eitaa logo
آقای اجرا | سید احمد وحیدی
28.5هزار دنبال‌کننده
652 عکس
260 ویدیو
28 فایل
🙋سیداحمدوحیدی هستم (قاری،مداح،مجری) قراره این موارد رو خیلی ساده بهت اموزش بدم آموزش مداحی🎙 قرائت قرآن🤲🏻 ترحیم خوانی🖤 اجرا در عروسی مذهبی اگه سوال داشتی اینجام 👇 (آی دی ادمین پاسخگو) @malakoott
مشاهده در ایتا
دانلود
صحرا شده سوگوار، ماتم دارد باران شده بی قرار، ماتم دارد نوروز، عزادار شب قدر شده‌ست از داغ علی، بهار ماتم دارد https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
بخشیده شود کوه گناهی به علی ( ع ) امشب ببری اگر پناهی به علی ( ع ) قرآن به سرت بگیر و تا صبح بگو : ما را تو ببخشای ، الهی به علی ( ع ) https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
دنیا همه اش دخیل این در باشد حق خواست که او شفیع محشرباشد ان کس که شده خار دوچشمان یهود اقای نجف حضرت حیدر باشد https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
خدا داند چه دردی دارد این روح و روان امشب که دارد می شود شق القمر جان جهان امشب نه تنها شیعه می سوزد از این ماتم ، که می باشد زمین و آسمان ها هم برایش نوحه خوان امشب علی (ع) افتاده در بستر ولی می سوزد از این که ندارد لقمه نانی سفره ی مستضعفان امشب کسی که مهربانی را به اوج خود رسانیده شود راحت به دست آدمی نامهربان امشب موذن می رسد بر اَشهَدُ اَنَّ علی (ع) مولا ... چه اندوهی نهفته در دل صوت اذان امشب خداوندا به حق قطره قطره خون مولایم بگیر از دست های ابن ملجم ها توان امشب منی که ذره ای درک کمالش را نمی دانم چنین آمد برایم غصه ی مولا گران امشب چه دردی می کشد آن کس که از جنس علی (ع) باشد خدا صبری دهد بر مهدی صاحب زمان (عج) امشب https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
دلا معاویگی تا کی؟ دو روز مثل علی باشیم در این زمانه‌ی بی‌آغاز، چه می‌شود ازلی باشیم؟ بیار غیرت مالک را، ببین نزول ملائک را بیا "الستُ بِرَبِّک" را، جواب "قالَ بلی" باشیم دوباره کعبه‌ی جانت را، امیر بت‌شکنی باید به جای "حبّ علی" تاکی، پر از بت "هُبَلی" باشیم؟ بسوز "طلحه‌ی عصیان " را ، بزن رگِ "جملِ نان" را در این جنون خفی تا چند، اسیر شرک جلی باشیم؟ در ازدحام خیابان‌ها و عصر قحطی انسان‌ها کمی شبیه علی باشیم. کمی شبیه علی باشیم ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
؛ دل من! در هوای مولا باش یار بی‌ادعای مولا باش گر نشد یاورش شوی همه عمر گاه گاهی برای مولا باش به گدایی تو هر کجا رفتی یک سحر هم گدای مولا باش دست من! دست‌گیر مردم باش پینهٔ دست‌های مولا باش پهن کن سفره‌ای برای یتیم مستمند دعای مولا باش پا به پایش اگر نشد بروی لاأقل ردپای مولا باش جان من! تا که در بدن هستی باش اما فدای مولا باش ای نَفَس! می‌روی به سینه برو چون برآیی صدای مولا باش ای قلم! با مُرکّبی از خون راوی کربلای مولا باش از غروبِ غریبِ غزّه بگو شیعهٔ زخم‌های مولا باش خار در چشم‌های مولا بود چشم من! در عزای مولا باش... ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
