eitaa logo
احمدوحیدی
23هزار دنبال‌کننده
557 عکس
209 ویدیو
14 فایل
. احمد وحیدی هستم🧔🏻 با بیش از ده سال سابقه آموزش حضوری قراره ایــن موارد رو بصورت تخصصی بهت آموزش بدم😉 . آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 صداسازی🗣 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی،اینجام 👇 (آیدی پاسخگویی) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 ترجیع‌بند نیمه‌ی شعبان؛ ای روشنای صبح سحر، روشنای تو «عالم پر است از تو و خالی­ست جای تو» از هرکجا که می­‌گذرم، در مسیر من افتاده است نقش تو و رد پای تو   این روزها که حال­‌و­هوایم بهاری است باید کمی نفس بکشم در هوای تو   از اشتیاق آمدنت کم نمی­‌شود حتی اگر که جان بسپارم برای تو ما را که آب برده و فرعون در پی است چیزی نجات می­‌دهد الّا عصای تو؟ هم‌واره گفته­‌اند که پایان آن خوش است دل بسته­‌‌ام به فصل خوش ماجرای تو   گوش تمام اهل جهان باز می­‌شود روزی که از حجاز بیاید صدای تو عید است، عید نیمه‌ی شعبان، مبارک است میلاد قطب عالم امکان مبارک است ای جمع در وجود تو کل عصاره ها درمانده از بیان تواند استعاره ها بی تو دوباره جمعه و بی تو دوباره آه از رفت و آمد همه ی این دوباره ها بی مبتداست هر خبری در نبود تو پس بی نهاد مانده تمام گزاره ها ای ماه پشت ابر اگر جلوه ای کنی پر می کنند دور و برت را ستاره ها وقتی برای آمدن توست ، بی گمان خوب است پاسخ همه ی استخاره ها یک روز می رسد که حضور تو می شود موضوع اول همه ی جشنواره ها یک روز می رسد که تمام موذنان سر می دهند نام تو را از مناره ها عید است، عید نیمه‌ی شعبان، مبارک است میلاد قطب عالم امکان مبارک است ای آن که نیستی و جهان از تو روشن است شب های بی‌ستاره‌مان از تو روشن است ای روشنایی همه روزهای تار هرآینه زمین‌وزمان از تو روشن است خورشید پشت ابری و با این وجود هم پیوسته آشکار و نهان از تو روشن است احساس زنده بودن عالم به لطف توست وقتی که قلب پیر و جوان از تو روشن است در کورسوی خوف و در آیینه‌ی رجا هم‌واره چشم منتظران از تو روشن است دنیا امید وصل تو را دارد ای عزیز تا آن دمی که هر ‌دل‌وجان از تو روشن است تو آخرین تجلّی " اللهُ اکبری " در ماذنه صدای اذان از تو روشن است عید است، عید نیمه‌ی شعبان، مبارک است میلاد قطب عالم امکان مبارک است ای بودنت برای عبادت دلیل من کعبه پر از بت است، کجایی خلیل من؟ دست مرا بگیر که در ابتدای راه وامانده است نفس ضعیف و ذلیل من یا أَیُّهَا العَزیز تَصَدَّق عَلَی الذَّلیل دیگر امید نیست به بار قلیل من هرجا که می روم به در بسته می خورم این بار آمدم که تو باشی کفیل من خط امان من شده ذکر قنوت تو درمانده از دعاست زبان علیل من این نامه های عجّل و عجّل بهانه است از اهل کوفه اند تمامی ایل من آقا خودت برای ظهورت دعا بخوان دلخوش نکن به چند نفر از قبیل من عید است، عید نیمه‌ی شعبان، مبارک است میلاد قطب عالم امکان مبارک است ای وارث شهید سرافراز کربلا مانده نهفته در دل تو راز کربلا اول حضور گرم تو احساس می‌شود هرجا به گوش می‌رسد آواز کربلا قوم قلیل فاتح خیل ذلیل شد این است اوج جلوه‌ی اعجاز کربلا وقتی که کار صبح و مساء تو روضه است هر‌روز کرده داغ تو را تازه کربلا تنها نه در مدینه تو را خوانده است و بس آمد صدای حضرت زهرا ز کربلا روز ظهور تو به سرانجام می‌رسد روز سقیفه بود اگر آغاز کربلا پیغام سرخ خون خدا مهدویت است این شد مرام‌نامه‌ی سرباز کربلا عید است، عید نیمه‌ی شعبان، مبارک است میلاد قطب عالم امکان مبارک است 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
