eitaa logo
[ عجیب ولی واقعی ]
8.2هزار دنبال‌کننده
42.3هزار عکس
13.1هزار ویدیو
38 فایل
خدایا جهان را پادشاهی توراست... ✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ᠀᠀ ܟ߭ܠ‌ߊ‌ࡅ࡙ܨ ܭܘ ࡅ߲ߺߐ ࡄ݅ܝܠ‌ࡅߺ߳ࡉ ࡏߊ‌ܦ߭ࡅ࡙ܚܚࡅߺ߳ࡉ! 🔴 تبلیغات 👇 http://eitaa.com/joinchat/1871446027C496dce5861 • • • • • •
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
تازه کرده بودم که گفتند افتاده و پاش شکسته...شوهرم بهم گفت باید بیای خونه ما و به مادر مریضم کمک کنی...شوهرم اکثر وقتها میرفت ماموریت کاری.‌..توی خونه من و مادرشوهرم تنها بودیم...اونروزم صبح همسرم برای رفته بود شمال کشور‌‌...از مادرشوهرم اجازه گرفتم یکساعتی به مادرم سربزنم و برگردم...چندتا خیابون اونطرفتر یادم اومد گوشیمو با خودم نبردم برای همین فورا برگشتم خونه مادرشوهرم..کلید رو انداختم و‌در رو باز کردم... ولی توی هال با دیدن اون صحنه تا مدت زیادی لال شدم👇 https://eitaa.com/joinchat/2105999489C878fcbc26b تجربه یک خانم
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
😡😭 بمن میگه کاری با شوهرم کردم عین دوران دورم میگرده🙈 خلاصه این کانال یه آتیش پاره ازت میسازه و تحویل شوهرت میده😝👇 eitaa.com/joinchat/3187277831C5a6fba1991 منبع آموزش بستن روسری و شال 👇 eitaa.com/joinchat/3187277831C5a6fba1991 ورود آقایان ممنون ⛔️⛔️
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
تازه کرده بودم که گفتند افتاده و پاش شکسته...شوهرم گفت باید بیای خونه ما و به مادرم کمک کنی...اکثرا میرفت ماموریت کاری.‌..من و مادرشوهرم تنها بودیم...اونروزم برای مأموریت رفته بود شمال ...از مادرشوهرم اجازه گرفتم به مادرم سربزنم...یادم اومد گوشیمو با خودم نیاوردم و فورا برگشتم ..کلید انداختم و‌درُ باز کردم...ولی توی هال با دیدن اون صحنه تا مدت زیادی نمیتونستم حرف بزنم👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
. بدون اجازه باهم کردیم،وقتی رسیدیم خونه،شوهرم گفت تو ماشین بشین پیاده نشو تا خودم بگم..دیدم طول کشید کنجکاو شدم رفتم تو خونه،پشت در چیزی از زبون مادرشوهرم شنیدم که ....👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
تازه کرده بودم که گفتند افتاده و پاش شکسته...شوهرم گفت باید بیای خونه ما و به مادرم کمک کنی...اکثرا میرفت ماموریت کاری.‌..من و مادرشوهرم تنها بودیم...اونروزم برای مأموریت رفته بود شمال ...از مادرشوهرم اجازه گرفتم به مادرم سربزنم...یادم اومد گوشیمو با خودم نیاوردم و فورا برگشتم ..کلید انداختم و‌درُ باز کردم...ولی توی هال با دیدن اون صحنه تا مدت زیادی نمیتونستم حرف بزنم👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
تازه کرده بودم که گفتند افتاده و پاش شکسته...شوهرم گفت باید بیای خونه ما و به مادرم کمک کنی...اکثرا میرفت ماموریت کاری.‌..من و مادرشوهرم تنها بودیم...اونروزم برای مأموریت رفته بود شمال ...از مادرشوهرم اجازه گرفتم به مادرم سربزنم...یادم اومد گوشیمو با خودم نیاوردم و فورا برگشتم ..کلید انداختم و‌درُ باز کردم...ولی توی هال با دیدن اون صحنه تا مدت زیادی نمیتونستم حرف بزنم👇 https://eitaa.com/joinchat/843186305C9e691d072d