زیارت آل یاسین(فرهمند).mp3
8.32M
💐زیارت #آل_یاسین
🕊التماس دعا🤲
🔅اللّهمـ عجّل لولیّڪ الفرج🔅
12_1_Javad_Moghadam(Vafate_Hazrate_zaynab)_(www.rasekhoon.net).mp3
6.88M
🏴#وفات_حضرت_زینب
[ علم به دوش کربلا ای خواهر خون خدا _ زمینه ]
فوق العاده زیبا👌
🎤کربلایی جواد مقدم
📸 حال و روز فرزندان شهدای مدافع حرم
🔸هر شب لباس پدرش را به تن میکرد و میخوابید بلکه بوی پدر جواب دلتنگیهایش باشد ...😔
🔹محمد مهدی_فرزند شهید مسلم خیزاب
#لبیڪِ_یا_زینب
45.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دیروز #امیرالمومنین را تنها گذاشتند و چوبش را خوردند...
امروز نیز اگر ولایت را همچنان تنها بگذارند و عاقبت شوم و ذلیلانه ی دیروزیان در انتظارشان...
در روز #میلاد_امام_علی علیه السلام کاش بجای گل و شیرینی و تبریک های خشک، قدری از مظلومیت ولایت در زمان حضرت امیر و تنهای #ولایت عظمای حضرت بقیه الله در امروز می گفتند تا بار دیگر خسارات عظیم ترک اوامر ولایت وارد نشود.
دوری هزار و صد ساله از امامی که منتظر حرکت شیعیانش است، جشن ندارد؛ کلهم عزاست...
امروز ولایت عظمای بقیه الله روی زمین مانده و جماعت در خواب خوش دنیا پرستی با ظواهر انقلاب مآبانه!!!
امروز دیروزست، اگرهنوز همان جماعت بی وفاء و دلبسته بدنیا و البته پر مدعا باشند...
امروز بادیروز چه فرق؟
اگر کوفیان دیروز پشت نماز و روزه پنهان شدند و حسین را بر سر دار بردند؛ کوفیان امروز پشت عبا و عمامه و ریش و کت و شلوار پنهان شوند و علی را بر سر دار برند...
ولایت، ولایت الله است؛
چه ولایت دیروز ائمه هدی علیهم السلام و چه ولایت فقیه امروز و استمرار ولایت انبیاء
جهل، جهل است؛ چه مذاکره ابوموسی با عمروعاص و چه مذاکره ظریف با شیطان اکبر
قرآن بر نیزه عوام فریبی دلبرانه است؛ چه با قرآن مردم را از حق جدا کرد و چه #به_بهانه_کرونا عوام را بی دین؛
هر دو فتنه ای پیچیده اما مناسبِ فریب عوام الناس...
وقایع امروز و دیروز در هم تنیده شده، برای نجات امروز و فردا، دیروز را باید خواند و عبرت گرفت...
#امیرالمومنین فرمود: تاریخ را بخوان که من آنچنان تاریخ را می دانم که مانند یکی از آن ها هستم...