با درد مانوسم ، کجایی ای طبیبم بی تو گرفتار غم و آهی عجیبم دیگر کسی من را نمی خواهد عزیزم آقا بیا بی تو در این دنیا غریبم آهِ قنوتم از فراق تو در آمد خسته شده از اشک ها ، اَمن یجیبم دنبال یارم هر نفس ، امّا چرا تو؟ صحرا به صحرا می روی تنها حبیبم ترسم بمیرم در غم چشم انتظاری کی می شود بوسیدن رویت نصیبم؟ کرب و بلا می خواهد این نوکر ، کمک کن دلتنگ‌شب های حرم با بوی سیبم مولا وساطت کن مرا در پیش زهرا من گریه کن در ماتمِ شیب الخضیبم 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
آقا اگرچه نیستم از وصل ناامید دارم به سینه غم که چرا نیستم شهید؟ یاری نکرده حرف مودّت زدن خطاست باید شود برای شما مدّعی، مفید گاهی به خیمه ی تو رسیدن میسر است اما تعلقات به دنیا شود پدید دیدار گرچه شرط تقرب نمی شود اما بده ز موسم دیدار هم امید آن قوم دیده بود حسین زمان خویش اما سر امام خودش را چه شد برید؟ تاریخ دیده که در روز امتحان در اوج ادعا ره تردید برگزید من از تبار جابر و مختار نیستم کار دل غریب مدینه کجا رسید می خواهم از تبار شما باشم الی الابد آن گونه که روز ازل داده ای نوید اصلا نبوده ام که تو دستم گرفته ای آقای من چقدر شما ذرّه پرورید دیدی مرا به جرم و خطا بارها ولی انگار دیده ی تو گناه مرا ندید شرمنده ام که این همه زحمت کشیده ای تا کار من به قافله ی کربلا کشید جدّت حسین نیز غلام سیاه داشت این روسیاه را تو کنی باز رو سفید 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
این روزها دیگر کسی یاد شما نیست دیگر کسی با نام‌هایت آشنا نیست مثل گذشته نیست دیگر کارهامان شبهای جمعه روی لبهامان دعا نیست حق با شما بوده اگر خیمه‌نشینی این جا میان ما برای تو که جا نیست تفریح بعضی‌ها مهم‌تر از نماز است یک عده‌ای هم کارشان غیر از ریا نیست دیگر گذشت آن هفته‌های جمکرانی دیگر سه‌شنبه‌های هفته با صفا نیست در بند نفس خود گرفتاریم از بس... که لحظه‌هامان از گرفتاری جدا نیست بیچارگی یعنی همین، روزی بفهمیم در دفتر چشم انتظاران نام ما نیست چیزی که از ما دیده‌ای تو بی‌وفائی‌ست چیزی که ما دیدیم از تو مهربانی‌ست اصلاً چه کاری بهتر از روضه گرفتن؟ حالا که روزیِ گدایان کربلا نیست 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
خوشا ساعتی روبرویت نشستن به لطف تو در گفتگویت نشستن سخن با تو گفتن هم از تو شنیدن ز لفظ کلامت دو صد خوشه چیدن  زلعل لبت جام کوثر بریزد به چشمان ما دُرّ و گوهر بریزد به قرآن ز عترت ز احمد بگویی ز هم نامی ات با محمد بگویی بگویی سخن از مقامات طاها ز اوصاف زهرا کرامات مولا بفرمائی از درس عبرت ز دوران کمی از حسن جان، کمی از حسین جان فدای کلامت فدای بیانت فدای تو و رازهای نهانت امان ای امام زمان از فراقت امان از دل پر غم و درد و داغت چه شد راستی آب گِل‎ها عوض شد؟ پس از شصت و یکسال دل‎ها عوض شد چرا هر چه فرمود جدّ غریبت نکردند یاری آن بی حبیبت  به او مردمان پاسخی سرد دادند به زینب هزاران غم و درد دادند همانان که نامه نوشتند او را چه شد که به شمشیر کشتند او را چو می‎گفت من زاده‎ی مصطفایم گل فاطمه خوشه‎ی مرتضایم تمسخر نمودند و شد سنگباران خیام حرم طعمه‎ی نیزه داران شنیدم دلیل جنایات آنها ز مال حرام است و شبهه، دریغا چو جدّ تو فرمود ای مردم پست شکم‎هایتان پر ز مال حرام است نیارد خدا روز بد بر سر کس امان از هجوم شغالان کرکس  نه سر ماند از بهر آقا نه پیکر نه انگشت و انگشتری زیر خنجر تنش را کشیدند این سو و آن سو به زیر سمّ اسب پهلو به پهلو 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
