📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت چهاردهم
🔰 سقوط حکومت موقت و روی کار آمدن بلشویکها
بلشویکها با مدیریت تروتسکی در شورای پتروگراد، ملوانان کرونشتات و سربازان ناراضی را سازماندهی و منظم کردند.
لنین به پتروگراد(سن پترزبورگ) رفت و از اقدامات تروتسکی در سازماندهی قیام حمایت کرد.
در (اکتبر) نوامبر ۱۹۱۷ کمیته انقلابی شورای پتروگراد به رهبری تروتسکی، شبانه پلها، راهآهن، خطوط تلفن و ساختمانهای دولتی را تصرف کردند و با یک یورش نظامی، کاخ زمستانی تزار را در شب هفتم نوامبر ۱۹۱۷ به اشغال خود درآوردند. الکساندر کرنسکی گریخت ولی اکثر اعضای حکومت موقت دستگیر شدند. بدین ترتیب بعد از نه ماه حکومت موقت سوسیال دموکرات ناشی از انقلاب فوریه سرنگون شد.
♦️تشکیل شورای کمیسرهای خلق
بر اثر انقلاب اکتبر، بلشویکها شورای کمیسرهای خلق را بهوجود آوردند. لنین رهبر شورا، تروتسکی کمیسر امور خارجه و استالین کمیسر داخلی شد. مسکو به تصرف بلشویکها درآمد و پایتخت از سن پترزبورگ به مسکو منتقل شد. سپس دومین کنگره شوراها برگزار شد.
بلشویکها بلافاصله صلح را پذیرفتند و پیمان برست-لیتوفسک را در مارس ۱۹۱۸ با امپراتوری آلمان امضا کردند. این پیمان بسیار به ضرر روسیه بود و اراضی زیادی از کنترل روسیه خارج شد.
از سوی دیگر، مالکیت خصوصی لغو شد و تمام امور به شوراهای روستایی واگذار شد. تمام زمینهای مالکان نیز میان دهقانان تقسیم شد. در ۱۹۱۸ میلادی، بلشویکها رسماً نام خود را به حزب کمونیست اتحاد شوروی تغییر دادند.
🔹جنگ داخلی روسیه
در اواخر سال ۱۹۱۷ یعنی از ماه نوامبر ۱۹۱۷ تا اکتبر ۱۹۲۲ میلادی، سرزمین روسیه درگیر یک جنگ داخلی شد. گروههای متخاصم شامل
ارتش سرخ که در جهت آرمانهای دولت بلشویک لنین به رهبری تروتسکی با ارتش سفید که متشکل از ائتلاف بزرگ ناپایداری از نیروهای سلطنت طلب، سرمایه دار و حامیان سوسیال دموکراسی بودند، میجنگیدند.
نظامیان و سلطنتطلبان تزاری با حمایت بریتانیا و فرانسه، گروهی موسوم به ارتش سفید را سازماندهی کرده بودند و در چهارگوشه روسیه به مخالفت با دولت بلشویک لنین می پرداختند؛
🔸سرانجام شورشهای ارتش سفید به تدریج تا سال ۱۹۲۲ میلادی سرکوب شد و نهایتاً با تسلط ارتش سرخ بر شهر ساحلی شرقی ولادی وستوک در اکتبر ۱۹۲۲ میلادی، نیروهای ارتش سرخ عملاً بر اکثر نقاط روسیه مسلط شدند.
در ۱۶ جولای ۱۹۱۸ تزار و خانواده اش (رومانوفها) که در یکاترینبورگ حصر خانگی بودند، توسط بلشویکها تیرباران و کشته شدند. و جنگ داخلی روسیه در ۱۹۲۳ با پیروزی ارتش سرخ لنین و تاسیس جماهیر شوروی پایان یافت.ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🌹
✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع:
📔 مطالعات اسلامی در غرب
📗 روشنفکری در غرب و ایران
📙 فراماسونری درغرب وایران
📕 بررسی جریان مارکسیست
در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید.
💠 در ادامه مطالب مفید دیگری نیز ارائه خواهد شد که لیست این مباحث در کانال سنجاق شده است و انشاالله با همین سیر به ترتیب ارائه می گردد.
#مطالعات_اسلامی_در_غرب
#روشنفکری_در_ایران_و_غرب
#فراماسونری_در_غرب_و_ایران
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🌹
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت پانزدهم
🔰 آغاز رهبری لنین
لنین اعتقادی به دموکراسی نداشت. او بر این باور بود که بلشویکها نماینده «پرولتاریا» (طبقه کارگر) بوده و بایستی از زیر سلطه سرمایه داران خارج شوند. لنین یک حکومت «استبداد پرولتاریا» اعلام کرد که در واقع به معنی حکومت استبدادی بلشویک بود. (در سال ۱۹۱۸، حزب بلشویک به حزب کمونیست تغییر نام داد.)
بعد از انقلاب
زندگی در روسیه بعد از انقلاب بسیار دشوار گردید. از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ جنگ شدید داخلی باعث ویرانی کشور گردید. اقتصاد کشور از هم پاشید و مردم برای یافتن غذا شهرا را رها کرده و به روستاها پناه بردند. میلیونها نفر در اثر قحطی جان سپردند. با این همه، بلشویکها به حکومت خود ادامه دادند.
♦️در اوایل سال ۱۹۱۸ و در ماههای پایانی جنگ جهانی اول، دولت بلشویکی روسیه به رهبری لنین، گفتگوهای صلح با امپراتوری آلمان و عقب کشیدن نیروهای از نفس افتاده روسیه از جنگ را آغاز کرد. اما امپراتوری بریتانیا از این کار، خشنود نبود. زیرا با صلح بین آلمان و روسیه، آلمان میتوانست بر جنگ در جبهه باختر اروپا متمرکز شود؛ بنابراین یک اسکاتلندی به نام رابرت بروس لاکهارت را به عنوان نماینده خود به مسکو فرستادند. در آغاز، گفتگوهای لاکهارت و روسیه پیشرفت خوبی داشت. اما با امضای عهدنامه برست - لیتوفسک در مارس ۱۹۱۸ این گفتگوها بینتیجه شدند.
🔹بنابراین لاکهارت تلاش خود را به سرنگونی حکومت بلشویکی و جایگزین کردن آن با دولتی گذاشت که که مایل باشد علیه آلمان وارد جنگ شود؛ بنابراین در ژوئن ۱۹۱۸ برای کمک مالی به سازمانهای ضد بلشویکی مسکو، از دولت بریتانیا درخواست پول کرد. در اواخر مه ۱۹۱۸ بریتانیا به بهانه جلوگیری از دسترسی آلمان به کمکهای نظامی بریتانیا به روسیه، پنج هزار نیروی نظامی را به آرخانگلسک در شمال روسیه فرستاد. اما هدف، کمک به بیست هزار نیروی ویژه لتونیایی بود که مأمور حفاظت از کاخ کرملین بودند و گمان میرفت به نیروی ضد بلشویک بپیوندند.
🔸در تابستان ۱۹۱۸ لاکهارت پس از دیدار با یکی از مخالفان محلی بلشویکها به نام ساوینکوف، در تلگرافی به لندن نوشت: «پیشنهاد ساوینکوف، "انقلاب در انقلاب" است. یعنی به دنبال حمله متفقین، سران بلشویکها کشته شوند و دیکتاتوری نظامی شکل بگیرد. روشهای ساوینکوف خشن هستند البته در صورت موفقیت، احتمالاً کارایی خوبی خواهند داشت؛ ولی تا زمانی که تصمیم قطعی در مورد اقدام نظامی گرفته نشود ما نمیتوانیم حرفی بزنیم یا حرکتی بکنیم."
لاکهارت همزمان همکاری با یک تبعه روسیه را آغاز کرده بود که پیشتر نام خود را از «روزن بلوم» به «سیدنی رایلی» تغییر داده بود. سیدنی رایلی یک صاحب کسبوکار ثروتمند بود که به تازگی همکاری با سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا را شروع کرده بود. او بعدها به «سردسته جاسوسها» معروف شد.ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت هفتم
🔰پیشبینیهای مارکس
♦️۱. در کشورهایی که به نهایت صنعتی رسیدهاند این انقلاب یکباره و در یک زمان نزدیک اتفاق خواهد افتاد مانند: انگلستان، آلمان، فرانسه و آمریکا.
۲. در این مرحله کارگران با انقلابی که علیه سرمایهداری انجام دادهاند دولتی مقتدر روی کار میآید تا از این انقلاب و دستاوردهای آن در مقابل دشمنان خارجی و داخلی محافظت کند. طبقه سرمایهداری از بین میرود و مالکیت خصوصی ابزار تولید به دست دولت موقت سوسیالیستی میرسد (کارخانهها، مزارع، زمین و جنگل و...) .
۳. از بین بردن پول و بانک که وسیلهای برای استثمار است.
۴. بعد از انقلاب صنعتی کردن شدید جامعه به رهبری دولت سوسیالیستی و به کمک کارگران برای وفور نعمت اتفاق میافتد که از ویژگیهای یک جامعه سوسیالیستی است.
🔹بعد از جامعه سوسیالیستی نوبت به مرحله جامعه کمونیستی میرسد که در آن اتفاقات زیر رخ میدهد:
۱. تحلیل قوای دولت (مردم در این مرحله به چنان رشد و آگاهی رسیدهاند که بدون نیاز به خشونت قواعد زندگی را رعایت کنند) اصول عشق و فداکاری برقرار خواهد شد.
۲. لغو تخصص که موجب تقسیم کار و بردگی میشود.
۳. بین المللی شدن کامل و عالم گیرشدن کمونیسم (جهانی شدن آن). با جذب کارگران و اتحاد آنها بر علیه سرمایهداران.
🔸و به دنبال آن یکسری عوامل فرعی نیز تغییر میکند از جمله:
۱. محو خانواده که اولین هسته مالکیت است و عاملی برای انتقال ارث از پدر به فرزند میباشد.