گاهِ جنگ است، به مرکب همه زین بگذارید آب در دست اگر هست، زمین بگذارید وقت تنگ است و حرام است تعلّل کردن صحبت از مزرعه و گلّه و آغل کردن وقت آن است که در سینه نفس تند شود تیغ، آن تیغ که صیقل نخورَد کند شود تا کمین بر در و دروازه نکرده‌ست هنوز، تا معاویه نفس تازه نکرده‌ست هنوز، نوبتی کوفته بر طبل سحر، برخیزید پایتان خواب نرفته‌ست اگر، برخیزید هر که جا ماند در آماج بلا می‌ماند با کلاهی که پس معرکه جا می‌ماند گفت مولا که چنین است و چنان با آن ایل ایل صد رنگ‌تر از ایل بنی‌اسرائیل این یکی گفت: مطیعیم، ولی دربندیم بگذر از ما که گرفتار زن و فرزندیم خانه بی مَرد، پر از خوف حرامی باشد این چراغی‌ست که بر خانه روا می‌باشد ما چه داریم به جز پای فلج؟ می‌ترسیم فصل سرما شده، از عُسر و حرج می‌ترسیم رعد و برق است که با عطسۀ ابر آمده است هان علی! دست نگه‌دار که صبر آمده است آن یکی گفت: علیلیم! خودت می‌بینی بدتر از ابن‌سَبیلیم! خودت می‌بینی ما مگر مثل تو دنیای مرفّه داریم؟! زیر کشت است زمین، عذر موجّه داریم آن یکی گفت: ملولیم! کمی حوصله کن گوشمان پر شده از موعظه! کم‌تر گله کن خالی از معرفت و مردی و رندی بوده کوفه تا بوده پر از «اَشعثِ کِندی» بوده کوفه شهری که پر از وسوسۀ خنّاس است دست‌پروردۀ سعد بن ابی‌وقّاص است این جماعت همه اشباح رجال‌اند همه گاهِ پیکار ملول‌اند و ملال‌اند همه می‌رود قصّۀ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصّه ورق می‌خورد آرام آرام... :: سهل‌تر ساده‌تر از قافیه‌ای باختی‌اش ننگ بادا به تو ای دهر! که نشناختی‌اش چه برایش به جز اندوه و ملال آوردی جان او را به لبش شصت و سه سال آوردی باغ می‌ساخت و در سایهٔ آن باغ نبود یک نفس قافله‌اش در پی اُتراق نبود درد باید که بفهمیم چه گفته‌ست علی که شبی با شکم سیر نخفته‌ست علی از سر سفرهٔ اسلام چه برداشت امیر نان دندان‌شکنی را که نمی‌خورد فقیر :: آه، از آن شبِ آخر که علی غمگین بود سفرهٔ دخترش از شیر و نمک رنگین بود شب آخر که فلک، باد، زمین، دریا، ماه می‌شنیدند فقط از علی "إنّا لله" باد برخاست و از دوش عبایش افتاد مهربان شد در و دیوار، به پایش افتاد مرو از خانه، به فریاد جهان گوش مکن فقط امشب، فقط امشب به اذان گوش مکن شب آخر، شب آخر، شب بی‌خوابی‌ها سینه‌زن در پی او دستهٔ مرغابی‌ها از قدم‌های علی، ارض و سما جا می‌ماند قدم از شوق چنان زد که عصا جا می‌ماند با توأم ای شب شیون شده! بیهوده مکوش! او سراپا همه رفتن شده، بیهوده مکوش! بی‌شک این لحظه کم از لحظهٔ پیکارش نیست دست و پاگیر مشو! کوه جلودارش نیست زودتر می‌رسد از واقعه حتی مولا تا که بیدار کند قاتل خود را مولا تا به کی ای شب تاریک زمین! در خوابی؟! صبح برخاسته، بیدار شو ای اَعرابی! عرش، محراب شد از "فُزتُ و ربّ الکعبه" کعبه بی‌تاب شد از "فُزتُ و ربّ الکعبه" آه از مردم بی‌درد، امان از دنیا نعمتِ داشتنت را بِسِتان از دنیا می‌رود قصهٔ ما سوی سرانجام آرام دفتر قصه ورق می‌خورَد آرام آرام ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
مُلقّبی تو اگر چه به بوتراب، علی بلندمرتبه‌ای! مثل آفتاب، علی تو باشتاب علی‌جان نمی‌روی به بهشت بهشت سوی شما می‌کند شتاب، علی بهشتِ بی ولی‌الله را نمی‌خواهم بهشت بی تو مرا چیست جز عذاب؟ علی هنوز خطبهٔ بی‌نقطهٔ تو حیرت ماست هدایتی تو و لارَیب فی کتاب، علی غم بزرگ تو از شقشقیه‌ات پیداست جدال توست چه احسن! چه مستطاب! علی نه چاه می‌رود از خاطر ولاییِ ما نه هم ز خاطر ما گردن و طناب، علی که کوفه نقطهٔ آغاز کربلای شماست محاسن تو اگر شد به خون خضاب، علی.. ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
