eitaa logo
نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
173 دنبال‌کننده
38 عکس
1 ویدیو
0 فایل
‼️این کانال رسمی نبوده (مدیر کانال با آقای زیدآبادی ارتباطی ندارد) و تنها مطالبی که در کانال تلگرامی آقای زیدآبادی (به نشانی t.me/ahmadzeidabad ) منتشر میشود، اینجا بازنشر میشود. ادمین: @Kenzo_Tenma
مشاهده در ایتا
دانلود
Farhad Mehrad - Vala Payamdar Mohammad (320) (1).mp3
14.16M
"حالا" پیامدار! نخستین ترانه را پس از انقلاب زنده‌یاد فرهاد مهراد در بارۀ پیامبر خواند. از آن تاریخ تاکنون حدود نیم قرن گذشته است. از کجا به کجا رسیدیم! از صدای فرهاد و شعر کسرایی و آهنگ منفرزاده به روضه‌های سطحی و آلوده به خرافه و مداحی‌های بی‌اصالت و بی‌محتوا و صداهای غوغاپسند و بعضاً نتراشیده و نخراشیده که رونق مسلمانی را پاک برده است. بر میراث معنوی و اخلاقی‌مان چوب حراج زده شد! @ahmadzeidabad
خون جگر! من به اندازه و سهم خود شناختی از ماهیت دولت اسرائیل و نقاط قوت و ضعف آن دارم. در طول سالیانی دراز بسیار کوشیدم تا این شناختم را در رسانه‌ها مطرح کنم و راه مؤثر خنثی‌سازی خطرات و تهدیدهای آن را با روشی منطبق با قواعد بین‌المللی نشان دهم! واکنش‌ها از هر جهت فاجعه‌آمیز بود تا آنجا که در نهایت امر با چنان زبانی تهدید شدم که از خیرش گذشتم! باری که من در طول نزدیک به چهل سال بر سر مسئلۀ فلسطین بر پشت کشیدم، "لوک مست سرقطار" هم نکشیده است! حالا هم که فکر می‌کنم بهترین فرصت‌ها از دست رفته است پس بهتر است حتی‌المقدور دم فرو بندم! شرح این هجران و این خون جگر این زمان بگذار تا وقت دگر
موجودیت طالبان طالبان یک موجودیت پیش‌مدرن است، بنابراین نمی‌توان از آن درک و فهمِ مؤلفه‌های مدرن مربوط به پدیدۀ ملت-دولت و احترام به آنها را داشت همانگونه که از همتایان داخلی آن نمی‌توان داشت! خلاصه بلایی است که در عصر پسامدرن بر کشور همسایۀ ما نازل شده است. راه رفع این بلا، درگیر شدن با آن نیست، اجتناب از آن است! از این رو، آنان که جنگ و ستیز را با آن توصیه می‌کنند به همان اندازۀ کسانی که آنان را "جنبش اصیل" می‌دانند، به راه خطا می‌روند. زمان مهار طالبان همان دوران ریاست جمهوری حامد کرزای بود و آن هم به همکاری نزدیک آمریکا و ایران در این زمینه بستگی داشت. آن فرصت از دست رفته است و تا ظهور فرصتی از نوعی دیگر، راهی جز صبر و شکیبایی وجود ندارد. @ahmadzeidanad
لبنان چه خواهد شد؟ دولت نتانیاهو برای تغییر شرایط در "جبهۀ شمال" یعنی نوع درگیری با حزب‌الله لبنان، تصمیم قطعی و صریحی گرفته است. این بدان معناست که اسرائیل ادامۀ وضعیت یازده ماه گذشته در لبنان را به زیان خود می‌بیند و در صدد تغییر آن با استفاده از زور یا دیپلماسی است. آیا هنوز شانسی برای دیپلماسی وجود دارد یا اینکه جنگ در ابعاد تازه گریزناپذیر است؟ جنگ و یا دیپلماسی هر کدام چه تبعاتی برای طرف‌های درگیر و ایران و کل منطقه دارد؟ اینها پرسش‌هایی است که طی یادداشتی در شمارۀ فردای روزنامۀ هم‌میهن به آنها پرداخته می‌شود. @ahmadzidabad