چه جمعه‌ها که یک به یک غروب شد نیامدی چه بغـض‌ها که در گـلـو رسـوب شد نیـامدی خلیل آتشین سخن، تبر به دوش بت شکن خـدای ما دوبـاره سنگ و چـوب شد نیـامدی تـمـام طـول هـفـتـه را به انـتـظـار جـمـعـه‌ام دوبـاره صبـح، ظهـر نه غـروب شد نیـامـدی 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
در خیمه گاهِ غیبت؛ با غربتی نهانی هستی برای جدّت مشغولِ روضه خوانی در وادیِ مُحرّم غیر از تو نیست مَحرم چون وارثِ قدیم ِ این داغِ بیکرانی آشوب میشود قلبِ داغدارت آقا با صوتِ نابِ قران، یا نغمهٔ اذانی دلتنگم و عزیزم از تو خبر ندارم در کربلا و مشهد، یا اینکه جمکرانی؟! تا جان دهم کنارِ هر قطره اشکِ چشمت از خیمهٔ عزایت بفرست یک نشانی امسال هم برایت کاری نکردم اما دعوت شدم به لطفَت در اوجِ مهربانی با نفْس در جدالم! لطفا مرا نگهدار عمری به زیرِ پرچم هر طور میتوانی روزِ ظهورت ایکاش با جان و دل بیایم با ذکرِ یاحسین(ع) و با حالِ آسمانی افتاده چشمت از خواب این روزها و دائم بیگانه با غذا و یک جرعه آب و نانی شد کشته جدّت آقا چون تشنه و گرسنه با یادِ این مصیبت در تو نمانده جانی این روزها به یادِ قدّ کمانِ زینب(س) در روضه می نشینی با قامتِ کمانی از غارت و اسارت جانت به لب رسیده شام ِ تو میشود صبح؛ با گریهٔ نهانی 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای غایب از نظرها کی می شود بیایی برقع ز رخ بگیری صورت به ما گشایی هم دست تو ببوسم هم دور تو بگردم هم رو نما ستانی هم رو به ما نمایی آیا به کوه رضوان آیا به طور سینا؟! آیا به بیت الاقصی آیا به ذی طوایی؟! در مکه و مدینه یا در نجف مقیمی؟! در مشهد مقدس یا دشت کربلایی؟! جانم شود فدایت تا بشنوم ندایت دائم زنم صدایت یابن الحسن کجایی؟! تنها مسیح عالم، تنها نجات آدم تنها وصی خاتم، تنها امید مایی ای انس و جان فدایت، محتاج یک نگاهت چشم همه به راهت، شاید ز در درآیی هم پرچم حسینی بر دوش خود بگیری هم قبر مادرت را بر شیعیان نمایی در قلب ما حبیبی، بر زخم ما طبیبی بر جان ما قراری، بر درد ما دوایی باشد شعار «میثم» ای شهریار عالم کی می شود بیایی کی می شود بیایی؟! 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
حسرتم دیدنت شده امّا توبه‌هایِ شکسته بسیارند این گناهان و لغزش و عصیان بی‌گمان سدِّ راهِ دیدارند روز وُ شبهایِ زندگیِ من پُر شد از لحظه‌هایِ شیطانی باز شرمنده‌یِ تواَم آقا چشمهایم دوباره می‌بارند با همه گفته‌ام که آقایم همِه جا داشته هوایم‌ را تو هوادارِ عاشقانی وُ عاشقان بی‌قرارِ آزارند .... نَه فقط دشمنانِ بیگانه دوستان خاطرِ تو آزُردند در غریبی حسینی و یاران تیغِ غفلت به سینه می‌کارند سرِ شاهِ کرم درونِ تشت سَرْسلامت به منتقم داده العجل نغمه‌یِ رقیّه شده زجر و خولی چقدر خونخوارند ندبه‌خوان است عمّه‌یِ سادات کربلا بی‌قرارِ توست‌‌ بیا جمعه‌هایی که آمد و رفته غزلی از فراقِ دلدارند‌‌ 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بیا قدم به رویِ دیده‌یِ ترم بُگذار‌ وَ مَرهمی به دلِ زخمیِ حرم بُگذار برایِ عمّه‌یِ غم‌دیده‌ات زدم سینه بیا به روضه وُ پا بر رویِ سرم بُگذار برایِ حل شدنِ مشکلم دعایی کُن بیا نگینِ رضایت به باورم بُگذار هزار بار به من لطف و مَرحمت کردی دوباره پیشِ گدا لقمه‌یِ کرم بُگذار به من اجازه بده پایِ پرچمت باشم شرابِ عشقِ حسینی به ساغرم بُگذار دوباره دربه‌درِ کربلایِ اربابم بگو که نوکرِ من پا در این حرم بُگذار 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
