eitaa logo
عطاء الله‌ اسدزاده
477 دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
850 ویدیو
3 فایل
📱عطاء الله‌ اسدزاده 🔺طلبه سطح۴ حوزه 🔺کارشناس ارشد تفسیر 🔺مُبلّغ و مُدرّس و مؤلّف ➕پیام‌هایی از قرآن ➕درس‌هایی از نهج‌البلاغه ➕پندهایی از صحیفه سجادیه 📌احکام، عقاید، اخلاق و آداب 🎧صوت جلسات 📢اعلام برنامه‌ها 🟢ارتباط با ادمین کانال: @gaahnevis
مشاهده در ایتا
دانلود
عطاء الله‌ اسدزاده
🔻مطلب 120 🔻نوزدهمین حکمت ✅ #حکمت41: 💠 قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْ
🔻مطلب 121 🔻نوزدهمین حکمت ✅ 🔻 💠 قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ 🔷قلب احمق در دهان او و زبان عاقل در قلب اوست 🔻این حکمت از نظر لفظ و معنا شباهت بسیار زیادی به حکمت درس قبلی (حکمت۴۰) دارد؛ برای همین مرحوم سید رضی الله (مولف نهج البلاغه) بعد از بیان حکمت ۴۰ (لِسَانُ الْعَاقِلِ وَرَاءَ قَلْبِهِ وَ قَلْبُ الْأَحْمَقِ وَرَاءَ لِسَانِهِ) میگوید: این روایت با الفاظ دیگری از امیرمومنان علیه السلام نقل شده و معنای آنها یکی است؛ یعنی همین حکمت۴۱: قَلْبُ الْأَحْمَقِ فِي فِيهِ وَ لِسَانُ الْعَاقِلِ فِي قَلْبِهِ ▪️اگر به نسخه‌های مختلف نهج‌البلاغه دقت کنید، می بینید که بعضی از نسخه ها این دو حکمت را با هم در یک شماره ذکر کرده اند و این یکی از دلایل اختلاف شماره حکمتها در نسخه های مختلف نهج البلاغه همین هست (که در کلیپ پست قبلی👆 با استفاده از نرم افزار دانشنامه علوی این مطلب رو توضیح داده شد) 🔶 در بررسی شباهت این دو حکمت باید دقت کنیم که در حکمت ۴۰ امیرمومنان علیه السلام می فرماید: "زبان عاقل پشت قلب اوست" و در حکمت ۴۱ می فرماید: "زبان عاقل در قلب اوست" همچنین در حکمت ۴۰ حضرت می فرماید: "قلب منافق پشت زبان اوست" و در حکمت ۴۱ می فرماید: "قلب منافق در دهان اوست" 1- همانطور که در حکمت ۴۰ توضیح دادم، حضرت با بیان کنایه ای می‌فرماید که انسان عاقل بر زبان و گفتار خود کنترل کامل دارد و اگر بخواهد حرفی بزند، حتماً باید از فیلتر و تایید عقل و عاقبت اندیشی او عبور کرده باشد تا مجوز بیان شدن داشته باشد و در حکمت ۴۱ حضرت با کنایه دیگری شبیه حکمت ۴۰ می‌فرماید که قلب و عقل و تفکر انسان عاقل بر زبان و گفتار و حرف‌های او احاطه کامل دارد (گویا زبان او درون قلبش هست) و اگر حرفی بخواهد بیان شود، باید اول به تایید عقل برسد 2- همچنین حضرت در حکمت ۴۰ درباره انسان احمق فرمود که حرفهای او نسنجیده است و به جای اندیشه قبل از گفتار، احمق بعد از بیان یک مطلب و مواجه شدن با مشکل، در مورد حرفی که زده و عواقبی که گرفتار شده، تفکر می کند؛ در حکمت ۴۱ نیز حضرت می فرماید: "قلب منافق در دهان اوست" یعنی هر چیزی که به ذهن او میرسد، بدون سنجش و ارزیابی فوراً بیان می کند 🔶 به خاطر شباهت لفظی و معنایی این دو حکمت برای توضیحات بیشتر لطفاً به شرح مکتوب و صوتی درس قبل یعنی حکمت ۴۰ (درس۱۸) مراجعه بفرمایید 🎥در کلیپ مربوط به شرح حکمت ۴۱ در درس امروز، عبارت " فِي فِيهِ " و تفاوت این دو "فِي" که اولی حرف جر و دومی از اسماء سته (اسمهای ششگانه) به معنای "دهان" است، توضیح داده شده و همچنین به بخش‌هایی از نرم افزار نیز اشاره شده که جهت آشنایی مفید است (حتما کلیپ رو ببینید👆) 🙏 باشیم... 🔴 به اولین و کاملترین کانال تخصصی آموزش مجازی ترجمه و مفاهیم نهج البلاغه در و بپیوندید🔻 🆔 eitaa.com/nahjamouz ⚛️ sapp.ir/nahjamouz ♒️ t.me/nahjamouz ♓️ instagram.com/nahjamouz ☯️ nahjamouz.blog.ir
عطاء الله‌ اسدزاده
🔻 مطلب 123 🔻بیستمین حکمت ✅ قرائت، معنای واژگان و ترجمه #حکمت26: 💠 ما أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلّ
🔻 مطلب 124 🔻بیستمین حکمت ✅ : 💠 ما أَضْمَرَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِي فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ ◾️کسی چیزی را [درون خود] مخفی نمی کند مگر اینکه در سخنان ناگهانی و بی تامل او و در حالات چهره اش آشکار میشود. ✅امیرمومنان علیه السلام در این حکمت یکی از اصول روانشناسی را بیان فرموده که در ضمن آن به آثار و عواقب عدم کنترل زبان و گفتار و سخنان نسنجیده اشاره شده است🔻 1- انسان گاها در درون خود نیات، افکار، عقاید، خصوصیات اخلاقی و اسراری دارد که نمی خواهد دیگران از آنها مطلع شوند؛ بنابراین سعی می کند با کنترل رفتار و گفتارش از فاش شدن آنها جلوگیری کند؛ اما گاها در موقعیت‌ هایی قرار می گیرد که ناگهان دچار غفلت و بی توجهی می شود یا نمی تواند کنترل کاملی بر رفتار و گفتارش داشته باشد و آنچه مخفی می کرد در رفتار و گفتار او آشکار می شود؛ مثل مواقعی که ناگهان از چیزی می ترسد یا بخاطر حادثه یا اتفاقی ناخودآگاه خشمگین می شود؛ در این مواقع ناگهان رنگ رخسار او عوض می شود یا حرفی به زبان می آورد که در حالت طبیعی از آنها پرهیز می کند. 2- اصولا رفتار و گفتار انسان آیینه و بازتابی از باطن اوست (اَلظَّاهِرُ عُنوَانُ البَاطِنَ) بخشی از آنها بصورت اختیاری از انسان سر می زند و برخی غیراختیاری است و در مواقعی که انسان کنترل خود را از دست می دهد از او آشکار می شود 3- کسی که سعی می کند، دیگران از برخی عقاید و افکار او آگاه نشوند، گاها در میانه یک بحث یا یک اتفاق، آن را بروز می دهد؛ یا کسی که ذاتا انسان خوشگفتاری نیست؛ ناگهان بخاطر غضبی که به او دست می دهد، زبان به دشنام یا حرف ناسزار باز می کند؛ یا کسی که ادعای شجاعت می کند، ناگهان در صحنه ای که نوع مردم ترسی از آن ندارند، رنگ از رخسارش می پرد؛ یا کسی که سعی در مخفی کردن ناراحتی خود از موضوعی را دارد، ناگهان در یک حادثه، صورتش برافروخته می شود. 4- برخی دوستی ها و دشمنی ها یا کینه ها و محبتهایی که انسان مخفی می کند، نیز از این قبیل هستند که انسان همیشه نمی تواند آنها را مخفی نماید و وقتی عقل انسان تسلط کامل بر گفتار و رفتارش نداشته باشد، در این پنهان کاری موفق نخواهد بود. 5- بسیار اتفاق افتاده که کسی حرفی زده که با آن نیت باطنی او یا عقیده واقعی او یا خصوصیتی از اخلاقش مثل بخل یا حسادت یا ترس و... آشکار شده است. 6- این اصل روانشناسی به ما می آموزد: 🔸که اگر آنچه مخفی می کنیم، شرعا و عقلا و عرفا مطلب درستی است اما شرایط موجود، اقتضای ابراز آن را ندارد، باید نهایت مراقبت از گفتار و رفتارمان را داشته باشیم و سعی کنیم اموری که بر عقل مسلط می شوند و کنترل را از دست آن می گیرند، پیش نیاید اما باید توجه داشت که طبق فرمایش حضرت چنین پنهان کاری برای کسی همواره ممکن نخواهد بود. 