eitaa logo
احمدوحیدی
23هزار دنبال‌کننده
557 عکس
209 ویدیو
14 فایل
. احمد وحیدی هستم🧔🏻 با بیش از ده سال سابقه آموزش حضوری قراره ایــن موارد رو بصورت تخصصی بهت آموزش بدم😉 . آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 صداسازی🗣 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی،اینجام 👇 (آیدی پاسخگویی) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
می طراود ز ساحل كوثر چشمه چشمه حقيقت زمزم مانده در كار خلقتش مبهوت چشم حق بين هاجر و مريم در تمامی عالم و آدم نسل آدم نديده مانندش چه كسی مثل اوست بي همتا هست حوا كجا همانندش همه دل بست روی پيغمبر مصطفی بسته دل به ديدارش به جلال و شكوه او سوگند هست مثل خديجه رخسارش آنقدر با كرامتش دانند كه رسولش عقيله می نامد همه پنج تن كه پر بكشند يك تنه در مسير می ماند رتبه بندگی او والاست لحظه اي جز خدا نمی جويد در جواب امام خود حتی چون كه يك گفت دو نمی گويد كيست اين آسمان عزّ و شرف كيست اين بانوی وفا يارب اين چه اعجوبه ايست كز عظمت نام او را گذاشتی زينب اين همان زينت علی زينب اين همان خواهر حسين من است اُمَتُّ اللهُ و آيتُ الكبریٰ فخر كونين و عالمين من است همه دين وجود اين بانوست اوست آئينه دار زهرايم يد و بيضای او يداللهی است اوست پيغمبر خطرهايم به نبی گر رسالتم دادم به علی گر ولايتم دادم هر نبی و وصی گواه من است كه به زينب هدايتم دادم او امام هدايتی خاصّ است از ازل تا ابد به هر منظر همه دلهاست در تصرف او كربلا كوفه شام تا محشر بر سرش هفت آسمان سايه زير پايش زمين كند تعظيم ابر و باد بهار سرمستش مهر و ماه و فلك پُر از تكريم او به اندازه همه عالم قد علم مي كند برابر ظلم هركه خيزد برابر علمش هركه باشد بُوَد برادر ظلم همتش كوخ را كند آباد دولتش كاخ را كند ويران مكتب او سه ساله ای دارد كه شود پير و مرشد پيران هركجا نام كربلا باشد نام او می درخشد از محمل می شود با سر برادر خود همسفر در خطر چهل منزل گاه جای علی ولی گردد گاه گردد سپر برای يتيم گه علي وار خطبه می خواند گه شود زير تازيانه مقيم به تهجّد كه مي رود دل شب نافله افتخار او دارد چشم گريان شيعه مرهم بر ديده اشكبار او دارد تا خدا را قسم دهد به حسين همه كائنات مي گريند چون قسم دهد به نام حسن جملة ممكنات می گريند تا بگويد : به پهلوی مادر لرزه ای بر مدينه می افتد آه از آندم كه در دل محراب ياد آن زخم سينه مي افتد به گمانم هنوز در چشمش كوچه ای مانده تيره و تاريك ذات حق را قسم به او بايد تا زمان فرج شود نزديك خون سرخ حسين مي گويد: زينبا روز راز می آيد انتقام امام در راه است تك سوار حجاز می آيد ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
سحر که باد صبا بی قرار می آمد بهار طی نشده نوبهار می آمد صدای چلچله از شاخسار می آمد به باغ سبز ولا گلعزار می آمد محیط عرش چراغان ز نجم و کوکب بود چراکه فاطمه چشم انتظار زینب بود شعاع نور رخش تا ستاره بالارفت شمیم عطر خوشش سوی کوه و صحرا رفت دمی که خنده کنان روی دست مولا رفت صدای هلهله ها تا به عرش اعلا رفت لبش شکفت چو گل، دختر امیر حنین دمی که رفت در آغوش مهربان حسین مقام قرب ملک شان ذکر یارب او هزار هاجر و مریم مرید مکتب او مقام صبر کجا و مقام و منصب او نهفته سر خدا بین نام زینب او نه این که زین اب است اوکه زینت الله است به عرش نام خوشش با سلام همراه است که گفته ات که اسیری امیر هستی تو به شام و کوفه علی در غدیر هستی تو سلاله اسد الله و شیر هستی تو قیام خون خدا را سفیر هستی تو من حقیر کجا,وصف عزت تو کجا قلم کجا و بلندای مدحت تو کجا ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
امشب دلم به تاب و سرم گرم از تب است امشب که از نسیم حضوری لبالب است شمع است و شاهد است و شرابی که بر لب است شور و شگفتی است و شبی عشق مشرب است شامی که روشنایی روز است امشب است امشب شب ملیکه دادار زینب است این جلوه جلوه‌های شبی بیکرانه است این جذبه جذبه حرمی بی‌نشانه است این سجده سجده بر قدمی جاودانه است این شعله شعله نگهی عاشقانه است از هر لبی که می‌شنوی این ترانه است عالم محیط و نقطه پرگار زینب است سّری رسید و معنی ام ‌الکتاب شد نوری دمید و قبله هر آفتاب شد چشمی گشود و چشم شقایق بخواب شد زیباترین دعای علی مستجاب شد زهراست این که در دل گهواره قاب شد امشب تمام گرمی