محرومم ازدیدار تو، آهی به دل دارم هنوز ای آفتاب مخفی ام! چون ابر می بارم هنوز دیگر کلافی هم نمانده تا خریدارت شوم یوسف فروشان رفته و سرگرم بازارم هنوز پیش غریب و آشنا، بی آبرویت کرده ام آقا فدای تو شوم هستی خریدارم هنوز گفتم بیا زود آمدی، بر این گدا هم سر زدی گفتی بیا در خیمه ام، گفتم گرفتارم هنوز چشم انتظارم بودی و چشمم گناه آلوده شد بسیار داری انتظار از دیدهء تارم هنوز زهری بده، تیغی بزن، اخمی کن و طردم نکن من را بغل کن باز هم، گرچه دل آزارم هنوز درد و دوایم را نده، اصلاً شفایم را نده یک شب به بالینم بیا، از بسکه بیمارم هنوز حالا که درها بسته شد، با یاحسین در میزنم ای قبلهء حاجات من، محتاج اصرارم هنوز گفتم بیایم خیمه ات، یک ذره درد دل کنم یعنی می آیم اربعین؟ خیلی گنهکارم هنوز 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
چه می‌خواهد لب تشنه به غیر از لطف بارانی چه می‌خواهد شکسته دل به غیر از چشم گریانی شب طولانی و تسبیح و سجاده چه می‌چسبد بهار زود هنگامند، شب‌های زمستانی توکل بر توسل کن، توسل بر توکل کن در این دنیای حیرانی در این دریای طوفانی اگر تا شام می‌خندی اگر تا صبح می‌خوابی تو از مردن چه می‌فهمی، تو از برزخ چه می‌دانی اگر آشفته‌ات کردند یعنی لایق وصلی به او نزدیک‌تر هستی زمانی که پریشانی نیاز مستمندان را بنه بر دیده ی منت مباد آنکه بگیرد دامنت را آه انسانی خلاصه بار باید بست یا امروز یا فردا مده از کف مجال این دو روزی را که مهمانی من و پروانه در آغوش هم تا صبح می‌سوزیم که با این سوختن روشن شود کنج شبستانی مرا هر وقت می‌دیدی گریبان پاره می‌دیدی از اول نیز می‌آمد به من پاره گریبانی به دامان تو دست انداختم شاید که این دفعه بگیرد دامنت دستی از این آلوده دامانی به جز تو جور عاشق را کسی گردن نمی‌گیرد خطایش را زلیخا کرد یوسف گشت زندانی اگر چه گریه‌ی هجران، شکسته می‌کند ما را ولی از آب پیشانی است بهتر چین پیشانی به لطف گریه کار طفل بهتر راه می‌افتد چه بهتر بیشتر از دیگران ما را بگریانی دگر فرق ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی پشیمان می‌شود آن که برای تو نمی‌میرد ” چرا عاقل کند کاری که باز آرد پشیمانی “ خبر داری که تو رفتی، به کوچه گردی افتادم به من از تو فقط هجران رسید آن هم چه هجرانی همه با دامن آتش گرفته رو به گودالند عجب شام غریبانی، عجب شام غریبانی سر پیراهن تو گریه‌ی ما را در آوردند میان این همه کشته چرا تنها تو عریانی؟ 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
از زندگیِ بی تو بیزاریم آقا دیگر بیا، خیلی گرفتاریم آقا غیر از ظهورِ تو نخواهیم از خداوند شب تا سحرهایی که بیداریم، آقا با دلبری غیر از تو که کاری نداریم در سینه تا مهرِ تو را داریم آقا با دیده‌هایی که به‌جز تو هرچه دیده! روی تو را مُشتاقِ دیداریم آقا! پیشِ طبیبِ دیگری جُز تو نرفتیم حالا که اُفتادیم و بیماریم آقا پُر مُدِّعا هستیم، اما هیچ و پوچیم از تو تُهی، از خویش سَرشاریم آقا! ما وصله‌ی ناجورِ دربارِ تو هستیم دَر چشم‌های خیسِ تو، خاریم آقا تنها زِ چشمِ مهربانت بَر می‌آید بخشیدنِ ما که گُنهکاریم آقا اِمسال هم، کرب‌وبلا روزیِ ما نیست اِمسال هم، عُقده به دِل داریم آقا 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e