گفتا شه دین که ای داور من
این خنجر شمر این حنجر من
این اکبر من صد پاره تنش
این قاسم من گلگون کفنش
عباس و جدا دست از بدنش
حلقش شده چاک این اصغر من
گفتا شه دین که ای داور من
این خنجر شمر این حنجر من
ای تَفِ هوا این ریگ روان
این پهلوی من آن نوک سنان
این سینه من آن تیر خصان
آن نیزه کین این همسر من
گفتا شه دین که ای داور من
این خنجر شمر این حنجر من
یا رب یا رب این وقت صلاة
این تشنگی ام آن شَطِ فرات
بگذشته ام از اینگونه حیات
آن سُم ستور این پیکر من
گفتا شه دین که ای داور من
این خنجر شمر این حنجر من
یا رب یا رب رِضاً بِرضاک
یا رب یا رب رِضاً بقضاک
الله الله صَبراً لِبَلاء
بر من نبود معبود سِواک
ای ناصر من ای یاور من
گفتا شه دین که ای داور من
این خنجر شمر این حنجر من
بنشین تا به تو گویم زینب
غم دل با تو بگویم زینب
بعد من قافله سالار تویی، خواهر من
دختر حیدر کرار تویی، خواهر من
خون ما جمله در این دشت روان خواهد شد
خولی و شمر به ما دشمن جان خواهد شد، خواهر من
خواهرم! اکبر و عباس و علی اصغر من
هدف نیزه و پیکان جفا خواهد شد، خواهر من
جمله یاران حسین در سفر کرب و بلا
سر به کف، جان به ره دین خدا خواهد شد، خواهر من
خواهرم! خون شهیدان به بیایان بلا
نهر جوشنده و پر شور و نوا خواهد شد، خواهر من
چون که با دجله و با نهر فرات آمیزد
خواهرم! خوب نگر تا که چه ها خواهد شد، خواهر من
موج طوفنده و غرّان چو هزاران شمشیر
بی امان بر سر عُدوان خدا خواهد شد، خواهر من
چون که خون شهدا چشم عدو را بندد
بزم طاغوت به یک لحظه عزا خواهد شد، خواهر من
بعد من خواهر من باز نما قصه ما
چو زبانت سپر آل عبا خواهد شد، خواهر من
چون که بر نی سر پر خون حسینت بینی
خواهرم! صبر نما! ظلم فنا خواهد شد، خواهر من
اهل بیتم همه در سوگ پدر می گریند
ام کلثوم در آن دم به نوا خواهد شد، خواهر من
گر تو را مضطر و نالان و پریشان بینند
شاد و خندان دو لب دشمن ما خواهد شد، خواهر من
لشگر خصم شما را به اسیری گیرند
شام غم مسکن و مأوای شما خواهد شد، خواهرمن
این زمان نوبت شمشیر زبان می اید
تیز و برّان چو خون شهدا خواهد شد، خواهر من
دانلود نوحه جدید و بسیار زیبای حسین فخری بنام بعد من قافله سالار تویی، خواهرم با لینک مستقیم و دو کیفیت 128 و 320
نوحه بعد من قافله سالار تویی، خواهرم از حسین فخری
#فرزندآوری
مادرم نذر تو کرده است مرا اربابم
طفل بودم به بغل ذکر ترا یادم داد
عسل عشق ترا ریخت به کامم با شیر
لذت بردن نامت به خدا یادم داد
تربت کرببلای تو زبانم وا کرد
معنی عشق نه تنها , که دوا یادم داد
با ارادت همه دم عکس حرم میبوسید
قتلگاه و حرمت خون خدا یادم داد
به تنم جامه نه از بهر تو سقا میکرد
روضه می خواند غم کرببلا یادم داد
رو به سمت حرمت صبح, زیارت میخواند
با توسل به شما ذکر و دعا یادم داد
یاد سقای حرم بود و آبی که نخورد
از علمدار تو میگفت وفا یادم داد
اشک میریخت لب خشک مرا میبوسید
یاد ششماهه ی تو وا عطشا یادم داد
یاد میکرد از آن واقعه ی عاشورا
واژه ی صبر به طوفان بلا یادم داد
اشک میریخت و میگفت غریب است حسین
به لبم بردن این ذکر ترا یادم داد
#فرزندآوری
#امام_حسین
اگر چه دامنم آلوده است اما قبولم کن
فقیرم,بی پناهم,بی کسم آقا قبولم کن
نه محض خاطر بی ارزشی مانند من آقا
مرا محض رضای مادرت زهرا قبولم کن
مرا نذر تو کردند از طفولیت پدر مادر
برای دل خوشیِ هر دوی آن ها قبولم کن
حرام است اینکه بی تو زنده باشم لحظه ای ارباب
بگیر از این منِ بیچاره جان را یا قبولم کن
عزیز فاطمه رحمی…که دارم میروم از دست
مرا آقاترین آقای این دنیا قبولم کن
مرا جان همان که دوستش داری, همان خانم
مرا جان رقیه, “دلبر بابا” قبولم کن
بدم اما شنیدم دست حر را هم گرفتی تو
اگر چه دامنم آلوده است اما قبولم کن
فرزاد نظافتی
#زینب
متن قطعه:
نماز عشق نشسته نخوانده بودم و خواندم
قنوت بازوی بسته نخوانده بودم و خواندم
زنی ز هاشمیان تا کنون اسیر نبوده است
دعا به خاک نشسته نخوانده بودمو خواندم
به شب میان بیابان نرفته بودمو و رفتم
به جست و جوی یتیمان نرفته بودم و رفتم
نخفته بودم و خفتم به روی سنگ بیابان
به عمر خویش به زندان نرفته بودم و رفتم
به دوش جسم دو دختر نبرده بودم و بردم
#زینب
(درقالب دوبیتی پیوسته)
نمازعشق شکسته نخوانده بودم و خواندم
قنوت،بازوی بسته نخوانده بودم و خواندم
زنی ز هاشمیان تاکنون اسیرنبودست
دعا به ناقه نشسته نخوانده بودم وخواندم
به دوش،جسم دو دختر،نبرده بودم وبردم
زکینه سنگ زشامی نخورده بودم و خوردم
به قتلگه به من و دخترت چه شد، دیدی
که زنده زنده کنارت نمرده بودم ومُردم
به شب میان بیابان نرفته بودم و رفتم
به جستجوی یتیمان نرفته بودم ورفتم
جستجوی یتیمان نرفته بودم ورفتم
نخفته بودم و خفتم به روی خشت خرابه
به کوفه گوشۀ زندان نرفته بودم ورفتم
هزاررنگ پریده ندیده بودم ودیدم
شفق به ماه چکیده ندیده بودم ودیدم
ندیده بودم و دیدم محاسنت در خون
به داس یاس بریده ندیده بودم ودیدم
به کوفه جای به زندان نکرده بودم وکردم
به شام، خانه به ویران نکرده بودم و کردم
نگفته بودی و گفتی اذان زمأذنۀ نی
به نیزه گوش به قرآن نکرده بودم وکردم
« کتاب "گلاب وگل " -حاج علی انسانی - ص292 »
شور اربعین وجاده ها
دل ها غمین تو چله نشین تو
دراربعین تو ای ماه عالمین
لبیک یاحسین لبیک یاحسین لبیک یاحسین
راهی به جاده ها ازپافتاده ها
پای پیاده ها گریان زهردوعین
لبیک یاحسین لبیک یاحسین لبیک یاحسین