۲. با از بین رفتن خانواده زن را هم که در خانواده اسیر و برده مرد است، از اسارت رهایی و با کار کردن در کارخانهها با مردها برابر میشود؟! و مراقبت از فرزندان به عهده جامعه میباشد (مهد کودکها و...).
۳. تحلیل خود به خودی دین و رهایی از آن پس از سرکوب آن در دوران سوسیالیسم، عموم مردم از حالت از خود بیگانگی بیرون میآیند و به قدرت و توانایی خود در جامعه پی میبرند و در نتیجه همه آزاد و برابر و در رفاه زندگی می کنند. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانات مارکسیستی
✍🏼 قسمت هشتم
🔰 واقعیتهای جامعه مارکسیستی
اما آنچه که در واقعیت اتفاق افتاد:
شعار کمونیستها:
(از هر کس بهاندازه امکاناتش و به هر کس بهاندازهی نیازش).
با این شعار توانستند توده مردم را فریب دهند و دولت موقتی را که بعد از تزار در روسیه روی کار امده بود را کنار بزنند. در واقع این انقلاب در کشوری رخ داد که بر خلاف پیشبینی مارکس صنعتی نبود بلکه کشوری در شرایط نیمه فئودالی قرار داشت بود و همچنین چین نیز دارای همین ویژگی (دهقانی) بود.
♦️۱. این انقلابات در کشورهایی رخ داد که دوران فئودالی را پشت سر میگذاشتند.
۲. در جامعه سوسیالیستی درست است که طبقه از بین رفت ولی طبقه جدیدی بوجود آمد بنام طبقه پرولتاریا که نماینده آن حزب کمونیست بود که وحشیانهترین سرکوب و دیکتاتوری را انجام میداد.
۳. اختلاف کارگر ساده و ماهر از بین نرفت چون این عین بیعدالتی است.
🔹۴. مالکیت خصوصی از بین رفت ولی در دست قدرتی برتر از سرمایهدار قرار گرفت یعنی در دست دولت.
۵. ابتدا پول از بین رفت و واحد روزشمار کار بنام ترود بوجود آمد ولی چون بسیار ابتدایی و ساده بود و جوابگوی جامعه نبود دوباره پول روی کار آمد و بانک هم برای انتشار اسکناس روی کار آمد و در نتیجه آن برقراری آزادی بازرگانی بوجود آمد.
۶. دولت نه تنها از بین نرفت بلکه بر عکس کشورهای سرمایهداری روز به روز قویتر شد.
🔸۷. در مورد خانواده با افزایش بچههای رها شده و فساد و فحشا و اینکه بیش از نیمی از ازدواجها منجر به طلاق شد به همین علت در سال ۱۹۴۹ محدودیتهایی را برای طلاق وضع کردند و مردم را تشویق به تشکیل خانواده کرده و آن را مایه افتخار دانستند.
۸. در زمینه وحدت جهانی با سیاستهای غلط رهبران کشورهای کمونیستی تابع شوروی یکی پس از دیگری مستقل شدند مانند: یوگوسلاوی –مجارستان- چین و.... .
۹. مورد آخر اینکه مردم و کارگران نه تنها آگاهی به دست نیاوردند و از خود بیگانگی بیرون نیامدند بلکه بر اثر اطاعت مطلق و بیچون و چرا از دستورات حزب کمونیست در وضعی بدتر از دوران قبل و حتی کلیسا قرار گرفتند چون که حزب هر گونه تجسس و فکر را ممنوع میکرد. (قلعه حیوانات نمونهای اعتراضآمیز به این وضعیت تداعی شده در اندیشه مارکسیستهاست). ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت نهم
🔰خلاصه بحث و نتیجه گیری:
♦️مارکسیسم یکی از ایدئولوژیهای غرب مدرن است که بر پایه آمیزه ماتریالیسم دیالکتیک با ماده گرایی جدلی با سوسیالیسم رادیکال بنا شده است.
مارکسیسم بر پایه اعتقاد به نظریه پیشرفت به ارائه یک تئوری در خصوص چگونگی تحول زندگی اجتماعی- تاریخی جوامع بشری و قوانین حاکم بر آن میپردازد.
مارکسیسم به عنوان یک ایدئولوژی درقلمرو اقتصاد به برقراری اقتصاد سوسیالیستی والغای مالکیت خصوصی معتقد است و در حوزه سیاسی قائل به حاکمیت دیکتاتوری پرولتاریا تحت رهبری حزب کمونیست و بر اساس ایدئولوژی مارکسیسم است.
🔹شاید بتوان مهمترین ویژگیهای مارکسیسم در تفسیر رایج لنینیستی آن را اینگونه فهرست کرد:
۱. اعتقاد به ماتریالیسم به لحاظ هستی شناسی.
۲. اعتقاد به نسبی انگاری در حوزه معرفت شناسی واخلاق.
۳. اعتقاد به حاکمیت قوانین دیالکتیکی بر طبیعت، جامعه و تفکر انسانی
۴. اعتقاد به هدف دار بودن تاریخ و سیر آن به سوی یک غایت مشخص وازپیش تعیین شده یعنی تحقق جامعه بی طبقه کمونیستی.
۵. اعتقاد به اصالت عامل اقتصاد به عنوان موتور محرک اصلی تاریخ.
۶. اعتقاد به اینکه دولت، تجسم اراده طبقات حاکم است ودر همه ادوار تاریخ به استثناء جامعه کمون اولیه، دولت و طبقات اجتماعی متخاصم وجود داشته و دارند و با ظهور انقلاب کارگری و برقراری حاکمیت دولت سوسیالیستی (دیکتاتوری پرولتاریا) فاز اول کمونیسم که سوسیالسم است تحقق یابد و پس از طی یک دوره تکاملی از دل جامعه سوسیالیستی که مبتنی بر حکومت طبقه کارگر است جامعه کمونیستی پدید میآید که فاقد دولت و تضاد طبقاتی و مالکیت خصوصی است.
🔸طبق تئوری مارکسیسمی جوامع بشری تقریبا از مراحل تاریخیای شامل: کمون اولیه، جامعه برده داری، جامعه فئودالی، جامعه سرمایه داری عبور کرده و به سوسیالیسم و فاز برتر آن کمونیسم میرسند.
مارکسیسم، هم ادعای آن دارد که ایدئولوژی طبقه کارگر به عنوان انقلابی ترین طبقه جامعه است و هم مدعی است که علم شناخت قوانین حاکم بر جامعه واندیشه انسانی است و بدینسان خود را به عنوان امری قطعی و یقینی مطرح میکند؛ حال آنکه این یقین گرایی به هیچ روی با روش شناسی و معرفت شناسی نسبی انگارانه آن سازگاری ندارد.
♦️مارکسیسم مخالف نظام سرمایه داری لیبرال است و خواهان الغای مالکیت خصوصی و برقراری اقتصاد با برنامه دولتی سوسیالیستی است. مارکسیسم اگر چه داعیه انقلابی گری علیه جامعه سرمایه داری دارد، اما به دلیل ماهیت مدرنیستی و اومانیستی که دارد، صورت سوسیالیسم مدرن را جانشین لیبرالیسم مدرن میکند و راه حل آن به هیچ روی خارج از مرزهای مدرنیته را در نمینوردد ولذا حقیقتا انقلابی نیست و اگر چه لیبرال – سرمایه داری را نفی میکند، نهایتاً به اثبات صورتی دیگر از مدرنیته و اومانیسم میپردازد.
🔹مارکسیسم یک ایدئولوژی بشرانگارانه و الحادی است که معتقد به حاکمیت قوانین برخاسته از عقل نفسانیت مدار بشر مدرن است منتها مارکسیسم به اصالت اراده معطوف به قدرت جمعی معتقد است درحالی که لیبرالیسم به اصالت حاکمیت اراده نفس فردی بشر باور دارد.
مارکسیسم اگر چه شعار عدالت و نفی استثمار سر میدهد، اما در واقع با تأکید و خود بنیادی نفسانی بشر موج استثمار و از خود بیگانگی سرمایه سالارانه- منتها در شکل سرمایه داری دولتی به جای سرمایه داری خصوصی است.
🔸ایدئولوژی مارکسیستی پس از مرگ مارکس تغییرات زیادی را تجربه کرد و زیر شاخههایی مثل مارکسیسم لنینیسم، مارکسیسم مائوئیسم، مارکسیسم نو ومارکسیسم تجدید نظر طلب در آن پدید آمد. مارکسیسم لنینیسم به دلیل در دست داشتن قدرت سیاسی در شوروی واروپای شرقی برای دههها به عنوان تفسیر غالب و اصلی مارکسیسم مطرح میشد.
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت دهم
🔰 نگاهی به انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ روسیه
انقلاب اکتبر که انقلاب کبیر سوسیالیستی اکتبر، اکتبر سرخ، قیام اکتبر و انقلاب بلشویکی نیز خوانده میشود، فصل مهمی در تاریخ روسیه و دومین و آخرین حرکت بزرگ از انقلاب این کشور بود که سببساز بهقدرت رسیدن حزب بلشویک در روسیه و برپایی نظام شورایی شد.
این انقلاب جنبشی اعتراضی ضدامپراتوری روسیه بود که در سال ۱۹۱۷ رخ داد و نهایتا به سرنگونی حکومت تزارها و برپایی اتحاد جماهیر شوروی انجامید. مبانی این انقلاب برپایه صلح-نان-زمین استوار، و شعار آن داس، چکش و ستاره بود
♦️ انقلاب روسیه فصل مهمی از تاریخ روسیه است که در پی خودکامگی تزار، تنگدستی مردم و پیامدهای مداخلهی روسیه در جنگ جهانی اول به وقوع پیوست و نهایتا به سقوط واپسین تزار روس انجامید.
این انقلاب یکی از جنجالیترین رویدادهای سیاسی قرن بیستم قلمداد میشود؛ انقلاب خشونتآمیزی که به دودمان رومانوفها و قرنها سلطهگری تزارها پایان داد.