🔸اما اگر آنچه مخفی می کنیم، امر پسندیده ای نیست، باید قبل از آنکه در رفتار و گفتارمان ناخواسته آشکار شود، در رفع و اصلاح آن بکوشیم؛ مثلا ترس بیجا را برطرف کنیم یا رذایلی مثل حسادت و بخل را درمان کنیم یا افکار ناصواب خود را اصلاح نماییم. ✅بنابراین، کنترل زبان و گفتار و دقت در حرفها قبل از بیان آنها و پرهیز از پرحرفی و نسنجیده سخن گفتن که مصادیق "سخنان ناگهانی" هستند می تواند از فاش شدن آنچه پنهان کردنش را میخواهیم جلوگیری کند. 🔻برای مطالعه و مشاهده متون و کلیپهای آموزشی و شرح صوتی این حکمت به کانال نهج آموز مراجعه کنید 🙏 باشیم... 🔴 اولین و کاملترین کانال تخصصی آموزش مجازی ترجمه و مفاهیم نهج البلاغه در و 🔻 🆔 eitaa.com/nahjamouz ⚛️ sapp.ir/nahjamouz ♒️ t.me/nahjamouz ♓️ instagram.com/nahjamouz ☯️ nahjamouz.blog.ir 🚫نقل و انتشار مطالب، بدون ذکر نام و آیدی کانال نهج آموز مجاز نمیباشد⛔️
عطاء الله‌ اسدزاده
🔻 مطلب 127 🔻 #درس21 ✅ قرائت، معنای واژگان و ترجمه #حکمت349: 💠 ...مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ كَثُرَ خَط
🔻 مطلب 128 🔻 : 💠 ...مَنْ كَثُرَ كَلَامُهُ كَثُرَ خَطَؤُهُ وَ مَنْ كَثُرَ خَطَؤُهُ قَلَّ حَيَاؤُهُ وَ مَنْ قَلَّ حَيَاؤُهُ قَلَّ وَرَعُهُ وَ مَنْ قَلَّ وَرَعُهُ مَاتَ قَلْبُهُ وَ مَنْ مَاتَ قَلْبُهُ دَخَلَ النَّارَ... هر کس که گفتارش زیاد شود، اشتباهش زیاد می‌شود و هر کس که اشتباهش زیاد شود، حیائش کم می‌شود و هر کس که حیائش کم شود، تقوایش کم می‌شود و هر کس که تقوایش کم شود، قلبش می‌میرد و هر کس که قلبش بمیرد، وارد آتش جهنم می‌شود ✅ این جملات بخشی از حکمت 349 نهج البلاغه است که در این فراز به عاقبت هلاکت بار پرحرفی (حرفهای ناآگاهانه و نسنجیده) تاکید شده است🔻 1- پرحرفی نشانه تسلط نداشتن عقل بر گفتار و کنترل نکردن حرفهاست و الا انسان عاقل قطعا کم حرف است؛ زیرا عاقل حرفها را قبل از گفتن، میسنجد و فقط حرفهایی که آگاهانه و مفید و لازم باشند را بیان میکند و قطعا چنین حرفهای بجا، بسیار اندک هستند. (حکمت 71 درس 16/ حکمت 40 و 41 درس 18 و 19 مراجعه کنید) 2- انسان پرحرف، گرفتار نقصان عقل است و مجالی برای اندیشیدن و سنجیدن حرفهایش ندارد؛ بنابراین، خطا و اشتباهش زیاد میشود؛ هم حرفهای ناآگاهانه مثل دروغ و شایعه و... هم حرفهای مضر و بیجا مثل فاش کردن اسرار و راز خودش و دیگران بسیار از او شنیده میشود 3- وقتی اشتباهات کسی زیاد شد، رفته رفته از خطا و اشتباهش، حیا و شرم نمیکند؛ همانطور که انسان گنهکار وقتی به گناه عادت کند، بی بند و بار میشود و از هیچ گناهی ابا نمیکند و از هیچکسی شرم و حیا ندارد. (حیاء همان حالت و ملکه ای است که انسان را از ارتکاب هر کاری که ظاهر و عاقبت زشتی دارد، منع میکند) 4- وقتی حیا کم شد، دیگر هیچ حد و حدودی را مراعات نمیکند؛ زیرا تنها مانع او در برابر گناه و نافرمانی از خدا، همان حیایی بود که با پرحرفی و خطاکاریهای مکرر از بین رفته است؛ چنین کسی روز به روز تقوا و خودمراقبتی اش کمتر و کمتر میشود (تقوا در اصل خودمراقبتی برای حفظ حدود الهی است و ورع از مراتب عالی آن یعنی احتیاط در شبهات برای نیفتادن در حرامهاست) 5- وقتی تقوا کم شد، مدام از حریم الهی تجاوز میکند و خطوط قرمز الهی را زیر پا میگذارد و سیاهی و تیرگی این نافرمانی و گناه، تمام روح و وجود او را فرامیگیرد و دل از یاد خدا و ترس و خشوع در برابر خدا خالی میشود که این همان مرگ قلب و روح انسان است؛ زیرا هیچ فایده و سودی برای دنیا و آخرت او ندارد. 6- کسی که قلبش مرده است، هیچ عمل صالحی که آبادگر دنیا و آخرت او باشد، از او سر نمیزند؛ بلکه غرق در گناه میشود که نتیجه ای جز بدبختی دنیا و غضب الهی و آتش جهنم ندارد. 7- پس در این فراز از حکمت 349 امیرمومنان علیه السلام چهار مرحله ای که به جهنم ختم میشود را بیان فرمود که مرحله اول آن پرحرفی و عدم کنترل زبان و گفتار است و این نشان میدهد که کنترل زبان و گفتار چقدر ضروری و مهم است که ما در مبحث سوم کانال نهج آموز در 9 درس با 9 حکمت به آن پرداختیم 🔻برای مطالعه و مشاهده متون و کلیپهای آموزشی و شرح این حکمت به کانال نهج آموز مراجعه کنید 🙏 باشیم... 🔴 اولین و کاملترین کانال تخصصی آموزش مجازی ترجمه و مفاهیم نهج البلاغه در و 🔻 🆔 eitaa.com/nahjamouz ⚛️ sapp.ir/nahjamouz ♒️ t.me/nahjamouz ♓️ instagram.com/nahjamouz ☯️ nahjamouz.blog.ir 🚫نقل و انتشار مطالب، بدون ذکر نام و آیدی کانال نهج آموز مجاز نمیباشد⛔️
عطاء الله‌ اسدزاده
🔻 مطلب 133 🔻 #درس22 ✅ قرائت، معنای واژگان و ترجمه بخشی از #حکمت113: 💠 ...لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ
🔻 مطلب 134 🔻 بخشی از : 💠 ...لَا مُظَاهَرَةَ أَوْثَقُ مِنَ الْمُشَاوَرَة ◾️ هیچ پشتیبانی، مطمئن تر از مشورت کردن نیست. 