eitaa logo
این عمّار
827 دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
7هزار ویدیو
490 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 باید گرفت... 🔹وقتی حاج قاسم شهید شد، ولی زمان او را فراتر از توصیفات فردی، مکتب نامید... 🔸سربازی که برای اسلام و در تبعیت از امام زمان خودش جنگید و به قول خودش زمین خورد و بلند شد و دوباره جنگید... 🔻چگونه یک سرباز، خود معرف یک مکتب می شود؟ حاج قاسم را باید از دوران کودکی تفسیر کرد. 🔹جایی که در دامان یک پدر و مادر و با روزی حلال بزرگ شد و دائما احترام و ادب نسبت به والدین را از برداشت و به وقت انقلاب آن تحول در او رخ داد و عاشق پیر جماران شد و شد مرحله جدیدی از مراحل مکتب شدن... 🔸در دوران جنگ تحمیلی مخلصانه پای این امتحان آمد و جانباز شد، اینجا میدانی بود که در جمع یاران خود، مشق عشق و عبد خدا بودن را می نوشت، و این عشق او را تا لحظه شهادت مثل شمع آب می کرد... 🔹بعد از فتنه سردمداران عالم ماده بر علیه کشورهای محور مقاومت و با هدف ضربه زدن به اسلام ناب، وارد معرکه دیگری شد و باز مسیر عشق را تند تر طی می کرد. 🔸جایی که هم توکل، توسل، ولایتمداری، معنویت، اخلاص، نبوغ نظامی، شجاعت، دیپلماسی، مردمداری، یتیم نوازی، اتحاد بین قوای مختلف و خلاصه هرچه برای نیاز بود را به منصه ظهور گذاشت. 🔹اما شیطان بزرگ بیش از این تاب تحمل مکتب برآمده از نظام جمهوری اسلامی را نداشت و او را ترور کرد... در این لحظه همه به فکر نحوه جواب این ترور افتادند و در ذهن خود هر کسی سناریویی را برای این مهم تدارک دید 🔻اما به راستی بهترین شیوه جواب این ترور چگونه است؟ 🔹علاوه بر مراحل مقدماتی انتقام سخت باید ما هم ترور واضح مکتبی را انجام دهیم، چون با این ترور شیطان بزرگ به نمایندگی از تمدن مادی، تهی از معنویت، پوچ و بی هدف غرب یک نماینده و مکتب از انقلاب اسلامی در مسیر ایجاد تمدن را زد... 🔸پس انتقام باید در همان سطح مکتب و به گونه ای باشد که مکتب طرف مقابل را با همه ویژگیهایش به چالش بکشد و این میسر نمی شود مگر با جهاد نرم افزاری و سخت افزاری که عقبه ایدئولوژیک این تمدن منحوس را نابود کرده و همه افراد نوع بشر را آماده پذیرای این مکتب کند. 🔹یعنی قوی شدن و ایجاد بستر و مشتاق کردن ملل آزاده جهان به این تمدن @aina_ammaar
📌با ضوابط شما من هيچ نمى‏دانم و بهتر است كه ندانم! کمتر از یک ماه پس از تسخیر لانۀ جاسوسی در تهران و در تاریخ ۹ آذر ۱۳۵۸، خبرنگار هفته‌نامۀ تایم برای مصاحبه با به قم رفت. در یکی از سؤال‌هایش از امام، چنین پرسید: «شما زندگى خيلى منزوى ای داشتید. شما اقتصاد جديد و حقوق روابط بين المللى را مطالعه نكرده‏ايد. تحصيل شما مربوط به علوم الهى است. شما در سياست و گرفتن و دادن یک زندگى اجتماعى درگير نبوده‏ايد. آيا اين در ذهن شما اين یک را به وجود نمى‏آورد كه ممكن است عواملى در اين معادله باشد كه شما نمى‏توانيد درک كنيد؟!» روشن است که این خبرنگار، می‌خواسته به امام القا کند که در عرف روابط بین الملل، گروگان گرفتن دیپلمات های آمریکایی یک خطای آشکار بوده و بهتر است امام خمینی هرچه زودتر دستور تحویل آن ها را به مقامات آمریکایی صادر کند. اما پاسخ امام به این پرسش را بخوانید: «ما و معيارهاى اجتماعى و سياسى‏اى كه تا به حال به واسطه آن تمام مسائل جهان سنجيده مى‏شده است را شكسته‏ايم. ما خود چارچوب جديدى ساخته‏ايم كه در آن عدل را ملاک دفاع و ظلم را ملاك حمله گرفته‏ايم. از هر عادلى دفاع مى‏كنيم و بر هر ظالمى مى‏تازيم، حال شما اسمش را هرچه مى‏خواهيد بگذاريد. ما اين سنگ را بنا خواهيم گذاشت. اميد است كسانى پيدا شوند كه ساختمان بزرگ و و ساير سازمان ها و شوراها را بر اين پايه بنا كنند، نه برپايه نفوذ و قدرتمندان كه هر موقعى كه خواستند هر كسى را محكوم كنند، بلافاصله محكوم نمايند. آرى با ضوابط شما من هيچ نمى‏دانم و بهتر است كه ندانم». آری، افتخار این نظام مقدس این بود که از معادله های جهانی نظام استکباری بین المللی هیچ نمی‌داند و به هیچ یک از قواعد و فرمول های ظالمانۀ مستکبران عالم پای بند نیست؛ حتی اگر نام یا بر آن نهاده باشند. امام راحل عظیم الشأن ما، زیر میز بازی کثیف استعمارگران عالم زد و بازی آن ها را به هم ریخت و میدان جدیدی برای نقش آفرینی در این عالم طراحی و معرفی کرد و شجاعانه اعلام کرد که «اميد است كسانى پيدا شوند كه ساختمان بزرگ سازمان ملل و شوراى امنيت و ساير سازمان ها و شوراها را بر اين پايه بنا كنند، نه برپايه نفوذ سرمايه داران و قدرتمندان». اکنون برخی از مسئولان و وامداران مجاهدت های امام انقلاب و خون شهدا را چه شده است که نان سفرۀ انقلاب اسلامی را می خورند، ولی می ترسند از اینکه دروغ های بزک شده با نام علم را که واردات اصلی از جهان غرب است، کنار بگذارند. از نفوذ این مدل ها در شیوۀ ادارۀ اقتصاد و معیشت مردم گرفته، تا الگوی معماری و شهرسازی، رد پای این خودباختگی پیدا است و نتیجۀ آن، تحمیل قوطی کبریت های عمودی به مردم نجیب و شریف ایران است تا مثلاً در آن زندگی کنند و برای تأمین مورد نیاز برای آیندۀ فرزندآوری و فرزندپروری کنند.