بازار زینب است بر عرش سبز دست نبی تا که جا گرفت نورش زمین و کل زمان را فرا گرفت حتی بهشت سرمه از آن خاک پا گرفت از عطر دامنش همه جا روشنا گرفت آئینه‌ای مقابل رویش خدا گرفت تصویر جلوه‌های خداوار زینب است این کیست این که سجده کند عشق در برش این کیست این که سینه درند در برابرش این کیست این که از جلوات مطهرش عالم نبود غیر غباری ز محضرش فرموده است از برکاتش برادرش آئینه‌دار حیدر کرار زینب است تا کوچه‌اش قبیله لیلا ادامه داشت تا خانه‌اش گدایی عیسی ادامه داشت در چشم او تلاطم دریا ادامه داشت بر قامتش قیامت مولا ادامه داشت زینب نبود حضرت زهر ادامه داشت خاتون خانه‌دار دو دلدار زینب است سرچشمه‌های پرطپش کوهسار از اوست دریا از اوست جذبه هر آبشار از اوست تیغ کلام فاطمی‌اش آب دار از اوست تفسیر آیه‌های غم و انتظار از اوست آری تمام هیمنه ذوالفقار از اوست از کربلا بپرس علمدار زینب است سوگند بر شکوه دل مرتضایی‌اش بر جلوه‌های حیدری‌اش مجتبایی‌اش سوگند بر تقدس کرب و بلایی‌اش بر ریشه‌های چادر سبز خدایی‌اش سوگند بر نماز شب کبریایی‌اش تا روز حشر کعبه ایثار زینب است شمس حجاب گنبد دوار زینب است بدر سپهر عصمت و ایثار زینب است محبوبه حبیه دادار زینب است مسطوره سلاله اطهار زینب است اذن دخول در حرم یار زینب است منصوره نرفته سر دار زینب است نون و قلم نبی است و ما یسطرون حسین طاق فلک علی است به عالم ستون حسین خلقت تمام حضرت زهراست خون حسین هستی تمام ظاهر و مافی البطون حسین با یک قیامت است هم الغالبون حسین در این قیام نقطه پرگار زینب است سردار سرسپرده جولان عشق کیست؟ تنها امیر فاتح میدان عشق کیست؟ عشق است حسین و گوش به فرمان عشق کیست؟ روح دمیده در تن بی‌جان عشق کیست؟ علامه مفسر قرآن عشق کیست؟ تفسیر آیه‌ها همه اسرار زینب است ققنوس وهم از پی او در توهم است فانوس وصف در صفت وصف او گم است قاموس اقتدار و وقار و تلاطم است پابوس او تمامی افلاک و انجم است کابوس شام و دولت نامرد مردم است بر فرق ظلم تیغ شرر بار زینب است پیداترین ستاره دیبای خلقت است زیباترین سروده لب‌های خلقت است زهراترین زهره زهرای خلقت است لیلاترین لیلی لیلای خلقت است شیواترین سئوال معمای خلقت است گنجینه جزیره اسرار زینب است ذرات و کائنات همه مرده یا خموش در احتجاج بود زنی یک علم به دوش قلب جهان به عمق زمین غرق جنب و جوش آتشفشان قهر خداوند در خروش هوهوی ذوالفقار علی می‌رسد به گوش این رعد و برق نیست که انگار زینب است خورشید روی قله نی آشکار شد کوچکترین ستاره سر شیرخوار شد ناموس حق به ناقه عریان سوار شد هشتاد و چهار خسته به هم هم‌قطار شد زیباترین ستاره دنباله‌دار شد در این مسیر نور جلودار زینب است چشم ستاره در به در جستجوی ماه بر روی نیزه دیده زینب گرفت راه مبهوت می‌نمود به سرنیزه‌ای نگاه آتش کشید شعله ز دل تا کشید آه کای جان پناه زینب و اطفال بی‌پناه راحت بخواب چونکه پرستار زینب است پشتش شکست بس که بر او آسمان گریست حتی به حال و روز دلش کاروان گریست از خنده‌های حرمله و ساربان گریست بر گیسوان شعله ور کودکان گریست از ضربه‌های دم به دم خیزران گریست بر خیل اشک قافله سالار زینب است آن شانه صبور صبوری زما ربود آن قامت غیور قیامت بپا نمود آن شیرزن حماسه عباس را سرود با دست خویش بیرق کرب و بلا گشود بر بال‌های زخمی‌اش ای وای جا نبود غم را بگو بیا که خریدار زینب است زینب اگر نبود اثر از کربلا نبود شیرازه‌ای برای کتاب خدا نبود زینب اگر نبود علم حق به پا نبود این خیمه‌ها و پرچم و رخت عزا نبود یک یا حسین بر لب ما و شما نبود در کار عشق گرمی بازار زینب است با این که قد خمیده‌ام و داغ دیده‌ام فتح الفتوح کرده‌ام هرجا رسیده‌ام گر نیش کعب نی به وجودم خریده‌ام گر طعم تازیانه چو مادر چشیده‌ام چون کوه ایستاده‌ام ای سر بریده‌ام در اوج اقتدار جهاندار زینب است زینب کجا و خنده اشرار یا حسین زینب کجا و کوچه و بازار یا حسین زینب کجا و مجلس اغیار یا حسین زینب کجا و این همه آزار یا حسین زینب کجا و طشت و سر یار یا حسین در پنجه‌های بغض گرفتار زینب است