سوغات نیویورک! مسعود پزشکیان عازم نیویورک شده است تا در مقر سازمان ملل متحد سخنرانی و با همتایان خود از قاره‌های مختلف مذاکره کند. تک تک جملات او در سازمان ملل حتی اگر با زبانی غیرفصیح مطرح شود، زیر ذره‌بین محافل مطبوعاتی و سیاسی جهان قرار خواهد گرفت. امیدوارم او مثل برخی دیگر از رؤسای جمهور سابق، زبانی دوپهلو و مبهم به کار نگیرد که هرکس از ظن خود، برداشتی از نطق او کند. آقای پزشکیان فرد شفافی است و انتظار می‌رود آنچه که قصد بیان آن را دارد، به اندازۀ لازم و کافی روشن و شفاف بیان شود. دو نیرو که هر کدام در منتهی‌الیه طیف نیروهای سیاسی کشور قرار گرفته‌اند، خواستار بازگشت پزشکیان از نیویورک با دست‌های خالی هستند. یکی انقلاب‌طلبان و دیگری سوپرانقلابی‌ها که گرچه انگیزه‌ها و جهت‌گیری‌های متضادی دارند اما بر سر تلاش برای ناکام کردن دولت پزشکیان به نقطۀ اشتراک رسیده‌اند. پزشکیان اگر نگران وضعیت موجود است، باید با دست پر از نیویورک بازگردد. با نطق‌های آتشین، دست هیچ زمامداری پر نمی‌شود. مردمی که در کوچه و بازار با ما روبرو می‌شوند، سوغات نیویورک را در چشم‌اندازی برای رفع تحریم کشور خلاصه می‌بینند. باشد که این چشم‌انداز در سفر نیویورک گشوده شود و سوغات دکتر پزشکیان از ینگۀ دنیا به وطن باشد! @ahmadzeidabad
داغداران طبس حادثۀ دلخراش انفجار و ریزش معدن زغال سنگ در طبس، غم و اندوهی عمیق بر دل هر انسانی می‌نشاند. طبس شهری در میانۀ کویر که اسفند و فروردینی چون بهشت اما تابستانی چون تنور آتش دارد. مردمانش زحمتکش و صبور و از خوش‌خلق‌ترین مردمان این دیارند. شهر طبس در گرماگرم انقلاب سال 57 بر اثر زلزله ویران شد و معماری بومی و سنتی آن تا حد زیادی از بین رفت. بر خرابه‌های شهر کهن، شهری بسیار تمیز و آراسته ساخته شده است. در سراسر خیابان‌ها، نخل‌های خرما و درختان نارنج یک در میان صف کشیده‌اند. بوی بهار نارنج بخصوص در باغ تاریخی و بی‌مانند گلشن که یادگار دوران زندیه است، هر رهگذری را مست و مدهوش می‌کند. از جلوه‌های طبیعی و تاریخی و خلق و خوی مردم طبس در مناسبتی دیگر باید نوشت. مردم آن دیار اینک دچار بلا و مصیبت شده‌اند. سختی کار در معدن بخصوص در معدن زغال‌سنگ بر هیچ آدمیزادی پوشیده نیست. وقتی کار مشقت‌بار در معدن همراه با خطر مرگ دائمی باشد، دنیا برای زندگی جای تیره و تاری می‌شود. متأسفانه پس از تحریم کشور، بهره‌بردای از معادن، گسترش بی‌سابقه‌ای پیدا کرده است. بهره‌برداری از معادن بدون درنظر گرفتنِ عمومِ ملاحظات محیط زیستی و استانداردهای ایمنی هم به سرزمین و هم به کارگران زحمتکش آنها آسیب وارد می‌کند. در ماجرای از دست رفتن جان نزدیک به 60 نفر از کارگرانِ زحمتکش معدن زغال سنگ طبس باید روشن شود که چه نوع اهمال و یا تخلف و بی‌دقتی سبب‌ساز این فاجعه شده است. خداوند دل داغدیدۀ مردم شریفِ طبس و خانوادۀ قربانیان این حادثه را التیام بخشد و درهای برکت خود را به روی آنان بگشاید. @ahmadzeidabad
دشوارترین روزهای لبنان شوک ناشی از انفجار وسائل ارتباطی حزب‌الله لبنان همچنان پابرجا بود که ارتش اسرائیل محل تجمع فرماندهان یگان رضوان این گروه را در جنوب بیروت هدف قرار داد و سبب جان باختن شماری از آنها از جمله ابراهیم عقیل و احمد وهبی از فرماندهان بلندپایۀ آنان شد. پیش از این حمله، سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان با تأکید بر اینکه جنگ‌ها فراز و نشیب دارند، اذعان کرد که انفجار وسائل ارتباطی، ضربه‌ای بی‌سابقه به توان امنیتی و انسانی حزب‌الله وارد کرده است. پس از ترور اسماعیل هنیه در تهران که گفته شد در طراحی نقشۀ آن، از سیگنال‌های موبایل کمک گرفته شده است، آقای نصرالله از اعضای گروه خود خواست که موبایل‌ها را از خود دور کنند. طبق گزارش رسانه‌ها، اسرائیل در سال‌های اخیر بر روی تکنولوژی هک موبایل سرمایه‌گذاری مؤثری کرده و با به‌کارگیری آن، به نیروهای مخالف خود ضربه می‌زند. پس از حذف موبایل از دایرۀ ارتباط‌گیری نیروهای حزب‌الله، استفاده از پیجر جایگزین آن شد. پیجرها اما در سه‌شنبۀ گذشته به طور همزمان در