eitaa logo
امامت و امارت
201 دنبال‌کننده
90.2هزار عکس
51.7هزار ویدیو
4.6هزار فایل
گزارش شخصی امامت وامارت پردیسان
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۵ 🔅أُولَٰئِكَ عَلَىٰ هُدًى مِنْ رَبِّهِمْ ۖ وَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون🔅 َ آنان بر طریق هدایت پروردگارشانند؛ و آنان رستگارانند. 🍁🌻🍁🌻🍁🌻🍁🌻 🌸(آيه ٥) -اين آيه، اشاره‌اى است به نتيجه و پايان كار مؤمنانى كه صفات پنجگانۀ فوق را در خود جمع كرده‌اند، مى‌گويد: «اينها بر مسير هدايت پروردگارشان هستند» (أُولئِكَ عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ) . «و اينها رستگارانند» (أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ) . در حقيقت هدايت آنها و همچنين رستگاريشان از سوى خدا تضمين شده است. جالب اينكه مى‌گويد: «عَلى هُدىً مِنْ رَبِّهِمْ» اشاره به اينكه هدايت الهى همچون مَركب راهوارى است كه آنها بر آن سوارند، و به كمك اين مَركب به سوى رستگارى و سعادت پيش مى‌روند. 🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷 🌹حقيقت تقوا چيست؟ «تقوا» در اصل بمعنى نگهدارى يا خويشتن دارى است و به تعبير ديگر يك نيروى كنترل درونى است كه انسان را در برابر طغيان شهوات حفظ مى‌كند، و در واقع نقش ترمز نيرومندى را دارد كه ماشين وجود انسان را در پرتگاهها حفظ و از تندرويهاى خطرناك، باز مى‌دارد. و معيار فضيلت و افتخار انسان و مقياس سنجش شخصيت او در اسلام محسوب مى‌شود تا آنجا كه جملۀ «إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللّهِ أَتْقاكُمْ» به صورت يك شعار جاودانى اسلام در آمده است. ضمنا بايد توجه داشت كه تقوا داراى شاخه‌ها و شعبى است، تقواى مالى و اقتصادى، تقواى جنسى، و اجتماعى، و تقواى سياسى و مانند اينها. 🌷🌾🌷🌾🌷🌾🌷🌾 پایان آیه۵🌷
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۷ 🔅خَتَمَ اللَّهُ عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ وَعَلَىٰ سَمْعِهِمْ ۖ وَعَلَىٰ أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِيمٌ🔅 خدا بر دلها و گوشهای آنان مُهر نهاده؛ و بر چشمهایشان پرده‌ای افکنده شده؛ و عذاب بزرگی در انتظار آنهاست. 🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱 🌸آيه ٧) -اين آيه اشاره به دليل اين تعصّب و لجاجت مى‌كند و مى‌گويد: آنها چنان در كفر و عناد فرو رفته‌اند كه حسّ تشخيص را از دست داده‌اند «خدا بر دلها و گوشهايشان مُهر نهاده و بر چشمهاشان پرده افكنده شده» (خَتَمَ اللّهُ عَلى قُلُوبِهِمْ وَ عَلى سَمْعِهِمْ وَ عَلى أَبْصارِهِمْ غِشاوَةٌ) به همين دليل نتيجۀ كارشان اين شده است كه «براى آنها عذاب بزرگى است» (وَ لَهُمْ عَذابٌ عَظِيمٌ) . مسلّماً انسان تا به اين مرحله نرسيده باشد قابل هدايت است، هر چند گمراه باشد، امّا به هنگامى كه حسّ تشخيص را بر اثر اعمال زشت خود از دست داد، ديگر راه نجاتى براى او نيست، چرا كه ابزار شناخت ندارد و طبيعى است كه عذاب عظيم در انتظار او باشد. 🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘ 🌺نكته‌ها: ١-آيا سلب قدرت تشخيص، دليل بر جبر نيست؟ اگر طبق آيۀ فوق خداوند بر دلها و گوشهاى اين گروه مُهر نهاده، و بر چشمهايشان پرده افكنده، آنها مجبورند در كفر باقى بمانند، آيا اين جبر نيست؟ 🌺 پاسخ اين سؤال را خود قرآن در اينجا و آيات ديگر داده است و آن اينكه: اصرار و لجاجت آنها در برابر حقّ، تكبّر و ادامه به ظلم و ستم و بيدادگرى و كفر و پيروى از هوسهاى سركش سبب مى‌شود كه پرده‌اى بر حسّ تشخيص آنها بيفتد، كه در واقع اين حالت عكس العمل و بازتاب اعمال خود انسان است نه چيز ديگر. 