و فرمود: عبرت ها بسیار اما عبرت گیرنده کم...‼️
🌺زیـارتــــ آل یـاســـیـن🌺
﷽
سَلامٌ عَلَى آلِ یس
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا دَاعِیَ اللَّهِ وَ رَبَّانِیَّ آیَاتِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَابَ اللَّهِ وَ دَیَّانَ دِینِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا خَلِیفَهَ اللَّهِ وَ نَاصِرَ حَقِّهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا حُجَّهَ اللَّهِ وَ دَلِیلَ إِرَادَتِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا تَالِیَ کِتَابِ اللَّهِ وَ تَرْجُمَانَهُ
السَّلامُ عَلَیْکَ فِی آنَاءِ لَیْلِکَ وَ أَطْرَافِ نَهَارِکَ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّهَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مِیثَاقَ اللَّهِ الَّذِی أَخَذَهُ وَ وَکَّدَهُ
السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَلَمُ الْمَنْصُوبُ
وَ الْعِلْمُ الْمَصْبُوبُ وَ الْغَوْثُ وَ الرَّحْمَهُ الْوَاسِعَهُ وَعْدا غَیْرَ مَکْذُوبٍ🔅
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقُومُ
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْعُدُ
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَقْرَأُ وَ تُبَیِّنُ
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصَلِّی وَ تَقْنُتُ
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَرْکَعُ وَ تَسْجُدُ
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تُهَلِّلُ وَ تُکَبِّرُ
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تَحْمَدُ وَ تَسْتَغْفِرُ
السَّلامُ عَلَیْکَ حِینَ تُصْبِحُ وَ تُمْسِی
السَّلامُ عَلَیْکَ فِی اللَّیْلِ إِذَا یَغْشَى وَ النَّهَارِ إِذَا تَجَلَّى🔅
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْإِمَامُ الْمَأْمُونُ
السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْمُقَدَّمُ الْمَأْمُولُ
السَّلامُ عَلَیْکَ بِجَوَامِعِ السَّلامِ🔅
أُشْهِدُکَ یَا مَوْلایَ
أَنِّی أَشْهَدُ أَنْ لا إِلَهَ إِلا اللَّهُ
وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ
وَ أَنَّ مُحَمَّدا عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ
لا حَبِیبَ إِلا هُوَ وَ أَهْلُهُ
وَ أُشْهِدُکَ یَا مَوْلایَ
أَنَّ عَلِیّا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ حُجَّتُهُ
وَ الْحَسَنَ حُجَّتُهُ
وَ الْحُسَیْنَ حُجَّتُهُ
وَ عَلِیَّ بْنَ الْحُسَیْنِ حُجَّتُهُ
وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ
وَ جَعْفَرَ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ
وَ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ حُجَّتُهُ
وَ عَلِیَّ بْنَ مُوسَى حُجَّتُهُ
وَ مُحَمَّدَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ
وَ عَلِیَّ بْنَ مُحَمَّدٍ حُجَّتُهُ
وَ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ حُجَّتُهُ
وَ أَشْهَدُ أَنَّکَ حُجَّهُ اللَّهِ🔅
أَنْتُمْ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ أَنَّ رَجْعَتَکُمْ حَقٌّ لا رَیْبَ فِیهَا یَوْمَ لا یَنْفَعُ نَفْسا إِیمَانُهَا لَمْ تَکُنْ آمَنَتْ مِنْ قَبْلُ أَوْ کَسَبَتْ فِی إِیمَانِهَا خَیْرا🔅
وَ أَنَّ الْمَوْتَ حَقٌّ
وَ أَنَّ نَاکِرا وَ نَکِیرا حَقٌّ
وَ أَشْهَدُ أَنَّ النَّشْرَ حَقٌّ
وَ الْبَعْثَ حَقٌّ
وَ أَنَّ الصِّرَاطَ حَقٌّ
وَ الْمِرْصَادَ حَقٌّ
وَ الْمِیزَانَ حَقٌّ
وَ الْحَشْرَ حَقٌّ
وَ الْحِسَابَ حَقٌّ
وَ الْجَنَّهَ وَ النَّارَ حَقٌّ
وَ الْوَعْدَ وَ الْوَعِیدَ بِهِمَا حَقٌّ🔅
یَا مَوْلایَ
شَقِیَ مَنْ خَالَفَکُمْ وَ سَعِدَ مَنْ أَطَاعَکُمْ
فَاشْهَدْ عَلَى مَا أَشْهَدْتُکَ عَلَیْهِ
وَ أَنَا وَلِیٌّ لَکَ بَرِیءٌ مِنْ عَدُوِّکَ
فَالْحَقُّ مَا رَضِیتُمُوهُ وَ الْبَاطِلُ مَا أَسْخَطْتُمُوهُ وَ الْمَعْرُوفُ مَا أَمَرْتُمْ بِهِ وَ الْمُنْکَرُ مَا نَهَیْتُمْ عَنْهُ
فَنَفْسِی مُؤْمِنَهٌ بِاللَّهِ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ
وَ بِرَسُولِهِ وَ بِأَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ
وَ بِکُمْ یَا مَوْلایَ
أَوَّلِکُمْ وَ آخِرِکُمْ وَ نُصْرَتِی مُعَدَّهٌ لَکُمْ
وَ مَوَدَّتِی خَالِصَهٌ لَکُمْ
آمِینَ آمِینَ🔅
🌹اللهّمّـ صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فرجهم🌹
⚫️سلامٌ عَلَے قلبــِـ الزّینبــِـ الصَّبور⚫️
🍃عزاے خواهـر خـون خـدا شد
🍂وفاتـــ دخـتر خیـر النّساء شد
🍃پس از یڪ سال و نیم از داغ عاشـور
🍂به جنّـتــــ میهمان مرتَضـے شد
🔆وفات شهادت گونۀ ام المصائب عقیله بنی هاشم حضرت #زینب_کبری(سلام الله علیها) تسلیت باد🌹
🌷اللّهمـّ عجّل لوَلیّڪَ الفَرَج🌷
❣بحقّ الزّینب❣
part1dameshghfinal64.mp3
11.46M
رمان #دمشق_شهر_عشق
اثر فاطمه ولی نژاد
با صدای #صبا_ندیمی
✅رمان دمشق شهرعشق بر اساس حوادث حقیقی زمستان ۸۹ تا پاییز ۹۵ درسوریه و با اشاره به گوشه ای از رشادتهای مدافعان حرم به ویژه سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار شهید حاج حسین همدانی در بستر داستانی عاشقانه روایت میشود.
