#دلنوشته
بابام گفت بخند
خادما نباید جدی باشن،
ولی تا تصمیم گرفتم بخندم
آقاهه ازم عکس رو گرفت
و رفت
اولش ناراحت شدم که با لباس خادمی اخم کردم
اما بعدش گفتم این یه عکسه
بقیه لحظههای عمرم هر کدوم یک عکس میشه.
از اون لحظه تا میشه لبخند میزنم
خادم امام رضا باید همیشه لبخند روی لبش باشه
چون همیشه امام رضا جلوی چشمشه، مگه نه؟
کانال رسمی کودکانه حرم امام رضا علیه السلام
@Ahoonama
#دلنوشته
از آقای خادم که فرشارو جارو میکرد خواستم بذاره منم فرشارو تمیز کنم.
یه نگاهی بهم انداخت و خندید
آخه قدم به جارو نمیرسید
بجاش گفت مهرایی که روی فرش جا مونده رو جمع کنم.
وقتی به جا مهری رسیدم
یه بازی به ذهنم رسید
مهرارو روی هم بچینم تا یه خونه بسازم برای خودم
تو حرم امام رضا
خوب میشه ها!
کانال رسمی کودکانه حرم امام رضا علیه السلام
@Ahoonama