از نای من به ناله چو افتاد نای نی عالم شنید از پس آن های‌های نی تو بر فراز نیزه و من در قفای نی آنقدر سنگ خورده‌ام از لابه‌لای نی تا اینکه یافتم سرت از رد پای نی هجران توست آتش و نیزار زینب است قرآن بخوان که حفظ شود آبروی تو رنگین شده است ساقه نی از گلوی تو در حسرتم که نیزه کند شانه موی تو ای منتهای آرزویم گفت‌وگوی تو ای نازنین بناز خریدار زینب است ✍️: 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم غزل‌رباعی ای آن که کاروبار تو مشکل‌گشایی است در آستان لطف تو کارم گدایی است از بس که مهربان و رئوفی برای تو فرقی نکرده است که زائر کجایی است دیدیم در نگاه بلند کبوتران در این حریم اوج اسارت، رهایی است ما صاف‌و‌ساده در طلب دیدن توایم مارا قبول کن، دل ما روستایی است دل‌های عاشقان بلادیده‌ی تو را از هرچه غیر دوست امید جدایی است ما از عدم به عشق تو رفتیم تا وجود پیش از الست قدمت این آشنایی است تنها نه این که حج فقیرانی ای امام هرکس که زائر تو شود کربلایی است با دست خالی آمدم و دست پُر شدم سهم من از زیارت تو این رباعی است؛ دل خسته و روسیاه، با بار گناه افتاده دلم به راه، با بار گناه «چون ذره پِیِ کسب فروغ از خورشید رفتم به پناه شاه، با بار گناه» https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
چشم خود را باز کردم ابتدا گفتم: حسین با زبانِ اشک‌های بی صدا گفتم: حسین یاد تو مُهر قبولیِ نمازم بوده است در قنوتِ خویش قبل از ربنا گفتم: حسین در مناجات نمی‌دانم چه شد خواستم بر لب بَرم نام خدا، گفتم: حسین ماند هَل مِنْ ناصِرت بی پاسخ اما بارها آمد از کرب و بلا "لبیک" تا گفتم: حسین نام زهرا را شنیدم هرکجا گفتم: علی نام زینب را شنیدم هرکجا گفتم: حسین کلُ اَرضٍ کربلا، من تازه می‌فهمم چرا در خراسان، در نجف، در سامرا گفتم: حسین عاشقی گفت: آنچه می‌خواهد دل تنگت بگو... با دلی غمبار گفتم: کربلا؛ گفتم' حسین... 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
به نبي ثمر به علي پسر زده رو بشر به گداي تو بدهم ضرر نروم اگر سر هرگذر به هواي تو دل و دلبري سر و سروري ز همه نظر خود مادري نه فقط بشر كه ملائكه شده گرم مدح و ثناي تو تو حسيني و حسني دگر نرسد به حسن تو صد قمر چه ملاحتي چه نجابتي همه محو و مات لقاي تو شده هر كسي به تو مبتلا سر و جان كند به رهت فدا كه تو باقري و تو صادقي شده حق رضا به رضاي تو توئي هادي و تو هدايتي توئي حسن كل به روايتي پدرت به دور تو گشته و پدرم گداي عطاي تو نظري به اين دل مضطرم غم خود بگو به كجا برم به که رو زند به که رو کند سگ بینوای سرای تو متحيرم چه بخوانمت،نه توئي خدا نه از او جدا به فداي تو سر و جان من سر و جان من به فداي تو منم آن كه دل به تو داده ام نگران آن همه باده ام بده باده تا ز محبتت نشوم جدا به دعاي تو... 👉 https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای آرزوی عشق، تمنا کنم تو را در شاه بیت عاطفه انشا کنم تورا پرسند اگر تجلی حسن تو را ز من با آفتاب و آینه معنا کنم تورا تو راز سر به مهری و در سجده از خدا خواهم به آه و ندبه که افشا کنم تو را وقتی اسیر غربت دنیایی خودم در کنج دل بگردم و پیدا کنم تو را شرمنده ام که در اثر روسیاهیم خیمه نشین خلوت صحرا کنم تورا (این دیده نیست قابل دیدار روی تو چشمی دگر بده که تماشا کنم تورا) تا مست فیضتان شوم و مستفیض لطف دعوت به جشن (بزم) زینب کبری کنم تو را روشن ز نور عصمت او عالمین شد تفسیر شادی و غم زینب حسین شد حیدر که بوده زینت هستی عبادتش زینب ز عرش آمده گردیده زینتش زینب، چه زینبی؟ که شده در طفولیت آغوش پنج حجت حق مهد عصمتش زینب، چه زینبی؟ ز همان خردسالگی خواندند صابرین، جبل استقامتش جبریل خاکبوس اتاق جلالتش روح القدس ملازم روح قداستش جایی برای عالم دیگر نمانده است آنجا که هست زینب و علم و فقاهتش هرجا سخن به یاد حسین است لاجرم آید کلام زینب و عشق و محبتش چشمی به سمت سایه ی او هم نرفته است سوگند میخورم به حیا و نجابتش زیبا سروده شاعر دلداده ای که گفت: (زینب عفیفه ای است که در راه عفتش) (عباس می دهد نخ معجر نمی دهد) یک لحظه چادر شرف از سر نمی دهد جز مصطفی که نام علی بی وضو نگفت تفسیر نام او احدی مو به مو نگفت تفصیل شان زینب کبری نگفتنی است چون عارفی که قصه رازِمگو نگفت از چهار سالگی غم زینب شروع شد دنیا به جز حدیث جدایی به او نگفت می خواست از حکایت محسن کند سوال آمد میان حنجره بغض گلو نگفت مادر! دلیل روی کبودت چه بوده است؟ هر قدر کرد دخترکش پرس و جو، نگفت مادر دلش گرفت و زبان باز کرد و گفت: (می زد مرا مغیره و یک تن به او نگفت) (زن را کسی مقابل شوهر نمی زند) (مادر کسی مقابل دختر نمی زند) وقتی سخن ز گرمی فردای محشر است زینب به فرق فاطمیون سایه گستر است او ابر رحمت است به دریای کربلا ماییم قطره ای که به دریا شناور است در ماجرای زندگی زینب و حسین یک روح عاشقانه ولی در دو پیکر است رحمت به روح شاعر دلخسته ای که گفت: ابیات ناب را که چنان درّ و گوهر است (احکام ارث در همه جا چون بیان شود سهمی ز خواهر است و دو سهم از برادر است این امتیاز در خور زینب بود که او میراث عشق را به برادر برابر است) جان ها فدای زینب و قلب صبور او از صبر و از غریبی او دیده ها تر است زینب چه دید روز دهم بین قتلگاه کز گفتن و شنیدن آن قلب، مضطر است آن حنجری که بوسه بر آن داد مصطفی حالا نشان بوسه شمشیر و خنجر است آن سینه ای که مخزن اسرار عشق بود دردا که زیر چکمه شمر ستمگر است ( "والشمرُ جالسُُ" نفس مادرش گرفت) (سر را برید و روبروی خواهرش گرفت) ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
هر کس برای توبه مصمم نمی‌شود با صد هزار موعظه آدم نمی‌شود امروز اگر که فرصت توبه هدر دهیم فردا همین مجال فراهم نمی‌شود طاعات ما و حلقۀ پیوند با خدا خالص نبوده است که محکم نمی‌شود نامردی است بندگی لحظه‌ای ما شوق گناه و نافله با هم نمی‌شود باید برای خشکی چشم التماس کرد این چاه خشک یک شبه زمزم نمی‌شود ساکت نباش، حرف بزن با خدا، بگو: من‌ آمدم کنار تو باشم، نمی‌شود؟ شآید که از نگاه تو افتاده‌ام دگر وقتی دلم، شکسته و محرم نمی‌شود در بین خوب‌ها منِ آلوده هم بخر چیزی که از کریمی تو کم نمی‌شود حلوا نخواستم، تو خودت را به من بده حلوا برای غم زده مرهم نمی‌شود جای بهشت، کرب و بلا روزی‌ام کنید بی کربلا بهشت، مجسم نمی‌شود هرکس که‌ آمده قدمی سمت کربلا شرمندۀ رسول مکرم نمی‌شود نان علی و فاطمه را سائلی که خورد دیگر مقابل احدی خم نمی‌شود ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
هرچند، نامِ نیک، فراوان شنیده‌ایم نامی، به باشکوهیِ زینب، ندیده‌ایم ارث از دلِ شجاع تو برده‌ست، یا علی! نامش گره به نام تو خورده‌ست، یا علی! پیوندِ عقل روشن و بیداری دل است شاگردیِ تو کرده، که استادِ کامل است قانونِ عقل و عشقِ جهان را به هم زند وقتی عقیلة‌العرب از عشق دم زند زینب به بند، بندگی یار می‌کند گیراست زلف یار و گرفتار می‌کند از چشم یار، قامت دلدار، دیدنی‌ست نام حسین، از لب زینب شنیدنی‌ست آن شیرزن که زینت شیر خدا شود باید امیر قافلۀ کربلا شود در پایمردی از همۀ مردها سر است کوثردلی که در رگ او خون حیدر است... زن دیده‌اید در سخنش، برقِ ذوالفقار؟ دربند و سربلند، اسیر و امیروار... زن دیده‌اید اسوۀ هر مرد و زن شود؟ زن دیده‌اید مثل علی بت‌شکن شود؟ غیر از جمال، در دل خون و بلا ندید جز شوق یار، در عطش کربلا ندید شد پیش حق، دلیلِ مباهات اهل‌بیت وقتی که نور چشم علی گفت: «ما رَاَیت» با «ما رَاَیت»، بندگی‌اش را تمام کرد حمدی نشسته خواند و دو عالم قیام کرد... «از هرچه بگذری، سخن دوست خوشتر است» این دخترت، علی! چه‌قَدَر، شکل مادر است! هر بار، تا صدا زده‌ای نام زینبت انگار نام دیگر زهراست، بر لبت آن زهره‌ای که چادر زهراست بر سرش ناموس کبریاست، شبستانِ معجرش باغ حیاست؛ کوچ بیابانی‌اش مبین فخرُالنّساست؛ بی‌سر و سامانی‌اش مبین... بانوی صبر! صبر سواران سر آمده آه از نهاد مردم عالم، برآمده... «اَمَّن یُجیب» را تو بخوان، بانوی دمشق! ای مُضطری که پیش تو شد سربریده، عشق... بانو! دعا کن آن مه پنهان عیان شود روشن زمین، به جلوۀ صاحب‌زمان شود ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
السلام ای ملیکه ی دنیا السلام ای شفیعه ی عقبی السلام ای زلال تر از اشک السلام ای مطهر والا نوه ی دختری پیغمبر نور چشمان سید بطحا مثل آیینه ی تمام نما روی تو شد خدیجه در زهرا خوش به حال علی که گردیده... ...نام پاک تو زینت بابا صد هزاران فرشته می خواهد تا کشد ناز دختر مولا بال جبریل بالش سر تو سایه بان تو قامت طوبی دور گهواره ات چه می بینم لشگری صف کشیده از حورا همه در نوبت اند تا گیرند بوسه از خاک زیر پای شما قدری آهسته وحی نازل شد بر وجود مقدس طاها کلیات کلام حق گردد بی کم و بیش این چنین معنا واجب الاحترام شد زینب دختر ارشد کنیز خدا هرکه گِرید برای این دختر اجر آن می شود معادل با... ...