دیوانۀ توایم درخانۀ توایم
درقبرماجواب بعدازشهادتین
لبیک یاحسین لبیک یاحسین لبیک یاحسین
ای درره خدا سرازقفاجدا
رفته به نیزه ها از تیغ وازسُنین*
لبیک یاحسین لبیک یاحسین لبیک یاحسین
ای پاره پاره تن مولای بی کفن
بنویس نام من درکربلاحسین
لبیک یاحسین لبیک یاحسین لبیک یاحسین
-« کتاب "گلاب وگل " -حاج علی انسانی – ص588 »
-سنین } س ُ ن َ { مُصغّر سَنان که طرف سرتیز نیزه است . (دهخدا)
اربعین
سوغات شام
«چشم گریان سویت از شام خراب آورده ام
خیزای لب تشنه از بهر توآب آورده ام»
گرزمن پرسی رثایت بعدتوبامن چه کرد
نیمه جانی در برت بهرجواب آورده ام
اشک سرخ و چهره زرد وتن سیاه وموسفید
همرهم سوغات ازشام خراب آورده ام
اشک می بارم زداغ چارساله دخترت
گرچه پرپرشدگُلت اما گلاب آورده ام
حضرت زین العباد این حجت دادار را
بادلی مجروح از بزم شراب آورده ام
« کتاب "گلاب وگل " -حاج علی انسانی – ص566 » ازسروده های سال1348
- بیت اول منسوب به مرحوم رنجی...
نوحۀ اربعین
من رسیدم به سر کوی تو یابن زهرا
برمشامم می رسد بوی تو یابن زهرا
لالۀ پرپر من کجایی حسین جان
دلبر بی سرمن کجایی حسین جان
یوسف مادر من کجایی حسین جان
واویلا واویلا واویلا واویلا
زائرتوهستم ای دلبربی قرینه
می گذارم من دو دست ادب را به سینه
من که برگیسوی تو اسیرم حسین جان
من زقبر تو بوسه بگیرم حسین جان
آرزودارم اینجا بمیرم حسین جان
واویلا واویلا واویلا واویلا
لالۀ من دل من خون شده مثل لاله
یابن زهرا تو مپرسی زحال سه ساله
مثل یک غنچه پژمردنش دیده ام من
به خدا کعب نی خوردنش دیده ام من
درکنار سرت مردنش دیده ام من
واویلا واویلا واویلا واویلا
شعر:سیدمحسن حسینی
#وایازدستمغیرهچقدربدمیزد
#حضرت_زهرا_س
بی تو این شب، شبِ غم بار مرا می بیند
درد، این درد چه بسیار مرا می بیند
جز تو یک شهر دلِ آزار مرا می بیند
چشمت انگار که این بار مرا می بیند
ولی انگار نه انگار مرا می بیند
بازکن پلک که از خانه خجالت نکشم
بی تو از آه یتیمانه خجالت نکشم
شانه ای زن که از این شانه خجالب نکشم
تو و پیراهن مردانه خجالت نکشم
چشم بی جان تو ای یار مرا می بیند
زحمتِ دخترِ تب کرده تو را خوب نکرد
اشکش افسوس که سر دردِ تو را خوب نکرد
روی نیلی شده ي زرد تو را خوب نکرد
زخم های جگر مرد تو را خوب نکرد
چه کنم دخترکت زار مرا می بیند
با که گویم تن بیمار چرا خونین است
سنگ غلست، در و دیوار چرا خونین است
باز می شویم و هر بار چرا خونین است
انحنای نوک مسمار چرا خونین است
وای از آن میخ که خون بار مرا می بیند
قاتلت گفت که دشمن شکنش را کشتیم
خوب شد پای علی سینه زنش را کشتیم
نه فقط فاطمه با او حسنش را کشتیم
می زند داد به لبخند زنش را کشتیم
تاکه در مسجد و بازار مرا می بیند
آه از آن روز که کارم به تماشا افتاد
رد پایی به روی چادرت آنجا افتاد
من زمین خوردم و بانوی من از پا افتاد
ضربه ای آمد و بر بازوی تو جا افتاد
باز این روضه ي دشوار مرا می بیند
قنفذ از راه از آن لحظه که آمد می زد
تازه می کرد نفس را و مجدد می زد
#وایازدستمغیرهچقدربدمیزد
جای هر کس که در آن روز نمیزد می زد
باز با خنده در انظار مرا می بیند
می روی زخمی و زخم ِدل من باقی ماند
راز ِسر بسته یِ چشمانِ حسن باقی ماند
کفنت می کنم اما دو کفن باقی ماند
کهنه پیراهن و یك پاره بدن باقی ماند
پسرت بي سر و دستار مرا ميبيند
ترسم اين است بريزند بدنش را بكِشند
جلوي دختر ِ من پيرهنش را بكِشند
نيزه ها نقشه ي برهم زدنش را بكِشند
دارد آن چشمه ي ديدار مرا ميبيند
(حسن لطفي)
#رباعی_مهدوی
بر جلوه روی ماه مهدی صلوات
بر جذبه هر نگاه مهدی صلوات
با یاد شهیدان و امام راحل
بفرست به پیشگاه مهدی صلوات
جارو زدم بابا خونه را با این موهام
منتی بزار امشب پا بگذار روی این چشمام
روی دلم غم هجرونه توی چشمام ابر بارونه یکی اشکه یکی خونه بابا
توی حسرت سرت چشم پر آب منه
امشب دیگه شب تعبیر خواب منه
بابا اگر بیای امشب شب تعبیر خواب منه
قد کمون من یادگار بازاره
وقتی راه میرم بابا شونه هام به دیواره
کف پاهام پر از خاره
از پر چادر پاره گلهای لاله میباره
روحم میزنه پر از خونه تنم
روی زخم های لبت من بوسه میزنم
عمه حلالم کن خیلی زحمتت دادم
این محبت های تو نه نمیره از یادم
شب آخرمه امشب
رسیده جون من بر لب میسوزم در میون تب
بابام داره میاد موهام پریشونه
چشمام مثل دلم یک کاسه خونه
گل بوسه آتش گونه هام رو سوزونده
روی دست بی جونم جای سلسله مونده
بی تو تنها به سر بردم
نبودی تو زمین خوردم
شبیه غنچه پژمردم
روی پلک های ترم رد کبودیه
این یادگاری دست یهودیه
ارا اگر ميان من و او موت كه بر تمام بندگانت قضاى حتمى قرار دادهاى جدايى افكند
✨ *فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي*
🌴پس مرا از قبر بیرون آور
✨ *مُؤْتَزِراً كَفَنِي*
🌴 در حالى كه كفنم را آزار خود كرده باشم
✨ *شَاهِراً سَيْفِي*
🌴و شمشيرم را از نيام بركشيده باشم
✨ *مُجَرِّداً قَنَاتِي*
🌴 نیزه برهنه ام را (به دست گرفته ام)
✨ *مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي*
🌴 لبيك گويان دعوتش را كه بر تمام مردم شهر و ديار عالم لازم الإجابه است اجابت كنم
✨ *اللَّهُمَّ أَرِنِي الطَّلْعَةَ الرَّشِيدَةَ وَ الْغُرَّةَ الْحَمِيدَةَ*
🌴خداوندا! آن طلعت رعنا و آن صورت زيبا را بمن بنما و (از پرده غيب پديدار كن)
✨ *وَ اكْحُلْ نَاظِرِي بِنَظْرَةٍ مِنِّي إِلَيْهِ*
🌴و با نگاهى كه به وى ميكنم ديدگانم را سرمه بند (را روشن گردان.)