نقاط مختلف لبنان منفجر شدند که بر اثر آن شمار زیادی از افراد از جمله غیرنظامیان مجروح و تعدادی هم کشته شدند. با این وضع، شرایط دشواری برای نیروهای حزب‌الله پیش آمد. تمهید شبکۀ ارتباطی جدیدی برای ده‌ها هزار نیرو که در سراسر جنوب لبنان پراکنده‌اند، امری زمان‌بر است، از همین رو فرماندهان یگان رضوان در بیروت گردهم آمدند تا به صورت حضوری دربارۀ چگونگی واکنش به انفجار وسائل ارتباطی خود رایزنی کنند. اسرائیلی‌ها مدعی‌اند که این تجمع به قصد هماهنگی برای حمله به شهرک‌های شمال اسرائیل و به عبارتی تکرار عملیات ۷ اکتبر سال گذشته از طرف حزب‌الله بوده است. این نوع ادعاها قابل راستی‌آزمایی نیست، اما حمله به محل تجمع.....[بقیۀ یادداشت را در لینک زیر بخوانید] https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-21443 @ahmadzeidabad
نفرین! بعد از مناظره‌ام با شیخ مهدی طائب به شوخی و جدی به او گفتم؛ در آن وضعیت بی‌پناهی و درماندگی در انفرادی شماها را بدجوری نفرین کردیم، می‌ترسم خدا شنیده باشد، مواظب خودتان باشید! @ahmadzeidabad
دستِ پر یا دستِ خالی؛ پزشکیان با چه وضعیتی از نیویورک برمی‌گردد؟ نگاهی به سفر رئیس‌جمهور https://youtu.be/yqBTldAcC9M @ahmadzeidabad
نگاه متفاوت (احمد زیدآبادی)
پرسه‌زني و تجربه متروي تهران از زنده‌ياد ميگل اونامونو دو چيز به من ارث رسيده است! يكي همان نگاه تر
همين را هم نگو! احمد زيدآبادی در محل انتظار، صندلی‌ها خالی و محيط به طرز عجيبی خلوت بود. به فاصله چند دقيقه اما جمعيت مثل مور و ملخ هجوم آورد و ازدحامی شكل گرفت، اما سكوت همچنان حكمفرما بود. در انتظار رسيدن قطار مترو نشستم. سر و صدايش از طرف غرب آمد حال آنكه بايد از طرف شرق مي‌آمد! با خودم گفتم؛ يعنی چه؟ در سمت عكس مسير ايستاده‌ام يا اينكه جغرافيای ذهنم معكوس شده است؟ به ناچار به جوانی كه مشغول مطالعه مرشد و مارگريتا بود دوباره رو انداختم و از او پرسيدم، چرا قطار از سمت غرب می‌آيد در حالی كه بايد از سمت شرق بيايد؟ ظاهرا شرق و غرب برايش توفيری نداشت و همين‌قدر گفت كه از همان طرفی كه می‌آيد بايد بيايد! با اين جواب كوشيدم تا جهت‌يابی‌ام را اصلاح كنم، اما ممكن نشد! همين كه قطار ايستاد، جمعيت با عجله اما بی‌سر و صدا سوار آن شدند. بيشتر مسافران بيخ در بيخ سر پا ايستاده بودند. كلامی اما بين‌شان رد و بدل نمی‌شد و سكوت مرگبار همچنان ادامه داشت..... [بقیۀ یادداشت را در لینک زیر بخوانید] https://www.etemadnewspaper.ir/fa/main/detail/222696/ @ahmadzeidabad
راه بسته و راه باز! در آغاز جنگ غزه، شیخ حمید رسایی و همراهانش، در کنار عدۀ دیگری برای اعزام به آنجا نام‌نویسی کردند و هیاهوی زیادی به راه انداختند، در حالی که نه اعزام فردی از ایران به نوارغزه ممکن بود و نه اصولاً راهی برای انتقال افراد به آنجا وجود داشت. اینک که جنگ در لبنان به اوج خود رسیده و اسرائیل جنوب آن کشور و برخی از مناطق شرقی را بی‌امان بمباران می‌کند، خبری از درخواست اعزام آقای رسایی و همفکرانش به لبنان نیست، در حالی که هم امکان اعزام افراد از ایران به لبنان وجود دارد و هم چندین راه برای انتقال به آنجا گشوده است. به نظرتان اصرار بر اعزام به منطقه‌ای جنگی که راه ورود به آنجا بسته است و بی‌تفاوتی برای اعزام به منطقۀ جنگی مشابه دیگری که راه‌هایش گشوده است، از چه پدیده‌ای حکایت دارد؟ @ahmadzeidabad