گریه بر غربت امام حسن گریه بر داغ سیدالشهدا مادر عشق دختر حیدر لب کنم باز بهر مدح و ثنا در طریق تو مست باید شد از طهوران باده ی اِلآ هر دلی شد دخیل کوی تو در قیامت نمی شود رسوا ما گدایان بین راه توایم علیا حضرتا تصدقنا کرم ِتوست ورنه کاسه ما به خدا نیست مستحق عطا من چه گویم که آیه ی قرآن ز کراماتتان بود گویا قرص نان تو می کند نازل هل اتی بر سرای آل کسا چه سحرها نماز شب خواندم تا که شاید تو را کنم پیدا همه شب های تو مسیحه ی عشق می دهد بوی لیلةُالمحیا در قنوت تهجدت دیدم رتبه های «مقام محمودا » در رکوع تو جلوه های خضوع سجده ات مست ربی الاعلی در نماز شبت چه ها می دید که حسین گفت التماس دعا نفحات مقدست بانو زنده سازد دو صد مسیحا را شصت و نه بار ذکر یا زینب رمز توحید را کند افشا هرکه آواره ی حسینت شد در حریم تو می کند ماوا خاطرت را ز بس خدا می خواست با حسین آفرید قلب تو را السلام ای شریکه الارباب فانیا للحسین سر تا پا تا که مهر تو در دلم باشد سایه ی عشق؛ بر سرم بادا دستگردان شدی میان حرم تا رسیدی به دامن لیلا کُشتی ارباب عشق بازان را ناز دار خدا دودیده گشا بین هر تار معجرت بینم آیه ی کاملی ز حجب و حیا چادرت محترم تر از کعبه صورتت در حجاب بی همتا در چهل سال گفته همسایه که ندیده است سایه ات حتی کسب فیض از تو کرده ام ِبنین تا که گردیده مادر سقا آمدی تا که پُر کنی جای مادرت را میان بیت ولا آمدی و چه زود می پیچد بین خانه صدای «وا اُمّا» کاش این جا تمام می شد کار تازه آغاز می شود غمها دومین داغ داغ محراب است فرق منشق و ناله ی ابتا سومین غربتت به یک تشت است لب خونین و ذکر واحسنا مادر درد السلام علیک صاحب هر مصیبت عظما جبرییل دلم خبر داده می شوی از حبیب خود تو جدا چه می آید سرت خدا داند الامان الامان ز عاشورا بین گودال بنگری زینب یک گلویی که گشته منحورا ناله هایی ضعیف می آید گوییا در میان هلهله ها هاله ی نور گوشه ی مقتل ناله های غریب واغوثا مادرت بود و دور تا دورش آسیه، مریم، هاجر و حوا ناله می زد حسین را کشتند با لب تشنه بر لب دریا یک سوالی برای من مانده بی جواب ای عقیله ی دنیا تو چه دیدی کسی نمی داند که زدی ناله آه «یا جدا» از چه بر جد خود نشان دادی تن بی سر دو بار با هذا این حسینت مرمل بدما گشته جسمش مقطع الاعضا مو کنان سوی خیمه گاه مرو بهر بوسیدن گلو بازآ سر خود را بلند کن بنگر روی نیزه سری رود بالا کاش دشمن دگر حیا می کرد ختم می شد مصیبتت اینجا بوی جسم حسین می آید ازچهل نعل تازه در صحرا بعد از آن شد رسالتت آغاز ای علمدار صبر روح وفا تویی آن اولین ولی فقیه در زمان امام کرب و بلا این قصیده دگر کنم کوتاه با تمام قصور ای والا دامنت را به گریه می گیرم تا نمایی برات ما امضا نذر کردم اگر رسیدم من زنده در آن حریم و صحن و سرا هر قدم نام تو فقط ببرم تا کنم در حرم به پا غوغا در شب عید خواهشی دارم می پذیری ز نوکرت آیا؟ آبرودار بر گل نرگس بنما تو سفارش ما را از حبیبم بخواه برگردد از سفر آن امام خوبی ها با تمام وجود می گویم اعتقادم میان لوح قضا کافر عشقم و خراب خراب عاشق زینبم به اذن شما ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
خانۀ فاطمه آن روز تماشایی بود که فضا جلوه‌گر از آیت زیبایی بود در بهاری که نسیمش نفس جبریل است گل ناز دگری رو به شکوفایی بود خانه‌ای را که خدا جلوهٔ عصمت بخشید در و دیوار پر از نقش شکیبایی بود تا بیایند به تبریک محمد؛ جبریل، با ملائک همه در حال صف‌آرایی بود به خدا، چشم خدا دست خدا وجه خدا ز جگر گوشهٔ خود گرم پذیرایی بود تا که قنداقهٔ او را به بر آورد حسن حالتی رفت در آنجا که تماشایی بود ساکت از گریه نشد تا که حسینش نگرفت این دو را چون که ز آغاز شناسایی بود دختری داشت در آغوشِ محبت، زهرا که سراپا همه آیینهٔ زیبایی بود دختری داشت سراپای همانند علی زینبی داشت که ذاتش همه زهرایی بود... به علمداری صحرای بلا کرد قیام رهبر قافلۀ عشق به تنهایی بود... ✍: مرحوم https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