🌺٢-مهر نهادن بر دلها! در آيات فوق و بسيارى ديگر از آيات قرآن براى بيان سلب حسّ تشخيص و درك واقعى از افراد، تعبير به «ختم» شده است، و احياناً تعبير به «طبع» و «رين» . اين معنى از آنجا گرفته شده است كه در ميان مردم رسم بر اين بوده هنگامى كه اشيائى را در كيسه‌ها يا ظرفهاى مخصوصى قرار مى‌دادند، و يا نامه‌هاى مهمّى را در پاكت مى‌گذاردند، براى آنكه كسى سر آن را نگشايد و دست به آن نزند آن را مى‌بستند و گره مى‌كردند و بر گره مُهر مى‌نهادند، امروز نيز معمول است كيسه‌هاى پُستى را لاك و مهر مى‌كنند. در لغت عرب براى اين معنى كلمۀ «ختم» به كار مى‌رود، البّته اين تعبير در بارۀ افراد بى‌ايمان و لجوجى است كه بر اثر گناهان بسيار در برابر عوامل هدايت نفوذ ناپذير شده‌اند، و لجاجت و عناد در برابر مردان حقّ در دل آنان چنان رسوخ كرده كه درست همانند همان بسته و كيسۀ سر به مُهر هستند كه ديگر هيچ گونه تصرّفى در آن نمى‌توان كرد، و به اصطلاح قلب آنها لاك و مُهر شده است. «طبع» نيز در لغت به همين معنى آمده است امّا «رين» به معنى زنگار يا غبار يا لايۀ كثيفى است كه بر اشياء گرانقيمت مى‌نشيند اين تعبير در قرآن نيز براى كسانى كه بر اثر خيره‌سرى و گناه زياد قلبشان نفوذ ناپذير شده بكار رفته است. و مهمّ آن است كه انسان مراقب باشد اگر خداى ناكرده گناهى از او سر مى‌زند در فاصلۀ نزديك آن را با آب توبه و عمل صالح بشويد، تا مبادا به صورت رنگ ثابتى براى قلب در آيد و بر آن مهر نهد. 🌺٣-مقصود از «قلب» در قرآن: «قلب» در قرآن به معانى گوناگونى آمده است. از جمله: ☘١-به معنى عقل و درك چنانكه در آيۀ ٣٧ سورۀ «ق» مى‌خوانيم: إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ : «در اين مطالب تذكّر و يادآورى است براى آنان كه نيروى عقل و درك داشته باشند» . ☘٢-به معنى روح و جان چنانكه در سورۀ احزاب آيۀ ١٠ آمده است: «هنگامى كه چشمها از وحشت فرو مانده و جانها به لب رسيده بود» ☘٣-به معنى مركز عواطف، آيۀ ١٢ سورۀ انفال شاهد اين معنى است: «بزودى در دل كافران ترس ايجاد مى‌كنم» . 🌺توضيح اينكه: در وجود انسان دو مركز نيرومند به چشم مى‌خورد: 🌺١-مركز ادراكات كه همان «مغز و دستگاه اعصاب است» 🌺٢-مركز عواطف كه عبارت است از همان قلب صنوبرى كه در بخش چپ سينه قرار دارد و مسائل عاطفى در مرحلۀ اوّل روى همين مركز اثر مى‌گذارد، ما بالوجدان هنگامى كه با مصيبتى رو برو مى‌شويم فشار آن را روى همين قلب صنوبرى احساس مى‌كنيم، و همچنان وقتى كه به مطلب سرورانگيزى بر مى‌خوريم فرح و انبساط را در همين مركز احساس مى‌كنيم. 🌟 نتيجه اينكه اگر در قرآن مسائل عاطفى به قلب (همين عضو مخصوص) و مسائل عقلى به قلب (به معنى عقل يا مغز) نسبت داده شده، دليل آن همان است كه گفته شد و سخنى به گزاف نرفته است. 🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘🌺☘ پایان آیه۷🌷
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۰ 🔅فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ فَزَادَهُمُ اللَّهُ مَرَضًا ۖ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ بِمَا كَانُوا يَكْذِبُون🔅 َ در دلهای آنان یک نوع بیماری است؛ خداوند بر بیماری آنان افزوده؛ و به خاطر دروغهایی که میگفتند، عذاب دردناکی در انتظار آنهاست. 🍁♦️🍁♦️🍁♦️🍁♦️🍁 🌸(آيه ١٠) -سپس قرآن به اين واقعيّت اشاره مى‌كند كه نفاق در واقع يك نوع بيمارى است مى‌گويد: «در دلهاى آنها بيمارى خاصّى است» (فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ) . امّا از آنجا كه در نظام آفرينش، هر كس در مسيرى قرار گرفت و وسائل آن را فراهم ساخت در همان مسير، رو به جلو مى‌رود قرآن اضافه مى‌كند: «خداوند هم بر بيمارى آنها مى‌افزايد» (فَزادَهُمُ اللّهُ مَرَضاً) . و از آنجا كه سرمايۀ اصلى منافقان دروغ است، تا بتوانند تناقضها را كه در زندگيشان ديده مى‌شود با آن توجيه كنند، 🌸 در پايان آيه مى‌فرمايد: «براى آنها عذاب اليمى است بخاطر دروغهائى كه مى‌گفتند» (وَ لَهُمْ عَذابٌ أَلِيمٌ بِما كانُوا يَكْذِبُونَ) 🍁♦️🍁♦️🍁♦️🍁♦️🍁 🌸سوره مبارکه: بقره آیه شماره: ۱۱ 🔅وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ لَا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قَالُوا إِنَّمَا نَحْنُ مُصْلِحُون🔅َ و هنگامی که به آنان گفته شود: «در زمین فساد نکنید» می‌گویند: «ما فقط اصلاح‌کننده‌ایم»! 🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫 🌸(آيه ١١) -سپس به ويژگيهاى آنها اشاره مى‌كند كه نخستين آنها داعيّۀ اصلاح طلبى است در حالى كه مفسد واقعى همانها هستند: «هنگامى كه به آنها گفته شود در روى زمين فساد نكنيد مى‌گويند: ما فقط اصلاح‌كننده‌ايم» ! (وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ) . ما برنامه‌اى جز اصلاح در تمام زندگى خود نداشته‌ايم و نداريم! 🌻💫🌻💫🌻💫🌻💫🌻 پایان آیه۱۱🌷