🔻در این بخش از حکمت 113 به اهمیت مشاوره و آثار مشورت کردن اشاره شده است: 1- بین ما و اهداف و آرمان های زندگی مان، محاسبات و تصمیمات و انتخابهایمان قرار دارند که اگر همه جوانب را با دقت بسنجیم و درست انتخاب کنیم و تصمیم درست بگیریم می توانیم اولا، اهداف و آرمانهای درستی در زندگی ترسیم کنیم و ثانیا، با تلاش و کوشش به آنها برسیم اما خطا در ارزیابی و محاسبات و اشتباه در تصمیمات و انتخابات، ما را نه تنها به اهدافمان نمی رساند بلکه از آنها دور می کند و سعی و تلاشمان بی حاصل می شود یا اینکه اهداف و برنامه هایی را که در حقیقت به ضرر دنیا و آخرتمان هستند به عنوان آرمانهای زندگی در نظر می گیریم و تلاش و عمرمان را صرف آنها می کنیم 2- یکی از علل خطا و اشتباه ما در محاسبات و تصمیمات، اتکا به عقل و علم و تجربه محدود خود و در نتیجه غفلت از همه جوانب و مسائلی است که در سلامت و سعادت زندگی دنیا و آخرت ما دخیل هستند 3- بهترین راه حل برای گرفتار نشدن به خطا در تصمیم و انتخاب، بهره بردن از عقل، دانش و تجربه دیگران بویژه متخصصان و اهل تشخیص در هر مساله است؛ زیرا همانطور که نيروى يك فرد همچون ريسمان باريكى ضعیف و گسستن آن آسان است؛ ولى هنگامى كه نيروها به يكديگر ضميمه شد، طناب محكمى از آن شکل می‌گیرد؛ در نيروهاى فكرى نيز هنگامى كه عقول و افكار به يكديگر ضميمه شوند بسيار قوى تر عمل مى كنند و درست تر تشخیص می دهند. 4- ما برای رسیدن به اهداف و آرمانهایمان نیازمند برنامه و سعی و تلاش هستیم؛ عقل و درایت و علم و تجربه و ثروت و جایگاه و موقعیت اجتماعی و... در عملی شدن برنامه ها و نتیجه بخش بودن تلاشها و رسیدن به اهداف موثر است اما همه این داشته ها در صورتی که با عقل و دانش و تجربه متخصصان و صاحبنظران و اهل تجربه و تشخیص همراه شوند، تقویت می شوند و آثارشان مضاعف می شود 5- راه استفاده از عقل و دانش و تجربه دیگران همان مشاوره و مشورت گرفتن است؛ بنابراین مشورت پشیتبان مطمئنی است که هیچ سرمایه و پشتیبانی همسطح با آن نیست و با وجود همه سرمایه ها، نه تنها هیچ کسی از آن بی نیاز نیست بلکه با وجود مشورت سرمایه ها و سایر پشتیبانها حفظ می شوند و اثر مطلوب خواهند داشت 6- با دقت در لفظ "مُظَاهَرَة" و "مُشَاوَرَة" (که پیش از این در مطلب قبلی شماره 133 اشاره شد که معنای مشارکتی دارد) متوجه می شویم که مشورت، پشتیبان مطمئنِ هر دو طرف مشاوره، جهت اصلاح نظرات و اتخاذ تصمیمات درست برای استفاده صحیح از امکانات و رسیدن به اهداف است. یعنی هم‌فکری و رای‌زنی در قالب مشورت، نه تنها تفکرات مشورت‌گیرنده بلکه نظرات مشاور را نیز پخته‌تر می‌کند. همانند استادی که هر چند علم و دانش دارد اما در سایه تدریس و بیان و نشر علم خود، هم متوجه ضعفهای نظرات خود می شود و آنها را رفع می کند و هم به مرور با تکرار و سوال و جواب، علم و دانش او بیشتر و محکم تر می شود 7- در بیان اهمیت مشاوره،این نکته هم لازم است که يكى از صفات برجسته مؤمنان در قرآن مجيد، انجام امور بر اساس مشورت است: وَ الَّذينَ اسْتَجابُوا لِرَبِّهِمْ وَ أَقامُوا الصَّلاةَ وَ أَمْرُهُمْ شُورى‏ بَيْنَهُمْ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ (شوری:38): و کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده و نماز را برپا می‌دارند و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست و از آنچه به آنها روزی داده‌ایم انفاق می‌کنند؛ ( كلمه "شورى" به معناى آن پيشنهاد و امرى است كه درباره‏اش مشورت شود.) 8- شخص پیامبر اعظم صلى الله عليه وآله نیز طبق آیات قرآن، مأمور به مشورت با مؤمنان بوده است: فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَ اسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ فَإِذا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلينَ (آل عمران:159) به (برکت) رحمت الهی، در برابر آنان [مردم‌] نرم (و مهربان) شدی و اگر خشن و سنگدل بودی، از اطراف تو، پراکنده می‌شدند. پس آنها را ببخش و برای آنها آمرزش بطلب! و در کارها، با آنان مشورت کن! اما هنگامی که تصمیم گرفتی، (قاطع باش! و) بر خدا توکل کن! زیرا خداوند متوکلان را دوست دارد. 🔔در مطلب بعدی شرح صوتی این حکمت تقدیم شما نهج آموزان عزیز خواهد شد🌹 🙏 باشیم... 🔴 اولین و کاملترین کانال تخصصی آموزش مجازی ترجمه و مفاهیم نهج البلاغه در و 🔻 🆔 eitaa.com/nahjamouz ⚛️ sapp.ir/nahjamouz ♒️ t.me/nahjamouz ♓️ instagram.com/nahjamouz ☯️ nahjamouz.blog.ir 🚫نقل و انتشار مطالب، بدون ذکر نام و آیدی کانال نهج آموز مجاز نمیباشد⛔️
عطاء الله‌ اسدزاده
🔻 #درس24 🔻 مطلب139 ✅ معنای واژگان و ترجمه #حکمت173: 💠 مَنِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَ
🔻 🔻 مطلب 140 ✅ : 💠 منِ اسْتَقْبَلَ وُجُوهَ الْآرَاءِ عَرَفَ مَوَاقِعَ الْخَطَإِ ◾️هرکس به نظرات گوناگون روآوَرَد، لغزشگاه ها را میشناسد 🔻در این حکمت روش صحیح به دست آوردن رأی و نظر صحیح در مسائل مختلف و رسیدن به تصمیم و انتخاب درست که یکی از راههای آن مشاوره و مشورت است، بیان شده است: 1- بسيارى از مسائل پيچيدگی و جوانب و لایه های مختلفی دارند که قطعا برای یک فرد هر قدر هم که از عقل، دانش و تجربه برخوردار باشد، روشن و آشکار نیست 2- استفاده کردن از نظرات دیگران و ضمیمه کردن عقل و دانش و تجربه آنها (همانطور که پیش از این در درس 22 و حکمت113 اشاره شد) موجب می شود تا روشهای مختلف انجام یک کار و برنامه، راه حلهای متعدد یک مشکل یا معضل، جوانب پوشیده یک مساله مهم، لایه های مخفی یک موضوع، معایب یا محاسن نظرات یک فرد یا گروه و ایده ها و برنامه های و روشهای ارائه شده، قبل از هر اقدام عملی به روشنی پیش چشم قرار گیرد. 3- بنابراین مشورت موجب می شود که انسان قبل از تصمیم و اقدام به کاری با شناختن خطاها و خطرات و عواقب احتمالی، از انحراف و شکست جلوگیری کند و گرفتار لغزشگاهها و مواقع خطرناک نشود و متحمل ضرر و زیان نگردد و این تبلورخصوصیت پشتیبانی مشاوره است (درس 22 و 23 حکمت 113 و 54) 4- برخی اوقات ما در تصمیم ها و انتخابهایمان، امیال و غرضهای شخصی را خواسته یا ناخواسته ترجیح می دهیم و اصلا سراغ نظرات دیگران نمی رویم یا اگر هم نظری دریافت کردیم، بر اساس آنها اقدام نمی کنیم و درنتیجه گرفتار تصمیم کورکورانه یا خودپسندانه می شویم؛ در صورتی که افراد خارج از محدودۀ موضوع مورد نظر ما (اگر برای مشورت، به درستی انتخاب شده باشند) معمولا اغراض و امیال شخصی را دخالت نمی دهند و مساله را بهتر و روشن تر می بینند و درباره آن قضاوت و داوری و اعلام نظر می کنند 5- به عنوان مثال بهره بردن از نظرات بزرگترها و دلسوزان با تجربه که اطلاعاتی درباره طرفین خواستگاری دارند، (چه در قالب تحقیق پیش از ازدواج و چه در قالب مشورت) درباره برخی جزئیات مبهم، باعث می شود که چشمهای