شراب خانه و میز قمار می خواهد بنی امیّه حمار و خمار می خواهد بنی امیه فقط مردمان بی طرفی به بی تفاوتی روزگار می خواهد بنی امیّه فقط شیعیان نادانی فریب خورده و بی اختیار می خواهد بنی امیّه علی را میانه‌ی میدان بدون دُلدل و بی ذوالفقار می خواهد بنی امیّه امام جماعتی اهلِ نماز و روزه ولی بی بخار می خواهد بنی امیّه امام و رئیس جامعه را عبا به دوش ولی تاجدار می خواهد بنی امیّه سیاستمدار بی خطری که با یزید بیاید کنار می خواهد فریب کار و ندانم بکار و سازش کار از این قبیل سیاستمدار می خواهد بنی امیّه فقط آن شریح قاضی را که وقت فتنه بیاید به کار می خواهد بنی امیّه أبا شهوت و أبا شکمی نزول خواره و بی بند و بار می خواهد که هرچه می کشد اسلام از منیّت ماست حسین جان به کف و جان نثار می خواهد که هرچه می کشد اسلام از جهالت ماست علی بصیرت عمّاروار می خواهد کسی که ماه بنی هاشم است سقّایش حضور در وسط کارزار می خواهد کسی که ماه بنی هاشم است سربندش سپاه حرمله را تار و مار می خواهد کسی که ماه بنی هاشم است مهتابش لبان تشنه، دل بی قرار می خوهد "در انتظار نشستی، در انتظار بایست" هنوز حضرت معشوق، یار می خواهد ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
شیعیان حیدریم و خاک پای زینبیم با نگاه لطف زهرا مبتلای زینبیم برکت یک عمر گریه بر برادرهای او لطف فرمودند و حالا ما گدای زینبیم کربلا از ابتدا تا انتها میدان اوست از محرم تا صفر غرق عزای زینبیم در نماز وتر دست گریه کن ها را گرفت ما حسینی گشته از فیض دعای زینبیم رازق چشم تر عشاق تنها زینب است اشک اگر داریم مرهون عطای زینبیم از نجف تا کربلا هر سال جمع زائران میهمان سفرۀ صحن و سرای زینبیم روز محشر لحظۀ یوم یفر من اخیه با نشان سینه زن تحت لوای زینبیم هر مدافع تا زمین افتاد با خونش نوشت تا نفس در سینه ها باقیست پای زینبیم کثرت ایرانیان لشگرش معلوم کرد بیش از هر قوم دیگر ما فدای زینبیم او اسارت رفت تا دین خدا احیا شود ما مسلمانان رنج و غصه های زینبیم تازیانه خورد اما چادرش را پس گرفت تا ابد حیران این حجب و حیای زینبیم ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
گفتم از کوه بگویم قدمم می‌لرزد از تو دم می‌زنم اما قلمم می‌لرزد هیبت نام تو یک عمر تکانم داده‌ست رسم مردانگی‌ات راه نشانم داده‌ست پی نبردیم به یکتایی نامت زینب کار ما نیست شناسایی نامت زینب من در ادراک شکوه تو سرم می‌سوزد جبرئیلم همۀ بال و پرم می‌سوزد من در اعماق خیالم... چه بگویم از تو من در این مرحله لالم چه بگویم از تو چه بگویم؟! به خدا از تو سرودن سخت است هم علی بودن و هم فاطمه بودن سخت است چه بگویم که خداوند روایتگر توست تار و پود همه افلاک نخ معجر توست روبروی تو که قرآن خدا وا می‌شد لب آیات به تفسیر شما وا می‌شد آمدی شمس و قمر پیش تو سوسو بزنند تا که مردان جهان پیش تو زانو بزنند چشم وا کردی و دنیای علی زیبا شد باز تکرار همان سورۀ «اَعطینا» شد عشق عالم به تو از شوق مکرر می‌گفت به گمانم به تو آرام پیمبر می‌گفت: بی‌تو دنیای من از شور و شرر خالی بود جای تو زیر عبایم چقدر خالی بود ✍: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
سلام‌الله‌علیها بند1️⃣ ای بهترین خواهر دنیا نمک سفره‌ ی زهرا ای قرار حسنین و زینت خونه‌ی مولا همتای تو هیچکس ندیده توی عالم تو وصف تو واللهه که میمونه آدم یک قطره از دریای بیکرانه بوده در شأن تو هر چی که تا حالا شنیدم یا زینب عقیلة‌ العربی یا زینب تو هاشمی نسبی یا زینب نشستم اول صف قربونی اگه که میطلبی یا زینب عقیلة العرب بند2️⃣ ای وارث کلام حیدر امتداد نام حیدر نور در حجاب زهرا تیغ در نیام حیدر از لطف تو خیلی به نوکرا رسیده بنده توی راه تو به خدا رسیده به دنیامون از نور چادر سیاهت راه و رسم دینداری و حیا رسیده یا زینب عزیز فاطمه ای الگوی نجابت همه‌ ای در ‌وصفت همین یه جمله بسه عالمه‌ ی بی معلمه‌ ای یا زینب عقیلة العرب بند3️⃣ ای مطلع قصیده‌ ی عشق مبداء عقیده‌ ی عشق امشب از گهواره‌ ی تو سر زده سپیده‌ ی عشق دانشگاه ایثار تو سراسریه کوه صبر تو ارثیه‌ ی مادریه شهرت داره همراهیِ حسین و زینب دنیا محو این خواهر و برادریه یا زینب مظهر نور خدا یا زینب منشأ مهر و وفا اونکه حبتو‌ داره تو دلش کوه سنگیه که داره طلا یا زینب عقیلة العرب شعر و سبک: ⛔️کپی بدون ذکر منبع جایز نیست⛔️ تلگرام: 🆔: https://t.me/tekyenokari ایتا: 🆔: https://eitaa.com/tekyenokari روبیکا: 🆔: http://Rubika.ir/tekyenokari اینستاگرام: 🆔: https://instagram.com/tekyenokari