🌸 سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۲ 🔅أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَلَٰكِنْ لَا يَشْعُرُونَ🔅 آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولی نمی‌فهمند. -قرآن اضافه مى‌كند: «بدانيد اينها همان مفسدانند و برنامه‌اى جز فساد ندارند ولى خودشان هم نمى‌فهمند» ! (أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ) . بلكه اصرار و پافشارى آنها در راه نفاق و خو گرفتن با اين برنامه‌هاى زشت و ننگين سبب شده كه تدريجاً گمان كنند اين برنامه‌ها مفيد و سازنده و اصلاح طلبانه است. 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃 🌸سوره مبارکه: بقره آیه شماره: ۱۳ 🔅وَإِذَا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَمَا آمَنَ النَّاسُ قَالُوا أَنُؤْمِنُ كَمَا آمَنَ السُّفَهَاءُ ۗ أَلَا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهَاءُ وَلَٰكِنْ لَا يَعْلَمُونَ🔅 و هنگامی که به آنان گفته شود: «همانند (سایر) مردم ایمان بیاورید!» می‌گویند: «آیا همچون ابلهان ایمان بیاوریم؟!» بدانید اینها همان ابلهانند ولی نمی‌دانند! 🔹نشانۀ ديگر اينكه: آنها خود را عاقل و هوشيار و مؤمنان را سفيه و ساده‌لوح و خوش باور مى‌پندارند، آن چنانكه قرآن مى‌گويد: 🌸 «هنگامى كه به آنها گفته مى‌شود ايمان بياوريد آنگونه كه توده‌هاى مردم ايمان آورده‌اند، مى‌گويند: آيا ما همچون اين سفيهان ايمان بياوريم» ؟ ! (وَ إِذا قِيلَ لَهُمْ آمِنُوا كَما آمَنَ النّاسُ قالُوا أَ نُؤْمِنُ كَما آمَنَ السُّفَهاءُ) . و به اين ترتيب افراد پاكدل و حقّ طلب و حقيقت جو را كه با مشاهده آثار حقانيّت در دعوت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله و محتواى تعليمات او، سر تعظيم فرو آورده‌اند به سفاهت متّهم مى‌كنند. لذا قرآن در پاسخ آنها مى‌گويد: «بدانيد سفيهان واقعى اينها هستند امّا نمى‌دانند» (أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ وَ لكِنْ لا يَعْلَمُونَ) . آيا اين سفاهت نيست كه انسان خطّ زندگى خود را مشخص نكند و در ميان هر گروهى به رنگ آن گروه درآيد، استعداد و نيروى خود را در طريق شيطنت و توطئه و تخريب به كار گيرد، و در عين حال خود را عاقل بشمرد؟! 💐🍃💐🍃💐🍃💐🍃💐 پایان آیه۱۳🌷
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۴ 🔅وَإِذَا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قَالُوا آمَنَّا وَإِذَا خَلَوْا إِلَىٰ شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ🔅 و هنگامی که افراد باایمان را ملاقات می‌کنند، و می‌گویند: «ما ایمان آورده‌ایم!» (ولی) هنگامی که با شیطانهای خود خلوت می‌کنند، می‌گویند: «ما با شمائیم! ما فقط (آنها را) مسخره می‌کنیم. 🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿🌻🌿 🌸(آيه ١٤) -سوّمين نشانۀ آنها آن است كه هر روز به رنگى در مى‌آيند و در ميان هر جمعيّتى با آنها هم صدا مى‌شوند، آنچنانكه قرآن مى‌گويد: «هنگامى كه افراد با ايمان را ملاقات كنند مى‌گويند ايمان آورديم» (وَ إِذا لَقُوا الَّذِينَ آمَنُوا قالُوا آمَنّا) . ما از شما هستيم و پيرو يك مكتبيم، از جان و دل اسلام را پذيرا گشتيم و با شما هيچ فرقى نداريم! «امّا هنگامى كه با دوستان شيطان صفت خود به خلوتگاه مى‌روند مى‌گويند ما با شمائيم» ! (وَ إِذا خَلَوْا إِلى شَياطِينِهِمْ قالُوا إِنّا مَعَكُمْ) . «و اگر مى‌بينيد ما در برابر مؤمنان اظهار ايمان مى‌كنيم ما مسخره‌شان مى‌كنيم» ! (إِنَّما نَحْنُ مُسْتَهْزِؤُنَ) . 🌼🌟🌼🌟🌼🌟🌼🌟🌼🌟 🌸سوره مبارکه: بقره آیه شماره: ۱۵ 🔅اللَّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ وَيَمُدُّهُمْ فِي طُغْيَانِهِمْ يَعْمَهُونَ🔅 خداوند آنان را استهزا می‌کند؛ و آنها را در طغیانشان نگه می‌دارد، تا سرگردان شوند. 🌼🌟🌼🌟🌼🌟🌼🌟🌼🌟 🌸 (آيه ١٥) -سپس قرآن با يك لحن كوبنده و قاطع مى‌گويد: «خدا آنها را مسخره مى‌كند» (اللّهُ يَسْتَهْزِئُ بِهِمْ) . «و خدا آنها را در طغيانشان نگه مى‌دارد تا به كلّى سرگردان شوند» (وَ يَمُدُّهُمْ فِي طُغْيانِهِمْ يَعْمَهُونَ) . 🌼🌟🌼🌟🌼🌟🌼🌟 پایان آیه ۱۵🌷