حیدر به بستر خود، حالی غریب دارد دختر کنار بابا، «امن یُجیب» دارد خون، کرده ارغوانی، گل‌چهرۀ علی را زینب نگاه بر این، «شیب الخضیب» دارد اشک حسن چکیده، از چشم خون‌فشانش حسین در دل خود، غمی عجیب دارد آوای واعلیا، پُر کرده آسمان را هر کودک یتیمی، در دل لهیب دارد پیداست که دوایی، غیر از شهادتش نیست وقتی نگاهِ حسرت، بر او طبیب دارد گرفته محسنش را، بر روی دستْ زهرا حبیبه شوق وصلِ، روی حبیب دارد دنیا نداشت پاسِ، این رحمت خدا را بعد از علی جهانی، "حسرت" نصیب دارد از غربت علی و، از دعوت حسینش پیداست کوفه نسلی، مردم‌فریب دارد ای کاش بر «وفایی»، گویند عندلیب‌اش گرچه به باغ وصفش، بس عندلیب دارد ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
امشب از محراب خون، شوق سفر دارد علی خلوتی خوش با خدا، شب تا سحر دارد علی با خدا نجوای او «فُزْتُ و رَبِّ الکعبه» است در شب قدری که فرصت تا سحر دارد علی... نخل‌های کوفه را یک عمر در ماتم نشاند داغ‌هایی کز مدینه بر جگر دارد علی بازتاب خاطرات آشیانی سوخته‌ست گوشۀ چشمی که بر دیوار و در دارد علی... لاله‌زار سینۀ او چون نسوزد از فراق وقتی از داغ دل زهرا خبر دارد علی... بی‌نوایان عرب، صد کاسه شیر آورده‌اند تا به دست مرحمت یک جرعه بردارد علی :: با نگاهی می‌نوازد عاشقان خسته را با کدامین اهل دل امشب نظر دارد علی ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
صدای "فزت و رب ال..." به گوش آمد و آه به حق رسیدی علی! لا اله الا الله چگونه بعد تو از هم نپاشد این دنیا؟ چگونه سر کند این خاک با غمی جانکاه؟ تو را چنان که تویی، در جهان کسی نشناخت نبود هیچ‌کس از جایگاه تو آگاه عزا گرفته برایت در آسمان خورشید عجیب نیست اگر تا ابد نتابد ماه سرت اگرچه به شمشیر کین شکافته شد قسم به وعده‌ی حق، خون تو نگشت تباه تو دست عدل خدایی چه با فقیر و یتیم چه قاتلت که به دامان عدل برد پناه محبت تو فقط خاص شیعیانت نیست که داری از همه ادیان چقدر خاطرخواه! به خون نشسته در اندوه رفتنت دنیا به انتظار تو صدها فرشته چشم‌براه :: سلام زینب و اشک حسین را برسان به دست دختر دردانه‌ی رسول الله از او بپرس که آن‌روز بین کوچه چه شد که می‌کند ز بیانش حسن هنوز اکراه همین که جان عزیزت به عرش اعلی رفت ز گوشه‌گوشه‌ی دنیا بلند شد ناگاه، صدای آه یتیمان عالم از یک‌سو ز سمت دیگر دنیا، صدای هق‌هق چاه... ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e
در همان عصری که فرمان بُرد خورشید از علی چشمه چشمه، اشک غربت‌خیز جوشید از علی خطبه‌ی بی نقطه را کوفه شنید اما دریغ خطبه‌ی با آه را جز چاه، نشنید از علی مو به مو آگاه بود از سرّ عالم، حیف حیف... دشمن از تعداد موی ریش پرسید از علی!! شأن او را روزگار آورد پایین... روزگار، آنچه که باید بفهمد را نفهمید از علی عدل بود و داد، داد از قوم اشباه الرجال عدل را این طایفه کِی می‌پسندید از علی تا قیامت هم عقیل اصرار اگر می‌کرد... باز غیر از این برخورد، برخوردی نمی‌دید از علی :: آی حاجی‌های بیعت کرده! از سمت غدیر خانه برگردید... اما برنگردید از علی دوخت چندین وصله‌ی نو بر عبای غربتش بد به دنیایی که آخر چشم پوشید از علی ✍ https://eitaa.com/joinchat/3428122659C786854d92e