eitaa logo
کانال اشعار و فعالیت‌های ادبی احمد شهریار
258 دنبال‌کننده
97 عکس
29 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
از درد و از فراق حکایت نمی‌کنیم ما شکر می‌کنیم، شکایت نمی‌کنیم . اسرار عشق را به من آموخت، بعد گفت: این گنج را به هر که عنایت نمی‌کنیم . فرمود: با کسی مگو از آنچه دیده‌ای پس دم نمی‌زنیم و روایت نمی‌کنیم . ای دوست آن‌که را که به بی‌راهه می‌رود ما جز به سوی خویش هدایت نمی‌کنیم . در آرزوی گوشه‌ی چشمیم و مدتی‌ست کاری بدونِ اذن و رضایت نمی‌کنیم . بر دوشِ باد می‌رود از شهر، خاکِ ما تا زنده‌ایم، ترکِ ولایت نمی‌کنیم . عشق است نُقلِ مجلسِ ما عاشقان که ما نقلِ حدیثِ عقل و درایت نمی‌کنیم . هرچند درکنارِ عدویش نبوده‌ایم از شهریار نیز حمایت نمی‌کنیم . احمد شہریار https://eitaa.com/ahmedshehryar1
تقدیم به ستاره‌ی بلند شرق اقبال لاهوری . مرد حق، مرد عمل، دانای راز می‌رسد همچون نسیمی از حجاز . باز از مشرق صدایی آمده بعد عطار و سنایی آمده . ساقی میخانه‌ با جام خودی می‌کشِ سرمست از الهام خودی . خرمنِ تدبیرِ شب را برق شد آفتابِ ضوفشانِ شرق شد . خنده‌ زد بر دانشِ کورِ فرنگ موسیِ بیگانه از طورِ فرنگ . سرزمینش ماورای مرز و بوم حافظ اشعارِ مولانای روم . مثل شمشیری‌ست در دستش قلم حرف دارد با جوانان عجم . ریزه‌خوار سفره‌ی علم علی ع سینه‌اش روشن شد از عشق نبی ع . غمگسارِ خاندانِ مصطفی ص از محبان شهید کربلا ع . آنکه خاکم را به وجد آورده اوست صور اسرافیل قلب مرده اوست . مرد آگاه، آشنای شرق و غرب رازدان رازهای شرق و غرب . بی‌سوادان را فلاطون کرد و رفت عالم ما را دگرگون کرد و رفت . احمد شهریار https://eitaa.com/ahmedshehryar1
6.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔍 🎬 مستند «از تبار اقبال» 🎤 روایتی از سید احمدحسین حسینی، شاعر پارسی‌گوی پاکستانی مقیم قم 🎬 کارگردان: محمدرضا کمیلی 📅 چهارشنبه ۲۴ بهمن ساعت ۱۷ ⏳ تکرار روز بعد، ساعت ۱ و ۱۲:۳۰ 📺 پخش از شبکه مستند سیما https://eitaa.com/ahmedshehryar1
تقدیم به حصرت ولیعصر (عج) . پیش از من و تو عمری اینجا نشسته صحرا چشم انتظارِ باران، چشم انتظارِ دریا . عمری نشسته اینجا در انتظارِ مهدی (عج) پیش از من و تو یوسف (ع)، پیش از من و تو عیسی (ع) . یوسف (ع) نداشت عاشق غیر از زنانِ مصری مهدی (عج) اگر بیاید عالم شود زلیخا . مجذوبِ مذهبِ اوست، شاگردِ مکتبِ اوست لقمان و ابن سینا یا حضرتِ مسیحا (ع) . در انتظار مردیم، از جا تکان نخوردیم گفتم اگر نه امروز، شاید رسید فردا . ما دیده‌ایم گاهی در اوجِ بی‌نگاهی او را میانِ حیرت، بی‌چشم و بی‌تماشا . احمد شهریار عیدتان مبارک https://eitaa.com/ahmedshehryar1
9.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سرود ظهور شعر اردو و فارسی: احمد شهریار شعر عربی: مرتضی حیدری آل کثیر منتشر شده از: شبکه هدایت . . https://eitaa.com/ahmedshehryar1