🌸سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۶ 🔅أُولَٰئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَىٰ فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِين🔅َ آنان کسانی هستند که «هدایت» را به «گمراهی» فروخته‌اند؛ و (این) تجارت آنها سودی نداده؛ و هدایت نیافته‌اند. 🌹🌹🌹🌹🍃🌹🌹🌹🌹 🌸 (آيه ١٦) -اين آيه، سرنوشت نهائى آنها را كه سرنوشتى است بسيار غم انگيز و شوم و تاريك چنين بيان مى‌كند: «آنها كسانى هستند كه در تجارتخانۀ اين جهان، هدايت را با گمراهى معاوضه كرده‌اند» (أُولئِكَ الَّذِينَ اشْتَرَوُا الضَّلالَةَ بِالْهُدى) . و به همين دليل «تجارت آنها سودى نداشته» بلكه سرمايه را نيز از كف داده‌اند (فَما رَبِحَتْ تِجارَتُهُمْ) . «و هرگز روى هدايت را نديده‌اند» (وَ ما كانُوا مُهْتَدِينَ) . خلاصه دوگانگى شخصيّت و تضادّ برون و درون كه صفت بارز منافقان است پديده‌هاى گوناگونى در عمل و گفتار و رفتار فردى و اجتماعى آنها دارد كه به خوبى مى‌توان آن را شناخت. 🌹🌹🌹🌹🍃🌹🌹🌹🌹 🌸 وسعت معنى ؛ گرچه نفاق به مفهوم خاصّش، صفت افراد بى‌ايمانى است كه ظاهراً در صف مسلمانانند، امّا باطناً دل در گرو كفر دارند، ولى نفاق معنى وسيعى دارد كه هر گونه دوگانگى ظاهر و باطن، گفتار و عمل را شامل مى‌شود هر چند در افراد مؤمن باشد كه ما از آن به عنوان «رگه‌هاى نفاق» نام مى‌بريم. 🌸 مثلاً در حديثى مى‌خوانيم: سه صفت است كه در هر كس باشد منافق است هر چند روزه بگيرد و نماز بخواند و خود را مسلمان بداند: 🌸 كسى كه در امانت خيانت مى‌كند، و كسى كه به هنگام سخن گفتن دروغ مى‌گويد، و كسى كه وعده مى‌دهد و خُلف وعده مى‌كند» . مسلّماً اين گونه افراد رگه‌هائى از نفاق در وجود آنها هست، مخصوصاً در بارۀ رياكاران از امام صادق عليه السّلام مى‌خوانيم كه فرمود: «ريا و ظاهر سازى، درخت (شوم و تلخى) است كه ميوه‌اى جز شرك خفىّ ندارد و اصل و ريشۀ آن نفاق است». 🌸 فريب دادن وجدان؛ آيۀ فوق، اشارۀ روشنى به مسألۀ فريب وجدان دارد و اينكه بسيار مى‌شود كه انسان منحرف و آلوده، براى رهائى از سرزنش و مجازات وجدان، كم كم براى خود اين باور را به وجود مى‌آورد كه اين عمل من نه تنها زشت و انحرافى نيست بلكه اصلاح است و مبارزۀ با فساد (إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ) . تا با فريب وجدان آسوده خاطر به اعمال خلاف خود ادامه دهد. 🌹🌹🌹🌹🍃🌹🌹🌹🌹 پایان آیه۱۶🌷
🌸 سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۷ 🔅مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ نَارًا فَلَمَّا أَضَاءَتْ مَا حَوْلَهُ ذَهَبَ اللَّهُ بِنُورِهِمْ وَتَرَكَهُمْ فِي ظُلُمَاتٍ لَا يُبْصِرُونَ🔅 آنان [= منافقان‌] همانند کسی هستند که آتشی افروخته (تا در بیابان تاریک، راه خود را پیدا کند)، ولی هنگامی که آتش اطراف او را روشن ساخت، خداوند (طوفانی می‌فرستد و) آن را خاموش می‌کند؛ و در تاریکیهای وحشتناکی که چشم کار نمی‌کند، آنها را رها میکند. 🌸🌿🌿🌸🌿🌿🌸🌿🌿 🌸(آيه ١٧) -دو مثال جالب براى ترسيم حال منافقان. 🌸١-در مثال اوّل مى‌گويد: «آنها مانند كسى هستند كه آتشى (در شب ظلمانى) افروخته» تا در پرتو نور آن راه را از بيراهه بشناسد و به منزل مقصود برسد» (مَثَلُهُمْ كَمَثَلِ الَّذِي اسْتَوْقَدَ ناراً) «ولى همين كه اين شعلۀ آتش اطراف آنها را روشن ساخت، خداوند آن را خاموش مى‌سازد، و در ظلمات رهاشان مى‌كند، به گونه‌اى كه چيزى را نبينند» (فَلَمّا أَضاءَتْ ما حَوْلَهُ ذَهَبَ اللّهُ بِنُورِهِمْ وَ تَرَكَهُمْ فِي ظُلُماتٍ لا يُبْصِرُونَ) . آنها فكر مى‌كردند با اين آتش مختصر و نور آن مى‌توانند با ظلمتها به پيكار برخيزند، امّا ناگهان بادى سخت