طرفین خواستگاری نسبت به محاسن و معایب بازتر شود و خدای نکرده به خاطر برخی محبتهای زودگذر یا توهم عشق و... چشم را برحقایق نبندند و گرفتار انتخاب یا تصمیم اشتباه نشوند 6- بنابراین حتما باید از تعصب و خودرايي پرهيز كرد و آرای دیگران را دید و شنید و آنها را بررسی کرد تا بتوان به حقیقت نزدیک تر شد همانطور که در قرآن کریم سوره زمر آيه 17 و 18 می فرمايد:‌ (فَبَشِّرْ عِبَادِ * الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الاَْلْبَابِ)؛ پس بندگان مرا بشارت ده. همان كسانى كه سخنان را مى شنوند و از نيكوترين آنها پيروى مى كنند، آنان كسانى هستند كه خدا هدايتشان كرده و آنها خردمندانند 7- در ارتباط با ترجمه (وجوه الآراء) نظرات مختلفي وجود دارد كه به اختصار اشاره مي كنم:‌ الف. آراي گوناگون (همانطور كه در ترجمه اين حكمت در پست قبلي بيان شد) ب. آراي قابل توجه و وجيه ج. رويكرد آراء‌ و اين كه هر نظري داراي چه منطق و استدلالي است 🔔درباره اين سه وجه در پست بعدي (شرح صوتي) توضيحات بيشتري ان شاء‌الله خواهم داد🌸 🙏 باشیم... 🔴 اولین و کاملترین کانال تخصصی آموزش مجازی ترجمه و مفاهیم نهج البلاغه در و 🔻 🆔 eitaa.com/nahjamouz ⚛️ sapp.ir/nahjamouz ♒️ t.me/nahjamouz ♓️ instagram.com/nahjamouz ☯️ nahjamouz.blog.ir 🚫نقل و انتشار مطالب، بدون ذکر نام و آیدی کانال نهج آموز مجاز نمیباشد
عطاء الله‌ اسدزاده
🔻 #درس25 🔻مطلب144 ✅ معنای واژگان و ترجمه #حکمت161 💠 مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ وَ مَنْ شَاو
🔻 🔻مطلب145 ✅ 💠 مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا هر کس خودرای باشد، هلاک میشود و هر کس با مردم مشورت کند، در عقل آنان شریک میشود ✅ در این حکمت به ارزش و اهمیت مشورت کردن و عواقب خودرایی و ترک مشورت، اشاره شده است: 1- همانطور که در درس 22 و 23 طبق حکمت 113 و 137 بیان شد، مشورت بهترین پشتیبان است؛ بنابراین کسی که استبداد رای دارد و از رای و نظر دیگران خصوصا در قالب مشورت، استفاده نمیکند، خود را از چنین پشتیبان مطمئنی بی بهره میکند و نمیتواند از سرمایه ها، فرصتها و استعدادهایش به درستی استفاده کند و نه تنها آنها را ضایع و تباه میکند، بلکه خودش هم تباه میشود و این موجب هلاکت و نابودی دنیوی و اخروی می گردد؛ زیرا عمر و نعمتها را از دست میدهد و چیزی بدست نمیآورد. 2- همچنان که در حکمت173 (درس 24) نیز بیان شد، ترک مشورت موجب میشود که انسان لغزشگاهها و مواضع خطا و اشتباه را نشناسد و درواقع بدون مشورت، همانند کسی است که با چشم بسته در راهی قدم میگذارد که در اکثر مواقع، موجب انحراف از راه و افتادن در چاه و نابودی میشود؛ بنابراین در این حکمت 161 امیرمومنان ع میفرماید: مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأْيِهِ هَلَكَ: هر کس خودرای باشد، هلاک میشود 3- اما روی دیگر این سکه، آشنایی با اهمیت و ضرورت مشاوره و استفاده از رای و نظر دیگران است؛ امیرمومنان ع کسی که اهل مشورت باشد را شریک عقلهای دیگران معرفی میکند: وَ مَنْ شَاوَرَ الرِّجَالَ شَارَكَهَا فِي عُقُولِهَا: و هر کس با مردم مشورت کند، در عقل آنان شریک میشود 4- اگر میخواهی از عقل، تجربه و دانش انسانهای صاحب نظر (که امیرمومنان ع با الرِّجَال تعبیر میکند) استفاده کنی، باید اهل مشورت باشی؛ در اینصورت، نیروی فکر و اندیشه آنها را به کار گرفته ای و شریک عقل انسانها خصوصا افراد اهل تشخیص و تخصص شده ای که به مرانب از شراکت در مال و نیروهای جسمانی و مادی ارزشمندتر است 5- امام کاظم ع مى فرماید: کسى که مشورت کند اگر به حق راه یابد، او را ستایش مى کنند و اگر به راه خطا برود او را معذور مى دارند. 🔻برای مطالعه و مشاهده متون و کلیپهای آموزشی دیگر به کانال نهج آموز مراجعه کنید 🙏 باشیم... 🔴 اولین و کاملترین کانال تخصصی آموزش مجازی ترجمه و مفاهیم نهج البلاغه در و 🔻 🆔 eitaa.com/nahjamouz ⚛️ sapp.ir/nahjamouz ♒️ t.me/nahjamouz ♓️ instagram.com/nahjamouz ☯️ nahjamouz.blog.ir 🚫نقل و انتشار مطالب، بدون ذکر نام و آیدی کانال نهج آموز مجاز نمیباشد⛔️
عطاء الله‌ اسدزاده
📝 ۲ در پیج منتشر شد 📖 لطفا جهت مطالعه روی لینک زیر بزنید👇 🔷 https://www.instagram.com/p/CF4k8gJgxQ4/?igshid=1vyrigz6vy75 🔴🔴 در صورتی که اکثریت اعضای کانال ایتا، سروش و تلگرام با ادامه دروس در کانال موافق باشند، ادامه درسها طبق روال قبل در همین کانال نیز ارائه خواهد شد لطفا در مشارکت کنید👇 ▪️ http://EitaaBot.ir/poll/d8qbo?eitaafly
| برخی از با موضوع "ارزش و کرامت انسانی" 🔺حکمت149 https://eitaa.com/ainalef_ir/79 🔺حکمت81 https://eitaa.com/ainalef_ir/121 🔺حکمت47 https://eitaa.com/ainalef_ir/154 🔺حکمت389 https://eitaa.com/ainalef_ir/193 🔺حکمت449 https://eitaa.com/ainalef_ir/222 🔺حکمت456 https://eitaa.com/ainalef_ir/250 🔻جهت مشاهده آموزش کامل صوتی و متنی حکمتهای فوق، لطفا به لینک زیر مراجعه کنید https://eitaa.com/nahjamouz/68 🔷 باشیم... 🔴 به اولین و کاملترین کانال تخصصی آموزش مجازی ترجمه و مفاهیم نهج البلاغه در ایتا، سروش و تلگرام بپیوندید 🆔 @ainalef_ir 🔻لينك عضويت https://eitaa.com/joinchat/1950810126Cf835700f3e 🔸جهت استفاده از هر محتوا، لطفا با ذکر صلوات همان متن یا صوت و... را حداقل به یک نفر ارسال کنید
عطاء الله‌ اسدزاده
🖼 #عکس_نوشته | عوامل ذلت و حقارت 📝 أزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اِسْتَشْعَرَ اَلطَّمَعَ ✅ کسی که طمع را
🗒 |عوامل ذلت و حقارت 🔺 |خلاصه ای از شرح جمله اول 📝 أزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اِسْتَشْعَرَ اَلطَّمَعَ ✅ کسی که طمع را مُلازم خود گرداند، خودش را خوار و حقیر می‌سازد 🔻جهت دانلود رایگان فایل صوتی شرح کامل حکمت دوم نهج البلاغه به لینک زیر مراجعه کنید 🔗 https://eitaa.com/nahjamouz/870 📗 باشیم... 📲 https://eitaa.com/joinchat/1950810126Cf835700f3e 👈در صورت استفاده از هر یک از محتواهای آموزشی، لطفا با ذکر صلوات، آن را حداقل به یک نفر ارسال کنید
