#ماجراهای_من_مایک_و_آقایTeacher #قسمت_هفتاد_و_هشتم # شاگرد : استاد از دست این پسره #اجنبی کفرم درومده ها 😡😡😡 #استاد: خدایا منو از دست این ها نجات بده باز چی شده؟😳😳😳 #شاگرد: آخه شورش را دراورده دیگه این سری مساله #وطن مطرحه من محاله کوتاه بیام اون روز تو حیاط با بچه ها داشتیم در مورد #کاندیداها صحبت میکردیم ببینیم به کی باید #رای بدیم هر کی یه سری #معیار گفت و خلاصه بحث #داغ شده بود یهویی وسط بحث بلند شد گفت : I don’t really enjoy this subject and I #vote with my feet و گذاشت رفت یکی نیست بهش بگه اولا به جهنم که از بحث به این مهمی لذت نمیبری بعدش هم بیخود کردی انتخابات مارو مسخره میکنی تو اصلا مگه تو کشور ما حق رای داری که میگی من با پاهام رای میدم ؟ تو این کشور تو اگه التماس هم کنی نمیتونی با دست رای بدی چه برسه به اینکه مسخره میکنی میگی من با پاهام رای میدم خجالتم نمیکشه پسر بی تربیت 😡😡😡😡 #استاد: خُب خُب #ترمز کن همینجا تا شر به پا نشده #شاگرد: چطور؟ 🤨🤨 #استاد: اون #بدبخت واقعا قصد بدی نداشته گفته از بحث شما لذت نمیبرم و اینجا را ترک میکنم اون جمله اصطلاحه و معنیش اینه که چون شرایط را دوست ندارم اینجا را ترک میکنم نه اینکه با پاهام رای میدم خب حق داره بیچاره آخه انتخابات ما به اون ربطی نداره معلومه #کسل میشه شاگرد: جدی؟؟؟؟ خوب شد نریختیم با بچه ها بزنیمش 😂😂😂😂😂😂😂 #استاد: خدا هدایتتون کنه 🤔🤔🤔 #اندیشمندانه_انتخاب_کنید #اندیشمندان_جوان_سپنتا #آموزش_زبان لینک کانال 👈 @ajs_org