✨ *وَ عَجِّلْ فَرَجَهُ وَ سَهِّلْ مَخْرَجَهُ*
🌴 فرج آن حضرت را نزديك و خروجش را آسان ساز
✨ *وَ أَوْسِعْ مَنْهَجَهُ*
🌴و توسعه در طريق وى عطا فرما
✨ *وَ اسْلُكْ بِي مَحَجَّتَهُ*
🌴و مرا در میان حجج و براهین او سلوک ده و راه ببر
✨ *وَ أَنْفِذْ أَمْرَهُ*
🌴و فرمان آن حضرت را نافذ گردان
✨ *وَ اشْدُدْ أَزْرَهُ*
🌴و پشت او را قوى ساز
✨ *وَ اعْمُرِ اللَّهُمَّ بِهِ بِلاَدَكَ*
🌴و اى خدا شهر و ديارت را بوجود او معمور ساز
✨ *وَ أَحْيِ بِهِ عِبَادَكَ*
🌴و بندگانت را بواسطه او زنده ساز
✨ *فَإِنَّكَ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُ*
🌴چون تو خود فرمودى و كلام تو حق و حقيقت است
✨ *ظَهَرَ الْفَسَادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ*
🌴فرمودى در دريا و خشكى فساد آشكار شده است بسبب آن چه كه دستهاى مردم انجام داده است
✨ *فَأَظْهِرِ اللَّهُمَّ لَنَا وَلِيَّكَ وَ ابْنَ بِنْتِ نَبِيِّكَ الْمُسَمَّى بِاسْمِ رَسُولِكَ*
🌴 تو اى پروردگار ولى خود و پسر دختر پيغمبرت را كه مسمى به نام پيغمبرت است بر ما از پرده غيب ظاهر فرما
✨ *حَتَّى لاَ يَظْفَرَ بِشَيْءٍ مِنَ الْبَاطِلِ إِلاَّ مَزَّقَهُ*
🌴تا آنكه بر هر باطل ظفر يابد و آن را محو و نابود سازد
✨ *وَ يُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُحَقِّقَهُ*
🌴 را ثابت و محقق گرداند
✨ *وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مَفْزَعاً لِمَظْلُومِ عِبَادِكَ*
🌴و آن حضرت را اى پروردگار فريادرس بندگان مظلومت قرار ده
✨ *وَ نَاصِراً لِمَنْ لاَ يَجِدُ لَهُ نَاصِراً غَيْرَكَ*
🌴 ناصر و ياور آنان كه جز تو ناصر و يارى ندارند
✨ *وَ مُجَدِّداً لِمَا عُطِّلَ مِنْ أَحْكَامِ كِتَابِكَ*
🌴و مجدد احكامى از قرآن مجيدت كه تعطيل شده
✨ *وَ مُشَيِّداً لِمَا وَرَدَ مِنْ أَعْلاَمِ دِينِكَ*
🌴و رفعت و استحكام بخش كاخ شعاير آيينت را
✨ *وَ سُنَنِ نَبِيِّكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ*
🌴و سنن پيغمبر اكرمت صلى الله عليه و آله
✨ *وَ اجْعَلْهُ اللَّهُمَّ مِمَّنْ حَصَّنْتَهُ مِنْ بَأْسِ الْمُعْتَدِينَ*
🌴و او را اى پروردگار از بيداد ستمكاران در حفظ و امان خود بدار
✨ *اللَّهُمَّ وَ سُرَّ نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ بِرُؤْيَتِهِ وَ مَنْ تَبِعَهُ عَلَى دَعْوَتِهِ*
🌴را و پيغمبر اكرمت حضرت محمد صلى الله عليه و آله را شاد و مسرور گردان به ديدار او و پيروانش كه دعوت حضرتش را اجابت كردند
✨ *وَ ارْحَمِ اسْتِكَانَتَنَا بَعْدَهُ*
🌴و اى خدا بر حال زار پريشان ما بعد از او ترحم فرما
✨ *اللَّهُمَّ اكْشِفْ هَذِهِ الْغُمَّةَ عَنْ هَذِهِ الْأُمَّةِ بِحُضُورِهِ*
🌴 خدا غم و اندوه دورى آن بزرگوار را بظهورش از قلوب اين امت برطرف گردان
✨ *وَ عَجِّلْ لَنَا ظُهُورَهُ*
🌴 براى آرامش دلهاى ما به ظهورش تعجيل فرما
✨ *إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً وَ نَرَاهُ قَرِيباً بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ*
🌴كه مخالفان بعيد دانند و ما فرج و ظهورش را نزديك میدانيم اى خدا اى مهربانترين مهربانان عالم
👈پس سه مرتبه دست بر ران راست خود مىزنى و در هر مرتبه مىگويى
✨ *الْعَجَلَ الْعَجَلَ يَا مَوْلاَيَ يَا صَاحِبَ الزَّمَان*
🌴 و شتاب فرما اى مولاى من اى صاحب الزمان
👈بهترین زمان برای خواندن دعای عهد صبح است و بهتر از آن وقت، بعد از نماز صبح است.
آیت الله محمد تقی بهجت می فرمودند :هر کس هر روز سوره یس بخواند و ثواب آن را به حضرت زهرا سلام الله علیها هدیه کند و همچنین دعای عهد و ثواب آن را به مادر امام زمان ارواحنا فداه هدیه کند، سورة واقعه هم خوانده و ثوابش را به أمیرالمؤمنین علیه السلام هدیه کند .چه بخواهد و چه نخواهد عاقبت بخیر می شود نخواهد هم به زور می شود!