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شعرخوانی در بزنامه سرزمین شعر فصل چهارم قسمت اول به‌طور میهمان ویژه ماه مبارک رمضان ۱۴۰۳ . https://eitaa.com/ahmedshehryar1
تقدیم به حکیم نظامی - شاعر پرُآوازه‌ی ایرانی . . شاعران پیشِ تو خموش و خجل تو حکیمی و در سخن کامل . بیت در بیت "مخزن الاسرار" سخنِ توست گنجِ پُرحاصل . گنجه از یُمنِ تو به گنج رسید "پنج گنجِ نظامیِ" فاضل . تا که شیرین سخن کند فرهاد شهدِ شعرِ تو را چشید از دل . قصه‌گویانِ لیلی و مجنون رهروان و تو بهرِشان منزل . شمعِ بزمِ سخن توئی اینجا آفتاب است پیشِ تو سایل . بیت‌های تو گشته‌اند گواه که تو هم عالمی و هم عامل . شاعران وارثانِ مجنونند شعر تو لیلی است و در محمل . شهریارا لباسِ رزم بپوش چون نظامی‌ست صاحبِ محفل . باز هم مستِ مصرعه‌اش شده‌ایم: "همه عالم تن است و ایران دل" . احمد شهریار (پاکستان) https://eitaa.com/ahmedshehryar1
رباعی با استفاده از صنعت جناس تام . ما شاعرها که اهلِ بینیم همه در باغِ بهشت، اهلِ بیتیم همه گفتم بیتی؟ بیوت خواهد بخشید مداحِ کریمِ اهلِ بیتیم همه . احمد شهریار . پ.ن: ولادت امام حسن مجتبی علیه السلام مبارک https://eitaa.com/ahmedshehryar1
مردِ خدا (شعر طنز) . همواره سر سفره‌ی افطارِ شماییم احسنت بر این روزه‌ی سی روزه که ماییم . یک‌روزِ دگر رفت ز سی روز و نمردیم ما مردِ نبردیم، ز خاصانِ خداییم . چون سرو، بلندیم و چنان کوه، مصمم در صرصرِ ماهِ رمضان هم سر پاییم . وقتِ سحری هرچه سر سفره‌ی ما بود خوردیم ولی حال به فکرِ فقراییم . از ساعتِ سه تا به اذان هی دمِ کولر از خوابِ عبادت به شمارِ شهداییم . از ساعتِ سه تا به اذان، مستِ عبادت مستِ خروپف بی‌خبر از طعمِ غذاییم . نه معده‌ی ما زخم و نه کلیه‌ی ما سنگ... نه در سفرِ عمدی و مشغولِ کجاییم . صدشکر که ما طاقتِ سی روز عبادت داریم، سرِ سفره اگر جلوه‌نماییم . در منزل و در کوچه ولی با احدی ما از روزه نگفتیم، مگر اهلِ ریاییم؟ . در منزل و در کوچه... ولی از تو چه پنهان ما روزه نبودیم ولی مردِ خداییم . احمد شهریار . https://eitaa.com/ahmedshehryar1
ما گریبان چاک می‌کردیم اگر، گل می‌شدیم یا اگر فریاد می‌کردیم، بلبل می‌شدیم . در عدم ماندیم ورنه با تمنای وجود می‌پذیرفتیم شکلی را، گل و مل می‌شدیم . در مسیری زیر پای کاروانِ گم‌شده سبزه‌ی نورسته می‌گشتیم یا پل می‌شدیم . هیچ‌کس ما را نمی‌دید و در این ظلمت‌کده تا ابد محبوسِ بن‌بستِ تغافل می‌شدیم . عارفی شاید به سوی عرصه‌ی سیروسلوک یا ز خیلِ شاعران، مستِ تغزل می‌شدیم . در سمنگان کودکی سهراب نامی، یا که نه رستم دستان شده از اهلِ زابل می‌شدیم . از جمادی و نباتی تا به انسان و ملک در جهان، ما هم گرفتار تکامل می‌شدیم . زندگی یک بار یا صد بار، یعنی هرچه بود ما اسیرِ پنجه‌ی دور و تسلسل می‌شدیم . در عدم‌آباد اما هیچ تغییری نبود کاش یک لحظه سزاوارِ تبدل می‌شدیم از عدم، سوی وجودِ خویش مثلِ آبشار ناگهان سرشار از آهنگِ تنزل می‌شدیم . در عدم هرگز نمی‌ماندیم دیگر شهریار ما اگر یک بار دلگرم توکل می‌شدیم . احمد شهریار . https://eitaa.com/ahmedshehryar1