عطاء الله‌ اسدزاده
📗فرازی از #خطبه_اول #نهج_البلاغه كه در آن ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم و برنامه حج ذكر شده است:
| توضیح عبارت "َمَنْ وَصَفَ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ وَ مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ" از ▪️ترجمه: پس هر كس خداى سبحان را (با صفتى) وصف كند، او را (با آن صفت) همراه کرده و هر كس او را (با صفتی) همراه کند، پس او را دو تا انگاشته و هر كس او را دو تا انگارد، پس او را جزءجزء دانسته و هر كس او را داراى اجزاء بداند، (حقيقتِ) او را نشناخته... 📝 اوصاف انسان غیر از خودش است؛ انسانی که از مادر متولد می‌شود، نه علم دارد و نه قدرت و... سپس صاحب علم و قدرت و... می‌شود؛ ولی درباره خداوند این گونه نیست؛ بلکه صفات خدا عینِ ذات اوست و همیشه در ذات او وجود داشته‌اند و دارند... 🔺منظور از "َمَنْ وَصَفَ اَللَّهَ سُبْحَانَهُ فَقَدْ قَرَنَهُ" این است که مانند مخلوقات، صفت را غیر از خدا و خارج از ذات خدا بداند که در این صورت، از اعتقاد به وحدانیتِ خدا خارج و گرفتار شرک می‌شود؛ چرا که وقتی اوصاف را خارج از ذات او دانست، خدا را موجودی پنداشته است که دارای جزء است و موجودی که دارای جزء باشد، به اجزای خود نیازمند است؛ در حالی که خداوند (واجب الوجود) باید صمد و بی‌نیاز باشد؛ پس چنین شخصی در شناخت خدا به جهل گرفتار شده است: "مَنْ قَرَنَهُ فَقَدْ ثَنَّاهُ وَ مَنْ ثَنَّاهُ فَقَدْ جَزَّأَهُ وَ مَنْ جَزَّأَهُ فَقَدْ جَهِلَهُ" 🔺چنین کسی، خدا را در مکانی تصور می کند و به او اشاره می‌کند و با این کار خدا را محدود و قابل شمارش می‌پندارد "مَنْ جَهِلَهُ فَقَدْ أَشَارَ إِلَيْهِ وَ مَنْ أَشَارَ إِلَيْهِ فَقَدْ حَدَّهُ وَ مَنْ حَدَّهُ فَقَدْ عَدَّهُ" و به چنین سوالاتی مبتلا می‌شود که خدا کجا اقامت دارد و روی چه چیزی ساکن است؟ "مَنْ قَالَ فِيمَ فَقَدْ ضَمَّنَهُ وَ مَنْ قَالَ عَلاَ مَ فَقَدْ أَخْلَى مِنْهُِ "در حالی که خدا وجودی بسیط و بینهایت است که نه ترکیب در وجود او تصور دارد و نه جسمانیت و نه احتیاج به مکان. 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله‌ اسدزاده
📗فرازی از #خطبه_اول نهج البلاغه كه در آن ابتداى آفرينش آسمان و زمين و آدم و برنامه حج ذكر شده است:
✏️ | بخشی از 🔺الْحَمْدُ لِلَّهِ اَلَّذِي لاَ يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ اَلْقَائِلُونَ وَ لاَ يُحْصِي نَعْمَاءَهُ اَلْعَادُّونَ وَ لاَ يُؤَدِّي حَقَّهُ اَلْمُجْتَهِدُونَ ▪️خداوندی را سپاس كه گويندگان به عرصۀ ستايشش نرسند و شماره‌ گران از عهدۀ شمردن نعمت‌ هايش برنیايند و كوشندگان حقّش را ادا نكنند 🔻امیرمومنان علیه السلام در آغاز خطبه از عجز انسان در توصیف خداوند متعال سخن می‎گوید: 🔸برترین سخنوران نمی توانند آن طور که باید مدح او را بگویند (لاَ يَبْلُغُ مِدْحَتَهُ اَلْقَائِلُونَ) زیرا مدح کامل، نیاز به شناخت کامل دارد و هیچ موجودی قادر به شناخت کامل خدا نیست؛ چرا که هر موجودی غیر از خدا، مخلوق خداست و نمی تواند بر وجود او اشراف و اطلاع کامل داشته باشد 🔹برترین حسابگران با مجهزترین دستگاههای شمارش، قارد نیستند تعداد نعمتهای خدا را بشمارند (لاَ يُحْصِي نَعْمَاءَهُ اَلْعَادُّونَ) زیرا هم نعمتهای خدا بی شمار است و هم بسیاری از نعمتهای الهی در گستره علم محدود انسان نیستند تا از آنها اطلاع داشته باشد 🔸 برترین تلاشگران که در اطاعت و شکر خدا می کوشند، نمی توانند حق اطاعت او را ادا کنند و نمی توانند شکر نعمتهایش را به جا آورند (لاَ يُؤَدِّي حَقَّهُ اَلْمُجْتَهِدُونَ) زیرا هر شکر از انسان به عنایت و لطف خدا و به قدرتی که او در اختیار انسان قرار داده، اتفاق می افتد که باز نیاز به شکر دارد؛ «هر نَفَسی که فرو میرود، مُمِدّ حیات است و چون بر می آید مُفَرِّح ذات» (سعدی) 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله‌ اسدزاده
✏️#شرح_واژگان | معنای (هِمَم) و (غَوص) و (فِطَن) و (نَعت) و (أجَل) ▪️در بخشی از #خطبه_اول #نهج_البل
✏️ | بخشی از 🔺... اَلَّذِي لاَ يُدْرِكُهُ بُعْدُ اَلْهِمَمِ وَ لاَ يَنَالُهُ غَوْصُ اَلْفِطَنِ اَلَّذِي لَيْسَ لِصِفَتِهِ حَدٌّ مَحْدُودٌ وَ لاَ نَعْتٌ مَوْجُودٌ وَ لاَ وَقْتٌ مَعْدُودٌ وَ لاَ أَجَلٌ مَمْدُودٌ... ▪️خدايى كه انديشه‌ هاى بلند او را درك ننمايند و هوش‌ هاى ژرف به حقيقتش دست نيابند؛ خدايى كه اوصافش در چهار چوب حدود نگنجد و به ظرف وصف در نيايد و در مدار وقت معدود و مدّت محدود قرار نگيرد. 🔻امیرمومنان علیه السلام در این بخش از خطبه بر عجز انسان در توصیف خداوند متعال اشاره و دلایل آن را بیان می کند: 🔸آری! هر چه همت ها عالی، تلاشها گسترده و ذهن ها تیز و دقیق هم باشند، باز نمی توانند به وجود خداوند معرفت کامل پیدا کنند؛ زیرا: 🔺 برای وصف او حدودی تعیین نشده است؛ چرا که اوصاف نامحدود دارد؛ همه اتفاقات و پدیده ها به او منتهی می شوند و از هر یک از آنها وصفی برای خدا شناخته می شود؛ اما نه پدیده های عالم قابل شمارش هستند و نه اوصاف او؛ 🔺برای وصف او تعریف کاملی ارائه نشده و هر چه گفته شده، به میزان فهم محدود انسان است؛ چرا که درک مخلوقِ ضعیف و محدود، از خالق پرقدرت و نامحدود، فقط در حدّ شناختی محدود خواهد بود؛ 🔺برای وصف او نمی توان از زمان استفاده کرد؛ اگر چه بسیاری از توصیفات ما از اشیاء و اشخاصِ پیرامون ما با زمان صورت می گیرد، اما خدا را نمی توانیم با زمان توصیف کنیم؛ چرا که زمان مخلوق خودِ او است و برای اوصاف خدا نه زمانی مشخص است و نه پایانی می توان تصور کرد. 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله‌ اسدزاده
✏️#شرح_واژگان | معنای (وَتَّدَ) ▪️در بخشی از #خطبه_اول #نهج_البلاغه میخوانیم: فَطَرَ الْخَلَائِقَ ب