.دعای_عهد
🌸امام خمینی ره:
صبح ها سعی کن این دعا «دعای عهد» را بخوانی چون در سرنوشت (عاقبت به خیری) دخالت دارد.
اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی، مقدراتت عوض میشود...✨
🌸مرحوم علامه مجلسی
دعای عهد را در دو کتاب خود از امام صادق (علیهالسلام) نقل می کند
« هرکس چهل صبح این عهد را بخواند از یاران قائم ما باشد و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد، خدا او را از قبر بیرون می آورد که خدمت آن حضرت باشد و حق تعالی به هر کلمه ی آن هزار حسنه به او کرامت فرماید، و هزار گناه او را محو کند و آن دعای عهد این است:
🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
✨ *بسم الله الرحمن الرحیم* ✨
✨ *اللَّهُمَّ رَبَّ النُّورِ الْعَظِيمِ*
🌴پروردگارا اى رب نور حقيقى وجود كامل
✨ *وَ رَبَّ الْكُرْسِيِّ الرَّفِيعِ*
🌴و خداوند كرسى با رفعت(بلند)
✨ *وَ رَبَّ الْبَحْرِ الْمَسْجُورِ*
🌴 خداوند درياى احسان (جوشان)
✨ *وَ مُنْزِلَ التَّوْرَاةِ وَ الْإِنْجِيلِ وَ الزَّبُورِ*
🌴 اى نازل كننده (كتابهای آسمانى) تورات موسى (ع) و انجيل عيسى (ع) و زبور داود (ع)
✨ *وَ رَبَّ الظِّلِّ وَ الْحَرُورِ*
🌴 اى پروردگار سايه و آفتاب گرم
✨ *وَ مُنْزِلَ الْقُرْآنِ الْعَظِيمِ*
🌴و اى نازل كننده قرآن عظيم الشأن
✨ *وَ رَبَّ الْمَلاَئِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ*
🌴 اى پروردگارفرشتگان مقرب
✨ *وَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمُرْسَلِينَ*
🌴 پيغمبران و رسولان
✨ *اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِوَجْهِكَ الْكَرِيمِ وَبِنُورِ وَجْهِكَ الْمُنِيرِ*
🌴 همانا از حضرتت درخواست میكنم به نور جمال بىمثالت كه عالم به آن روشن است
✨ *وَ مُلْكِكَ الْقَدِيمِ*
🌴 به ملك قديم و سلطنت ازليت
✨ *يَا حَيُّ يَا قَيُّومُ*
🌴 ای زنده ابدى و اى پاينده سرمد
✨ *أَسْأَلُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي أَشْرَقَتْ بِهِ السَّمَاوَاتُ وَ الْأَرَضُونَ*
🌴 ازتو درخواست میكنم به حق آن اسمى كه آسمانها و زمينها را به آن اسم نور وجود بخشيدى
✨ *وَ بِاسْمِكَ الَّذِي يَصْلَحُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ*
🌴 به آن اسمى كه اولين و آخرين اهل عالم را به آن اصلاح و تربيت دادى
✨ *يَا حَيّاً قَبْلَ كُلِّ حَيٍّ*
🌴 زنده پيش از هر زنده اى
✨ *وَ يَا حَيّاً بَعْدَ كُلِّ حَيٍّ*
🌴 و ای ابدى بعد از هر زنده اى
✨ *وَ يَا حَيّاً حِينَ لاَ حَيَ*
🌴 و ای زنده هنگامى كه احدى زنده نبود
✨ *يَا مُحْيِيَ الْمَوْتَى وَ مُمِيتَ الْأَحْيَاءِ*
🌴 ای زنده كننده مردگان و ميراننده زندگان عالم
✨ *يَا حَيُّ لاَ إِلَهَ إِلاَّ أَنْتَ*
🌴 ای زنده بهذات كه غير تو خدايى نيست
✨ *اللَّهُمَّ بَلِّغْ مَوْلاَنَا الْإِمَامَ الْهَادِيَ الْمَهْدِيَّ*
🌴 خدایا برسان بر مولاى ما حضرت امام عصر هادى (راهنمای راهیافته) امت و مهدى آل محمد
✨ *الْقَائِمَ بِأَمْرِكَ*
🌴 قیامكننده به فرمان تو
✨ *صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِ وَ عَلَى آبَائِهِ الطَّاهِرِينَ*
🌴 درودهای خدا بر او و بر پدران پاك گوهر او باد
✨ *عَنْ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ*
🌴از سوی تمام مردها و زنهای اهل ايمان
✨ *فِي مَشَارِقِ الْأَرْضِ وَ مَغَارِبِهَا*
🌴 در مشرقها و مغربهاى زمين هستند
✨ *سَهْلِهَا وَ جَبَلِهَا وَ بَرِّهَا وَ بَحْرِهَا*
🌴و در همواری (صحرا) و كوه و بر و بحر عالمند
✨ *وَ عَنِّي وَ عَنْ وَالِدَيَّ مِنَ الصَّلَوَاتِ*
🌴 منو پدر و مادر من بر او درود و تحيتى فرست
✨ *زِنَةَ عَرْشِ اللَّهِ وَ مِدَادَ كَلِمَاتِهِ*
🌴 به وزن عرش خدا و به قدر مداد(کشش) كلمات حق
✨ *وَ مَا أَحْصَاهُ عِلْمُهُ وَ أَحَاطَ بِهِ كِتَابُهُ*
🌴و آنچه كه علم خدا دانشش برشمره و كتاب آفرينش حق احاطه بر آن نموده است
✨ *اللَّهُمَّ إِنِّي أُجَدِّدُ لَهُ فِي صَبِيحَةِ يَوْمِي هَذَا وَ مَا عِشْتُ مِنْ أَيَّامِي عَهْداً وَ عَقْداً وَ بَيْعَةً لَهُ فِي عُنُقِي*
🌴 من در صبح همين روزم و تمام ايامى كه در آن زندگانى كنم با او تجديد میكنم عهد خود و عقد بيعت او را كه بر گردن من است
✨ *لاَ أَحُولُ عَنْهَا وَ لاَ أَزُولُ أَبَداً*
🌴 هرگز از اين عهد و بيعت برنگردم و تا ابد بر آن ثابت قدم باشم
✨ *اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ*
🌴 مرا قرار بده از انصار و ياران آن بزرگوار
✨ *وَ الذَّابِّينَ عَنْهُ وَ الْمُسَارِعِينَ إِلَيْهِ فِي قَضَاءِ حَوَائِجِهِ*
