غرقِ خطا رَبَّنا یا رَبَّنا سَیّدی اِغْفِرْ لَنا رَبَّنا یا رَبَّنا من که یا ربّ آمدم در دل شب آمدم آمدم با صد رَجا رَبَّنا یا رَبَّنا این تویی معبود من شاهد و مشهود من مهربان من خدا رَبَّنا یا رَبَّنا من که بشکسته پرم از همه مُجرم ترم حال می خوانم تو را رَبَّنا یا رَبّنا ای تو سَتّارُالْعُیُوب ای تو غَفّارُالذُّنُوب ای همه لطف و عطا رَبَّنا یا ربَّنا یا مُحِبُّ الصّابِرین یا مُحِبُّ الْمُحْسِنین ای همه جود و سخا رَبَّنا یا رَبَّنا یا حَبیبَ الْاَتْقیا ، یا اِلهَ الْاَغْنیا یا اَنیسَ الْاَصْفیا رَبَّنا یا رَبَّنا من غریب و بی کَسَم خسته و دلواپَسَم دیگر افتادم ز پا رَبَّنا یا رَبّنا سویت آوردم پناه بگذر از این روسیاه این من و این اِلْتِجا رَبَّنا یا رَبَّنا بنده ی بُحرانی ات کرده نافرمانی ات دارد او شور و نوا رَبَّنا یا رَبَّنا بنده را مولا تویی خالق والا تویی گویمت حمد و ثنا ربَّنا یا رَبَّنا با همه گمراهی ام ، در عمل کوتاهی ام رفته دل در کربلا رَبَّنا یا رَبَّنا این من و این چشمِ تر شعله دارم در جگر بر شهید نینوا رَبَّنا یا رَبَّنا می رود جانم ز تن بر شهید بی کفن بر شهید سر جدا رَبَّنا یا رَبَّنا یا مَتین و یا مُبین ، یا اَمین و یا مُعین «یاسر» آمد چون گدا رَبَّنا یا رَبّنا «یاسر» 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
توبه ام توبه نشد هر چه که همت کردم من به ستاری تو سخت جسارت کردم هر چه تو دوست شدی با من الوده ولی بی حیاتر شده با نفس رفاقت کردم رمضان است و دل از خواب نکندم افسوس مثل هر سال من از لطف تو غفلت کردم من از این فلسفه روزه از این فیض عظیم به همین تشنگی ساده قناعت کردم روزه هم چشم مرا باز نکرده،نکند عادتم بود اگر هرچه عبادت کردم هر چه هستم سر دیوانگی ام میمانم روزه ام را فقط افطار به تربت کردم خواستم از عطش روزه بگویم اما از لب تشنه اش احساس خجالت کردم روزه ام روضه شد و روضه مرا میکشدم یاد ان تشنه لب کرببلا میکشدم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
یا رب مرا آواره جز این در مگردان دیگر گدای خانه‌ای دیگر مگردان غیر علی من‌که کس و کاری ندارم هرگز اسیرِ کَس، به‌جز حیدر مگردان تنها امیدم اینکه زهرا مادرم هست یا رب مرا شرمنده‌ی مادر مگردان دیوانه‌ی عشق حسینم کن خدایا امّا مرا درمانده در محشر مگردان گاهی غم دنیا دلم سوزاند امّا جز داغ زینب دیده ام را تر مگردان از روی تل دخت علی با گریه می‌گفت ای بی ادب گلچین! گلم پرپر مگردان تازه رسیده مادرم در بین گودال در پیش مادر، یوسفش را برمگردان 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
می خوانمت ای خدا ولی می ترسم ترسیده ام از گنه ، بلی ، می ترسم از روی تو و علی خجالت زده ام از رانده شدن پیش علی ، می ترسم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃 روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان، به چشمه آب زلالی رسید. آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد. مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش، آب را به پیرمرد تقدیم کرد. پیرمرد، مقدار زیادی از آب را لاجرعه سر کشید و لبخند گرمی نثار مرد جوان کرد و از او بابت آن آب زلال بسیار قدردانی کرد. مرد جوان با دلی لبریز از شادی به روستای خود بازگشت. اندکی بعد، استاد به یکی دیگر از شاگردانش اجازه داد تا از آن آب بچشد. شاگرد آب را از دهانش بیرون پاشید و گفت: آب بسیار بد مزه است. ظاهرا آب به علت ماندن در سطل چرمی، طعم بد چرم گرفته بود. شاگرد با اعتراض از استاد پرسید: آب گندیده بود. چطور وانمود کردید که گوارا است؟ استاد در جواب گفت: تو آب را چشیدی و من خود هدیه را چشیدم. این آب فقط حامل مهربانی سرشار از عشق بود و هیچ چیز نمی تواند گواراتر از این باشد. 👉 🍃 🌺🍃 ✅️کانال ترحیم خوانی🥀🖤 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
🌷 هَر سَحر بَعدِ نَمازَم یا حُسِین سَر میدَهَم مرغِ دِل را به هَوایِ حَرَمَت پر میدَهم من به عِشقِ دیدَنِ آن گُنبَدِ زیبایِ دوست یِک سلام اَز راهِ دور بر اِبنُ الحِیدَر میدَهَم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
4_6046394997270382177.mp3
4.43M
همسفرم نرو، تاج سرم نرو شکسته بی تو باز، بال و پرم نرو ای هم زبون نرو، هم آشیون نرو خمیده از غمت ، شد کمرم نرو، همسفرم نرو..... مگه بنا نبود، باشی کنار من رفتی به زیر خاک ، دارو ندار من مگه بنا نبود، نشی ازم جدا ببین چی اومده، به روزگار من خدا حافظ خداحافظ خداحافظ عزیزم(۲) غم بی کسی رو ،از تو چشام بخون رحمی بکن به این ، غریب نیمه جون حالا که پیکرت ،رو شونه ی منه، با التماس میگم، کنار من بمون همسفرم نرو.... دنیا ازم گرفت ،دارو ندارمو رو خاک قبر تو، سر میگذارمو، دنیای بی وفا، دنیای درد وغم تو بردی از کفم، صبر و قرارمو خدا حافظ خداحافظ خداحافظ عزیزم(۲) 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بیا تا با همدیگه به درگهِ مولا بریم دلا مونو پَر بدیم تا به سوی خدا بریم بیا تا با همدیگه دلا مونو صفا بدیم خدا رو صدا کنیم به سینه ها جلا بدیم بیا تا همیشه ما گدای خونش بمونیم برا آشتی با خدا صیغه ی توبه بخونیم دیگه وقتش رسیده از گناها جدا بشیم برای همیشه ما همسایه یِ خدا بشیم دیگه وقتشه که ما در خونش دعا کنیم برا آمرزش مون همش خدا خدا کنیم آ خدا دست ما رو از کرمت جدا نکن توی گرداب گناه به حال خود رها نکن آ خدا مهمونتیم بنده ی سر گردونتیم تشنه ی پیمونه ی معرفتِ مِیخونتیم ای کریم و مهربون تو آبرو مونو بخر سرِ خوانِ رحمتت مهمونمون کن و بِبَر دلای مضطر ما تو این شبا ِشفا بده نماز نیمه شب و حال خوش دعا بده ایوون تموم طلایِ نجف مولا بده دیدن عرشِ عظیمت تویِ کربلا بده 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e