خشم و هیاهوی بی‌دلیل! اینکه رئیس جمهور گفته باشد "اگر اسرائیل سلاح‌های خود را زمین بگذارد، ما هم زمین می‌گذاریم" چه مشکلی دارد که عده‌ای در خارج و داخل کشور بر سر آن جنجال به پا کرده‌اند؟ در واقع منظور آقای پزشکیان همان "خلع سلاح منطقه‌ای" است. واضح است که اسرائیل تحت هیچ شرایطی به این موضوع تن نمی‌دهد، چرا که تکنولوژی تسلیحاتی مهمترین نقطه قوت آن است. بدون تسلیحات پیشرفته، اسرائیل اصلاً آیند‌ه‌ای برای امنیت خود نمی‌بیند. حال پیشنهادی که اگر به فرض محال پذیرفته هم شود، از هر جهت به زیان اسرائیل است، چرا باید مدعیان اسرائیل‌ستیزی را به خشم و هیاهو وادارد؟ @ahmadzeidabad
پزشکیان نترسد! هیاهوی جاری بر سر جمله‌ای از آقای پزشکیان صرفاً برای ترساندن او و تیم همراهش از مذاکرات صاف و صریح و سازنده بر سر رفع تحریم اقتصادی کشور است. کار هم کار راستگرایان اسرائیلی و مدافعان آنها در کنگره و حزب جمهوریخواه و رسانه‌های در اختیار است! بنابراین آقای پزشکیان و همراهانش از این غوغا نترسند و کار درست خود را به انجام رسانند. حتی اگر فرض بگیریم که آقای پزشکیان گفته باشد، خواهان کاهش تنش با اسرائیل است، مگر اصرار بر آتش بس در جنگ غزه و مخالفت قاطع با سرایت جنگ به کل منطقه، معنایی غیر از کاهش تنش دارد؟ کسانی که کاهش تنش را به پیراهن خلیفه تبدیل کرده‌اند، آیا واقعاً خواهان تشدید و افزایش تنش با اسرائیل در این شرایط هستند؟ اگر هستند پس اصرارشان بر آتش‌بس در غزه و ضرورت مهار شعله‌های جنگ چه معنایی می‌دهد؟ کاهش تنش در یک بحران یا جنگ، هیچ جنبۀ غیرمنطقی ندارد و به معنای به رسمیت شناختن هیچ طرفی هم نیست! @ahmadzeidabad
اهداف پنهان یک جنگ رسانه‌ای! مسعود پزشکیان از هر سو تحت فشار است. او که برای انجام گشایشی در «امرِ خطیرِ تحریم اقتصادی ایران» به نیویورک سفر کرده است، با جبهۀ متناقضی از مخالفان روبه‌روست. در نیویورک جمعی از حامیان براندازی درصدد برگزاری تجمعی علیه او هستند. شبکۀ ایران‌اینترنشنال هم چنانکه گویی سرِ گردنه‌ای را گرفته باشد، در کمین او و هیئت همراهش نشسته تا به‌زعم خود با طرح پرسشی زهرآگین که پاسخ سرراستی نداشته باشد، علیه آنان فضاسازی کند. همزمان، بخشی از پیاده‌نظام «سوپرانقلابی‌های داخلی» سخنان رئیس‌جمهور را واژه به واژه شخم می‌زنند تا خوراکی برای تبلیغات مخرب خود علیه هرگونه ابتکار سیاسی به قصد پایان تحریم‌های کشور به دست آورند. همۀ اینها سوای فشار دولت‌های غربی و متحدان جهانی آنان است که هر کدام بخشی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی را مغایر منافع خود و متحدان‌شان تلقی می‌کنند. در این میان اما غوغا بر سر یک جمله از مسعود پزشکیان، به اندازه‌ای گسترده شده که بیم آن می‌رود، اصل سفر رئیس‌جمهور به مقر سازمان ملل را تحت‌الشعاع خود قرار دهد و کوشش دیپلماتیک او و همراهانش را برای کمک به گشودن مسیری در جهت لغو تحریم‌های اقتصادی ایران خنثی کند. آقای پزشکیان در مصاحبه با رسانه‌ها گفته است که «ما سلاح خود را کنار می‌گذاریم به شرطی که اسرائیل هم سلاح خود را کنار بگذارد.» خبرگزاری آمریکایی بلومبرگ این سخن را به معنای «آمادگی پزشکیان برای کاهش تنش با اسرائیل» تعبیر کرده و آن را تیتر گزارش خود از مصاحبۀ رئیس‌جمهور قرار داده است. پس از انتشار گزارش بلومبرگ، سیدعباس عراقچی، وزیر خارجه بلافاصله آن را تکذیب کرد، اما محافل داخلی مخالف دولت آقای پزشکیان ظاهراً اصرار دارند که برداشت بلومبرگ از سخنان پزشکیان دقیق و درست بوده و با این بهانه، جنگی رسانه‌ای را علیه او آغاز کرده‌اند. بر هر فرد آشنا به نیرنگ‌های سیاسی، کاملاً واضح و روشن است که این هیاهو و غوغایی بر سر هیچ است و حرف آقای پزشکیان منطق قابل دفاع خود را دارد، زیرا: ۱. مسعود پزشکیان عین سخن خود در نیویورک را در کنفرانس خبری خود در تهران نیز مطرح کرده بود، اما هیچ نوع واکنش مثبت یا منفی در داخل و خارج کشور برنیانگیخت! ۲. جمهوری اسلامی همواره تأکید کرده است که توسعۀ تسلیحات موشکی آن صرفاً جنبۀ دفاعی دارد. بنابراین کاملاً طبیعی است که اگر طرف‌های رقیب یا دشمن آن، امکانات هجومی خود را به تعبیر آقای پزشکیان «کنار بگذارند» دلیلی برای توسعۀ تسلیحات موشکی و یا افزایش بُرد آنها وجود ندارد. دقیقاً به همین دلیل بارها از سوی مسئولان رسمی اعلام شده است که تولید موشک‌های با برد بیش از ۲ هزار کیلومتر در دستور کار وزارت دفاع قرار ندارد. ۳. محدودیت تسلیحات و یا اساساً خلع سلاح منطقه‌ای همواره شعاری علیه اسرائیل به شمار می‌رود، چراکه اسرائیل به دلیل عدم عمق راهبردی خود در منطقه، نه‌فقط به پیشرفته‌ترین سلاح‌های روز مجهز می‌شود، بلکه از یک زرادخانۀ بزرگ اتمی هم برخوردار است. به همین جهت، اسرائیل هرگز به خلع سلاح متقابل با هیچ کشوری تن نمی‌دهد زیرا آن را علیه خود می‌داند. خلع سلاح منطقه‌ای و متقابل هم البته عمدتاً شعار است و شاید هرگز روی واقعیت را نبیند، اما طرح این شعار به عنوان احتجاجی علیه مسلح کردن فزایندۀ اسرائیل، در دیپلماسی عمومی به نفع کشورهایی است که سیاست نظامی خود را تدافعی می‌دانند. ۴. از یک سال گذشته تاکنون، سیاست رسمی جمهوری اسلامی حمایت قاطع از اعلام آتش‌بس در جنگ غزه و مخالفت با گسترش جنگ در منطقه بوده است. اگر جمهوری اسلامی خواهان تشدید جنگ فزاینده با اسرائیل باشد، لاجرم نباید از آتش‌بس حمایت و با گسترش جنگ مخالفت کند! در زبان متعارف بشری، حمایت از آتش‌بس در یک جنگ، هیچ معنای دیگری جز کاهش تنش نمی‌دهد. «کاهش تنش» در یک صحنۀ بحرانی، نه ذنب لایغفر است و نه معنای به رسمیت شناختن طرف‌های درگیر را می‌دهد! بنابراین، حتی اگر برداشت بلومبرگ را از سخنان آقای پزشکیان مبنا قرار دهیم، هیچ اشتباهی از سوی آقای پزشکیان.....[ادامه یادداشت در لینک زیر] https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-21625 @ahmadzeidabad
جنگ اسرائیل و لبنان به کجا می‌رسد؟ https://youtu.be/Kf2Is5E5Oek @ahmadzeidabad
حالا نظرتان چیست؟ طرح آتش‌بس موقت به منظور دستیابی به آتش‌بس دائمی برای پایان دادن به جنگ لبنان از سوی رؤسای جمهور آمریکا و فرانسه ارائه شده است و بسیاری از کشورهای جهان از جمله عربستان و قطر و امارات هم از آن رسماً حمایت کرده‌اند. اساس طرح اجرای قطعنامۀ 1701 شورای امنیت سازمان ملل است که بر خروج اسرائیل از هر نقطۀ اشغالی در خاک لبنان و عقب‌نشینی نیروهای حزب‌الله به شمال رودخانۀ لیطانی تأکید دارد. دولت‌های لبنان و اسرائیل تا چند ساعت آینده باید پاسخ خود را در مورد پذیرش یا رد این طرح ارائه کنند. راستگرایان افراطی در دولت نتانیاهو به شدت مخالف این طرح هستند و بر ادامۀ جنگ به شدیدترین وجه آن اصرار دارند. حالا لازم است آن دسته از افراطی‌های داخلی که اشاره به هرگونه "کاهش تنش" را با زننده‌ترین تهدیدها و فحاشی‌ها پاسخ دادند، به طور روشن توضیح دهند که نظرشان در بارۀ طرح آتش‌بس مذکور چیست؟ آیا آن را به طور کامل رد می‌کنند و تشدید جنگ بین حزب‌الله و اسرائیل را در شراط کنونی واجب و لازم می‌دانند؟ یا اینکه خواهان کاهش تنش هستند؟ @ahmadzeidabad