در پی انقلاب روسیه، که در دو گام (نخست در ماه فوریه و سپس ماه اکتبر) رخ داد، بلشویکها به رهبری ولادیمیر لنین که یک انقلابی چپگرا بود، به قدرت رسیدند و حکومت تزار را نابود ساختند. بعدها بلشویکها نام خود را به حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی تغییر دادند.
🔹این انقلاب در دو مرحله صورت گرفت:
نخست انقلاب فوریه ۱۹۱۷ رخ داد. در این انقلاب پس از یکسری اعتصابات، تظاهرات و درگیریها، نیکلای دوم، آخرین تزار روسیه از سلطنت خلع شد و یک دولت موقت به قدرت رسید. دولت موقت زیر نظر گئورگی لووف و الکساندر کرنسکی تشکیل شد.
اکثر اعضای دولت موقت، از شاخه منشویک (اقلیت) حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه بودند.
🔸دومین مرحله، انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ بود. انقلاب اکتبر، تحت نظارت حزب بلشویک(اکثریت) شاخه رادیکال از حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه و به رهبری ولادیمیر لنین به پیش رفت و طی یک یورش نظامی همهجانبه به کاخ زمستانی سن پترزبورگ و سایر اماکن مهم، قدرت را از دولت موقت گرفت. در این انقلاب افراد بسیار کمی کشته شدند.
در طول این انقلاب درشهرهای اصلی روسیه همانند مسکو و سن پترزبورگ رویدادهای تاریخی برجستهای رخ داد. انقلاب در مناطق روستایی و رعیتی نیز پا به پای مناطق شهری در حال پیشروی بود و دهقانان زمینها را تصرف کرده و در حال بازتوزیع آن در میان خود بودند. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت یازدهم
🔰زمینه های پیدایش انقلاب روسیه
از زمان شکست روسیه در جنگ ۱۹۰۵ با ژاپن، اوضاع بد اقتصادی، گرسنگی، عقب ماندگی و سرمایه داری و نارضایتی های گوناگون در بین مردم، سربازان، کارگران و نخبگان روسیه به وجود آمده بود. روسیه مدتها بعد از اروپای غربی و ایالاتمتحده صنعتی شد. وقتی سرانجام انقلاب صنعتی در اوایل قرن بیستم به روسیه رسید، تغییرات اجتماعی و سیاسی عظیمی را با خود به همراه آورد.
♦️برای مثال جمعیت شهرهای مهم روسیه نظیر سن پترزبورگ و مسکو در بین سالهای ۱۸۹۰ و ۱۹۱۰ تقریباً دو برابر شد. نتیجهی این افزایش جمعیت شلوغی شهرها و وضعیت نامساعد زندگی طبقهی جدیدِ کارگران صنعتی بود.
عوامل فراوانی نظیر افزایش جمعیت در اواخر قرن نوزدهم، فصل نامساعد کشاورزی به علت آبوهوای سرد شمال روسیه و مجموعهای از جنگهای پرهزینه که با جنگ کریمه (۱۸۵۶-۱۸۵۴) آغاز شد، روسیه را با کمبود مکرر منابع غذایی مواجه ساخت.
🔹کارگران روسی علیه سلطنت و مشکلات معیشتی دست به اعتراض زدند. این اعتراض به کشتار یکشنبهی خونین ۱۹۰۵ منتهی شد. صدها معترض غیرمسلح توسط سربازان تزار کشته یا مجروح شدند.
کشتار بیگناهان یکشنبهی خونین، جرقهی انقلاب روسیه را در سال ۱۹۰۵ شعلهور ساخت. در این زمان کارگران خشمگین با اعتصابهای فلجکننده در سرتاسر کشور به قتلعام مردم واکنش نشان دادند.
نیکلای دوم پس از کشتار سال ۱۹۰۵ وعده داد که با تاسیس مجلسهای منتخب یا دوما بهسوی اصلاحات گام برخواهد داشت.
🔸بیشتر مردم روسیه ایمان خود را به رهبری ناکارآمد سزار از دست داده بودند.
فساد در دستگاههای حکومتی رواج داشت، اقتصاد روسیه عقبمانده بود و نیکلای هر بار که مجلس دوما با او به مخالفت برمیخاست، دستور انحلال آن را صادر میکرد. طولی نکشید که میانهروها هم برای سرنگون ساختن سزار با تندرویان همصدا شدند.
حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه، اصلیترین معترض به سیاستهای نیکلای دوم بود که بهطور گسترده بین دهقانان کشاورزان و کارگران کارخانجات صنعتی علیه سیاستهای سیستم تزار فعالیت داشت. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت دوازدهم
🔰 ورود روسیه به جنگ جهانی اول
در اوت ۱۹۱۴ میلادی، روسیه به دستور تزار وقت و به منظور حمایت از اسلاوهای صربستان و متحدان فرانسوی و بریتانیایی خود وارد جنگ جهانی اول دربرابرامپراتوری آلمان و امپراتوری اتریش_مجارستان شد.
مداخله در جنگ پیامدهای ناخوشایندی برای امپراتوری روسیه در برداشت. قدرت نظامی امپراتوری روسیه قابل قیاس با آلمان پیشرفته وصنعتی نبود و آمار تلفات روسیه نسبت به تلفات سایر ملل در جنگهای گذشته بالاتر بود. روسیه در خلال جنگ، با کمبود غذا و سوخت مواجه شد و از سوی دیگر تورم افزایش پيدا کرد. اقتصاد به علت اقدامات جنگی پرهزینه تضعیف شد.
♦️نخست فقط بلشویکها، مخالف ورود روسیه به این جنگ بودند و میگفتند که این جنگ، سبب بدتر شدن اوضاع نابسامان اقتصادی و اجتماعی روسیه خواهد شد.
در سال ۱۹۱۴ میلادی، یعنی در آغاز جنگ جهانی اول، روسیه بزرگترین ارتش جهان را داشت، حدود ۱۲ میلیون سرباز و ۶ میلیون سرباز ذخیره؛ ولی در پایان سال ۱۹۱۶ میلادی، پنج میلیون نفر از سربازان روسیه کشته، زخمی یا اسیر شده بودند. حدود دو میلیون سرباز نیز محل خدمت خود را ترک کرده و غالباً با اسلحه به شهر و دیار خود بازگشته بودند. در میان ۱۰ یا ۱۱ میلیون سربازِ باقیمانده نیز، اعتبار تزار و سلسله مراتب ارتش و اتوریته افسران بالا دست از بین رفته بود. عوامل نابسامان داخلی اعم از اجتماعی، کشاورزی و فرماندهی نظامی در شکستهای روسیه بسیار مؤثر بود.
🔸سرنگونی حکومت نیکلای دوم و روی کارآمدن حکومت موقت
شکستهای روسیه در جنگ جهانی اول، حامیان نیکلای دوم در روسیه را به حداقل خود رساند. در اوایل فوریه ۱۹۱۷ میلادی اکثر کارگران صنعتی در پتروگراد(سن پترزبورگ) و مسکو دست به اعتصاب زدند. سپس شورش به پادگانها و سربازان رسید. اعتراضات دهقانان نیز گسترش یافت. سوسیال دموکراتها هدایت اعتراضات را در دست گرفتند.
در ۱۱ مارس ۱۹۱۷ میلادی، تزار وقت روسیه، نیکلای دوم، فرمان انحلال مجلس روسیه را صادر کرد، اما اکثر نمایندگان مجلس متفرق نشدند و با تصمیمات نیکلای دوم مخالفت کردند.
در ۱۵ مارس ۱۹۱۷ میلادی، نیکلای دوم سعی کرد برادرش گراند دوک میخائیل را به عنوان جانشین خود بگمارد ولی میخائیل پیشنهادش را نپذیرفت و اعلام کرد که پذیرش تاج و تخت توسط او منوط به رأی موافق مردم است.
سرانجام در پی تظاهرات گسترده کارگران و سپس نافرمانی سربازان در سرکوب تظاهرکنندگان در پتروگراد، نیکلای دوم از مقام خود استعفا داد. بدین ترتیب حکمرانی دودمان رومانوفها بر روسیه پس از حدود سیصد سال پایان یافت. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت سیزدهم
🔰 دوران حکومت موقت
مجلس دومای روسیه، در ۱۵ مارس ۱۹۱۷ میلادی، یک حکومت موقت را به رهبری شاهزاده گئورگی لووف و وزارت الکساندر کرنسکی سوسیال دموکرات مسئول اداره امور کشور ساخت. همزمان با به قدرت رسیدن حکومت موقت، تزار نیکلای دوم و اعضای خانوادهاش به سیبری انتقال یافتند.
♦️حکومت موقت سوسیال دموکراتها عملاً کاری در کاهش نارضایتیهای عمومی انجام نداد. دولتمردان امپراتوری آلمان نیز با هدف کارشکنی و خرابکاری در امپراتوری روسیه، از سوسیال دموکراتهای تندروی بلشویک حمایت کردند و لنین را با قطار از سوئیس به سوئد و از آنجا به پتروگراد رساندند. لئون تروتسکی نیز از آمریکا وارد پتروگراد شد، او گرچه بلشویک نیست اما با لنین هم آواز شد که حکومت موقت هم، یک حکومت بورژوایی است. استالین قبلاً در داخل روسیه در تدارک قیام فعال بود؛ بلشویکها با شعارهای «به جنگ خاتمه دهید»، «تمام زمینها برای دهقانها» و «تمام قدرت در دست شوراها» به میان مردم آمدند. نخستین کنگره شوراها با حضور نمایندگان سربازها، کارگران و دهقانها برگزار شد. در شورای پتروگراد، منشویکها و سوسیالیستها در اکثریت بودند. از میان بیش از ۶۰۰ نماینده ابتدا فقط ۱۰۵ نفر از آنها بلشویک بودند اما کمکم به تعداد بلشویکها افزوده شد. به تدریج بلشویکها به صورت رقیبی برای حکومت موقت درآمدند.