......................
✨ ماجرای رزمندگانی که با توسل به #حضرت_زهرا(س) از دست کوسه نجات پیدا کردند‼️
🔻 اگه کوچکترین صدایی درمیاومد با تیر عراقیها سوراخ سوراخ میشدیم و اگه کاری نمیکردیم با دندونهای کوسه تیکه تیکه میشدیم👇
من بودم و شهید امیر فرهادیانفرد و شهید عباس رضایی. یک چیزی خورد به تنهام، به خودم اومدم. قد یه کُنده بزرگ نخل بود. فکر کردم تنه درخته، هیچی نگفتم، دُم بالاییش توی تاریکی از آب بیرون زده بود. گفتم همه چیز تمام شد».
آروم گفتم: «امیر، کوسه!»
گفت: هیس!... دارم میبینمش...
دیدم داره ذکر میخونه. من هم شروع کردم. همینطور داشت حرکت میکرد. اگه کوچکترین صدایی در میاومد با تیر عراقیها سوراخ سوراخ میشدیم و اگه کاری نمیکردیم با دندونهای کوسه تیکه تیکه میشدیم.
کوسه به ما پشت کرد و مقداری دور شد. خوشحال شدم. گفتم حتما گرسنه نیست.
آروم گفتم: امیر...
گفت: هیس!...
شروع کرد به ذکر گفتن. کوسه دوباره به ما رو کرد، برگشت و نزدیک و نزدیکتر شد. امیر ذکر میگفت؛ من هم همینطور. نزدیکتر شد. با خودم گفتم لعنتی! یا شروع کن، یا برو، انگار گرسنه نیستی...
کوسه شروع کرد دورمون چرخید. میگفتن کوسه قبل از حمله، دو دور، دور شکارش میچرخه، بعد حمله میکنه و دیگه تمومه.
دور اول دورمون زده بود. من اشهدم رو خونده بودم. چه سرعتی داشت. دور دوم رو که زد، با همهچیز و همهکس خداحافظی کردم: خانوادهام، بر و بچههای شناسایی، غواصها و...
نزدیک نزدیک که رسید، صدای امیر آروم بلند شد، صداش هیچوقت یادم نمیره:
- یا مادر، یا فاطمه زهرا(س)، خودت کمکمون کن...
کوسه داشت همینطور نزدیک و نزدیکتر میشد. دیگه با ما فاصلهای نداشت. گفتم دست به اسلحه یا نارنجک ببرم. به خودم گفتم شاید یه نفرمون رو کوسه بزنه، دو نفر دیگه رو عراقیا بکشن. منصرف شدم.
کوسه از کنارمون رد شد. اون طرفتر ایستاد. صدای امیر یک بار دیگه به گوشم رسید:
- یا مادر...
کوسه از ما دور شد و رفت. امیر توی آب گریهاش گرفت.
باورمون نمیشد که هنوز زنده هستیم. پاش به خاک که رسید، عجیب عوض شده بود. اینقدر منقلب شده بود که انگار یه نفر دیگهاس.
