🏴 احرار المقاومة
زندگینامه📝 بخش پنجم خواب همسرشهید سیدعلی زنجانی🇮🇷🇱🇧 تقریباً شش ماه از شهادتش میگذشت. تنهایی آمده بود
#زندگینامه
#بخش_ششم
#شهید_علی_زنجانی🇮🇷🇱🇧
تصویری تازه انتشار از شهید حسین عصام طه برسرمزارشهیدسیدعلی زنجانی
((.ادامه خواب همسرشهید))
توی رختخواب نشستم. گیج بودم. دوروبر را نگاه کردم؛ جعبههای چیده شده روی هم، اثاث بسته بندی و… چقدر سوت وکور و وحشتناک است. همه چیز، طعم تلخی دارد. دیگر نمیتوانم اینجا بمانم؛ یعنی نمیشود که بی او بمانم. هر بار ابراهیم و زینب خواب پدرشان را دیده اند، توی خانه حلب بود. یک شب، ابراهیم در خواب به او گفته بود «مامان همیشه برای تو گریه میکنه.». سیدعلی جواب داده بود «من هم همیشه به مامانت نگاه میکنم. ما توی دنیا و آخرت، برای همدیگه هستیم.». چه دل خوشی شیرینی! انگار بچهها هم به همین خوابها دل خوش هستند، به اینکه گاهی پدرشان را ببینند. سیدعلی بیشتر وقتها توی خواب به ابراهیم کبوتری سفید میدهد. آن وقت، مطمئن هستم هر مشکلی که در زندگی دارم، حل میشود. از آن بالا حواسش به همه چیز هست؛ به زندگی، به من، به ابراهیم، به زینب و… یک شب به خواب یکی از آشنایان رفته و گفته بود «هر روز وقت نماز صبح به خانواده ام سر میزنم.». یک بار عطری خاص، فضای خانه را پر کرد. نفسی عمیق کشیدم. گفتم: سیدعلی، میدونم این جایی.»
اللهم صلی علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم☘
پایان زندگینامه شهیدعلی زنجانی
#شهید_سید_علی_زنجانی
┄┅═✧✺💠✺✧═┅┄
✅#احرار_المقاومه 👇👇
@ahraaralmoghavemt