🔹حکومت موقت همچنان در پی ادامه جنگ جهانی اول بود. از سوی دیگر شکستهای متوالی باعث فرار سربازان از جبهه و بیشتر شدن نارضایتیها شد. اوضاع وخیمتر شد و درگیریهای داخلی به اوج رسید، قیام بلشویکها نیز شعلهور تر شد. گئورگی لووف در تاریخ ۲۱ ژوئیه استعفا داد و الکساندر کرنسکی را جانشین خود خواند. آشفتگیها و نارضایتیهای عمومی در ژوئیه ۱۹۱۷ به اوج خود رسید. این آشفتگیها و نارضایتیها باعث شد که بلشویکها برای تسریع مقاصدشان به دنبال قیام باشند. اما حکومت موقت لووف-کرنسکی، اقدام به مقابله کرد و لنین مجبور شد به مرزهای فنلاند فرار کند. حکومت موقت همچنین تندروهای بلشویک را به اتهام جاسوسی برای امپراتوری آلمان مقصر شناخت و دستگیر و زندانی کرد.
🔸همزمان محافظهکاران و طرفداران نیکلای دوم، پشت ژنرال کورنیلوف جمع شدند تا با حکومت موقت مبارزه کنند. کرنسکی برای دفاع از حکومت خود، بلشویکهای تندرو را که حالا از زندان آزاد شدهاند به یاری فرا خواند. ارتش کورنیلوف شکست خورد. حالا بلشویکها هم در شورای پتروگراد و هم در شورای مسکو اکثریت دارند. دهقانان قیام میکنند و زمینها را از دست اشراف درمیآورند. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت چهاردهم
🔰 سقوط حکومت موقت و روی کار آمدن بلشویکها
بلشویکها با مدیریت تروتسکی در شورای پتروگراد، ملوانان کرونشتات و سربازان ناراضی را سازماندهی و منظم کردند.
لنین به پتروگراد(سن پترزبورگ) رفت و از اقدامات تروتسکی در سازماندهی قیام حمایت کرد.
در (اکتبر) نوامبر ۱۹۱۷ کمیته انقلابی شورای پتروگراد به رهبری تروتسکی، شبانه پلها، راهآهن، خطوط تلفن و ساختمانهای دولتی را تصرف کردند و با یک یورش نظامی، کاخ زمستانی تزار را در شب هفتم نوامبر ۱۹۱۷ به اشغال خود درآوردند. الکساندر کرنسکی گریخت ولی اکثر اعضای حکومت موقت دستگیر شدند. بدین ترتیب بعد از نه ماه حکومت موقت سوسیال دموکرات ناشی از انقلاب فوریه سرنگون شد.
♦️تشکیل شورای کمیسرهای خلق
بر اثر انقلاب اکتبر، بلشویکها شورای کمیسرهای خلق را بهوجود آوردند. لنین رهبر شورا، تروتسکی کمیسر امور خارجه و استالین کمیسر داخلی شد. مسکو به تصرف بلشویکها درآمد و پایتخت از سن پترزبورگ به مسکو منتقل شد. سپس دومین کنگره شوراها برگزار شد.
بلشویکها بلافاصله صلح را پذیرفتند و پیمان برست-لیتوفسک را در مارس ۱۹۱۸ با امپراتوری آلمان امضا کردند. این پیمان بسیار به ضرر روسیه بود و اراضی زیادی از کنترل روسیه خارج شد.
از سوی دیگر، مالکیت خصوصی لغو شد و تمام امور به شوراهای روستایی واگذار شد. تمام زمینهای مالکان نیز میان دهقانان تقسیم شد. در ۱۹۱۸ میلادی، بلشویکها رسماً نام خود را به حزب کمونیست اتحاد شوروی تغییر دادند.
🔹جنگ داخلی روسیه
در اواخر سال ۱۹۱۷ یعنی از ماه نوامبر ۱۹۱۷ تا اکتبر ۱۹۲۲ میلادی، سرزمین روسیه درگیر یک جنگ داخلی شد. گروههای متخاصم شامل
ارتش سرخ که در جهت آرمانهای دولت بلشویک لنین به رهبری تروتسکی با ارتش سفید که متشکل از ائتلاف بزرگ ناپایداری از نیروهای سلطنت طلب، سرمایه دار و حامیان سوسیال دموکراسی بودند، میجنگیدند.
نظامیان و سلطنتطلبان تزاری با حمایت بریتانیا و فرانسه، گروهی موسوم به ارتش سفید را سازماندهی کرده بودند و در چهارگوشه روسیه به مخالفت با دولت بلشویک لنین می پرداختند؛
🔸سرانجام شورشهای ارتش سفید به تدریج تا سال ۱۹۲۲ میلادی سرکوب شد و نهایتاً با تسلط ارتش سرخ بر شهر ساحلی شرقی ولادی وستوک در اکتبر ۱۹۲۲ میلادی، نیروهای ارتش سرخ عملاً بر اکثر نقاط روسیه مسلط شدند.
در ۱۶ جولای ۱۹۱۸ تزار و خانواده اش (رومانوفها) که در یکاترینبورگ حصر خانگی بودند، توسط بلشویکها تیرباران و کشته شدند. و جنگ داخلی روسیه در ۱۹۲۳ با پیروزی ارتش سرخ لنین و تاسیس جماهیر شوروی پایان یافت.ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت پانزدهم
🔰 آغاز رهبری لنین
لنین اعتقادی به دموکراسی نداشت. او بر این باور بود که بلشویکها نماینده «پرولتاریا» (طبقه کارگر) بوده و بایستی از زیر سلطه سرمایه داران خارج شوند. لنین یک حکومت «استبداد پرولتاریا» اعلام کرد که در واقع به معنی حکومت استبدادی بلشویک بود. (در سال ۱۹۱۸، حزب بلشویک به حزب کمونیست تغییر نام داد.)
بعد از انقلاب
زندگی در روسیه بعد از انقلاب بسیار دشوار گردید. از سال ۱۹۱۸ تا ۱۹۲۰ جنگ شدید داخلی باعث ویرانی کشور گردید. اقتصاد کشور از هم پاشید و مردم برای یافتن غذا شهرها را رها کرده و به روستاها پناه بردند. میلیونها نفر در اثر قحطی جان سپردند. با این همه، بلشویکها به حکومت خود ادامه دادند.
♦️در اوایل سال ۱۹۱۸ و در ماههای پایانی جنگ جهانی اول، دولت بلشویکی روسیه به رهبری لنین، گفتگوهای صلح با امپراتوری آلمان و عقب کشیدن نیروهای از نفس افتاده روسیه از جنگ را آغاز کرد. اما امپراتوری بریتانیا از این کار، خشنود نبود. زیرا با صلح بین آلمان و روسیه، آلمان میتوانست بر جنگ در جبهه باختر اروپا متمرکز شود؛ بنابراین یک اسکاتلندی به نام رابرت بروس لاکهارت را به عنوان نماینده خود به مسکو فرستادند. در آغاز، گفتگوهای لاکهارت و روسیه پیشرفت خوبی داشت. اما با امضای عهدنامه برست - لیتوفسک در مارس ۱۹۱۸ این گفتگوها بینتیجه شدند.
🔹بنابراین لاکهارت تلاش خود را به سرنگونی حکومت بلشویکی و جایگزین کردن آن با دولتی گذاشت که مایل باشد علیه آلمان وارد جنگ شود؛ بنابراین در ژوئن ۱۹۱۸ برای کمک مالی به سازمانهای ضد بلشویکی مسکو، از دولت بریتانیا درخواست پول کرد. در اواخر مه ۱۹۱۸ بریتانیا به بهانه جلوگیری از دسترسی آلمان به کمکهای نظامی بریتانیا به روسیه، پنج هزار نیروی نظامی را به آرخانگلسک در شمال روسیه فرستاد. اما هدف، کمک به بیست هزار نیروی ویژه لتونیایی بود که مأمور حفاظت از کاخ کرملین بودند و گمان میرفت به نیروی ضد بلشویک بپیوندند.
🔸در تابستان ۱۹۱۸ لاکهارت پس از دیدار با یکی از مخالفان محلی بلشویکها به نام ساوینکوف، در تلگرافی به لندن نوشت: «پیشنهاد ساوینکوف، "انقلاب در انقلاب" است. یعنی به دنبال حمله متفقین، سران بلشویکها کشته شوند و دیکتاتوری نظامی شکل بگیرد. روشهای ساوینکوف خشن هستند البته در صورت موفقیت، احتمالاً کارایی خوبی خواهند داشت؛ ولی تا زمانی که تصمیم قطعی در مورد اقدام نظامی گرفته نشود ما نمیتوانیم حرفی بزنیم یا حرکتی بکنیم."
لاکهارت همزمان همکاری با یک تبعه روسیه را آغاز کرده بود که پیشتر نام خود را از «روزن بلوم» به «سیدنی رایلی» تغییر داده بود. سیدنی رایلی یک صاحب کسبوکار ثروتمند بود که به تازگی همکاری با سازمانهای اطلاعاتی بریتانیا را شروع کرده بود. او بعدها به «سردسته جاسوسها» معروف شد.ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت شانزدهم
🔰 ترور لنین
در اواخر تابستان سال ۱۹۱۸ در مسکو، یک زن جوان از فاصله نزدیک دو گلوله به لنین شلیک کرد. چند ساعت بعد، پلیس مخفی دولت بلشویک (چکا) بروس لاکهارت را دستگیر و او را برای بازجویی به کاخ کرملین برد. بر پایه اسناد بازجویی و پرونده ترور، لاکهارت به دست داشتن در توطئه قتل لنین و سرنگونی دولت بلشویکی اعتراف کرده بود. اما این نماینده بریتانیا به جای محاکمه شدن، در اوایل اکتبر ۱۹۱۸ با همتای روسی خود در لندن مبادله شد. سیدنی رایلی توانست از چنگ چکا فرار کند. اما چند سال بعد با فریب به روسیه کشانده شد و با شلیک گلوله به قتل رسید.