🌴 از آنان كه از او دفاع میكنند و از پى انجام مقاصدش میشتابند
✨ *وَ الْمُمْتَثِلِينَ لِأَوَامِرِهِ*
🌴و اوامرش را امتثال
✨ *وَ الْمُحَامِينَ عَنْهُ*
🌴 از وى حمايت كرده
✨ *وَ السَّابِقِينَ إِلَى إِرَادَتِهِ*
🌴و بجانب ارادهاش مشتاقانه سبقت ميكنند
✨ *وَ الْمُسْتَشْهَدِينَ بَيْنَ يَدَيْهِ*
🌴و در حضور حضرتش بدرجه رفيع شهادت ميرسند
✨ *اللَّهُمَّ إِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً*
🌴پروردگ
میگن تو راه زیاده ، موکب حضرت
خوشا به حال اونکه ، باز شده دعوت
میگن که اربعینه ، یه حالی داره
دور و بر حریمت ، میشه قیامت
حسین حسین، دل من بارونی
حسین حسین، دردمو میدونی
هرکی رفت برا منم دعا کنه
اونجا اسم منو هم صدا کنه
«حسین وای ، حسین وای»
سلام آقای خوبم ، بشنو صدامو
دلم گرفته آقا ، نشد بیامو
محرمت لیاقت ، نداشتم آقا
گفتم که اربعینت ، توکربلامو
حسین حسین، کربلات سوزوندم
حسین حسین، دوباره جاموندم
هرکی رفت برا منم دعا کنه
یه نگاه به گنبد طلا کنه
«حسین وای ، حسین وای»
آخ بمیرم برای پاهای خستش
آخ بمیرم برای دستای بستش
هرکی میره به یاد رقیه باشه
آخ بمیرم برای دل شکستش
حسین حسین، به رقیهت آقا
حسین حسین، کربلام شه امضا
هرکی رفت برام منم دعا کنه
دلمو راهیه کربلا کنه
«حسین وای ٬ حسین وای»
سینه زنی شور میگن
فبكى الحسين ع بكاء شديدا
امام حسين عليه السلام گريه شديدى كرد
ثم قال يا أَخِي أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِي وَ إِذَا مَضَيْتَ تَفَرَّقَ عَسْكَرِي
بعد فرمود: اى برادر! تو پرچمدار منى، اگه تو شهيد بشی لشكر من از هم می پاشد
فَقَالَ الْعَبَّاسُ قَدْ ضَاقَ صَدْرِي وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَيَاةِ وَ أُرِيدُ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ.
عباس علیه السلام عرضه داشت: آقا سينم تنگ شده و از زندگى خسته شده ام. ميخواهم از
اين منافقین خونخواهى كنم.
فَقَالَ الْحُسَيْنُ ع فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِيلًا مِنَ الْمَاءِ
امام حسين عليه السلام فرمود: مقدارى آب از براى اين كودكان طلب كن.
فذهب العباس و وعظهم و حذرهم فلم ينفعهم
ابا الفضل رفت و آن مردم گمراه را موعظه نمود و از اين جنايت بر حذر داشت، ولى اثرى نكرد.:
فرجع إلى أخيه فأخبره
عباس به سوى امام حسين مراجعت و آن حضرت را آگاه نمود.
فسمع الأطفال ينادون العطش العطش
ناگاه شنيد كه كودكان فرياد ميزنند العطش! العطش!
فركب فرسه و أخذ رمحه و القربة و قصد نحو الفرات
حضرت عباس عليه السلام بر اسب خود سوار شد و نيزه و مشك را برداشت و متوجه فرات گرديد.
فأحاط به أربعة آلاف ممن كانوا موكلين بالفرات
تعداد چهار هزار نفر كه موكل آب فرات بودند آن بزرگوار را محاصره كردند.
و رموه بالنبال فكشفهم
او را تير باران می کردند ولى او لشكر را شكافت
و قتل منهم على ما روي ثمانين رجلا حتى دخل الماء.
و بنا بآنچه كه روايت شده تعداد هشتاد نفر از دشمن را كشت تا بر سر آب رسيد.
فلما أراد أن يشرب غرفة من الماء ذكر عطش الحسين و أهل بيته فرمى الماء
وقتى خواست مشتى آب بياشامد بياد تشنگى امام حسين و اهل بيت آن حضرت افتاد و آب را ريخت.
و ملأ القربة و حملها على كتفه الأيمن و توجه نحو الخيمة
پس از اينكه مشك را پر از آب كرد و بدوش راست خود انداخت متوجه خيمهها گرديد.
فقطعوا عليه الطريق و أحاطوا به من كل جانب
دشمنان سر راه بر آن حضرت گرفتند و از هر طرفى او را محاصره نمودند.
فحاربهم حتى ضربه نوفل الأزرق على يده اليمنى فقطعها
حضرت عباس عليه السلام با آنان جنگید تا اينكه نوفل بن ازرق دست راست آن حضرت را قطع كرد.
فحمل القربة على كتفه الأيسر فضربه نوفل فقطع يده اليسرى من الزند
آن بزرگوار مشك را بدوش چپ انداخت و نوفل دست چپ وى را هم از بند جدا كرد.
فحمل القربة بأسنانه
حضرت عباس عليه السلام بناچار مشك را به دندان گرفت.
فجاءه سهم فأصاب القربة و أريق ماؤها
ناگاه تيرى به طرف آن بزرگوار آمد و به مشك آب اصابت نموده آب روى زمين ريخت
ثم جاءه سهم آخر فأصاب صدره
سپس تير ديگرى آمد و بر سينه مباركش جاى گرفت!
فانقلب عن فرسه
پس از اين جريان بود كه از بالاى اسب خود به زمين سقوط كرد
و صاح إلى أخيه الحسين أدركني
و فرياد زد: يا اخا ادركنى.
فلما أتاه رآه صريعا فبكى
وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است گريان شد
و قال الحسين ع الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي.
امام حسين فرمود: يعنى الان پشتم شكست و راه چارهام قليل و اندك شد .