✏️ | بخشی از 🔺 ... فَطَرَ الْخَلَائِقَ بِقُدْرَتِهِ وَ نَشَرَ الرِّيَاحَ بِرَحْمَتِهِ وَ وَتَّدَ بِالصُّخُورِ مَيَدَانَ أَرْضِهِ ... ▪️با قدرتش خلايق را آفريد و با رحمتش بادها را وزيدن داد و اضطراب زمينش را با كوه‌ها مهار نمود 🔻امیرمؤمنان سلام الله علیه بعد از سخن درباره عجز انسان در توصیف دقیق و کامل خداوند، برای متوجه ساختن به این نکته که ناتوانی انسان از وصف خدا به معنای تعطیلیِ توصیف خدا نیست؛ در جملات بالا به توصیف خدا می پردازد و اشاره میفرماید که برای توصیف خدا باید از جلوه های ربوبی او در عالم هستی استفاده کرد 🔸مخلوقات، بهترین نشانه بر وجود خدا هستند؛ تنوع مخلوقات، پیچیدگی مخلوقات و انسجام آنها با یکدیگر نشان می دهد که خالقی قدرتمند آنها را پدید آورده است. 🔹گذشته از خلقت مخلوقات، مدیریت و ربوبیت آنها نیز نشانه وجود خدا است؛ اوست که بادها را با رحمت واسعه خویش به حرکت درآورده و نظام حیات را در عالم هستی ثبات می بخشد 📚درسنامه نهج البلاغه، ج5 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| یکی از نشانه‌های جهالت و حماقت 🔻 حکمت۳۶۳: 💠 مِنَ الْخُرْقِ الْمُعَاجَلَةُ قَبْلَ الْإِمْكَانِ وَ الْأَنَاةُ بَعْدَ الْفُرْصَةِ 🔺عجله کردن [در اقدام به کاری] قبل از ممکن بودن [آن] و درنگ [در انجام آن] پس از [رسیدن] فرصت، از [آثار و نشانه های] حماقت است. ۱- «خُرْق» (بر وزن مرغ) به معناى نادانى و كم عقلى است ۲- «أناة» به معناى صبر كردن و تأنى نمودن در انجام كارى است. ۳- جهالت و حماقت، آثار و عواقبی دارد؛ یعنی موجب برخی عملکردهای نادرست از انسان می‌شود که همین خود، نشانه و علامت یک انسان احمق و نادان است. (روانشناسی انسان جاهل) ۴- توجه به تاثیرات زمان در کارها، نتیجه دانایی و دانش است؛ توجه به اینکه هر کاری چون شرایط خاص خودش را دارد و بدون فراهم شدن آن شرایط (فرصت) یا با از بین رفتن شرایط، دیگر نمی‌توان آنرا انجام داد؛ این توجه و التزام، از دانش و آگاهی نشأت می‌گیرد. ۵- بنابراین انسان آگاه به تاثیرات زمان در کارها، هیچوقت قبل از فراهم شدن یک کار، عجله نمی‌کند و اگر فرصت کاری فراهم شد، تعلل و تاخیر نمیکند؛ مثل پرورش میوه خاصی که باید به موقع چیده شود؛ نه زود که کال و نارس باشد و نه دیر که خراب و فاسد شود. ۶- نهی از عجله، در برخی روایات، مربوط به زمانی است که فرصت آن نرسیده و اگر در جایی امر به عجله شده، در مورد کاری است که زمان آن رسیده و فوت وقت موجب از دست رفتن فرصت آن خواهد شد ۷- پس یکی از راهکارهای غنیمت شمردن فرصتها، توجه به تاثیرات زمان در انجام کارها و حصول نتایج هست 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله‌ اسدزاده
#نهج_البلاغه | یکی از نشانه‌های جهالت و حماقت 🔻 #شرح_مکتوب حکمت۳۶۳: 💠 مِنَ الْخُرْقِ الْمُعَاجَل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📗 | عدم مدیریت زمان، عامل شکست 🔻حکمت۲۸۵: 💠 كُلُّ مُعَاجَلٍ يَسْأَلُ الْإِنْظَارَ وَ كُلُّ مُؤَجَّلٍ يَتَعَلَّلُ بِالتَّسْوِيفِ 🔺هر کس كه مهلتش [برای کاری] پايان گرفته، فرصتِ [بیشتر] را درخواست می‌کند و هر کسی كه [برای کاری] به او مهلت داده شده، با امروز و فردا کردن، [در انجام کار] تعلل و درنگ می‌کند. 📝 ۱- یکی از نشانه‌های عدم مدیریت زمان، امروز و فردا کردن‌ و از دست دادن فرصت‌ها و دنبال فرصت مجدد گشتن است ۲- مثلا کسی که برای آزمون مهمی آماده نشده؛ یا بیماری که به موقع برای درمان اقدام نکرده یا گنهکاری که به توبه اقدام نکرده... همین که فرصت را تمام شده می‌بیند، از خدا و بندهٔ او درخواست فرصت مجدد می‌کند ۳- برخی آنقدر گرفتار کسالت و تنبلی و سهل انگاری هستند که حتی اگر به آنها فرصت مجدد داده شود، باز با درنگ بیجا، فرصت را از دست میدهند ۴- تنبلی و کسالت، ریشه بسیاری از گناهان و شکستهاست و دائما فرصتها را می‌سوزاند و انسان را گرفتار فشارهای روحی و روانی می‌کند ۵- "تسویف" و امروز فردا کردن یکی از حربه‌های شیطان است که فرصت غیرقابل برگشت عمر انسان را می‌سوزاند و وقتی عمرش به پایان رسید، متنبه می‌شود و درخواست فرصت مجدد می‌کند ۶- شیطان با همین "تسویف" انسان گنهکار را به غفلت می‌اندازد تا جایی که مدام به امید آینده، توبه را به تاخیر می‌اندازد؛ اما ناگهان با مرگ مواجه می‌شود و دیگر فرصت جبران و توبه ندارد 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
📗 | اهمیت شناخت گوهر وجودی انسان 💠حکمت۱۴۹: هَلَكَ امْرُؤٌ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ 🔺کسی که ارزش خود را [به درستی] نشناسد هلاک و نابود می‌شود 📝 ۱- هر مخلوقی در عالم، استعدادها و توانایی‌ها و قابلیت‌هایی دارد که نشناختن این توانمندیها و ظرفیتها، موجب بهره نبردن از آن‌ها یا حداقل، استفاده نادرست از آن‌ها می‌شود؛ ۲- پس گام مهم اول که در این حکمت به آن اشاره شده، «شناخت درست گوهر وجودی انسان» است و در حکمت‌های دیگر، به گام بعدی یعنی «حفظ گوهر وجودی انسان» اشاره شده است؛ ۳- هر انسانی در صورتی می‌تواند به کمال و رشد واقعی برسد که گوهر وجودی خود و استعدادها و ظرفیت‌هایش را درست بشناسد و از آن‌ها درست استفاده کند؛ ۴-اساسا نوع رفتار و عملکرد هر انسان، نتیجۀ نوع شناخت او از خودش است؛ کسی که خودش را درست نشناسد، رفتار و عملکرد و تصمیم و انتخاب و برنامۀ درستی در زندگی نخواهد داشت و این موجب نابودی و هلاکت او می‌شود؛ ۵- جامعه هم که از همین افراد انسان‌ها تشکیل شده، به سمتی پیش می‌رود که افراد بر اساس شناخت و معرفتشان به خودشان، در پیش گرفته‌اند؛ یعنی سعادت و پیشرفت حقیقی یا اضمحلال و نابودی؛ ۶- آیا انسان و شخصیتش در همین خوردن‌ها و خوابیدن‌ها و لذت‌های مادی و شهوت و مقام‌های دنیوی و... خلاصه شده؟ اگر افرادی زندگی را در همینها خلاصه کرده‌اند، یعنی شناختشان از خودشان در همین حد است؛ مثل اینکه شما از یک کامپیوتر پیشرفته، بدلیل عدم آشنایی با قابلیت‌هایش، در حد یک ماشین حساب ساده استفاده کنید؛ ۷- اما در آیات و روایات برای انسان خلقتی برتر از خلقت حیوانات بیان شده است (به آیات ۱۲ تا ۱۴ سوره مومنون مراجعه کنید) ۸- پس، امیرمومنان علیه السلام هر کس را - در هر موقعیت و مقامی و با هر مدرک و جایگاهی - در صورتی که به خودشناسی درست نرسیده باشد، محکوم به هلاکت و نابودی می‌داند. 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله‌ اسدزاده