♦️ اتحاد جماهیر شوروی
در دهه ۱۹۲۰، اتحاد شوروی کشوری تک حزبی گردید. تمام قدرت در دست حزب کمونیست بود و رهبر حزب، کشور را اداره می کرد، و به هیچگونه جریان مخالف اجازه فعالیت داده نمی شد. با این همه، زندگی برای اکثر روسها قابل تحمل بود. به کشاورزان حق داشتن زمین و فروش محصولات کشاورزی اعطاء شده بود. مشاغل سرمایه داری نیز به طور جزئی در جریان بودند.
و بالاخره در ۳۰ دسامبر ۱۹۲۲، کشور اتحاد جماهیر شوروی، از اتحاد روسیه و ۱۳ کشور دیگر امپراتوری سابق تزاری تشکیل شد.
🔹مرگ لنین
ناخوشی شدید ولادیمیر اولیانوف(لنین) از سال ۱۹۲۱ آغاز شد. او که در یک تلاش برای ترور در سال ۱۹۱۸ به سختی زخمی شده بود در سه سال آخر زندگی، حالش به صورت فزاینده ای بدتر می شد و عملا از هدایت حزب و کشور ناتوان مانده بود و رهبری حزب به دست دوتن از یاران نزدیک او( لئون تروتسکی و ژوزف استالین) افتاد که با هم دشمنی دیرینه داشتند.
لنین در دو سال پیش از مرگ، سه سکته ناتوان کننده مغزی را تجربه کرد که به فلج شدن سمت راست بدنش انجامید و توان سخن گفتن را از وی گرفت. و در نهایت در ۲۱ ژانویه ۱۹۲۴ تنها ۷ سال بعد از انقلاب در گورکی (نیژنی نووگورود کنونی) درگذشت. علت رسمی مرگ او ابتلا به یک بیماری بیدرمان از عروق خونی گزارش شدهاست. جسد لنین را پس از مرگ مومیائی کردند و در آرامگاه لنین در زیر گنبد «قبر سرخ» در بیرون کاخ کرملین در مسکو گذاشتند. نقش صورت ولادمیر اولیانوف به ضمیمه نقش صورت مارکس و انگلس بر روی پرچمهای بسیار به عنوان «یک سهگانه غیرقابل اعتراض نوین رستگاری» درآمده بود.
🔸بعد از مرگ لنین در ۱۹۲۴، میان شاگردان او بر سر جانشینی جنگ قدرت در گرفت. مهمترین رقبا هم جوزف استالین، سازماندهنده اصلی حزب کمونیست و لئون تروتسکی، تئوریسین و فرمانده ارتش سرخ شوروی بودند. هر دوی آنها شاگرد و دست پرورده شخص لنین محسوب میشدند، لیکن با وجود جذابیت و کاریزمای آشکار تروتسکی، استالین به لحاظ کار تشکیلاتی بسیار سیاس و مکار بود.
استالین در یک سال پایان عمر لنین، چنان شرایط را مهیا کرده بود که سرنخ همه تصمیمها به او ختم میشد، در نهایت، جوزف استالین، با غلبه بر رقبای خود، به ویژه لئون تروتسکی و فراری دادن یا کشتن آنها، رهبر حزب کمونیست شوروی شد. دوران استالین، مهمترین و در عین حال مخوفترین دوره از حیات اتحاد جماهیر شوروی بود.
او با توطئه های زیرکانه و رشته ای از تصفیه های خونین، تروتسکی و دیگر رقبا را از سر راه خود برداشت و در سالهای پس از آن، نظامی بر افراشت که یکی از ترسناک ترین رژیم های تاریخ شناخته شد. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت هفدهم
🔰 استالین: مظهر جنون قدرت
از سال ۱۹۲۹ به بعد، استالین کشور را در جهت آشوب و ناآرامی سوق داد. او به محض مسلط شدن بر اوضاع، هزاران جوان مسلح کمونیست را از شهرها به روستاها فرستاد تا دهقانان را مهیای دوران جدید کنند و اگر آنها همراهی نمیکردند، بیدرنگ نابود میشدند.
او قصد داشت در عرض چند سال شوروی را نیم قرن به لحاظ صنعتی پیش ببرد. برنامه استالین این بود که مهر پایانی بر تزاریسم، ارباب-رعیتی، کولاکها (خرده مالکان)، کلیسای ارتدوکس و خلاصه هر چیز مربوط به روسیه قدیم بزند.
♦️در دوره استالین، کولاکها(خرده مالکان) مقصر اصلی کمبود غذا و قحطی شناخته شدند و به اتهام پنهان کردن غلات، یا درجا توسط جوانان انقلابی اعدام میشدند یا به سفر بیبازگشت به اردوگاههای مخوف کار اجباری در سیبری فرستاده میشدند. طبق قانون استالین، یافتن بیش از حد معینی از غلات نزد دهقانان و کولاکها مساوی با اعدام فوری بود.
به این ترتیب، یک نوع جنگ یکطرفه میان شهرها و روستاها به وجود آمد و جوانان مشتاق کمونیست شهری، به هوای برپایی هر چه سریعتر بهشت کارگری از هیچ قساوتی فروگذار نمیکردند.
🔹صدها هزار دهقان در این دوره در سرمای جانفرسا و تحت شدیدترین فشار کاری و گرسنگی همیشگی تلف شدند.
بنا بر برخی تخمینها در فاصله ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳ حدود پنج میلیون نفر از اهالی اتحاد شوروی جان سپردند. به بیان دیگر، مزارع اشتراکی مورد نظر استالین به گورهای اشتراکی تبدیل شد.
🔸رفتار استالین به تدریج ترسناکتر میشد و حتی همسرش، نادژدا، از هراس رفتار او دچار مشکلات روانی شده بود. پسر استالین از همسر اولش در گرجستان (استالین در واقع گرجی بود)، از ترس پدرش دست به خودکشی زد که ناموفق بود. استالین در واکنش، تنها پسرش را تحقیر کرد که حتی عرضه شلیک درست و حسابی به خود را نداشت!
همسرش نادژدا که که مرتبا اخبار جنایات استالین را میشنید و از سویی مورد توهین و تحقیر مستقیم او بود، دچار فروپاشی روانی شد و به زندگی خود خاتمه داد.
مردم اولین و آخرین بار اشکهای استالین را بر سر تابوت همسرش دیدند. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت هجدهم
🔰 نزدیکترین دوست استالین در این دوره، فردی به نام «سرگئی کروف»، از اعضای برجسته حزب کمونیست بود. وقتی زمزمههایی مبنی بر شایستگی کروف برای رهبری حزب کمونیست مطرح شد، یک روز به ناگهان او را در لنینگراد (سن پترز بورگ) ترور کردند.
استالین به محض شنیدن این خبر به همراه دادستانهای خود به لنینگراد رفت و شخصا کار محاکمه مظنونین را به عهده گرفت. چندین نفر از جمله دو چهره کلیدی حزب، زینوویف و کامنوف، از یاران اولیه لنین، به این ترور متهم شدند.
♦️زینوویف و کامنوف
آن دو از رقبای بالقوه استالین هم بودند. در نهایت با وجود قول استالین مبنی بر گذشت از جان آنها در ازای اعتراف، هم این دو عضو ارشد حزب و هم چند نفر دیگر، بعضا به همراه خانواده خود اعدام شدند! بعدها گزارشهایی منتشر شد که قتل کروف به دستور خود استالین انجام گرفته بود تا هم از شر کروف خلاص شود و هم زینوویف و کامنوف.
استالین بعد از تسویه حساب با زینوویف و کامنوف بر سر ماجرای ترور کروف، به جان کلیساهای روسیه افتاد و دستور ویرانی آنها را در سرتاسر روسیه صادر کرد. دستگاه کشتار و سرکوب او قصد توقف نداشت. احکام مرگ معمولا توسط یک هیات سه نفره صادر میشد که به صورت سیار آماده بودند در هر لحظه حکم مرگ هر کسی را صادر کنند.
🔹در سال ۱۹۳۶ دولت استالین بلشویک ها را به خیانت و فعالیت های ضد انقلابی متهم کرده و در مسکو به دادگاه برد. در نتیجه آن طی یک سری اعدام های گسترده، ۲۲ تن از رهبران انقلاب اکتبر بین سالهای ۱۹۳۶ تا ۱۹۳۸ اعدام شدند. استالین شخصا پای حدود ۲۰۰ فهرست مرگ را امضاء کرد که نام حدود ۴۰ هزار نفر را در خود داشت. در دوران «وحشت استالینی»، ۷۰۰ هزار مرد و زن حکم مرگ دریافت کردند. این جدای از آمار کسانی است که بر اثر کار طاقت فرسا، گرسنگی و سرمای سبیری جان خود را از دست دادند که سر به میلیون ها می زد. احکام مرگ معمولا به اتهام «خیانت بزرگ» و تحت ماده ۲۸ قانون اساسی اتحاد صادر می شد.
🔸استالین تقریبا همه انقلابیون قدیمی و یاران لنین در انقلاب اکتبر را از بین برد. برای مثال، نیکلای بوخارین، نظریهپرداز بزرگ کمونیسم و چهره محبوب حزب در دوره لنین، وقتی به دستور دوست قدیمیاش به زندان افتاد، در نامهای به استالین از او خواست که به حرمت رفاقت قدیمی، اگر دستور مرگش را میدهد، او را با تیر اعدام نکنند، بلکه به او زهر بخورانند. البته بدیهی است که همین خواسته او هم اجابت نشد.
راسکو لنیکوف، وزیر خارجه وقت در شرایط مشکوکی از دنیا رفت. روایت رایج این است که وی با پریدن از پنجره خودکشی کرد.اما برخی معتقدند که مرگ وی قتل عمد بوده است.
همسر منشی مخصوص استالین، الکساندر پوسکریبیشوف، که گویی معشوقه استالین هم بود، یک روز به ناگهان غیب شد.! بریا رییس یکی از پلیس مخفیهای استالین، به الکساندر خبر داد که همسرش به اتهام گرایش به اندیشه تروتسکی به خیانت محکوم شده است. همسر الکساندر و معشوقه استالین بعد از دو سال زندان، اعدام شد. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت نوزدهم
🔰 ادامه بحث...