منبع مقتل : بحار الأنوار، ج45، ص: 41
منبع: پایگاه میثم مطیعی
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
حسین جان به یاد لبت یک شبم خواب راحت نداشتم
کنار تن بی سرت کاسه ی آب گذاشتم واویلا
حسین جان تو بودی و گودال و ریگ و تنت زیر نیزه
خداحافظی کردی با زینبت زیر نیزه واویلا
صدا میزدم مادرت رو یا مظلوم
نشون میدادم حنجرت رو یا مظلوم
صدا میزدم مادرت رو ای بی کس
به دامن بگیره سرت رو یا مظلوم یا مظلوم حسین
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
حسین جان
دانلود مداحی حسین جان به یاد لبت محمد حسین پویانفر
به صحرا سپردم که با خاک بپوشونه داداش تنت رو
بمیرم که بردن جلو چشم من پیرهنت رو واویلا
تا حالا از این خونواده زنی رو نبردن اسارت
الهی میمردم نمیدیدم اونقدر جسارت
به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم
نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم
ندیدی چشای ترم رو با غیرت
شلوغی دور و برم رو یا مظلوم یا مظلوم
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان حسین جان
حسین جان
به آتیش کشیدن حرم رو یا مظلوم نبودی شکستن سرم رو یا مظلوم
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
روضه سر بسته تر بهتره گریه پیوسته تر بهتره
وقتی که روضه دختره روضه خون خسته تر بهتره
ای سادات می بخشید که روضه سنگینه
چشمای سه ساله دیگه تار میبینه
لال بشه روضه خون رقیه
سیلی برده امون رقیه
یا رقیه
**
روضه خون گفت و من زار زدم هی سرم رو به دیوار زدم
یاد بی بی خودم رو توی روضه کوچه بازار زدم
ای سادات می بخشید که روضه مکشوفه
خاکستر میریختن رو سرش تو کوفه
لال بشه روضه خون رقیه
داره لکنت زبون رقیه
یا رقیه
**
روضه خون عمه قافله روضه هم روضه فاصله
وای اگه دختری نیمه شب گم شه با پای پر ابله
ای سادات می بخشید که این روضه داغه
افتاده سه ساله با سر از رو ناقه
لال بشه روضه خون رقیه
مرده با تازیونه رقیه
یا رقیه
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
السلام السلام ساکن کربلا السلام السلام روح قالوا بلی
ادخلوها بسلام آمنین اومدم باز اشک چشممو ببین وعده ی ما ظهر روز اربعین
ادخلوها بسلام آمنین اومدم باز اشک چشممو ببین وعده ی ما ظهر روز اربعین
هزار و چهارصد ساله میاد صدای ناله هزار و چهارصد ساله میاد صدای ناله
هنوزم انگار زهرا کنار اون گوداله
حبیبی یا ثارالله حبیبی یا ثارالله حبیبی یا ثارالله
با هزار آرزو اومدم این شبا تا بشم اربعین زائر کربلا
این شبا من خیلی یاد کربلام کاشکی بازم قسمتم کنی باز بیام
تویی امیر عالم تو روز ماه و سالم اضافه کن اسمم رو تو ارتش امسالم
حبیبی یا ثارالله حبیبی یا ثارالله حبیبی یا ثارالله
پر شده عالم از بوی کرب و بلا راهین تا حرم لشکر عاشقا
وعده ما آی امام حسینا بازم امسال موکب امام رضا(ع)
وعده ما آی امام حسینا بازم امسال موکب امام رضا(ع)
همه میان پابوست دلا میشه مأنوست جوان و پیر و خوب و بد میان تو اقیانوست
حبیبی یا ثارالله حبیبی یا ثارالله حبیبی یا ثارالله
السلام السلام ساکنکربلا السلام السلام روح قالوا بلی
ادخلوها بسلام آمنین اومدم باز اشک چشممو ببین وعده ی ما ظهر روز اربعین
ادخلوها بسلام آمنین اومدم باز اشک چشممو ببین وعده ی ما ظهر روز اربعین
هزار و چهارصد ساله میاد صدای ناله هزار و چهارصد ساله میاد صدای ناله
هنوزم انگار زهرا کنار اون گوداله
حبیبی یا ثارالله حبیبی یا ثارالله حبیبی یا ثارالله
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد
حرم رقیه است
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد
حرم رقیه است
اومدم زیارتت با گریه بازاری
تو هنوزم وسط بازاری
خیلی روضه نگفته داری
سلام خانوم ایتها الصدیقه الشهیده
ای نوه مادر قد خمیده
گنبدتم مثل موهات سفیده
هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد
حرم رقیه است
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد
حرم رقیه است
صورت زائرت اینجا خیسه
بارونه
در و دیوار حرم میخونه
دختر شاه کجا ویرونه
سلام خانوم شرمندتم تو روضه هات نمردم
ولی برات همیشه غصه خوردم
ای بی کفن برات کفن آوردم
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
کجایی بابا، شده نماز من شکسته
کجایی بابا، شده قیام من نشسته
کجایی بابا بیا ببین تیمم به روی خاک صورتت، با دست بسته
ای بابا حکایتی شده مویم
ای بابا شکستگی ابرویم
ای بابا ببین کبوده بازویم
باشه، کوچه به کوچه رو نیزه ها رفتی، خونه ما نیومدی
باشه، کنج تنور و طشت طلا رفتی، خونه ما نیومدی
ای بابا حکایتی شده مویم
ای بابا شکستگی ابرویم
ای بابا ببین کبوده بازویم
تو دست سردش میگیره عمه این دستامو
میبوسه با اشک چشماش هرشب این زخمامو
بارون چشم کبود من، بهونه ی هر روزه، هر روزه
خدا میدونه که تا سحر، آبله هام میسوزه میسوزه
باشه، بذار اشکامو دوری درآره
باشه، بذار بگن که بابا نداره
ای بابا حکایتی شده مویم
ای بابا شکستگی ابرویم
ای بابا ببین کبوده بازویم
کجایی بابا عزا گرفته دختر تو
میخونه روضه خودش برای خواهر تو
تو بازار شام دیدم که میفروشن یه گوشوارم رو با انگشتر تو
ای بابا ببین دیگه زمین گیرم
ای بابا سه سالمه ولی پیرم
ای وای دل پریشونم تو کوچه ها بابا
بی کسی ام بد دردیه ای وای خیلی میترسم بردن ما رو بابا
دور از نگاه غیرت عباس روی نی
بر روی قیمت اسرا چانه میزدند
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
#مقتل_حسین
ریان ابن شبیب؛ جدمونو غریب، گیر آوردن ●♪♫
ریان ابن شبیب… آبو واسه حبیب، دیر آوردن ●♪♫
تو شیبِ گودال؛ سرازیز شد ●♪♫
حسین، پیر شد ●♪♫
ته گودال، زمین گیر شد ●♪♫
حسین پیر شد… ●♪♫
ریان ابن شبیب… ذکر امن یجیب می گفت زینب ●♪♫
ریان ابن شبیب… رفتش شیب الخضیب؛ زیرِ مرکب ●♪♫
ریان ابن شبیب… میومد بوی سیب، از تو صحرا ●♪♫
به عمه زینب جسارت شد؛ جنایت شد… ●♪♫
چادر، وقتی غارت شد ●♪♫
جنایت شد ●♪♫
قسمتِ زن ها؛ اسارت شد ●♪♫
جنایت شد ●♪♫
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
#مقتل_حسین
#گریز_حضرت_زینب
#گریز_روضه_سیدالشهدا
یابن الشبیب ! گریه فقط بر غم حسین
یابن الشبیب ! گریه فقط بهر كربلا
یابن الشبیب درد حسین درد جان فزاست
یابن الشبیب ! روضه ی ما داغ پر بلا است
یابن الشبیب ! درد حسین درد بی کسی است
یعنی عزیز فاطمه شبگرد بی کسی است
یابن الشبیب ! عمه ی ما را کتک زدند
آتش هزار بار به باغ فدک زدند
یابن الشبیب ! کوچه به دل غم نشانده است
یعنی هنوز دست علی بسته مانده است