شوخِ شیخ و پاسخ ضعیفش! شیخ حمید رسایی از نگاه من فردی با ایده‌ها و خط‌مشی تند و افراطی است، اما به خلاف برخی از همراهانش، اهل بحث و جدل و گفتگوست و آدابش را هم کم و بیش رعایت می‌کند. او در مسیر خودش پیگیر و جنگجو و بی‌ملاحظه و صریح است، این خصلت شاید از سر بی‌باکی معطوف به سادگی و شاید هم تصوری از احساس مصونیت دائمی باشد. در هر صورت بر برخی همگنانش ترجیح دارد. ماجرای اصرار او برای اعزام به غزه هنوز فراموش نشده است، بنابراین حالا که جنگ در جنوب لبنان اوج گرفته است، برخی افراد از جمله خود من، به یاد آن اصرار افتادیم تا "شوخ شیخ را به روی او بیاوریم" هر چند که به لحاظ ادب درویشی شاید خیلی هم پسندیده نباشد، اما بدبختانه سیاست هم اقتضائات منطقی و نظام اخلاقی خاص خود را دارد! در هر حال، آقای رسایی طعن طاعنان را بی‌پاسخ نگذاشته و گفته است که همیشه آمادۀ اعزام به صحنه‌های جنگ است اما در مورد لبنان، اولاً حزب‌الله خودش به تنهایی از پس اسرائیل برمی‌آید و ثانیاً حضورش در داخل ایران ضروری است چرا که در برابر توطئۀ عناصر مزدور و نفوذی آمریکا و اسرائیل به اسم اعتدال و اصلاحات، نباید صحنه را خالی کرد. خب، این هم که جواب قاطع و دندان‌شکنی به شمار نمی‌رود! او وقتی تأکید می‌کند که حزب‌الله خود به تنهایی از پس اسرائیل برمی‌‌آید و نیازی به حضور او در لبنان نیست، روی دیگرِ حرفش آن است که حماس از پس اسرائیل برنمی‌آید و به همین دلیل هم وی داوطلب اعزام به غزه شد! آیا نظرش دقیقاً همین است؟ در مورد بخش دوم حرفش اما سخن بی‌نهایت است. هدف انتقاد او قاعدتاً نمی‌تواند اصلاحاتی‌ها و اعتدالی‌ها باشد چرا که در دورۀ ریاست جمهوری مرحوم رئیسی، این دو نیرویِ به زعم او مزدور و نفوذی، کلاً از سیاست و قدرت برکنار بودند و اغلب میلی هم به بازگشت به آن نداشتند. خب، کدام چهره‌ها و نهادها، زمینه‌ساز و مشوق بازگشت آنان به صحنۀ اجرایی کشور شدند؟ اگر آقای رسایی در پاسخ به این پرسش، کمی قدرت صراحت خود را بیشتر به نمایش بگذارد، مقصود غایی او روشن‌تر می‌شود. راستش من هم علاقه‌ای به عزیمت آقای رسایی به غزه یا لبنان ندارم. حضور او در داخل ایران برای مقابله با دولت مسعود پزشکیان و بخصوص محمدجواد ظریف که میل شدیدی هم به شمردنِ مکرر دندان‌های او دارد، بسیار ضروری است چرا که کاملاً مؤثر است! شاید اثرش کمتر از یادداشت‌های روزانۀ عباس عبدی در جهت تقویت دولت نباشد. چه بسا مخالفت‌خوانی‌ها و خصومت‌ورزی‌ها که اثر معکوسش از هزار موافقت و رفاقت بیشتر است. @ahmadzeidabad
فریبکاری آشکار! سخنرانی بنیامین نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل یک مظلوم‌نمایی فریبکارانه و شرم‌آور بود. او به تداوم اشغال کرانۀ‌باختری، ایجاد شهرک‌های یهودی‌نشین در این منطقه و تضییع حقوق فلسطینی‌ها که اجماعی کامل در جامعۀ جهانی نسبت به این مسائل وجود دارد، کوچکترین اشاره‌ای نکرد. سخنرانی او در مورد غزه و لبنان هم کاملاً جنگ‌طلبانه و عاری از هر نوع نرمش بود. نتانیاهو در عین حال، مقصد نهایی خود را در منطقه افشا کرد. او به طور مشخص تهران را هدف گرفت. ظاهراً هدف غایی او کشاندن آتش جنگ به ایران است. @ahmadzeidabad
ای کاش! صهیونیسم در شکل نژادپرستانهٔ آن که در کابینهٔ فوق‌افراطی نتانیاهو تبلور یافته است، در رویهٔ سخت‌افزاری و تکنولوژیک خود قوی و در رویهٔ نرم‌افزاری و فکری خود بسیار ضعیف و آسیب‌پذیر است. برای خنثی‌سازی خطر و تهدید چنین پدیده‌ای باید از نقطهٔ ضعف و آسیب‌پذیری آن وارد شد. کاش این پایان‌نامهٔ من تحت عنوان دین و دولت در اسرائیل مورد توجه تصمیم‌گیران کشور قرار می‌گرفت و حداقل احتمال درستی مفاد آن داده می‌شد. اگر خبرهای جسته و گریخته‌ای که از بیروت منتشر می‌شود، صحت داشته باشد، ذهن ما کشش هضم آن را نخواهد داشت. @ahmadzeidabad
