eitaa logo
تَسْنِيم (عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا الْمُقَرَّبُونَ )
271 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
890 ویدیو
83 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
؛ وَكَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ وَلِيَقُولُوا دَرَسْتَ وَلِنُبَيِّنَهُ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ ﴿١٠٥﴾ ؛ این چنین، آیات [خود] را به صورت های گوناگون بیان می کنیم [تا هدف هایی تحقق یابد]، یکی اینکه منکران با متهم کردن تو که این آیات را از دیگران فرا گرفته ای، شقاوت خود را کامل کنند و دیگر اینکه آن را برای گروهی که دانایند، روشن سازیم. نام سوره : ۶ محل نزول : ۵۵ ۷ ۱۰۵ - ۱۶۵ ____ ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
روز عزای مسلمین است در ناله جبریل امین است مدینه شده غرق سوگ و ماتم بهر مجتبی و نبی اکرم ◾️رحلت پیامبر اکرم (ص) و شهادت امام حسن مجتبی (ع) تسلیت باد __ 🏴 @aine_tasnim 🏴 باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید. 🏴
🔸مصحف فاطمه (س) ❖ حضرت امام صادق علیه‌السلام فرمود: هنگامى كه خداوند متعال، پیغمبرش (ص) را قبض روح فرمود، فاطمه (س) از رحلت ایشان چنان اندوهگين شد كه جز خداوند کسی مقدار آن را نمی‌داند. بدان‌جهت خداوند، فرشته‌اى به سوى او فرستاد تا او را تسلّى دهد و با او سخن گويد. فاطمه (س) اين قضیه را به اميرالمؤمنين (ع) گزارش داد. امیرالمؤمنین (ع) به او فرمود: هر گاه آمدن فرشته را احساس کردی و صداى او را شنيدى به من بگو. پس فاطمه (س) به اميرالمؤمنين (ع) آمدن فرشته را خبر داد و آن حضرت (ع) آنچه را از فاطمه (س) مى‌شنيد، مى‌نوشت تا این‌که از آن سخنان، مصحفى ثبت كرد. امام صادق عليه السلام سپس فرمود: در اين مصحف، چيزى از حلال و حرام نيامده است و تنها علم از پيشامدهاى آينده در آن است. همچنین حضرت صادق (علیه‌السلام) فرمود: «إِنَّ عِنْدَنَا لَمُصْحَفَ‏ فَاطِمَة» همانا مصحف فاطمه(س) نزد ما اهل‌بیت(ع) است. 📚كافی، ج‏1، ص240،ح2 كافی، ج‏1، ص238،ح1 (س) __ 🏴 @aine_tasnim 🏴 باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید. 🏴
🏴ایام مصیبت عظیم پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم امام حسن مجتبی علیه السلام و امام رضا علیه السلام بر عموم مسلمین تسلیت باد🏴 ____ 🏴 @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
4_5868453205116981239.mp3
6.32M
🏴 سایه ات از سر من رفت سرم درد گرفت 🎤 حاج منصور ارضی ____ 🏴 @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
4_5868453205116981241.mp3
4.77M
◾️ جوهره و رنگ صدام یا حسن یا حسن 🎤 کربلایی حسین طاهری ____ 🏴 @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
در راسته بازار پالاندوزان، جوانی پالان می‌دوخت و در زمان فراغتش با حرکت سریع دست، مگس را در کف دستش شکار می‌کرد بعد به آرامی دست خود را می‌گشود و یک بال مگس را می‌کَند و در زمین رهایش می‌کرد و می‌خندید، این کار تفریح او شده بود. بعد از پنج سال صبحی از خواب بیدار شد در حالی که دست راستش کلاً فلج و بی‌حس در کنارش افتاده بود و تا آخر عمر فلج زندگی کرد. در واقعیت دیگری، جوانی انگشتان دستش به ارّه‌ی آهنگری گرفتار و قطع شد. بعدها خودش می‌گفت: روزی تُن ماهی را با انبر باز کردم و خوردم. قدری گوشت داخل آن بود پیش گربه‌ای انداختم که کنار دستم التماس می‌کرد. گفتم: من زحمت کشیدم، کار کردم و این تُن ماهی را خریدم و خوردم، پس درب قوطی تُن ماهی را به جای خود برگرداندم و کمی باز گذاشتم. گربه مجبور شد دست خود داخل قوطی کنسرو کند و دستش گیر کرد و از مغازه‌ی من دور شد، روزی که انگشتان من قطع شد، یقین کردم که قوطی کنسرو هم پنجه گربه را قطع کرده بود. ____ 🏴 @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