یابن الشبیب ! خنده مرا ترك می كند
خد التریب را چه كسی درك می كند
یابن الشبیب ! غصه دلم را كباب كرد
شیب الخضیب دیده ی ما را پر آب كرد
یابن الشبیب ! جرم یتیم سه ساله چیست ؟
دیگر پس از امام کشی آه و ناله نیست
یابن الشبیب ! قصه ی معجر نگفتنی است
جریان حنجر و دم خنجر شنفتنی است
یابن الشبیب ! غارت خیمه عجیب بود
در شعله ها سلاله ی حیدر غریب بود
یابن الشبیب ! دختر ترسیده دیده ای ؟
در زیر خار طفلک خوابیده دیده ای
یابن الشبیب ! جد مرا سر بریده اند
پیش نگاه عمه ی ما سر بریده اند
شاعر:استادارجمندجناب آقای علی اکبرلطیفیان
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
دعای کلیم
کلیم اگر دعا کند بی تو دعا نمی شود
مسیح اگر دوا دهد بی تو دوا نمی شود
اگر جدایی اوفتد میان جسم و جان من
قسم به جان تو دلم از تو جدا نمی شود
گریه کنم اگر همی بهر تو گریه می کنم
ور نه ز دیده ام عبث اشک رها نمی شود
گرد حرم دویده ام صفا و مروه دیده ام
هیچ کجا برای من کرب و بلا نمی شود
گشته به هر زمان زمین سرخ ز خون اهل بیت
خون کسی چو خون تو خون خدا نمی شود
کسیکه گشت گرد تو گرد گنه نمی رود
پیرو خط کربلا اهل خطا نمی شود
عمر گذشت و قسمتم نشد روم کرببلا
حاجت این شکسته دل چرا روا نمی شود
جز سر غرقه خون تو که شد چراغ قافله
راس بریده بر کسی راهنما نمی شود
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
#مدح_امام_حسین
#هرکهغمتراخرید
ای که به عشقت اسیر خیل بنی آدمند
سوختگان غمت با غم دل خرمند
هر که غمت را خرید عشرت عالم فروخت
با خبران غمت، بی خبر از عالمند
در شکن طُره ات، بسته دل عالمیست
وآن همه دلبستگان، عقده گشای همند
یوسف مصر بقا در همه عالم تویی
در طلبت مرد و زن، آمده با درهم اند
تاج سر بوالبشر، خاک شهیدان توست
کاین شهدا تا ابد، فخر بنی آدمند
در طلبت اشک ماست، رونق مرآت دل
کاین دُرَر با فروغ، پرتو جام جمند
چون به جهان خرمی، جز غم روی تو نیست
باده کشان غمت، مست شراب غمند
عِقد عزای تو هست، سنت اسلام و بس
سلسله ی کائنات، حلقه ی این ماتمند
گشت چو در کربلا، رایت عشقت بلند
خیل ملک در رکوع، پیش لوایت خمند
خاک سر کوی تو، زنده کند مرده را
زآنکه شهیدان تو، جمله مسیحا دمند
هر دم از این کشتگان گر طلبی بذل جان
در قدمت جانفشان، با قدمی محکمند
شاعر: فؤاد کرمانی
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
جارو زدم بابا خونه را با این موهام
منتی بزار امشب پا بگذار روی این چشمام
روی دلم غم هجرونه توی چشمام ابر بارونه یکی اشکه یکی خونه بابا
توی حسرت سرت چشم پر آب منه
امشب دیگه شب تعبیر خواب منه
بابا اگر بیای امشب شب تعبیر خواب منه
قد کمون من یادگار بازاره
وقتی راه میرم بابا شونه هام به دیواره
کف پاهام پر از خاره
از پر چادر پاره گلهای لاله میباره
روحم میزنه پر از خونه تنم
روی زخم های لبت من بوسه میزنم
عمه حلالم کن خیلی زحمتت دادم
این محبت های تو نه نمیره از یادم
شب آخرمه امشب
رسیده جون من بر لب میسوزم در میون تب
بابام داره میاد موهام پریشونه
چشمام مثل دلم یک کاسه خونه
گل بوسه آتش گونه هام رو سوزونده
روی دست بی جونم جای سلسله مونده
بی تو تنها به سر بردم
نبودی تو زمین خوردم
شبیه غنچه پژمردم
روی پلک های ترم رد کبودیه
این یادگاری دست یهودیه
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
می خونم هر سحر آروم سلام الله علی سید المظلوم
می خونم هر سحر آروم سلام الله علی سید المظلوم
می خونم هر سحر آروم سلام الله علی سید المظلوم
دوباره اسمت روی لب گل کرده
دلم هر جایی باشه بر میگرده کربلا کربلا کربلا
ای جان من کهف امان من ای ذکر تو شور بیان من
اسمت حسین هر ضربان من جانم جانم جانم ای جان من
مولا حسین سیدنا حسین مولا حسین سیدنا حسین
مولا حسین سیدنا حسین مولا حسین سیدنا حسین
دانلود مداحی میخونم هر سحر آروم محمد حسین پویانفر
میخونم هر سحر آروم سلام الله علی سید المظلوم
میخونم هر سحر آروم سلام الله علی سید المظلوم
دوباره اسمت روی لب گل کرده
دلم هر جایی باشه بر میگرده کربلا کربلا کربلا
ای جان من کهف امان من ای ذکر تو شور بیان من
اسمت حسین هر ضربان من جانم جانم جانم ای جان من
مولا حسین سیدنا حسین مولا حسین سیدنا حسین
مولا حسین سیدنا حسین مولا حسین سیدنا حسین
می خونم هر سحر آروم سلام الله علی سید المظلوم
می خونم هر سحر آروم سلام الله علی سید المظلوم
می خونم هر سحر آروم سلام الله علی سید المظلوم
می خونم هر سحر آروم سلام الله علی سید المظلوم
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
کجایی بابا، شده نماز من شکسته
کجایی بابا، شده قیام من نشسته
کجایی بابا بیا ببین تیمم به روی خاک صورتت، با دست بسته
ای بابا حکایتی شده مویم
ای بابا شکستگی ابرویم
ای بابا ببین کبوده بازویم
باشه، کوچه به کوچه رو نیزه ها رفتی، خونه ما نیومدی
باشه، کنج تنور و طشت طلا رفتی، خونه ما نیومدی
ای بابا حکایتی شده مویم
ای بابا شکستگی ابرویم
ای بابا ببین کبوده بازویم
تو دست سردش میگیره عمه این دستامو
میبوسه با اشک چشماش هرشب این زخمامو
بارون چشم کبود من، بهونه ی هر روزه، هر روزه
خدا میدونه که تا سحر، آبله هام میسوزه میسوزه
باشه، بذار اشکامو دوری درآره
باشه، بذار بگن که بابا نداره
ای بابا حکایتی شده مویم
ای بابا شکستگی ابرویم
ای بابا ببین کبوده بازویم
کجایی بابا عزا گرفته دختر تو
میخونه روضه خودش برای خواهر تو
تو بازار شام دیدم که میفروشن یه گوشوارم رو با انگشتر تو
ای بابا ببین دیگه زمین گیرم
ای بابا سه سالمه ولی پیرم
ای وای دل پریشونم تو کوچه ها بابا
بی کسی ام بد دردیه ای وای خیلی میترسم بردن ما رو بابا
دور از نگاه غیرت عباس روی نی
بر روی قیمت اسرا چانه میزدند
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد
حرم رقیه است
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد
حرم رقیه است
اومدم زیارتت با گریه بازاری
تو هنوزم وسط بازاری
خیلی روضه نگفته داری
سلام خانوم ایتها الصدیقه الشهیده
ای نوه مادر قد خمیده
گنبدتم مثل موهات سفیده
هر جا که به پرچمش نگاه تو افتاد
حرم رقیه است
تنها حرمی که روضه خون نمیخواد
حرم رقیه است
صورت زائرت اینجا خیسه
بارونه
در و دیوار حرم میخونه
دختر شاه کجا ویرونه
سلام خانوم شرمندتم تو روضه هات نمردم
ولی برات همیشه غصه خوردم
ای بی کفن برات کفن آوردم
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
یرانی مقامی یعنی که اربابی منو میبینه؛ و یسمع کلامی یعنی کنار گدا میشینه!