حلقه کشتار استالین در نهایت به اعضای خانواده خودش رسید. مثلا برادر و خواهر همسر اول او در گرجستان به زندان افتادند و اعدام شدند. نکته عبرت آموز اما اعدام «نیکلای یزوف»، رییس دستگاه مخفی استالین بود، که تا روز قبل مسوول اصلی اجرای حکم مرگ برای استالین بود و در عرض یک شب ستاره بختش افول کرد و خود به مرگ محکوم شد. لاورنتی بریا، پلیس مخفی مورد اعتماد استالین مسوولیت اجرای حکم را بر عهده داشت.
با ردگیری لئون تروتسکی در مکزیک(۱۹۳۹) توسط ماموران استالین، و ترور او به وسیله یک یخ خرد کن نوک تیز، عملا همه رقبای بالقوه استالین از بین رفتند و استالین از این بابت نفس راحتی کشید.
♦️استالین که برنامه خود برای صنعتی کردن اتحاد شوروی را محققشده میدید، در سال ۱۹۴۰ با آلمان نازی پیمان عدم تجاوز امضاء کرد.
نکته این جاست که تا روز قبل از امضای این قرارداد، نازیسم در کنار تروتسکیسم دو دشمن اصلی ایدئولوژیک شوروی محسوب میشدند و تبلیغات حزب پیوسته در کار هیولاسازی از هیتلر بود. با امضای قرارداد، به ناگهان همه این تبلیغات متوقف شد و آلمان نازی به عنوان یک کشور دوست مطرح گردید.
استالین معتقد بود که اتحاد شوروی باید سرعت صنایع خود را رشد داده و انقلابی در صنعت کشاورزی بوجود آورد. او علیه کشاورزان اعلان جنگ کرد و زمینهایی که آنها در زمان انقلاب گرفته بودند را پس گرفت و مجبورشان کرد که در مزارع اشتراکی کار کنند. این اقدام استالین نتایج دهشتناکی به بار آورد. تولید محصولات بدتر از سایر نقاط بود. با این همه، برنامه صنعتی کردن روسیه یک موفقیت بزرگی به شمار می آمد. اتحاد شوروی به سرعت به یک قدرت صنعتی مهم مبدل گشت و خصوصا در جنگ جهانی دوم نشان داد که تبدیل به یکی از ابرقدرت های جهانی شده است.
استالین در نهایت در سال ۱۹۵۳ در کلبه شخصی اش در نزدیکی مسکو جان سپرد.
🔹پیامدهای انقلاب روسیه
انقلاب روسیه راه را برای ظهور کمونیسم بهعنوان یک نظام سیاسی تأثیرگذار در جهان هموار کرد؛ بهعلاوه عرصهای را برای اتحاد جماهیر شوروی مهیا ساخت تا در دوران جنگ سرد بهعنوان یک قدرت جهانی پابهپای ایالاتمتحده به رقابت بپردازد.
دیکتاتوری بزرگ شوروی به وسیله ژوزف استالین ادامه یافت و در عین حال این کشور با پیشرفت چشمگیر اقتصادی به ابرقدرتی در سطح جهان بدل شد.
به ویژه پس از پیروزی در جنگ جهانی دوم و علیرغم تلفات انسانی بسیار سنگین در طول جنگ، شوروی به یکی از دو قطب جهان معاصر تبدیل شد.ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت بیستم
🔰 ادامه بحث پیامدهای انقلاب روسیه حکومت کمونیستی شوروی بالاخره موفق به نوسازی روسیه گشت، اما این کار در خفقان و سرکوب شدید و به قیمت جان افراد بیشماری تمام شد. در این حکومت، اقتصاد و دولت تنها توسط یک حزب اداره می شدند. بسیاری از کشورهای جهان، در زمان هایی، از این شیوه برای اصلاح کشور خود بهره گرفتند. یعنی بصورت متمرکز و برنامه ریزی شده، نابسامانی ها را تشخیص داده، به درمانش می پرداختند.اما این شیوه ایرادات و کاستی های خاص خودش را داشت.
انقلابِ صلح-نان-زمین امروز به فصلی پیچیده و جنجالی از تاریخ روسیه بدل شدهاست. نمادهای بیشمار و مجسمههای عظیم لنین و انقلابیون در جایجای شهرهای بزرگ و کوچک کشور پراکندهاند، اما هیچ تعطیلی رسمی برای به یادآوردن سقوط سلطنت و تشکیل اتحاد جماهیر شوروی در تقویم روسیه وجود ندارد و صحبت از رخدادهای انقلابی سالهاست که در گفتار عمومی غایب است.
♦️اگر از مردم روسیه، به خصوص نسلی که زندگی در شوروی سابق را تجربه کردهاند، درباره انقلاب سال ۱۹۱۷ سوال کنید، اولین پاسخی که میشنوید این است که «کدام انقلاب را میگویی؟». انقلاب فوریه، تظاهراتهای سراسری و خلع سلطنت تزاری که به شکل گیری دولت موقت توسط حزب سوسیال دموکرات کارگری روسیه انجامید؟ و یا انقلاب اکتبر که به رهبری لنین و توسط حزب بلشویک که شاخهای رادیکال از حزب سوسیال دموکرات کارگری بود پیش رفت و با یورش به کاخ زمستانی سن پترزبورگ قدرت را از دست دولت موقت گرفته و به تدریج اتحاد شوروی را پایهگذاری کرد. برای نسل جوانتر انگار هردو رویداد در عبارت «انقلاب روسیه» ادغام شدهاند.
🔹اولین انقلاب کمونیستی جهان به روند سریع صنعتی شدن روسیه، اصلاحات اساسی در حقوق کارگران و حقوق زنان، و فراگیر شدن آموزش همگانی انجامید. از سویی دیگر سالهای تلخ جنگ داخلی، نابودی کلیسای ارتودوکس، و دوران سرد و تاریک سرکوب بعد از جنگ نیز از نتایج انقلابی هستند که امروز، صد سال بعد از وقوع آن، به سختی بتوان گفت که مردم جامعه چندپاره روسیه درباره آن چه فکر میکنند.
🔸در اولین روز سال ۱۹۸۹ میلادی ـ ۱۱ دی ۱۳۶۷ ـ نامه معروف و تاریخی امام خمینی(ره) خطاب به میخائیل گورباچف آخرین رئیس جمهور شوروی در زمینه مرگ کمونیسم و ضرورت پرهیز روسیه از اتکا به غرب انتشار یافت.
امام خمینی(ره) در شرایطی از صدای شکسته شدن استخوانهای مارکسیسم سخن به میان آورد که اتحاد جماهیر شوروی هنوز به عنوان یک مجموعه و یکی از قدرتهای برتر جهان برقرار بود، جنگ سرد خاتمه نیافته بود، دیوار برلین به عنوان نماد جدائی شرق و غرب، فرو نریخته و حاکمیت کمونیسم بر قانون اساسی شوروی و مقدرات مردم در جمهوری های این کشور، هنوز برقرار بود.
نامه تاریخی امام خمینی (س) توسط هیأت منتخب ایشان مرکب از آیت الله جوادی آملی، محمدجواد لاریجانی و خانم مرضیه حدیده چی دباغ، ۱۳ دی ۱۳۶۷ در مسکو به گورباچف تحویل داده شد.
این حکومت یک سال بعد طبق پیش بینی امام راحل(ره) در اوایل دهه (۱۹۹۰میلادی) و پس از یک سری اصلاحات که توسط میخائیل گورباچف، واپسین رهبر شوروی، انجام شده بود از هم فروپاشید. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۲۱
نتیجه گیری و خلاصه مارکسیسیم:
مراد از جریان چپ اعتقادی همانا احزاب و تشکل هایی است که مرام و فلسفه الحادی(بی خدایی) سوسیالیسم (مارکسیسم) را سرلوحه خود قرار داده بودند. سوسیالیسم از ریشه لاتین Socilare اخذ شده است که به معنای متعهد شدن، به هم پیوستن و با هم شریک شدن بوده است. سوسیالیسم از مبانی زیر تشکیل شده است:
اومانیسم، اعتقاد به اصل پیشرفت، اعتقاد به مفهوم مدرن کار- سرمایه، اصالت نسبی یا مطلق به اراده جمعی، اعتقاد به اصالت اراده مردم در قانون گذاری و اجرا.
♦️از جمله ویژگی های دیگر ایدئولوژی سوسیالیستی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
الف) اعتقاد به محدود کردن مالکیت های خصوصی بزرگ و در مواردی امحاء هر نوع مالکیت خصوصی.
ب) تاکید بر نقش نظارتی دولت و یا کمونها بر پروسه ی تولید یا توزیع یا هردو.
ج) توجه نسبی به تامین حداقل رفاه و حمایت نسبی از اقشار و گروههای مردم و آسیب پذیر.
پیدایش مارکسیسم در نیمه قرن نوزدهم، نقطه تحول بسیار بزرگی در اندیشه های سوسیالیستی است، زیرا از آن پس تقریبا همه ی جنبش های سوسیالیست به نحوی از انحاء و به درجات مختلف زیر نفوذ و تاثیر مارکسیسم بوده اند. و مارکسیسم عنوان«سوسیالیسم علمی» به خود می دهد.
🔹ظهور بلشویک ها در روسیه و پیروزی آنها در ۱۹۱۷ میلادی یک مرحله اساسی دیگر در تاریخ تحول سوسیالیسم است. چرا که پس از آن (۱۹۲۰ م) نهضت سوسیالیستی به دو شاخه اصلی کمونیست و سوسیالیست تقسیم شد. البته از لحاظ تاریخی، استعمال عنوان کمونیسم خیلی بیش از پیدایش مارکسیسم سابقه دارد. دایره المعارف بزرگ شوروی، کمونیسم را «عالی ترین شکل جامعه که جانشین سرمایه داری می شود» تعریف کرده است.
🔸مهمترین بخش جامعه شناسی مارکسیسم تحلیل آن از پیدایش طبقه بورژوا و مکانیزم عمل آن در جامعه ی سرمایه داری است.