چون در طواف عاشقی بال‌وپر آوردی پروانه‌وار از پیله‌ی غم سر برآوردی ققنوس‌وش از لابه‌لای شعله‌های نفس با تکیه بر آرامش و ایمان زر آوردی چون چشم‌گفتن‌ از دهان تو نمی‌افتاد نقش رضایت بر لب پیغمبر آوردی هرجا علم را روی دوش خود مکان دادی در یاری دین خدا یک‌لشکر آوردی با شمّه‌ای از سوره‌ی اعجاز چشمانت یک‌قوم را در زمره‌ی ایمان درآوردی روزی که چشم شهر روشن از حضورت شد با خود بشارت‌های فتح خیبر آوردی هروقت که در عرش مهمان خدا بودی از باغ جنت میوه‌های نوبر آوردی در زخم‌های موته و در مسجد و در عشق از هر طریقی اقتدا بر حیدر آوردی ای خمره‌ی سربسته‌ی ناب چهل‌ساله در ساغر خود جرعه‌جرعه کوثر آوردی وقت شفاعت دست تو خالی نمی‌ماند وقتی دودست خویش را تا محشر آوردی ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
عروسک‌هاش هست و دخترش نیست اتاق و جانماز مادرش نیست چه حالی دارد آن ملت که هرروز ببیند پاره‌ای از پیکرش نیست ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
ای از ازل ز برکه و باران رحیم تر وی تا ابد ز خیل کریمان کریم تر شرح جمال تو نفحاتی ست نو به نو احسان تو زخلقت انسان قدیم تر دنیا کنار روضه تو از بهشت سر جنت بدون تو ز جهنم جهیم تر بعد از علی، کمال وقار و تمام صبر بعد از پیمبر از همه خُلقت عظیم تر آقاي مادري!که بود عرش خاکيت بر خاک بي نشانه زهرا مقيم تر سهم تو بود خون دل و طعنه سالها بیش از تو کیست در غم حیدر سهیم تر با اينکه درد خویش نگفتي به کس ولي از این سکوت تلخ چه لفظی کليم تر صبر تو بود سرّ قوام و دوام دین صلح تو بود سهم جهادی عظیم ✍️: https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
⬛️ 🔺بهشت رفتن اگر مایلی ز باب نجات 🔻فرست بهر حسین شاه کربلا صلوات 🔻رخسار شهید کربلا را صلوات 🔺سالار قیام نینوا را صلوات 🔻جان ها به فدای نام والای حسین 🔺آن نور دو چشم مصطفی را صلوات ☑️((السلام‌علیک‌یااباعبدالله)) ☑️ ▪️فلک از کف ربودی پدرم را ◾️ شرار غم زدی تو پیکرم را ▪️قرارم را فلک برده ز دستم ◾️به هجران تو ای بابا نشستم ▪️چو شمعی سوزم و سازم هماره ◾️ندارم از فراقت راه چاره ▪️عزیز جان من بابا کجایی ◾️چرا کردی زما بابا جدایی ▪️مرا با خون دل تو پروری ◾️ برایم رنج و زحمت ها کشیدی ▪️نخواهی رفت از این قلب زارم ◾️خدا داند زداغت داغدارم ▪️ دعای خیر کن بابا برایم ◾️که هم درمانده ام هم بی قرارم ▪️پدرجان سینه ای بی تاب دارم ◾️به یادت دیدهٔ پر آب دارم ▪️بیا بار دیگر در خانه بابا ◾️دلی از غصه چون خوناب دارم ⬅️حرف دل دختراشو امروز برات بخونم بگو بابا... ز آن نالم که بابا در برم نیست صفا و سایهٔ او بر سرم نیست یادش بخیر روزایی که بابا داشتم،سایه بابا بالا سرم بود، ای عزیز بابا... مرا گر دولت عالم ببخشند برابر با نگاه پدرم نیست ⏪همه عالم باشند اما تو نیستی بابا، دلم تنگه،ای بابا... آخ چرا از من جدای جون بابا ز تو نایدصدای جون بابا بابا... گره افتاده در کارم پس از تو بگو با من کجای جون بابا ⬅️همیشه هر وقت سختی داشتم کنارت نشستم، دلخوشیم بود بابا دارم، ای بابا بابا.. ببین بی تو دلم را غم گرفته به درد ما دوایی جون بابا آخ منو این جای خالی وامصیبت چنین آشفته حالی وامصیبت چه باید کرد و با داغ تو بابا بگو با من کجای جون بابا ⬅️ بگم آی مردم دستتون درد نکنه، همه اومدین بدن نازنین بابا را غسل دادین، تشریح کردین، وقتی بدن بابا رو میبردن یکی بلند صدا می‌زد به عزت و شرف لا اله الا الله، آی مردم بلند بگید لا اله الا الله، همه پشت سر جنازه بابا می گفتن لا اله الا الله اما می خوام یه جمله بگم نالشو بزنیُ اشک بریزی برا غربت امیرالمومنین، می خوام بگم ای کاش این جمعیت می اومدن کوفه، شام غریبان امیرالمومنین، اون دل شبی که علی را تشییع کردند کسی نگفت بلند بگو لا اله الا الله امیرالمومنین غریبه امیرالمومنین مظلومه امروز برای غربت علی گریه کن، امروز برای غربت علی ناله بزن، ⬅️⬅️ بمیرم صدا زد حسنم بابا حسینم بابا، نیمه شب غسلم بدین نیمه شبب کفن کنید، نیمه شب تشییع کنید، کدوم بابایی رو سراغ دارین که نیمه شب غسل بِدن، نیمه شب کفن کنند، میگه دیدم امیرالمومنین رو دارن غسل میدن، ابی عبدالله آب میریزه، امام حسن بدن بابا رو غسل میده ( حیدر غریب براش گریه کن اموات فیض ببرن روح این پدر سر سفره امیرالمومنین مهمان باشه ) یه وقت دیدن امیرالمومنین به اذن خدا خودش داره شونه به شونه میشه، همه برا علی گریه میکردن اما دیدن یه خانمی گوشه ای ایستاده اشک