میدونم که ارباب من سلامم داده نشنیدم؛ سلام که میدم در واقع جوابش رو دارم میدم
زیارت یعنی میریم دیدن شاه توی کربلا؛ زیارت یعنی که ارباب نگاه کرده بازم به ما!
زیارت یعنی همین دل بی تاب؛ زیارت یعنی حسین منو دریاب!
زیارت یعنی یه دست روی سینه؛ بدی از اینجا سلام به ارباب… اباعبدالله…
و منهم من ینتظر یعنی کم نیاوردیم ما؛ یعنی راه ادامه داره و ما بدلوا تبدیلا…
و منهم من ینتظر یعنی ما تو این صف هستیم…
به شوق شهادت هر شب با ارباب یه عهدی بستیم…
زیارت یعنی بدیم دست بیت همه با حسین؛ زیارت یعنی ما هم تو سپاه توییم یا حسین
زیارت یعنی هنوز پای کاریم هنوزم شوق مبارزه داریم…
زیارت یعنی فقط یه اشاره بفرما تا سر برای تو بیاریم؛ اباعبدالله…
همین کل یوم العاشور یعنی جنگ ادامه داره؛ یزید زمانو بشناس حسین چشم به راه یاره!
خودت رو بیا پیدا کن ببین دل کدوم سو بستی؛ اگه تو سپاه ارباب نباشی یزیدی هستی
زیارت یعنی به دنیا بگم من حسینی شدم؛ زیارت یعنی بمونم پای اعتقاد خودم!
زیارت یعنی تو کربلا موندن؛ به غیر از ارباب کسی رو نخوندن…
زیارت یعنی که آماده بودن؛ دلو به دلدار به موقع رسوندن… اباعبدالله…
───┤ ♩♬♫♪♭ ├───
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
لطف حسین ما را تنها نمی گذارد
گر خلق وا گذارد ، او وا نمی گذارد
.
او کشتی نجات و کشتی شکسته ماییم
مولا به کام غرقاب ما را نمی گذارد
.
هل من معین او را باید جواب دادن
شیعه امام خود را تنها نمی گذارد
.
زهرا به دوستانش قول بهشت داده است
بر روی گفته ی خویش او پا نمی گذارد
.
ما و فسرده حالی مولا نمی پسندد
مسکین و دست خالی مولا نمی گذارد
.
از بس گناهکاریم ما مستحق ناریم
باید که سوخت ما را ؛ زهرا نمی گذارد
.
.
.
استاد سید رضا مؤید
هدایت شده از کربلایی امیرحسین توکلی
وقتی دلی شکست، یقیناً بها گرفت
در سرسرای عرش معلا سرا گرفت
قربان عاشقی که دلش بیقرار شد
بعد از نماز شب ز خدا کربلا گرفت
یادم نمی رود که به اعجاز تربتت
وقت اذان صبح، مریضی شفا گرفت
حال و هوای هیئتتان خوشتر از بهشت
با چای روضه بود که دل ها جلا گرفت
بال مگس کلید معمای چشم ماست
چشمی که اعتبار ز آب بقا گرفت
صد مرده زنده می شود از ذکر یا حسین
ارباب ما شِفای مسیح از خدا گرفت
زهرا نوشت نامه، خدا هم قبول کرد
باید وجود گریه کنان را طلا گرفت
بال ملک به زیر قدم های زائرش
اما خودش ز دار جهان بوریا گرفت
تفسیر سوره ای که به نیزه نشسته است
باید فقط ز دختر شیر خدا گرفت
تن های کشتگان همه در زیر سُم اسب
خورشید اهل بیت، روی نیزه جا گرفت
وقتی فضای روضه مکشوفه گشته باز
خواهی بگویمت که چرا دل نوا گرفت؟
مادر میان قتلگه و شمر هم رسید
مویش کشید و بعد برید و هوا گرفت
لرزید دست و پای کَریهش ولی به عمد
سر را مقابل حرم و بچه ها گرفت
خورشید هم تحمل این صحنه را نداشت
فورأ غروب کرد وَ عالم عزا گرفت
محسن پالیزدار
📢 #اعلام_برنامه
عزاداریدههآخرصفر
✅ سخنران :
#حجتالاسلاممسعودعالی
🔴 مداحان :
🔹شب اول جواد باقری
🔹شب دوم حسین دهقان
🔹شب سوم محسن میرجلیلی
🔹شب چهارم محمدرضافخرآبادی
🔹شب پنجم جواد محمدی
🔹شب ششم حسن محمودی
🔹شب هفتم مجتبی حجتی
🔹شب هشتم مهدی مجاهدفر
🔹شب نهم صالح نصیری
🔹شب دهم امیرحسین توکلی
📌مکان :
بلوار شهید مدرس
#مدینه_العلم_کاظمیه_یزد
┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅
#جامعه_ایمانی_مشعر_استان_یزد
https://eitaa.com/mashar_yazd