پیمودن ره صد ساله در یک شب! مرحوم آیت الله العظمی شفتی در اصفهان یکی از مراجع بزرگ تقلید بود خیلی مقامش بالا بود. حتی مشهور است که او شبها دیوانه میشد از شدت عشق و خوف به ذات احدیت... حتّی ایشان در اصفهان مسجدی ساخته به نام مسجد سید که خیلی عالی است و روحانیت عجیبی دارد.خودشان در جواب اینکه از کجا به این درجه رسیده اند فرمودند که: دعای یک سگ مرا به اینجا رسانده.‌‌.. من در نجف طلبه بودم و چند روزی بود که از ایران برایم پول نیامده بود. کمی صبر کردم چون نخواستم به کسی بگویم. اما یک وقت احتیاج شدیدی برایم پیش آمد. از رفیقم مقداری پول قرض گرفتم و نان و مقداری آبگوشت کله تهیه کردم. هنگامی که به منزل برگشتم دیدم که سگی در جوی آب افتاده و توله هایش به او چسبیده اند و او شیر ندارد و خود سگ از شدت گرسنگی رو به مرگ است. با خودم گفتم من که تا حالا گرسنگی کشیده‌ام باز هم گرسنگی را تحمل می کنم. نان‌ها را در آبگوشت ترید کرده و آنها را جلوی سگ گذاشتم. سگ آن غذا را خورد و هم بلند شدم و ظرف را تمیز کردم وبعد از شستن به صاحبش برگرداندم. بعد از آن پروردگار برایم پولی فرستاد طولی نکشید که از شفت که یکی از شهرستانهای گیلان است شخصی آمد و گفت فلان حاجی مرده و یک سوم از مال خود را برای شما وصیت کرده... من متعجبانه حساب کردم دیدم همون موقعی که آن آبگوشت کله را به سگ دادم عصر همان روز برای من این وصیت شده. از همان وقت کم کم در اصفهان برای من آن قدرت و مرجعیت پیدا شد اگر من توانستم به اسلام خدمتی کنم مدیون این است که توانستم دل سگی را به دست بیاورم ... تعجب نکنید زیرا برای آن که شخصی مشمول رحمت خدا شود زمینه می‌خواهد و زمینه نیز مختلف است گاهی انسان می‌تواند راه صد ساله را در یک شب بپیماید... 📗گفتار نراقی ج ۱ ص ۳۴ ____ 🏴 @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸برای دیگران از خداوند 🍃در خواست خیر داشته باشید طبق قانون حاکم بر نظام هستی : هر نیتی که میکنیم و یا هر عملی که انجام میدهیم ، دست به دست چرخیده وهمانند آن به خودمان باز میگردد. 🌸نیتی که میکنیم باعث تابش انرژی به جهان هستی میشود که پس از مدتی ، دیر یا زود آن را دریافت خواهیم کرد. 🌺در نتیجه از امروز می کوشیم که حتی افکار و نیّات خود را کنترل کرده و آنها را به سمت و سوی مثبت سوق دهیم. 🌸ما همیشه از افکار منفی چه در مورد خود و چه در مورد دیگران دوری می کنیم. 🌺و در آرامش زندگی میکنیم و میدانیم هر چه به دیگران خوبی کنید هزاران برابر به سمت ما برخواهد گشت ____ ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.
شخص ساده لوحی مكرر شنيده بود كه خداوند متعال ضامن رزق بندگان است و به هر موجودی روزی رسان است. به همين خاطر به اين فكر افتاد كه به گوشه مسجدی برود و مشغول عبادت شود و از خداوند روزی خود را بگيرد. به اين قصد يك روز از سر صبح به مسجد رفت و مشغول عبادت شد همين كه ظهر شد از خداوند طلب ناهار كرد. هرچه به انتظار نشست برايش ناهاری نرسيد تا اينكه شام شد و او باز از خدا طلب خوراكی برای شام كرد و چشم به راه ماند. چند ساعتی از شب گذشته درويشی وارد مسجد شد و در پاي ستونی نشست و شمعی روشن كرد و... از «دوپله» خود قدری خورش و چلو و نان بيرون آورد و شروع كرد به خوردن. مردك كه از صبح با شكم گرسنه از خدا طلب روزی كرده بود و در تاريكی و به حسرت به خوراك درويش چشم دوخته بود. ديد درويش نيمی از غذا را خورد و عنقريب باقيش را هم مي خورد بی اختيار سرفه ای كرد. درويش كه صدای سرفه را شنيد گفت: «هركه هستی بفرما پيش» مرد بينوا كه از گرسنگی داشت می لرزيد پيش آمد و بر سر سفره درويش نشست و مشغول خوردن شد. وقتی سير شد درويش شرح حالش را پرسيد و آن مرد هم حكايت خودش را تعريف كرد. درويش به آن مرد گفت: «فكر كن اگر تو سرفه نكرده بودی من از كجا می دانستم كه تو اينجايی تا به تو تعارف كنم و تو هم به روزی خودت برسی؟ شكی نيست كه خدا روزی رسان است اما يك سرفه ای هم بايد كرد!» فقط فکر کردن به هدف، هیچ تاثیری در رسیدن به هدف ندارد. اگر خواهان تغییرات هستی همین حالا اقدام کن؛ اقدامی هرچند کوچک یک راه را برایت باز میکند. ____ ✅ @aine_tasnim باماهمراه باشید و به دیگران معرفی کنید.