بر مى‌خيزد و يا باران درشتى فرو مى‌ريزد، و يا بر اثر پايان گرفتن موادّ آتش افروز، آتش به سردى و خاموشى مى‌گرايد و بار ديگر در تاريكى وحشتزا سرگردان مى‌شوند. اين نور مختصر، يا اشاره به فروغ وجدان و فطرت توحيدى است و يا اشاره به ايمان نخستين آنهاست كه بعداً بر اثر تقليدهاى كوركورانه و تعصّبهاى غلط و لجاجتها و عداوتها پرده‌هاى ظلمانى و تاريك بر آن مى‌افتد. سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۸ 🔅صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لَا يَرْجِعُون🔅َ آنها کران، گنگها و کورانند؛ لذا (از راه خطا) بازنمی‌گردند! 🌸(آيه ١٨) -سپس اضافه مى‌كند: «آنها كر هستند و گُنگ و نابينا، و چون هيچ يك از وسائل اصلى درك حقايق را ندارند از راهشان باز نمى‌گردند» (صُمٌّ بُكْمٌ عُمْيٌ فَهُمْ لا يَرْجِعُونَ) . به هر حال اين تشبيه در حقيقت، يك واقعيّت را در زمينۀ نفاق روشن مى‌سازد، و آن اينكه نفاق و دوروئى براى مدت طولانى نمى‌تواند مؤثّر واقع شود و اين امر همچون شعلۀ ضعيف و كم دوامى كه در يك بيابان تاريك و ظلمانى در معرض وزش طوفانهاست ديرى نمى‌پايد، و سر انجام چهرۀ واقعى آنها آشكار مى‌گردد. 🍁🍂🍂🍁🍂🍂🍁🍂🍂 پایان آیه۱۸🌷
🌸 سوره مبارکه: آیه شماره: ۱۹ 🔅أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّمَاءِ فِيهِ ظُلُمَاتٌ وَرَعْدٌ وَبَرْقٌ يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ مِنَ الصَّوَاعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ ۚ وَاللَّهُ مُحِيطٌ بِالْكَافِرِينَ🔅 یا همچون بارانی از آسمان، که در شب تاریک همراه با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذران) ببارد. آنها از ترس مرگ، انگشتانشان را در گوشهای خود می‌گذارند؛ تا صدای صاعقه را نشنوند. و خداوند به کافران احاطه دارد (و در قبضه قدرت او هستند). 💐💐💫💐💐💫💐💐💫💐💐💫 🌸(آيه ١٩) -در مثال دوّم قرآن صحنۀ زندگى آنها را به شكل ديگرى ترسيم مى‌نمايد: شبى است تاريك و ظلمانى پرخوف و خطر، باران به شدّت مى‌بارد، از كرانه‌هاى افق برق پر نورى مى‌جهد، صداى غرّش وحشتزا و مهيب رعد، نزديك است پرده‌هاى گوش را پاره كند، انسانى بى‌پناه در دل اين دشت وسيع و ظلمانى، حيران و سرگردان مانده است، باران پرپشت، بدن او را مرطوب ساخته، نه پناهگاه مورد اطمينانى وجود دارد كه به آن پناه برد و نه ظلمت اجازه مى‌دهد گامى به سوى مقصد بردارد. قرآن در يك عبارت كوتاه، حال چنين مسافر سرگردانى را بازگو مى‌كند: «يا همانند بارانى كه در شب تاريك، توأم با رعد و برق و صاعقه (بر سر رهگذرانى) ببارد» (أَوْ كَصَيِّبٍ مِنَ السَّماءِ فِيهِ ظُلُماتٌ وَ رَعْدٌ وَ بَرْقٌ) . سپس اضافه مى‌كند: «آنها از ترس مرگ انگشتها را در گوش خود مى‌گذارند تا صداى وحشت انگيز صاعقه‌ها را نشنوند» (يَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فِي آذانِهِمْ مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ الْمَوْتِ) . و در پايان آيه مى‌فرمايد: «و خداوند به كافران احاطه دارد» و آنها هر كجا بروند در قبضۀ قدرت او هستند (وَ اللّهُ مُحِيطٌ بِالْكافِرِينَ) . 🌷🍃🍃🌷🍃🍃🌷🍃🍃 🌸 سوره مبارکه: بقره آیه شماره: ۲۰ 🔅يَكَادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصَارَهُمْ ۖ كُلَّمَا أَضَاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَإِذَا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قَامُوا ۚ وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَأَبْصَارِهِمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ🔅 (روشنائی خیره کننده) برق، نزدیک است چشمانشان را برباید. هر زمان که (برق جستن می‌کند، و صفحه بیابان را) برای آنها روشن می‌سازد، (چند گامی) در پرتو آن راه می‌روند؛ و چون خاموش می‌شود، توقف می‌کنند. و اگر خدا بخواهد، گوش و چشم آنها را از بین می‌برد؛ چرا که خداوند بر همه چیز تواناست. 