میریزه، هی زیر لب میگه بابا بابا بابا بابا ( دختر بابا رو خیر دوست داره مخصوصا که باباش غریب باشه مخصوصا اگه بابامش مظلوم باشه... هی زیر لب میگفت.... بابای خوبم بابای مظلومم ⬅️ بابای خوب و مهربون ⬅️حرفامو از چشام بخون ⬅️من التماست می کنم ⬅️یه شب دیگه پیشم بمون2 اما بدن علی رو شبانه غسل دادن، شبانه کفن کردن، شبانه تشییع کردن، ⬅️می خوام بگم یا امیر المومنین آقاجان، قربون غربتت برم علی جان بدن شما رو توی پنج جامه کفن کردن، تو تابوت گذاشتن، جلوی تابوت میکائیل گرفت، جبرئیل گرفت، عقب تابوت ابی عبدالله امام حسن گرفتن، آقا جان اگه نیمه شبم بود، شما را تشریح کردن... اما آی حسینیا... میخوای دلتو ببرم کربلا نالشو بزنی.. آی کربلائیا بمیرم برا اون بدنی که... رو خاک گرم کربلا تشییع کردند.. اما تشییع جنازه اش ویژه بود... ده نفر نعل تازه زدن به اسب ها.. رو بدن نازنین ابی عبدالله تاختند الهی نبینی داغ برادرتو،... الهی سایه داداشت بالا سرت باشه... مگه میشه خواهر بدن برادرشو نشناسه..... یه خواهر دل سوختهای اومد گودی قتلگاه... این شمشیر شکسته ها روکنار زد... نیزه شکسته هارو کنار زد... هی میگفت... ▪️ گلی گم کرده ام میجویم او را ▪️ به هر گل میرسم میبویم اورا ▪️گل من یک نشانی در بدن داشت ▪️یکی پیراهن کهنه به تن داشت 🔺 حسینم به کجایی 🔻 که مُردم زجدایی هر چقدر ارادت داری به ابی عبدالله ع صدای نالتو بلند کن سه مرتبه ناله بزن یا حسین..... https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 جلسه 15 آموزش قرآن📖 . 📢این آموزش بر اساس خط عثمان طه می باشد. . 🔙پست آموزشی قبلی رو اینجا ببینید https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
◾روضه مراسم ◾ غم مرگِ پدر کوچک غمی نیست جگر میسوزد و درد کمی نیست پدر زیبا گُل باغ وجود است که بی او زندگی جز ماتمی نیست بیا بابا که با یادت غمینم چگونه جای خالیتو ببینم آی دلم تنگه با این حالِ خسته کنارِ قبر تو دختر نشسته دلم تنگه ب یاد خاطراتت ب یاد پیکر بیمار و خسته دلم تنگه برای خنده هایت ب یاد قامت از غم شکسته دلم تنگه برای رنج هایت برای دستهای پینه بسته ◾خانواده ی محترم....... داغ بابا دیدین ، خدا صبرتون بده، ب والله خیلی سخته هر موقع دلتون از زمانه میگرفت میگفتید هنوز بابا داریم ، تاج سر داریم، چند روزه ک روی بابا رو ندیدین ، چند روزه ک چراغ خونه خاموش شده، عزیزان داغدیده میدونم دلی غمدیده دارین نمیخوام نمک رو زخمتون بپاشم، ولی باید بگم پدر ستون خانه و روشنایی خانه ست ، پدر پشت و پناه و تکیه گاه دختره، اما اگر داغ دیدین فامیل اومدن ، دوستان و همسایه گان اومدن تسلیت و سرسلامتی دادن ، تنهاتون نذاشتم، اما بمیرم برا یتیمان حسین، آخه تو کربلا کسی نبود با عزیزان حسین همدردی کنه ، بمیرم هر وقت که میگفتن بابامونو میخوایم با ضرب تازیانه و سیلی جوابشونو دادن، شما رو فامیل با ناز و نوازش از بدن بابا جدا کردن اما بمیرم برای یتیم امام حسین با ضرب سیلی و تازیانه از بدن بابا جدا کردن ، بخدا داغ بابا آتیش میزنه قلب آدمو، اما برا دختر داغ بابا سخت تره ، همه ی وجود ی دختر باباشه، الهی بمیرم برا غربتت حسین جان، بخدا خیلی سخته یه دختر بدن پاره پاره باباشو ببینه ، بخدا خیلی سخته ی دختر بدن بی سر باباشو ببینه ، ی جایی هم تو خرابه ی شام بی بی رقیه ی سه ساله هی بهونه ی بابا رو میکرد، هر کاری کردن این دختر آروم نشد ، اینقدر گریه کرد تا سربریده ی بابا شو براش آوردن ، با دستهای کوچیکش این سر و ب سینه گذاشت شروع کرد ب درد و دل کردن😭😭😭 هدیه ب روح اموات جمع حاضر الخصوص این پدر عزیز مجلس ب نام مرحوم مغفور....... فاتحه مع الصوات https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
591.4K
دشتی جدید خاکسپاری پدر دلم گردیده گِردابِ غم و درد امان از دستِ این دنیای نامرد پدر رفته زِ دستم داد و بیداد کنم از خاطراتش دائماً یاد عجب رسمی تو داری ای زمونه ببین اشک منو آهِ شبونه رضا بودم دو چشمونم شود کور ولی بابا نمیرفت خانه ی کور بنالم از فراقت در دلِ شب غم دنیا به جونم شد لبالب ببارد دیده چون ابر بهاری منو داغ تو چشم انتظاری قسم‌ بر نامِ تو تا هست دنیا فراموشت نخواهم کرد بابا به امیدی که بابا از در آیه که فکرش پا به پایم‌همچو سایه https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e