هرکاری بدون تقوا به ضرر انسان تموم می‌شه! واجب یعنی چی؟ مفید و لازم حرام یعنی؟ مضر هرچیزی یک حریمی داره. +ما از برق می‌تونیم استفاده کنیم مشروط به اینکه دستمون به سیم نخوره. +از آتش می‌تونیم استفاده کنیم. +از چاقو... از گاز.. از.. یعنی تمام ابزار مرگبار رو ما در طول روز باهاش سر و کار داریم. حتی قطار و هواپیما و... در عین نعمت خطرناک هستند! فقط ما از جنبه‌های خوب و مثبتش‌اش استفاده می‌کنیم. پس یه قسمتی هست که حریم داره. اگر بخوای وارد اون حریم بشی خودت آسیب می‌بینی! مثل جریان برق! مفیده! نور و گرما و... داره. اما اگر بخواهیم به ما صدمه نزنه باید حریم بزاریم. #ادامه_دارد #تقوا https://eitaa.com/ahmahmoudi

↪️دیروز گفتیم: اگر بخواهیم برق به ما صدمه نزنه باید حریم‌دارش کنیم. بین فاز و نول، حجاب می‌گذاریم. مثل حجاب خانم‌ها و مرد که همیجوره. ارتباط زن و مرد، صحبت‌کردن، کارکردن، همکاری جهاد، درس خواندن و... هیچ اشکالی نداره.❗️ ⭕️اما یک سری ارتباطات اگر باشه به ضرر فرد و اجتماع هست و مسیر انسان رو خطرناک می‌کنه. لذا می‌گن زن و مرد هیچ اشکالی ندارد که در معرض ارتباط و سخن‌گفتن باهم باشند اما به شرطی که حریم‌دار ارتباط داشته باشند.⭕️ پس معنی حرام یا حریم را دقت کنید حرام مضره آب خوبه! اما حریم داره! شما اگه از یه قسمتی بیشتر با آب ارتباط داشته باشید مضر و خطرناکه! سرما و گرما خوبه اما تا یه حدی‌اش! قند و نمک خوبن اما تا یه حدی‌اش! از اون بیشتر که می‌شه حرام می‌شه! یعنی دارای حریم می‌شه و مضره.. ⚠️پس اگر چیزی به اسم حرام داریم باید پرهیز کنیم. 🟢اما تقوا ✖️هر نوع فکری، هر نوع حرکتی، هر نوع سیر و سلوکی، هر نوع عبادتی، هر نوع کار علمی اگر انجام شود اما قرین با تقوا نباشد به ضرر انسان تمام می‌شود!✖️ #ادامه_دارد #تقوا ✍امیرحسین محمودی✍ https://eitaa.com/ahmahmoudi

اصلا چه ضرورتی داره درباره #تقوا صحبت کنیم⁉️ ❕یکی از چیزهای فوق‌العاده مهمی که در قرآن آمده و همـــــــــه چیز حول محور اون می‌گرده: مسئله تقوا است❕ در قرآن ملاک اصلی و نهایی برای سنجش قیمت یک موجود این‌که جهنمیه یا بهشتی: تقوا است.⚠️ اوج یک انسان به تقوا رسیدنش است! پس اصل، رسیدن انسان به تقواست. ⚡️تقوا یعنی چی؟ متاسفانه بیشتر کتاب‌ها تقوا را ترس معنی کردند.❌ گفتند اتقوالله یعنی از خدا بترسید این غلطه! خدا ترسناک نیست! خدا کمالِ مطلقه.. جمالِ مطلقه...مهربانی مطلق هست! ماده تقوا همان وقی است در واقع وَقوا بوده است که بعد تبدیل شده به تقوا. یعنی خودداری و اجتناب✅ ترس نیست.❎ حریم نگه‌داشتن است.✅ آلوده نشدن است. ✅ خطر نکردن است.✅ ➖امیرالمؤمنین می‌فرمایند: التقوی، اجتنابٌ [غرر الحكم : 188] یا ➖رهبری در یکی از خطبه‌های نماز جمعه‌شان ذکر می‌کنند: تقوا، عبارت است از اجتناب و پرهیز از خطا و گناه و اشتباه و آلودگی و ناپاکی و انحراف از راه و پیروی از هوس‌ها و دل سپردن به خط مستقیم تکلیف و وظیفه. انسان یک حریم‌هایی را نباید جلو برود.🔴 #ادامه_دارد #تقوا ✍امیرحسین محمودی✍ https://eitaa.com/ahmahmoudi

آرام آرام سرش را تکان داد و با خودش تکرار کرد: صَدَقَ رَسُولُ الله، صَدَقَ رَسُولُ الله ! همه متعجب شدند، که این دیگر یعنی چه؟ صدق رسول الله چیست؟ زمانی که همه تشنه شدند و ساکت شدند، ملا توضیح داد که دیروز از این دِه و مردم خسته شده بودم. میخواستم بگذارم و بروم، اما با خودم فکر میکردم که آیا این صحیح است؟ آرام آرام از فضای ده بیرون رفتم و بالای آن کوه رسیدم و آن جا نشستم و با خستگی، خوابم برد. در خواب دیدم که مردی جلیل القدر سوار بر اسبی سفید از پایین کوه به سمت من آمد و وقتی نزدیک به من شد، با لبخند و محبت به من گفت: مبادا که این ده را تنها بگذاری. مبادا که از میان اینها بروی. به زودی شیطانی می‌آید که میخواهد دین من را ضایع کند و ایمان مردم را به باد بدهد. تو پاسدار ده باش! و صدق رسول الله! صدق رسول الله! آن شیطان، همین است که میبینید. اصلا همه چیزش مثل شیطان است! اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. مردم که شیطان را در خانه خدا گیر آورده بودند، امان ندادند که فرار کند و چنان اورا لگد مال کردند و زدند که دیگر توانی در بدن برایش نماند. آن هنگام بود که به یاد استادش افتاد که :«درست است که حرف ها را میدانی، اما هنوز روش ها را نیاموخته ای». و مشکل اینجاست که همیشه بعد از مشکلات، به یاد گذشته ها و نصیحت ها می افتیم. #ادامه_دارد

ادامه داستان : رسیدن به جایگاه حقیقی به هر حال راه افتاد، و برای اینکه خودش را امتحان کند و خود را بشناسد، باز هم به همان دِه رفت. اما این بار، پشت سر ملا ایستاد و با او نماز خواند و مدافع او شد، و اگر مسئله ای پیش می آمد که ملا را به زحمت می‌انداخت، ملا را کمک میکرد و پاسخ سوالات را میداد. وقتی ملا دید که مریدی دلسوز به همراه دارد، او را به خود نزدیک تر کرد به شکلی که خیلی از اوقات، ملا بجای خودش، اورا برای حل مشکلات و یا حل امور می‌فرستاد. رفته رفته ملا خودش را شناخت، و فهمید که دیگر شأن او نیست که منبر رود، و منبر را به او سپرد و خود به محراب و اقامه نماز قناعت کرد. به راستی که راه ها را هم آموخته بود و جایگاه حقیقی خود را به دست آورده بود. اما هنوز یک مسأله باقی مانده بود و یک حساب تصفیه نشده مانده بود. #ادامه_دارد