#سفر
"پایتختِ خودم"
من اگر شاه میشدم حکماً اصفهان را به پایتختی برمیگزیدم.
منتها من شاه نشدم! یعنی، آقا محمد خان زودتر از من به دنیا آمد و رفت و صاف وسط تهران تاج گذاری کرد.
خب، من یکی هرچه فکر کردم نتوانستم درکش کنم. خیلی وقت است که دوست دارم یکجا پیدایش کنم و بگویم: همین؟ تمام شد آقای بنیان گذار سلسلهی قاجار؟ وسط این همه شلوغی و سر و صدا و ترافیک و دود و دم جایت خوب است؟ راحتی؟
اصلا خوب که فکر میکنم، میبینم بهتر!
همان بهتر که آقا محمد خان زودتر به دنیا آمد. همان بهتر که من شاه نشدم.
من اگر شاه شده بودم، حالا اصفهان پایتخت بود. شلوغ بود. دود و دم داشت. دود ماشین ها می رفت توی کاخ های قشنگ من و کاخ هایم سیاه میشدند، زشت میشدند، میپوسیدند، دست که میزدی خاکستر میشدند، میریختند.
اصلا بهتر!
دفعه ی بعد اگر آمدم با خودم تاج میآورم، گوشه ای از همین کاخ چهلستون بی سر و صدا تاج می گذارم روی سرم. بی آنکه احدی بفهمد.
آن وقت اصفهان میشود پایتخت خودم! فقط خودم! خودِ خودم تنها!
هان؟! برای چه مثل آدم های عاقل نگاهم میکنی؟ خودم میدانم بساط شاه و شاهنشاهی سالهاست برچیده شده. اما نقش و نگار را نمیبینی؟
خب آدم دلش میخواهد دیگر...
#اصفهان
#چهلستون