📗 #نهج_البلاغه | اهمیت شناخت گوهر وجودی انسان 💠حکمت۱۴۹: هَلَكَ امْرُؤٌ لَمْ يَعْرِفْ قَدْرَهُ 🔺کسی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | عمل صالح، معیار ارزش انسان 💠 حکمت۳۸۹: مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ لَمْ يُسْرِعْ بِهِ نَسَبُهُ... 🔺هر کس که عملش او را کُند می‌نماید، نَسَبش به او سرعت نمی‌بخشد 📝 1️⃣ ارزش و شخصيت انسان به عملکرد اوست که برخاسته از معارف، عقاید، تفکرات، انگیزه ها و گرایشهای اوست؛ نه به حَسَب و نَسَب و مقامات و افتخارات پدران و خویشاوندانش؛ به گفته شاعر: گيرم پدر تو بود فاضل / از فضل پدر، تو را چه حاصل؟ 2️⃣ قرآن مجيد در سوره حجرات میفرماید: «اى مردم! ما شما را از يك مرد و زن آفريديم و شما را تيره ها و قبيله ها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد (اين ها ملاك امتياز نيست؛ بلکه) گرامى ترين شما نزد خداوند، با تقواترين شماست؛ خداوند دانا و آگاه است!» 3️⃣ حضرت نوح علیه السلام به خداوند عرض كرد: خداوندا! فرزند من از خانواده من است و وعده تو حق مى باشد (كه خاندان مرا نجات دهى)... خداوند فرمود: اى نوح! او از خاندان تو نيست او عمل غير صالحى است (= فرد ناشايسته اى است). خداوند متعال او را به سبب معصيت و اعمال ناشایست از خاندان حضرت نوح علیه السلام طرد كرد؛ 4️⃣در این حکمت، كُندى عمل، كنايه از نرسيدن چنین انسانی به نيكى است، به دليل نداشتن بهره‌ای از اعمال شایسته؛ ✅ در شناخت قیمت و ارزش خودمان و سایر همنوعان باید عملکردها را سنجید که آیا مطابق با گوهر وجودی انسان و در مسیر تعالی و کمال و رشد آن هست یا نه؟ 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
| سخت‌ترین گناهان 💠 حکمت۳۴۸: أَشَدُّ الذُّنُوبِ مَا اسْتَهَانَ بِهِ صَاحِبُهُ؛ سخت ترين گناهان، گناهى است كه گنهكار آن را ناچيز بشمارد. 🔻 نگوييد ما همهٔ گناهان را نداريم؛ هر كس گناهى دارد و همان براى توقف و ماندن او كافى است. لازم نيست كه ذنوب همهٔ عوالم را داشته باشد. 🔺يک ماشين‏ لازم نيست همه‌ جايش خراب‏ شود تا بايستد؛ ممكن است يك سيم از آن قطع شود و بايستد؛ يا باد چرخش كم شود و بايستد؛ همان‌طور كه شيطان با يك كِبر زمين خورد؛ آدم با يك حرص زمين خورد؛ پسر آدم با يك بخل ذليل شد؛ يونس با يك شتاب ذليل شد؛ [وای بر] ما كه همۀ اين‌ها را با هم داريم و احساس ندامتى هم نداريم! 💬 مرحوم استاد علی صفایی حائری 📚از کتاب «اِخبات»، ص۳۲ 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
🔻 با ضربه روی هر یک از هشتگ‌های زیر می‌تونین نتایج جستجو رو مرور کنین: | | | | | | | | | | | | | | | 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
🔺 | انتقام سخت خدا از ظالمان 💠 حکمت۲۴۱: يَوْمُ الْمَظْلُومِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ يَوْمِ الظَّالِمِ عَلَى الْمَظْلُومِ 🔺روز [انتقامِ] مظلوم از ظالم، شديدتر از روز [ستم كردنِ] ظالم بر مظلوم است 🔻 1️⃣ شبیه این حکمت با تفاوتى در حکمت ۳۴۱ آمده است: «یَوْمُ الْعَدْلِ عَلَى الظَّالِمِ أَشَدُّ مِنْ یَوْمِ الْجَوْرِ عَلَى الْمَظْلُومِ؛ روز اجراى عدالت بر ستمگر، سخت‌تر از روز ظلم ستمگر بر مظلوم است» 2️⃣ برخی از شارحان نهج البلاغه این سخن را اشاره به انتقام الهى در روز قیامت دانسته‌اند؛ در این صورت، شدیدتر بودن روز انتقامِ مظلوم آشکار است؛ زیرا مظلوم مثلاً یک بار به دست ظالم کشته یا مجروح مى‌شود؛ ولى کیفر ظالم در روز قیامت مکرر خواهد بود و به آسانى پایان نمى‌یابد 3️⃣ بعضی دیگر از شارحان، این فرمایش حضرت را اشاره به انتقام‌هاى الهى، هم در دنیا و هم در آخرت، دانسته‌اند؛ زیرا تجربه نشان مى‌دهد که گروه زیادى از ظالمان، پیش از گرفتار شدن به مجازات الهى در آخرت، در همین دنیا کیفر شدیدى مى‌بینند. 4️⃣ امیرمؤمنان سلام الله علیه در نامه مشهور خود به مالک اشتر (نامه۵۳) مى‌فرماید: «وَ لَیْسَ شَیْءٌ أَدْعَى إِلَى تَغْیِیرِ نِعْمَةِ اللَّهِ وَ تَعْجِیلِ نِقْمَتِهِ مِنْ إِقَامَةٍ عَلَى ظُلْمٍ؛ فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ دَعْوَةَ الْمُضْطَهَدِینَ وَهُوَ لِلظَّالِمِینَ بِالْمِرْصَادِ؛ هیچ چیز در تغییر نعمت‌هاى خداوند و تعجیل انتقام و کیفر او از اصرار بر ظلم و ستم سریعتر نیست؛ زیرا خداوند دعاى مظلومان را مى‌شنود و در کمین ستمکاران است.» 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
📝 | تاثیر شناخت گوهر وجودی انسان در غلبه بر نفس و حفظ کرامت انسانی 💠 حکمت۴۴۹: مَنْ كَرُمَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ هَانَتْ عَلَيْهِ شَهَوَاتُهُ 🔺 کسی که شخصیتش برایش گرامی باشد، خواسته‌های نفس در نظرش بی‌اهمیت می‌شود 📝 ۱- امیرمومنان سلام الله علیه در اين گفتار، اشاره به تضادى مى‌كند كه بین شخصيت واقعی انسان و شهوت‌پرستى وجود دارد؛ ۲- «شهوات» جمع «شهوت» به معناى خواستهٔ نفس است و معمولاً به مواردى گفته مى‌شود كه معقول و مشروع و پسنديده نيست؛ ۳- اسیر شدن در دام نفس و شهوات، مانع رسیدن انسان به مقامات معنوی و ضد کرامت انسانی است؛ ۴- گرفتار شدن به شهوات، انسان را دنیاگرا و از آخرت روگردان می‌کند. ۵- شهید مطهری می‌گوید: شهوات، از یک سو، آلودگی‌های روح و نفس است و از نظر دیگر نفس‌فروشی و نفس‌باختگی است. بدیهی است، كسی كه یك كتاب عالی یا یك شاهكار نقاشی را نمی‌شناسد، نه از آلودگی آن باك دارد و نه از باختن آن؛ ۶- تصور کنید کسی کتاب خطی قدیمی گرانبهایی دارد که ارزش آن را نمی‌داند؛ طبیعتا از آن مراقبت صحیحی نخواهد داشت و چه بسا بدلیل سهل‌انگاری موجب پاره شدن و نابودی آن بشود و حتی اگر قصد فروش داشته باشد، بدلیل بی‌اطلاعی، آن را ارزان بفروشد... کسی هم که گوهر وجودی‌اش را نمی‌شناسد، هم آن‌را به گناهان آلوده می‌کند و هم با لذت ناپایدار معصیت، تباه و معاوضه می‌کند؛ 👈فقط کسی که گوهر انسانی‌اش را شناخته و گرامی‌ می‌دارد، شهوات را حقیر و منافی ارزشمندی خود می‌یابد و با دوری از آن‌ها، کرامت خویش را حفظ می‌کند. ✅پس راه رهایی از شهوات و ترک گناهان، خودشناسی صحیح است. 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله‌ اسدزاده