این سکوت بی‌دلیل نیست! ظاهر اوضاع نشان از طغیان و گردنکشی نتانیاهو در حمله‌اش به لبنان دارد، اما نوعی هماهنگی و چه بسا توافق بین او و شمار بسیاری از کشورها در این زمینه احساس می‌شود. در واقع کشورهای بسیاری بخصوص در خاورميانه از حذف حزب‌الله از معادلات داخلی لبنان و منطقه سود می‌برند. سکوت محض در پايتخت‌های جهان در برابر حملات همه‌جانبهٔ ارتش اسرائیل به مناطق مختلف لبنان و ضاحیهٔ بیروت و مقر اصلی فرماندهی حزب‌الله به اندازهٔ کافی گویاست. @ahmadzeidabad
روزگار تلخی است! نخستین بار و آخرین بار سید حسن نصرالله را در سال 1371 در سفرش به تهران دیدم. به تازگی به عنوان دبیرکل حزب‌الله لبنان، انتخاب شده بود. در سفرش به تهران یک کنفرانس خبری در محل هتل بزرگ آزادی گذاشت که من از طرف روزنامۀ اطلاعات در آن شرکت کردم. با انرژی و شور و نشاط فراوان سخن می‌گفت. پرسش من از او سخت چالشی بود. رو در هم نکشید و با حوصله پاسخ داد. بعد از آن هم سخنرانی‌ها و اخبار مربوط به او را دنبال می‌کردم. در هر بحران و جنگی در شبکۀ المنار لبنان حاضر می‌شد و با حرارت تمام مخاطبانش بخصوص نیروها و حامیان خود را در جنوب لبنان به هیجان می‌آورد. تصور آنکه آن سخنرانی‌ها دیگر انجام نخواهد شد، سخت است. روزگار تلخی است خدا خودش آن را شیرین کند. @ahmadzeidabad
لبنان پس از سید حسن نصرالله 🔹در پی ترور سیدحسن نصرالله، رهبر حزب الله لبنان و شمار بسیاری از فرماندهان این گروه توسط اسرائیل، سه پرسش دربارۀ آیندۀ حزب الله و لبنان و خاورمیانه، به مسئلۀ روز در این بخش از دنیا تبدیل شده است 🔹آیا حزب الله امکان تجدید سازمان در کوتاه مدت را دارد؟ آیا تشدید جنگ و ویرانی تنها سناریوی پیش پای لبنان است پس از رهبر فقید حزب الله، خاورمیانه چه ســمت و سویی در پیش دارد؟ 🔹در حقیقت پاسخ روشن به پرسشهای اول و سوم، در گرو پاسخ به پرسش دوم و تبیین شرایط لبنان پس از ترور سیدحسن نصرالله و همکاران اوست 🔹روشن است که برخی محافل داخلی و منطقه ای و بین المللی از تضعیف حزب الله چه در حوزۀ نظامی و چه در حوزۀ سیاسی سود می برند و بسیار بعید است که از ضربات اسرائیل به رهبران و منابع تسلیحاتی آن ناخشنود باشند 🖌احمد زیدآبادی | مشاور هم میهن 📌 ادامه مطلب در لینک زیر: https://hammihanonline.ir/fa/tiny/news-21939 @ahmadzeidabad
اما بعد....! بعد از فرونشستن خشم‌ها و سوگ‌ها، مسئولان کشور لازم است در این باره بیاندیشند که چرا کار در لبنان به این نقطه رسید؟ آیا آنچه رخ داد، قابل انتظارشان بود؟ اگر بود، چرا مانع وقوع آن نشدند و اگر نبود، چه علل و عواملی مانع دیدن واقعیت و پیش‌بینی آن شد؟ به نظر من، یکی از عوامل اصلی این قبیل امور، جلوگیری از طرح نظرات مخالف و انتقادی در سطح عمومی است. نقطه قوت اسرائیل نسبت به برخی کشورهای خاورمیانه این است که هر استراتژی، سیاست و تصمیم نهادهای رسمی، قابل نقد عمومی از سوی نیروهای منتقد و مخالف به صریح‌ترین و عریان‌ترین شکل ممکن است. همین مسئله زوایای مختلف موضوع را پیش چشم تصمیم‌گیران می‌آورد و آنان را نسبت به عواقب تصمیم‌شان هشیار می‌کند و یا در صورت نادیده گرفته هشدارها به پای میز پاسخگویی می‌کشاند. در برخی کشورها از جمله کشور ما اما گویی برخی تصمیمات سیاسی، مقدس و مطلقاً پرسش‌ناپذیرند به طوری که اگر شهروندی از زاویه‌ای متفاوت، خطرات و تهدیدات آتی یک تصمیم را گوشزد کند، بلافاصله به عنوان عامل یا ستون پنجم دشمن معرفی می‌شود! در واقع این روش کار را به جایی رسانده است که عده‌ای تحت عنوان "نیروی ارزشی یا انقلابی" اظهارنظر