🌷🍃🍃🌷🍃🍃🌷🍃🍃 🌸(آيه ٢٠) -برقها پى‌درپى بر صفحۀ آسمان تاريك جستن مى‌كند: «نور برق آنچنان خيره كننده است كه نزديك است چشمهاى آنها را برُبايد» (يَكادُ الْبَرْقُ يَخْطَفُ أَبْصارَهُمْ) . «هر زمان كه برق مى‌زند و صفحۀ بيابان تاريك، روشن مى‌شود، چند گامى در پرتو آن راه مى‌روند، ولى بلافاصله ظلمت بر آنها مسلّط مى‌شود و آنها در جاى خود متوقّف مى‌گردند» (كُلَّما أَضاءَ لَهُمْ مَشَوْا فِيهِ وَ إِذا أَظْلَمَ عَلَيْهِمْ قامُوا) . آنها هر لحظه خطر را در برابر خود احساس مى‌كنند، چرا كه در دل اين بيابان نه كوهى به چشم مى‌خورد، و نه درختى تا از خطر رعد و برق و صاعقه جلوگيرى كند، هر آن ممكن است هدف صاعقه‌اى قرار گيرند و در يك لحظه خاكستر شوند! حتّى اين خطر وجود دارد كه غرّش رعد، گوش آنها را پاره و نور خيره‌كنندۀ برق چشمشان را نابينا كند، آرى «اگر خدا بخواهد گوش و چشم آنها را از ميان مى‌برد چرا كه خدا به هر چيزى توانا است» (وَ لَوْ شاءَ اللّهُ لَذَهَبَ بِسَمْعِهِمْ وَ أَبْصارِهِمْ إِنَّ اللّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ) . افسوس كه به پناهگاه مطمئن ايمان پناه نبرده‌اند تا از شرّ صاعقه‌هاى مرگبار مجازات الهى و جهاد مسلحانۀ مسلمين نجات يابند. 🌷🍃🍃🌷🍃🍃🌷🍃🍃 🌸لزوم شناخت منافقين در هر جامعه: اگر چه شأن نزول اين آيات، منافقان عصر پيامبر صلّى اللّه عليه و اله است امّا با توجه به اينكه خط نفاق در هر عصر و زمانى، در برابر خطّ انقلابهاى راستين وجود داشته و دارد، به منافقان همۀ اعصار و قرون گسترش مى‌يابد، و ما با چشم خود تمام اين نشانه‌ها را يك به يك و مو به مو در مورد منافقان عصر خويش مى‌يابيم، سرگردانى آنها، وحشت و اضطرابشان و خلاصه بى‌پناهى و بدبختى و سيه روزى و رسوائى آنها را درست همانند همان مسافرى كه قرآن به روشنترين وجهى حال او را ترسيم كرده است مشاهده مى‌كنيم. 🌷🍃🍃🌷🍃🍃🌷🍃🍃 پایان آیه۲۰🌷
💐سوره مبارکه: آیه شماره: ۲۳ 🔅وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ🔅 و اگر در باره آنچه بر بنده خود [= پیامبر] نازل کرده‌ایم شک و تردید دارید ،( دست کم) یک سوره همانند آن بیاورید؛ و گواهان خود را - غیر خدا - برای این کار، فرا خوانید اگر راست می‌گویید! 🌸🌱🌱🌸🌱🌱🌸🌱🌱🌸 💐(آيه ٢٣) -قرآن معجزۀ جاويدان: از آنجا كه نفاق و كفر گاهى از عدم درك محتواى نبوّت و اعجاز پيامبر «صلّى اللّه عليه و اله» سر چشمه مى‌گيرد، در اينجا انگشت روى معجزۀ جاويدان «قرآن» مى‌گذارد مى‌گويد: «اگر در بارۀ آنچه بر بندۀ خود نازل كرده‌ايم، شكّ و ترديد داريد لا اقل سوره‌اى همانند آن بياوريد» (وَ إِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمّا نَزَّلْنا عَلى عَبْدِنا فَأْتُوا بِسُورَةٍ مِنْ مِثْلِهِ) . و به اين ترتيب قرآن همۀ منكران را دعوت به مبارزۀ با قرآن و همانند يك سوره مانند آن مى‌كند تا عجز آنها دليلى باشد، روشن بر اصالت اين وحى آسمانى در رسالت الهى آورندۀ آن، 💐سپس مى‌گويد: تنها خودتان به اين كار قيام نكنيد بلكه «تمام گواهان خود را جز خدا دعوت كنيد (تا شما را در اين كار يارى كنند) اگر در ادّعاى خود صادقيد كه اين قرآن از طرف خدا نيست» (وَ ادْعُوا شُهَداءَكُمْ مِنْ دُونِ اللّهِ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ) . كلمۀ «شُهَداءَ» در اينجا اشاره به گواهانى است كه آنها را در نفى رسالت پيامبر صلّى اللّه عليه و اله كمك مى‌كردند، و جملۀ «مِنْ دُونِ اللّهِ» اشاره به اين است كه حتّى اگر همۀ انسانها جز «اللّهِ» دست به دست هم بدهند، براى اينكه يك سوره همانند سوره‌هاى قرآن بياورند قادر نخواهند بود. 🌲🍃🌲🍃🌲🍃🌲🍃🌲🍃 🍂(آيه ٢٤) -در اين آيه، مى‌گويد: «اگر شما اين كار را انجام نداديد-و هرگز انجام نخواهيد داد-از آتشى بترسيد كه هيزم آن بدنهاى مردم بى‌ايمان و همچنين سنگها است» ! (فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَ لَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النّاسُ وَ الْحِجارَةُ) . «آتشى كه هم اكنون براى كافران آماده شده است» و جنبۀ نسيه ندارد! (أُعِدَّتْ لِلْكافِرِينَ) . «وَقُودُ» به معنى «آتشگيره» است يعنى مادّۀ قابل اشتعال مانند هيزم. و در اينكه منظور از «الْحِجارَةُ» چيست؟ آنچه با ظاهر آيات فوق، سازگارتر به نظر مى‌رسد اين است كه آتش دوزخ از درون خود انسانها، و سنگها، شعله‌ور مى‌شود، و با توجّه به اين حقيقت كه امروز ثابت شده همۀ اجسام جهان در درون خود، آتشى عظيم نهفته دارند، درك اين معنى مشكل نيست. 🍂 در آيۀ ٦ و ٧ سورۀ همزه مى‌خوانيم: «آتش سوزان پروردگار، كه از درون دلها سر چشمه مى‌گيرد و بر قلبها سايه مى‌افكند، و از درون به برون سرايت مى‌كند» (به عكس آتشهاى اين جهان كه از بيرون به درون مى‌رسد) ! 💐💐💫💐💐💫💐💐💫 🌼چرا پيامبران به معجزه نياز دارند؟ همانطور كه از لفظ «معجزه» پيداست، بايد پيامبر قدرت بر انجام اعمال خارق العاده‌اى داشته باشد كه ديگران از انجام آن «عاجز» باشند. پيامبرى كه داراى معجزه است لازم است مردم را به «مقابله به مثل» دعوت كند، او بايد علامت و نشانۀ درستى گفتار خود را معجزۀ خويش معرّفى نمايد تا اگر ديگران مى‌توانند همانند آن را بياورند، و اين كار را در اصطلاح «تحدّى» گويند. 🌷🌷🍃🌷🌷🍃🌷🌷🍃 🌸قرآن معجزۀ جاودانى پيامبر اسلام صلّى اللّه عليه و اله: از ميان معجزات و خارق عاداتى كه از پيامبر اسلام «صلّى اللّه عليه و اله» صادر شده قرآن برترين سند زندۀ حقّانيّت او است. علّت آن اين است كه قرآن معجزه‌اى است «گويا» ، «جاودانى» ، «جهانى» و «روحانى»، 🌸 پيامبران پيشين مى‌بايست همراه معجزات خود باشند در حقيقت معجزات آنها خود زبان نداشت و گفتار پيامبران، آن را تكميل مى‌كرد ولى قرآن يك معجزۀ گوياست، نيازى به معرّفى ندارد خودش به سوى خود دعوت مى‌كند، مخالفانى را به مبارزه مى‌خواند محكوم مى‌سازد، و از ميدان مبارزه، پيروز بيرون مى‌آيد لذا پس از گذشت قرنها از وفات پيامبر« صلّى اللّه عليه و اله » همانند زمان حيات او، به دعوت خود ادامه مى‌دهد، هم دين است و هم معجزه، هم قانون است و هم سند قانون. 🌷🌷🍃🌷🌷🍃🌷🌷🍃 پایان آیه۲۴🌷
🌼سوره مبارکه: آیه شماره: ۲۷ الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ ۚ أُولَٰئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ فاسقان کسانی هستند که پیمان خدا را، پس از محکم ساختن آن، میشکنند؛ و پیوندهایی را که خدا دستور داده برقرار سازند، قطع نموده، و در روی زمین فساد میکنند؛ اینها زیانکارانند. 🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟 🌼(آيه ٢٧) -زيانكاران واقعى! از آنجا كه در آيۀ قبل، سخن از اضلال فاسقان بود در اين آيه با ذكر سه صفت فاسقان را معرفى مى‌كند: 🌼١- «فاسقان كسانى هستند كه پيمان خدا را پس از آنكه محكم ساختند مى‌شكنند» (الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثاقِهِ) . انسانها در واقع پيمانهاى مختلفى با خدا بسته‌اند، پيمان توحيد و خداشناسى، پيمان عدم تبعيت از شيطان و هواى نفس، فاسقان همۀ اين پيمانها را شكسته، و از خواسته‌هاى دل و شيطان پيروى مى‌كنند. 🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟 🌼اين پيمان كجا و چگونه بسته شد؟ در واقع خداوند هر موهبتى به انسان ارزانى مى‌دارد، همراه آن عملاً پيمانى با زبان آفرينش از او مى‌گيرد، به او چشم مى‌دهد، يعنى با اين چشم حقايق را ببين، گوش مى‌دهد يعنى صداى حقّ را بشنو. . . و به اين ترتيب هرگاه انسان از آنچه در درون فطرت او است بهره نگيرد و يا از نيروهاى خداداد در مسير خطا استفاده كند، پيمان خدا را شكسته است. آرى فاسقان، همه يا قسمتى از اين پيمانهاى فطرى الهى را زير پا مى‌گذارند. 🌼٢-سپس به دوّمين نشانۀ آنها اشاره كرده مى‌گويد: «آنها پيوندهائى را كه خدا دستور داده برقرار سازند قطع مى‌كنند» (وَ يَقْطَعُونَ ما أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ) . اين پيوندها شامل پيوند خويشاوندى، پيوند دوستى، پيوندهاى اجتماعى، پيوند و ارتباط با رهبران الهى و پيوند و رابطۀ با خداست. 