📝 #نهج_البلاغه | تاثیر شناخت گوهر وجودی انسان در غلبه بر نفس و حفظ کرامت انسانی 💠 حکمت۴۴۹: مَنْ كَر
📝 | آثار شناخت حقیقت دنیا و گوهر وجودی انسان 💠 حکمت۴۵۶: أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ اللُّمَاظَةَ لِأَهْلِهَا إِنَّهُ لَيْسَ لِأَنْفُسِكُمْ ثَمَنٌ إِلَّا الْجَنَّةَ فَلَا تَبِيعُوهَا إِلَّا بِهَا 🔺آیا آزاده ای نیست که این ته مانده غذا در دهان را به اهلش واگذارد؟! همانا برای جانهای شما، بهایی جز بهشت نیست؛ پس آنرا جز در برابر بهشت نفروشید 🔻 ۱- امیرمومنان سلام الله علیه در این گفتار شریف، به حقیقت دنیا، اشاره و ارزش والای گوهر وجودی انسان را بیان می‌کند ۲- حضرت امام علی سلام الله علیه دنیا را همانند ته‌‌مانده‌‌ای می‌داند که بعد از بهره‌مندی دیگران، باقی‌ مانده است ۳- اللُّمَاظَة: به معنای باقی مانده غذا در دهان است که انسان پس از فروبردن لقمه با زبان خود، آن را از اطراف دهان و لابلای دندانهایش جمع می‌کند و فرو می‌برد ۴- چه تشبیهی رساتر از این درباره دنیا که این دنیا هر قدر هم در نظر انسان بزرگ و زیبا جلوه کند، چیزی جز ته مانده‌ای از غذای دیگران نیست! ۵- امیرمومنان سلام الله علیه ارزش انسان را بسیار برتر از آن می‌داند که گوهر وجودی‌اش را با این ته مانده دیگران (دنیا) معامله و معاوضه کند ۶- در فرمایش حضرت، اشاره‌ای است به این حقیقت که جاذبه‌های دنیوی و نفسانی و تمایلات حیوانی، حلقه‌های زنجیر اسارت انسان هستند و انسان طالب دنیا و نفسانیات و مادیات، در واقع اسیر و برده آن است ۷- بی‌خبری انسان نسبت به گوهر وجودی‌‌اش، شخصیت او را به بند این زنجیر می‌کشد و آزادی حقیقی را از وی سلب می‌کند ۸- پایین آوردن ارزش انسان تا حد حیوانات و نیازهای حیوانی ـ به بهانه آزادی ـ نتیجۀ عدم شناخت گوهر وجودی انسان است ۹- مکاتب غیرالهی آزادی بشر را در بهره‌مندی بی قید و شرط از لذایذ حیوانی تعریف می‌کنند و انسانی را آزاد می‌دانند که برای رسیدن به لذایذ حیوانی هیچ محدودیت زمانی، مکانی، کمی و کیفی نداشته باشد!! ۱۰- آزادی و حُریّت حقیقی انسان، زمانی است که در نگهداری از گوهر وجود خویش و رساندن آن به سعادت و تکامل، مانعی بر سر راهش وجود نداشته باشد ۱۱- از نگاه دین، قیمت و بهای جان انسان، چیزی جز بهشت نیست؛ تن دادن به بهای کمتر از ارزش واقعی، موجب سقوط و خسران و نشانه اسارت و بردگی است. (بندۀ آنی که در بند آنی) ۱۲- انسان اگر از فکر و اندیشه بهره ببرد و گوهر وجودی خود را درست بشناسد و موقعیت ممتاز خود در هستی و هدف خلقتش را بدرستی درک کند، به کمتر از بهشت که با ایمان و عمل صالح در همین دنیا بدست می آید، راضی نمی‌شود و بزرگترین آفت انسانیت خود را اسارت در نفسانیات و دلبستن به دنیا می داند. 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
عطاء الله‌ اسدزاده
📝 #نهج_البلاغه | آثار شناخت حقیقت دنیا و گوهر وجودی انسان 💠 حکمت۴۵۶: أَلَا حُرٌّ يَدَعُ هَذِهِ الل
📝 | عوامل فرصت‌سوزی و ضرورت غنیمت شمردن فرصت‌ها 💠 حکمت۲۱: قرِنَتِ الْهَيْبَةُ بِالْخَيْبَةِ وَ الْحَيَاءُ بِالْحِرْمَانِ وَ الْفُرْصَةُ تَمُرُّ مَرَّ السَّحَابِ، فَانْتَهِزُوا فُرَصَ الْخَيْرِ 🔺 ترسِ [بی جا] با ناامیدی و شرمِ [بی‌مورد] با محرومیت همراه شده و فرصت‌ها همچون عبور ابرها می‌گذرند؛ پس فرصت‌های خیر را غنیمت شمارید و بربایید. 🔻 ۱- در این حکمت با اشاره به دو مورد از موارد فرصت‌سوزی و ضمن یک تشبیه زیبا، به غنیمت شمردن فرصتها سفارش شده است ۲- در بخش اول این حکمت با اشاره به عواقب ترس بیجا و شرم بی‌مورد، به دو مورد از عوامل فرصت سوزی اشاره شده است ۳- "هیبت" در اینجا به معنای "ترس" است؛ هر چند ترس از خطرات برای حفظ انسان لازم است اما اگر نابجا باشد (که از توهم یا ضعف روحی و عدم مقاومت در برابر مشکلات ناشی می شود) یقینا مذموم است و انسان را از وارد شدن به کارها و انجام وظایف بازمی‌دارد و مانع رسیدن به اهداف و سبب ناامیدی و محرومیت (الْخَيْبَة) می‌شود ۴- شرم و حیاء گاه ارزشمند است و گاه ضد ارزش؛ حیای ارزشمند (که به "حیای عقل" تعبیر می شود) وقتی است که انسان از کار مخالف شرع و عقل پرهیز کن؛د اما حیای مذموم (حیای حُمق) وقتی است که انسان بدون مَنشا عُقلایی یا شرعی، از انجام کار و وظیفه خودداری کند؛ همانطور که انسان‌های کم‌رو حتی از پرسش یا پیگیری حق خود کوتاهی می‌کنند و این منجر به محرومیت (الْحِرْمَان) می‌شود ۵- بنابراین، ترس بی جا و شرم بی‌مورد فرصت‌ها را از دست انسان خارج می‌کنند و از عوامل فرصت‌سوزی هستند؛ برای همین حضرت در بخش دوم حکمت با یک تشبیه زیبا به گذارا بودن فرصت‌ها اشاره می‌کند ۶- "فرصت" در واقع "نوبت آماده شدن شرایط لازم برای نیل به هدف" و استفاده از فرصت، همان "سعی و کوشش برای بهره‌برداری صحیح از آن نوبت" است؛ مثل استفاده کشاورز از شرایط کاشت و داشت و برداشت یا استفاده بیمار از طبیب و دارو و پرستار برای درمان بیماری ۷- امیرمومنان سلام الله علیه، گذر فرصت‌ها را به حرکت و عبور ابرها تشبیه می‌کند که دائما و بدون توجه ما، در حال گذر هستند و اگر شرایط بارش فراهم نباشد و بارانی از آن‌ها به زمین نرسد، بهره‌ای برای زمین نخواهد داشت؛ ضمن اینکه نمی‌توان ابرها را از حرکت بازداشت و نمی‌توان ابرهای گذر کرده را برگرداند ۸- بنابراین انسان باید قدر فرصت‌های خوبی که در زندگی فراهم می‌شود را بداند و به تعبیر حضرت آنها را برُباید (انْتَهِزُوا) و الا فرصت‌ها هیچگاه توقف ندارند و قابل برگشت نیستند (همانند ابرها) و اگر عوامل فرصت سوزی (از جمله ترس بی‌جا و شرم بی‌مورد) برطرف نشوند مثل عوامل جوّی که مانع بارش ابرهای باران‌زا هستند، منجر به محرومیت و ناامیدی خواهند شد. 📲 @NahjAmouz | نهج آموز
🔻 با ضربه روی هر یک از هشتگ‌های زیر می‌تونین نتایج جستجو رو مرور کنین: | | | | | | | | | | | | | | | | | 📲 @NahjAmouz | نهج آموز