بیشتر وقتها غیبش میزد. پیداش که میکردن یه پناهی پیدا کرده بود، چشماش خیس بود و قرآن زیپی کوچیکش دستش بود. این اتفاق هفت شب قبل از عملیات والفجر هشت افتاده بود. توی این مدت اگه امیر اسم حضرت فاطمه زهرا(س) رو میشنید، گریه امونش نمیداد.
🗣راوی: احمد شیخ حسینی
📚منبع: کتاب آسمان زیر آب
☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️🌸☘️
مادرم حضرت زهراست، ازین زیباتر؟
پدرم حضرت مولاست، ازین زیباتر؟
همه ایل و تبار و همه زندگی ام
زیر چتر گل طاهاست، ازین زیباتر؟
همه جان من اینجاست کنار حرمت
نجفت جنّت دنیاست، ازین زیباتر؟
بین دنیای هیاهو زده آدم ها
عالمم با تو چه زیباست، ازین زیباتر؟
حاضرم تا نفسم هست مریدت باشم
اعتبارم همه اینجاست، ازین زیباتر؟
آن مسیری که به فردوس برین برده مرا
مبدأش صحن تو آقاست، ازین زیباتر؟
موجب زحمتم و مرحمت واسعه ات
درِ این خانه هویداست، ازین زیباتر؟
بارها با گله و حاجت و درد آمده ام
حرمت باغ تقاضاست، ازین زیباتر؟
قطره اشکی که ندیدند طبیبان، هرگز
پیش چشمان تو دریاست، ازین زیباتر؟
دل هر زائر دلخسته که پابندت شد
ساکن بام مطلّاست، ازین زیباتر؟
عاشق لحظه دیدارم و اذن حرمت
حرمت عرش معلاست، ازین زیباتر؟
همه سال و همه ماه و همه ایامم
دل من در حرم اینجاست، ازین زیباتر؟
گاه با تو ز دل مرده خود میگویم
نفست صبح مسیحاست، ازین زیباتر؟
دل هر عاشق سرگشته از خود بی خود
روز و شب واله و شیداست، ازین زیباتر؟
حس یک ثانیه بی تو، نفسم میگیرد
دل و جانم همه غوغاست، ازین زیباتر؟
آب دلچسب حرم هست یمی از کوثر
ساقی حتما خود مولاست، ازین زیباتر؟
کاش دستم به ضریحت برسد آقایم
حرمت خواهش دلهاست، ازین زیباتر؟
طرح انگور ضریحت همه رویای دلم
باده و ساغر و صهباست، ازین زیباتر؟
چار سوی کره خاکی و حتی افلاک
تحت فرمان تو آقاست، ازین زیباتر؟
اوج گلدسته تو عرش خدا را پیمود
دیدگانم همه بالاست، ازین زیباتر؟
طرح یاقوت علی یا علی روی ضریح
چیدمان خود زهراست، ازین زیباتر؟
همه عالم و آدم به فدایت مولا
نجفت آرزوی ماست، ازین زیباتر؟
#فقط_حیدر_امیرالمومنین_است
✍#سمیه_زارع
50.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
𝁞🌿 ⃟ ⃝𝀋
چــادࢪقشنــگِ مـن
واسہمنمقــدسہ😇
پــروبال میده بــہمـن
کےمیگــہ یـہ قفسـہ🦋
#استوریچادری
#ڱـڔدانمنتظـڔانظهـور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺روایت فتح/شهید خرّازی
🔅سردار رشید سپاه اسلام شهید حسین خرازی در سال 1336 در اصفهان به دنیا آمد. وی پس از اتمام دوران دبیرستان، در سال 1355 به خدمت سربازی اعزام شد و با فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر فرار سربازان از پادگانها، به سیل خروشان مردم پیوست.
شهید خرازی در ابتدای پیروزی انقلاب، با عضویت در کمیته دفاع شهری اصفهان به حراست از جادههای حساس شهر مشغول بود. یک سال پس از انقلاب، همزمان با توطئه گروهکهای ضد انقلاب در گنبد و ترکمن صحرا، به آن منطقه اعزام شد و به فرماندهی نیروها در یکی ازمحورهای منطقه پرداخت و سپس چندین ماه در منطقه کردستان در راه دفاع از کیان اسلامی جانفشانی کرد. شهید حسین خرازی، همزمان با آغاز جنگ و سقوط خرمشهر، به خوزستان اعزام شد و در منطقه خط شیر، فرماندهی نیروهای بسیج در مقابله با قوای متجاوز بعث را برعهده گرفت.