🌼 ٣-نشانۀ ديگر فاسقان، فساد در روى زمين است مى‌فرمايد: «آنها فساد در زمين مى‌كنند» (وَ يُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ) . و در پايان آيه مى‌گويد: «آنها همان زيانكارانند» (أُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ) . چه زيانى از اين برتر كه انسان همۀ سرمايه‌هاى مادّى و معنوى خود را در طريق فنا و نيستى و بدبختى و سيه روزى خود به كار بندد. 🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟 🌼اهميّت صلۀ رحم در اسلام: گر چه آيۀ فوق از احترام به همۀ پيوندهاى الهى سخن مى‌گفت، ولى پيوند خويشاوندى يك مصداق روشن آن است. اسلام نسبت به صلۀ رحم و كمك و حمايت و محبّت نسبت به خويشاوندان اهميّت فوق العاده‌اى قائل شده است و قطع رحم و بريدن رابطه از خويشاوندان و بستگان را شديداً نهى كرده است، زشتى و گناه قطع رحم به حدّى است كه امام سجّاد« عليه السّلام» به فرزند خود نصيحت مى‌كند كه از مصاحبت با پنج طايفه بپرهيزد، يكى از آن پنج گروه كسانى هستند كه قطع رحم كرده‌اند: 🌼«بپرهيز از معاشرت با كسى كه قطع رحم كرده كه قرآن او را ملعون و دور از رحمت خدا شمرده است» . 🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟🌾🌟 پایان ایه۲۷🌷
🚨 🔹چرا شب قدر مخفی است؟ 🔻بسیاری معتقدند : مخفی بودن شب قدر در میان شب های سال ، یا در میان شب های ماه مبارک رمضان ، برای این است که : مردم به همهٔ این شب ها اهمیت دهند ، همانگونه که خداوند : خود را در میان انواع طاعات پنهان کرده ، تا مردم به همه طاعات روی آورند. را در میان معاصی پنهان کرده ، تا از همه بپرهیزند. را در میان مردم مخفی کرده ، تا همه را احترام کننند. را در میان دعاها پنهان کرده ، تا به همهٔ دعاها رو آورند. را در میان اسمائش مخفی ساخته ، تا همه را بزرگ دارند. را مخفی ساخته ، تا در همه حال آماده باشند. 🔺و این ، فلسفهٔ مناسبی به نظر می رسد. 🌱أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌱 🎆💎{ کارشناس احکام و مسائل شرعی حجت الاسلام والمسلمین سیدشمس الدین جوانمردی لنگرودی از قم المقدسه }💎🎆 @Javanmardi_langarudi
🚨 ✅ چه اموری در شب قدر مقدّر می شود؟ 🔻در پاسخ این سوال ، که چرا این شب ، شب قدر نامیده شده ؟ سخن بسیار گفته اند ، از جمله اینکه : 1⃣ شب قدر به این جهت قدر نامیده شده ، که جمیع مقدرات بندگان در تمام سال در آن شب تعیین میشود ، شاهد این معنی در آیات 3 و 4 سورهٔ است که میفرماید : إِنّٰا أَنْزَلْنٰاهُ فیٖ لَیْلَةٍ مُبٰارَکَةٍ إِنّٰا کُنّٰا مُنْذِریٖنَ 3 فیٖهٰا یُفْرَقُ کُلُّ أَمْرٍ حَکیٖم 4 " ما این کتاب مبین را در شبی پر برکت نازل کردیم ، و ما همواره انذار کننده بوده ایم 3 در آن شب که هر امری بر طبق حکمت خداوند تنظیم و تعیین می گردد "4. 🍃 این بیان ، هماهنگ با روایات متعددی است که میگوید : در آن شب ، مقدرات یک سال انسان ها تعیین میگردد ، و ارزاق و سر آمد عمرها ، و امور دیگر ، در آن لیلهٔ مبارکه ،تفریق و تعیین میشود. 🍃 البته ، این امر هیچگونه تضادی با آزادی ارادهٔ انسان و مسأله اختیار ندارد ، چرا که تقدیر الهی به وسیلهٔ فرشتگان بر طبق شایستگی ها و لیاقت های افراد ، و میزان ایمان ، تقوا ، پاکی نیت و اعمال آنها است. 🍃 یعنی : برای هر کس آن مقدر میکنند که لایق آن است ، یا به تعبیر دیگر : زمینه هایش از ناحیهٔ خود او فراهم شده ، و این نه تنها منافاتی با اختیار ندارد ، که تأکیدی بر آن است. 2⃣ بعضی نیز گفته اند : آن شب را از این جهت شب قدر نامیده اند که : دارای قدر و شرافت عظیمی است ( نظیر آنچه در آیهٔ 74 سوره آمده است : مٰا قَدَرُوا الله حَقَّ قَدْرِهٍ : آنها قدر خدا را نشناخته اند ). 3⃣ گاه نیز گفته اند : به خاطر آن است که ، قرآن با تمام قدر و منزلتش بر رسول والاقدر ، و به وسیلهٔ فرشتهٔ صاحب قدر نازل گردید. 4⃣ یا اینکه : شبی است که مقدر شده قرآن در آن نازل گردد. 5⃣ یا اینکه : کسی که آن شب را احیا بدارد ، صاحب قدر و مقام و منزلت می شود. 6⃣ یا این که : در آن شب ‌، آن قدر فرشتگان نازل می شوند ، که عرصهٔ زمین بر آنها تنگ میشود - چون تقدیر به معنی تنگ گرفتن نیز آمده است - مانند : " وَ مَنْ قُدِرَ عَلَیْهِ رِزْقُه ". 🍃 جمع میان تمام این تفسیرها در مفهوم گستردهٔ ( لیلةالقدر ) کاملاً ممکن است ، هر چند تفسیر اول از همه مناسبتر و معروفتر است. 🌱أَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌱 @Javanmardi_langarudi