#شعرختمی_مجلس_مادر #مجری #مادر
اشکای حسرت میریزه از دوتا چشمای ترم
بادله پرخون میخونم ازغم داغه مادرم
دوری تومادرمن خیلی میده من وعذاب
حس میکنم دنیا شده یکباره رو سرم خراب
دردای بی توبودنم دیگه تمومی نداره
شبانه روز داره غمت سربه سرمن میذاره
یادم نمیره واسه من مصیبت وبلا دیدی
برا بزرگ کردن من چه سختی هایی کشیدی
تونباشی و بی تو من زنده بمونم چه سودی
کاشکی به جات می مردم و تو توی این دنیا بودی
حالا تو رفتی و منم عکس تو رو هی میبوسم
انقده گریه میکنم تا پای مرگ و ببوسم
https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e