به عقیده مارکس بورژوازی در متن جامعه فئودال رشد کرده و با جانشین کرده تجارت و صنعت به جای کشاورزی، زیربنای جامعه را تغییر داده و با انقلاب ها، قدرت سیاسی را نیز به دست گرفته و بصورت طبقه حاکم درآمده استبا این مقدمه باید گفت مارکسیسم، لنینیسم، سوسیالیسم و کمونیسم که همه صور مختلف جریان چپ اعتقادی هستند، نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا کرده است که حزب توده و سازمان چریک های فدایی خلق دو نماد مهم آن هستند که به بررسی آنها می پردازیم.
ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۲۲
🔰جریان شناسی چپ در ایران
نخستین تشكّلهای چپ مارکسیستی در ایران، نخستین حزب کمونیست آسیایی نیز محسوب میشد. چندسالی پیش از حزب کمونیست چین و یک دهه پیش از کمونیستهای ویتنامی و هندی و دو دهه زودتر از کمونیستهای عرب در خاورمیانهی عربی. بنابراین میتوان فهمید که ریشههای این پدیدهی سیاسی و فرهنگی و اجتماعی، تا چه حد در ایران قدمت دارد. همچنین میتوان دانست که ایرانیان به دلیل فراستی که داشتهاند، چگونه سریعتر از بقيّهی آسیایی ها وارد مهمترین بازیهای تاریخ شده و برای هضم و فهم آن کوشیدهاند.
♦️کمونیسم ایرانی، سرگذشت عجیب و غریبی دارد و میتوان از دل آن عبرتهای بسیاری اندوخت و بهکار گرفت تا در آینده اشتباهات و سهوها و گناهان آنان متوّلد و مکرر نشود. این خطاها نه فقط به بهای نابودی بخش قابل توجهی از نیروهای آرمانگرا و جوان و تحصیل کردهی کشورمان رخ داده، بلکه هزینه و فرصت بسیاری را نیز روی دست ما نهاده و زمان مفید زیادی را از جامعهی ایران سلب کرده است.
بنابراین ضرورت دارد که به دقت در این تاریخ عجیب، تفحص و تحقیق صورت گیرد، شاید زوایای پنهان آن به کلی آشکار شده و سهم و موقعیت هریک از بازیگران خیزش و جنبش کمونیستی در ایران مشخص گردد.
خوشبختانه بسیاری از برجستگان و عناصر جریان چپ ایرانی در طول یک سدهی گذشته، لب گشوده و از منظر خاص خود، قصّهی چپ در ایران را بازگفتهاند، اسناد و مدارک بسیاری هم به چاپ رسیده است و برخی از موّرخان خبره و تحلیلگران جامعهشناسی هم آثاری دربارهی درک علل و نتایج نهضت چپ کمونیستی در ایران تحریر و منتشر کردهاند.
🔹مجموعهی این آثار را میتوان به چند دسته تقسیم کرد و از هریک به فراخور حال بهره گرفت:
۱- مجموعههای اسناد ـ نظیر اسناد جنبش سوسیال دموکراسی ایران که ۸ جلد آن در خارج از کشور منتشر شد. یا اسناد جنبش جنگل و یا چپ در ایران که عنوان اسناد منتشره در چند مجلّد بود و از سوی مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات منتشر شد. و یا هشت نامه به چریکهای فدایی خلق اثر مصطفی شعاعیان که نشر نی آن را به چاپ رساند.
۲- مجموعهی خاطرات افراد و بازیگران چپ در ایران نظیر خاطرات انورخامهای یا تقیزاده یا کیانوری و خلیل ملکی و ایرج اسکندری و احسان طبری و حسین احمدی روحانی و... که تقریباً از صدر مشروطه آنها را داریم و بخش عمدهی آن مربوط به سران و بازیگران حزب توده است. در میان این نوع نوشتهها، برخی نظیر «حماسهی مقاومت» اثر اشرف دهقانی و بعضی همچون آثار انورخامهای بسیار باارزش و پرمطلب است. در سالهای اخیر، به لحاظ کمّی و کیفی تحوّلی در این نوع آثار دیده شده و به مثابه اسناد مکمّل مهم در تاریخ ایران گسترش بیشتری یافته است.
🔸۳- کتب تاریخی و تحلیلی که از سوی محقّقان و موّرخان صاحبنظر و متخصّص ارائه میشود. این نوع آثار نیز همزمان با پیدایی کمونیسم در ایران، به صور مختلف تحریر شده و حداقل متضمن نظریه و مفروضات خاصی، بر اساس گزینههای سندی و زمانی ویژهای بوده است. تاریخ مختصر احزاب سیاسی در ایران، اثر استاد ملکالشعرای بهار یکی از بهترین نمونههاست و پس از آن، فکر دموکراسی اجتماعی در نهضت مشروطیت ایران اثر فریدون آدميّت، و در سالهای اخیر ایران بین دو انقلاب اثر یرواند آبراهامیان که جملگی نمایندهی انگارههایی خاص در تاریخنگاری ایران از مشروطه تا حال هستند.
درمیان آثار پر تعداد در این عرصه، برخی نظیر شمّهای دربارهی تاریخ جنبش کارگران ایران، اثر عبدالصمد کامبخش، اثر تجویزی و تبلیغی است و برخی همچون گذشته چراغ راه آینده اثر جامی ـ اسم مستعار است ـ نسبتاً واجد ارزش و اعتبار بیشتری است. برخی نظیر سیر کمونیسم در ایران اثر سرهنگ زیبایی برآمده از مواضع و وجههی دولتی، برخی مانند شورشیان آرمانخواه اثر مازیار بهروز از موضعی آزاد و انتقادی، و سرانجام تعدادی همچون مجموعهی آثار بیژن جزنی دربارهی تاریخ و جامعهشناسی گروههای کمونیستی در ایران، از موضعی حزبی و عملگرایانه نوشته شده است. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🌹
✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع:
📘 #مطالعات_اسلامی_در_غرب
📕 #روشنفکری_در_ایران_و_غرب
📙 #فراماسونری_در_غرب_و_ایران
📗 #بررسی_جریانهای_مارکسیستی
در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید.
💠 در ادامه مطالب مفید دیگری نیز ارائه خواهد شد که لیست این مباحث در کانال سنجاق شده است و انشاالله با همین سیر به ترتیب ارائه می گردد.
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🌹
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۲۳
🔰جریان شناسی چپ در ایران
وقتی از جریانی سیاسی بحث میشود، بیتردید باید آن را در مباحث جامعهشناسی سیاسی مورد تجزیه و تحلیل قرار داد و پیگیری کرد. یکی از موضوعات جامعهشناسی سیاسی، جریانشناسی سیاسی است.طبیعتا وقتی از «جریان چپ» بحث میشود منظور سیر تطورات تاریخی این جریان در بستر زمانی و مکانی مشخص است. البته در اینجا بررسی نقش جریان چپ در مکان و زمان خاص یعنی ایران در دهههای ۲۰ و ۳۰ مد نظر است. ابتدا لازم است مقدمهای نسبتا مختصر در باب تاریخچه شکلگیری این حزب در ایران معاصر بیان شود.
♦️زمینه های شکلگیری حزب توده در ایران
غالب نویسندگان «تاریخ چپ» در ایران بر این نکته اتفاقنظر دارند که ظهور جریان چپ در این کشور، به حضور کارگران و مهاجران ایرانی در قفقاز، بهویژه شهر باکو و شرکت آنان در تشکیلات سوسیالدموکراتها بازمیگردد.
طبق این نظر سازمان سوسیالدموکرات ایران (اجتماعیون عامیون) را سازمان همت (شعبهای از حزب سوسیالدموکرات کارگری روسیه) با کمک بلشویکها به رهبری لنین پیریزی کرد.
البته در نقد این دیدگاه گفته شده جامعه کارگری ایرانیان مهاجر در موقعیتی نبود که حزب یا سازمانی تشکیل دهد و در پیدایی جنبش سوسیالیستی و کمونیستی در ایران نقش داشته باشد.انجمنهای غیبی، نخستین سازمانهای سوسیالدموکراسی بود که با تاثیرپذیری از جنبش سوسیالدموکراسی قفقاز و روسیه در ایران تاسیس شد.
🔹اما فعالیت جدی احزاب در ایران با جنبش مشروطیت و تشکیل مجلس شورای ملی آغاز شد و اشخاص با دیدگاههای خاصی به تشکیل حزب دست زدند. از جمله این احزاب باید به حزب سوسیال دموکرات اشاره کرد که دارای تمایلات کمونیستی بود و سلیمان میرزا اسکندری، حیدرخان عمواوغلی، محمدرضا مساوات، ملک المتکلمین، سیدجمال الدین واعظ اصفهانی، یحیی دولت آبادی و ... در این مجموعه ها فعالیت می کردند.
با توجه به حضور کارگران ایرانی شهر باکو مرکزی مناسب برای این فعالیتها بود و نخستین حزب کمونیستی ایرانی با نام حزب عدالت توسط اسدالله غفارزاده که خود عضو سابق حزب سوسیال دموکرات نیز بود در ۱۲۹۶ تأسیس شد. زمانی که در سال ۱۲۹۹ ارتش سرخ به بندرانزلی وارد شد، اعضای حزب در بیانیهای از کمونیست های ایرانی و انقلابیون که شامل جنگلی ها نیز میشد خواستند تا ادارات دولتی را به تصرف خود درآورند و همه امکانات را در اختیار روس ها بگذارند. امضاکنندگان این بیانیه حیدرعمو اوغلی و میرجعفر پیشهوری بودند.
🔸حضور روسها در بندرانزلی امکان خوبی برای تبلیغ فعالیت کمونیست های ایرانی بود و آنها بلافاصله نخستین کنگره حزب کمونیست را برگزار کردند. برگزارکنندگان کنگره به ریاست کامران آقازاده عبارت بودند از: میرجعفر پیشهوری، سلطان زاده و حیدرعمواوغلی. دراین کنگره ۴۸ تن به نمایندگی کمونیست های ایرانی انتخاب شدند. خواستههای کمونیست های ایرانی به این شرح به تصویب رسید: سرنگون کردن سلطه امپریالیسم بر ایران، مصادره کلیه اموال شرکتهای خارجی، حق خودمختاری برای همه ملیتهای ایرانی، مصادره زمینهای زمین داران، و مهم ترین اصل کنگره؛ اتحاد با جماهیر شوروی و نهضت پرولتاریای جهانی.