را هم فقط حق انحصاری خود می‌دانند و حتی برای رئیس‌جمهور و وزیران کابینه نیز کمترین شایستگی و جایگاهی برای ارائۀ نظرات خود نمی‌بینند! همین‌ها با ایجاد فضای رعب و تهمت، مانع سنجش همه‌جانبۀ تصمیمات سخت در این دنیای پیچیده و بغرنج می‌شوند و با تحمیل نظرات سطحی و هیجانی و پرهزینۀ خود به حکومت، سبب بروز تکرار فجایع در کشور می‌شوند. آنچه در لبنان علیه حزب‌الله رخ داد، مسئلۀ کوچکی نیست که بتوان آن را کم‌اهمیت شمرد و یا منحصر به همین مورد نیست که قابل تکرار نباشد. خیزی که دولت نتایناهو برداشته است، ابعاد گسترده‌ای دارد. به رغم ظاهر ماجرا کارش را هم با هماهنگی با بسیاری کشورها پیش می‌برد. مقابله با این وضعیت، همۀ توان فکری مجموعۀ نخبگان ایرانی را طلب می‌کند. @ahmadzeidabad
سید لبنانی و رؤیای عموجان! در پی ترور کادر رهبری حزب الله بازار شایعات هم داغ شده است. شمار زیادی از افراد شایعه را بر واقعیت ترجیح می‌دهند، زیرا شایعه اگر محیرالعقول هم باشد از جنس خرافه است و خرافه هم معمولاً مشتریان همیشگی خود را دارد. از جمله شایعات پیرامونِ ترور آقای نصرالله که به طور وسیعی در رسانه‌ها منتشر شده، ادعای فرد معممی به نام محمدعلی حسینی است که خود را دبیرکل شورای اسلامی-عربی معرفی می‌کند. او که گویا روزگاری عضو حزب‌الله بوده و سپس به علت بروز اختلاف با این گروه از آن کناره گرفته است در گفتگو با شبکۀ العربیه مدعی شده که دو روز قبل از ترور سیدحسن نصرالله خطاب به او گفته است: "نزدیکانت را جمع کن، به آن‌ها وصیت کن و وصیت‌نامه‌ات را بنویس، زیرا کسی که حامی‌ات بود، امروز تو را فروخت." تشخیص دروغ بودن این ادعا حتی به عقل سلیم هم نیاز ندارد! مرحوم سیدحسن نصرالله، تحت شدیدترین مراقبت‌های امنیتی می‌زیست. دسترسی به او از سوی افراد مورد وثوق حزب‌الله نیز بی‌نهایت دشوار بود. حتی برای ملاقات‌های ضروری با افراد، گذشتن از هفت خان امنیتی برای طرف مقابل رعایت می‌شد. حال، آقای حسینی قصه را چنان نقل کرده است که گویی همسایۀ دیوار به دیوار مرحوم نصرالله بوده و چون طبق معمول در کوچه یا مسجد به او برخورده در گوشش نجوا کرده است که برو وصیتت را بنویس! فروخته شدی! این قصه مرا به یاد قصه‌ای از داستایوفسکی می‌اندازد. او در کتاب "رؤیای عموجان" شرح حال نظامی بازنشستۀ پیری را به دست می‌دهد که نزد اطرافیانش از ملاقات خود با ناپلئون در یکی از جنگ‌ها داد سخن می‌دهد. یکی از اطرافیان اما به اعتراض می‌گوید: عموجان! در آن جنگ ناپلئون که حضور نداشت تا شما با آن ملاقات کنید!عمو جان هم در جوابش می‌گوید؛ حالا آن کسی که من ملاقاتش کردم اگر شخص ناپلئون هم نبود، یکی از سربازان سپاهش که بود! @ahmadzeidabad
عادی شدن ترور! ارتش اسرائیل عملیات ترور شیخ نبیل قاووق از رهبران حزب‌الله را در ضاحیۀ بیروت موفقیت‌آمیز اعلام کرده است. رسانه‌های‌داخلی از روی این خبر چنان آسان گذشته‌اند که گویی فردی عادی در لبنان ترور شده است. شیخ قاووق فرماندۀ واحد امنیت پیشگیرانۀ حزب‌الله و عضو شورای اجرایی این گروه بود. قصدم انتقاد از رسانه‌ها نیست. وقتی مصیبت عمق پیدا می‌کند، از دست رفتن جان انسان‌ها هم عادی می‌شود. اگر شیخ قاووق دو هفته پیش ترور می‌شد، خبرش مثل زلزله منطقه را تکان می‌داد. کمال‌الدین اصفهانی پس از نفوذ لشکر مغول به اصفهان در سال 633 هجری و قتل عام مردم شهر شعری سروده است که مو بر اندام آدمی سیخ می‌کند. دی بر سر مرده‌ای دو صد شیون بود امروز یکی نیست که بر صد گرید! به قول خاقانی شروانی: هان ای دل عبرت‌بین از دیده عبر کن هان! @ahmadzeidabad