#ماجراهای_من_مایک_و_آقایTeacher #قسمت_نود_و_یکم # شاگرد : سلام استاد این خارجیها هم بدجوری دیوونه غذاهای ما هستن خیلی با غذاهای ما کیف میکنن #استاد: علیک سلام چطور مگه؟ #شاگرد:هیچی رفته بودیم کتاب بخریم قیمت پشت جلد را که دیدیم یهو مایک گفت: it #costs_an_arm_and_a_leg ما از #خنده کف فروشگاه ولو شدیم آخه یعنی چی که میگه قیمتش اندازه پاچه است فکر کنم منظورش این بود که بجای اینکه کتاب را بخریم بهتره بریم کله پاچه بخوریم چون به یه اندازه گرونه حالا درسته که غذاهای ایرونی خوشمزه است ولی دیگه نه در حدی که فرهنگ را قربانی شکم کنی آخه بچه جون #استاد: خب #سوتی دادی تو باز دوباره #شاگرد: چطور؟ #استاد: اون بدبخت یه #اصطلاح گفته منظورش این بوده که کتاب #قیمتش_گرونه اصطلاحی که بکار برده در فرهنگ اونها اینطور استفاده میشه که یعنی یه چیزی اونقدر گرونه که اگه بخریم انگار دست یا پامون را قطع کردن #شاگرد:پس ربطی به کله پاچه نداره؟ #استاد: نخیر نداره برو پی کارات فقط و فقط به قیمت و گرونی وحشتناک کتاب مرتبطه #اندیشمندانه_انتخاب_کنید #اندیشمندان_جوان_سپنتا #آموزش_زبان لینک کانال 👈 @ajs_org