🔺این اقدامات در حالی صورت می گرفت که روسها امیدوار بودند میرزا کوچک خان جنگلی نیز با آنها همراهی کند. لنین در دیدار خود با سلطانزاده با علاقه به گزارش وی گوش داد. اما آنچه که روسها آرزو داشتند برآورده نشد و میرزا کوچک خان که در ابتدا قول همکاری داده بود تن به سرسپردگی نداد و احسان الله خان از او جدا شد و راه روسها را دنبال کرد. ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🌹
✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع:
📘 #مطالعات_اسلامی_در_غرب
📕 #روشنفکری_در_ایران_و_غرب
📙 #فراماسونری_در_غرب_و_ایران
📗 #بررسی_جریانهای_مارکسیستی
در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید.
💠 در ادامه مطالب مفید دیگری نیز ارائه خواهد شد که لیست این مباحث در کانال سنجاق شده است و انشاالله با همین سیر به ترتیب ارائه می گردد.
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🌹
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۴۳
🔰 تحولات و فعالیت سازمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی...
در نخستین روزهای سال ۵۸ در گنبد و ترکمن صحرا درگیریهایی درگرفت که سازمان را در مقابل نظام نوپا قرار داد. هنوز چند ماهی از شکست سازمان در غائله گنبد نگذشته بود که سازمان دستخوش انشعاب شد.
سازمان به علت اختلافات نظری دیرپا و به بهانه تفاوت تحلیل از ترکیب و ماهیت طبقاتی دولت برآمده از انقلاب شاهد انشعابی بود که آن را به دو بخش اقلیت و اکثریت تقسیم کرد. اقلیت بر تدوین برنامه اصرار میورزید تا با استفاده از آن راه تصاحب قدرت توسط نمایندگان طبقه کارگر را هموار کند. اکثریت اما بر نابسازی ایدئولوژی سازمان از تمامی پیرایههای مائوئیستی و غیر آن تأکید میکرد. در نتیجه پس از انشعابِ اقلیت، مطالعه آثار تئوریک احزاب کمونیستی جهان در دستور کار اکثریت قرار گرفت که نتیجه آن پذیرش تام و ترویج تئوریهای حزب کمونیست شوروی بود.
♦️اکثریت از کار مسلحانه دوری میکرد و بر وسوسه حفظ و نگهداری سلاح فائق آمد. باقیماندگان در «سازمان» که حفظ و نگهداری سلاح برایشان دیگر موضوعیتی نداشت، سلاحهای مخفی را به تدریج به سپاه پاسداران تحویل دادند. اما اقلیت مغلوب این وسوسهها ماندند.
«اقلیت» همواره از وجود بحرانهای اقتصادی و سیاسی حکومت سخن میگفت و ابراز امیدواری میکرد که این بحران زمینهساز سرنگونی آن باشد. بنابراین خود را برای چنین موقعیتی مهیا میکرد، اما از آنجا که توان کار نظامی را در خود نمیدید، صبر و انتظار پیشه کرده، ملتهب کردن فضای سیاسی کشور را در دستور کار خود قرار داد. اقلیت، جمهوری اسلامی را وابسته به امپریالیسم دانسته، هر اقدام یا رخداد را به گونهای تحلیل میکرد که گواهی بر ادعای خود باشد.
🔹منشعبین یا «چریکهای فدایی خلق» دولت بازرگان را وابسته به امپریالیسم و تسخیر سفارت آمریکا در آبان ۵۸ و سقوط دولت بازرگان را دلیلی بر اثبات ادعای خود میدانستند.
از نظر آنها اشغال سفارت فریبی بود که حاکمیت برای غلبه بر بحرانها و تضادهای درونیاش به کار گرفته بود. به زعم آنها حتی اعدام جنایتکاران حکومت سابق نیز دلیل دیگری بر وابستگی نظام به آمریکا بود، چرا که آمریکا میدانست «تثبیت حاکمیتی که قبل از قیام با او بر سر میز مذاکره نشسته بود، تنها از طریق فریب تودهها» امکانپذیر است.
با این حال اقلیت به سبب انشعابات، اختلافات، بیعملی اعضا و هواداران و تردید و تزلزل رهبران و وارد شدن ضربات پیدرپی سیر انحطاط و فروپاشی را به سرعت میپیمود.
🔸یک سال پس از انشعاب، در بهار ۶۰ اکثریت با انتشار اعلامیهای با حذف کلمه «چریکها»، نام خود را به «سازمان فداییان خلق ایران ـ اکثریت» تغییر داد و در توضیح اقدام خود اظهار داشت که مبارزه مسلحانه با حکومت ملی و ضدامپریالیستی حاکم، اقدامی ضدانقلابی است. همچنین خود را یک سازمان سیاسی و نه نظامی خواند که برای سازماندهی طبقه کارگر تلاش میکند. ادامه دارد....
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
📚 بررسی جریانهای مارکسیستی
✍🏼 قسمت ۴۶
🔰اتحادیه کمونیستهای ایران
یکی دیگر از تشکلهای مارکسیستی در ایران اتحادیه کمونیستهای ایران بود که در اواخر سال ۱۳۵۵ در پی اتحاد و ادغام دو گروه کمونیستی که عبارت از "سازمان انقلابیون کمونیست" که سازمانی مائوئیست در خارج از کشور بود و «گروه پویا» که اعضایش بعضاً برای آموزش جنگ چریکی به فلسطین رفته بودند، تشکیل شد.
"سازمان انقلابیون کمونیست" در سال ۱۳۴۸ در یک محفل دانشجویی خارج از کشور تشکیل شد و ۶۰-۵۰ نفر از دانشجویان ایرانی را با ایدئولوژی مارکسیستی به عضویت درآورد. و "گروه پویا" نیز شاکله اصلی اش از اعضای محفل گروه فلسطین بودند که پس از خروج از کشور مدتی در عراق و سپس در لبنان به سر بردند و اکثر اعضای آن دانشجویان ایرانی در آمریکا بودند که مخالف شاه بوده و علیه رژیم فعالیت سیاسی- فرهنگی مینمودند. اعضای این گروه در ماههای آخر پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال ۱۳۵۷ به ایران آمده و به «اتحادیه کمونیستهای بخش داخل» معروف گشتند.
از جمله فعالان شناخته شده این اتحادیه در خارج، از سیامک زعیم، عبدالرحمان آزمایش، حسین ریاحی و فرید و وحید سریع القلم می توان نام برد.
♦️اتحادیه کمونیستها، پس از پیروزی انقلاب اسلامی
این اتحادیه، در ابتدا نظام جمهوری اسلامی ایران را متشکل از جریانهای متفاوتی میدانست که اعتقاد داشتند نمیتوان در برابر همه آنها رفتار یکسانی اتخاذ نمود. از جمله این جریانها، جریان لیبرال بود که از نظر آنها حکومت را به سمت غرب کشانده و خواهان سرکوب آزادیهاست و از طرف دیگر خط امام میباشد که بایستی از آن پشتیبانی نمود؛ لذا برخلاف سایر گروههای چپ تندرو ضمن مخالفت با اسلامی بودن نظام و پایبندی به اصول مارکسیستی در ابتدا از نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل شعار استقلال، آزادی و رویارویی با غرب و آمریکا با نظام جمهوری اسلامی ایران حمایت می نمود.
🔹حمایت از اشغال لانه جاسوسی آمریکا در ۱۳ آبان ۱۳۵۸، شرکت درجبهههای جنگ (هرچند با توجه به اسناد، متهم به ربودن اسلحه از مناطق جنگی و پنهان نمودن آنها میباشند) وحمایت از نهادهای انقلابی همچون سپاه، مخالفت با گروههای تندرو از جمله این موارد میباشد.
از سوی دیگر برگزاری جلسات برای معرفی خود و اندیشههایشان، جمعآوری اعضای گروه که از خارج آمده بودند، فرستادن هستههای تبلیغی به شهرهای مختلف، چاپ نشریات همچون ستاد، تشکیل اکیپهایی با نام «داس» به منظور آموزش نظامی اعضاء و هواداران به منظور مقابله با کودتا، تشکیل جمعیت زنان مبارز و تشکیلات پیشمرگان زحمتکشان در کردستان از دیگر اقدامات آنان بود.
🔸رودررویی با انقلاب اسلامی
این اتحادیه در ادامه راه خود با جریان اصیل انقلاب اسلامی و نهضت امام و یاران ایشان به مقابله برخاست. به خصوص از زمان تشکیل حزب جمهوری اسلامی، این اتحادیه در کنار نیروهای مخالف نظام همچون: سازمان مجاهدین خلق ایران، فدائیان خلق، کومله، سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر و... که رئیس جمهور، بنیصدر، در راس آن قرار داشت، حمایت نموده و تشکیل حزب جمهوری اسلامی را کودتایی در کشور و امام و یاران ایشان را جبهه ارتجاع نامید ادامه دارد...
#بررسی_جریانهای_مارکسیستی
🆔 @Jarianshenasi
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🌹
✅ قابل ذکر است که سلسله مباحثی با چند موضوع:
📘 #مطالعات_اسلامی_در_غرب
📕 #روشنفکری_در_ایران_و_غرب
📙 #فراماسونری_در_غرب_و_ایران
📗 #بررسی_جریانهای_مارکسیستی
در این کانال انجام گردیده است. برای دریافت این مباحث با کلیک روی هشتک ها به پست های گذشته در این کانال رجوع فرمایید.
💠 در ادامه مطالب مفید دیگری نیز ارائه خواهد شد که لیست این مباحث در کانال سنجاق شده است و انشاالله با همین سیر به ترتیب ارائه می گردد.
🌹🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🌹
🆔 @Jarianshenasi