🔹عملیاتهای فرمانده کل قوا، ثامن الائمه، فتح المبین، بیت المقدس، خیبر، بدر، والفجر8 و کربلای 4 و 5، صحنه های فراوانی از رشادتها، ابتکار، خلاقیت و حُسن فرماندهی این سردار رشید اسلام بود، ضمن آنکه وی در عملیات خیبر در اسفند 1362 نیز، دستِ راست خود را در راه خدا تقدیم کرد.
سرانجام این سردار دلاور در جریان عملیات بزرگ و غرورآفرین کربلای 5 در حالی که فرماندهی لشکر 14 امام حسین(ع) را برعهده داشت، در 8 اسفند 1365در اثر اصابت ترکش به قلبش، به شهادت رسید🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آموزش احکام _ / چند نکته درباره مسح سر و پاها
🔻♦️انفاق یک قرص نان و طبیب شدن♦️🔻
در کتاب « مکافات عمل » به نقل از حاجى ميرزا خليل آمده است : « من در علم طب چندان درس نخوانده بودم. همۀ اين مهارت و بصيرت از بركت دادن يك قرص نان بود و داستان آن بدين صورت بود كه من در ايّام جوانى به قصد زيارت كريمۀ اهل بيت حضرت معصومه ( سلام الله علیها ) به قم مشرف شدم. در آن زمان در شهر قم و در شهرهاى ديگر ايران گرانىِ سختى به وجود آمده بود به طورى كه نان به زحمت به دست مى آمد و اين وضعيت نتيجه جنگ بين دولت ايران و روس بود. علّتش هم اين بود كه اسيران زيادى از زن و مرد، بزرگ و كوچك وارد كشور و در شهرهاى مختلف متفرق شده بودند. من در يكى از حجره هاى دارالشّفاء حوزه علمیه منزل كرده بودم. روزى به بازار رفتم و با رنج فراوان نانى به دست آوردم. در بين راه به زنى از اسيران مسیحی رسيدم كه طفلى در بغل داشت و از گرسنگى صورتش زرد شده بود. همين كه او نان را در دست من ديد، گفت: شما مسلمانان رحم نداريد؟! خلق را اسير مى گيريد و گرسنه نگه مى داريد!؟ من دلم به حالش سوخت و نانى را كه در دست داشتم به او دادم. يك شبانه روز را با گرسنگى سپرى كردم. تنها در منزل نشسته بودم كه ناگهان مردى داخل حجره شد و گفت: بى بىِ من از درد رنج مى برد و بى طاقت افتاده، اگر دكترى سراغ دارى به من بگو تا علاجش را بپرسم؟ يك دفعه به او گفتم: فلان چيز خوب است. او گمان كرد من پزشك هستم. بنابراين فوراً برگشت و دارويى را كه من گفته بودم به مريض خوراند و در كمال تعجّب مريض فوراً خوب شد.
بعد از اين قضيه او با جمعى سراغم آمدند و از من تشكر كردند. خبر معالجه کردن من منتشر شد و از هر جا براى معالجه به من هجوم آوردند. من با مراجعه به كتاب هاى طب قديم به تهران مراجعه كردم و در اندك زمانى معروف و مشهور شدم و اسمم در زمره اساتید طب ثبت شد و همۀ اين قضايا در اثر گذشتن از يك قرص نان و انفاق کردن آن بود. »
رسول اکرم ( صلی الله علیه و آله و سلم ) : چیزی به دست مستمند و فقیر بگذار، اگر چه سم سوخته ای باشد. [ نهج الفصاحه ]
حاج مرشد چلويي می گفت: « سالها قبل در سنین جوانی که تازه به تهران آمده بودم، فقیری را دیدم که از گرسنگی هیچ جانی نداشت و صدایش در نمی آمد. من هم فقط یک سکه را که تمام دارایی ام بود به فقیر دادم و او برای خود غذا خرید. از آن روز به بعد حالات عجیبی به من دست می داد. آن سکه سرنخی برای پیشرفت های معنوی ام بود. »
#اِنفاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 چرا ولی خدا در جامعه تنها میماند؟ (۱)
💢 یکی از آفتهای دینداران ...
☑ استاد #عالی